سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

دلخوشی های مردان پارلمان


دلخوشی های مردان پارلمان
مردم کوچه و خیابان و مسافران درون شهری بی علاقه به پیگیری مسابقات فوتبال، روزهایی که بی خبر از نتیجه واقعی یک مسابقه از خیابان ها و بزرگراه های تهران در مسیر غرب به شرق یا بالعکس در حال تردد هستند، با دیدن تماشاگران در حال بازگشت از استادیوم آزادی نمی توانند پی ببرند که تیم محبوب آنها چه نتیجه یی به دست آورده، مسابقه را برده یا نتیجه را واگذار کرده است، چرا که همه آنها به یک شکل شادی می کنند. همگی تا نیم تنه از پنجره بیرون آمده اند، همگی پرچم های آبی و قرمزشان را شادمان تکان می دهند، بوق هایشان را به صدا درمی آورند و غریو شادی سر می دهند. مسافران عبوری در لحظه یی که تصور می کنند شادی مینی بوس قرمزها پیام آور پیروزی شان در مسابقه است ناگهان با اتوبوس آبی ها مواجه می شوند که در آن بساط جشن و حرکات موزون به پا است.
چه کسی خوشحال است؟ چه کسی ناراحت؟ چه کسی پیروز است؟ چه کسی بازنده؟ جواب این سوال ها از حرکات هواداران مشخص نمی شود و چاره یی نیست مگر آنکه از اخبار سراسری نتیجه بازی را دنبال کرد. چه بسا بسیاری از مردم عادی با فهمیدن نتیجه مسابقه شگفت زده شوند که با این نتیجه و این شکست، آن همه شادی و پایکوبی چه معنایی داشت و چرا بازنده و برنده هر دو پرچم افتخار تکان می دادند و برای عابران کوچه و خیابان سوت می کشیدند و با آن صدای ناهنجار بوق می زدند.
بازنده و برنده هر دو پرچم شادی تکان می دهند چرا که بازنده اعتقاد دارد با آن اخراج های نادرست و پنالتی های دیده نشده اگر قضاوت عادلانه بود و داوری به ضررشان عمل نمی کرد حتماً به پیروزی دست پیدا می کردند و برنده هم فارغ از هیاهوی بی عدالتی و ناداوری خوشحال است که سه امتیاز بازی را به دست آورده است.
همین اتفاق را در ابعادی دیگر، آخرین روز های سال گذشته در میان گروه های سیاسی کشور شاهد بودیم، جایی که با مشخص شدن نسبی آرایش مجلس هشتم، اصلاح طلب و اصولگرا هر دو فریاد پیروزی برآوردند و از موفقیت خود سخن گفتند و در این میان افکار عمومی متحیر ماندند که چه کسی پیروز واقعی است و کدام گروه را می توان شکست خورده خطاب کرد چون در ظاهر که همه خوشحال بودند،
● ما همه شادیم
نتیجه نهایی انتخابات مجلس شورای اسلامی علاوه بر شباهت به رقابت دو تیم بزرگ پایتخت به گزارش های محمد البرادعی دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هم شبیه بود. پس از اعلام نتیجه نهایی هر دو گروه اصلی طرف رقابت از نتیجه ابراز رضایت کرده و آن را یک پیروزی برای خود قلمداد کردند. با این حال اصلاح طلبان و اصولگرایان هر چه در عرصه عمومی و نزد مردم از نتیجه انتخابات ابراز رضایت می کردند، در جلسات درونی و داخلی خود به تحلیل واقع بینانه انتخابات پرداخته و از پیام های پنهان آن ابراز نگرانی می کردند و این البته همان کاری بود که هنگام ارائه گزارش های البراعی هم صورت می پذیرفت؛ «خوشحالی در بیرون، نگرانی در درون.»
● اصلاح طلبان چرا خوشحالند
گروه های اصلاح طلب که در انتخابات مجلس شورای اسلامی تحت عنوان یاران خاتمی وارد رقابت با اصولگرایان شدند بسیار خوشحالند که با وجود ردصلاحیت چهره های ارشد و شناخته شده خود توانستند ۳۵ نماینده را در مرحله اول راهی مجلس شورای اسلامی کنند و در ۲۸ کرسی نیز در دور دوم به رقابت بپردازند. این در حالی است که ائتلاف اصلاح طلبان جز در شهر تهران برای کل کشور ۱۰۲ کاندیدا معرفی کرده بود و به علت ردصلاحیت های گسترده از امکان معرفی کاندیدا در ۱۵۸ کرسی محروم مانده بود. نکته دیگر اینکه ۱۰۲ کاندیدای معرفی شده هم چهره های اصلی مطرح اصلاح طلب نبودند و این کاندیدا ها به رغم دارا بودن تفکر اصلاح طلبی اما در حوزه انتخابیه چندان شناخته شده نبودند و قدرت رقابت کمتری نسبت به کاندیداهای درجه یک داشتند. به عنوان مثال طبیعی است در صورتی که وزیران دولت اصلاحات، استانداران و فرمانداران دولت خاتمی تایید صلاحیت می شدند به خاطر شناخته شده بودن نزد افکار عمومی، از قدرت رقابت بیشتری برخوردار بودند اما با ردصلاحیت مدیران ارشد دولت اصلاحات، ستاد ائتلاف ناچار به حمایت از چهره های ناشناخته اصلاح طلب شد و همین موضوع قدرت رقابت اصلاح طلبان را به حد محسوسی کاهش داد. اصلاح طلبان همچنین خوشحالند که در انتخابات غیررقابتی و با وجود همه نابرابری ها در عرصه رسانه یی و پشتیبانی، موفقیت ۳۰ درصدی به دست آوردند. نتیجه این انتخابات آنها را امیدوار می سازد که در یک شرایط برابر و در انتخاباتی که بدون ترس از ردصلاحیت برگزار شود و اصلاح طلبان کاندیداهای تایید صلاحیت شده خود را نه در دقیقه نود بلکه از ابتدا بشناسند این امکان را داشته باشند که با تبلیغات مناسب کرسی های زیادی را نصیب خود کنند.
در مجموع اصلاح طلبان خوشحالند که به رغم شرایط نابرابر توانستند تعدادی از کاندیداهای خود را روانه مجلس شورای اسلامی کنند و فراکسیونی قوی تر از مجلس هفتم شکل دهند. با احتساب ۲۰ نماینده مستقلی که تا به حال برای عضویت در فراکسیون اصلاح طلبان مجلس ابراز آمادگی کرده اند و نمایندگانی که در دور دوم به مجلس راه پیدا خواهند کرد از حالا می توان با قاطعیت گفت اصلاح طلبان در مجلس هشتم هم از نظر کیفی و از نظر تعداد قوی تر از اقلیت ۳۰ نفره مجلس هفتم خواهند بود.
● اصلاح طلبان چرا ناراحتند
اصلاح طلبان از این ناراحتند که با وجود پیام های روشن انتخابات مجلس، اما اکثریت کرسی ها همچنان در اختیار اصولگرایان باقی مانده و به این ترتیب اصولگرایان چهار سال دیگر از این امکان برخوردارند که حوزه نظارتی را تعطیل و در قانونگذاری هم اقتدارگرایانه عمل کنند. اصلاح طلبان از این ناراحتند که به رغم امیدواری ها اما نتوانستند فراکسیون اقلیتی همچون مجلس پنجم ایجاد کنند.
از سوی دیگر این انتخابات این پیام را برای آنها داشت که مردم را به صرف لیست اصلاحات یا یاران خاتمی نمی توان به رای دادن ترغیب کرد و باید چهره های شناخته شده را در لیست گذاشت. یعنی این گونه نیست که هر شخصی تنها به خاطر حضور در لیست اصلاحات رای بیاورد، بلکه ویژگی های شخصی هم مهم است. اصلاح طلبان همچنین از این ناراحتند که تعدادشان در مجلس هشتم به اندازه یی نیست که در مناسبات پارلمانی تاثیرگذار نشان دهند.
● اصولگرایان چرا خوشحالند
خوشحالی اصولگرایان وجهی عملگرایانه دارد، یعنی برخلاف اصلاح طلبان که به خودشان امیدواری می دهند با توجه به نتایج کسب شده، در صورت برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه قادر به پیروزی در اکثر کرسی ها خواهند بود، اصولگرایان بی توجه به این اما و اگر ها خوشحالند که سرانجام موفق شدند ۷۰درصد کرسی ها را نصیب خود کنند و یک مجلس اصولگرای دیگر تشکیل دهند. این خوشحالی اصولگرایان البته در روز ۲۵ اسفند (روز اعلام نتایج اکثر حوزه ها) حاصل نیامد، این خوشحالی زمانی شکل گرفت که با ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان همه فهمیدند در بسیاری از کرسی ها رقابت میان اصولگرایان شکل گرفته و در نتیجه نهایی انتخابات هر اتفاقی بیفتد و هر که برنده شود اصولگرایان می تواند ادعا کنند که موفقیت به دست آورده اند.
اصولگرایان خوشحالند که چنان اکثریتی هم به دست آورده اند که امکان آبستراکسیون از حریف گرفته شده و با وجود کاهش قوا نسبت به مجلس هفتم همچنان از چنان قدرتی برخوردار هستند که کمیسیون های تخصصی را نصیب خود کنند و ریاستش را به دست بیاورند. اصولگرایان کاری به این ندارند که اگر تعداد بیشتری از اصلاح طلبان تایید صلاحیت می شدند چه اتفاقی می افتاد. آنها فقط خوشحالند که مجلس هشتم رنگ و بویی اصولگرایانه دارد و دست شان برای تصویب مصوبات اصولگرایانه باز است. اصولگرایان خوشحالند که با وجود همه پنالتی های گرفته نشده برای حریف و اخراج های گسترده از سوی داور مسابقه، اما با دست پر گام به مجلس هشتم می گذارند.
● اصولگرایان چرا ناراحتند
ناراحتی های اصولگرایان دو جنبه تفسیری و عملی دارد. اصولگرایان از بعد عملی ناراحتند از اینکه فراکسیون شان نسبت به مجلس هفتم ضعیف تر شده و انسجام و قدرت سابق را ندارد. آنها ناراحتند از اینکه نه تنها تعدادشان نسبت به مجلس هفتم کمتر شده بلکه یکدستی شان هم نسبت به مجلس هفتم کمتر است و از هم اکنون باید انتظار کشید تا اختلافات و انشقاق ها در درون مجلس سر باز کند. درست است که ۷۰ درصد مجلس در دست اصولگرایان قرار گرفته اما نباید فراموش کرد که از ۲۹۰ کرسی مجلس تنها ۸۵ نفر آنها را (غیر از تهران) افرادی تشکیل می دهند که جبهه متحد اصولگرایان از آنها حمایت کرده است. این آمار نشان می دهد که اصولگرایان حاضر در مجلس جمع متفاوتی را تشکیل می دهند که احتمالاً بر سر موضوعات بسیاری در مجلس به اختلاف خواهند خورد. بزرگ ترین ناراحتی از این جهت نصیب محمدرضا باهنر خواهد شد. او را می توان مغموم ترین اصولگرای این انتخابات نامید چرا که با نتایج به دست آمده در این انتخابات او در مجلس هشتم دیگر جایگاه سابق خود را نداشته و باید فکر و خیال حرف شنوی نمایندگان را از سرش بیرون کند.
از سوی دیگر با حضور علی لاریجانی در مجلس از نقش یکه تاز باهنر و حدادعادل در مجلس کاسته شده و از این پس این دو ناچارند در مناسبات مجلس با گشاده دستی بیشتری عمل کرده و سهم مناسبی در اختیار لاریجانی و همفکرانش قرار دهند. به همین خاطر است که مجلس هشتم یکدستی مجلس هفتم را نداشته و از هم اکنون قابل پیش بینی است که دردسرهای زیادی برای اصولگرایان ایجاد کند. به عنوان مثال در شرایطی که ائتلاف فراگیر اصولگرایان اعلام کرده از ریاست لاریجانی در مجلس حمایت می کند و به دنبال کنار گذاشتن باهنر از هیات رئیسه مجلس هست، این چالش برای اصولگرایان از هم اکنون متصور است که در جدال ریاست چه هزینه هایی پدید بیاید و چه فردی ناکام شود و ریشه این ناکامی چه تبعاتی به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر بزرگان اصولگرا و عقلای این جناح با وجود همه شادی ها که در ملاء عام سر می دهند، در محافل دوستانه خود قطعاً به این می اندیشند که اگر انتخابات آزادانه بود و اصلاح طلبان با کاندیداهای اصلی خود در انتخابات حضور داشتند و از امکانات تبلیغی مناسبی هم بهره می بردند، نتیجه غیر از این می شد و دیگر امکانش نبود تا سرمستانه از پیروزی هفتاد درصدی سخن گفت. همین نکته زنگ خطری برای اصولگرایان است که بزرگان این جناح به منظور حفظ روحیه در اردوگاه خودی و کمرنگ نشدن پیروزی انتخاباتی شان ترجیح می دهند از کنار آن عبور کنند و به روی خودشان نیاورند.
به همین خاطر است که سرها را از پنجره بیرون برده اند و پرچم شادی تکان می دهند و از پیروزی قاطع اصولگرایان در انتخابات سخن می گویند. در سوی مقابل هم اگر کسی ظاهر اصلاح طلبان را ببیند گمان شکست به خاطرش خطور نمی کند، چون اصلاح طلبان هم هرگز ظاهر شکست خورده به خود نگرفته اند و سرشان را بالا گرفته و مسرورند از اینکه بازی حریف را به هم زده اند.
اما به راستی غریو شادی کدام اردوگاه را باید باور کرد؟
سجاد سالک
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید