پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


هنر موسیقی شنیدن


هنر موسیقی شنیدن
اگر بخواهیم یک ساختمان را برسی کنیم نسبت به نوع مشاهده ممکن است چند نوع قضاوت بشود . اگر خیلی سطحی بیک ساختمان نگاه کنیم کافی است از بیرون نمای خوبی داشته باشد در این صورت بلافاصله توجه ما را جلب خواهد کرد . یک آهنگ که دارای نغمه زیبائی است همین حال را دارد زیرا ملودی بیش از هر چیز شنونده را جلب میکند . اما در بررسی دقیقتر باید داخل ساختمان را از حیث ارتباط و ترتیب اطاقها و کیفیت نور مورد توجه قرار دهیم . در اینصورت مانند آنست که به ارتباط اجزا نغمه ها یعنی شکل و فرم موسیقی پی برده باشیم.
در یک بررسی کامل علاوه بر اینها باید به استحکام ساختمان از نظر فنیی و مقاومت مصالح آن توجه کنیم و به بینیم آیا در ساختن آن حساب درست بکار برده شده پی ها بحد کافی مستحکم است برای دیوارها نسبت لازم مصالح صرف شده است یا نه.
و دراین زمینه باید به اطلاع از هارمونی ، کنتر پوان ، و ارکستراسیون موسیقی را مورد مطالعه قرار داد.
در موسیقی سبک ملودیهای زیبا و ضرب قوی و منظم بیش از همه شنونده را جلب میکند. تقریبا تمام باله ها بدون اثلاع کافی از موسیقی ممکن است شنونده را محظوظ کند . با اینهمه نباید به زیبائی آهنگ اکتفا کرد زیرا با وجود سادگی و روانی نغمه غالبا آهنگساز با استفاده از طنین سازهای گوناگون آهنگ را از ترکیب ملودیهای مختلف بوجود میاورد و این نکات معمولا از نظر شنونده عادی دور میماند.
بعضی از آهنگسازان مانند چایکوفسکی ، سن سانس ، بیزه ،گونو ، در آثار خود نغمه های جذاب و حساس بکار برده اند.
بعضی دیگر با اثر هارمونی اصوات ، ایده موسیقی را بوجود می آورند . اغلب آثار بتهوون در این زمینه است. و باز آهنگسارانی هستند که با معمار ی اصوات و حرکت نغمه های مختلف آهنگ ساخته اند. باخ یکی از استادان این مکتب است.
در هر حال شنونده باید به طرز بسط آهنگ نیز توجه داشته باشد و دقت کند که یک نغمه ساده چگونه گسترش میابید.
گسترش آهنگ در هر مکتبی به نوع خاصی صورت میگیرد . با خ با بکار بردن فوگ و کنتر پوان موسیقی را بسط میدهد . در فوگ ملودی بصورت اشکال مختلف در میاید . شنونده ای که باین نوع موسیقی آشنا نباشد بجز چند آهنگ مکرر چیزی نمی شنود در حالی که این اهنگها در هر بار با تغییرات دیگر توام است و دنیائی از هنر در هر گسترش جدید نهفته است در واریاسیونها یک آهنگ ساده بصورتهای مختلف تکرار میشود در هر بار با آنکه ملودی اصلی حفظ شده آهنگ اصلی با آرایش و تزئینات جدید بگوش میرسد.
اگر شنونده فقط به ملودی اصلی توجه داشته باشد از نکات هنری آن غفلت خواهد کرد در حالی که ملودی به تنهائی هیچ اهمیت ندارد.
در واقع سازنده آهنگ با آن ساختمانهای مختلفی میسازد که از دور همه یک نما و شکل دارند اما از نزدیک معلوم میشود که ریزه کاری بنا دارای شیوه های مختلف است . گاهی آهنگساز از تم و نغمه اهنگساز دیگر ی برای واریاسیونهای خود استفادده میکند.
در این مورد نباید تصور کرد این کار نوعی اقتباس است و ارزش اصیل ندارد حقیقت بر خلاف آنست زیرا تمهائی که برای واریاسیون بکار میرود معمولا کوتاه ساده و بی اهمیت است و آهنگساز با انتخاب آن میخواهد قدرت خود را در بسط آهنگ و پروراندن موضوع بیان کند.
چنانکه برامس در واریاسیون روی یک تم هایدن با راخمانینوف در راپسودی روی یک تم پاگانینی اثر ارکستری پیانیستیک بزرگ بوجود آورده اند و تمهای عاریتی ارزش کار آنها را کم نمیکند.

در مکتب کلاسیک بسط آهنگ با قاعده معینی صورت میگرفت اما آهنگسازان کلاسیک تنها حدود قاعده را رعایت میکردند و اغلب از آزادی در نوع گسترش موسیقی برخوردار بودند . واگنر و سایر آهنگسازان کلاسیک تنها حدود قاعده را رعایت میکردند و اغلب از آزادی در نوع گسترش موسیقی برخوردار بودند. واگنر و سایر آهنگسازان مکتب رومانتیک شیوه دیگری در ساختن آهنگ داشتند و آنها برای گسترش نغمه به تغییر حالت و ایجاد افه موسیقی با طنین سازهای مختلف می پرداختند .
آهنگسازان مدرن که غالبا پیرو مکتب های آتاونال یا پولیتونال هستند اصولا به نغمه و ملودی توجهی ندارند و حتی میکوشند که از ساختن نغمه مشخص و هارمونی کلاسیک احتراز کنند . البته شنیدن اینگونه موسیقی با در نظر گرفتن اصول کلاسیک بی نتیجه است. اصولا برای هر نوع موسیقی باید اصول همان مکتب را میزان سنجش قرار داد. در آهنگهائی که برای ساز تنها تصنیف میشود اغلب پیانو با ارکستر با ساز اصلی همراهی میکند . در این مورد باید از فن نوازندگی هر ساز نیز اطلاع کافی داشت.
اجرای بعضی از فواصل صوتی برای بعضی سازها مشکل و برای دسته دیگری از سازها آسان است.بنظر میرسد که هر چه قطعه تندتر نواخته شود اجرای آن مشگلتر است و یا هر آهنگ که پر صداتر به گوش برسد جالب تر است در حالیکه اجرای قطعات آهسته و کم صدا نیز با زبر دستی و فهم بسیار باید نواخته شود و گاهی بمراتب از اجرای قطعات تند مشکلتر است.
شنونده مبتدی غالبا اشتباه میکند و مثلا اجرای آرپژ های تند پیانو را نشانه هنرمندی نوازند می پندارد و اجرای مشکل قسمتهای دیگر از نظر او پنهان می ماند.
موسیقی آواز و اپرا هنوز باندازه کافی در ایران مورد توجه قرار نگرفته است . در موسیقی اپرائی آواز تنها وسیله بیان شعر نیست و اغلب آوازی که خوانده میشود از حیث بیان شعری نامفهوم است.
کلام در واقع وسیله ای برای جلوه هنر آوازی است و نوعی موسیقی را تفسیر میکند. سازنده آهنگ برای هر نوع صدا نکات فنی بسیار مانند کشش صدا ، فواصل مشکل و تریل و پاساژ های تکنیکی آوازی قرار میدهد که اجرای آن برای هر کس مقدور نیست.
در موسیقی مذهبی کمتر به تکنیک آواز توجه میشود اما در عوض آهنگساز به احساس مذهبی بسیار توجه دارد و با انتخاب موسیقی سنگین یا پر هیجان یا دردناک صحنه های نیایش و درد و و رنج و شادی روحانی و استغفار و امثال آنرا با صدای انسان و سازها مطابقت می دهند.
غالبا شنوندگان موسیقی میخواهند به قطعاتی که می پسندند بیشتر گوش بدهند و در نتیجه از درک آهنگهائی که فهم آنها مشکل تر است غفلت میکنند.
این وظیفه دوستداران موسیقی است که به شنوندگان مبتدی یاد آوری کنند بخصوص آن آهنگها را که نا مانوس تشخیص داده اند بیشتر گوش بدهند چه مسلم است که به این طریق بسیار از مشکلات شنیدن با توجه و دقت شنونده آسان میشود.
منبع:
مجله موسیقی اسفند سال پنجاه و دو
تهیه و تنظیم : علی صالحی
اختصاصی guitar۴all
info@guitar۴all.com
منبع : سایت تخصصی گیتار


همچنین مشاهده کنید