پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مخفیگاه کاپا


مخفیگاه کاپا
عده کمی از متخصصان عکاسی از وجود "چمدان مکزیکی" آگاه بودند و آن هم مانند بسیاری از گنجینه‌های فرهنگی گم شده مدرن در میان افسانه‌ها و داستان‌ها پنهان شده بود؛ درست مثل دست‌نویس آثار اولیه همینگوی که در سال ۱۹۲۲ در ایستگاه قطار گم شد.
در این چمدان هزاران نگاتیو از عکس‌های رابرت کاپا، یکی‌از پیشگامان عکاسی جنگ مدرن، وجود داشت، او آنها را از جنگ داخلی اسپانیا گرفته بود. کاپا فکر می‌کرد که آنها در زمان حمله نازی‌ها گم شده‌اند و تا زمان مرگش در ویتنام هنوز همین تصور را داشت.
اما بعد‌ها جهانیان پی بردند که این نگاتیو‌ها به شکلی نجات پیدا کرده‌اند و نزد یک ژنرال و دیپلمات مکزیکی هستند. آنها بیش از نیم قرن در مکزیکوسیتی مخفی بودند تا یک ماه قبل که احتمالا در آخرین سفرشان به مرکز عکاسی منهتن- که برادر کاپا بنیانگذار آن بود منتقل شدند.
بعد از سال‌ها مذاکره خاموش و نامنظم با نوادگان ژنرال از جمله فیلمساز مکزیکی، آنها به محل مناسب نگهداری‌شان در بنیاد کاپا منتقل شدند. این فیلمساز اولین دفعه که عکس‌ها را در دهه ۱۹۹۰ دید به سرعت به اهمیت تاریخی آنها پی برد.
برایان وایس متصدی اصلی مرکز می‌گوید: "این واقعا جام مقدس کار‌های کاپاست." وایس علاوه بر نگاتیو‌های کاپا، چند جعبه عکس خاک گرفته‌ از جنگ ویتنام از گروا تارو، همکار و نامزد کاپا و دیوید سیمور معروف به چیم که همراه کاپا آژانس عکس مگنوم را بنیان گذاشت، پیدا کرد.
این کشف ابهامات زیادی در عالم عکاسی به وجود آورد و انتظار می‌رود که بتواند به تمام پرسش‌ها در مورد میراث مدفون کاپا پاسخ بگوید. آیا عکسی که یکی از معروف‌ترین کار‌های او و احتمالا یکی از معروف‌ترین عکس‌های جنگ جهان است فقط یک صحنه‌سازی است؟
"سرباز در حال افتادن" یک سرباز جمهوری‌خواه اسپانیایی را نشان می‌دهد که در اثر اصابت گلوله به سر یا سینه‌اش در حال پرت شدن به عقب است، زمانی که این عکس برای اولین بار در مجله فرانسوی "وو" چاپ شده، شور و هیجان زیادی به وجود آورد و به شکل‌گیری حمایت‌های گسترده‌ از جمهوری‌خواهان کمک کرد. ‌
هر چند ریچارد ویلن نویسنده زندگینامه کاپا، با دلایل متقاعدکننده‌ای احتمال جعلی بودن اثر را رد می‌کند، اما هنوز ابهامات به قوت خود باقی هستند. قسمتی از این شک به موضع سیاسی کاپا و تارو برمی‌گردد؛ آنها هیچگاه اعلام بی‌طرفی نکردند و از پارتیزان‌های کمونیست‌وفادار بودند و چیزی معروف به عکاسی صحنه‌های مائور یکی از تمرین‌های رایج آن زمان بوده است.
نگاتیو این عکس‌هیچگاه پیدا نشد. (مدت‌هاست که این عکس‌را از روی پرینت اولیه‌اش چاپ می‌کنند.) کشف حلقه عکسی که در آن عکس‌های قبل و بعد از این صحنه هم باشند، می‌تواند این بحث را برای همیشه تمام کند.
امــا اهـمـیــت ایـن کـشـف خـیـلـی بـیـش از یـافـتـن "دلایـل محکمه‌پسند" است. اینها آثار تکوینی عکاسی است که نقش محوری در نمایاندن چهره واقعی جنگ به ما داشت؛ ترس جنگ در آثار او به خوبی دیده شد. کاپا دائما این جمله را تکرار می‌کرد: "اگر عکس‌هایتان به اندازه کافی خوب نیستند، پس به اندازه کافی به سوژه نزدیک نشده‌اید." چهره کاپا معمولا شبیه به عکاسان جنگ جهانگرد بود؛ با سیگاری در گوشه لب و دوربین‌هایی که به لباس خود آویزان می‌کرد.
شجاعت او حتی سربازان را که سوژه‌‌هایش بودند، تحت‌تاثیر قرار می‌داد. در زمان جنگ داخلی او با همینگوی و اشتنبک زندگی می‌کرد. به همه چیز با اعتماد به نفس خاصی می‌نگریست. ویلیام سادویان در مورد کاپا می‌گوید: "فکر می‌کردم پوکر بازی است که عکس هم می‌گیرد." او هم مثل وارهول برای جلب توجه معاصرانش خیلی از مسائل زندگی‌اش را از خود درآورد.
"آندره فرید من" در مجارستان به دنیا آمد. او و تارو همدیگر را در پاریس دیدند و شخصی به نام "رابرت کاپا" عکاس معروف آمریکایی را خلق کردند. او به آنها در ماموریت گرفتن کمک کرد و به این رویا واقعیت بخشید. (تارو، عکاس آلمانی و نام اصلی او گرتا پوهریل است که در سال ۱۹۳۷ در اثر برخورد با تانک هنگام عکاسی کشته‌شد.) متصدیان مرکز بین‌المللی عکس‌می‌گویند شاید هیچ‌وقت داستان کامل این ۳۵۰۰ نگاتیو به مکزیک رفته، معلوم نـشـود.
در ۱۹۵۵ درسـت در زمـان بـرگـزاری نمایشگاهی از عکس‌های جنگ داخلی اسپانیا، جرالد گرین پروفسور کالج کویلیز که پشتیبانی این نمایشگاه را به عهده داشت، از یک فیلمساز مکزیکی نامه‌ای دریافت کرد. او نوشته بود که اخیرا صاحب آرشیو نگاتیو‌هایی شده است که عمه‌اش بارن از پدر خود به ارث برده بود. فرانسیکو آگیلار کونزالز ژنرالی بود که در اواخر دهه ۱۹۳۰ به عنوان دیپلمات در مارسی کار می‌کرد. در آنجا نیز نیرو‌های مکزیکی، هواداران جمهوریخوا‌هان، به پناهندگان ضدفاشیست‌کمک می‌کردند که از اسپانیا به مکزیک مهاجرت کنند.
تحقیقات ویلن و اطلاعاتی که متخصصان از منابع مختلف به دست آوردند، این احتمال را تقویت می‌کند که کاپا از ایمره ویز، دوست عکاس و متصدی لابراتوار مجارستانی‌اش خواست نگاتیو‌ها را نگه دارد. در آن زمان او در نیویورک بود ولی ترسید نگاتیو‌ها از بین بروند.
اعتقاد بر این است که ویز آنها را در چمدان گذاشته تا با خود به مارسی ببرد، اما در میان راه دستگیر و به زندانی در الجزیره منتقل شد. به طریقی این عکس‌ها به ژنرال آگیلار کونزالز رسید و او آنها را به مکزیک برد و در سال ۱۹۶۷ همانجا درگذشت. معلوم نیست که ژنرال صاحب عکس‌ها را می‌شناخته و محتوای آنها را تشخیص داده باشد؛ اما اگر هم می‌شناخت برای پیدا کردن کاپا و ویز هیچ تلاشی نکرد. اتفاقا ویز به طور کاملا تصادفی سر از مکزیکوسیتی درآورده بود و آنجا با نقاش سوررئالیست لئونارا کارتینگتن ازدواج کرد. (ویز اخیرا در دهه ۹۰ عمر خود درگذشت. نگاتیوهای کاپا سال‌ها مفقود بوده است تا اینکه نهایتا در سپتامبر سال گذشته در جریان برپایی نمایشگاهی از او در مکزیکو کشف شده است و از مخفیگاه کاپا بیرون آمده است.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید