پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آن روی سکه انتخابات در آمریکا


آن روی سکه انتخابات در آمریکا
در فرایند پیچیده انتخابات حزب دمکرات در آمریکا، برای هر ایالت یک سهمی را در نظر می گیرند که مجموع این سهم ها یا همان «دلگیت ها» در سطح کشور رقمی بیش از چهار هزار سهم می شود. نامزدهای هر حزب در ایالت ها با یکدیگر در حقیقت برای کسب این سهام رقابت می کنند و نامزد پیروز براساس سهمی که آن ایالت دارد می تواند نماینده گردهمایی بزرگ حزبی باشد که نامزد حزب در مرحله دوم انتخابات چهار مرحله ای آمریکا، با رای ایالت ها برگزیده می شود. به عبارتی هر نامزد حزب دمکرات باید دو هزار و ۲۵سهم در آن گردهمایی بزرگ حزب داشته باشد تا به عنوان نامزد حزب انتخاب شود. به طور نمونه اوباما با پیروزی در انتخابات ویرجینیا ۸۳سهم این ایالت را از آن خود کرد. پیروزی در واشنگتن نیز در گردهمایی حزبی دمکراتها ۱۵ سهم و برد در مریلند نیز ۷۰سهم ارزش دارد. به گزارش ایرنا اگر دلگیت ها نتوانند نامزد حزب را مشخص کنند آن وقت سوپر دلگیت ها وارد عمل می شود که البته این سوپردلگیت ها براساس پیروزی نامزدها در ایالتها شکل نگرفته اند بلکه بیش از ۷۰۰شخصیت ارشد حزب یعنی سناتورها،فرمانداران، وکلا و... را شامل می شوند که براساس سلیقه شخصی رای می دهند. چنانچه کار به سوپر دلگیت ها بکشد آن وقت است که کلینتون و به عبارتی خانواده کلینتون ها با توجه به سلطه عملا ۲۰ساله خود روی حزب دمکرات، می توانند نامزدی حزب دمکرات در انتخابات سراسری را برای اوباما یعنی این آمریکایی آفریقایی تبار، به یک آرزو تبدیل کنند.
گردهمایی حزب دمکرات در مرداد ماه و در کلورادو برگزار می شود. اما در اردوگاه جمهوریخواهان وضعیت تقریبا روشنتر است چرا که مک کین تاکنون سهم زیادی را از آن خود کرده و مایک هاکبی رقیب او بسیار عقب است و پیروزیهای آتی نمی تواند این عقب ماندگی را جبران کند. مک کین برای اینکه بتواند در گردهمایی سراسری حزب در اوایل سپتامبر در میناپولیس، قاطعانه وارد مرحله بعدی شود باید یکهزار و ۱۹۱سهم را از آن خود کند. اما همانطور که گفته شد رای مردم در انتخابات آمریکا به طور مستقیم در انتخاب یا رد یک نامزد اثرگذار نیست و در نهایت این دلگیت ها و سوپر دلگیت ها هستند که می توانند آراء اعضای هر حزب و مستقل ها را تفسیر و بر اساس آن بگویند کدام نامزد شایسته است تا رهبری یک حزب را در کارزار با رقیب حزب مخالف برعهده گیرد. نکته مهمتر اینکه اعضایی که تحت عنوان دلگیت یا سهم پس از هر پیروزی راهی گردهمایی سراسری حزب می شوند، قانونا ملزم نیستند به نامزدی که با پیروزی خود در یک ایالت، آنها را راهی این گردهمایی کرده، رای دهند و می توانند با درنظرگرفتن مصلحتهای حزبی و حتی گاهی منافع شخصی،رای خود را به نفع رقیب شکست خورده به صندوق ها بریزند. در چنین شرایطی بدون تردید، داشتن توان مالی هر نامزد می تواند شانس او را دوچندان کند، اگر رقابت میان کلینتون و اوباما با همین نتیجه ادامه یابد، شاید آن موقع برای یافتن نامزد نهایی حزب دمکرات باید دید کدامیک پولدارتر هستند، کلینتون و یا اوباما. این موضوع پس از آن روشنتر می شود که بدانیم طی همین چند ماه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیش از یک میلیارد دلار برای تبلیغات خود هزینه کرده اند و این ارقام از ثروت شخصی افراد و یا کمک دهندگان مالی کنونی و سهم خواهان آینده، تأمین شده است. اما، این تنها مرحله نخست بازی با رای مردم آمریکا است و بازی اساسی تر مرحله آخر و پس از انتخابات سراسری است. طبق قوانین به اصطلاح انتخابات آزاد آمریکا، برخلاف آنچه که تصور می شود، رئیس جمهوری با رای مستقیم مردم انتخاب نمی شود. مردم در هر ایالت در انتخابات سراسری شرکت می کنند و به یک نامزد رای می دهند.
هر ایالت نیز طبق قوانین انتخاباتی آمریکا دارای سهم مشخص در یک کنوانسیون ملی انتخابات با نفرات کوچکتر هستند که در مجموع متشکل از ۵۳۸ سهم یا همان «کارت الکترال» است. یک ایالت آمریکا ممکن است ۵۵سهم و یک ایالت هم ممکن است سه سهم داشته باشد. نامزد برنده در یک ایالت، سهم آن ایالت در آن کنوانسیون ملی انتخابات را از آن خود می کند و دیگر توجه نمی شود که رقیب ممکن است حتی با یک رای شکست خورده باشد. پس از برگزاری انتخابات، هر نامزد در حقیقت با توجه به پیروزیهای خود در ایالتها سهمی دریافت کرده است که پس از محاسبه، آن نامزدی که حداقل ۲۷۰سهم یا کارت الکترال را از آن خود کرده، به عنوان رئیس جمهوری معرفی می شود و دیگر توجه نمی شود که وی چه میزان رای کسب کرده است.
به همین دلیل است که گاهی اوقات، نامزد شکست خورده در آمریکا هزاران رای بیشتر از رقیب پیروز کسب کرده اما شمار کارتهای الکترال او کمتر بوده و در نتیجه به عنوان نامزد پیروز معرفی نمی شود. «جورج بوش» در انتخابات سال ۲۰۰۰میلادی در حالی به عنوان رئیس جمهوری آمریکا معرفی شد که ۵۰۰هزار رای کمتر از «ال گور» رقیب دمکرات خود داشت. مردم هم در چنین سیستم به اصطلاح لیبرال آمریکایی، هیچ اعتراضی نمی توانند بکنند و تنها اعتراض آنها فقط می تواند عدم شرکت در انتخابات باشد و به همین دلیل است که معمولاً در انتخابات آمریکا با وجود اینکه فضا را در تبلیغات انتخاباتی کاملا سیاه و سفید می کنند تا مشارکت مردم را افزایش دهند، اما در نهایت میزان مشارکت با توجه به واجدین رای، اندک است. اما شرکت نکردن مردم نیز نمی تواند این سیستم را اصلاح کند چرا که یک سقفی برای میزان شرکت کنندگان در یک ایالت در نظر نگرفته اند که به طور نمونه اگر شمار رای دهندگان یک ایالت به آن میزان نرسید، آن انتخابات از مشروعیت بیافتد. به عبارتی اگر در یک ایالت فقط یکصد نفر نیز در انتخابات شرکت کنند، سهم آن ایالت به نامزدی داده می شود که شمار بیشتری از همین یکصد رای را بدست آورده باشد. نکته مهم این است که دولت آمریکا با داشتن چنین انتخاباتی که فقط شکلی دارد، مدعی ناعادلانه بودن انتخابات در دیگر کشورهایی است که در عمده آنها دستکم شمار بیشتری نامزد با دیدگاههای متفاوت می توانند به عنوان نامزد انتخابات وارد کارزار انتخاباتی شوند و از همه مهمتر اینکه رئیس دولت در این کشورها با رای مستقیم رای دهندگان انتخاب می شود.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید