جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آغاز موج دنباله سازی


آغاز موج دنباله سازی
«اگر سازندگان اخراجی ها۲ همه چیز را فدای بازسازی عوامل جذابیت زای فیلم اول شان نکنند، فیلم جدیدشان می تواند هم به عنوان اولین دنباله در تاریخ سینمای ایران ثبت شود و هم به عنوان یک اثر مستقل و تازه.» در جدیدترین فهرست فیلم هایی که از سوی معاونت سینمایی ارشاد پروانه ساخت گرفته اند، حضور یک نام می تواند فصلی تازه را در سینمای ایران به خود اختصاص دهد. فیلمی که می تواند پدیده دنباله سازی را در پرونده سینمای ایران بنیان بگذارد.
فیلم اخراجی ها۲ با دریافت پروانه ساخت می تواند در سینمای بدون دنباله ایران نوعی بدعت گذاری کند. صرفنظر از تکرار شدن یا نشدن موفقیت قسمت اول این فیلم، پرداختن به این مهم هر چند دیر برای صنعت سینمای کشورمان اتفاق افتاده ولی می تواند به مثابه همان ماهی تلقی شود که هر وقت از آب گرفته شود، تازه است.
همانطور که اشاره شد دنباله سازی در سینمای ایران سابقه روشن و قابل استناد ندارد و به نظر عجیب هم می آید که سینمای ایران که همواره به دنبال پیچیدن نسخه های موفق و مخاطب پسند از سینمای جهان بوده، تا این حد دیرهنگام به این مهم روی آورده است.
پدیده دنباله سازی در سینمای جهان سالیان است که مرحله آزمون و خطا را طی کرده و به گونه ای وارد پروسه ای پر پیچ و خم با راهکارهای از پیش تعیین شده و اصولی شده است. حتی سینمای پرمخاطب کشورهای آسیایی چون هند، چین و... هم طی سالیان به این پدیده روی آورده و به نوعی سعی بر تکرار موفقیت فیلم های پرفروش و در واقع اولین فیلم های این دنباله ها کرده اند.
اما دنباله سازی مانند هر پدیده دیگری هرگاه مشمول نگاه اصولی و ساختارمند شده، با موفقیتی چندگانه همراه شده که مکمل اثر اولیه است. هرگاه هم که سازندگان تنها برای تکرار موفقیت به کپی برداری سطحی و سهل الوصول روی آورده اند، نتیجه از پیش تعیین شده کار پس زدن مخاطب بوده است. معمولا دنباله های موفق شامل دسته ای از فیلم ها می شود که از هنگام تولید و چه بسا نگارش اثر اولیه، در پس ذهن سازندگان موجودیت داشته اند.
این دنباله ها معمولا با در بر گرفتن مقاطع زمانی مختلف به نوعی تلاش می کنند، بستری جدید و مناسب برای درگیر کردن مخاطب فراهم کنند و فقط متکی بر تکرار عوامل موفقیت و جذابیت اثر اولیه نباشند. «پدرخوانده۲و۳» از نمونه دنباله هایی هستند که با تکیه بر رمان «ماریو پوزو» از همان زمان که فیلم «پدرخوانده» ساخته شد، حضور نامحسوس خود را اعلام کرده بودند و تنها متکی بر موفقیت هنری و مورد پسند واقع شدن فیلم اولیه نبودند.
این دو فیلم با در بر گرفتن مقاطعی حساس و تاثیرگذار از زندگی یک خانواده و گروه مافیایی بزرگ، به نوعی با دنبال کردن این خط سیر، آسیب شناسی حضور آدمی را پی می گیرد که چه بسا با قرار گرفتن در یک خانواده عادی، یک شهروند قانونمند و البته خوشبخت به حساب می آید. تصویری که در انتها از تنهایی و ناتوانی مایکل کورلیونه (ال پاچینو) ترسیم می شود، بیش از هر چیز مدیون پیگیری خط سیر زندگی او در سه مقطع زمانی مختلف است. «جنگ های ستاره ای» نیز از آن دسته دنباله هایی است که نوعی سنت شکنی در مقاطع زمانی را به همراه داشت و در ادامه یک سه گانه جدید و مستقل را به زمان صفر فیلم اختصاص داد. زمان ماقبل شروع اولین فیلم این مجموعه، که به نوعی حرکتی فراتر از همراهی با عادت و خواست صرف مخاطب این دسته فیلم هاست.
دسته ای از فیلم های دنباله ای هم هستند که از حضور یک شخصیت محوری پررنگ بهره برده و به واسطه مهارت و شخصیت پردازی او، در هر دنباله ماجرایی تازه را پی می گیرند. در این دسته پرداخت شخصیت کاراکتر مرکزی می تواند به تدریج و بر اساس ماجراهای طراحی شده در هر دنباله صورت بگیرد که از نمونه های معروف این دسته می توان به مجموعه فیلم های «جیمزباند» اشاره کرد که بیش از ۴۰سال ادامه داشته اند.
مجموعه فیلم های «اسپایدرمن»، «نابودگر»، «بیگانه»، «ایندیانا جونز»، «جن گیر» و «طالع نحس» از دیگر نمونه های دنباله سازی هستند که همه به یک نسبت مورد توجه قرار نگرفته اند چرا که گاه اهمیت و نیاز ساخت آنها بیش از هر چیز تحت الشعاع موفقیت قسمت اول قرار گرفته است.
فیلم «گریس۲» از نمونه های این چنینی است که حتی با وجود تغییر بازیگران فیلم اول متوقف نشد و البته با شکست مواجه شد. موزیکال گریس۲ با توجه به موفقیت فیلم اول و بدون حضور ستارگان آن فیلم «جان تراولتا» و «اولیویا نیوتن جان»، تنها با تکیه بر روابط تو در توی چند دانشجوی جوان ساخته شد و هر چند از نام «گریس» استفاده کرد ولی نه توانست به جذابیت های فیلم اول نزدیک شود و نه به عنوان یک فیلم مستقل مطرح شود.
حتی حضور میشل فایفر که آن زمان بازیگری جویای نام بود، نتوانست فیلم را از سقوط نجات دهد. فیلم نیوز در ادامه می نویسد: به این ترتیب می توان در یک تحلیل کلی به دو نوع دنباله سازی اشاره کرد که رویکرد مناسب به آنها زمینه ساز استقبال مخاطب خواهد شد. ولی معمولا این نکته فراموش می شود که استقبال مخاطب هم واجد دو نوع رویکرد مختلف است. طبعا استقبالی که یک فیلم دنباله به عنوان نقطه قوت می تواند به آن تکیه کند، استقبالی است که هر چند متاثر از خاطره و موفقیت فیلم اولیه است ولی در مواجهه با خود اثر، صاحب شناسنامه می شود.
در واقع امتیازات بالقوه یک اثر است که می تواند آن را از زیر سایه فیلم اول بیرون آورده و مورد توجه قرار دهد. این نکته ای است که هر گاه از سوی سازندگان مورد توجه قرار گرفته، نتیجه مثبت در پی داشته است.
حالا هم اگر سازندگان اخراجی ها۲ به این وجه توجه داشته باشند و همه چیز را فدای بازسازی عوامل سطحی و اولیه جذابیت زای فیلم اول نکنند، فیلم جدیدشان می تواند هم به عنوان اولین دنباله در تاریخ سینمای ایران ثبت شود و هم به عنوان یک اثر مستقل و تازه، از نگاه کارشناسان، تحلیلگران و حتی مخاطبان مطرح شده و به باشگاه فیلم های یک میلیارد تومانی راه یابد.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید