سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

تکذیب وحیانیت قرآن، تکذیب پیامبر است


تکذیب وحیانیت قرآن، تکذیب پیامبر است
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سوال مرکز پژوهشگاه قرآنی امیرالمومنین (ع) قم، درباره اظهارنظر اخیر مطرح شده درباره قرآن و مسایل مربوط به وحی و حضرت محمد (ص)گفت: تکذیب وحیانیت قرآن، تکذیب پیامبر است.
به گزارش ایکنا، به نقل از دفتر آیت الله مکارم شیرازی، این مرجع تقلید در پاسخ به سوال این افراد گفت: به یقین این گونه سخنان هیچ گونه سازگاری با متون اسلامی به خصوص قرآن مجید ندارد و دانسته یا ندانسته جسارت عظیمی به قرآن و پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) است و قداست قرآن را زیر سوال می برد.
وی افزود: سرچشمه این تفکر انحرافی دو مسئله فرو رفتن در افکار صوفیانه افراطی و تاثیرپذیری از مساله حلول و اتحاد صوفیان است آن گونه که در عبارات بالا و تعبیرات فوق نیز نمایان شده که وجود پیامبر (ص) را
پر از خدا می پندارند و مانند آن و ناتوانی در برابر تفسیر بعضی از آیات قرآن مجید مانند آیات مربوط به هفت آسمان و رجوم الشیاطین و امثال آن و پنداشتن ناسازگاری آن با علوم روز، و این مانند آن است که انسانی که بر اثر نقص اطلاعاتش گوشه دیوار قصر باشکوهی را ناموزون می بیند، برخیزد و بخواهد آن قصر را از بیخ و بن ویران کند.
مکارم شیرازی گفت: مفهوم این سخن که قرآن مجید مستقیما از سوی خدا نیست- العیاذبالله - تکذیب پیامبر (ص) است زیرا در ۱۰ آیه از قرآن مجید می خوانیم: تنزیل من رب العالمین، (سوره واقعه، آیه ۸۸)، تنزیل الکتاب من الله العزیز الحکیم، (زمر ، آیه ۱) و. . .
وی افزود: اگر قرآن جوشیده از درون روح پیامبر (ص) است، چگونه آن را با این صراحت به خداوند متعال نسبت می دهد آیا این تکذیب پیامبر (ص) نیست؟ آیت الله مکارم شیرازی اظهار کرد: در ده ها آیه از قرآن مجید آمده است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم یا قرآن را برای این نازل کردیم که مردم را از ظلمات به سوی نور هدایت کنی، (سوره ابراهیم، آیه ۱)، یا با صراحت دستور می دهد آنچه را بر تو نازل کردیم ابلاغ کن که اگر نکنی رسالت خدا را انجام نداده ای، (سوره مائده، آیه ۶۷) آیا این آیات هرگز با جوشیدن قرآن از درون پیامبر سازگار است، آیا پیامبر خودش به خودش ماموریت می دهد و خودش را تهدید می کند.
وی افزود: در بیش از ۳۰۰ آیه قرآن مجید خطاب به پیامبر (ص) آمده است قل، (بگو)، آیا پیامبر (ص) خودش به خودش می گوید بگو و ماموریت می دهد! یا همه این ها کلام خدا و ماموریت الهی است.
مکارم شیرازی گفت: مختصر تاملی در آیات قرآن جای تردید نمی گذارد، که قرآن می فرماید همه این آیات مستقیما از سوی خداوند بر پیامبر (ص) نازل شده، نه از فکر او جوشیده و نه پیامبر (ص) به منزله یک بلندگوست بلکه روح عظیم او قادر به تحمل دریافت وحی از سوی خداوند بزرگ بوده است.
وی افزود: بارها می شد که نزول وحی تاخیر می افتاد و پیامبر (ص) در فشار دشمنان قرار می گرفت و در انتظار نزول وحی می نشست، از جمله در داستان تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه که قرآن می فرماید: قد نری تقلب وجهک فی السماء. . . ، ما دیدیم پیوسته به سوی آسمان می نگری (و در انتظار وحی الهی هستی، اکنون به تو اعلام می کنیم) ما تو را به سوی قبله ای باز می گردانیم که از آن خشنود شوی (بقره، آیه ۱۴۴)، آیا پیامبر (ص) خودش در انتظار خویش می نشست، یا لایه ای از وجود او منتظر لایه دیگری بود این به طنز شبیه تر است تا به یک واقعیت. آیت الله مکارم شیرازی گفت: در آیه مباهله، خداوند به پیامبر (ص) دستور می دهد که اگر مخالفان در برابر دلایل علمی تو سر تسلیم فرود نیاوردند آنها را دعوت به مباهله کن، (آل عمران، آیه ۶۱)، آیا پیامبر(ص) به خودش دستور مباهله می دهد و از این صریح تر این که گروهی به پیامبر (ص) پیشنهاد کردند که قرآن را تغییر دهد و نکوهش از بت های آنها نکند، آیه نازل شد و فرمود: قل ما یکون لی ان ابدله من تلقاء نفسی ان اتبع الا ما یوحی الی انی اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم، من هرگز نمی توانم از پیش خود قرآن را تغییر دهم، من تنها از وحی که بر من می شود پیروی می کنم، (یونس، آیه ۱۵).
وی افزود: یا باید پیام روشن این آیات را پذیرفت و یا العیاذبالله باید با مشرکان مکه هم صدا شد و گفت: افتری علی الله کذبا، او فقط افترا به خداوند می بندد، (مومنون، آیه ۳۸).
مکارم شیرازی در ادامه به فصاحت قرآن اشاره کرد و گفت: این تعبیر زشت که فصاحت قرآن بر حسب حالات پیامبر (ص) تغییر می کند، یعنی هرگاه روح پیامبر (ص) در اوج باشد قرآن فصیح تر می شود و اگر نباشد، فصاحت کمتر خواهد شد آیا این سخن قداست و الهی بودن قرآن را به کلی زیر سوال نمی برد و در سر حد اشعار شاعران تنزل نمی دهد که گاه ذوق آنها گل می کرد و بهترین اشعار را می سرودند و گاه که چنین نبود اشعار عادی؟! وی افزود: از آن زشت تر این که گفته شود آیات قرآن حتی در مسایلی مربوط به معاد و نعمت های بهشتی رنگ و صبغه عربی داشته است که مفهومش این است که« حور مقصورات فی الخیام» (الرحمن، آیه ۷۲)، واقعیتی ندارد بلکه معلول برداشت پیغمبر (ص) از طرز زندگی قبیله و عشیره او است. آیت الله مکارم شیرازی گفت: با این گونه سخنان چه اعتباری برای قرآن باقی می ماند وچرا بدون آگاهی از قرآن هرچه بر قلم آنها جاری شد می نویسند و به نتایج آن نمی اندیشند. وی افزود: از همه زشت تر و تنفرآمیزتر نسبت خطا دادن به قرآن مجید و پیامبر (ص) در مسایل مربوط به دانش های غیردینی است که گفته شود چون علم پیامبر (ص) در مسایل طبیعی و. . . فراتر از علم زمان خودش نبود بنابراین آیاتی که در آن سخن از این علوم به میان آمده ممکن است آلوده به انواع خطا باشد که با پیشرفت علوم، خلاف آن اثبات شده است. مکارم شیرازی گفت: علمای شیعه تاکید می کنند که معصوم بودن پیامبر (ص) و امامان (ع) از خطا از آغاز عمرشان حتی قبل از نبوت و امامت شروع می شود تا هرگز پایه اعتماد مردم بر اثر دیدن خطا از آنها متزلزل نشود، (ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا).
وی افزود: ما در آیات فراوان مطالبی می بینیم که کاملا فراتر از علوم زمان آن حضرت بوده است، اولا قرآن می گوید: لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید، هیچ امر باطلی نه امروز و نه بعد از آن دامان قرآن را نمی گیرد، (زیرا) از سوی خداوند حکیم و حمید نازل شده است، (فصلت، آیه ۴۲) ثانیا این نکته شایان دقت است که به هنگام نزول قرآن هیات بطلمیوس بر تمام محافل علمی دنیای آن روز حاکم بود و مطالب آن ماه و خورشید را در دل افلاک که مانند طبقات پیاز روی هم قرار داشتند میخ کوب می دانستند و می گفتند افلاک پوست پیازی حرکت می کند، نه ماه و خورشید در حالی که قرآن مجید در آن روز طبق آیه ۴۰ سوره یس، خورشید و ماه را در فضا شناور شمرده و می فرماید: وکل فی فلک یسبحون، این حقیقتی است که بعد از هزار سال برای دانشمندان هیات کشف شد و آن روز کسی از آن خبر نداشت. وی در پایان اظهار کرد: به هر حال لازم است از گفته های خود توبه کرده و عذر تقصیر به پیشگاه خداوند و قرآن بیاورد و برای جبران بکوشد .خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید