شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

روسیه اسلامی


روسیه اسلامی
● اسلام در سرزمین روس
انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷، در ابتدا امیدواری های زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد. سردمداران انقلاب به آنها وعده خود مختاری بیشتر و حتی استقلال دادند. لنین به مسلمانان قول داد تا به آنها آزادی های بیشتری بدهد.
طی مدت چند قرن، اسلام و مسلمانان کم و بیش در زمره همسایگان دور دست روسیه محسوب می شدند. آشنایی مردم روسیه با اسلام حاصل تهاجم مغولان و انقیاد این کشور توسط مردمی بوده که بعدها به اسلام گرویدند. در مرحله بعد، گسترش اسلام در روسیه ناشی از بسط قدرت این کشور در سرزمین های مسلمانان بوده است. مشخصه رفتار و برخورد روسیه با اسلام و مسلمانان طی سال های گذشته، اغلب توام با منکوب ساختن و تلاش برای حذف آنان، به ویژه در دوره کمونیست ها، بوده است. گرچه این سیاست کلی، در مواقعی دچار تشتت گشت و رویه تحمل و بردباری به جای آن در پیش گرفته می شد. چنین دورانی امکان ادامه بقای اسلام در روسیه را امکان پذیر می نمود.
مذهب اصلی در روسیه، مسیحیت ارتدوکس است که حدود ۷۵ درصد مردم روسیه را شامل می شود. مردم روسیه خود را معتقدان مذهبی می دانند زیرا در روسیه هیچ گاه مفهموم جدایی کلیسا و دولت رشد نیافت و زمان حکومت کمونیستی، کلیسا مثل هر نهاد دیگری به طور کامل مطیع دولت بود.
تعیین این که اسلام دقیقاً چه زمانی وارد روسیه شد سخت است زیرا سرزمین هایی که اسلام در ابتدا در آن حضور یافت بخشی از روسیه در آن زمان نبودند اما بعد ها به امپراطوری روسیه پیوستند. برای مثال اسلام در قرن هفتم وارد قفقاز شد.(۱) تهاجم مغول به روسیه در قرن ۱۳ و شکست روس ها از مغول، پذیرش اسلام را توسط ازبک خان اردوی زرین(۲) در اوایل قرن ۱۴ در پی داشت که منجر به گسترش دولت ها و تمدن اسلامی شد.
ورود اسلام به روسیه هم در گسترش دولت های روسی و هم در شکل گیری هویت ملی روسیه و هم برداشتش از اسلام تأثیر مهمی داشت. از آنجایی که شناسایی اسلام در روسیه بوسیله تسلط تاتار بر این کشور بود، روسیه به اسلام و مسلمانان به چشم دشمن می نگریست و در اولین فرصت تلاش کرد تا از طریق محدود سازی اسلام و فعالیت های اسلامی و فتح سرزمین های اسلامی، نفوذ اسلام را کاهش دهد.
فتح قازان با تخریب فیزیکی و فرهنگی توام شد. در مدت زمان میان فتح قازان و روی کار آمدن کاترین کبیر در ۱۷۶۲ سیاست روسیه در قبال مسلمانان سرکوب و تخریب نمادهای اسلامی در درون مرزهای روسیه بوده است. در واقع بعد از یکی سازی خان نشین تاتار، مسیحی سازی مسلمانان تا زمان سلطنت کاترین کبیر رخ داد. نتیجه این سیاست، هجوم وسیع تاتارها به آسیای مرکزی و امپراطوری عثمانی بود. کاترین کبیر این سیاست را تغییر داد و سیاست تساهل آمیز تری را در قبال مسلمانان اتخاذ کرد. برای مثال کاترین دعوت به مسیحیت و تخریب مساجد را ممنوع نمود.(۳)
استراتژی کاترین پذیرش مسلمانان و تشکیل روحانیت اسلامی بود. در زمان کاترین اولین نهاد رسمی مسلمان در مرکز فعلی جمهوری باشقیرستان ایجاد شد. این استراتژی اساسی با تغییرات رسمی در طول زمان تا به امروز دنبال شد. این تساهل نسبی، گرچه فراز و نشیب داشت اما منطقه مسلمان نشین را قادر ساخت تا در خاک روسیه باقی بماند. با وجود ضعف های اساسی در برخی دوران ها، اصرار مسلمانان بر هویت مسلمانیشان باعث شد که در اوایل قرن ۲۰، خواستار حقوق سیاسی، فرهنگی و خود مختاری بیشتری شوند.(۴)
البته برخی از مورخان اعتقاد دارند که مسلمانان اولیه داخل قلمرو فعلی روسیه از مردم داغستان (منطقه دربنت(۵)) بودند که بعد از فتوحات اعراب در قرن ۸ مسلمان شدند.(۶)
اولین دولت مسلمان در روسیه،بلغاری های ولگا بود. در سال ۹۹۲ میلادی اسلام در سر تا سر سواحل ولگا و رود کاما گسترش یافته بود و در این سال بلغارها به اسلام گرویدند. مورخ روس "س.م. مولوف" در این مورد نوشت: "برای مدتی طولانی، آسیای مسلمان در اینجا موطنی بنا کرد، موطنی نه برای ایل های چادر نشین بلکه برای تمدن خودش. دیر زمانی بود که مردمی تاجر و صنعتگر، یعنی بلغارها، در اینجا مستقر شده بودند. وقتی بلغارها در کرانه های ولگا و کاما به قرآن گوش فرا می دهند، اسلاوهای روسی هنوز شروع به ساختن کلیساهای مسیحی نکرده بودند... و هنوز این سرزمین ها را به نام تمدن اروپایی فتح نکرده بودند.(۷) "
تاتارها مذهب را از این دولت به ارث بردند. بعداً بیشتر اروپایی ها و جمعیت ترک قفقاز از پیروان اسلام شدند. اسلام در روسیه حضور دراز مدتی دارد و گسترش آن حداقل به فتح خان نشین قازان(۸) در ۱۵۵۲ بر می گردد که طی آن تاتارها و باشقیرها از ولگای میانه به داخل روسیه آورده شدند. در قرن ۱۶ خان نشین سیبری بوسیله امپراطوری روسیه با شکست دادن تاتارهای سیبری که این منطقه را برای فتح روسیه باز کرده بودند، تصرف شد. خان نشین کریمه در ۱۷۳۹ بوسیله امپراطوری روسیه فتح شد. در قرون ۱۸ و ۱۹، روسیه بر قفقاز شمالی تسلط پیدا کرد و جمعیت مسلمان این منطقه (داغستانی ها، چچنی ها، اینگوش ها و دیگران) داخل دولت روسیه شدند. به علاوه، دولت های مستقل آسیای مرکزی آذربایجان با همان فشار امپریالیستی که قفقاز شمالی را با روسیه یکی کرد، داخل محدوده دولت روسیه قرار گرفت. بنابراین بیشتر مسلمان هایی که در روسیه در حال زندگی بودند مردم بومی سرزمین هایی بودند که توسط امپراطوری روسیه تصرف شدند.(۹)
اولین قرآن در سال ۱۸۰۱ در روسیه منتشر شد. رخداد دیگر تاریخ اسلام در روسیه، جنبش وایسی بود که در آغاز قرن ۲۰ شروع شد.(۱۰) "حزب اتفاق المسلمین" نیز اقلیت مسلمان را در دومای روسیه نمایندگی می کرد.(۱۱)
● اسلام در زمان اتحاد شوروی
الف) وضعیت اسلام و مسلمانان و سیاست های حکومت کمونیستی
حوادث ۱۹۱۷ و تحولات بعدی، وضعیت مسلمانان روسیه را به طور اصولی تغییر داد. در دهه اول روسیه شوروی و سپس اتحاد شوروی، تحولات نظامی، سیاسی و اصلاحات ریشه‌ای اقتصادی، به قدری گسترده بودند که مقامات رسمی فرصت نمی کردند به امور مردم متدین بپردازند. ولی در سال ۱۹۲۷ مبارزه قاطعانه با دین شروع شد. در سراسر کشور مدارس دینی تعطیل شدند، اصل تربیت غیردینی کودکان، اساس برنامه‌های آموزشی مدارس را تشکیل داد، مساجد را به عنوان «پرورشگاه بازمانده‌های مذهبی گذشته» نابود می کردند و تعداد روحانیون را کاهش می دادند. در گزارش رضاالدین فخر‌الدین رئیس اداره مرکزی روحانیت مسلمان شهر اوفا (سال ۱۹۳۰) آمده است: «همه سازمان های مذهبی مسلمانان در آستانه ویرانی و امحا از روی صفحه روزگار قرار دارند. ۸۷% نهادهای محتسب (مراکز اسلامی منطقه‌ای) تعطیل شده‌اند. از ۱۲ هزار مسجد بیش از ۱۰ هزار تعطیل شده‌اند. ۹۰ الی ۹۷% روحانیون و مؤذنین از امکان اجرای مراسم دینی بی‌بهره شده‌اند».(۱۲) در حکومت کمونیست، اسلام همانند هر مذهب دیگری در مضیقه و تحت فشار قرار گرفت. مساجد زیادی همانند کلیساها در آن زمان بسته شدند. برای مثال مسجد ماراکانی(۱۳) تنها مسجد فعال شهر قازان در آن زمان بود.
برای اولین بار در تارخ اسلام در روسیه، جنگ بی‌امان ایدئولوژیکی علیه این دین شروع شد که هدف ریشه‌کن کردن اذهان مذهبی مردم را دنبال می کرد. این کار بر عهده ارگان‌های اداری حکومت شوروی گذاشته شد که به کنترل شدید همه جنبه‌های فعالیت مساجد و سازمان های اسلامی پرداختند. گزارش درباره جلسات مسلمانان، فرمان‌ها درباره انتصاب پرسنل مساجد و حتی محتوای خطبه‌ها بایستی به ادارات ویژه و در مراحل بعدی به مسئولین مختار امور دینی ارائه می شد. به تدریج تنها سالخوردگان توانستند احساسات دینی خود را نمایان سازند. ولی کودکان و جوانانی که در سال های ۱۹۲۰ به دنیا آمده بودند، توسط مدرسه شوروی و سازمان‌های پیشاهنگان با روح بی‌دینی تربیت شده بودند. پیگرد روحانیون و نابودی عده زیادی از آنها در سال های ۱۹۳۰ و نیز ویرانی مساجد بر افکار عمومی اثر شدیدی گذاشته بود. عده قلیلی از ائمه‌ای که به خدمت مذهبی ادامه می دادند، تحت فشار شدید مقامات رسمی قرار داشتند و به عنوان «قشر در حال انقراض» تلقی می‌شدند.(۱۴)
در دوران شوروی برخورد با دین با دوران گذشته کاملاً متفاوت بود. کسی که دین خود را حفظ کرده و مراسم اسلامی را اجرا می کرد، مطرود می‌شد. بازدید از مسجد می توانست موجب محکومیت عمومی، اخراج از مدرسه و سلب امکان انتصاب به مقام شایسته‌ای در بخش تولیدی شود. تعداد کسانی که مرتباً به مسجد می رفتند، به شدت کاهش یافته بود که عمدتاً بازنشستگان و گاهی دهقانان و کارگران در میان آنها مشاهده می‌شدند. جوانان محصل و افراد با تحصیلات عالی کمتر به مسجد می‌رفتند. مسلمانان سعی می‌کردند به نحوی به زندگی دینی خود ادامه دهند. آنها روزهای جمعه در خانه‌های خصوصی جلسات مذهبی تشکیل می دادند، در مراسم تشییع جنازه و مجلس ختم قرآن می ‌خواندند. روزه ماه رمضان را رعایت می کردند. با وجود این که عده کمتری از مسلمانان همه مراسم اسلامی را دقیقاً اجرا می ‌کردند، اکثریت اقوام مسلمان روسیه اسلام را شالوده فرهنگی و تاریخی خود محسوب می کردند. مردم سنت‌های مذهبی را حفظ کرده و آداب و رسوم گذشتگان را رعایت می کردند.(۱۵) بدین ترتیب بود که احساسات دینی ریشه‌کن نشد.
در سال‌های جنگ جهانی دوم، مقامات رسمی با درک این واقعیت که نمی توان ایمان را از قلوب مردم بیرون کشید و نیز اینکه دین به انسان کمک می کند بر همه آزمایشات سخت غلبه کند، به تدریج ممنوعیت‌ها و تعقیب‌های مردم متدین را کاهش دادند. بعد از جنگ از شدت بی‌دینی پیکارجویانه کاسته شد و برخورد با پیروان ادیان بهتر شد.
در آن سال ها کسی که در مسیر خدمت به اسلام قدم می‌گذاشت، کار ایثارگرانه‌ای انجام می داد. نهادهای مختلف ایدئولوژیکی او را تحت تأثیر قرار داده و با او گفتگوهای ضد مذهبی به عمل ‌آورده و او را به از دست دادن زندگی آرام و سالم خود و فرزندانش تهدید می کردند. کمیته مرکزی حزب کمونیست مرتباً جلساتی درباره تشدید مبارزه با بازمانده‌های دین تشکیل می داد و دستور العمل‌هایی در این مورد صادر می کرد.
با این وجود، در همه زمان‌ها در روسیه کسانی بودند که در مسیر دشوار خدمت به خدا حرکت می کردند زیرا ضرورت کار خود را احساس کرده و می دیدند که مسلمانان مانند سابق به مسجد می‌آیند تا دعا بخوانند، خطبه گوش کنند، زکات بدهند و از گناهان روحی پاکسازی شوند. با وجود این که عمدتاً سالخوردگان به مسجد می رفتند و جوانان انگشت‌شمار بودند. در اعیاد بزرگ مذهبی مساجد پرجمعیت می‌شدند و روحانیون به عنوان مظهر ارزش‌های اسلامی، فرایض دینی را انجام می دادند و سنت‌هایی را که نسل به نسل منتقل شده بودند، حفظ می کردند.
ب) قول های تو خالی لنین:
انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷، در ابتدا امیدواری های زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد. سردمداران انقلاب به آنها وعده خود مختاری بیشتر و حتی استقلال دادند. لنین به مسلمانان قول داد تا به آنها آزادی های بیشتری بدهد.
در نوامبر ۱۹۱۷ دولت شوروی اعلامیه ای "برای همه مسلمانان زحمتکش روسیه و شرق" صادر کرد، دایر بر این که از این پس اعتقادات و مراسم آنها آزاد و غیر قابل نقص به شمار خواهد آمد. علت اساسی این عمل ضمن استفاده تبلیغاتی برای خارج شوروی بیشتر از این جهت بود تا از کمک آنها در مبارزه با دولت آلمان نیز برخوردار شود و یا حداقل بدین وسیله آنها را از فکر شورش و انقلاب و یا خرابکاری بازدارد.(۱۶) به این ترتیب لنین حمایت مسلمانان را در نزاعش علیه روس های سفید به دست آورد. اما این قول ها خیلی زود فراموش شد و مسلمین در زمان حکومت کمونیستی حتی بیشتر از قبل اذیت شدند.
همان طور که در سطور قبل ذکر شد سیاست ضد مذهبی بویژه ضد اسلامی رهبران شوروی نهادهای فرهنگی، آموزشی و مذهبی مسلمانان را از بین برد. در پایان دهه ۱۹۲۰ وضع فرق کرده بود. نبرد تبلیغاتی شدید ضد دینی اجرا شد. مدارس و محکمه های مسلمانان از دور خارج شدند. مساجد تعطیل و به باشگاه و سینما تبدیل شدند، متون مذهبی نیز مصادره و منهدم شدند. اعمال و عبادات مذهبی به جرایم قابل تعقیب تبدیل و علما دستگیر گردیدند. تمامی علایم مشهود دین تا حد ممکن از میان برده شد و اعتراف به مسلمان بودن به عملی خطرناک تبدیل گردید.(۱۷)
با این وجود، اهداف سیاست خارجی حکومت شوروی بویژه تمایلش برای به دست آوردن رضایت حکومت های مسلمین در مبارزه با غرب به این منجر شد که به صورت ادواری با جمعیت مسلمانشان ملایم تر رفتار کنند و همانطور که ذکر شد در طی جنگ جهانی دوم و پس از آن، دولت شیوه ای مسالمت آمیزتر در برخورد با اسلام در پیش گرفت.
نخستین مدارس دینی در اتحاد شوروی در تاشکند و بخارا بازگشایی شدند. مساجد قلیلی به تدریج گشایش یافته و چند نشریه دینی اجازه انتشار پیدا کردند که چاپ آنها کم و توزیع آنها بشدت تحت کنترل بود. از میان تمام مسلمانان اتحاد شوروی حدود ۲۰ تا ۳۰ زائر به دقت انتخاب شدند و اجازه رفتن به مکه را برای انجام مراسم سالانه حج به دست آوردند. البته این تغییرات هم نمایشی بود و کمک زیادی به ایجاد آزادی بیشتر برای انجام دادن عبادات توسط مردم عادی نکرد. اما این وضعیت باعث به وجود آمدن این واقعیت شد که اسلام مولفه مهمی در ایجاد هویت و فرهنگی روس ها به شمار می آید و این رمز بقای آن تا به امروز است.(۱۸)
در اکتبر ‏۱۹۱۷ در روسیه تعداد ۳۰ هزار مسجد وجود داشت که در سال ۱۹۴۸ به ۴۱۶ کاهش یافت اما به تدریج در سال ۱۹۶۸ با وجود این که تنها ۳۱۱ مسجد ثبت شده بود، هزاران مسجد بدون آن که ثبت شوند، فعالیت می‏کردند.(۱۹)
ج) اصلاحات گورباچف و مسلمین روسیه:
زمانی که گورباچف اصلاحاتش را در ۱۹۸۷ شروع کرد، روسیه نه تنها موفق نشده بود که تاثیر اسلام را در میان جمعیت مسلمانش از بین ببرد، بلکه برخی اعمال اسلامی حتی در میان مقامات عالی رتبه نومانکلاتور کمونیسم نیز باقی مانده بود. جنگ افغانستان هم بیداری اسلامی را در میان مسلمانان روسیه بیشتر احیا کرد.
در دوره پرسترویکا (نیمه دوم دهه ۱۹۸۰) دولت شوروی در واکنش به دو نگرانی کاملاً متفاوت، رویه مسالمت آمیزی را نسبت به ارکان مذهبی اتخاذ نمود. لزوم کنترل «تهدید اسلامی» در حال ظهور یکی از این نگرانی ها بود. تلقی نمودن اسلام به عنوان یک تهدید بالقوه تا حدودی از نوشته های محققین غربی الهام می گرفت. آنها اغلب تاکید می نمودند که رشد سریع جمعیت مسلمانان شوروی ثبات اتحاد جماهیر شوروی را به مخاطره می اندازد و حتی ممکن است به تجزیه آن منجر گردد. چنین برداشتی با ترس ناشی از این که ممکن است جنبش های بنیاد گرا از ایران و افغانستان وارد آسیای مرکزی گردند، تشدید می شد.
استراتژی حکومت شوروی در قبال این وضعیت در دهه ۱۹۸۰ بسیار متفاوت از آن چیزی بود که می توانست در دوره های پیشین باشد. بجای سرکوب شدید، اینک تلاش هماهنگی برای تعامل با نهادهای رسمی اسلامی جهت ترویج مذهب در آسیای مرکزی صورت می گرفت. سنت های تاریخی اسلام در منطقه، به گونه ای که در آثار محققین بزرگ قرون وسطی مانند البخاری و الترمذی مشهود بود، مورد تاکید واقع می شد. پیام روشن این بود که مردم روسیه و آسیای مرکزی باید به اسلام خاص خویش افتخار نمایند. آنها نه تنها نیازی به تقلید از دیگران ندارند بلکه بر عکس می توانند به عنوان سر مشقی برای مسلمانان سایر کشورها در آیند.(۲۰)
نگرانی دیگر مقامات شوروی در این ایام، نیاز مبرم به بهبود عملکرد اقتصادی بود. این کشور از یک بحران سیستمی در عذاب بود ولی میزان دقیق مشکلات هنوز آشکار نبود و خطای انسانی و بویژه فساد، کلاهبرداری و دیگر اعمال خلاف مورد سرزنش قرار می گرفت. در تلاش برای تغییر این جو ذهنی، رهبران مذهبی برای مبارزه با این مفاسد اجتماعی کمک نمودند. در آسیای مرکزی، به عنوان بخشی از این سیاست، جلوه مثبتی از اسلام با تاکید زیاد بر ارزش های اخلاقی آن ارائه گردید. برای کمک به گسترش دامنه این پیام، مساجد بسیاری گشوده شد (در فاصله ۹۱-۱۹۸۹بیشتر از هر زمانی در هفت دهه گذشته) و افزایش چشمگیری در میزان دسترسی به آثار مذهبی و تسهیلات برای آموزش قرآن صورت گرفت. این حمایت آشکار دولت، میدان وسیعی را برای مسلمانان فراهم نمود و همچنین موجب افزایش نفوذ آنان در جامعه گردید.(۲۱)
سیاست پروسترویکایی گورباچف و همچنین آسان کردن تماس میان روس ها با بقیه نقاط جهان باعث بهبود عمل گرایی فرهنگی، مذهبی و سیاسی مسلمین شد که در ۱۷ سال گذشته شروع شده بود، علی رغم این که هنوز هم زیر ساخت های سیاسی، فرهنگی، آموزشی و مذهبی اسلامی نامناسب باقی مانده بود. در دهه ۱۹۸۰ اسلام به دومین مذهب بزرگ اتحاد شوروی تبدیل گردید، در آن زمان تعداد شهروندانی که خودشان را مسلمان معرفی کردند میان ۴۵ تا ۵۰ میلیون نفر بود.(۲۲) اکثریت آنها در جمهوری های آسیای مرکزی ساکن بودند که هم اکنون کشورهای مستقلی هستند.
● اسلام در روسیه پس از فروپاشی شوروی
تاریخ اسلام در روسیه بعد از فروپاشی شوروی را می توان به چندین مرحله تقسیم کرد:
▪ مرحله اول شروع احیای مذهب است. در این مرحله شاهد رشد سریع تعداد مساجد، شکل گیری یک نظام آموزشی اسلامی و تاکید زیاد روی مذهب در میان مردم هستیم.
▪ مرحله دوم که در اواسط دهه ۱۹۹۰ رخ داد توجه به اسلام سیاسی است. گروه های سیاسی مذهبی بزرگی مثل اتحاد مسلمانان روسیه، جنبش نور(۲۳) و حزب رفخ(۲۴) همانند سازمان های سیاسی منطقه ای بوجود آمدند. در همان زمان، در میان مسلمانان روسیه و در ابتدا در قفقاز شمالی، جنبش اسلامی شکل گرفت و جنگ چچن را برانگیخت. اسلام گراها شروع به فعالیت در داغستان، کاباردین- بالکاریا و اینگوش کردند. مرکز فعالیت های اسلامی در داغستان بود.
▪ سومین مرحله در فاصله سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ رخ داد، وقتی که میزان شور اسلام سیاسی کاهش پیدا کرد و اسلام گراهای قفقاز شمالی در طول جنگ دوم چچن تلفات و خسارات زیادی را متحمل شدند. با این وجود، تقریباً از شروع سال ۲۰۰۳، فعالیت رادیکال های اسلامی تقویت شد و اسلام گراهای منطقه ولگا فعال تر شدند. بنابراین باید گفت که مرحله چهارم از این تاریخ شروع شد.(۲۵)
اواسط سال های دهه ۱۹۸۰، روسیه صحنه تغییرات اصولی در زمینه روابط بین دولت و دین شد. روند دگرگون‌سازی و از بین رفتن نظام کمونیستی به مسلمانان امکان ادای آزادی فرایض دینی را داد. مسلمانان احساس کردند که نظارت بر وضعیت معنوی آنها به پایان رسیده است. ترس مردم از این که در مسجد دیده شوند، ریخت و عده زیادی دیانت خود را آشکار کردند، و این امر با مخالفت جامعه روبرو نشد. کسانی که قبلاً به صورت پنهانی مبانی دین و قرآن را به کودکان و بزرگان یاد می دادند، به فعالیت علنی پرداختند. مسلمانانی که می خواستند اسلام را عمیق‌تر بشناسند، در این گروه‌ها جمع می‌شدند.(۲۶)
افراد در سنین مختلف، از اقشار اجتماعی مختلف، با سطح متفاوت آموزش، محققان و تجار وارد مسجد شدند. دین منسوخ گذشته، به تنها وسیله‌ برای پیدا کردن پاسخ به سئوالات همیشگی معنوی انسان تبدیل شد. اگر قبلاً اندیشه‌های کمونیستی به عنوان «شبه دین» و «غذای معنوی کاذب» جلوه می کردند، با فروپاشی کمونیسم و بروز خلا معنوی، عده زیادی دوباره به دین روی آوردند.
بسیار مهم بود که آنها در مسجد سخن نیک می شنیدند و ملاحظه می کردند که می توانند در مسجد راه برون رفت از بحران معنوی خود را پیدا کنند. ائمه مساجد تلاش کردند که ایمان و ارزش‌های واقعی اسلامی را به مردم برسانند.
در نتیجه روند موفقیت‌آمیز اعاده و ترمیم و ساخت مساجد جدید در روسیه بیش از ۶ هزار باب مسجد همراه با جمعیت‌های مذهبی مربوطه بوجود آمد و حضور روحانیون تحصیل کرده و متخصص در مقام اول اهمیت قرار گرفت. در بسیاری از این مساجد به علت عدم حضور روحانی و امام مسجد برگزاری نماز جماعت توسط افرادی اجرا می شد که تحصیلات لازم مذهبی را نداشتند. به همین دلیل تربیت روحانیون مذهبی و ایجاد مراکز آموزشی دینی در دستور کار رهبران مذهبی قرار گرفت.(۲۷)
به عنوان مثال، می توان به کالج عالی روحانی اسلامی مسکو اشاره کرد که در سال ۱۹۹۴ تأسیس شد. این مؤسسه آموزشی توسط وزارت دادگستری فدراسیون روسیه به ثبت رسید و از وزارت آموزش عمومی و حرفه‌ای مجوز فعالیت در زمینه «آموزش دینی» را دریافت کرد. مدت تحصیل در این کالج که هم اکنون نیز دایر است ۴ سال می باشد. فارغ‌التحصیلان مدرک استاندارد پایان تحصیل عالی مذهبی و یکی از تخصص‌های «امام خاطب»، «امام» یا «استاد مبانی اسلام» را دریافت می کنند.(۲۸) در حال حاضر فارغ التحصیلان این مؤسسه آموزشی در شهرهای یاروسلاول، تویر، کاستروما، ولوگدا، پنزا، نیژنی نوگورود و شهرهای دیگر فدراسیون روسیه فعالیت می کنند.
از اواخر سال های ۱۹۸۰ در روسیه مدارس مذهبی جنب مساجد افتتاح شدند که به همه علاقه‌مندان، مبانی اسلام و فرایض فردی را می‌آموزند. یکی از این مدارس از سال ۱۹۸۹ در مسجد جامع مسکو فعالیت می کند. هم اکنون تعداد قابل توجهی مؤسسات آموزشی در منطقه شمال قفقاز و تاتارستان وجود دارند.
اما با این وجود هنوز فعالیت میسیونری اسلامی توسعه چندانی نیافته است و رسانه های گروهی به واعظین اسلامی امکان ظهور در روزنامه‌ها یا تلویزیون را نمی دهند.
الف) جمعیت شناسی مسلمین روسیه:
تعداد دقیق جمعیت مسلمان روسیه امروزی مشخص نیست. این امر دو دلیل عمده دارد:
۱) ملاک مشخصی برای مسلمانی اعلام نشده است. برای مثال کسانی که رعایت مقررات خشک و خشن را ملاک مسلمان بودن می دانند، تعداد مسلمانان روسیه را تنها ۳ میلیون نفر ذکر می کنند.
۲) برخی مسلمانان و روس ها تمایل دارند که در مورد تعداد جمعیت مسلمان روسیه اغراق نمایند و آن را بیش از ۳۰ میلیون نفر اعلام کنند که این آمار نیز واقعی نیست.
با این وجود میزان جمعیت مسلمانان در روسیه در حال افزایش است زیرا در میان مسلمانان تولد بیشتری صورت می گیرد ولی در میان روس ها میزان تولد کمتر و میزان مرگ و میر بیشتر می باشد. هر خانواده مسلمان ۳ یا ۴ بچه دارد ولی هر خانواده روسی غیر مسلمان یک بچه دارد. آمارها حاکی از این است که روسیه تقریبا ۳/۱ از جمعیتش را در نیمه اول قرن ۲۱ از دست خواهد داد. اما آمار برخی از اقلیت ها بویژه مسلمانان این گونه نیست و آنها در حال افزایش هستند چون زاد و ولد در میان آنها وجود دارد.(۲۹)
امروزه در تمام ۸۹ ایالت روسیه، حتی در مناطق دور افتاده ای مثل شبه جزیره قامچاتکا(۳۰) مسلمان حضور دارند. بیشترین تمرکز اصلی مسلمان در جمهوری های تاتارستان، باشقیرستان، چچن، داغستان، اینگوش، چرکسیا و... می باشد.
همان طور که گفته شد، اسلام دومین دین در روسیه و دین اقلیت های نژادی زیادی در این کشور است.
اغلب گروه های مسلمان از ولگای میانه(۳۱) و منطقه قفقاز هستند. بر اساس آمارهای مختلف، مسلمانان روسیه بین ۱۵ تا ۳۰ درصد جمعیت کل این کشور را تشکیل می دهند(۳۲). شیوه دیگر محاسبه تعداد پیروان اسلام در روسیه از طریق شناخت گروه های قومی ویژه بنا شده است. جدول زیر که بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۲ تهیه شده است آماری تقریبی از تعداد مسلمانان روسیه را در سال ۲۰۰۲ بر این مبنا به دست می دهد.(۳۳)
هنوز جامعه منسجمی از مسلمان در روسیه که دارای یک مذهب مشترک باشند شکل نگرفته است. جامعه اسلامی این کشور دو گروه بزرگ را شامل می شود:
گروه اول در منطقه ولگا –اورال – غرب سیبری و مسکو، جایی که باشقیرها و تاتارها هستند زندگی می کنند و گروه دوم نیز ساکن قفقاز شمالی هستند. تاتارها بیشترین جمعیت مسلمان روسیه را تشکیل می دهند که حدود ۷ میلیون هستند. باشقیرستان حدود ۵/۱ میلیون نفر و قفقاز هم حدود ۱ میلیون مسلمان دارد.تازه ترین آمارها حاکی از این است که از سال ۱۹۸۹ به بعد جمعیت مسلمان روسیه ۴۰ درصد افزایش یافته و به حدود ۲۵ میلیون نفر در ۲۰۰۶ رسیده است.(۳۴) اسلام اکنون به عنوان یکی از ادیان رسمی روسیه شناخته شده است. بطوریکه سخنگوی شورای مفتی های روسیه گفت: "صحیح نیست که بگوییم روسیه یک کشور مسیحی است. آنهایی که این حرف را می زنند یا تاریخ روسیه را نمی دانند و یا این که آن را نادیده می گیرند... یکی از دلایلی که با مسلمانان در روسیه خصومت دارند تصویری است که تلویزیون روسیه از مسلمانان ارائه می دهد. تلویزیون روسیه اغلب مواقع مسلمانان را به عنوان گناهکار یا رادیکال های مذهبی که علیه مسیحیان می جنگند به تصویر می کشد."(۳۵)
گروه های سنی مختلف بر حسب گرایششان به اسلام این گونه طبقه‌بندی می‌شوند: (۳۶)
▪ ۸۰ـ۷۵ ساله‌ها (افرادی که همراه با انقلاب کمونیستی به دنیا آمدند): این گروه شامل کسانی است که ایمانشان را حفظ کرده‌اند، مانند کسانی که در چند سال اخیر به اسلام گرویده‌اند.
▪ ۷۵ـ۵۵ ساله‌ها (پیشقدمان نخستین): نسبت زیادی از این گروه به علت رشد در محیط آموزشی کمونیستی و ماتریالیستی هنوز گرایش هایی به کمونیسم دارند.
▪ ۵۵ـ۴۵ ساله‌ها (سنین قبل از بازنشستگی): این گروه در دوران اقتدار شوروی به دنیا آمده‌اند، در زمانی که هنوز گرایش های مذهبی وجود داشت؛ اینان بیشتر به جهان مادی، زندگی روزمره و نوع زندگی اجتماعی اهمیت می دهند.
▪ ۴۵ـ۳۰ ساله‌ها (بالغ ها): این گروه تربیت دوران شوروی را تجربه کرده‌اند و بسیار از مذهب بیگانه‌اند و آداب مذهبی را فقط در حد تشریفات در نظر می‌گیرند.
▪ ۳۰ـ۲۲ ساله‌ها (در حال تثبیت): این گروه یک گروه بی‌شکل است که از مؤمنان فعال تا افراد کاملاً بی‌علاقه نسبت به مذهب تشکیل می شود.
▪ ۲۲ـ۱۰ ساله‌ها: (در حال رشد): این گروه در دوره‌ی احیای فرهنگی ـ نژادی به دنیا آمده‌اند و اکثراً در حال آغاز نشان دادن علاقه‌ شدید به اسلام هستند.
اسلام در روسیه حالتی منطقه‌ای و محلی دارد. حتی در روستاهای نزدیک در کوهستان های داغستان که نژاد یکسان دارند، مردم آئین‌های مذهبی متفاوتی را نشان می‌دهند و نوع دینداری آنها متفاوت است.
برای مثال ساکنان روستاهای گوبدن، کوباچی و مادنلیس را طیفی از افراد معتقد به عرفان خردگرای ضد خدا تا افراد متعصب بر روی ارزش های اسلامی را تشکیل می‌دهند.(۳۷)
پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۰ از هر ۵ روسی یک نفر مسلمان خواهد بود.(۳۸) همچنین پیش بینی می شود تا سال ۲۰۵۰ به خاطر مهاجرت مسلمانان از قفقاز و آسیای مرکزی نیمی از جمعیت روسیه را مسلمانان تشکیل خواهند داد.
ب) شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مسلمانان روسیه:
استقلال جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق موجب تغییرات چشمگیری در ساختار اداره‏های دینی مسلمانان گردید. تعداد اداره‏های دینی مستقل افزایش یافت. در اول ژانویه سال ‏۱۹۹۶ در روسیه، تعداد۴۳ اداره دینی مسلمانان و ۲۳۴۹ مسجد وجود داشت.(۳۹) همزمان با گسترش اداره‏های دینی، احساس نگرانی از پراکندگی و تفرق این مراکز در رهبران اسلامی به وجود آمد. به همین خاطر، پیشنهاد نمودند تا شورای مفتی ها و مقام دیگری جهت هماهنگی فعالیت این اداره‏های دینی تاسیس گردد. در گردهمایی مسؤولان اداره‏های دینی منطقه مرکزی اروپایی، تاتارستان، پوولژه، سیبری و همچنین نمایندگان اتحادیه‏های مسلمانان بخشی از استان های مرکزی فدراسیون روسیه - که در ماه مارس سال ‏۱۹۹۶ برگزار شد - نظر تمامی روحانیون و مسؤولان به سوی تفاهم و وحدت نظر در مورد مهمترین مسائل و مشکلات جامعه مسلمانان معطوف گشت. در این همایش بر ضرورت جهت‏دهی و ایجاد روابط میان رهبران و اداره‏های دینی مناطق مختلف فدراسیون روسیه تاکید و مقرر شد اصول تساوی حقوق، احترام متقابل و به رسمیت ‏شناختن استقلال تمام اداره‏های دینی تازه تاسیس، در این گونه روابط رعایت گردد. در این گردهمایی شورای مفتیان روسیه به عنوان مقام عالی اجرایی روحانیون مسلمان شناخته و برگزیده شد.
از جمله اختیارات اداره‏های دینی مسلمانان می‏توان به مواردی همچون تربیت نیروی انسانی و تقسیم و اعزام آنان به سایر مناطق، ارتباط با سازمان های دینی خارج از کشور، برگزاری کنفرانس های مختلف بین المللی در زمینه معارف اسلامی و حمایت از برقراری صلح و امنیت در جامعه مسلمانان و احداث مساجد و ابنیه اسلامی نام برد. آنان همچنین هر سال کاروان هایی را برای زیارت خانه خدا آماده و اعزام می‏کنند.
امامان مساجد را اداره دینی انتخاب و تعیین می‏کند. آنان علاوه بر اقامه نماز جماعت، اختیاردار امور مسجد از قبیل دارایی ها، اثاثیه و مهر مسجد می‏باشند. البته نائب امام و عهده‏دار امور مالی مسجد نیز به امام جماعت برای حل و فصل امور مسجد کمک می‏کنند.
در هر مسجد، شورایی از معتمدین مسلمانان وجود دارد که مسائلی همچون انتخاب افراد برای احراز پست های گوناگون، انتخاب بازرس، خرید وسایلی برای مسجد و... را انجام می‏دهند.
معمولاً روحانیون، علوم دینی خود را یا از تحصیل در مدارس و مؤسسات دینی فرا گرفته‏اند و یا این که به طور انفرادی، مسائل دینی را از منابع مختلف مانند خانواده‏هایشان و یا نزدیکان آشنا به مسائل دینی خود آموخته‏اند.
الف) اقتصادی:
مسلمانان به لحاظ اقتصادی موقعیت پایین تری نسبت به سایر ادیان دارند. بویژه در قفقاز شمالی این وضعیت بدتر است. برای مثال میزان ثروت و دارایی در قفقاز شمالی ۲ برابر پایین تر از سایر نقاط روسیه است و سطح در آمد تقریباً نصف دیگر مناطق روسیه می باشد. بیکاری در این منطقه خیلی زیاد است. با این وجود مسلمانان اغلب در طبقه کارگران قرار می گیرند و اغلب آنها شغل کشاورزی دارند که در این شغل هم در وضعیت پایین نسبت به بقیه قرار دارند.(۴۰) در میان مسلمانان، تاتارها از لحاظ اقتصادی بهترین شرایط را دارند که بخشی از آن به علت این است که جمهوری تاتارستان صنعتی شده و بخشی دیگر نیز به این علت است که تاتارها از هوش و ذکاوت تجاری خوبی برخوردار هستند.
ب) اجتماعی:
از نظر اجتماعی، مسلمانان روسیه پیشرفت های زیادی داشته اند، بویژه با ایجاد تعداد زیادی نهادهای فرهنگی، آموزشی، مذهبی و رسانه ای و همچنین موسسات خیریه این پیشرفت سرعت بیشتری یافته است. شواهد زیادی حاکی از آشتی رسمی مقامات روسیه با اسلام در دهه ۱۹۹۰ وجود دارد. شمار مسلمانانی که اجازه یافتند به سفر زیارتی مکه بروند آشکارا بعد از این که ممنوعیت عصر شوروی در ۱۹۹۰ خاتمه یافت، افزایش پیدا کرد.
مرکز فرهنگی اسلامی روسیه که شامل یک مدرسه مذهبی است در ۱۹۹۱ در مسکو باز شد. در دهه ۱۹۹۰ شمار انتشارات اسلامی افزایش یافت که در میان ‌آنها مجلات و روزنامه های مشهوری وجود دارند.(۴۱)
در سال ۲۰۰۶، حدود ۰۰۰/۱۸ نفر از مسلمانان روسیه جهت به جا آوردن حج به عربستان سعودی رفتند که این مساله توسط نماینده شورای روسیه در امور حج،احمد بلالف(۴۲)، اعلام شد.(۴۳)
در ۱۹۹۰ تنها یک مسجد در قازان وجود داشت اما امروز بیش از ۵۰ مسجد در آنجا احداث شده است.(۴۴)
هزاران تاتار در هر جایی اعم از مسجد و مدرسه های مذهبی موضوع های پایه ای جدید اسلام را فرا می گیرند. مدرسه محمدیه(۴۵) یکی از مراکز یادگیری اسلام در قازان است که دانش آموزان زیادی دارد. در برخی مساجد شبیه مسجد نور الله قازان(۴۶)، سخنرانی های رسمی برگزار می شود که در آن مسایل مربوط به اسلام تشریح می گردد. همه تاتارهایی که بعد از فروپاشی شوروی به اسلام بر گشتند می گویند که آنها هرگز اسلام را به طور کامل رها نکرده بودند.(۴۷)
در سال ۲۰۰۱ نزدیک به ۴۰۰۰ مسجد در فدراسیون روسیه وجود داشت، گرچه بسیاری از آنها کوچک و بدون گنبد و گلدسته بودند. برخی آمارها حاکی از این است که اکنون حدود ۸۰۰۰ مسجد در روسیه وجود دارد.(۴۸) با این وجود در تعدادی مناطق برای ساخت مساجد جدید تلاش زیادی انجام می شود.
پس از فروپاشی شوروی نوعی گرایش به این سمت وجود داشت که تشکیلات مسلمانان را تکه تکه و در میان رهبران آنها رقابت ایجاد کند. این وضعیت حکومت روسیه را قادر می ساخت که بر سازمان های اصلی مذهبی مسلمانان اعمال کنترل کند.(۴۹)
به دلایل متعددی از جمله ضعف پایه عقلانی و فکری اسلام در روسیه که ناشی از سیاست های دوران شوروی بود، دیگر شاخه های اسلامی که بومی روسیه نیستند مثل سلفی ها و وهابی ها در روسیه نفوذ پیدا کردند. دلیل دیگر می تواند شکاف میان روحانیت سنتی و جدید باشد. در برخی زمینه ها، فرایندهایی که در حال رخ دادن هستند ممکن است یک شکاف نسلی را ایجاد کند. امام هایی که میانگین سن آنها بین ۴۰ تا ۵۰ است مخالف جاه طلبی های جوانان ۲۰ ساله هستند. آنها به زبان عربی آموزش دیده اند و نسبتاً با فقه و شریعت آشنایی دارند و مهارت های سخنوری خویش را بهبود بخشیده اند. میزان این کشمکش بستگی به چند عامل دارد:
۱) تساهل هر دو طرف؛
۲) وضعیت کلی آنها در کشور؛
۳) دلبستگی مسلمانان روسیه به سنت های فرهنگی و تاریخی شان.
در قفقاز شمالی ترکیبی از فقر اجتماعی و اقتصادی و کشمکش چچن باعث بوجود آمدن گروه های افراطی شد که بعضی از آنها در فعالیت های تروریستی شرکت دارند. با این وجود، نکته قابل ذکر این است که اغلب این گروه ها بویژه آنهایی که از چچن نشات می گیرند، بیشتر از سایر گروه های اسلامی خواهان استقلال هستند.
علی رغم پیشرفتی که مسلمین در روسیه داشتند اما هنوز هم در حاشیه زندگی فرهنگی و اجتماعی روسیه قرار دارند.
ج) سیاسی:
در ۱۹۹۵ اتحاد مسلمین روسیه(۵۰) تاسیس شد و شروع به سازمان دهی جنبشی نمود که به بهبود درک بین نژادی و خاتمه دادن برداشت غلط روسیه از اسلام کمک کرد. اتحاد مسلمانان روسیه جانشین مستقیم اتحاد مسلمانان طرفداران جنگ جهانی اول(۵۱) است.
اتحاد پسا کمونیستی یک حزب سیاسی تحت عنوان جنبش مردمی مسلمان نور الراشا(۵۲) را شکل داده است و همکاری نزدیکی با روحانیت مسلمان برای دفاع از حقوق فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مسلمانان و دیگر اقلیت ها دارد.
از نظر سیاسی، مسلمانان روسیه، در این زمینه که بتوانند نیروهای سیاسی دیگر را مجبور به رویارویی با خود کنند، ناکام ماندند. دلایل متعددی برای این وضعیت وجود دارد که یکی از مهترین آن ها تقسیمات نژادی مسلمانان روسیه است. این تقسیمات باعث حضور کمرنگ احزاب مسلمان مثل اتحاد مسلمین روسیه و جنبش اجتماعی همه مسلمین روسیه(۵۳) در زمان انتخابات پارلمانی ۱۹۹۵ - که زمینه برای فعالیت سیاسی مسلمانان مثبت بود - شده است.
فاکتور دیگر امکانات محدود فضای سیاسی روسیه و مقررات انتخاباتی جدیدی بود که ایجاد یک حزب سیاسی کارآمد توسط مسلمان را غیر ممکن ساخته است.(۵۴)
د) مهم ترین احزاب و جنبش های اسلامی(۵۵)
۱) اتحاد مسلمانان روسیه
این جنبش سیاسی، اجتماعی و سراسری روسیه در تاریخ ۳۱ مه سال ۱۹۹۵ تاسیس گردید و در ۱۶ ژوئن همان سال در وزارت دادگستری به ثبت رسید. این جنبش خود را وارث «اتحاد مسلمانان روسیه‏» که در سال ۱۹۰۵ تشکیل شده بود، به شمار می‏آورد. این سازمان در سومین و چهارمین دوره دومای (پارلمان) روسیه،۶ و ۹ عضو داشت. در نخستین کنگره اتحاد مسلمانان روسیه که از ۱ تا ۳ سپتامبر ۱۹۹۵ در مسکو برگزار گردید، «مقدس بیبارسوف‏» به عنوان دبیر کل اتحاد مسلمانان روسیه انتخاب گردید.
اتحاد مسلمانان روسیه درصدد برآمد در انتخابات دومای دولتی شرکت کند، اما کمیته مرکزی انتخابات، این اجازه را به اتحادیه برای حضور در انتخابات نداد و به همین دلیل، در ماه دسامبر ۱۹۹۵، اتحادیه نتوانست در انتخابات دوما شرکت کند. رهبر اتحادیه از هوادارانش دعوت کرد تا از جنبش "خانه ما روسیه" جانبداری کنند.
مهم ترین هدف اتحادیه مسلمانان این است که جناحی در دومای دولتی - که بیانگر منافع مسلمانان باشد - ایجاد نماید. به گفته رهبران اتحادیه مسلمانان روسیه در ششمین دومای دولتی، ۲۶ مسلمان به عنوان نماینده ایفای وظیفه می‏کنند.
۲) جنبش سراسری اجتماعی، سیاسی مسلمانان روسیه‏
این جنبش در سال ‏۱۹۹۶ در شهر «ساراتوف‏» تاسیس یافت. هدف اساسی جنبش، حمایت از منافع مسلمانان روسیه در بخش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و معنوی می‏باشد.
این جنبش مورد حمایت حکومت های مناطق، بخشی از روشنفکران مسلمان و صاحبنظران بوده، بر اداره دینی مسلمانان قسمت اروپای مرکزی، پوولژه، تاتارستان، باشقیرستان و سیبریا متکی است.
۳) جنبش سراسری اسلامی نور
این جنبش در تاریخ ۴ ژوئن سال ۱۹۹۵ تاسیس یافت و در تاریخ ‏۱۶ ژوییه همان سال به ثبت رسید. گرایش نظری - سیاسی جنبش، حفاظت و تکمیل ساختار دینی فدراسیون روسیه است. جنبش اجتماعی اسلامی «نور» با هدف پشتیبانی از اصل ساختار ملی، منطقه‏ای، نهاد اجتماعی ریاست جمهوری و پارلمنتاریسم فعالیت می‏کند.
● دیدگاه های جنبش
۱) با کاربرد قدرت و زور مخالف بوده، و در حل و فصل مناقشات میان مناطق و میان ملیت های مختلف روسیه معتقد به گفتگو هستند.
۲) استفاده از نیروی نظامی را برای دفاع از منابع روسیه، حفظ منافع گروه ها و افراد در خارج از کشور و در شرایط اضطراری مجاز دانسته، افراط گرایی مذهبی و اعمال شیوه‏های تروریستی را محکوم می‏نماید.
۳) هر حکومت قانونی در روسیه را به رسمیت می‏شناسد، به شرط آن که به قانون و سیاست های اعلام شده خود وفادار باشد.
این جنبش به منظور تحقق برنامه‏های خود چند پیشنهاد مشخص تهیه نموده که عبارتند از:
۱) تصویب قانون برای تخصیص زمین برای ساخت قبرستانی برای مسلمانان.
۲) تامین بودجه برای اهداف آموزشی، ترویج موسیقی، امور هنری و ورزشی مسلمانان، اختصاص وقت و تولید برنامه‏های اسلامی در شبکه‏های تلویزیونی و رادیویی روسیه.
۳) حمایت از طبقات محروم جامعه صرف نظر از گرایش های دینی آنان و عدم ایجاد محدودیت در ارائه خدمات به مسلمانان.
یادآور می‏شود که برنامه جنبش نور در مقایسه با سایر جنبش ها، از صورت بهتری برخوردار و با مسائل دولتی نیز قابل تطبیق است. این برنامه شامل مواردی در مورد سیاست خارجی کشور با توجه به توسعه روابط با کشورهای اسلامی می‏باشد. این جنبش همچنین هوادار اصلاحات نظامی بوسیله سربازان مسلمان است.
برنامه اقتصادی جنبش نور با برنامه‏های اقتصادی جنبش های چپگرا و مرکزگرا همسان است. جنبش، کمک به رشد تجارت اسلامی را یکی از اهداف خود می‏داند. همچنین این جنبش توجه خاصی به کمک به مسلمانان بی بضاعت در چهارچوب برنامه کلی اجتماعی خود دارد.
● مشارکت در انتخابات
این جنبش در ماه دسامبر سال ۱۹۹۵ در انتخابات مجلس شرکت کرد و ۵۷% از آراء را از آن خود کرد که جمهوری های چچنستان و تاتارستان با ۱۲% بیشترین رای را به آن دادند. یادآوری می‏گردد این جنبش بین مقامات حکومتی نماینده‏ای ندارد.
این جنبش از حمایت اداره مرکزی دینی مسلمانان روسیه و کشورهای مشترک المنافع برخوردار است و در فعالیت هایش به روشنفکران و صاحبنظران مسلمان تکیه دارد.
● روابط روسیه با جمعیت مسلمان این کشور
الف) شک و تردید
روابط روسیه و جمعیت مسلمانان در این کشور همیشه مبهم، مشکوک، و تردیدآمیز بوده است. برای مثال در سال ۱۹۹۲ شیخ رویل گانیوردین(۵۶) امام یکی از مساجد مسکو گفت: " کشور ما (روسیه) هنوز ایدئولوژی امپراطوری تزاری را حفظ می کند که معتقد بود دین ارتدوکس باید تنها مذهب غالب کشور باشد."(۵۷) حکومت روسیه از رشد اسلام سیاسی، حوادثی که در دهه ۱۹۸۰ اولین بار در افغانستان و سپس در ایران شاهد بودند، می ترسد. ترس حکومت با برگزاری کنفرانس توسط حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان در ساراتف(۵۸)، نیز تشدید شد. نمایندگانی از چندین جمهوری تازه استقلال یافته آسیای مرکزی از جمله آذربایجان و ایالت های خود مختار روسیه مثل تاتارستان و باشقیرستان در این کنفرانس حضور یافتند. این اجلاس پان اسلامی نگرانی هایی را در مسکو ایجاد کرد مبنی بر این که ممکن است اسلام رادیکال از دولت های تازه استقلال یافته به داخل روسیه گسترش یابد. به این دلیل دولت روسیه حمایت سیاسی و نظامی وسیعی را از رهبران سکولار پنج جمهوری آسیای مرکزی و همه کسانی که با اسلام سیاسی مخالفت کردند به عمل آورده است. ملی گرایان رادیکال نیز با توسل به تهدید اسلامی به دولت روسیه فشار آوردند تا مجدداً کنترل خارج نزدیک را در دست گیرد.(۵۹)
این کشمکش، نیروهایی را به تصویر می کشد که در حکومت های محلی و فدرال روسیه حضور دارند و بر روابط این کشور با جوامع اسلامی تاثیر می گذارند. فدراسیون روسیه ۲ هیات از ۴ هیات مذهبی که در زمان استالین برای نظارت بر فعالیت گروه های اسلامی در بخش های مختلف اتحاد شوروی ایجاد شدند را به ارث برده است. دو هیات مذهبی دیگر در تاشکند و باکو قرار دارند. یکی از دو هیات روسی در روسیه اروپایی و در سیبری قرار دارد و دیگری در منطقه قفقاز شمالی و ماورای قفقاز است. در ۱۹۹۲ چندین انجمن اسلامی از هیات اخیر خارج شدند و تلاش کردند تا خودشان یک هیات مذهبی تشکیل دهند. بعد از آن سال، تاتارستان و باشقیرستان از هیات روسیه اروپایی و سیبری خارج شدند و هیات خودشان را ایجاد کردند.(۶۰)
اسماعیل شانگریف(۶۱) و محمد بشی علوم(۶۲) از اعضای شورای مفتی های روسیه هستند که از وضعیت مسلمانان در روسیه راضی نیستند. محمد بشی علوم می گوید که جنگ علیه روسیه، جنگ علیه اسلام است. ما مسلمانان هم از حملات تروریستی که در مدرسه بسلان رخ داد رنج برده ایم و ناراحت هستیم.(۶۳)
مسلمانان به مسایل مهم سیاست خارجی روسیه توجه خاصی دارند. برای مثال در دهه گذشته برخی از سیاست های نخبه های سیاسی و روحانی مسلمان، مخالف سیاست های کرملین بوده است، بویژه در قضیه کوزوو که مسلمانان همبستگی خود را با مسلمانان بوسنی و کوزوو اعلام کردند و مخالف سیاست های کرملین برای دفاع از صربها بودند. اما همین مسلمانان از سیاست کرملین در قبال جنگ عراق در سال ۲۰۰۲ حمایت کردند. حتی در داغستان برای کمک به عراق ابتکار به خرج دادند و بیش از ۶۰۰۰ نفر در قفقاز به صورت داوطلبانه راهی عراق شدند. در آن زمان رئیس هیات مسلمانان روسیه صریحاً جهاد با آمریکا را مطرح کرد؛ این مساله باعث ناراحتی کرملین شد. در سال ۲۰۰۶ مسلمانان روسیه وحدتشان را به بقیه مسلمانان جهان نشان دادند و اهانت به پیامبر اسلام (ص) در روزنامه های اروپایی را محکوم کردند. در مرکز داغستان اعتراض اساسی و مهمی سازمان دهی شد و نخست وزیر چچن رمضان قدیراف هیات بشر دوست دانمارکی را از این کشور اخراج کرد. البته مسکو بعداً منکر آگاهی از این تصمیم شد.
در مورد بحران خاورمیانه، بعد از حمایت بی قید و شرط اتحاد شوروی از فلسطین، مسلمانان روسیه از سیاست این کشور در حفظ فاصله برابر با هر دو طرف (دوری از حمایت بی قید و شرط از فلسطین) ناراحت شدند و این یکی از دلایلی است که ولادیمیر پوتین بعد از این که در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۶ پیروز شد، از حماس خواست تا نمایندگان خود را به مسکو بفرستد، و این سیاست مورد رضایت و استقبال مسلمانان در روسیه واقع شد. در ضمن روسیه حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی تلقی نمی کند.
دولت روسیه به رهبران اسلامی اجازه داد تا ضمن وفاداری به کرملین، هویت اسلامی شان را حفظ کنند. حکومت روسیه ادعا می کند که فهم بین فرهنگی بیشتری را خواستار است اما آلکسی مالشنکو(۶۴) یکی از اساتید علوم سیاسی ادعا می کند که این ها کلمات تو خالی هستند که در عمل پیاده نمی شوند. برای مثال: در ماه آگوست، نیروهای ویژه روسیه یک نبرد فرضی را به نمایش گذاشتند. اما آنها این نبرد فرضی را علیه چه کسانی اعمال کردند؟ علیه مسلمانانی که پیش بندهای الله اکبر بر پیشانی داشتند. در میان آنها تعداد زیادی کودک و نوجوان حضور داشتند. چیزهایی شبیه به این ها می تواند عواقب ترسناکی داشته باشد.(۶۵)
در دو سال گذشته سرویس های ویژه روسی چندین امام جماعت در داغستان، کاباردین- بالکاریا و همچنین فرماندهان چچن را از بین بردند. در ۲۰۰۵ تقریباً هر هفته روزنامه ها داستان هایی را در مورد عملیات موفقیت آمیز نیروهای فدرال علیه اسلام گراها به چاپ می رساندند.
در همان زمان این احساس وجود داشت که این فعالیت ها برای دستیابی به اهداف مهم تری مثل توقف رشد اسلام در میان جوان های ۲۰-۱۸ ساله، صورت می گیرد. اخیراً نوعی تجدید حیات اسلام گرایی در حال رخ دادن است.(۶۶) ا ین امر ممکن است بویژه در منطقه ولگا، جایی که پیروان اسلام خود را حول امام های رادیکال و جوان سازمان دهی می کنند، مشاهده شود. در طول زمانی که اسلام وارد روسیه شد به لحاظ فرهنگی میان مسلمانانی که سنت گرا هستند و آنهایی که تلاش می کنند مردم را بر اساس اسلام عربی آموزش دهند کشمکش وجود داشته و حتی در حال افزایش است.
برابری اعلام شده در قانون اساسی در مورد همه مذاهب همیشه دیده نمی شود. کلیسای ارتدوکس با اعتماد به نفس خاصی اعلام می کند که نقش رهبری در زندگی اجتماعی را بر عهده دارد و بر اهمیت بی نظیرش در ساخت دولت ملی تاکید دارد. ایدئولوژیست های کلیسا به طور کلی معتقد هستند که کلیسای ارتدوکس باید پایه اصلی هویت ملی روس ها باشد. آنها در طول دهه گذشته تلاش کرده اند تا آن را گسترش دهند اما این پروسه هرگز تکمیل نشد. رئیس کلیسای ارتدوکس، بین دهمین تا پانزدهمین سیاستمدار اول روسیه قرار دارد. فعالیت کلیسا در میان ارتش و مدارس ابتدایی و راهنمایی نفوذ پیدا کرده و در تلاش است تا در برنامه های آموزشی هم نفوذ پیدا کند.
مواردی وجود داشته است که نمایندکان کلیسای ارتدوکس روسی به صورت غیر مجاز و غیر رسمی مانع از ساخت مساجد جدید، ثبت انجمن های اسلامی و ایجاد مراکز اسلامی شدند اما همه این موارد باعث نشد که نخبه های مسلمان اکثریت قاطع مسلمانان که روابط حسنه ای با کلیسای ارتدوکس روسیه دارند، عصبانی شوند.(۶۷) اختلافات مهم گرچه پشت برخی دیالوگ ها پنهان مانده اند اما هر از چند گاهی به صفحات روزنامه ها و مجلات و صحبت های برخی از نمایندگان روحانیت درز پیدا می کرد. برای مثال آندری کوارف(۶۸) یکی از ایدئولوژیست های کلیسای ارتدوکس روسی بیان کرد که ایجاد کنترل دولتی روی آموزش اسلامی ضروری است.(۶۹)
مسلمانان از اصلاحات داخلی پوتین حمایت می کنند. اسماعیل شانگریف گفت که ما در جنگ علیه ترور از پوتین حمایت می کنیم زیرا معتقدیم که ترور علیه مسلمانان نیز هست. اما حامیان اسلام رادیکال در روسیه، مسلمانانی را که وفادار به کرملین هستند جاسوس امپریالیسم روسی(۷۰) می نامند.(۷۱)
ب) اعتماد و تلاش برای استفاده موثرتر از مسلمانان در داخل و خارج
طی سال های اخیر نگاه دولت روسیه نسبت به مسلمانان تا حدودی تغییر یافته و بهبودی قابل توجهی در روابط دولت با مسلمانان به چشم می خورد. زمانی که زنان مسلمان تاتارستان مساله روسری را مطرح کردند، دولت روسیه واکنش بدی نسبت به این درخواست نشان نداد. اتحاد زنان مسلمان تاتارستان درخواست کردند که به زنان اجازه دهند با روسری عکس بگیرند. اقتدارگرایان سکولاری مثل وزیر امور خارجه عاقلانه به این درخواست واکنش نشان داده و به بانوان تاتار اجازه دادند تا برای اسناد رسمی شان با روسری عکس بگیرند(۷۲). مورد دیگر تلاش برای احیای برخی روش های زندگی اسلامی است، که از جمله آن احیای حق چند همسری(۷۳) می باشد. از نیمه های دهه ۱۹۹۰ در روسیه این بحث مطرح شد. یکی از کسانی که از این ایده حمایت کرد روسلان آوشف(۷۴) رئیس جمهور سابق اینگوش بود. این ایده همچنین بوسیله برخی سیاست مداران تاتار هم حمایت شد. در ۲۰۰۵ رمضان قدیروف(۷۵) بر قانونی کردن چند همسری تاکید زیادی کرد و عنوان کرد که تعداد زنان ۱۰ درصد بیشتر از مردان می باشد و چند همسری تنها راهی است که از طریق آن می توان از انحلال ملت چچن جلوگیری کرد. بعضی از سیاستمداران و مذهبیون داغستان هم از این ایده حمایت کردند و البته بعضی از اسلام گراها هم خواهان حمایت بی چون و چرا از این ایده شدند. چند همسری قبلاً توسط برخی افراد ثروتمند اعمال می شد ولی بعید است که همه گیر شود. با این وجود باید پذیرفت که برخی از رفتارهای اسلامی در جامعه وجود دارد. مثل روزه گرفتن و عدم استفاده از الکل.(۷۶)
قدرت اسلام و مسلمانان در دنیا رو به افزایش است، از طرفی روسیه احساس می‌کند که برای ایفای نقش بیشتر در مسایل بین‌الملل، ایجاد ارتباط گسترده‌تر با کشورهای اسلامی ضروری است. به همین دلیل در دو سال اخیر تلاش کرده تا اعتماد جهان اسلام را جلب کند که از نشانه‌های آن اتخاذ مواضع مستقل در رابطه با جنبش حماس، در نتیجه پیروزی این گروه در انتخابات فلسطین و عدم شناسایی حزب‌الله به عنوان یک گروه تروریست بود.
گسترش روابط روسیه با جهان اسلام از سه منظر قابل تامل است؛ بین المللی، منطقه ای و ملی در روسیه. روسیه در واقع برای حل و فصل مسایل داخلی خود در رابطه با مسلمانان این کشور، نیازمند ارتباط مناسب با کشورهای اسلامی است. در روسیه بیش از ۲۰ میلیون و به اعتقاد برخی تحلیل‌گران نزدیک به ۳۰ میلیون مسلمان زندگی می‌کنند. در گذشته روی آمار مسلمانان و نوع برخورد با اسلام در این کشورها خیلی بحث می‌شد، اما با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین، در رابطه با این مسایل هم مثل سایر حوزه‌های سیاسی و بین‌المللی، سیاست فعال‌تری اتخاذ شد، به این معنا که آقای پوتین به جای هراس از اعلام رقم واقعی جمعیت مسلمانان و حضور آنها در روسیه، به‌طور صریح اعلام کرد که ۲۰ میلیون مسلمان در این کشور زندگی می‌کنند و پس از آن خواستار عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی شد. این که در داخل روسیه ابتکار عمل حضور در این گروه در دست تاتارستان به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین جمهوری مسلمان نشین روسیه قرار دارد، حکایت از این مهم می کند.(۷۷)
روسیه از این ابزار برای گسترش روابط خود با جهان اسلام استفاده می‌کند. در ۹۹-۱۹۹۸ مسلمانان روسیه تلاش ناموفقی را برای آوردن روسیه به عضویت سازمان کنفرانس اسلامی انجام دادند. اما در۳-۲۰۰۲ این ایده به وسیله وزارت امور خارجه بسط داده شد و مورد تصویب پوتین قرار گرفت و روسیه به عضویت ناظر سازمان کنفرانس اسلامی پذیرفته شد که این امر فرصت مضاعفی برای مسلمانان روسیه بوجود آورد تا به عنوان عضو کاملی از این کشور، خود را معرفی کنند.
حضور روسیه به عنوان ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی و تلاش کنونی برای عضویت در سازمان‌های وابسته به این سازمان مثل آرسیکا و آیسیسکو گویای این مطلب است. از طرفی، دولت روسیه هم به شکل دوجانبه در حال گسترش روابط با کشورهای اسلامی است. سفر آقای پوتین به چند کشور اسلامی نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود.
ولادیمیر پوتین از مسلمانان روسیه دعوت به شرکت فعال در انتخابات مجلس دومای روسیه کرد. پوتین در دیدار با رهبران مذهبی مسلمانان روسیه در مسکو گفت: امیدوارم که مسلمانان روسیه همانند گذشته بلوغ مدنی نشان داده و با استفاده از حق انتخاب خود به پای صندوق های رأی گیری رفته و به افراد مورد نظر خود رأی دهند(۷۸).
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه درباره جماعت مسلمانان روسیه چنین اظهار نظر کرد که مسلمانان، شهروندان روسیه هستند و جز اینجا پناه و سرزمین دیگری ندارند.(۷۹)
این سخنان پوتین که «امت ۲۰ میلیونی مسلمانان روسیه باید خود را بخشی از جهان بزرگ اسلام بدانند» حس وطن پرستی را در مسلمانان روسیه زنده می کند که در سال‌های اخیر به علت وقوع حوادثی در روسیه محسوس نبود.(۸۰)
همایش بین المللی«اسلام، دین صلح» در ۲۵ می ۲۰۰۵ در مسکو پایتخت روسیه برگزارشد. در این همایش بین المللی، شخصیت های برجسته ای از روسیه از جمله «یوگنی پریماکف» وزیر امور خارجه اسبق روسیه و کارشناس مشهور امور خاورمیانه، «آلو آلخانف» رئیس جمهوری چچن و شخصیت های مسلمان، مقامات و سفیران کشورهای اسلامی در روسیه و نماینده سفارت ایران شرکت داشتند.
این همایش با مساعی سازمان بین المللی صلح بانی اسلامی روسیه، وزارت امور اسلامی و اوقاف عربستان سعودی و دانشگاه روابط بین المللی مسکو برگزار شد. در آغاز این همایش، پیام «سرگی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه قرائت شد که در آن لاوروف با اشاره به وجود بیش از ۲۰ میلیون مسلمان در روسیه، این کشور را جزئی از جهان اسلام خواند.
"لاوروف" از روند توسعه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه با کشورهای اسلامی ابراز رضایت کرده و با اشاره به درخواست این کشور برای عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی آن را عامل توسعه روابط با جهان اسلام خواند. در این پیام وزیر امور خارجه روسیه تروریسم بین المللی را دشمن مشترک کشورش و جهان اسلام دانست. وی نقش مسلمانان در شکل گیری فرهنگ جهانی را با اهمیت دانست و با توجه به این واقعیت که یک چهارم جمعیت جهان را مسلمانان تشکیل می دهند، تأکید کرد: حل مسائلی که در برابر جهان قرار دارد بدون مشارکت مسلمانان امکان پذیر نیست. «آلو آلخانف» با تأکید بر اینکه تروریسم و اسلام هیچ نقطه اشتراکی با هم ندارند گفت: تروریسم هیچ ارتباطی با مردم چچن نیز ندارد. وی افزود: تروریسم، نوع اسلامی، مسیحی، چچنی یا روسی ندارد و کسانی که مرتکب اعمال تروریستی می شوند جنایتکارند. رئیس جمهوری چچن با توجه به این که دین اسلام در جهان یک میلیارد پیرو دارد و در بیش از ۱۰۰ کشور جهان جماعت اسلامی وجود دارد، ارتباط دادن اسلام با تروریسم را توهین به این جمعیت بزرگ خواند. "اسلم بک اصلان خانف" دستیار ریاست جمهوری روسیه نیز با تأکید بر موضع دولت روسیه در مورد مسلمانان گفت:روسیه هیچ گاه اسلام را با تروریسم یکی ندانسته است و حتی در حادثه بسلان که گروه هایی برای استفاده از آن علیه اسلام تلاش کردند این موضع تغییر نیافت. وی با استناد به آیه قرآن کریم که قتل یک انسان قتل بشریت است، تلاش تروریست ها برای رنگ مذهبی دادن به قتل انسان ها را محکوم و خاطرنشان کرد: تروریسم هیچ نقطه مشترکی با اسلام ندارد.
«یوگنی پریماکف» کارشناس برجسته روس در امور خاورمیانه نیز به تلاش های غرب برای مرتبط ساختن تروریسم با اسلام اشاره و تأکید کرد خشونت و تروریسم را نمی توان با دین اسلام مرتبط ساخت.
"پریماکف" برگزاری این کنفرانس را به خاطر فرصتی که برای مسلمانان واقعی و غیرافراطی برای ابراز موضع خود فراهم می شود، با اهمیت خواند و تأکید کرد: بدون مشارکت مسلمانان، پیروزی بر تروریسم بین المللی امکانپذیر نیست. وی همچنین برخی تلاش ها برای نشان دادن ارتباط حکومت عربستان سعودی با تروریسم را تحریف واقعیت ها خواند.(۸۱)
ولادیمیر پوتین برای تبریک عید فطر به مسلمانان پیام داد و گفت: این روز برای مسلمانان نماد تکامل اخلاقی و روحی انسان و پیشرفت در زمینه تقوی و ایمان است.
در ادامه این پیام که توسط کاخ کرملین منتشر شد، آمده است: این روز نمایانگر پایان ماه رمضان است که دوستی، صمیمیت، مهربانی، بخشندگی و دستگیری از نیازمندان را در میان انسان‌ها ترویج می‌کند.
پوتین در ادامه پیام خود آورده است: مهربانی، تعادل و میانه‌روی، صلح و عدالت همواره بخشی از ویژگی‌های اخلاقی مسلمانان روسیه بوده است و همین ویژگی‌ها است که باعث پایداری دین اسلام در روسیه شده است.
وی در پایان پیام خود تصریح کرده است: من اطمینان دارم که مسلمانان روسیه تمام توان خود را برای ایجاد صلح و امنیت و دوستی در جامعه روسیه به کار خواهند برد و برای ایجاد تعامل و ارتباط میان پیروان ادیان مختلف تلاش خواهند کرد.(۸۲) رییس جمهور روسیه از خدمات مسلمانان روسیه به این کشور قدردانی کرد.مسلمانان روسیه: نگرانی‌ها و دغدغه‌ها

بدیهی است که مسلمانان روسیه می توانند از وضعیت کنونی در زمینه آزادی‌های دینی راضی باشند. همه جا مساجد جدید ساخته می‌شوند و کسی به کنترل اذهان مسلمانان و شست و شوی مغزی آنها نمی‌پردازد. با این وجود مجموعه ای از عوامل باعث نگرانی می‌شود. مسلمانان روسیه نگران آینده کشور خود هستند.

سیمای «دشمن مسلمان» که یک بار در اذهان مردم ایجاد شده باشد، به طور خودکار به هر کسی که خود را پیرو اسلام اعلام می کند، تعمیم می‌یابد. در روسیه عادتی وجود دارد که مقصرین مسایل و دشواری‌های موجود را در رفتار نمایندگان بعضی اقوام جستجو کنند. ولی صرف نظر از اوضاع شمال قفقاز، اکثریت مسلمانان روسیه (بیش از ۱۰ میلیون نفر) که در تاتارستان، باشقیرستان، کرانه رود ولگا، روسیه مرکزی و سیبری زندگی می‌کنند، در هر حال در داخل روسیه زندگی کرده و از دین خود پیروی خواهند کرد. آنها در زمین بومی روسی خود مسجد ساخته و کودکان خود را تربیت خواهند کرد.

بدیهی است که مردم متدین نمی توانند نسبت به این که چه کسی فردا به قدرت برسد، بی‌تفاوت باشند زیرا وضعیت همه شهروندان روسیه و از جمله مسلمانان به تحولات در سطح قدرت دولتی بستگی دارد. مسلمانان روسیه از تجربه ضدیت حکومت با پیروان دین اسلام برخوردارند. ولی می توان امیدوار بود که این تجربه شوم تکرار نشود و این که هیچ کدام از نیروهایی که به قدرت می رسند، جنگ صلیبی علیه اسلام را شروع نکنند.

متأسفانه در روابط بین رهبران مذهبی مسلمانان روسیه هم ناهماهنگی ها و نابسامانی‌های زیادی وجود دارد. رفع نظارت شدید دولتی بر نهادهای مذهبی، تمایل به کسب استقلال و خودگردانی که از حمایت آشکار اکثر جمهوری‌های مسلمان نشین و مناطق دیگر فدراسیون روسیه برخوردار شد و نیز مجموعه ای از ادعاهای متقابل مالی موجب فروپاشی نظام متمرکز ادارات امور مسلمانان شد. دو اداره روحانی مسلمانان که قبلاً در روسیه وجود داشتند یعنی اداره روحانی بخش اروپایی اتحاد شوروی و اداره روحانی شمال قفقاز، از هم پاشیدند و به جای آنها حدود ۴۰ اداره روحانی جدید ایجاد شده‌اند. این امر در منطقه شمال قفقاز اجتناب‌ناپذیر بود زیرا هر یک از جمهوری‌های این منطقه صاحب اداره روحانیت خود شد. ولی در مابقی روسیه ایجاد ادارات روحانیت مستقل در تاتارستان، باشقیرستان، منطقه مرکزی اروپایی و سیبری، نتیجه ناتوانی ریاست سابق در زمینه تطبیق خود با شرایط جدید و علاقه رهبران منطقه‌ای به کسب استقلال بیشتر بود. متأسفانه، مفتی‌های زیادی (گاهی دو سه نفر در یک منطقه) ظاهر شدند که تنها هدف آنها، برقراری روابط نزدیکتر با ریاست دولت و مناطق، استفاده از کمک مالی سازمان های اسلامی خارجی و ایجاد تعداد هر چه بیشتری شرکت‌های وابسته بود.(۸۳)

گاهی رقابت بین جناح‌های مختلف در صفحات روزنامه‌ها و مطالب تحلیلی به صورت اتهامات، سرزنش‌ها و حتی پخش اطلاعات کاذب در می‌آید. این امر به گسترش دین در میان مسلمانان روسیه لطمه شدیدی زده و مانع از تحکیم اعتبار رهبران مذهبی جامعه مسلمان روسیه در برابر ریاست کشور، پیروان ادیان دیگر و تمام جامعه روسی شده است. امروزه مفتی‌‌های مناطق بزرگ و جمهوری‌های روسیه که نماینده ادارات واقعی و فعال روحانیت مسلمان هستند، باید با عنایت به مسئولیت خود در برابر خداوند متعال و مسلمانان روسیه، راهی برای تشریک مساعی و هماهنگی فعالیت خود پیدا کنند که بتوانند از منافع تمام جمعیت مسلمان روسیه در برابر دولت، مذاهب دیگر و سازمان‌های خارجی دفاع کنند؛ تشکیل شورای مفتیان روسیه در سال ۱۹۹۶، این امکان را فراهم می کند. این یک سازمان هماهنگ کننده مشورتی است که رهبران روحانی مسلمانان بخش‌های اروپایی و آسیایی روسیه، تاتارستان، باشقیرستان، کاباردا- بالکاریا، قره چای چرکسیا، اینگوشتیا و مناطق دیگر، عضو آن شده‌اند.



نتیجه گیری و چشم انداز

اسلام در روند شکل گیری هویت، ساختار کشور، دیدگاه جهانی و نیز تعامل روسیه با جهان خارج، نقش مهمی را ایفا نموده است. نیروی محرکه تحول هویت فرهنگی، ملی و سیاسی مسلمانان روسیه عمیقاً تحت تاثیر پیوستگی آنان با امپراطوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق، فشارهای وارده برای جذب آنان، پایداری جهت از دست ندادن هویت خودشان و تلاش های مقطعی برای کسب خود مختاری بیشتر، بوده است. در پی روندهای لیبرالی سال های پایانی اتحاد شوروی و اوایل دوران پس از فروپاشی شوروی، محرک های مشابهی در اوج گیری خواست مسلمانان برای خودمختاری و تلاش دولت روسیه جهت فرونشاندن آن، از جمله توسل به زور مانند قضیه چچن، دخیل بوده است. اسلام بر تحول سیاست خارجی و چشم اندازهای امنیتی روسیه در دوره پس از شوروی و ماهیت روابط این کشور با بازیگران بین المللی و منطقه ای، تاثیر گذار بوده است.

در دوران شوروی، اسلام به سختی سرکوب و شالوده آن تقریباً نابود شده بود. در جریان جنگ جهانی دوم، سلسله مراتب اسلامی کوچک و تحت کنترل دولت دوباره ایجاد گردید و بعضی از عناصر اصلی آئین های مذهبی دوباره به منصه ظهور رسید. جدال بر سر غیر مذهبی نمودن جامعه و جایگزین کردن ایمان مذهبی با الحاد علمی فروکش نکرد؛ در نتیجه در دهه ۱۹۸۰، اسلام بیشتر به صورت نشانه ای از هویت فرهنگی و قومی و نه یک اعتقاد معنوی فعال برای اغلب مردم آسیای مرکزی جلوه گر گردید. در این دوره، وفاداری به دین عمدتاً در برپایی مراسم مذهبی مرتبط با آیین های درگذشت، ختنه نمودن مردان، ازدواج و تدفین تجلی می یافت. همچنین آئین های گسترده ای از سنت های عامیانه مانند زیارت قبور متدینین و اجرای آئین هایی برای اطمینان و پشت گرمی از مساعدت و حمایت خداوند وجود داشت. شناخت اصول اساسی اسلام، عبادات و حتی شهادتین (شهادت به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر اسلام) به تعداد کمی از اشخاص اکثراً مسن محدود می گردید.(۸۴)

مسلمانان پس از جدایی جمهوری های مسلمان از پیکره شوروی سابق نیز اقلیت عمده ای را در فدراسیون روسیه تشکیل می دهند. در صورت تداوم روندهای جمعیتی، ممکن است بر اهمیت عامل اسلام افزوده شود. اسلام در دوره پس از شوروی، از توسعه کمی و کیفی برخوردار گردیده و مسلمانان آزادی های مذهبی بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اند. با این وجود، اسلام هنوز به عنوان بخشی پذیرفته شده از بافت فرهنگی روسیه تلقی نمی گردد.

فدراسیون روسیه‏ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، همچون دیگر جمهوری های استقلال یافته، در راه بازیابی هویت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بویژه دینی و مذهبی خود قرار دارد. فضای باز ایجاد شده در کشور، پس از هفتاد سال دوری مردم از باورهای دینی و مذهبی‏شان، باعث‏شده که فعالیت های مذهبی و دینی ادیان و فرقه‏ها، از رشد فزاینده‏ای برخوردار گردد.

در این میان، دین اسلام به عنوان دینی با قدمت و ریشه‏های تاریخی کهن و نیز مسلمانان روسیه با جمعیتی قابل توجه – بیش از بیست میلیون نفر - منظری را پیش روی همگان قرار داده که در آن همه قشرهای مردم روسیه اعم از مقامات، دانشمندان و مردم به اسلام به عنوان یک عامل تعیین کننده در آتیه و سرنوشت روسیه بنگرند. اسلام در حال حاضر در بخش عظیمی از روسیه میان مردم با ایمان گسترش یافته است.

اسلام در روسیه رخداد جدیدی نیست. در گذشته اسلام زودتر از مسیحیت به روسیه رسید و بر مسیحیت مقدم می باشد.(۸۵) اسلام تاریخ ناآرامی را در روسیه داشته و باقی ماندن آن در روسیه حاکی از انعطاف پذیری آن و این واقعیت است که اسلام یک عنصر مهم در هویت جمعی و فردی مسلمین حتی آنهایی که به آن عمل نمی کنند به شمار می رود.

محیطی که پس از فروپاشی شوروی بوجود آمد فرصت هایی را به وجود آورد که اسلام بتواند خود را احیا کند. با این وجود، از اواخر دهه ۱۹۹۰، فرایندهای تدریجی در جهت تمرکز سیاسی و توجیه فرهنگی مبهم باقی مانده و نگرانی ها در مورد تمایلات ترس آلود اسلامی را افزایش داده است.

امروزه مساجد و مؤسسات آموزشی وابسته به آنها، دروازه ورود به حیطه اسلام و آشنایی با ارزش‌های معنوی اسلام است. مسجد وظیفه تبلیغات اسلامی، تربیت مذهبی مسلمانان و پرورش جهان بینی مذهبی آنها را بر عهده دارد. اگر انسان مسلمان روس سئوالی درباره وضعیت معنوی و مذهبی خود یا چگونگی اجرای بعضی مراسم دینی داشته باشد، به مسجد مراجعه می کند. تولد و نامگذاری کودک، عروسی، مرگ نزدیکان، تشییع جنازه، نجات از بیماری‌ها و جستجوی راه حل وضعیت دشوار از جمله مواردی هستند که باعث مراجعه به مسجد و روحانیون می‌شوند. مسجد هر کس را بدون توجه به قوم، میزان ثروت و سن قبول می کند. هیچ سازمان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در نام خود از کلمات اسلامی و مسلمان استفاده کند، نمی تواند جای مسجد را بگیرد. احزاب، مراکز و اتحادیه‌های اسلامی همیشه در سطح گروه‌های نه چندان بزرگ انسانی باقی خواهند ماند که برای خود اهداف مشخص دنیوی مطرح می کنند و برای تبدیل اسلام به شیوه زندگی انسان تلاش نمی کنند.

سوال اینجا است که در ۱۵ و یا ۳۰ سال آینده چه اتفاقی برای جامعه اسلامی روسیه رخ خواهد داد؟ به احتمال قریب به یقین، تعداد جمعیت مسلمانان روسیه افزایش خواهد یافت و ممکن است به حدود ۲۵ میلیون نفر برسد. بویژه رشد چشمگیری را در قفقاز شمالی شاهد خواهیم بود و اگر فرض کنیم که جمعیت کل روسیه به ۱۳۰ میلیون نفر کاهش پیدا کند، در این صورت درصد جمعیت مسلمانان روسیه بین ۱۷ تا ۱۹ درصد خواهد شد. تعداد مهاجرانی که از قفقاز به روسیه خواهند آمد نیز نسبتاً افزایش پیدا خواهد کرد. در آینده دو تمایل متضاد بوجود خواهد آمد: از یک طرف پراکندگی و تنوع دینی در میان مسلمانان در جامعه روسیه و بویژه در قفقاز رخ خواهد داد، و از سوی دیگر آنها تمایل خواهند داشت که هویت و خصیصه نژادی شان را حفظ کنند.

از این رو، نسل جدیدی از سیاستمدارانی که منافع گروه های مختلف را نمایندگی خواهند کرد، بر اساس وابستگی های مذهبی- قومی متفاوتی سازماندهی خواهند شد. اگرچه در دهه ۱۹۹۰ تا حدودی جنبش های مذهبی حضور داشتند اما حتی یک حزب مقتدر که شامل همه روس ها با انگیزه اسلامی- اجتماعی باشد هرگز شکل نگرفته است.(۸۶) برخی جنبش ها ذاتاًً ماهیت جدایی طلبی نخواهند داشت.

روسیه و بقیه نقاط جهان از رشد اسلام رادیکال راحت نخواهند شد بلکه اسلام به اشکال متفاوتی مثل وهابیت، و بنیاد گرایی اسلامی بویژه در منطقه قفقاز شمالی، به حیات خود ادامه خواهد داد.

با این وجود مرکز افراط گرایی مذهبی در منطقه ولگا باقی خواهد ماند، همان طور که نسل جدید روحانیت که در کشورهای عربی آموزش دیده اند اکنون در این منطقه در حال فعالیت هستند.

در ۱۵ سال آینده تروریسم تحت شعارهای مذهبی ادامه خواهد یافت، که این یک فاجعه در روسیه و فراتر از آن خواهد بود. با این وجود و علی رغم این شرایط، اقتدارگرایان و همینطور اقتدارگرایان فدرال مجبور خواهند بود که دیالوگ نظام مندی را با اسلام گرایان میانه رو آغاز کنند. اسلام رشد خواهد کرد و به بخشی از آگاهی داخلی و سیاسی و همچنین رفتار بخش مهمی از شهروندان روسیه تبدیل خواهد شد.

مسلمانان آینده روسیه چگونه خواهند بود؟ هر فرد مسلمان در روسیه تحصیل خوب غیرمذهبی دارد. او حداقل مدرسه متوسطه را تمام کرده است و بسیاری از آنهایی که وارد مسجد می‌شوند، تحصیلات عالی هم دارند. مسلمان معاصر روسیه در جو فرهنگی و ارزش‌های هنری اروپایی بزرگ شده است. او آثار پوشکین، لرمونتوف و تولستوی را خوانده، فیلم‌های جدید را تماشا می کند، به تئاتر می‌رود و با هنر آشنایی خوبی دارد. به همین دلیل خواست‌های معنوی او نمی توانند به سیستم ارزش‌ها و موازین رفتار سنتی شرقی محدود شوند.

مسلمان روس سعی می کند در اسلام جواب آن سئوالات فلسفی جهانبینی را پیدا کند که در زندگی معاصر، در فعالیت کاری و معاشرت با پیروان ادیان و نمایندگان اقوام دیگر یا ضمن مطالعه کتب و تماشای فیلم بروز می کنند. او می خواهد در اسلام دفاع در برابر سیل ابتذالی را پیدا کند که از روی صفحه تلویزیون، روزنامه‌ها و مجلات به صورت محصولات سینمایی، رادیویی و تلویزیونی غرب بر سر او می‌ریزد و راهی برای دفع دروغگویی‌های بعضی شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی عصر حاضر به دست آورد. بسیار مهم است که انسان در مسجد دارویی علیه مصیبت‌های روسی پیدا کند و در راه ایمان واقعی قرار گیرد.

دیدگاه دولت روسیه نیز نسبت به مسلمانان تا حد زیادی تغییر کرده و آنها مسلمانان را به عنوان بخشی از شهروندان روسی پذیرفته اند، به نحوی که پوتین روسیه را یکی از مدافعان اصلی اسلام در جهان می داند. مسکو عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی را مطرح کرد و سران حماس را هم به روسیه دعوت نمود. به نظر کارشناسان، بهبود و گسترش روابط روسیه با جهان اسلام اهمیت ویژه ای در آینده دور و نزدیک برای روسیه دارد. بدون شک نزدیکی روسیه با جهان اسلام به احیای اقتدار این کشور در صحنه بین المللی کمک زیادی خواهد کرد.(۸۷)

آینده مسلمانان روسیه بویژه این سئوال که آیا آنها مشارکت برابر و کاملی در زندگی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روسیه خواند داشت، به مسیر و نحوه حرکت دولت روسیه بستگی خواهد داشت، این که آیا یک مسیر دمکراتیک را انتخاب خواهد کرد یا به تمایلات اقتدار گرایانه تری رجوع خواهد کرد؟

به همین اندازه توانایی مسلمین روسیه هم مهم است. این مهم است که آنها بتوانند حول محور یک اسلام مترقی متحد شده و به طور کلی به حیات عمومی کشور روسیه وارد شوند. با این وجود برخی از مسلمانان روسیه باید بر مشکلات فجیع اجتماعی و اقتصادی خود غلبه کنند.

به طور کلی، روسیه بر خلاف آنچه که برخی از کارشناسان علوم سیاسی پیش بینی می کنند دولت اسلامی نخواهد شد اما نقش فاکتور اسلامی در زندگی اجتماعی روس ها و در جهت گیری گروه های سیاسی مختلف محسوس تر خواهد شد.
نویسنده: سید رضی - عمادی
پی نوشت:
۱) Shirin Hunter, Islam in Russia,
http://www.qantara.de/webcom/show_article.php/_c-۴۷۶/_nr-۴۴۰/i.html
۲) سپاهیان مغول که در ۱۲۳۷ میلادی به اروپا تاختند و تحت فرمانروایی خان ها امپراتوری اردوی زرین ( Golden Horde) را تشکیل دادند و مدت دو قرن تا سال ۱۴۶۸ میلادی بر روسیه حکم راندند.
۳) Shirin Hunter, Op.cit.
۴) Shirin Hunter, Op.cit.
۵) Derbent Region
۶) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia
۷) گراهام اسمیت، ملیتهای شوروی، ترجمه گروه مترجمان، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵، ص ۳۱۷
۸) Khante of Kazan
۹) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia
۱۰) این جنبش یک جنبش سیاسی، اجتماعی و مذهبی در تاتارستان و دیگر بخش های روسیه که جمعیت تاتار داشتند،بود که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ رخ داد. آن همچنین عناصر کشمکش طبقاتی و ناسیونالیسم را با هم در آمیخت. پایه گذار اولیه این جنبشWaisev Bahawetdin بود. این جنبش محبوبیت وسیعی در میان کشاورزان، صنعتگران و خرده بورژوای تاتارداشت بعد از دستگیری Bahawetdin در ۱۸۸۴، تعداد اعضا کاهش پیدا نکرد. در ۱۹۰۸ نزدیک به ۰۰۰/۱۵ طرفدار در قازان و برخی از دولتهای آسیای مرکزی داشت.
بعد از دستگیری Bahawetdin و برخی دیگر از رهبران، اعضا به فعالیتهای مخفیانه و زیر زمینی روی آوردند. در ۱۸۹۷، حدود ۱۰۰ طرفدار این جنبش بعد از اینکه مردم را تشویق کردند تا در سرشماری جمعیت شرکت نکنند، دستگیر و تبعید شدند. در ۱۸۹۳ Bahawetdin زمانی که در حبس بود،مرد و در آغاز قرن ۲۱ پسرش Gainan رهبری جنبش را در دست گرفت.
بعد از انقلاب اول روسیه در ۱۹۰۷-۱۹۰۵ اعضای این جنبش زیاد شدند و این جنبش نوسازی شد و به عنوان سوسیالیسم اسلامی تغییر نام داد. بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ پیروان این جنبش از حکومت شوروی حمایت کردند. در طول جنگ داخلی روسیه پیروان این جنبش یک هنگی را در ارتش سرخ ایجاد کردند. در ۲۸ فوریه ۱۹۱۸ Gainan بوسیله یک شخص ناشناخته ای ترور شد در نهایت در دهه ۱۹۳۰ در طول برنامه پاک سازی بزرگ این جنبش از بین رفت و به عبارتی جزو برنامه پاکسازی قرار گرفت و محو شد.
۱۱) اسلام در روسیه-دیروز و امروز، پایگاه خبری تحلیلی ایران و روسیه: روسیران،
http://www.rusiran.com
۱۲) م.ف.مرتضین، مسلمانان روسیه، گذشته و حال، ر.ک به :
http://moscow.icro.ir/?c=documentShow&documentId=۱۸۸۹۰&t=۴
۱۳) Marcani mosque
۱۴) همان.
۱۵) همان
۱۶) کریم روشنیان، اسلام و شوروی،بی تا، ص ۷۸
۱۷) گراهام اسمیت، پیشین، صص۲۵۵- ۲۵۴
۱۸) Shirin Hunter, Islam in Russia,
http://www.qantara.de/webcom/show_article.php/_c-۴۷۶/_nr-۴۴۰/i.html
۱۹) http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/۱۰/۱۰/۰۳.htm
۲۰) شیرین آکینر، سیاسی گری اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، ترجمه سعید نقی زاده، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۴۵، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۱۶
۲۱) شیرین آکینر، سیاسی گری اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، پیشین، ص ۱۱۷
۲۲) Glenn.E.Curtis, Russia: A Country study, Washington GPO for the Library of Congress,۱۹۹۶,www.countrystudies.us/Russia/
۲۳) The Nur Movement
۲۴) Rafakh Party
۲۵) Alexey Malashenko, Islam in Russia in ۲۰۲۰, www.ceip.org
۲۶) م.ف.مرتضین، پیشین
۲۷) همان
۲۸) همان
۲۹) Islam in Russia, Evaluation in action,www.demographymatters.blogspot.com
۳۰) Kamehatka
۳۱) Middle Volga
۳۲) http://www.economist.com/world/Europe/displaystory.cfm?story_id=۸۹۶۱۷۵۴
۳۳) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia
۳۴) Michael Mainville, Russia has a Muslim dilemma Ethnic Russian hostile to Muslim,
www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/۲۰۰۶/۱۱/۱۹/MNJGMFU۷
۳۵) Ibid.
۳۶) مقاله اسلام در روسیه، بر گرفته از سایت www.mouood.org
۳۷) همان
۳۸) www.news.bbc.co.uk/۲/hi/Europe/۴۳۴۱۶۴۸.stm
۳۹) گزارش - مسلمانان و ادارات دینی روسیه(۱)،
http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/۱۰/۱۰/۰۳.htm
۴۰) Shirin Hunter, Ibid.
۴۱) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia
۴۲) Ahmed Blalov
۴۳) Ministry of Hajj official site http://www.hajinformation.com/main/y۱۱۹۱.htm
۴۴) Russia: The rebirth of Islam in Tatarestan, www.Chris-Kutschera.com
۴۵) The Madrassa Mohamedia
۴۶) The Nur-Allah Mosque
۴۷) Russia: The rebirth of Islam in Tatarestan, Op.cit.
۴۸) Islam in Russia, Evaluation in action, www.demographymatters.blogstop.com
۴۹) Shirin Hunter, Ibid.
۵۰) Union of Muslims of Russia
۵۱) Pre-World War ۱Union of Muslims
۵۲) The Nur-all-russia Muslim public Movement
۵۳) All-Russia Muslim Social Movement
۵۴) Shirin Hunter, Ibid.
۵۵) مطالب مربوط به این قسمت برگرفته از سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران – مسکو می باشد.
۵۶) Sheikh Ravil Gainurtdin
۵۷) Glenn E. Curtis, Ibid.
۵۸) Saratov
۵۹) Glenn E. Curtis, Ibid.
۶۰) Ibid.
۶۱) Ismail Shangeriev
۶۲) Muhammad Beshi-Ulum
۶۳) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de
۶۴) Alexey Malashenko
۶۵) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de
۶۶) Alexey Malashenko, Islam in Russia in ۲۰۲۰, www.ceip.org
۶۷) Ibid.
۶۸) Andrey koraev
۶۹) Ibid.
۷۰) Spies for Russian imperialism
۷۱) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de
۷۲) Alexey Malashenko, Op.cit.
۷۳) Polygamy
۷۴) Ruslan Aushev
۷۵) Ramzan Kadyrov
۷۶) Alexey Malashenko, Op.cit.
۷۷) مصاحبه با دکتر سنایی توسط موسسه مطالعات فرهنگی روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز( ایراس ). برای اطلاعات بیشتر ر.ک. به سایت موسسه : www.iras.ir
۷۸) روزنامه ایران، شماره ۳۷۸۲، ۱۹/۸/۱۳۸۶
۷۹) صیبرا وگوسل، روزنامه ایران، ۱۴/۹/۱۳۸۵
۸۰) روسیه در پی احیای رابطه با مسلمانان، www.russiannews.ir
۸۱) روزنامه ایران، ۵/۳/۱۳۸۴
۸۲) خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، www.iqna.ir
۸۳) اسلام در فدراسیون روسیه،
http://pe.rian.ru/mainline
۸۴) شیرین آکینر، سیاسی گرایی اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، پیشین، ص۱۱۴
۸۵) Mark Batonsky, Russia’s Islamic Tradition is order than the Ortodox, www.qantara.de
۸۶) Alexey Malashenko, Op.cit.
۸۷) www.iras.ir
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید