جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


پرهیز از فلسفه بافی و مغلطه گویی


پرهیز از فلسفه بافی و مغلطه گویی
در بروشور نمایش دو یادداشت از نویسنده و کارگردان به چشم می‌خورد.
یادداشت نویسنده بدین قرار است؛ من به‌دنبال لحظات صاعقه‌آسا هستم، لحظاتی که به ما می‌گویند دنیا به‌طور یقین قابل پیش‌بینی نیست و هنوز مکان‌هایی وجود دارد که در آنها واقعیت درهایش را به رویمان نبسته و محبوسمان نکرده است.
اما از آنجایی که نمایش «تئاتر بی‌حیوان» بر اساس نشانه‌ها و نمادها ساختار خود را شکل بخشیده است، اشاره هم می‌کنیم به پیرس نویسنده و نظریه‌پرداز آمریکایی از بانیان علم نشانه‌ها و تقسیم‌بندی آنان.
۱) نشانه‌های شمایلی که به شباهت نشانه با موضوع تاکید دارند، مانند تصویری از کسی یا چیزی، ماکت یک ساختمان و...
۲) نشانه‌های نمایه‌ای که بر نسبتی وجودی و برونی دلالت دارند، مثل ساعت که نشانه زمان است، ردپا به نشانه گذر، نم خاک به نشانه بارش باران و تب و لرز به‌عنوان نشانه بیماری.
۳) نشانه‌های نمادینی که بر قراردادهایی نشانه‌شناسی استوار هستند و دلالت آن بر مبنای یک قانون یا قرارداد بنا شده است، مانند زبان، نت‌های موسیقی، علائم راهنمایی و رانندگی و...
اما بد نیست به برداشت کارگردان نمایش هم اشاره‌ای داشته باشیم.
مکاری طی یادداشتی که در بروشور نمایش قلمی کرده، این‌چنین می‌گوید: در این اجرا سعی شده است اضطراب و پرسش‌های زمانه خویش را انعکاس دهیم که از یاس و شرایط ناگوار سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم منتج می‌شود که در شاکله ۴ اپیزود تماشاگر با دلهره و نگرانی‌های زمان خود روبه‌رو می‌شود، انسانی که در عصر حاضر زندگی می‌کند با شک و تردیدهایی دست به گریبان است که دیگر نمایش‌های اولیه و سنتی قادر به بازگونمودن آن نیست. ما با تصویرکردن این احساس ناامنی و اضطراب حاکم بر دنیای مدرن سعی بر بازتابی از واقعیات انسان
مدرن داریم.
در این نمایش، ساختار و مکالمات گاهی چنان غیرمنطقی هستند که به یاوه‌گویی می‌گرایند...
نگارنده با گفته‌های کارگردان توافق نظر دارد. اگرچه متن نمایش تئاتر بی‌حیوان قصد ارائه یک شاهکار را ندارد و قرار نیست با نگارش چنین متنی، دنیا را عوض کند و اصولا چنین ادعایی را هم ندارد، اما به مشکلات و معضلات انسان‌ها می‌پردازد که به آشفتگی و پریشانی روحی و روانی دچار گشته‌اند و آگاهانه خود را به نسیان می‌سپارند تا بلکه بتوانند برای مدت زمانی در آرامش و تخیلات خویش چند صباحی را بدین منوال سپری کنند.
کارگردان نمایش «تئاتر بی‌حیوان» با استفاده از طراحی خوب صحنه و بازیگران توانمندی چون سیامک صفری و کوروش نریمانی که هر دو به عنوان نویسنده و کارگردان نقطه عطف این نمایش به شمار می‌آیند از نکات برجسته نمایش هستند و به جرات می‌توان گفت نمایش «تئاتر بی‌حیوان» به لحاظ متن فاقد جذابیت است و تنها توسط بازیگران حرفه‌ای و محبوب می‌تواند از سقوط نجات پیدا کند. بازیگرانی که توسط مکاری برای این متن براساس هوشمندی کارگردان گزینش شده‌اند.
«تئاتر بی‌حیوان» یک نمایش زبانی است و سیامک صفری با توانمندی خاص و استفاده از قدرت بیانی و حرکات طنازانه‌ای که کافی است در صحنه حرکت کند تا تماشاگر را به وجد بیاورد به موفقیت نمایش کمک کرده است وگرنه متن به تنهایی و به غیر از این تیم، موفق نیست. البته ترجمه خانم حائری هم تاثیرگذار است.
در هر چهار اپیزود میز بیلیارد که در عمق صحنه قرار گرفته است حکم یک عنصر اساسی را ایفا می‌کند که تمام بازیگران در طول یک ساعت اجرا اکثریت نقش‌آفرینی خود را یا روی میز و یا اطراف آن خلق می‌کنند.
میز بیلیارد یکی از نشانه‌هایی است که می‌تواند نماد امپریالیستی و جهان نفتی باشد. در نمایش تئاتر بی‌حیوان هر چهار اپیزود به گونه‌ای با این میز به هم متصل می‌شوند بدون اینکه به لحاظ ساختار محتوایی و داستانی با همدیگر ارتباطی داشته باشند.
فضای صحنه و طراحی لباس شخصیت‌های نمایش ترکیبی از رنگ‌ها همگون سپید و سیاه است که این نماد نشانه‌های جامعه را به خوبی به تصویر می‌کشد. فقط کافی است از دنیای صور و خیال به عالم واقعی گام بگذاریم تا با این شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنیم.
روی هم رفته نمایش «تئاتر بی‌حیوان» بدون پناه بردن به فلسفه بافی و مغلطه‌گویی با ساختاری دراماتیک و خلق شخصیت‌های معمولی تئاتری متفکرانه و اندیشه نگر به نظر می‌آید با طنز شیرین کلامی. در پایان ناگفته نماند که ورود کوروش نریمانی به عرصه بازیگری بعد از چندین سال دوری از بازیگری را به فال نیک می‌گیریم و به گروه تئاتر سکوت خسته نباشید می‌گویم.
محسن فاضلی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید