پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

القاعده عراق در بن بست


القاعده عراق در بن بست
«امیر کاسکو» ۲۳ ساله زمانی در بازار فروش حیوانات موسوم به «قسل» واقع در مرکز بغداد برای خود مغازه و جایگاهی داشت. در آغاز جنگ چهار حمله تروریستی در آن بازار صورت گرفت و امیر هم به ناچار مغازه اش را بست. اما هنگامی که چند ماه پیش بار دیگر مغازه اش را باز کرد مدیران شهر آن را نشانه موفقیت امریکایی ها و بهتر شدن وضعیت امنیتی عنوان کردند و این خوشحالی تا اولین جمعه فوریه ادامه داشت.
در آن روز حدود ساعت ده صبح یک اپل وکترای قرمز رنگ جلوی ایست بازرسی بازار قسل توقف کرد و زنی پوشیده در چادر عربی از آن پیاده شد. از آنجایی که در آن محل خانم ها مورد بازرسی قرار نمی گیرند، کسی مانع عبور وی نشد. هنگامی که از جلوی دکه امیر کاسکو رد می شد، امیر متوجه شد زن در حال پرت و پلا گفتن است؛ «و ناگهان منفجر شد و به چشم خودم دیدم که سرش به هوا پرید و تکه پاره های چادرش به زمین ریخت.» این زن با منفجر کردن خود ۶۲ نفر را تکه تکه و ۸۸ نفر را مجروح کرد.
نیم ساعت بعد در دیگر بازار پرنده فروشی بغداد هم سر و کله یک اپل وکترا که ماشین مطلوب تروریست ها است، پیدا شده بود. در آنجا هم زنی از آن ماشین پیاده و در انبوه جمعیت گم شده بود. و باز هم یک انفجار مهیب که ۲۷ نفر دیگر را کشت و ۵۷ مجروح بر جای گذاشت. آیا این دو انفجار تقریباً همزمان نیز نسخه القاعده بود؟
این انفجارها تا کمتر از یک سال پیش امری روزمره و البته وحشتناک به شمار می آمد. سپس از تعداد آنها کاسته شد و این امید پدید آمد که شاید گشایشی در وضعیت عراق ایجاد شده باشد. حملات انتحاری در دو بازار ضربه یی تلخ و سخت بود زیرا نشان از کیفیت جدید ترورها دارد و کارشناسان امریکایی تازه پس از جمع آوری بقایای اجساد حمله کنندگان متوجه این مساله شدند. از قرار معلوم هر دو زن حمله کننده نشانه های آشکاری از منگلیسم داشته اند و این مساله به تایید پزشکی قانونی عراق هم رسیده است.
البته بررسی ها در این مورد همچنان ادامه دارد. اما امریکایی ها و عراقی ها در این مورد هم عقیده هستند که آن دو زن روان پریش توسط کنترل از راه دور منفجر شده اند. «اسکات رای» از فرماندهان نیروهای امریکا در عراق می گوید؛ «در سال های گذشته هم یک یا دو مورد حمله توسط عقب ماندگان ذهنی داشتیم. اما این اولین بار است که با دو زن روان پریش انتحاری سر و کار داریم. این حمله های اخیر به دست زنانی انجام شد که قادر به درک آنچه از آنها می خواسته اند نبوده اند.»
بدین ترتیب پستی و رذالت ترور در عراق به مرحله نوینی پا می گذارد و القاعده در اتخاذ استراتژی های رذیلانه رکورددار شده است؛ آنها از معلولان ذهنی به عنوان حاملان فرمانبردار بمب استفاده کرده و موبایل های تغییر کاربری داده شده را به عنوان چاشنی به کار می برند و با فشار دادن یک دکمه(به مانند بازی های کامپیوتری) انفجاری مهیب رخ می دهد. کارشناسان بقایای این موبایل ها را هم در محل پیدا کرده اند.
اما این روش جدید ترور بیانگر نوعی اضطرار نیز هست، اضطراری که برای القاعده در عراق تبدیل به مشکلی جدی شده است. بدون شک در این اواخر کار برای تروریست ها دشوار شده است زیرا آن ماشین های بمبگذاری شده به دلیل تشدید کنترل ها و تقویت بازرسی ها دیگر نمی توانند مثل سابق در تحرک باشند و تاریخ مصرف این روش به پایان رسیده است. بر پایه گزارش های ارتش امریکا تعداد تروریست هایی که از خارج از عراق به این کشور وارد می شدند نیز به نصف کاهش یافته است.
در یکی از گزارش های محرمانه و ۳۹ صفحه یی القاعده در استان انبار که در نوامبر گذشته به دست نیروهای عراقی افتاد، سران القاعده عراق به صراحت عنوان کرده اند؛ «دولت اسلامی عراق در بحران به سر می برد و از این رو بهتر آن است تعداد سفرهای رزمندگان خارجی کاهش یابد.» در این گزارش به این مساله نیز اعتراف شده است که؛ «صلیبیون در چهار سال گذشته از اشتباهات ما درس گرفته اند.»
«محمدالعسگری» سخنگوی وزارت دفاع عرا ق بر این عقیده است که؛ «به اصطلاح سربازگیری از میان بچه ها و معلولان ذهنی نشان دهنده وضعیت فلاکت بار القاعده است. بدون شک القاعده عراق به تدریج به پایان کار خود نزدیک می شود و گرنه چه دلیلی داشت که آنها رو به چنین روش هایی بیاورند؟»
«کاندولیزا رایس» وزیر خارجه امریکا هم عقیده دارد این هر دو انفجار عراق نشان داد شبکه تروریستی القاعده از نظر اخلاقی ورشکسته و در اوج توحش قرار دارد.
البته استفاده از چاشنی های کنترل از راه دور توسط این تروریست های بنیادگرا مساله جدیدی نیست. در سایت اینترنتی موسوم به «دایره المعارف جهاد» هم که در اصل از سوی القاعده برای آمادگی و تدارک حملات افراد این گروه ایجاد شده است، روش تبدیل موبایل به یک چاشنی کنترل از راه دور توضیح داده می شود. علاوه بر آن در این سایت پنج هزار صفحه یی راه های تبدیل ساعت های مچی به وسایل انفجاری نیز وجود دارد.
پس از حملات تروریستی یازدهم آوریل ۲۰۰۷ در الجزایر نیز پلیس این کشور در میان بقایای آن دو اتومبیل منفجر شده، یک دستگاه چاشنی کنترل از راه دور پیدا کرد. در آن زمان «یزید زرهونی» وزیر کشور الجزایر اعلام کرد؛ «این بسیار محتمل است که راننده های این دو خودرو بدون آگاهی از آنچه در حال وقوع است، منفجر شده باشند.» در انفجار سال ۲۰۰۴ عربستان هم به وسیله همین چاشنی ها دو اتومبیل همراه با سرنشینان شان به هوا رفتند زیرا مقامات القاعده به کاندیداهای انتحاری در آن کشور اطمینان نداشتند.
چهار روز پس از آن دو حمله در بغداد، مادر آن زن که در بازار قسل منفجر شد، در محل حضور یافت و در حالی که با صدای بلند گریه می کرد، چندین بار فریاد کشید؛ «از دخترم سوء استفاده کرده اند.» و سپس توسط افراد گارد ملی عراق دستگیر و از محل دور شد.
یک هفته بعد نیروهای امنیتی عراقی و امریکایی به دفاتر اداری بیمارستان «راشد» که با ۱۲۰۰ تخت بزرگترین کلینیک بیماران روانی در بغداد به شمار می آید، حمله بردند. آنها مدیر اداری کلینیک را بازداشت کردند و به تفتیش و بازرسی دفتر وی پرداختند و دفاتر بایگانی و هارد کامپیوتر مرک را توقیف کردند. علت اصلی سوء ظن مقامات عراقی و امریکایی به این شخص این بود که وی اطلاعاتی دقیق در مورد بعضی از بیماران این مرکز به تروریست ها داده بوده است و جالب آنکه هر دو زن روان پریش انفجارهای بازارهای پرندگان در این کلینیک به صورت سرپایی تحت درمان قرار گرفته بوده اند.
مدیر بازداشت شده در اواسط فوریه برای چندمین بار مورد بازجویی قرار گرفت و به گفته یکی از افسران امریکایی؛ «او از نظر ما آدم بسیار جالبی است.» اما آیا پزشکان این مرکز واقعاً با این مساله موافق بوده اند که القاعده از بیماران شان به عنوان حاملان بالقوه بمب استفاده کند؟ آیا القاعده با آن ادعاهای مذهبی اش از بیماران روانی برای اهدافش سوء استفاده می کند؟ به گفته یکی از کارشناسان تروریسم، آنها هر وسیله یی را به شرط نیل به هدف مجاز می شمارند و حملات تروریستی اخیر «با وضعیت جدید بغداد قابل توضیح است.» جالب آنکه تا سال ۲۰۰۶ در مواردی نادر از زنان به عنوان حمله کنندگان انتحاری استفاده می شد اما در یک سال گذشته از ده حمله صورت گرفته هفت تای آن توسط زنان بوده است و این هفت حمله در ماه نوامبر ۲۰۰۷ به وقوع پیوسته است. علاوه بر آن به گفته مقامات عراقی تروریست ها برای رسیدن به اهداف خود از کودکان، افراد ربوده شده و همین طور از معتادان به مواد مخدر نیز استفاده می کنند.
اواخر جولای ۲۰۰۷ اتومبیلی در صف انتظار ایست بازرسی در غرب بغداد توقف کرد و چند ثانیه بعد راننده با حالتی وحشت زده از خودرو بیرون پرید و فریاد زد؛ «در ماشینم یک مین کار گذاشته اند،» این مرد چند روز قبل از آن ربوده شده بود و سپس آزاد شد و تازه زمانی که در صف بازرسی توقف کرد متوجه شد ربایندگان در زیر صندلی راننده مواد منفجره کار گذاشته اند. دو هفته بعد همین صحنه در همان محل تکرار شد و کوتاه زمانی بعد برای بار سوم همان اتفاق افتاد و البته این بار ماشین منفجر شد.
شش ماه قبل از آن هم پسر ۱۳ ساله روان پریشی در جنوب بغداد ربوده شد و در ابتدا هیچ کس از هدف تروریست ها خبر نداشت زیرا هیچ تماسی برای دریافت پول گرفته نشد. اما چند روز بعد این پسرک در مرکز بغداد و قبل از رسیدن به هدف منفجر و قطعه قطعه شد. پزشکان مرکز روانی راشد عقیده دارند این بیماران اصولاً قادر به فعال کردن چاشنی بمب نیستند زیرا چنین عملی قدرت تمرکز بالایی می طلبد که آنها فاقد آن هستند.
هنوز هم خون آن حمله کننده روان پریش بر در و دیوار بازار قسل به چشم می خورد. بسیاری از پرندگان جان به در برده از موج آن انفجار با خرد شدن قفس هایشان پر زده و رفته اند و پرنده زیادی در اینجا باقی نمانده است. امیر می گوید؛ «به خاطر آن قربانیان همه ما عزادارهستیم.» به هر حال استفاده از چنین شیوه های غیر انسانی توسط القاعده علامتی است روشن از به بن بست رسیدن این گروه و افکار آنان در عراقی که تا چندی پیش برای القاعده حکم بهشت را داشت.
برنهارد زند، ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی
منبع؛ اشپیگل
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید