جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

شانتاژ المپیکی


شانتاژ المپیکی
کفش دست ساز بسیار بزرگ که نشانه خوش شانسی بازی های المپیک ۲۰۰۸ پکن است!
موضع «شرکای» غربی ما در برخورد به بازیهای المپیک که در هشتم ماه اوت سال ٢٠٠٨ در پکن، پایتخت جمهوری خلق چین برگزار خواهد شد، بتدریج کاملا روشن می گردد. پکن، عملا برای پذیرائی از ورزشکاران آماده است. شرایط بسیار عالی برای برگزاری مسابقات و اقامت ورزشکاران و مربیان مهیا ساخته است. تیم منتخب چین، خود را برای احراز مقام نخست بازیها آماده کرده است. واضح است که، چین در حال تبدیل شدن به یک قدرت نه تنها اقتصادی و سیاسی ، حتی، ورزشی جهان نیز می باشد.
این همان مسئله ای است که موجب نگرانی بسیاری از «انساندوستان» در غرب شده است. علاوه بر این، آهنگ رشد صنعتی چین کمونیست، بالاتر از همه کشورهای دارای اقتصاد «بازار آزاد» است، بطوریکه میلیاردها انسان، موفقیت بی نظیر جمهوری خلق چین را از طریق کانالهای تلویزیونی که از پکن پخش خواهد شد، مشاهده خواهند کرد. در اینجا چطور می توان «کوزه خود را از کندوی عسلی» که چین برای استفاده عموم آماده کرده است، پر نکرد!
در تبت، یکی از استانهای چین که، روابط میان حکومت مرکزی و مردم بومی از مدتها پیش چندان عادی نیست، «به یکباره» نا آرامیها شروع شد. نا آرامیها، ١٠ ماه مارس در لهاسا، مرکز تبت، در جریان تظاهرات بمناسبت چهل ونهمین سال قیام، قیامی که به مهاجرت اجباری دالائی لاما، رهبر دینی تبتی ها منجر شد، آغاز گردید. در عرض چند روز ناآرامی های لهاسا، صدها خانه و مغازه، دهها دستگاه اتومبیل، هفت مدرسه و شش بیمارستان به آتش کشیده شد.
این ناآرامی های غیرمنتظره، دلایل اقتصادی نداشت. زیرا، دولت جمهوری خلق چین، بمنظور ارتقاء سطح زندگی مردم این منطقه دورافتاده با شرایط آب وهوائی نامساعد، پول هنگـفتی را هزینه می کند. حقوق و سنن ملی نیز آنها نیز سرکوب نمی شود. لازم به یادآوری است که، از چهل و نه سال پیش که تبت قیام کرد، تا کنون نشانه تحرک غیر منتظره بر علیه وضع موجود مشاهده نشده بود. به این ترتیب، همزمانی حوادث خشونتبار تبت در زمان باقی مانده برای شروع بازیهای المپیک نمی تواند صرفا اتفاقی باشد.
روشن است که، غرب درصدد آن است که، از برگزاری مسابقات المپیک سال ٢٠٠٨ پکن، جلوگیری کند. از طرف دیگر، گسترش اعتراضات ضد چینی می تواند فقط وفقط به قطع مذاکرات استراتژیک بین هند و جمهوری خلق چین منجر شود. ممکن است، یکی دیگر از اهداف ناآرامی های «غیرمنتظره» در تبت، واقعا هم همین مذاکرات بوده باشد.
در هر حال، دنیای غرب در مقابل برگزاری مسابقات المپیک سال ٢٠٠٨، به موضع گیری واحدی نرسیده است. کمیته بین المللی المپیک موضع سفت وسختی گرفته است و کمیته های ملی المپیک را که در جهت تحریم بازیها حرکت کنند، تهدید بمجازات می کند. آمریکائی ها هم هنوز موضع تندی نگرفته اند. حتی، بوش رئیس جمهور آمریکا آمادگی خود را برای سفر به پکن اعلام کرده است. هر چند این امر بمعنی آن نیست که، در لحظه معینی که منافع آمریکا ایجاب کند، به جمع سیاستمداران اروپائی طرفدار بایکوت مسابقات، نخواهد پیوست.
غربیها می فهمند جلوگیری از برگزاری مسابقات پکن ممکن نیست. کمیته بین المللی المپیک که، از واگذاری امتیاز پخش تلویزیونی مسابقات، درآمد هنگفتی کسب می کند، مرگ خود امضاء نخواهد کرد. البته، خود ورزشکاران هم که سالهای عمر خود را صرف آماده کردن خویش برای شرکت در مسابقات پکن کرده اند، پیش از همه، قاطعانه با بایکوت، مخالفت خواهند کرد. بنابراین، سازماندهان هیاهوی اخیر، قبل از هر چیز، هدف تضعیف اعتبار بین المللی چین را در سر می پرورانند و در عین حال، خواهان «کشاندن» رهبری چین به پای میز مذاکره با نمایندگان ناسیونالیستهای مهاجر تبتی می باشند. این ایده، بیشتر از زبان سارکوزی شنیده می شود. بگفته وی، پاریس خواهان انجام مذاکره بین پکن و دالائی لاما، می باشد. سارکوزی گفت: «من می خواهم که گفتگوها شروع شود».
تفاوت در برخوردهای اروپا و آمریکا، در مجموع، شبیه تفاوتهای «بازجوی بد» و «بازجوی خوب» است. ماهیت سیاست آنها در مجموع، عبارت از تضعیف چین، بعنوان رقیب دنیای غرب، می باشد. آمریکا و متحدینش، بمنظور دستیابی به این هدف، مثل همیشه، از هر وسیله ای استفاده می کنند. آنها، حتی، از جشن و مسابقات جهانی جوانان، از المپیک سال ٢٠٠٨ پکن نیز، برای رسیدن به اهداف بلاتغییر خود بهره می گیرند.
نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، در جریان دیدار خود از انگلیس، اعلام کرد که، هر چند قصد تحریم بازیهای المپیک پکن را ندارند ولی، در صورتیکه چین در حل بحران تبت راه عاقلانه ای در پیش نگیرد، نمی تواند در مراسم گشایش آن شرکت کند. گوردون براون، نخست وزیر انگلیس نیز اعلام کرد: «بریتانیا نیز در فکر بایکوت بازیهای المپیک نیست».
پیش از آن، دونالد توسک، نخست وزیر لهستان نیز اعلام کرد که، در مراسم گشایش بازیهای المپیک پکن حضور نخواهد یافت. وی، تصمیم خود را با حوادث اخیر تبت مرتبط دانست و همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا را برای گرفتن تصمیم مشابه فراخواند.
وزرای آموزش و حفظ محیط زیست جمهوری چک نیز از پذیرش دعوت در مراسم گشایش بازیهای المپیک امتناع کردند. شهردار پراگ هم از قبول دعوتنامه کمیته المپیک کشورش خودداری کرد. فعلا، نخست وزیران کشورهای گوش به فرمان اروپا و آمریکا هنوز موضع خود را روشن نکرده اند.
یکی از اولین کسانی که مسئله بایکوت بازیهای المپیک را مطرح کرد، هانس هرت پوترینگ، رئیس پارلمان اروپا بود. وی در مصاحبه با روزنامه آلمانی « Bild am Sonntag» گفت: «اگر شواهدی از مصالحه مشاهده نشود، من مسئله بایکوت را منتفی نمی دانم. ما نباید امکان بایکوت بازیهای المپیک پکن را تمام شده تلقی کنیم. ما می خواهیم که آنها موفقیت آمیز باشد اما، نه به قیمت نسل کشی فرهنگی تبتی ها».
حاکمیت چین هم تأثیر منفی بایکوت مراسم گشایش بازیهای المپیک پکن بر همکاری اقتصادی بین چین و کشورهای اتحادیه اروپا را یادآوری کرد.
ویچسلاو تیوتکین
برگردن: ا. م. شیزلی
روزنامه «سووتسکایا راسیا»،
شماره: (١٣١٠۵)٣٣،


همچنین مشاهده کنید