شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

گفتگو با دکتر محسن نراقی(راینولوژیست و رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی)


گفتگو با دکتر محسن نراقی(راینولوژیست و رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی)
دکتر محسن نراقی ، فوق تخصص جراحی بینی و فلوی رسمی جامعه جراحان بینی آمریکا دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، عضو آکادمی جراحان پلاستیک صورت اروپا و محقق برگزیده کشوری در علوم جراحی است. در طی سالیان اخیر بیش از ۵۰ مقاله علمی از دکتر محسن نراقی در زمینه جراحی های بینی در خارج از کشور منتشر شده که از آن جمله می توان به انتشار روشهای ابتکاری او در جراحی های بینی در معتبرترین مجلات پزشکی از جمله مجله جراحی بینی آمریکا اشاره کرد. بزرگترین کنگره‌های جراحان بینی و پلاستیک صورت در واشنگتن ، نیویورک ، لس آنجلس و سایر مراکز بزرگ آمریکا و اروپا بارها شاهد سخنرانی های علمی متعدد ایشان در زمینه روشهای ابداعی در جراحی های پیشرفته اندوسکوپیک و پلاستیک بینی بوده اند.
درخشش این جراح دانشمند ایرانی در کنگره های متعدد آمریکا با انتخاب وی به عنوان یکی از مدرسین دوره آموزشی جراحی پلاستیک بینی در آکادمی جراحان پلاستیک صورت آمریکا ، دریافت جایزه سال جامعه جراحان بینی آمریکا و اخیراً کسب بالاترین عنوان رسمی جامعه جراحان بینی آمریکا که تاکنون تنها سه غیرآمریکایی در جهان به آن نائل شده اند ، برگ زرینی از حضور شکوهمند ایرانیان در عرصه های علمی جهان را رقم زده است.
به پاس نقش وی در تحولات علمی در زمینه جراحی های با حداقل آسیب بافتی ، بعنوان برترین محقق پزشکی کشور در جراحی در دهمین جشنواره علوم پزشکی رازی موفق به دریافت لوح تقدیر و تندیس ویژه از حجت الاسلام سید محمد خاتمی ، رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران گردید.
آنچه در ذیل می خوانید حاصل گفتگوی صمیمانه نشریه حکیم مهر با ایشان به بهانه برگزاری اولین کنگره راینولوژی خاورمیانه است :
▪ در ابتدا تشکر می کنم که وقت شریفتان را در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید. خواهش میکنم اول قدری بیشتر خودتان را معرفی نمایید از این نظر که کجا تحصیل کردید و چرا راینولوژیست شدید؟
ـ من تحصیلاتم در دانشگاه تهران بود و رتبه اول فارغ التحصیلان دانشگاه تهران شدم و در آن سالی که فارغ التحصیل شدم هر رشته‌ای که می خواستم برای تخصص می توانستم بدون امتحان دستیاری انتخاب کنم. در آن سال سهمیه رتبه اول وجود داشت. یعنی فقط رتبه اول بین ۴۰۰ نفر هر رشته تخصصی که می خواست می توانست انتخاب کند. من اولین رتبه اول دانشگاه تهران بودم که به رشته ENT - گوش و بینی و گلو - آمدم بخاطر اینکه که قبل از ما اکثراً به دلیل درآمد بیشتر ، رشته چشم را انتخاب می کردند یا در مرحله بعدی رشته های ارتوپدی و ارولوژی بیشتر متقاضی داشت. البته رشته پوست هم متقاضی داشت و ENT شاید آنموقع مثلاً در رده بعدی اینها بود.
من که این رشته را انتخاب کردم خیلی ها تعجب کردند! حتی سال اول هم به من می گفتند مگر نمی توانستی رشته چشم را انتخاب کنی؟! من می گفتم چرا می توانستم هر رشته ای که مایل بودم را انتخاب کنم و این رشته را هم خودم دوست داشتم.
بعد دیدم که چه کار خوبی انجام دادم و حتی به رتبه های اول بعدی هم که از من می پرسیدند می گفتم این رشته را انتخاب کنید و آنها را ترغیب می کردم. علتش هم این بود که دیدم این رشته در حقیقت مثل یک زمین بکر می ماند. یعنی رشته ای بود که کسی در این زمینه کار نکرده بود. آن موقع ENT محدود به یک عمل لوزه و سپتوپلاستی و چند عمل جزئی دیگر بود و کارهای خیلی advanced نشده بود. در دنیا هم هنوز به قله پیشرفت نرسیده بود.
تا اینکه من تحصیل را در این رشته ادامه دادم و حتی در رشته ENT هم در برد تخصصی در کشور دوباره رتبه اول شدم. در ضمن در امتحانات پره انترنتی هم در کل کشور رتبه اول را کسب کرده بودم و به این ترتیب سه رتبه اول در کارنامه خود داشتم. بعد از تحصیل به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تاکنون که نزدیک به چهارده سال است مشغول فعالیت هستم.
در این مدت بعد از چند سال که به عنوان general ENT کار کردم ، چون خیلی علاقه داشتم که هر چیزی را عمیق و پیشرفته کار کنم - مثلاً در دوره فیزیوپاتولوژی هم در مورد قلب و گوارش و ... کتب رزیدنت ها را می خواندم و از مطالعات سطحی پرهیز می کردم - در این زمینه هم دیدم که ENT آنقدر گسترده است که یک نفر نمی تواند بگوید که من هم در مورد گوش ، هم در مورد حلق ، هم در زمینه بینی و حتی سر و گردن به اوج و حداکثر آگاهی و مهارت رسیدم ، لذا به این نتیجه رسیدم که باید به دنبال یک فوق تخصص بروم و الآن هم بیش از ده سال است که فقط در یک زمینه فوق تخصصی کار میکنم. آن زمان به یاد دارم که فقط مدیر گروهمان ، آقای دکتر خالصی اینطور فوق تخصصی و فقط در زمینه گوش کار می کردند. از آنجا شد که دیگر فقط در زمینه راینولوژی (بینی) کار کردم.
آن موقع و زمانی که من رزیدنت شدم در دانشگاه تهران اصلاً بحث آندوسکپی سینوس وجود نداشت و من قدیمی ترین استاد دانشگاه تهران بودم که با آندوسکوپ شروع به کار کردم. این همان نقطه تحول و انقلاب در گوش و حلق و بینی در همه دنیا بود. واقعاً اندوسکپی همه چیز را عوض کرد. در سالهای اول یادم هست که حتی در یک روز گاهی شش عمل اندوسکپی سینوس انجام می دادم در صورتی که در بزرگترین مرکز راینولوژی دنیا در یک هفته هم شاید شش عمل اندوسکپی نداشتند. بعد از آن توانستم کسانی را تربیت کنم که همه بتوانند اینکار را انجام دهند.
الآن فکر کنم دانشگاه تهران نه استادیار گرفته که همه آنها در بخشی از دوره رزیدنتی خود اندوسکپی را تجربه کرده و آموزش دیده اند. بعد از یک مدتی که کار کردم به این نتیجه رسیدم که باید نزد افرادی که بنیانگذار راینولوژی در دنیا هستند هم بروم.
به همین جهت اول نزد پروفسور برگر رفتم که در همه دنیا به عنوان پدر اندوسکپی سینوس وی را می شناسند. نزد ایشان دوره فلوشیپ خود را گذراندم ولی باز هم به ایشان اکتفا نکردم و بعد از آن به آلمان و شیکاگو هم رفتم و نزد بزرگان این رشته هم تجربه کسب نمودم.
این مسئله باعث شد که وقتی به ایران بازگشتم در همان سال یک کتاب دو جلدی تدوین کردم که اولین کتاب جامع راینولوژی در ایران بود و به بسیاری از پرسش های متخصصان جواب می داد. حتی یادم هست که آنزمان خیلی ها می پرسیدند که اصلاً راینولوژی یعنی چی؟ و در حقیقت هنوز اسم راینولوژی آنزمان باب نشده بود. این قضیه مربوط به سال ۷۹ است.
بعد از آن هم یکسری مقالاتی نوشتم که اولین بار در تاریخ گوش و حلق و بینی کشورمان بود که مقالات یک عضو هیئت علمی در معتبرترین مجلات علمی آمریکا چاپ می شد. حتی آنزمان کسی جرأت نمی کرد که برای اینگونه مقالات حتی submit کند و می گفتند خوب حتماً رد می شود! مقاله من در American Journal of Rhinology چاپ شد که سردبیر آن آقای دیوید کندی است که من در آمریکا نزد ایشان هم بوده ام و بزرگترین راینولوژیست آمریکاست
و این مقاله اولین بار روش جدیدی را معرفی می کرد که ما کیستهای داخل مغزی را در بیماری که سینوسش مشکلی نداشت با گذشتن از سینوس درمان کردیم و در حقیقت ترمینولوژی که من بکار بردم در این مقاله اولین بار بود که بکار می رفت.
▪ مربوط به چه سالی بود این مقاله ؟
ـسال ۲۰۰۲ بود و در حقیقت این مقاله سه ماه بعد از یازده سپتامبر چاپ شد. یعنی آنقدر این مقاله قوی بود که با توجه به گذشت یکسال از آن حادثه در یازدهم سپتامبر ، در ژانویه ۲۰۰۲ چاپ شد و همه تعجب کرده بودند. اسم من را هم روی جلد آن مجله نوشته بودند و جلوی آن هم نام ایران به چشم می خورد. البته از سال ۲۰۰۰ مقالاتم را در آمریکا ارائه می کردم.
یعنی سال ۲۰۰۰ چهار سخنرانی در واشنگتن ارائه دادم که آنموقع خوب خیلی مهم بود که یک ایرانی چهار سخنرانی در واشنگتن داشته باشد. سخنرانی‌هایم هم با مالتی مدیا و لپ تاپ خودم بود و آن موقع برای آنها جالب بود که کسی از ایران به این شکل سخنرانی می کند با توجه به اینکه در آنزمان هنوز تعداد زیادی سخنرانی هایشان را با اسلایدهای ۳۵ میلی متری ارائه می کردند.
چند تا فیلم هم آنجا نشان دادم از جمله فیلم جراحی اندوسکوپیک آنژیوفیبروم که بعد از نمایش آن با اینکه زیرنویس داشت و نوشته بودم (ایران) ، باز هم از سالن که بیرون آمدم با تعجب از من می پرسیدند که شما این عمل را در ایران انجام دادید؟! می گفتم بله ، مگر نمی شود؟ و خلاصه خیلی ها باورشان نمی شد که ما چنین کاری انجام داده باشیم.
در سالهای بعد هم مقالاتم در مجلات آمریکا چاپ شد. در سال ۲۰۰۲ در American Journal of otolaryngology و در سالهای ۲۰۰۳ و ... که در بعضی هم نوشتیم We introduce a new technique یعنی به عنوان یک روش بدیع و جدید این را قبول کردند. در سال ۲۰۰۴ در نیویورک چند سخنرانی داشتم و سال ۲۰۰۵ هم هفت سخنرانی در لوس آنجلس آمریکا و در هر سه انجمن American Academy of otolaryngology, Head and neck syrgery ، American Rhinologic society و American Academy of facial plastic reconstructive surgery سخنرانی داشتم و در این بین سخنرانی که در American Rhinologic society داشتم برنده جایزه سال آمریکا شد.
در American Academy of facial plastic surgery هم علاوه بر سخنرانی از من بعنوان مدرس رسمی کورس جراحی پلاستیک بینی یا Rhinoplasty دعوت کردند. در همین سال هم با آکادمی پزشکان ایرانی آشنا شدم و وقتی من را در این کنگره ها و سخنرانی ها دیدند از من بعنوان Guest Speaker در کنگره خودشان دعوت کردند و من به سانتاباربارا که در ساحل اقیانوس است رفتم و آنجا سخنرانی کردم که خیلی مورد توجه آنها واقع شد که کسی از ایران اینکارهای نو و بدیع را انجام داده است. برای خود من هم جالب بود که دیدم آخر سخنرانی همه ایستادند و تشویق می کردند.
بعد در سال ۲۰۰۶ هم در تورنتوی کانادا چند سخنرانی در زمینه راینوپلاستی و جراحی سینوس ارائه دادم و آخرین بار هم سال ۲۰۰۷ که سال پرمشغله ای برای من بود. چون من در کنگره اتحادیه اروپا در وین چهار سخنرانی داشتم و بعد در واشنگتن شش مقاله در ماه سپتامبر داشتم و بعد دوباره در دسامبر کنگره جهانی راینولوژی بود که هر چند سال یکبار برگزار میشود و چون جهانی است اهمیت زیادی دارد و این بار در ونیز ایتالیا برقرار شد که این بار نه سخنرانی داشتم که این بار دیگر همگان با ایران و ایرانی ها آشنا شدند.
من فکر می کنم این کارها بزرگترین تبلیغ برای کشورمان است. وقتی می بینند که کسی در زمینه علمی چیز جدیدی ارائه می کند نظرشان عوض می شود. در آخر هر نه سخنرانی اسلاید آخرم مربوط به کنگره خودمان در تهران می شد که اولین کنگره راینولوژی خاورمیانه است و فکر نمی کنم دیگر کسی از این کنگره خبردار نشده باشد و آنقدر قوی در آن کنگره حضور داشتیم که کشورهای دیگر نمی توانستند بگویند که چرا کنگره خاورمیانه در تهران ؟!!! و پذیرفتند که در تهران برگزار شود. دبیر کنگره جهانی هم بعد از کنگره برای من پیام تبریکی به مناسبت برگزاری این کنگره در تهران ارسال کرد.
▪ به اولین کنگره راینولوژی خاورمیانه و برگزاری آن در تهران اشاره فرمودید. ممکن است بطور خلاصه به محورهای این کنگره و دلیل لزوم برگزاری آن اشاره بفرمایید؟
ـ ما آنقدر روی این کنگره کار کردیم و شاید بیش از دو سال است که دعوت ها را انجام می دهیم که حتی کسانی که دعوت کردیم افراد بزرگی چون پروفسور برگر هستند. پروفسور ترنیته که رئیس آکادمی جراحان پلاستیک صورت اروپا است و دبیر آن آکادمی ، رئیس قبلی و دبیر فعلی جامعه راینولوژی آمریکا و یا فردی مثل نویسنده text book of facial plastic surgery از ویرجینیای آمریکا هم از مدعوین هستند. در این کنگره سعی کردیم که حتی افراد درجه دو را بعنوان مهمان دعوت نکنیم و همه افراد درجه یک دنیا هستند.
این خصوصیت باعث شده که این کنگره اگر از کنگره جهانی بالاتر نباشد کمتر نیست. ضمن آنکه به این دلیل و جاذبه حضور این افراد در کنگره تقاضاهایی از کشورهای خاور دور و حتی اروپا داریم که مایلند به این کنگره بیایند و یاد بگیرند. زبان رسمی این کنگره انگلیسی است و محتوای آن بسیار بالا و دارای کارگاه های آموزشی متعدد خواهد بود و به دلیل این مسائل این کنگره یک فرصت استثنائی و یک اتفاق تکرار نشدنی در مورد راینولوژی خواهد بود.
ضمن آنکه مدیریت ما در برگزاری کنگره از مثلاً اروپا بهتر است. تجربه اولین کنگره راینولوژی ایران را هم در سال ۲۰۰۶ داریم و وقتی مهمانان خارجی ما در آن کنگره که من دبیر علمی آن بودم رفتند به قدری در ایمیل هایشان از سطح علمی این کنگره تعریف کردند که برای آنها این سطح اعجاب آور بود. حالا این کنگره خاورمیانه چندین برابر کنگره ملی خودمان ارزش علمی و وسعت طرح مباحث گوناگون راینولوژی خواهد داشت.
محورهایی که در این کنگره به بحث گذاشته خواهند شد عبارتند از : جراحی های عملکردی و پلاستیک بینی ، بیماریهای بینی مثل آلرژیهای بینی ، بیماریهای سینوس مثل سینوزیت های حاد و مزمن و قارچی که جدیداً مطرح است ، جراحی های اندوسکوپیک سینوس و عملکردی سینوس و جراحی جدیدی که اخیراً اولین موردش را در ایران انجام دادم به نام Balloon Sinoplasty که مدرن ترین جراحی اندوسکوپیک است و جراحیهای پیشرفته اندوسکوپیک به قاعده جمجمه و یا orbit مثل درمان بیماران Graves که بدون حتی یک برش انجام می شود و علاوه بر اینها جراحی های پلاستیک صورت - چون این کنگره هم راینولوژی است و هم Facial plastic surgery - مثل انواع کارهایی که هم از نظر Surgical intervention های صورت انجام می شود مثل جراحی های جوان سازی صورت و کارهایی که بصورت non-surgical rejuvenation انجام میشود یعنی جوان سازی غیر از جراحی است و در دنیا بسیار طرفدار پیدا کرده و الآن دائم با پیشرفت های مختلف ، روشهای جراحی جای خود را به روشهای غیرجراحی می دهند.
مثلاً الآن بوتاکس خیلی مطرح است ، فیلرها برای جوان‌سازی و غیره که اینها هم جزو محورهای کنگره است. لذا ملاحظه می کنید که این کنگره طیف مخاطبین زیادی دارد و متخصصین گوش و حلق و بینی فقط جزئی از مخاطبین این کنگره هستند.
جراحان پلاستیک - جراحان فک و صورت – جراحان مغز و اعصاب - جراحان چشم - آلرژیست ها - متخصصین کودکان به دلیل طرح مباحث Pediatric Rhinology - جراحان پوست و درماتولوژیست ها و حتی پزشکان عمومی از دیگر مخاطبین این کنگره اند که اتفاقاً خیلی از پزشکان عمومی هم به کارهای زیبایی روی آورده‌اند و ما نمی توانیم به یک پزشک عمومی بگوییم اینکار را انجام نده ! چون انجام می دهند.
پس بهتر است بجای آنکه برخورد منفی داشته باشیم با برخورد مثبت به این دسته هم آموزش می دهیم. اگر دیدند که می توانند طبق اصول علمی کار کنند که خوب انجام می دهند اما بعضی وقتها هم برخی وقتی آموزشهای علمی می بیننند و به سختیهای کار واقف می شود از آن صرفنظر می کنند.
بنابراین ما دیدمان باز است و هیچ وقت نمی گوییم که مثلاً راینوپلاستی فقط مربوط به راینولوژیست است بلکه میگوییم هر کسی که آموزش ببیند و function بینی را رعایت کند به این معنا که بینی عمل کند و بعد از آن طبیعی باشد و نفس بیمار هم مشکل پیدا نکند می تواند با هر تخصص مربوط هم انجام دهد. در این کنگره برای انواع تخصص ها هم کارگاه خواهیم داشت.
مثلاً کارگاه بوتاکس و جوان سازی پوست خواهیم داشت که فکر می کنم بسیاری از پزشکان عمومی و متخصصین پوست علاقه دارند که در چنین کارگاهی شرکت کنند. ضمن آنکه مدرسین این کارگاه ها هم خود مؤلف کتب معتبر دنیا در این زمینه هستند.
▪ در سایت کنگره برگزار کننده آن انجمن تحقیقات راینولوژی ایران معرفی شده است. مشخصاً با توجه به تحقیقاتی بودن این انجمن بفرمایید که به غیر از برگزاری کنگره ها کار اصلی این انجمن چیست و آیا بورسهای تحقیقاتی به افراد علاقمند در این زمینه و پزشکان عمومی اعطا می کنید ؟
ـ این انجمن تحقیقات راینولوژی بوده و اسم آن همین است و در نام آن کلمه ایران نیست. درست است که مرکز آن ایران است اما الآن اعضایی از اروپا و امریکا و استرالیا هم داریم و این انجمن توانسته کشورهای دیگری را غیر از اعضای داخلی خودمان دربر بگیرد. این انجمن ، تحقیقات وسیعی را در زمینه راینولوژی از basic تا Clinical انجام می دهد.
یکی از آخرین مقالاتی که از طریق این انجمن و من بعنوان مؤلف اول آن چاپ شد تقریباً سه ماه قبل در American Journal of Otolaringology به عنوان مفهوم جدید در بیماریزایی سینوزیت بود که ما کار مشترکی را با گروه فارماکولوژی و جناب آقای دکتر دهپور و همکارانشان انجام دادیم که روی متابولیت های گازهای بینی کار کردیم که کار جالبی بود و به یافته های جدیدی در بیماریزایی سینوزیت مزمن رسیدیم. ما علاقه داریم که هر تعداد پزشکانی که بتوانند کار کنند و به تحقیقات علاقه داشته و توانایی های خوبی داشته باشند اینها را حمایت کنیم.
یعنی بجای اینکه جذب مراکز تحقیقاتی خارج کشور بشوند ما خودمان یک انجمن بین المللی داریم و حتی کارهایی را داریم که مشترک با آمریکا و آلمان و ... است و مقالاتمان چند مرکزه چاپ میشود و این افراد در این انجمن ارتباط خوبی با اساتید بزرگ دنیا پیدا می کنند. ضمن آنکه ما تشویق های خوبی هم برای اینها خواهیم داشت که علاوه بر آنکه سطح مهارتهای خود را در تحقیقات ارتقا می دهند و C.V. خود را تکمیل کرده و افراد شناخته شده ای در دنیا می شوند از بورسهای انجمن تحقیقات راینولوژی هم بهره می برند.
▪ شما روی مدلهای حیوانی هم کار می کنید؟
ـ ما بالاخره مسلم است که باید یکی از کارهایی که گسترش دهیم کار روی مدلهای حیوانی است ولی بدلیل اینکه از نظر امکانات هنوز مشکلاتی وجود دارد به طور گسترده به این حوزه وارد نشده ایم اما از تمام طرحهایی که در این زمینه کسانی داشته باشند یا همکاری بین مرکزی باشد استقبال می کنیم. مثلاً در همین کنگره اتحادیه اروپا کار مشترکمان با انستیتو پاستور را ارائه کردم. اگر کسی ایده جدیدی در این زمینه داشته باشد ما استقبال می کنیم.
▪ می دانید که ما یک انجمن جراحی دامپزشکی در ایران داریم و متخصصان جراحی دامپزشکی هم طرحهای خیلی خوب و تحقیقات جامعی را انجام می دهند. به نظر می رسد که کار روی مدلهای حیوانی با بهره گیری از توانمندیهای متخصصین این امر می تواند بسیار مفید و کمک کننده باشد.
ـ بله ، اتفاقاً همین امروز که مصاحبه ای را در روزنامه با تولید کننده نای مصنوعی می خواندم دیدم که ایشان گفته بودند که من دو همکار دیگر هم در این طرح داشتم که آنها هم مثل خودم دامپزشک بودند. یعنی سه دامپزشک بودند که اینکار را انجام دادند. بنابراین کلاً رشته های Basic و مرتبط برای انجام کارهای ما کمک کننده هستند.
▪ در ایران ارتباط بین پزشکی و دامپزشکی تقریباً قطع است. البته بجز موارد معدودی که این ارتباط برقرار می باشد. با توجه به سفرهای متعدد و آشنایی شما با وضعیت تحقیقات علوم پزشکی در خارج از کشور بخصوص در زمینه راینولوژی بفرمایید که آیا در خارج از ایران هم وضعیت به همین منوال است ؟
ـ آنها Animal study دارند. منتها در پژوهشکده های آنها حیوانات در خود پژوهشکده و در بخشی مجزا در دسترس هستند و حتی افرادی برای این بخشها بصورت تخصصی آموزش دیده و به کار مشغولند. ما حالا البته به آن حد امکانات نداریم ولی باید از امکانات مراکزی که خودشان روی حیوانات کار می کنند استفاده کنیم. ما در کشورمان تجربیات موفقی در کارهای بین گروهی داشته ایم و می توانیم اینگونه کارها را گسترش دهیم.
▪ بهترین خاطره ای که در دوران طبابتتان داشتید چیست ؟ بخصوص در مواقعی که چهره بیماران را قبل و بعد از عمل با هم مقایسه می کردید.
ـ خاطره که زیاد داشتم. تمام اعمال جراحی که انجام دادیم خاطره است. یکی از مسائلی که من را به راینولوژی خیلی علاقمند کرد این بود که نتایج عمل را خیلی زود می بینم و خیلی نتایج دراماتیک دارند. تمام جملاتی که بیماران بعد از اعمال جراحی می گویند یک دنیا زیبایی دارد. مثلاً وقتی بیماری بعد از عمل می گوید که من تازه می فهمم زندگی یعنی چی؟ این جمله ای است که بارها از بیماران بعد از عمل جراحی شنیده ام. این ها بازخوردهای مثبتی است که به انسان انرژی می دهد.
می دانید که بیماریهای مزمن بینی و سینوس طبق آمارهای موجود کیفیت زندگی را از نارسایی قلبی بیشتر پایین می آورد! این مسئله را شاید خیلی ها ندانند. اما برای من کاملاً مسلم است که از نارسایی قلبی ، بیماریهای مزمن بینی و مشکلات سینوس بدتر است. این بیماریهای مزمن و انسدادهای مزمن و سینوزیت ها از نارسایی قلبی و آنژین قلبی هم کیفیت زندگی را پایین تر می آورند.
به همین دلیل وقتی این بیماران را عمل می کنیم بعد از عمل ، گاهی جملاتی می گویند که انگار انسان را زنده می کند و اینها بهترین خاطرات و یادگارهایی است که برای ما بجا می ماند و نشان می دهد که یک عمل جراحی چقدر می تواند مؤثر باشد. من وقتی که آنژیوفیبروم را عمل کردم با توجه به اینکه قبل از این وقتی این بیماران را عمل می کردیم چکمه هایی می پوشیدیم و سرتاسر خونی می شدیم و شاید بیمار تا ده واحد خون از دست می داد و برش زیادی در صورت و کام می دادیم و تازه مقداری از تومور هم باقی می ماند و عود میکرد و بیمار هم معلوم نبود زنده می ماند یا خیر! خوب ما عمل آنژیوفیبروم را اندوسکوپیک کردیم یعنی بدون حتی یک برش !
من یادم هست که یکی از بیماران که جزو اولین عملهای آنژیوفیبروم اندوسکوپیک بود پسر جوانی بود که گفته بودند صورتت برش می خورد و زنده نمی مانی و ... و ما وقتی این بیمار را اندوسکوپیک عمل کردیم و بدون برش و خونریزی هم در حد یک عمل سپتوپلاستی معمولی انجام شد هنگامی که بیمار وارد بخش شد ، دیدم پدرش خیلی ناراحت بود و سر و صدا می کرد و گفت شما بچه من را بیهوش کردید و بدون اینکه عمل کنید فرستادید پایین !!!
بعد گفتیم نمونه را از پاتولوژی برایش آوردند و به ایشان توضیح دادیم که این تومور به این بزرگی که در قاعده جمجمه بوده ما از یک سوراخ بینی بدون یک برش درآوردیم. این را که گفتیم اشک ایشان درآمد و اشک شوق می‌ریخت... اینها در حقیقت انقلاب هایی است که در راینولوژی رخ داده و ما شاید خواب آن را هم پانزده سال پیش نمی دیدیم که یک بیمار آنژیوفیبرومی را بدون یک برش عمل کنیم!
▪ به عنوان سؤال پایانی می خواهم به سایت شما اشاره کنم. شما سایت شخصی هم در اینترنت دارید. هدف شما از راه اندازی این سایت چه بوده است ؟
ـ این سایت به نام www.nose.ir است و هدف من از راه اندازی آن هم این بود که اطلاعاتی را در مورد بیماریها و جراحیهای بینی و سینوس در اختیار همگان قرار بدهم. یعنی مخاطبین این سایت همه مردم هستند که شما سوال و جوابهای کاملی را در مورد جراحیهای بینی به زبان فارسی در این سایت می بینید. سعی شده که مطالب بطور واقعی بیان شوند.
مثلاً در مورد جراحیهای بینی عوارض آن هم مفصل توضیح داده شده است. از مخاطبین دیگر این سایت دانشجویان پزشکی هستند. یعنی در قسمت مقالات همان درسهایی که چهارده سال است در دانشگاه تدریس می کنم را مختصر و مفید آورده ام. برای پزشکان عمومی هم مباحثی را که در بازآموزیهای مدون آنها تدریس کرده ام در این سایت گذاشته ام. حتی برای متخصصین هم مقالات جدید آمریکا را در سایت می گذاریم. یعنی از مردم عادی ، دانشجوی پزشکی ، پزشک عمومی و متخصص و فوق تخصص راینولوژی و جراحی پلاستیک می توانند از این سایت استفاده کنند. همچنین در این سایت عکسها و فیلمهای اعمال جراحی را هم در دسترس مخاطبین قرار داده ایم.
منبع : نشریه حکیم مهر


همچنین مشاهده کنید