سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


تصویر خیانت در سینمای ایران


تصویر خیانت در سینمای ایران
شاید برای اولین بار این فیلم «شوکران» بود که با طرح شفاف و شجاعانه خیانت خانوادگی به این موضوع پرداخت و با عبور از خط قرمز ها و ساختارشکنی سینمایی، توجه کارگردان های دیگر را بیش از گذشته به این مساله جذب کرد.
البته در وضعیت فرهنگی و اخلاقی آن دوره به تصویر کشیدن چنین موضوعی، واکنش های بیشتری را نسبت به شرایط کنونی در پی داشت و گویی این اتفاق هولناک تر از امروز تعبیر می شد. اما اعتراض پرستاران نسبت به موقعیت حرفه یی خویش در شوکران باعث شده طرح مساله خیانت تحت الشعاع آن قرار بگیرد و اگرچه در برخی آثار سینمایی بعدی اشاره یی به آن شده اما هیچ کدام یا این سوژه را محور داستان پردازی خود قرار نداده بودند یا در پردازش آن موفق عمل نکردند تا اینکه «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی از راه رسید و به زیبایی، تصویر خیانت را در زندگی یک زوج امروزی روایت کرد.
اما انگار موفقیت چهارشنبه سوری، بهانه و الگویی شد تا تعداد زیادی از فیلم های خیانت محورانه تهیه و تولید شوند که نمونه های بارز آن را می توان در همین جشنواره اخیر ردیابی کرد. اما به راستی چرا آنقدر تصویر خیانت به ویژه خیانت های عاطفی و خانوادگی در سینمای ایران پررنگ شده است؟
چرا بعد از چهارشنبه سوری، روایت خیانت در فیلم های ما وضعیتی اپیدمیک پیدا کرده است؟ این پرسشی است که نیازمند تحلیل های عمیق جامعه شناختی است و قطعاً از توان نگارنده و حوصله این مقاله خارج است اما سعی می کنم به طور اجمالی و دست کم از منظر سینمایی به این مساله بپردازم. آسیب شناسی روابط میان آدم ها به ویژه خیانت در ساحت خانواده به دلیل اینکه واجد عناصر دراماتیک و تعلیق آمیز است همواره در ادبیات و سینما، دستمایه قصه پردازی های متعددی قرار گرفته و آثار ماندگاری نیز بر جای گذاشته است.
هملت شکسپیر نمونه جهانی این مساله است که هستی بنیادین داستان بر پایه خیانت شکل می گیرد. انبوهی از مفاهیم و تجربیات بشری در این خصیصه مثل عشق، نفرت، دروغ، دسیسه و خیانت در ذات این رابطه نهفته است که ارتباط و تناسب میان آنها می تواند به شکل گیری و خلق یک قصه کمک کند. پیچیدگی موقعیت عاطفی- انسانی و ترس و اضطراب همذات با این تجربه قابلیت فراوانی برای داستان پردازی دارد و از قدرت اثرگذاری بالایی بر مخاطب نیز برخوردار است.
چندلایگی و تاویل پذیری این تجربه در موقعیت های مختلف انسانی از درام گرفته تا تراژدی، عنصر خیانت را در کانون توجه فیلمسازان قرار می دهد. همین ویژگی باعث می شود که ما با تجربیات گوناگونی در خیانت ورزی روبه رو شویم که هرکدام شاید تجربه منحصر به فرد خود را داشته باشد. در واقع ریشه های مختلف انجام خیانت بسترهای چندگانه یی را برای بسط ادبی و سینمایی آن فراهم می آورد و متناسب با کیفیت تجربه آن، صورت های مختلفی از خیانت را بازنمایی می کند؛ خیانت ناشی از شکست در عشق، فقدان آن، تنوع طلبی و انتقام و کینه توزی که هر یک دستمایه ساخت یک اثر سینمایی می شوند. از آن سو واکنش خیانت شدگان نیز در یک وضعیت انسانی مشابهی قرار ندارد و با توجه به خاستگاه طبقاتی و عاطفی افراد فرق می کند.
مثلاً در چهارشنبه سوری زنی که به خیانت همسرش شک دارد در برابر او می ایستد و مبارزه می کند. او نمادی از زن مدرنی است که حاضر به پذیرش چنین ظلمی بر خود نیست. اما در «دیشب باباتو دیدم آیدا» با زنی مواجه هستیم که مثل هزاران زن سنتی به شرایط بغرنج خود تن می دهد و به اصطلاح می سوزد و می سازد. اما آنچه در غالب آثار سینمایی با موضوع خیانت طی این سال ها دیدیم به طبقه متوسط و مدرنی تعلق داشت که گویی به عنوان یکی از چالش ها و آسیب های مدرنیزاسیون در جامعه ایرانی معرفی می شود.
کشمکش و درگیری در نوسان میان تربیت سنتی با انگاره های اخلاقی آن و سردرگمی و استحاله در ارزش ها و مقتضیات دنیای مدرن که همواره در ساحت خانواده بیش از حوزه های دیگر بروز می یابد، در تجربه خیانت خود را لو می دهد و فدا می کند و البته در این بازی خطرناک همیشه این زن است که قربانی می شود و مورد خیانت قرار می گیرد.
هژمونی نظام مردسالار در جامعه ما زن را هم به لحاظ جنسیتی و هم به لحاظ عرفی بیش از مرد در معرض آسیب پذیری روابط انسانی قرار می دهد. شاید چهارشنبه سوری نسبت به آثار دیگر در این زمینه کمتر براساس پیش فرض های کلیشه یی پیش رفته و بدون خط کشی های پررنگ جنسیتی یا ایدئولوژیک موقعیت هر دو طرف را به تصویر کشیده است.خیانت اما مثل هر کنش یا واکنش انسانی وابسته به دلایل مختلفی است.
نارضایتی عاطفی- اخلاقی از همسر در «چهارشنبه سوری» و «بانو»، ازدواج سنتی و عدم امکان عاشقی در «دنیا»، مشکل بچه دار نشدن در «حس پنهان»، تغییر موقعیت اجتماعی و الگوهای فکری در «شوکران»، شکست عاشقانه در «هامون» و تنوع طلبی در «دیشب باباتو دیدم آیدا» نمونه یی از فیلم هایی است که خیانت را در بسترهای گوناگون به تصویر کشیده اند.
البته نمونه های ترکیبی و غیرمتعارفی نیز در این باره داشتیم مثلاً در شام آخر فریدون جیرانی با عشق مادری به پسری جوان روبه رو می شویم که شاید خیانت به دختر و خانواده معنا شود اما باید توجه داشت آنچه در سینمای ایران به عنوان خیانت مطرح می شود اولاً مبتنی بر نام اخلاقی و ارزش های بومی است و چه بسا رابطه یی که در نظر ما خیانت به حساب می آید در سینمای غرب، چنین معنایی نداشته باشد.
مساله دیگری را که در ارتباط با جلوه های خیانت در سینمای ایران می توان مدنظر قرار داد واکنش ها و عکس العمل هایی است که نسبت به این مساله صورت می گیرد.
عمدتاً سه واکنش رفتاری در برابر خیانت در سینمای ما ترسیم شده است، طلاق و مبارزه، تحمل و سازگاری و گریختن و فرار کردن، مثلاً در بانو، قهرمان داستان از موقعیت خویش خارج می شود و می گریزد لذا باز هم به همان دلایل اخلاقی فوق، کمتر با انتقام یا خودکشی به عنوان راه حل مواجه هستیم.
مساله خیانت اگرچه به اندازه تاریخ بشریت و مناسبات انسانی سابقه دارد و موقعیت پارادوکسیکال و تراژیک آن همواره دستمایه خوبی برای قصه پردازی است اما توجه جدی تر اهالی سینما به این سوژه در سال های اخیر بر واقعیت اجتماعی موجود در این زمینه دلالت می کند.
اگر سینما را بازتابی آینه گون از واقعیت تعریف کنیم یا دست کم این را یکی از عناصر ماهوی این هنر بدانیم نشان می دهد خیانت نه صرفاً یک سوژه جذاب سینمایی که یک واقعیت تلخ اجتماعی نیز است.
http://ssaemi.blogfa.com/
سیدرضاصائمی


همچنین مشاهده کنید