پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


خستگی ژنرال های ارتش تلویزیون


خستگی ژنرال های ارتش تلویزیون
«مردم ایران سلام» در چهارصد و نود و هشتمین سلام صبحگاهی خود در ۲۸ اسفند ۸۶ با مردم ایران خداحافظی کرد، وداعی موقت تا با «باز تعریف» اهداف برنامه، بتواند در آینده ای ان شا» الله نزدیک دوباره به مردم ایران سلا م گوید.
ویژگی های مثبت این برنامه بسیار زیاد بود و در یادداشت خود درباره یکساله شدن برنامه به گوشه ای از آنها اشاره کرده ام: از خلا قیت تا نوآوری، از جسارت دکتر رضا پورحسین تا تدوام سیاست از سوی مهدی فرجی، از خوب حرف زدن تا حرف خوب زدن، از نشاط جواد آتش افروز تا وقار محمدرضا شهیدی فر، از دلدادگی حجه الا سلا م شهاب مرادی تا کارشناسی جهانگیر کوثری، از استفاده مناسب و جذاب از فتوکلیپ ها و وله ها تا ویترین برنامه های شبکه دو سیما بودن، از تحلیل های منطقی و درست تا اندیشه ورزی.
اما آن چه در این یادداشت میآید، اشاره ای هر چند گذرا به ویژگی های غیر مثبت برنامه است تا بتواند در «باز تعریف» اهداف برنامه از آن استفاده شود.
آن گونه که در سخنان شهیدی فر به عنوان مجری و تهیه کننده این برنامه آمده است، «شادابی و انتقال نشاط»، «ایجاد آگاهی و انتقال اطلا عات»، «گسترش مفهوم اخلا ق اسلا می»، «افزایش تعلق خاطر به سرزمین مادری» و «حساسیت به آینده» از جمله اهداف «مردم ایران سلا م» بوده است، اهدافی که می تواند در بازتعریف هم مورد توجه باشد به ویژه بحث اخلاق اسلامی، اما بحث «حساسیت به آینده» نکته ای است که احتمالا به اشتباه به آن اشاره می شود چرا که آنچه مهم است، «حساسیت به حال» است، اگر بتوانیم با نگاه به گذشته و تاریخ - با حضور تاثیرگذار خسرو معتضد - توجه به امروز را مبنا قرار دهیم، بدون تردید، «آینده» نیز خود به درستی و برنامه ریزی شده خواهد آمد.
نکته دیگری که در قسمت پایانی این برنامه به آن اشاره شد و فرهنگ غلطی به شمار می رود، بحث «خستگی» است! اصولا ما ایرانی ها از عبارت «خسته نباشید» بسیار بیشتر از «خدا قوت» استفاده می کنیم و این در حالی است که در فرهنگ کار و تلاش و کوشش، «خستگی»، معنا و مفهومی ندارد.
در برنامه پایانی، محمدرضا شهیدی فر به این نکته اشاره می کرد که چه کسی در دنیا توانسته چنین برنامه ای را پیش از این تولید کند که ما بتوانیم و ادامه داد که من سوپرمن نیستم و خسته شده ام! و این جملاتی است که شنیدن آنها از زبان شهیدی فر برای همه عجیب بود.
مهدی فرجی، مدیر شبکه دو سیما معتقد بود که «مردم ایران سلام» در برخی قسمت های خود تغییرات جدی می خواهد و این زمان بر (!) است. شنیدن این جمله هم از زبان یک مدیر شبکه هم عجیب است چرا که تغییرات یک برنامه باید حین انجام و تولید اتفاق بیفتد و البته همه اینها موید این نکته است که همچنان حرفه ای عمل نمی کنیم.
به قول خسرو معتضد در قسمت پایانی این برنامه که می گفت: «ما ژنرال های ارتشی هستیم که می خواهیم برویم استراحت کنیم»، نکته ای که به درستی نشان می داد استاد معتضد با تعطیلی برنامه حتی به صورت موقت مخالف است.
اینکه شهیدی فر، «مردم ایران سلام» را به خوردن قورمه سبزی در هر روز تشبیه می کند و آن را ملا ل آور می داند، خود نکته عجیب دیگری است که نشان می دهد برنامه سازان تعریف جامع و کاملی برای این آسیب و رفع آن نداشته اند.
به هر حال در ۲۸ اسفند ۸۶، دست اندرکاران «مردم ایران سلا م» دور هم نشستند و به نوعی از خود تعریف کردند- که این نیز خود نکته عجیبی است(!) - در حالی که می شد به نکات منفی برنامه هم از دیدگاه خود و مردم اشاره کنند.
مجری برنامه هم بارها از این نکته سخن راند که چندین بار تقاضای پایان برنامه را به مدیر شبکه داده است و با مخالفت مدیر شبکه برنامه ادامه پیدا کرده است.
شاید اتاق فکر شبکه دوم سیما می توانست تقاضاهای چندین باره تهیه کننده برنامه را مورد توجه قرار دهد تا این برنامه پرمخاطب در حین تولید، تغییر وتحول های لا زم خود را داشته باشد ونیازی به تعطیلی موقت برنامه نباشد و شاید همین مساله نشان دهنده تفاوت های مدیریتی مدیر سابق و مدیر فعلی شبکه دو سیما باشد، مدیر سابقی که در شبکه جدید خود، «دو قدم مانده به صبح» را کلید می زند و مخاطبان شبکه را به شکل چشمگیر افزایش می دهد و مدیر جدیدی که در تداوم یک برنامه پرمخاطب ناکام می ماند.
کوتاه سخن آن که «مردم ایران سلا م» در «باز تعریف» اهداف خود می تواند به تشکیل بحث های کارشناسی به شکل میزگرد و مناظره برای پربارتر شدن برنامه فکر کند.
همچنین پیشنهادهای زیر نیز قابل بحث هستند:
۱) تعریف یک کلید واژه برای هر روز هفته تا برنامه در آن روز هفته حول محور آن کلید واژه دور بزند.
۲) کاهش زمان برنامه از ۲ ساعت و نیم به ۱ ساعت و نیم تا برنامه ای فشرده رقم بخورد و شکوفا شود.
۳) تغییر روال پخش از برنامه ای روزانه به برنامه ای ۲ روز یکبار
۴) تغییر روال پخش از برنامه ای روزانه به برنامه ای مختص روزهای تعطیل و جمعه ها
۵) تامل جدی برای پخش خلا صه برنامه به شکل قسمت های ۵ دقیقه ای در فواصل برنامه های شبکه
۶) تمرکز جدی بر پخش فتوکلیپ ها و وله های جذاب به جای بحث های تا حدودی خسته کننده.
«مردم ایران سلا م» در ۲۸ اسفند ۸۶ در حالی به پایان رسید که در پایان آخرین برنامه خود هم حرفه ای عمل نکرد چرا که موسیقی تیتراژ پایانی برنامه در هیاهوی کلمات مجریان برنامه قربانی شد، نکته ای که در اکثر برنامه های تلویزیونی اتفاق می افتد و خود نوعی توهین به سازنده اثر است.
با این همه «مردم ایران سلا م» از معدود برنامه های متفاوت تلویزیون بود وشایسته است به همه دست اندرکارانش دست مریزاد گفت.
نویسنده : حسن حائری
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید