چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

بلر: هیچ امری واجب‌تر از صلح جهانی نیست


بلر: هیچ امری واجب‌تر از صلح جهانی نیست
از آخرین باری که با «تونی بلر» در دفتر نخست‌وزیری انگلیس دیدار ‌کردم، زمان نسبتا طولانی گذشته است. در آن زمان او بالاترین سمت اجرایی در کشور را در اختیار داشت، ولی اکنون بلر در رویای برقراری صلح جهانی است.
از دفتر کنونی بلر تا محل سابقش در خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت، کمتر از ۱۰ دقیقه زمان است. ظاهر او با آخرین روز حضورش در دفتر نخست‌وزیری تغییر چندانی نکرده است و تنها تفاوت بلر با آن زمان، دیدگاهش درباره روند صلح جهانی است. او اکنون خود را دیپلماتی می‌داند که تنها باید یک ماموریت را به اتمام برساند؛ برقراری صلح در خاورمیانه.
با او درباره ماموریت آینده‌اش، برقراری صلح بین فلسطین و اسرائیل، همکاری با «جورج بوش» رئیس‌جمهوری آمریکا و... صحبت کردم.
به عنوان نخستین پرسش از او خواستم تا درباره برنامه‌هایش در مورد برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطین توضیح دهد و بلر در پاسخ به این پرسش گفت: پس از کناره‌گیری از سمت نخست‌وزیری بارها در این مورد فکر کرده‌ام و امیدوارم کسب سمت ریاست اروپا به تحقق این امر کمک کند. از اینکه تجربیاتم در مورد برقراری صلح در ایرلند شمالی با مساله خاورمیانه مقایسه کنم، احساس خوبی ندارم. اما آموختم که تا زمانی که اعتماد بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان باز نگردد، شانس رسیدن به یک قرارداد جامع بسیار اندک است. پرسشی که اکنون مطرح است، چگونگی ایجاد اعتماد بین اسرائیل و مردم فلسطین است. آنان همواره بر این باورند که سرزمین‌های آنان اشغال شده است و هیچگاه اسرائیل این مناطق را ترک نمی‌کند.
▪ آیا همکاری با جورج بوش می‌تواند به پیمودن این مسیر به شما کمک کند و رفتن او از کاخ سفید تاثیری برروند اجرای صلح خواهد گذاشت؟
ـ متحدان قدیمی برای رسیدن به یک نتیجه قطعی بسیار جدی هستند، حتی اگر آنان روزی برسر قدرت نباشد. در حال حاضر نگران عدم حضور بوش در کاخ سفید نیستم. نخست بدین خاطر که بوش از محبوبیت زیادی در بین اسرائیلی‌ها برخوردار است و دوم به این دلیل که صلح ایرلند شمالی دریک ماهه آخر حضورم من در قدرت به وقوع پیوست. دخالت آمریکا در این مساله چه نظر کیفی و چه کمی طی دو سال گذشته حایز اهمیت بوده است و در زمان دیدارم با بوش در اورشلیم، او به تحقق کامل صلح در منطقه امید داشت.
▪ چرا شما برای انجام این ماموریت انتخاب شدید؟ در حالی که دولت سابق لندن بخاطر حمایت از واشنگتن در جنگ عراق با مخالفان زیادی روبه‌رو بوده است؟
ـ من کاملا خواستار تحقق صلح در خاورمیانه هستم و هیچ امری واجب‌تر از صلح جهانی نیست. معتقدم که خاورمیانه درحال گذر است و این حرکت به دو نقطه منتهی می‌شود. نخست به ثبات اقتصادی و دوم پیروزی مدرنیته و رشد سیاسی.
▪ مجددا به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا باز می‌گردیم، به نظر شما روی کار آمدن دولتی از حزب دموکرات در این کشور مانعی در این راه محسوب نمی‌شود؟
ـ من در ابتدای ورود به دفتر نخست‌وزیری با «بیل کلینتون» همکاری می‌کردم و پس از انتقال قدرت به جمهوری‌خواهان، خلعی در روابط لندن و واشنگتن ایجاد نشد و اکنون نیز معتقدم با تغییر سران کاخ سفید، تغییری در روند صلح در خاورمیانه به وجود نمی‌آید.
▪ آیا حملات ۱۱ سپتامبر، در روابط و شرایط جهانی تغییری ایجاد نکرده است؟
ـ پس از حمله به برچ های دوقلوی آمریکا اتفاقات زیادی روی داد که مهم‌ترین آن جلوگیری از گسترش تروریسم بود. موضوعی که با برقراری صلح جهانی بی‌ارتباط نیست. اکنون نیز تمامی سران جهانی به ویژه مقامات آمریکایی خواهان برقراری صلح در خاورمیانه و سرتاسر جهان هستند.
▪ شما چگونه توانستید با گذر از «بیل کلینتون» رئیس‌جمهوری سابق آمریکا به یکی از حامیان مقتدر جورج بوش تبدیل شوید؟
ـ در هر زمانی برای نخست‌وزیر انگلیس برقراری ارتباطی مناسب با رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا بسیار مهم است. رابطه با «بیل کلینتون» بر روی پیشرفت در اهداف سیاسی جهان و این که چگونه بتوانیم با اجرای اصلاحات در مدیریت، روابط را تغییر دهیم، استوار شده بود. رابطه‌ من با بوش به پیش از این که وی رئیس‌جمهور شود، برمی‌گردد. با بوش برای نخستین بار در کوزوو، وقتی به دیدار کلینتون رفته بودم، ملاقات کردم. من همیشه خود را برای برقراری ارتباطی قوی آماده نگه می‌دارم ولی پس از «۱۱ سپتامبر» این مساله بسیار با اهمیت شد. در نگاه اول ارتباط من با بوش تعجب‌انگیز نیست.
▪ آیا برقراری ارتباط با «جورج بوش» پس از برکناری بیل کلینتون آسان بود؟
ـ حتی کسانی که با سیاست‌های بوش مخالف هستند، بر این نکته اذعان می‌کنند که هر دوی آنان به شدت فروتن و با ثبات هستند. باید به این نکته اشاره کنم که حتی اگر ۱۱ سپتامبر نیز وقوع نمی‌پیوست، ما ارتباط نزدیک، خوب و صمیمی با یکدیگر داشتیم. ولی کاملاَ واضح است پس از این حملات سطح ارتباط بین آمریکا و انگلیس دوبار بازنویسی شد.
اگر شما به نخستین کنفرانس مشترک ما در فوریه سال ۲۰۰۱ میلادی نگاه کنید، متوجه خواهید شد که من از همان ابتدا نگران گسترش سلاح های هسته‌ای، بیوشیمیایی و تروریسم بودم و تمامی صحبت‌های من حول این محور انجام می‌شد. البته پیش از ۱۱ سپتامبر نیز من به گسترش تروریسم جهانی و سلاح هسته‌ای فکر می‌کردم. افزایش تعداد حملات تروریستی و دستیابی افراد بیشتری به سلاح هسته‌ای یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌های من بود.
▪ از همان ابتدای شروع دوران نخست‌‌وزیری شما، مشخص بود که داشتن ارتباط نزدیک کاخ سفید یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دولت لندن است. این تمایل چه میزان تحت تاثیر ارتباط بانو تاچر و دیگر نخست‌وزیران انگلیس با آمریکا بود و البته چه میزان انگلیس از نظر تامین امنیت به ارتباط با آمریکا به عنوان یک متحد نیاز داشت؟
ـ قبل از این که به سمت نخست‌وزیری برسم و حتی مدت‌ها قبل از آن ائتلاف کشورهای اطراف اقیانوس اطلس به امنیت جهانی توجه قابل ملاحظه‌ای نشان می‌دادند و آمریکا در این میان کاملاَ در مرکز قرار داشت. سیاست خارحی من براساس ارتباط انگلیس با دیگر متحدان اروپا و همچنین آمریکا به‌ عنوان متحد اصلی استوار شده بود و در نظر نداشتم با کاخ سفید اختلافی پیدا کنم.
▪ این مساله به این که چه کسی رئیس‌جمهور باشد، وابسته نیست؟
ـ البته، مهم نیست چه کسی بر کاخ سفید ریاست کند.
▪ مشخص است که این تفکر پس از حملات ۱۱ سپتامبر برای شما اهمیت بیشتری پیدا کرد؟
ـ البته.
▪ ما درکنار آمریکا شانه به شانه ایستاده‌ایم، آیا این به صلاح انگلیس بود؟
ـ من هیچ شکی بر درستی این اقدام ندارم. زیرا ۱۱ سپتامبر برای من یک واقعیت بود؛ یک حقیقت کامل. درست مانند این است که شما به یک تصویر نگاه کنید و بدانید که درک این تصویر چقدر مهم است ولی قادر نباشید که تصویر را به خوبی ببنید، ناگهان چراغ روشن می‌شود و شما تمام تصویر را به طور واضح مشاهده کنید. این دقیقاَ لحظه‌ای است که شما به باور خود ایمان می‌آورید. ما شانه به شانه‌ای آمریکا ایستاده‌ایم، چون اعتقاد من این بود. اکنون نیز بر این باورم که به آمریکا بخاطر این که تنها آمریکا بود حمله نشد. به آمریکا به این دلیل که در راس کشورهای غربی و قدرت اصلی بود، حمله شد. این حمله، حمله به تمامی ما بود و من به دنبال احساساتم نرفتم.
▪ در زمان وقوع حملات ۱۱ سپتامبر دولت بوش در بهترین حالت ممکنه قرار داشت. بوش به اعضای اصلی کابینه خود نظیر دونالد رامسفلد، دیک چنی، کالین پاول و کاندولیزا رایس افتخار می‌کرد و بلافاصله پس از حملات ۱۱ سپتامبر برخی از آنان بروی طرح جنگ علیه عراق کار می‌کردند. تونی بلر چه تاثیری بروی سیاست‌های واشنگتن پس از حملات ۱۱ سپتامبر داشت و چقدر برای او دشوار بود که جملاتش را با توجه به حضور این افراد مقتدر به گوش بوش برساند؟
ـ بخاطر ارتباط مستقیمی که با بوش داشتم، هیچگاه مانعی این چنینی را حس نکردم. به نظر من نیز ما باید با افغانستانی که زیر نظر القاعده تعلیم داده می‌شد، مقابله می‌کردیم و در لحظه در مورد چگونگی این برخورد تصمیم می‌گرفتیم. در مورد عراق نیز من بر اساس معیارهای خودم عمل کردم.
▪ بنابراین نخست‌وزیر انگلیس چه زمانی برای نخستین بار در مورد عراق با جورج بوش صحبت کرد؟
ـ البته این تفکر پس از حملات ۱۱ سپتامبر بوجود آمد. نگاه کنید، مهم نیست که آنها (عراقی‌ها) بیانیه‌ای سازمان ملل متحد را پذیرفتند یا نه. ما باید به دولت عراق برای پذیرش قوانین بین‌المللی فشار می‌آوردیم. بدون شک برای من این موضوع ثبات شده بود که عراق بخشی از تصویری ۱۱سپتامبر است. ولی در آن زمان توافق کردیم که اول مساله افغانستان را حل کنیم.
▪ آیا تفاوت ویژه‌ای بین نخست‌وزیر وقت انگلیس و رئیس‌جمهوری آمریکا در آن دوران وجود داشت؟ بسیاری از مردم آمریکا با همکاری و نیروهای خارجی مخالف بودند. آنها بر این باورند که جهان تنها یک ابر قدرت دارد و آن آمریکا است. پس این کشور به تنهایی قادر است به این گونه حملات پاسخ دهد.
ـ این عقاید شخصی است و من با آنها مشکلی نداشتم. ولی واضح است که این حملات به ما نیز مربوط می‌شد. ما یک ائتلاف تشکیل دادیم و تشکیل ائتلافی با حمایت سازمان ملل بسیار مهم است. یکی از اصلی‌ترین قدم های که جورج بوش برداشت و اگر روسای‌جمهوری دیگر آمریکا بر سر کار بودند این کار را انجام نمی‌دادند، فرستادن جنگنده‌های آمریکا به افغانستان در ۱۲سپتامبر بود. اما جنگ کامل در افغانستان اول نوامبر آغاز شد.
▪ پس از سقوط طالبان، نیروهای ائتلاف به سرعت عازم عراق شدند و چهار سال بعد نیروهای انگلیسی دوباره برای جلوگیری از اقدامات القاعده به افغانستان بازگردانده شدند. آیا این مساله نشانگر این امر نیست که مبارزه علیه شبه نظامیان افغانستان بخاطر آغاز جنگ عراق، در سال ۲۰۰۱ میلادی نیمه کاره رها شد؟
ـ نه. باورهای من پس از حملات ۱۱ سپتامبر واضح عنوان شد. عقیده من این است که در بسیاری از مناطق بویژه در خاورمیانه مشکلات امنیتی بدلیل وجود دیکتاتورها، تعصب‌های مذهبی، عدم کارایی دولت‌ها و نبود اعتماد ملی بخوبی نمایان است. این مشکلات همچنان وجود دارد و ما زمانی می‌توانیم، اعلام کنیم که در خاورمیانه پیروز شدیم که دموکراسی، حقوق بشر، تحمل دینی و… در آنجا بخوبی مشاهده شود.
▪ آیا سیاست های شما شبیه به شیوه «نئو محافظه‌کاران» در آمریکا نیست؟
ـ فکر می‌کنم که دموکراسی و حقوق بشر در جهان پیشرفت‌های زیادی داشته است. این بارو تنها به « نئو محافظه‌کاران» مربوط نمی‌شود.
▪ تفکر«نئو محافظه‌کاران» از دموکرات‌های آمریکای نشت می‌گیرد؟
ـ من تنها از عقیده خودم پیروی کردم و باید به مردم انگلیس بگویم که یکی از اصلی‌ترین فواید این حمله‌ها، پایان دادن به حکومت دیکتاتوری«صدام حسین» بود. در آن زمان براساس بیانیه سازمان ملل عمل کردیم. در واقع ما بین تروریسم و دموکراسی قرار داشتیم و باید برای گسترش دموکراسی در خاورمیانه و حل مساله فلسطین‌ـ اسرائیل با حکومت‌های افغانستان و عراق مقابله می‌کردیم. در این راه دیگر کشورهای جهان با ما همراه شدند. ما اکنون به ایران نیز احترام می‌گذاریم و در پرونده ایران برای ما بسیار مهم است که همه جهان یک هدف را در نظر بگیرند.
▪ آمریکا از سال ۱۹۹۸ درصد تغییر دولت بغداد بود، بلر در این مورد چه نظری داشت؟
ـ نه. موقعیت ما براساس قطعنامه سازمان ملل متحد استوار شده بود. انگلیس بخاطر ماهیت رژیم عراق و با همکاری با دیگر کشورها وارد این جنگ شد. این وظیفه ما و تمامی کشورهای جهان است که برای دستیابی به امنیت واقعی و اجرای دموکراسی تلاش کنیم و با وجود دیکتاتورها نمی‌توان به زندگی یکسان همه مردم جهان امیدوار بودند. تروریسم جهانی از کشورهای منشاء می‌گیرد که افراد در آن دیدگاه‌های تندرو مذهبی و تعصب دینی دارند.
▪ پاسخ شما به مردم انگلیس که معتقدند کشورشان در قبال حمایت از آمریکا، چیزی بدست نیاورده چیست؟
ـ جواب به این پرسش به مرور تمامی فعالیت‌های انگلیس و آمریکا بستگی دارد. سیاست‌های خارجی این دو کشور یکسان است، برای مثال ما به افغانستان فرصت جبران دادیم و در تمامی سال‌های جنگ عراق با سازمان ملل همگام بودیم. واشنگتن و لندن یک هدف را در خاورمیانه دارند و آن اجرای دموکراسی و حذف فقر است. ولی متاسفانه، سوء تفاهمی در این میان بوجود آمده است و اکنون همگی فکر می‌کنند که ما بخاطر حملات ۱۱ سپتامبر وارد جنگ شدیم، اما اگر به گذشته نگاه کنید، متوجه می شوید که این گونه نبوده است.
ترجمه از: مریم جعفری
منبع : دسترنج


همچنین مشاهده کنید