سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

شاخصه های کیفیت مسکن مناسب در محلات


شاخصه های کیفیت مسکن مناسب در محلات
● مقدمه
«خانه تنها مکانی است که اولین تجربه های بی واسطه با فضا در انزوا و جمع آوری در آن صورت می گیرد. خلوت با خود، همسر، فرزندان و دیگران، همه و همه بی تعرض غیر در آن ممکن می گردد.»(تادآئو آندو)
[http://note .aruna.ir]
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. لذا مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مناسب است. از این روی باید دانست مسکن مناسب کدام است. مقاله حاضر به بررسی شاخص های کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری می پردازد. در راستای رسیدن به این مهم ابتدا باید دانست مسکن چیست و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری کدام است.
به طور کلی مقوله مسکن دارای مفهوم بسیار گسترده و پیچیده است و از ابعاد گوناگون تشکیل یافته است. از اینرو نمی توان تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نمود. مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی هر خانواده بشمار می آید، که در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد هم چون خواب، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین می شود.
آنچه که لازم به ذکر است این است که مفهوم مسکن علاوه بر ساختار فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد، کل محیط مسکونی را نیز دربرمی گیرد که خود شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهتر زندگی کردن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. [مخبر،۱۳۶۳،ص۱۸]
با توجه به این مفهوم حال باید دانست که جایگاه برنامه ریزی مسکن کدام است.
اکثریت صاحبنظران، برنامه ریزی مسکن را در چهارچوب برنامه ریزی شهری تعریف می کنند، چرا که مسکن همواره به عنوان جزئی اساسی از فضای شهری مطرح بوده و هست. از این رو برنامه ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود که درآن فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تعیین شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه ریزی مسکن موردتوجه قرار می گیرد. ]ملکی،۱۳۸۲،ص۶۲]
● مسکن و ابعاد آن :
« ماده ۲۵ اعلامیه حقوق بشر بند یک ، حق مسکن را چنین بیان می کند:« همه افراد دارای حق بهره مندی از استاندارد مناسب و کافی زیستی، برای سلامت و بهره وری خود و خانواده خود می باشند. این حق شامل : غذا، لباس، مسکن، بهداشت و خدمات درمانی، خدمات اجتماعی ضروری و حق امنیت و حفاظت در برابر بی کاری، بیماری، ناتوانی جسمی، پیری و سایر شرایطی است که دسترسی به زندگی مناسب را خارج از اختیار قرار می دهد.» [www.culture.aruma.ir] با توجه به این بیان می توان چنین بیان داشت که نیاز به مسکن از اساسی ترین نیازهای آدمی است و در واقع آنچه که لزوم وجود مسکن را واجب می نماید نیاز است.
به طور کلی این نیاز به مسکن دو بعد دارد کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند که به بی مسکنی ، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در واقع در بعد کیفی بیشتر به جنبه های کالبدی مسکن توجه می_ شود.[شیعه،۱۳۸۴،ص۶۳]
« به طور کلی،احتیاج زیاد مردم به واحدهای مسکونی، مطالعاتی را به دنبال داشته است که بیشتر ابعاد کمی دارند. ممکن است از عناصر داخلی مسکن صحبت شده باشد، ولی به اینکه چگونه این عناصر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و چگونه در ارتباط با جمعیت استفاده کننده باشند، کمتر توجه شده است. شاید روی خصوصیات دیگری مثل صرفه جویی در مصالح ساختمانی و مانند آن تکیه شده باشد، ولی در حقیقت آنچه که می بایست مورد توجه معماران قرار گیرد، بیشتر جنبه های کیفی مسکن است تا کمیت آن. البته این بدان معنا نیست که کمیت مسکن از اهمیت کمتری برخوردار است، بلکه در برنامه ریزی مسکن می بایست جنبه های کمی و کیفی توأماً مورد مطالعه قرار گیرند.» [شیعه،۱۳۸۵،ص۲۰۸]
● شاخص های کیفیت مسکن
بحث شاخص های مسکن مدت کمی نیست که ذهن متخصصان را به خود اختصاص داده است. به جرأت می توان گفت که شاخص های مسکن کلیدی ترین و مهمترین ابزار در برنامه ریزی مسکن می باشند. از آنجایی که در میان این شاخصه ها، شاخصه های کیفی مسکن از جلمه مواردی است که توجه بسیاری از معماران را به خود اختصاص داده، لذا پرداختن به این مهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارند که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه عوامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند:
۱) شکل مطلوب مسکن
۲) استحکام مسکن
۳) امنیت
۴) ایمنی، راحتی ومیزان دسترسی ساکنین به تسهیلات و خدمات کالبدی محله( آسایش، راحتی وبهداشت)
۵) دسترسی به طبیعت وفضای سبز باز
۶) تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساخت ها) موردنیاز مسکن
۷) همجواری مسکن با کاربری های سازگار
این عوامل هفتگانه از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت وساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساکنان را به سهولت وکارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیاط زندگی پایدار شهری و ساخت وشکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند. [ [www.usc.blogfa.com
▪ شکل مطلوب مسکن
از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است،شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در تأمین این نیاز به عهده دارد. از این رو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب می بایست در این راستا حداقل ۵ عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت .
زمین وچگونگی (وسعت و شکل قطعات)آن تعیین کننده فرم مسکن است. در واقع این شکل زمین است که به معمار خط اصلی را می دهد که چگونه طراحی کند. به بیان واضح تر می توان گفت فرم هر ساختمان تحت تأثیر مستقیم شکل زمین آن ساختمان است. هم چنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است. «به منظور حرکت صحیح عوامل فوق درسه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین مدون موردنیاز است، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسکن و بالا بردن سطح کیفی می شود.» [http://culture.aruna.ir [
▪ استحکام مسکن
از آنجایی که عواملی مانند شیوه طراحی مهندسان و محاسبه و اجرای سازه و رعایت اصول و مسائل فنی نقش تعیین_ کننده ای در تأمین ایستایی و استحکام ساختمان بر عهده دارند لذا می بایست همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتکنیکی، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم، شناسایی گسل های موجود، شیوه مقاوم سازی سازه و مصالح و لزوم تجدیدنظر در آیین نامه ها و مقررات، کاملاً محسوس است. علاوه بر مسائل فوق، با آشنایی مهندسان به تکنیک های مقاوم سازی مدرن و به روز کردن اطلاعات مهندسان، می توان الگوهای مقاوم، ارزان و مناسب طراحی نمود.
▪ امنیت
نیاز به سرپناهی امن از جمله ضروری ترین نیازهای انسانی است. امنیت، در واقع حفاظت از مسکن و وسایل آن در مقابل عوامل مستقیم و غیرمستقیم است که موجب ضرر رساندن به مسکن و در واقع عدم امنیت آن می شود. عوامل مستقیمی که امنیت را به خطر می اندازند شامل دزدی، آتش سوزی و ... هستند. عوامل غیرمستقیم نیز، آلوده کردن آب ، هوا و زمین است. البته در این مقوله می توان از عوامل طبیعی همچون سیل، زلزله، توفان، حرکت ماسه های روان و... نیز نام برد که تمامی این عوامل مخل امنیت مسکن و ساکنان آن است و در واقع بر کیفیت مسکن اثر سوء می گذارد، پس معیار مصونیت در مقابل سوانح طبیعی از دیگر عوامل مطرح است. مقوله دیگری که در امنیت می بایست مورد توجه قرار گیرد، امنیت نحوه تصرف مسکن است. امنیت نحوه تصرف سبب می شود که خانوار ساکن در واحد مسکونی، از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کند و این امر آسایش روانی بیشتری برای آنها ایجاد می کند.که این آسایش روانی هر خانوار خود تآمین کننده آسایش روانی کلی موجود در محلات شهری می باشند. [http://culture.aruna.ir]
▪ ایمنی، راحتی و میزان دسترسی (آسایش، راحتی و بهداشت)
تأمین تسهیلات رفاهی مکمل مسکن در کنار تأمین سرپناه امن و سالم از جمله نیازهای اساسی سکونتی به شمار می_ روند که نقش مهمی در تأمین سلامت و رفاه جسمی دارند. در نظر گرفتن تسهیلات و خدمات مناسب، موجب افزایش سطح ارتقای بهداشت مسکن و در نتیجه سلامتی ساکنان آن می شود. از جمله عوامل مؤثر در این مقوله را می توان درصد برخورداری واحدهای مسکونی از یک، دو و سه اتاق خواب، میزان برخورداری از خدمات اساسی هم چون شبکه برق سراسری، گاز لوله کشی، تسهیلات آشپزخانه، تلفن، کولر، ،نور و روشنایی ،سیستم فاضلاب و ... دانست.[قلی زاده،۱۳۷۸،ص۱]
▪ دسترسی به طبیعت و فضای سبز باز
می توان گفت فضای سبز از مهم ترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار است، باید توجه داشت که افزایش جمعیت نیاز به تأمین فضای سبز عمومی را افزایش می دهد. با همه اهمیتی که فضای سبز مفید در محلات شهری دارد، باید این واقعیت را پذیرفت که اهمیت حیاتی فضای سبز را نباید در رویارویی با دیگر کاربری های حیاتی شهری قرار داد. بطور کلی باید رابطه و تناسبی معقول بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در محلات شهری وجودداشته باشد. فضاهای سبز در زندگی شلوغ، پیچیده و ناآرام شهرها، گویی تنها عنصر آرامش بخش و پالاینده هستند. استفاده از درخت و فضای سبز باید به عنوان جزولاینفک طراحی فضای محلات شهری مورد توجه طراحات قرار گیرد. [http://culture.aruna.ir [
هرگیاه سبز هرچند کوچک، نقش خود را در تلطیف هوا، گرفتن غبار آن، ایجاد آرامش بصری- روانی، رفع آلودگی صوتی، تولید اکسیژن مورد نیاز شهروندان، سایه و ... ایفا می کند. فضای سبز در محلات، منظر محله را بهبود می بخشند، باعث زیبایی محیط می شوند، نقش پالایشی دارند، باعث افزایش رطوبت و کاهش دمای هوا می شوند، سهم مهمی در برآوردند نیازهای تفریحی و تفرجی ساکنان محله دارد و ... بطور کلی استفاده از درخت به خصوص برای بالابردن کیفیت فضاهای کالبدی، مکمل سکونت یا به عبارتی موقعیت نسبی مسکن، می بایست مورد توجه قرار گیرد.
▪ تأسیسات یا زیرساخت های مورد نیاز مسکن
تأسیسات و زیرساخت های شهری، طیف وسیعی از عناصر شهری را که اکثراً احداث شده، ثابت و ساختمانی اند در بر می گیرد. در نگاهی کلی، می توان زیر ساخت های شهری را شامل تمامی، عناصری دانست که تأمین نیازهای مختلف ساکنان محلات شهری را در زمینه های مختلف سکونت، فعالیت، استراحت، فراغت و به طور کلی بالابردن کیفیت زندگی شهری برعهده دارند. به عبارتی، مجموعه فیزیکی موجود و لازمی که کارکردهای مختلف شهری را میسر می سازند و باعث ترکیب و تشکیل فضاهای شهری می شوند، زیر ساخت های شهری نامیده می شوند. [http://culture.aruna.ir [
تأسیسات و زیرساخت های شهری از معیارهای اصلی بررسی و تعریف شهر سالم است. مقوله تأسیسات زیربنایی شهری در رأس مسائل کیفی زندگی قرار دارد و مستقیماً با کیفیت سکونت شهری ارتباط می یابد و مفاهیم متفاوتی همچون سرپناه، خانه و مسکن را پیش می آورد؛ در مقایسه اینها با یکدیگر، فرق سرپناه با خانه مشخص می شود. سرپناه صرفاً انسان را از عوامل طبیعی محافظت می کند، ولی فاقد مشخصات لازم برای تأمین آسایش و پاسخگویی به نیازهای مختلف است. خانه هم از نظر طراحی و هم از نظر فیزیکی می تواند کامل باشد و نیازهای انسان و خانوار را در داخل فضای خود تأمین کند. اما برای اینکه خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایط دیگری هم داشته باشد. در واقع حلقه اتصال خانه به مسکن، تأسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری است؛ یعنی چنانچه شبکه فاضلاب برای محیط مسکونی تأسیس نشود، یا دسترسی خانه به محل کار یا به محل سایر فعالیت های اجتماعی به نحو درست و مطلوب تأمین نشود، باید گفت هنوز معیارهای مسکن و محیط مسکونی تحقق نیافته است، از این رو تأسیسات زیربنایی، تبدیل کننده خانه به مسکن است.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که تأسیسات شهری بخش تعیین کننده ای از کالبد محلات شهری را تشکیل می دهند که زمینه و بستر مناسبی را برای کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلات فراهم ساخته، موجب آسایش و راحتی ساکنان محلات شهر می شوند.
▪ هم جواری با کاربری های سازگار
به طور کلی کاربری هایی که در حوزه نفوذ یکدیگر قرار می گیرند باید از نظر سنخیت و هم خوانی فعالیت با یکدیگر منطبق بوده، موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیت های دیگر نشوند.
عمده ترین تلاش در شهرسازی، باید جداسازی کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در محلات شهری باشد. کاربری هایی که دود، بو، صدا و شلوغی تولید می کنند، باید از کاربری های دیگر، بویژه کاربری مسکونی، فرهنگی و اجتماعی جدا شوند. این جدایی مطلق نیست، بلکه در برخی مواقع می توان با تمهیداتی، اثرات سوء کاربری های مزاحم را محدود کرد. در جدایی فضایی کاربری ها، فاکتورهای هزینه، سود و خودبسندگی نسبی آنها مورد نظر قرار می گیرد. [www.usc.blogfa.com]
البته لازم به ذکر است که جدایی فضایی عملکردها فقط به فعالیت های شخصی نظیر کشتارگاه، چرم سازی و فلز_ کاری اختصاص ندارد. بلکه در مورد کاربری های کوچک مناسب نیز صدق می کند. (در یک محله وجود یک دکه فروش نفت می تواند مورد اعتراض ساکنان آن محله باشد) .
علاوه بر آن ناگفته نماند که عواملی مانند حفظ محرمیت و خلوت و تأسیس واحد هایی مستقل بافضا واتاق کافی برای ساکنین آنهاو ... نیز به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در کیفیت مسکن بر عهده دارند. مصون بودن فضاهای داخلی مسکن از دید بیگانگان موردی است که آسایش خانواده سخت به آن وابسته است. در واقع، مسکن به عنوان محل امن و آرامش خانواده باید به گونه مناسب، از مشرف قرار گرفتن در امان بماندو هم چنین خلوت مسکن از ویژگی‌هایی است که به همراه سایر موارد گفته شده از ضروریات یک محیط مناسب برای زیست انسان به شمار می‌رود. اگر ارتباط انسان با جهان هستی را به روابط چهارگانه ارتباط با محیط‌های طبیعی و مصنوع و جامعه و خویشتن تقسیم کنیم، وجود خلوت در محیط‌زندگی، یکی از مهمترین ویژگی‌های کیفی محیط است که می‌تواند به ایجاد زمینه‌ مناسب ”رابطه انسان با خویش“ بیانجامد. [[www.note.aruna.ir
● تجزیه و تحلیل
همان طور که می دانیم تدوین یک برنامه جامع مسکن نیازمند شناسایی کامل وتجزیه وتحلیل عمیق ابعاد گسترده مسکن و عوامل موثر بر آن است که در این میان، پرداختن به شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی و تشکیل دهنده شالوده اصلی آن را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. با انجام تحقیقات لازم در زمینه شناخت و تجزیه وتحلیل شاخص های مختلف مسکن، می توان میزان کارایی برنامه های مسکن را تا حد چشم گیری افزایش داد.
آنچه که در این میان لازم به ذکر است این است که با وجود آنکه این شاخصه ها هر یک عنصری کلیدی در تعیین کیفیت مسکن هستند و جایگاه خاصی در نظام برنامه ریزی مسکن دارند ، اما وجود هر یک آنها به تنهایی شرطی لازم در جهت ارتقاء سطح کیفی مسکن می باشد و آنچه که وجود این شاخصه ها را به شرطی کافی در بحث کیفیت مسکن تبدیل می کند، لزوم وجود همه آنها در کنار هم است یعنی یکی بدون وجود دیگری عاملی کافی نیست. به عنوان مثال خانه ای که تنها شکلی مناسب دارا باشد اما محاسبات سازه ای برای آن انجام نشده باشد ، خانه ای پوچ و توخالی است و به راحتی فرو می ریزد و یا خانه ای که شکلی مناسب دارد و محاسبات سازه ای برای آن انجام شده اما در محیطی واقع شده که آرامش را مختل می کند یا از نظر دسترسی به فضاهای عمومی دچار مشکل است ، نمی تواند پاسخگوی نیاز انسان باشد. پس می توان چنین تحلیل کرد که هر یک از این شاخصه ها به نوبه خود دارای جایگاه وی‍ژه ای در بحث کیفیت مسکن هستند ،اما تنها در صورتی تجزیه و تحلیل آنها موجب افزایش میزان کارایی برنامه های مسکن می شود که در کنار یکدیگر در نظر گرفته شوند.به بیان دیگر هر یک از این شاخصه ها شرطی لازم در راستای ارتقاء سطح کیفی مسکن هستند و وجود آنها کنار یکدیگر است که شرطی کافی در جهت دستیابی به این مهم را ایجاد می کند.
نکته دیگری که در اینجا قابل بررسی است چگونگی ار تباط این شاخصه ها با مناطق مسکونی است؛ یعنی در واقع چه عواملی را می بایست در راستای بکارگیری این شاخصه ها در پیدایش مسکن در نظر گرفت ،که این موضوع مستقیماً به ویژگی های خاص هر منطقه مسکونی مربوط می شود. به عنوان مثال در اینکه چه تأسیساتی و در چه حد و مقداری در رابطه با مناطق مسکونی مورد نیاز است، می بایست علاوه بر استانداردها و مبانی اصلی تعیین ضابطه ها برمبنای اصلی طراحی و سیستم طرح ریزی محیط از نظر خصوصیات سیمای محله، تراکم های جمعیت و ساختمان، درصد زیر بناها، شیب، مساحت و گستردگی محیط فیزیکی، نقش و عملکرد ناحیه، شبکه راه ها و امثال آنها تأکید نمود.
علاوه بر آن لازم به ذکر است که در یک محله مسکونی می بایست در جایگزینی و سیستم ترکیب بناهای مسکونی همراه با شبکه راه ها و موقیت تأسیسات محله ای ، دقت لازم را نیز به عمل آورد. این مورد در رابطه با درصد جمعیت استفاده کننده، نسبت به هر یک از تأسیسات عمومی و شعاع عملکرد مناسب آنها قرار می گیرد، همین شعاع عملکرد مناسب و میزان استفاده جمعیت است که نسبت به فضاهای مورد احتیاج، در تعیین تعداد انواع تأسیسات و جایگزینی آنها به نحوی که به راحتی در دسترس جمعیت قرار داشته باشند دخالت دارد.
ناگفته نماند از آنجایی که معماری واحد مسکونی پاسخی است به نیازها و ضرورت های اجتماعی، فرهنگی و تطابق بین این دو است که مسکن راتبدیل به محلی برای زندگی و آرامش می کند، لذا نباید تأثیر باورها و سنت های مردم را در ارتقای سطح کیفی مسکن نادیده گرفت.تعیین و تکلیف برای مردم که در چه نوع خانه ای و با چه شیوه معماری سکونت کنند امری است که هم نشدنی است و هم خوشایند نیست.یا تأکید بر اینکه مردم کدام یک از سنت هایشان را حفظ کنند و به کدام بی توجه باشند،شاید از سر نااگاهی باشد. اما به نظر میرسد اگر نتایج ناخواسته این تغییرات بررسی و تفسیر شود و در اختیار متخصصان قرار گیرد،سبب خواهد شد که معماران و طراحان مسکن به اهمیت آداب و باورهای مردمی که خانه را برای آنها طراحی میکنند پی ببرند و ضرورت توجه به آنها را در ساخت مسکن رعایت کنند.
● نتیجه گیری
همان طور که بیان شد مسکن یکی از نیازهای اساسی و اولیه انسان را تشکیل می دهد و این نیاز توجیه کننده اهمیت توجه به مسکن مناسب است. این نیاز در حالت کلی دو بعد دارد؛ کیفی و کمی. بعد کمی به بررسی وجودمسکن و میزان دسترسی به آن می پردازد و بعد کیفی تحلیل کننده ویژگی های کالبدی مسکن است.
از دیدگاه کیفی می توان شاخصه های کیفیت مسکن مناسب را در مقیاس محله به ۷ دسته عمده تقسیم بندی نمود:
۱) شکل مطلوب مسکن
۲) استحکام مسکن
۳) امنیت
۴) ایمنی، راحتی و میزان دسترس ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله (آسایش، راحتی و بهداشت)
۵) دسترسی به طبیعت و فضای سبز باز
۶) تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساخت ها) مورد نیاز مسکن
۷) هم جواری مسکن با کاربری های سازگار
با افزودن خلوت و حفظ محرمیت میتوان این عوامل را مهم ترین شاخصه ها در شکل گیری مسکن مناسب دانست، که در راستای دستیابی به آنها توجه به معماری سنتی و حفظ ارزش های آن در معماری معاصر نیز می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد. در نهایت با در نظر گرفتن این شاخصه ها و تأثیر آنها در بهبود کیفیت مسکن ، می توان مسکن مناسب و بهینه را چنین تعریف کرد ؛ مسکن مناسب عبارت است از فضای سکونتی مناسبی که آسایش، دسترسی مناسب، امنیت، پایداری و دوام سازه ای، روشنایی کافی، تهویه و زیرساخت های اولیه مناسب از قبیل: آبرسانی، بهداشت و آموزش، محیط زیست سالم، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه، هم چنین زمینه رشد و تقویت روابط بین اعضای خانواده (ارتباط افقی) و روابط همسایگی (ارتباط عمودی) را برای ساکنانش فراهم آورد و مهم تر از همه متناسب با توان مالی خانوار باشد. باشد که معماران معاصر و آینده با در نظر گرفتن این ارزشها و بکارگیری هر چه بیشتر آنها، در راستای ارتقاء سطح کیفی مسکن کوشش نمایند تا این ساختمانها بتوانند عاملی درجهت شکل دهی درست و ارتقاء سطح افراد جامعه گردند.
ارایه کننده: یاسمن آراسته
منابع
۱. عزیزی،محمد مهدی(۱۳۸۳)،جایگاه شاخص های مسکن در فرآیند برنامه ریزی مسکن،نشریه هنر های زیبا ،شماره ۱۷،تهران
۲. قلی زاده،علی اکبر(۱۳۷۸)،مسکن و دسترسی نابرابر به منابع ، نشریه نشاط ، ۲۰ تیرماه ، تهران
۳. دهقان، مهدی (۱۳۸۲)، مسکن و ابعاد نظری آن ، مجله مسکن و انقلاب ، شماره ۱۰۱، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ،تهران
۴. بیدهندی، فاطمه (۱۳۸۰) ، مسکن مهمترین نیاز هر خانواده شهری ، نشریه رایزن جوان ، شماره ۲۸ ، تهران
۵. ملکی ، سعید (۱۳۸۲) ، بررسی نقش شاخص های اجتماعی در برنامه ریزی توسعه مسکن(شهر ایلام) ، مجله مسکن و انقلاب ، شماره ۱۰۴ ،بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ، تهران
۶. اهری ، زهرا و دیگران (۱۳۶۷) ، مسکن حداقل ، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و شهرسازی ، تهران
۷. مخبر ، عباس (۱۳۶۳)، ابعاد اجتماعی مسکن، سازمان برنامه و بودجه ، تهران
۸. دلال پور محمدی، محمدرضا (۱۳۷۹) ، برنامه ریزی مسکن ، انتشارات سمت ، تهران
۹. شیعه ، اسماعیل(۱۳۸۴) ، با شهر و منطقه در ایران ، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
۱۰.شیعه، اسماعیل(۱۳۸۵) ، مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری ، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
www.culture.aruna.ir .۱۱
http://culture.aruna.ir/archives
http://culture.aruna.ir/archives/۲۰۰۵/May/۲۷/۲۰۳.php
http://culture.aruna.ir/archives/۲۰۰۵/Aug/۲۵/۳۳۶.php
www.icic.gov.ir .۱۲
http://www.icic.gov.ir/Publication
http://www.icic.gov.ir/Publication/Chekideh/۸۰/۸۰-۱۱/۱.asp
۱۳.http://www.usc.blogfa.com
http://www.usc.blogfa.com/post-۷.aspx
۱۴.http://www.note.aruna.ir
http://note.aruna.ir/archives
منبع : بانک مقالات فارسی


همچنین مشاهده کنید