پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

سردرگمی اروپا میان کاخ سفید و کاخ کرملین


سردرگمی اروپا میان کاخ سفید و کاخ کرملین
مخالفت کشورهای عضو ناتو،مخصوصا آلمان و فرانسه با عضویت اوکراین و گرجستان در پیمان آتلانتیک شمالی سبب نارضایتی شدید مقامات آمریکایی شده است.این در حالیست که پس از وقوع انقلابهای رنگین،رهبران تفلیس و کی یف در نوعی نگرانی مزمن به سر می برند.این نگرانی همان عدم عضویت در ناتو است که گویا قسمتی از آن تاکنون تعبیر شده است...
پیوستن به ناتو مسئله ایست که ذهن ویکتور یوشچنکو و میخاییل ساکاشویلی را به شدت نسبت به خود مشغول ساخته است.این در حالیست که آلمان و فرانسه مخالفت علنی و صریح خود را در این خصوص اعلام نموده‌اند.نشست بخارست در حالی برگزار شد که ایالات متحده آمریکا شاهد تمایل کشورهای اروپایی عضو ناتو نسبت به گذار از سیاستهای کاخ سفید بود.سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو )NATO( در سال ۱۹۴۶ میلادی با هدف دفاع جمعی پایه‌گذاری شد و ایالات متحده آمریکا کلیدی ترین نقش را دراین مجموعه ایفا می کند. ناتو در آغاز جنگ سرد و با آرمان مبارزه با شوروی و نفوذ مارکسیسم تشکیل شد.پس از فروپاشی بلوک شرق، این سازمان فلسفه وجودی خود را از دست داد و پس از این تاریخ سران ناتو تصمیم گرفتند ناتو را از حالت نظامی به سیاسی تبدیل کنند.اما این تغییر فاز ناتو با توجه به زیرساختهای سیاسی و امنیتی آن امکانپذیر نبود.مطابق آنچه ایده آلیستها نسبت به آن معتقدند،کلیت وجود ناتو با مناسبات نظام بین الملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همخوانی نداشته و چاره ای جز اضملال آن وجودندارد.اخیرا،در پی دعوت از چند کشور برای عضویت در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) و قرار گرفتن چند کشور دیگر در این مسیر، و همچنین مخالفت آلمان و فرانسه با عضویت گرجستان و اوکراین ،موضوعی که آمریکا از آن حمایت می کرد، اختلافات در نشست بخارست وارد مرحله ای تازه گردید.در حقیقت،نشست بخارست نقطه آشکار ساز وجود اختلاف بین سران ناتو بود.این اختلافات از زمان حضور ناموفق نظامیان ناتو در افغانستان شدت گرفته و وارد مرحله تازه ای شده است.
در طول سالیان اخیر،ناتو به یکی از اصلی ترین مراکز تولید بحران پایدار در مناطق مختلف جهان تبدیل شده است.به عبارت دیگر،ناتوقدرت میلیتاریستی خود را در مسیر بالکانیزه کردن مناطق موردنظر آمریکا صرف می‌کند و همین مسئله اختلافات داخلی اعضای این مجموعه را تشدید نموده است.این اختلاف خود را در دو سطح “استراتژیها “و”رفتارها”عیان نموده است.حضور ناموفق ناتو در افغانستان و ضربه ای که کلیت این حضور به اعتبار بین المللی کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی وارد نمود،سبب نارضایتی آنها از ایالات متحده آمریکا شد.به عبارت دیگر،تک روی آمریکا در ناتو سبب صرف هزینه های زیادی از سوی دیگر اعضای آن شد.این هرینه ها به اندازه ای زیاد است که کشورهای عضو ناتو قدرت ریسک پذیری خود در قبال آنها را از دست داده اند.یکی از اصلی ترین مخالفان پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو،آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان بود.مرکل به عنوان یکی از حامیان تروریسم در اروپا سعی دارد از جابه جایی قدرت در روسیه نهایت استفاده را برد.از این رو سیگنال خود به کاخ کرملین را ضمن مخالفت با پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو مخابره نمود.صدراعظم آلمان با ایده رئیس‌جمهور آمریکا در حمایت از پیوستن گرجستان و اوکراین به پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی (ناتو) صراحتا مخالفت کرده و گفته‌است که الحاق این دو کشور می‌تواند باعث ایجاد تنش‌های داخلی در این سازمان شود.
مرکل در این خصوص می گوید:«من معتقدم یک کشور تنها زمانی می‌تواند عضو ناتو شود که نه تنها سیاست‌های جاری رهبری آن، این عضویت را تأیید ‌کند، بلکه در میان مردم نیز یک حمایت پرمعنا و عمیق از عضویت در ناتو وجود داشته باشد.کشورهایی که خودشان دچار بحران‌های داخلی یا منطقه‌ای هستند نمی‌توانند عضو ناتو شوند. ما مجمعی برای دفاع از امنیت هستیم و نه مجموعه‌ای که در داخل آن عضوی درگیر امنیت داخلی خودش باشد.» آلمان و فرانسه از مخالفان پیوستن این دو کشور به پیمان ناتو هستند. آنها به جنبش‌های جدایی‌طلبانه دو ایالت در گرجستان و نیز حمایت کمرنگ مردم اوکراین از پیوستن این کشور به ناتو اشاره می‌کنند. در مقابل، ایالات متحده امریکا از پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو استقبال می‌کند.
جرج بوش رئیس جمهور آمریکا به دلیل آنچه که آن را «ایجاد تنوع آرا در ناتو» توصیف کرد از ایده پیوستن این دو کشور به این پیمان حمایت کرده است. در کنار آلمان و فرانسه، روسیه نیز یکی دیگر از مخالفین جدی عضویت گرجستان و اوکراین درناتوست. روسیه از این هراس دارد که با عضویت این دو کشور در ناتو، موقعیت منطقه‌ای این کشور متزلزل شود.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه صراحتا تاکید کرد که مسکو گسترده‌تر شدن کشورهای شرقی را بی‌جواب نخواهد گذاشت. تحلیلگران غربی انتظار دارند که روسیه با الگو قرار دادن موضوع کوزوو، استقلال دو استان جدایی‌طلب اوستیا و آبخازیای گرجستان را به رسمیت بشناسد.
از سوی دیگر،آمریکا ناتو را به مثابه نماد سیاست خارجی خود می داند.این نوع نگاه در میان جمهوریخواهان واشنگتن به مراتب ملموس تر است.امااین دیدگاه باناسیونالیسم اروپایی و تمایل ذاتی اتحادیه اروپا به قطبیت پایدار در تعارض است.هرچند کشورهای اروپایی در مناسبات روبنایی خود سعی در تامین منافع کاخ سفید وهمراهی با آن دارند،اما در مسائل زیربنایی و استراتژیهای کلان ،حتی در صورت تمایل،نمی توانند منافع کشورهای خود را در مسیر تامین مطامع آمریکا نادیده انگارند.از سوی دیگر،پس از اشغال عراق و افغانستان ومشارکت برخی کشورهای اروپایی در این پروژه ازقبل طراحی شده،تشکیل اروپای واحد از یک” هدف دستیافتنی “به یک “آرمان “ تبدیل شد.از این رو کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید نیروی زیاد و مضاعفی را صرف بازگرداندن خود به نقطه صفر،یعنی نقطه قبل از ریاست جمهوری بوش پسر نمایند.
پشت پای اخیر ناتو به ایالات متحده آمریکا نمادی از تمایل اروپا نسبت به گذار از آمریکاست.این اقدام نشان می دهد که پیروی مطلق اتحادیه اروپا از سیاستهای آمریکا تاریخ مصرف معینی دارد.اگر اروپا بخواهدبه سوی قطبیت پیش رود،چاره ای جز گذار از آمریکا و اتخاذ رفتارهای منطقی در قبال پکن و مسکونخواهد داشت.هم اکنون افرادی مانند سارکوزی و مرکل با وسواسی شدید در حال رصد نمودن تحولات سیاسی ایالات متحده آمریکا و روسیه هستند.هر اندازه اروپا بتواند تصویر واقعی نظام بین الملل را برای خود ترسیم نماید،در حرکت به سوی قطبیت موفق تر خواهد بود.در غیر این صورت پسرفت اروپا مسئله ای طبیعی و غیر قابل اجتناب خواهد بود.
به نظر می رسد با گذشت زمان بیشتر و مشخص شدن اوضاع انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ ایالات متحده آمریکاشاهد تشدید تنشها میان ایالات متحده آمریکا و دیگر اعضای ناتو باشیم.از سوی دیگر،نگرانیهای روسیه در خصوص عملکردناتو همچنان ادامه دارد.مدیر بخش اروپای وزارت خارجه روسیه، نگرانی های این کشور نسبت به گسترش ناتو به شرق، حمایت این سازمان از طرح سپر دفاع موشکی و گسترش نقش این سازمان نظامی درعرصه بین المللی را جدی دانست. سرگئی ریابکوف از افزایش نگرانی های روسیه پس از برگزاری اجلاس سران ناتو با این کشور خبر داد و تاکید نمود که روسیه سوالات زیادی از ناتو دارد واین سوال ها در حال افزایش است .وی در این خصوص اظهار نموده است:“ حمایت ناتو از طرح سپر دفاع موشکی صدمه زیادی به روابط ناتو و روسیه دراین منطقه زده است.روسیه به حاشیه نخواهد رفت و منتظر تغییر فضای امنیتی نخواهد شد.”
آمریکا در ژانویه ۲۰۰۷ به لهستان و جمهوری چک پیشنهاد داد تا یک سامانه دفاع ضد موشکی شامل ۱۰موشک رهگیر در لهستان و یک سیستم راداری در خاک جمهوری چک مستقر کند که این مسئله با مخالفت روسیه روبرو شده است.در نهایت اینکه ادامه تقابل ایالات متحده آمریکا و روسیه سبب سردرگمی بیشتر اروپا در شرایط فعلی خواهد شد.مسئله ای که با توجه به عقبگرد اروپا طی سالیان اخیر اجتناب ناپذیر خواهد بود.
سحاب فاطمی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید