شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آفرینش در آیین هندو به روایت منوسمرتی


آفرینش در آیین هندو به روایت منوسمرتی
تکثّر و تنوّع متون مقدّس و اصلی هندو فراوان است و تقریبا در بیشتر آنها مسئله آفرینش طرح شده است. این نوشتار بر آن است تا آفرینش در آیین هندو را از منظر «منوسمرتی»، که یکی از منابع اصلی آیین هندوست، ارائه دهد.
کتاب طرحی کامل از آفرینش، ترتّب و ترتیب آفرینش موجودات، نقش هر یک در آفرینش و ربط و نسبت هر یک از آنها را با وجود قائم بذات و دیگر موجودات ارائه می‏دهد. این طرح نمودار درخت وارونه‏ای است که ریشه و تنه درخت در بالا و شاخه‏های آن به سمت پایین‏اند، چرا که ریشه اصلی از دلِ خود، شاخه و شاخه‏های فرعی بیرون می‏دهد، و آنها هم هر یک به‏نوبه خود چنین می‏کنند؛ این حرکت نوعی تنزل است یعنی آن ذات مطلق خود را در برهما فرومی‏کاهد و او را مأمور امر آفرینش می‏کند، از این‏رو پس از انهدام هر دوره بازسازی و آفرینش مجدّد از برهما و به دست او آغاز می‏شود.
در یک تقسیم‏بندی کلی متون هندویی را به دو بخش تقسیم کرده‏اند:
۱) شروتی(۲)ها، به معنای شنیده‏شده، متون الهامی یا مقدس
۲) سمرتی(۳)ها، به معنای به‏یادآمده، متون غیرالهامی یا سُنت.
وده(۴)ها، اوپه‏نیشد(۵)ها، براهمنه(۶)ها و آرنیکه(۷)ها از جمله متون شروتی، مقدس، هستند و شاستره(۸)ها، سو«تره(۹)ها، پورانه(۱۰)ها و حماسه‏های مهابهارته(۱۱) و رامایانه(۱۲) در شمار متون سمرتی قرار می‏گیرند.
شاستره عنوانی است کلی که بر قواعد و احکام یا مجموعه قوانین پس از دوره وده اطلاق می‏شود. (۱۳) درمه‏شاستره(۱۴) شاخه‏ای از این عنوان کلی است که قواعد، احکام و قوانین درمه را بیان می‏کند، از مهم‏ترین درمه‏شاستره‏ها می‏توان منوسمرتی یا قوانین منو(۱۵) را نام برد.
هر چند منوسمرتی از جمله قانون‏نامه‏هاست و در نگاه نخست کتابی فقهی ـ حقوقی به نظر می‏آید اما جای‏جای کتاب از نکات اخلاقی و حکمی پُر است و حتی بخش اعظم فصل اول از فصول دوازده‏گانه کتاب، به مبحث آفرینش اختصاص یافته که در این نوشتار قسمت‏هایی از آن ترجمه و در اختیار قرار گرفته است؛ متن اصلی کتاب به زبان سنسکریت است و تاکنون چندین ترجمه انگلیسی از آن منتشر شده است.
یکی از ترجمه‏های انگلیسی این اثر در مجموعه گرانسنگ متون مقدس شرق(۱۶) به سرپرستی ماکس موولر(۱۷) و ترجمه بووهلر(۱۸) آمده است. ترجمه حاضر از روی این نسخه بوده و البته در موارد متعدد و به ویژه مواردی که احتیاج به دقت نظر بیشتر داشته، به ترجمه‏های دیگر از جمله "The Ordinances of Manu" و تفسیر ده‏جلدی معتبر و مهم مدهاتیتهی به نام "Manu Smrti with the Manubhasya of MedhaÎtithi" و نیز در مواردی به ترجمه عربی کتاب به نام منوسمرتی کتاب الهندوس المقدس ترجمه احسان حقی مراجعه کرده و بهره برده‏ام.
ذکر این نکته ضروری است که متون مقدس و اصلی آیین هندو نیز همانند دیگر عناصر و مؤلفه‏ها و نیز مذاهب آن بسیار متنوّع و متکثّر است. مبحث آفرینش نیز روایتی واحد و یگانه ندارد و به حسب متون مختلف و اندیشه‏های طرح‏شده در آنها متفاوت است، چنان‏که ریگ‏وده آفرینش عالَم را به سه صورت تصویر می‏کند.
۱) همچون سازه‏ای از چوب که نجاری الوهی و اسطوره‏ای، تْوَشْتَر(۱۹) آن را از عناصر ازلی می‏تراشد و به کمک صنعتگران اساطیری، رْبْهوها، (۲۰) سر هم می‏کند؛
۲) همچون تناسل و توالد که در آن چیزی از چیز دیگر زاده می‏شود، در این نظریه ویشوه‏کرمه(۲۱) به‏مثابه پدر همه موجودات مطرح است؛
۳) به‏مثابه قربانی جهانی که از اجزای آن، اجزای جهان ساخته می‏شود؛ البته ریگ‏وده این سه را با هم جمع می‏کند و از جمع دو یا سه روایت از آفرینش در کنار هم، احساس ناسازگاری نمی‏کند. (۲۲)
در اندیشه اوپه‏نیشدی، برهمنْ جوهر هستی است که جهان را از خود پدید می‏آورد، او هم علّت فاعلی عالم و هم علّت مادی آن است. و در آموزه‏های گی‏تا(۲۳) مادّه یا هیولای عالم، پرکریتی، (۲۴) به‏مثابه زهدانی است که خدا همچون پدر کیهانی تخمه موجودات را در آن می‏نهد تا به صورت‏های مختلف درآیند.
گویا منوسمرتی در پی جمع میان این روایت‏هاست و مسئله را به گونه‏ای طرح کرده و به پیش می‏برد که نه تنها با روایت‏های متون دیگر تعارض ندارد، بلکه با چینشی واضح و شفاف تا حدودی هر یک از روایت‏ها را تبیین می‏کند؛ بر ماست تا هر بخش از روایت منوسمرتی را با یکی از روایت‏ها تطبیق دهیم. به نظر نگارنده می‏توان تمام روایت‏های آفرینش هندو را در منوسمرتی و در کنار هم یافت، امید آنکه این تحقیق در آینده تحقق پذیرد.
مطالب داخل پرانتز ( ) افزوده‏های مترجم انگلیسی به متن و مطالب داخل کروشه [] افزوده‏های مترجم فارسی به متن می‏باشد، و سخن آخر اینکه متن به صورت فقرات پشت سر هم آمده و عنوان‏گذاری از سوی راقم این سطور انجام شده است.
● فصل اول: آفرینش
▪ پرسش فرزانگان
۱) فرزانگان بزرگ به مَنو(۲۵) که با خاطری جمع نشسته بود، تقرب یافتند، و او را نیایشی سزاوار کرده، چنین گفتند:
۲) ای یگانه الاهی! لطف فرما دقیق و به شیوه‏ای مناسب، قوانین دینی هر یک از طبقات (چهارگانه اصلی، ورنه(۲۶)) و طبقات میانی(۲۷) را بر ما بنما.
۳) زیرا خدایا! تنها تویی آگاه‏ترین به مقصود، (یعنی) آن آیین‏ها و معرفت نفس که در قالب این احکام کامل مربوط به وجود قائم به ذات(۲۸) (سْوَیَمبْهوو، (۲۹) آموزش داده‏شده)، و ناشناختنی و دست‏نایافتنی است.
▪ پاسخ مَنو
۴) او که قدرتش را حدّ و اندازه نیست، چون این گونه از سوی بزرگ فرزانگان عالی‏جاه موردپرسش قرارگرفت، آنان‏را به‏شایستگی حرمت نهاد وپاسخ‏فرمود، «گوش فرا دهید!»
▪ منشأ عالم
۵) این (عالم) به هیئت سیاهی، غیر قابل رؤیت، فاقد نشانه‏های خاص، دست نایافتنی با عقل، ناشناختنی، گویی مستغرق در خواب عمیق بود.
۶) آنگاه وجود قائم به ذات الاهی (سْوَیَمْبْهوو که خود)نامحسوس [است]، امّا (همه) اینها، عناصر اصلی و بقیه، را محسوس می‏سازد با قدرت (خلاّق) و مقاومت‏ناپذیر ظاهر گشت، [و] آن سیاهی را زدود.
۷) اوکه (تنها) بااندام‏درون می‏توانش درک‏کرد، اوکه لطیفْ غیرقابل‏تشخیص وازلی‏است، اوکه درک ناشدنی و دربرگیرنده همه مخلوقات است، [به [(اراده) خویش جلوه کرد.
▪ آفرینش آب
۸) او که میل داشت انواع مختلف موجودات را از جسم خود بیافریند، در ابتدا با یک تأمل، آب را آفرید و تخم خود را درون آن جای داد.
▪ زایش برهما
۹) آن (تخم) تخمی طلایی شد، به لحاظ درخشندگی بسان خورشید؛ خود او در مقام برهما، (۳۰) پدر و بنیان‏گذار کلِّ عالم، از آن (تخم) زاده شد.
۱۰) آب‏ها را ناراه(۳۱) می‏نامند (زیرا) آب‏ها در واقع مولود نَرَه(۳۲)اند؛ از آن جهت که آب نخستین منزلگاه (اینه(۳۳)) او بود، لذا او را ناراینه(۳۴) نامیده‏اند.
▪ ماهیت برهما
۱۱) از آن علّت (نخست)، که غیر قابل تشخیص، ابدی و واقع و ناواقع است، آن شخص (پوروشه)(۳۵) متولد شد که در این جهان به برهما مشهور است.
۱۲) آن شخص الوهی، (۳۶) یک‏سال تمام بر روی آن تخم خوابید، آنگاه خودِ او (تنها) با قوه مفکّره خویش آن [تخم] را به دو نیم تقسیم کرد.
▪ آفرینش آسمان و زمین
۱۳) و او از آن دو نیمه، آسمان و زمین را شکل داد [و] در بین آنها عالم میانی، [یعنی [جهات هشتگانه افق، و جایگاه ابدی آب‏ها را [قرار داد].
▪ آفرینش جهان از تنزلات مَهَت(۳۷)
۱۴) او همچنین از خویشتن خویش (آتمنه(۳۸)) عقل را بیرون کشید که هم واقع و هم ناواقع است، وبه‏همین‏صورت ازعقل انانیّت‏را که کارکردخود ـ آگاهی‏دارد (و) متفرعن (است).
▪ آفرینش خدایان
۱۵) به علاوه آن یگانه اعظم، نفس و همه (مخلوقات) پوشیده به کیفیات سه‏گانه و پنج اندامی را که شناسه‏های حسی را درک می‏کنند، با نظم [خاص [خودشان [بیرون کشید].
۱۶) او پس از چسباندن اجزای بسیار کوچک، حتی آن شش که قدرت لایتناهی دارند به اجزای خود، همه موجودات را آفرید.
۱۷) به دلیل اینکه آن شش (نوع) اجزای بسیار کوچک، که کالبد (مخلوقات) را شکل می‏دهند، وارد (آ ـ شری(۳۹)) این (مخلوقات) می‏شوند، بنابراین این خردمندان کالبد او را شَریره(۴۰) (جسم) می‏نامند.
۱۸) آن عناصر مهم همراه با کارکردشان وارد می‏شوند و عقل به واسطه خود از کالبد همه موجودات [و] آن یگانه فناناپذیر جدا می‏شود.
۱۹) و این (جهان) از اجزای جسمانی بسیار کوچکِ این هفت پوروشه بسیار نیرومند بیرون جهید، فانی از جاودانه.
۲۰) در میان آنها هر (عنصر) بعدی، ویژگی عنصر قبلی را به دست می‏آورد، و (در این زنجیره) هر یک از آنها جایگاهی اشغال می‏کنند، حتی گفته‏اند صفات بسیار زیادی را دارا خواهند بود. (۴۱)
۲۱) اما در آغازْ او نام‏ها، اعمال و احوالی را بر طبق کلمات وده، برای همه (موجودات مخلوق) تعیین کرد.
۲۲) او، خداوند، همچنین طبقه خدایان ـ آنان که از نعمت حیات برخوردارند و سرشتشان فعّال است ـ را آفرید؛ و [نیز] طبقه نامحسوس سادهیه‏ها(۴۲) و قربانی ابدی را.
▪ آفرینش وده‏ها
۲۳) امّا او برای اجرای صحیح قربانی از آتش، (۴۳) باد(۴۴) و خورشید(۴۵) وده(۴۶) جاودانه سه گانه به نام‏های ریک، یجوس و سامن(۴۷) را بیرون کشید.
۲۴) زمان و تقسیم‏بندی‏های آن، ماه‏های قمری و افلاک، رودها، اقیانوس‏ها، کوه‏ها، دشت‏ها، زمین ناهموار،
۲۵) زهدپیشگی، قوه ناطقه، رضا، میل و غضب [و] تمام این مخلوقات را او به همین صورت آفرید، چون علاقه‏مند بود به این موجودات هستی بخشد.
▪ تمایز میان فضیلت و رذیلت
۲۶) بعلاوه، برای تمایز میان اعمال، او شایستگی را از ناشایستگی جدا ساخت و باعث شد مخلوقات به جفت‏ها(ی متضاد) نظیر تألّم و رضا مبتلا باشند.
۲۷) و با اجزای بسیار کوچک فانی از پنج (عنصر) که ذکر شد، کل این (جهان) به ترتیبی خاص شکل می‏گیرد.
۲۸) اما خداوند در آغاز برای هر (نوع موجود) روشی را معین کرد، در آفرینش‏های بعدی تنها همان روش به‏طور ناخواسته برگزیده شده است.
۲۹) هر آنچه را در آفرینش (نخست) به هر یک از موجودات تخصیص داد [اعم از [ضرر یا فایده، مهربانی یا بی‏رحمی، فضیلت یا گناه، صدق یا کذب، آنها پس از [آفرینش [ناخواسته [نیز] به آن [موجودات] چسبیدند.
۳۰) همان‏گونه که در تغییر فصول سال، هر فصل پذیرای علائم خاص خود است، موجودات مادی هم (در زندگی جدید)، مسیر اعمال معین خود را (از سر می‏گیرند).
▪ آفرینش طبقه براهمنه‏ها و دیگر طبقات
۳۱) و برای پیشرفت عوالم، او براهمنه‏ها، کشتریه‏ها، ویشیه‏ها و شوودره‏ها را از دهان، بازوان، ران‏ها و پاهای خود آفرید.
▪ آفرینش مذکر و مونث
۳۲) با تقسیم‏بدن خود، خداوندْ نیم‏مذکر ونیم‏مونث شد؛ او باآن (مونث) ویراج(۴۸) را آفرید.
▪ آفرینش مَنو
۳۳) و ای مقدّس‏ترین در میان دوبار زاده‏شدگان!(۴۹) بدانید که من(۵۰) آفریدگار کلّ این (جهان)ام که آن ویراج مذکر با اجرای ریاضت، خودش [مرا [آفرید.
▪ آفرینش فرزانگان
۳۴) پس من، در حالی که شوق آفرینش موجودات را داشتم، ریاضت‏های بسیار شاق به‏جا آوردم، و (با این کار) ده فرزانه عالی‏جاه، خدایان موجودات مخلوق را آفریدم،
۳۵) مَری‏کی، (۵۱) اتری، (۵۲) اتگیراس، (۵۳) پولَستیه، (۵۴) پولَه، (۵۵) کْرَتو، (۵۶) پرَکِتَس، (۵۷) وشیشتهه، (۵۸) بهریگو، (۵۹) و نارَده. (۶۰)
۳۶) آنان هفت مَنوی دیگر را که دارای هوش و ذکاوت بسیار بودند، خدایان و طبقات خدایان و فرزانگان عالی‏جاه دارای قدرت بی‏حدوحصر، آفریدند،
▪ آفرینش موجودات نیمه‏الوهی
۳۷) یَکشه(۶۱)ها (خادمان کوبره، (۶۲) دیوان معروف به) راکْشَسه(۶۳)ها و پیشاکه(۶۴)ها، گَندهَروه(۶۵)ها (یا نوازندگان خدایان)، اسوره(۶۶)ها، (خدا ـ مارها معروف به) ناگه(۶۷)ها و سَرپه(۶۸)ها، (خدا ـ پرندگان معروف به) سوپَرنه(۶۹)ها و طبقات متعدد ارواح، [را آفریدند]،
▪ آفرینش ابرها و غیره
۳۸) آذرخش، رعد و برق و ابرها، رنگین‏کمان‏های ناقص (رُهیته)(۷۰) و کامل، شهاب‏ها، صداهای فوقِ طبیعی، ستارگان دنباله‏دار، و انواع گوناگون نورهای آسمانی [را آفریدند]،
▪ آفرینش پرندگان و حیوانات
۳۹) (اسب‏سانان) کینَّره(۷۱)ها، میمون‏ها، ماهیان، انواع گوناگون پرندگان، گاو، گوزن، انسان، و حیوانات گوشت‏خوارِ دارای دو ردیف دندان [را آفریدند]،
▪ آفرینش حشرات، خزندگان و جمادات
۴۰) کرم‏ها و سوسک‏های بزرگ و کوچک، پروانه‏ها، شپش‏ها، مگس‏ها، حشرات، جمیع حشرات گزنده و نیش‏زننده، و انواع مختلف اشیای ثابت [را آفریدند]،
۴۱) بدین‏سان کلِّ این (موجودات)، ثابت و غیرثابت، به دست آن افراد عالی‏جاه از طریق ریاضت و به فرمان من، [و] (هر موجود) بر اساس (نتایج) اعمال خود، آفریده شد.
۴۲) و هر عمل مقرّر (مربوط) به (هر یک از) مخلوقات روی زمین، و نیز شیوه تولّدشان را دقیقا به شما اعلام می‏کنم.
▪ آفرینش بچه‏زایان، تخم‏گذاران، و گیاهان
۴۳) گاو، گوزن، حیوانات گوشتخوار دارای دو ردیف دندان، راکشسهها، پیشاکهها، و انسان از رحم، زاده می‏شوند.
۴۴) پرندگان، مارها، سوسمارها، ماهیان، لاک‏پشت‏ها، نیز (حیوانات) آبزی و خاکزیِ مشابه، از تخم تولّد می‏یابند.
۴۵) حشرات گزنده و نیش‏زننده، شپش‏ها، مگس‏ها، حشرات و همه (موجودات) دیگر از این دست که در گرما تولیدمثل می‏کنند، از رطوبت شدید بیرون می‏جهند.
۴۶) تمام گیاهان از طریق بذر یا قلمه تکثیر می‏شوند، [و] از جوانه رشد می‏کنند؛ گیاهان یک‏ساله (آنهایی هستند) که گل و میوه بسیار می‏دهند، [و [پس از رسیدن میوه‏شان نابود می‏شوند؛
▪ گونه‏های مختلف گیاهان
۴۷) (آن درختانی) که بدون گل میوه می‏دهند وَنَس‏پَتی، (۷۲) (نجیبان بیابان)، نامیده می‏شوند؛ اما آنهایی که هم گل و هم میوه می‏دهند وریْکشه(۷۳) خوانده می‏شوند.
۴۸۰ و گیاهان گوناگون با ساقه‏های بسیار، از یک یا چند ریشه رشد می‏کنند، [و [گونه‏های مختلف علف، گیاهان بالارونده و خزنده همگی از بذر یا از جوانه سربرمی‏آورند.
۴۹) این (گیاهان) که تَمس(۷۴) متعددالشکل، نتیجه اعمالشان (در زندگی‏های قبلی)، آنها را احاطه کرده است، دارای آگاهی درونی و تجربه لذّت و درد هستند.
۵۰) اوضاع (گیاهان) در این چرخه همواره ترسناک و دائم‏التغییر زندگی و مرگ که موجودات آفریده شده در معرضِ آن‏اند، [این‏چنین] توضیح داده می‏شود که آغاز آن با (آغاز) برهماست و پایان آن با (پایان) این (موجودات غیرمتحرکی که اخیرا ذکر شد).
▪ غیب شدن برهما
۵۱) وقتی او که قدرتش درک ناشدنی است، بدان سان جهان را و مرا آفرید، در حالی که به‏طور مکرر یک دوره را به وسیله دوره دیگر فرو می‏خورد، در خود غیب شد.
۵۲) وقتی که آن یگانه الوهی برخیزد آنگاه این عالم به حرکت در می‏آید؛ وقتی که او به آرامی می‏آرمد آنگاه این عالم به خواب فرو می‏رود.
۵۳) و وقتی که او در خواب آرام است، موجودات مادی که سرشتشان فعل است از اعمال خویش دست می‏کشند و نفس بی عمل می‏شود.
▪ انحلال عظیم
۵۴) وقتی آنان همه به یکباره در آن نفس کبیر منحل شوند، آنگاه او که نفس همه موجودات است، فارغ از هر دغدغه و مشغله‏ای به آرامی به خواب می‏رود. (۷۵)
▪ خروج روح فردی
۵۵) وقتی که این (روح) وارد ظلمت شده است، (۷۶) برای مدت زمانی طولانی با اندام‏های (حسی) متحد می‏ماند، امّا کارکرد خود را به اجرا نمی‏گذارد؛ سپس کالبد جسمانی را ترک می‏کند.
▪ تناسخ روح فردی
۵۶) آن [روح] در حالی که (فقط) با اجزای بسیار جزئی پوشیده است، وارد بذر سبزی یا تخم‏حیوان‏می‏شود، آنگاه‏متحد(باجسمی‏نیک)، کالبدجسمانی(جدید)ی‏به‏خودمی‏گیرد. (۷۷)
▪ آفرینش امور با بیدار و خواب برهما]
۵۷) بدین سان او، یگانه زوال‏ناپذیر، با بیداری و خواب (متناوب) [خود]، پیوسته کلّ این (مخلوقات) متحرک و ثابت(۷۸) را احیا و معدوم می‏کند. (۷۹)
▪ منشأ قانون
۵۸) و او چون این قانون‏نامه‏های (قانون قدسی(۸۰)) را سروده بود، خود او آنها را بر طبق قاعده(۸۱)، در آغاز تنها به من آموخت؛ سپس من (آنها را) به مَری‏کی و دیگر فرزانگان (آموختم).
▪ توصیه به آموزش از بْهریگو
۵۹) این بْهریگو این قانون نامه‏ها را کاملاً برای تو قرائت می‏کند؛ زیرا آن فرزانه، کلیّت آن [قانون [را از من آموخت.
▪ آغاز سخن بْهریگو
۶۰) سپس بْهریگو آن فرزانه بزرگ، چون مَنو آنسان بدو خطاب کرد، (۸۲) با [احساس [رضایت در عمق وجود خود، با تمام فرزانگان سخن آغاز کرد، [و گفت] گوش فرادهید!(۸۳)
▪ مَنْوَنْتَره و هفت منو
۶۱) شش عالی‏جاه دیگر، منوهای بسیار قدرتمند، به نسل این منو، زاده آن قائم بذات (سِوَیَمبْهو) که به‏طور مکرر موجودات خلق شده را آفریده است، تعلق دارند،
۶۲) (آنان عبارت‏اند از: ) سِوارُکیشه، (۸۴) اوتَّمی، (۸۵) تامَسه، (۸۶) ریوَته، (۸۷) کاک‏شوشه، (۸۸) صاحب شکوه بسیار، و پسر ویوَسْوَت. (۸۹)
۶۳) سوایَمبهووَه(۹۰) که در میان این هفت منوی جلیلْ نخستین آنان است، کلّ این (مخلوقات) متحرک و غیرمتحرک را آفرید، و در طی دوره‏ای (که به او اختصاص دارد) آنها را محافظت کرد.
[فقرات ۶۴ تا ۷۴ به مبحث ادوار جهانی و نام‏گذاری دوره‏های جهان اختصاص دارد، لذا ارتباط مستقیم با آفرینش ندارد و در اینجا نیامده است].
▪ برهما عقل را می‏آفریند و آن را در آفرینش به کار می‏برد
۶۴) در پایان آن روز و شب، او که خواب بود برمی‏خیزد و پس از بیداری، عقل(۹۱) را که هم واقع و هم ناواقع است، می‏آفریند.
▪ گرایش عقل به آفرینش و آفرینش اتر
۶۵) عقل که به واسطه شوق برهما وادار به آفرینش شده بود، از طریق تغییر خویش به عمل آفرینش دست زد و از اینجا اتر(۹۲) پدید آمد. آنان اعلام می‏دارند که صوت کیفیت بعدی است. (۹۳)
▪ آفرینش باد
۶۶) و با تغییر خود، از اترْ باد نیرومند، پاک، ناقل تمام رایحه‏ها را بیرون می‏ریزد؛ آن را دارای صفت لامسه می‏دانند.
▪ آفرینش نور
۶۷) پس با تغییر خود، از بادْ نور درخشان منبعث می‏شود که پرتو می‏افکند و تاریکی را می‏زداید؛ آن را دارای صفت رنگ اعلام می‏کنند.
▪ آفرینش آب
۶۸) و با تغییر خود، از نورْ آب (به وجود می‏آید) که دارای صفت طعم است، از آبْ زمین که صفت بویایی دارد. در آغاز آفرینش چنین است.
▪ مَنْوَنتره
۶۹) دوره پیش‏گفته خدایان، (یا) دوازده هزار (سالِ آنان)، که در هفتاد و یک ضرب می‏شد (دوره‏ای را می‏سازند که) در اینجا دوره یک مَنو (مَنونَتره(۹۴))نامیده می‏شود.
▪ منَونتره‏ها بی‏شمارند
۷۰) منونَتره‏ها، [یعنی] آفرینش‏ها و انهدام‏های (این جهان) بی‏شمارند؛ به عبارتی برهما بارها و بارها این عمل را تکرار می‏کند.
نویسنده: محمدصادق - ابوطالبی
منبع: فصل نامه - هفت آسمان - شماره ۲۴
کتاب‏نامه
۱. Sacred Books of The East, The Laws of Manu, tr. by Bühler, Georg, ed by Müller, Max, Curzon Press, ۲۰۰۱.
۲. The Ordinances of Manu, tr. by Hopkins, Munshiram Manoharlal, New Delhi, ۱۹۹۵.
۳. Manusmrti: with the "ManubhaÎsya of MedhaÎtithi", Motilal BanarsidaÎss, Delhi, ۱۹۹۹.
۴. A Dictionary of Hinduism, Stutley, Margaret and Stutley, James, Routledge & K. Paul, ۱۹۸۵.
۵. The Cosmology of the Regveda, Cosmo Publications, ۱۹۹۹.
۶. A Sanskit - English Dictionary, Monier - Williams, Oxford, ۱۹۹۸.
پی نوشتها:
۱ مشخصات کتاب‏شناختی این اثر از این قرار است:
The Laws of Manu in "Sacred Books of the East", tr. by Bühler, Georg, ed by Müller, Max, Curzon, ۲۰۰۱.
۲. Sruti
۳. Smrti
۴. Veda
۵. Upanisad
۶. BraÎhmana
۷. AÎranyaka
۸. SaÎstra
۹. SuÎtra
۱۰. Puraha
۱۱. MahaÎbhaÎrata
۱۲. RaÎmaÎyaÎna
۱۳. A Dictionary of Hinduism, Margaret and James Stutley.
۱۴. Dharmasastra
۱۵. The Laws of Manu
۱۶. Sacred Books of the East
۱۷. Max Muller
۱۸. Buhler
۱۹. TvasÊtar
۲۰. Rbhus
۲۱. VisÊvakarma
۲۲. Wallis H. W. , The Cosmology of the Rig Veda, Cosmo Publications, India, ۱۹۹۹.
۲۳. GiÎtaÎ
۲۴. Prakriti
۲۵. Manu.
۲۶. Varna
۲۷. منظور از طبقات میانی طبقات ممزوج است یعنی کسانی که به واسطه تعلق پدر به یک طبقه و مادر به طبقه دیگر، می‏توان آنها را از دو طبقه دانست. بحث طبقات ممزوج (mixed Castes) در فصل دهم کتاب به تفصیل آمده است.
۲۸. Self-existent
۲۹. SvayambhuË
۳۰. با توجه به محتوای متن که او را خالق می‏داند، عنوان برهما (BrhmaÎ) صحیح است. مترجم انگلیسی در ای‏جای ترجمه از واژه برهمن (Brhman)که در اصطلاح هندویی اشاره به ذات مطلق دارد استفاده کرده است. ترجمه‏های دیگر واژه برهما را به کار برده‏اند و ما نیز از این پس برهما را به کار می‏بریم مگر اینکه محتوای متن نشان‏دهنده عنوان برهمن باشد.
۳۱. NaÎraÎh
۳۲. Nara به معنای مرد، نرینه.
۳۳. ayana
۳۴. NaÎraÎyana؛ اشاره دارد به فقره نهم همین فصل.
۳۵. purus¨a، در انگلیسی معادل‏هایی نظیر male، man، mankind برای پوروشه به کار می‏برند، به نظر می‏رسد در اینجا معادل فارسیِ شخص، مناسب‏ترین باشد زیرا ناظر به شخصی بودن اوست.
۳۶. منظور برهماست.
۳۷. Mahat
۳۸. AÎtmana
۳۹. AÎ - Sri
۴۰. Sarira
۴۱. این عبارت اشاره دارد به این آموزه که عنصر نخست، اتر، تنها یک صفت دارد آن هم صوت؛ دومین عنصر، باد، دو صفت دارد صوت و لمس‏پذیری؛ سومین عنصر، آتش یا نور، سه صفت دارد، الی آخر.
۴۲. SaËdhya، طبقه وجودهای آسمانی نیمه الوهی. (A Dictionary of Hinduism)
۴۳. Agni، اگنی در سنسکریت به معنای آتش است و طبق بند فوق یکی از وجودهای نیمه الوهی است. مترجم کتاب واژه fireرا به جای Agniآورده است امّا در برخی ترجمه‏ها اگنی آمده است.
۴۴. مترجم انگلیسی واژه wind را معادل VaËyu (وایو)ی سنسکریت که به معنای باد است و در سنّت هندویی یکی از وجودهای نیمه الوهی است، قرار داده است.
۴۵. مترجم انگلیسی معادل sun را برای Ravi (رَوی) برگزیده است؛ رَوی در سنسکریت به معنای جنبه یا صورتی خاص از خورشید است، گاه به معنای مطلق خورشید یا خدای ـ خورشید نیز می‏آید. (Sanskrit-English Dictionary)
۴۶. Veda، آوانویسی صحیح این واژه «وده» است که در ترجمه‏های فارسی بیشتر آن را ودا آوانویسی می‏کند.
۴۷. Rik، Yagus، Saman؛ همان ریگ (= رگ)، یجور و سامه وده هستند.
۴۸. ViraÎg، ترجمه‏های دیگر آن را ViraÎjضبط کرده‏اند.
۴۹. Twice-born (دوبار زاده‏شدگان) در سنّت هندویی به سه طبقه نخست از طبقات چهارگانه اطلاق می‏شود و مقدّس‏ترین و برترین در میان آن سه براهمنه‏ها هستند.
۵۰. منظور مَنو(Manu) است.
۵۱. MariÎki؛ ضبط دیگر آن MariÎci (مَری‏چی) می‏باشد، مری‏چی در متون ودایی به معنای جزئی از نور آمده است و در متون غیر ودایی به نام پَرجاپَتی (parjaËpati) است که او را یکی از گونه‏های زیر می‏انگارند:
ـ پسر سوَیَمبهو (برهما)؛
ـ یکی از هفت رشی (rÊsi) بزرگ؛
ـ نخستین پرجاپتی از ده پرجاپتی یا مخلوقات رده دوم؛
ـ و پدر کشیپه (kas¨yapa)؛
در این متن مراد گونه سوم است.
۵۲. Atri
۵۳. Angiras
۵۴. Pulastya
۵۵. Pulaha
۵۶. Kratu
۵۷. Praketas
۵۸. VasÙisÙtha
۵۹. Bhrigu، در متون ودایی او را پسر ورونه، یا ایندره، یا پرجاپتی می‏دانند. (A Dictionary of Hinduism)
۶۰. NaÎrada
۶۱. Yaksa
۶۲. Kubera
۶۳. RaÎksasa
۶۴. PisaÎka
۶۵. Gandharava
۶۶. Asura
۶۷. NaÎga
۶۸. Sarpa
۶۹. Suparna
۷۰. Rohita
۷۱. Kinnara
۷۲. Vanaspati
۷۳. Vriksa
۷۴. tamas، یکی از گونه‏های سه‏گانه؛ در فرضیه گونه [guna]های سه‏گانه عالم ماده، سَتوه[sattva] کیفیت روشنایی، رَجَس [rajas]کیفیت حرکت و فعالیت، تَمس کیفیت تاریکی است؛ لذا مترجم در ترجمه انگلیسی از تعبیر Darknes استفاده کرده است.
۷۵. در مورد این فقره به لحاظ محتوا و مفهوم، تفاسیر و برداشت‏های متفاوتی شده است. که مجال ذکر آنها در اینجا نیست، امّا به لحاظ ساختارعبارت، مفسرشهیرمدهاتیتی می‏گوید: باید جای جمله پایه و پیرو را عوض کرد که دراین صورت با قسمت اخیر فقره پنجاه و دو نیز سازگاری دارد (مدهاتیتی ج ۳ ص ۹۶)، براساس این نظریه ترجمه بند چنین می‏باشد: آنگاه او که نفس همه موجودات است فارغ از هر مسئولیت و مشغولیت به آرامی می‏آرمد، آنان به یکباره در آن نفس بزرگ مستغرق می‏شوند.
۷۶. این فقره اتفاقاتی را که برای روح فردی [شخصی] (Individual) پس از مواجهه با مرگ رخ می‏دهد، بیان می‏کند.
۷۷. روح پس از مرگ بدن مادی و مفارقت از آن که در فقره پنجاه و پنج بیان شد، در حالی که مجموعه عوامل هشتگانه اولیه تشکیل‏دهنده بدن آن را احاطه کرده‏اند، وارد بذر یک نبات یا نطفه یک حیوان می‏شود و کالبد جسمانی جدیدی متناسب با آن عناصر هشتگانه شکل می‏یابد. اویدیا(avidyaÎ)، بودهی (Buddhi)، کرمه(Karma)، بهووته(bhuËta)، ایندْریه (Indriya)، مَنَس(manas)، واسَنا(VaÎsanaÎ)، و وایو (VaËyu) هشت عنصر مذکور هستند.
۷۸. منظور از مخلوقات متحرک جانوران و مراد از مخلوقات ثابت، نباتات است. (مدهاتیتهی ج ۳، ص ۱۰۱)
۷۹. این فقره جمع بندی فقرات پیشین است.
۸۰. مترجم به‏جای دهرمه (dharma) معادل قانون قدسی (sacred law) را نهاده است، در ترجمه‏های دیگر دهرمه آمده است.
۸۱. با دقت و از روی توجه.
۸۲. در واقع این عبارت اشاره دارد به فقره پنجاه و نه و منظور این است «چون مَنو به فرزانگان گفت من قانون را به بهریگو آموخته‏ام و او نیز تمام آن را برای تو می‏خواند»، سپس بْهریگو نیز با خرسندی وظیفه خود را که همانا قرائت قانون است، آغاز کرد.
۸۳. این فقره پایان بخش مقدماتی است که خاستگاه حقیقی این قانون را بیان می‏کند و از این پس متن اصلی رساله از زبان بْهریگو و در پاسخ به پرسش فرزانگان (بندهای ۱ تا ۳) خواهد آمد. (مدهاتیتهی، ج ۳ ص ۱۴)
۸۴. SvaÎrokisa
۸۵. Auttami
۸۶. TaÎmasa
۸۷. Raivata
۸۸. KaÎksusa
۸۹. Vivasvat
۹۰. SvaÎyambhuva
۹۱. Mind، مترجم این واژه را معادل واژه مَنَس (manas) سنسکریت که به معنای قوه عاقله و دانستگی است نهاده است.
۹۲. ether، مترجم این‏واژه‏را معادل‏واژه آکاشه (aËkaÎsÊa) سنسکریت به‏کاربرده است؛ درتوضیح آکاشه آورده‏اند: فراگیر درهمه، فضا، تهی بودن، و گویند آکاشه لطیف‏ترین عنصر از عناصر پنجگانه و در راس آنها است. (A Dictionary of Hinduism)
۹۳. از ظاهر عبارت چنین بر می‏آید که صوت کیفیتی جدا از اتر است که بعداً از آن سخن خواهد گفت، لکن طبق ترجمه هاپکینز منظور این است که این فضا همان چیزی است که دانشمندان برای آن کیفیت صوت قایل هستند.
(The ordinances of Manu, pp. ۱۰-۱۱)
۹۴. Manvantrah.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید