جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

معجزه عمل در آموزش و پرورش


معجزه عمل در آموزش و پرورش
امروز می خواهم به عشق صداقت علم و تعلیم و تربیت از شعار و نوشتن فراتر رفته و از عمل و معجزه آن بگویم. عمل و رفتار و کرداری که فقط به خاطر رضایت حق و حقیقت و یکتاپرستی است و چاپلوسی و محافظه کاری در آن راه ندارد عمل و رفتاری که به واسطه آن همه چیز از دل برمی آید و بر دل می نشیند و آرامش و احساس و خیال راحت را به انسانها هدیه می نماید مردم نیز همواره خواهان چنین مسئولین و انسانها و دلهای مهربانند که در عمل آنان ریا و پستی و سهل انگاری و باندبازی و دسته بندی راه ندارد و اعمالشان همچون آینه ای گفتار و سخنان را می تاباند عملی که می تواند منبع خوبی ها و خوشی ها و محبت ها و صداقت ها باشد و هم می تواند به فساد و دربدری و ویرانی ها و بی عاطفی ها و ناصواب ها منجر شود. عمل و معجزه ای که با آن می توان دلها و جهان را به هم وصل کرد و دلهای پریشان را سامان داد و در محیط کار و زندگی و مدارس صلح و دوستی و محبت را کاشت و بالعکس
می توان با همین عمل و رفتار بی تفاوتی ها و بی عدالتی ها و فساد و اعتیاد و... را بر جامعه تحمیل کرد.
از قدیم الایام نیز نقل است با (حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود) بلکه هر وقت غده های بزاقی دهان شیرینی حلوا و معجزه آن را به صورت عمل احساس کردند می توان دم از شیرینی و حلاوت و معجزه آن زد. معجزه و شیرینی و حلاوتی که می تواند منبع و سرچشمه شیرینی ها ، علاقه ها ، محبت ها و دوستی های بیکران شود و شعارها و تفسیرها را بر دلها نشاند و تشنگان را سیراب کند و جامعه و مدارس و کلاس درس و معلم و دانش آموز را سرحال و شاداب نماید.
وقتی به خاطر بقای میز ریاست و منزلت دنیوی با سرنوشت هزاران دانش آموز و آبرو و احترام معلم و افرادی که خود را صادقانه در اختیار آموزش و پرورش قرار می دهند بازی کرده و با توصیه و سفارش از قانون و مقررات دوری جسته و افراد را به واسطه روابط و دوستی شکسته و ضوابط و قانون را زیرپا گرفته و از عدالت و مساوات عدول می نمائیم در حقیقت همان شیرینی عمل و حلواحلوا گفتن را منکر می شویم. منکری که خود به تنهایی می تواند منبع هزاران و میلیونها منکر شده و تیشه به معروف ها و اکسیرها زده و همچون سلولهای سرطانی زمینه ساز بی بندوباری و فساد و بی عدالتی و سهل انگاری شده و دلسوزی و صمیمت و جانفشانی و عشق و علاقه به آینده و دانش آموز و مدرسه را از معلمان ستانده و ریشه پویایی را بخشکاند.
امروز متأسفانه وقتی از مظاهر فساد سخن گفته می شود ذهن مسئولین و مردم سراغ بدحجابی موسیقی های مبتذل و روابط ناسالم دختر و پسر و غیره سوق پیدا می کند و هر موقع از امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان می آید همین موارد در ذهن ها تداعی می گردد مواردی که خود معلول هستند و هر کدام را علت و معلولی به وجود آورده اند. دامنه بیکران مشکلات و معلولهایی که زمانی در اثر بی تفاوتی و سهل انگاری من و شما به وجود آمده و امروز می خواهد تیشه به ریشه هستی و خانواده و صفا و صمیمیت زده و همچون اژدهای قوی هیکل غول آسا می خواهد ارزش ، اعتبار ، عشق ، محبت ، عاطفه و باورهای دینی را در مدارس و کلاس درس ببلعد .الان اگر در جامعه و آموزش و پرورش با تلخی ها درگیریم و از آن می نالیم به خاطر همین بی تفاوتی ها به معجزه عمل و بازی با کلمات و جملات عارفانه و عاشقانه و عادلانه بدون عمل هستیم. «دکارت فرانسوی جمله خوبی دارد: برای آن که بدانیم مردم واقعاً چه فکر می کنند به آنچه می کنند نگاه کن نه به آنچه می گویند» مدیری که برخلاف گفته ها و سخنرانی های شیرین خود در برخورد با فساد و خلاف و خلاف کاری من معلم که با تربیت هزاران دانش آموز سروکار دارم به واسطه توصیه راه مسامحه و محافظه کاری را در پیش می گیرد در حقیقت تیشه به ریشه تعلیم و تربیت می زند. همان مسئولین و زمامدارانی که در دوران خلافت و ولایت کمر مولی امیرالمؤمنین را شکسته و همواره امام اول شیعیان آنان را مروج فساد و منکرات و دوری انسانها از معروف ها و کارهای خیر و پاکدامنی و پرهیزکاری و تقوا می دانستند. نمی دانم فردا در روز قیامت در محضر حق تعالی آن افراد و مسئولینی که در ظاهر از علی و عدالت و تقوا دم می زنند ولی در عمل از عمروعاص بدترند چه جوابی خواهند داد؟ بغض گلوی آدمی را می فشارد وقتی می بیند مسئولی به ظاهر انقلابی که در سایه خون شهدا و انقلاب و امام راحل به مقام رسیده در هفته معلم و تقدیر از دلسوزان فرهنگی عدالت و برابری را مراعات نمی کند عدالتی که وقتی سخن می گویم ملعبه زبان است ولی در عمل از آن غافلیم ؛غفلتی که دود حاصل از آن چشمان فرزندان خودمان را کم سو کرده و بی تفاوتی و بی حرمتی را رونق خواهد داد و عشق به مدرسه و علم و ادب و معرفت جای خود را با ظاهرسازی و سهل انگاری و روزشماری عوض کرده و جامعه را به خاک سیاه خواهد نشاند .وقتی بدون ملاک و معیار در هفته تربیت و روز معلم عده ای از افراد دور حرمی خویش را به مراسم دعوت کرده و بعد از اعتراض مدیران و معلمان دعوت را همگانی می کنیم درحقیقت عدالت و برابری و سخنان عادلانه را منکر می شوم. آیا علی چنین بود که شما در هر لحظه و جلسه به ظاهر از آن یاد می کنید؟! مگر همین علی نبود که دستان برادر نازنین خویش را به خاطر دفاع از عدالت و بیت المال مسلمین در آتش فرو برد. تا کی باید بسان کبک ها سر خود را در برف فرو برد و ادای پرهیزکاران را درآورد. آدمی خجالت می کشد وقتی می شنود آینده ساز کشور و فرهنگ و دانش آموز به نشان اعتراض به بی عدالتی بعضی ها در مراسم گرامی داشت شرکت نمی کند تا شاید بعضی ها پند گیرند و عدالت و مساوات را رعایت نمایند.
در کشوری که حکومتش برپایه فرهنگ ، ارزش ، معنویت ، ایثار و شهادت استوار است از مسئولین انتظار می رود هر کدام الگوی معنوی عدالت ، برابری و صداقت باشند تا انسان ها نیز به واسطه آنان به معنویت و عدالت و امر به معروف و نهی از منکر روی بیاورند. ایستادگی در برابر انحرافات و ظلم ها و پرهیز از گستردن سفره های رنگین و اجتناب از حضور در مجالس رنگارنگ افرادی که بیت المال و هزینه مدارس را بین خود و عوامل تقسیم می کنند می تواند برای رسیدن به مقام معنوی کمک کند. بی تفاوتی به خلاف و خلاف کارانی که سؤالات امتحانی را قبل از اصلاح معلم در اختیار بعضی از دانش آموزان قرار می دهند و تشویق چنین افراد با اضافه تدریس همزمان در شیفت موظفی و بی تفاوتی به افرادی که دهان مدیر مدرسه را در ماه مبارک رمضان خونین کرده و خلاف می کنند و اختصاص بهترین و برترین اضافه تدریس ها به مقربین و تشکیل کلاس درس با ۵ نفر دانش آموز و حیف و میل بیت المال به خاطر حفظ مدیریت بعضی ها و بی تفاوتی به غیربهداشتی بودن مدارس و تهدید جان معصوم دانش آموز توسط میلیون ها میکروب بیماری زا و تذکر به مدیر مدرسه به خاطر دفاع از اموال و عدم تجهیز مدارس افراد دور حرمی را می توان معلول حاکمیت عادات مذموم و قبیله گرایانه و خدای نکرده بده بستان های غیرقابل توجیه در آموزش و پرورش منطقه دانست.
همچون زنبور بی عسل و تنها با شعار نمی توان قلب معلم را تسخیر کرد وقتی سخن می گوییم خود را اصول گرا و اصلاح طلب و انقلابی می نامیم ولی از این امر غافلیم که این مردم را که به وقت ضرورت مانند اقیانوس آرام است و به وقت نیاز و فرمان ولایت طوفانش بزرگتر از سونامی است نمی توان با شعار و به ظاهر علی علی گفتن فریب داد. درد عالمان بی عمل درد امروز و فردا نیست و تجسم عشق عالمان و عاشقان و معرفت عارفان در این جهان مادی همان به اجرا رساندن حکمت عملی است که معشوق اعظم و مبدا اعلی هستی نیز آن را می خواهد و پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک همان مصداق عینی و عینیت بخشیدن به گفته ها و خواسته ها در اجرا و عمل است و معلمی و هدایت قرآنی انسان ها مشروط به تقوا و عمل صالح است (ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین)
آموزش و پرورش سرمایه دانایی یک کشور است و تا زمانی که ناخدایی با تجربه و عادل کشتی تعلیم و تربیت را هدایت نکرده و تحولات را نادیده گرفته و با وجود صدها لیسانسیه مدیریت به فکر ریاست افراد خودی در مدارس بوده و با عادات بد بیعت کرده و همراه و همسایه گروه و دسته خویش هستیم در مدارس از رغبت و پشتکار و جامع کار کردن خبری نخواهد بود. معلم و تولیدکننده سرمایه دانایی کشور وقتی می بیند کسانی تولیت باورهای فرهنگی را برعهده گرفته اند که خود به هیچ وجه صلاحیت علمی و اخلاقی این مهم را ندارند و به واسطه توصیه و روابط و دوستی ضوابط و قانون مقررات زیر پا گرفته می شود علیل و سنکوب می گردد. در سایه همین ضد و نقیض بودن اعمال و گفتار و بی عدالتی هاست که دانش آموز دبیرستانی دوخط تقاضا را نتواند بنویسد و دانش آموز راهنمایی جدول ضرب را نفهمد. تا زمانی که با شعارها کلنجار رفته و از عمل غافلیم و در آموزش و پرورش مدیران مدارس را تا آنجا سالار می دانیم که به گروه و دار و دسته نه نگویند با زخم ها و دردها و سختی ها و بی بند و باری ها دست و پنجه نرم خواهیم کرد، مگر این که با عمل به شعارها و گفته ها و پرهیز از مسئولین ظاهرساز و محافظه کار بستر را برای احیای ارزش های اسلامی و انسانی فراهم نموده و با جان و دل معجزه عمل به حلوا حلوا گفتن ها و شعارها و فضیلت ها را درک نموده و مقدمات آن را در آموزش و پرورش و مدارس هموار سازیم. با تعریف باران نمی توان درختی را سیراب کرد و با کلمات نمی توان پرده از روی اسرار و حقیقت برداشت تا زمانی که تحمل افراد واقعی و وظیفه شناس و مردمی برای بعضی ها در آموزش و پرورش غیرقابل تحمل است و تا موقعی که معجزه عمل به گفته ها و شعارها را درک نکرده و برای رساندن خون تازه به قلب های خسته و شکسته و مرهم شدن بر زخم های غمگین اقدامی صورت نگرفته در مدارس با انسانهای بی تاب و بی حوصله و پر از اضطراب و استرس درگیر خواهیم بود چون عمل مادر و استارت روح و راه نفوذ در فکر و اندیشه انسانهاست و به واسطه آن است که در محیط های آموزشی و کلاس های درس لبخند ، دوستی ، صفا ، صمیمیت ، علم ، ادب و معرفت صادقانه حاضر شده و بی تفاوتی و بی سوادی و
بی بند و باری از کلاس های درس برای همیشه غائب می گردد و درس و تدریس خوب در سایه برخورد خوب و عادلانه حاصل می شود و ملالت و سرخوردگی معلم شعله های عشق را در کلاس درس خاموش می کند.
همواره باید این را فهمیده و با جان و دل درک کنیم که با راه حل های کپسولی و انفجاری نمی توان دانش آموز و معلم تربیت کرد. طبق نظر کارشناسان تعلیم و تربیت تحول بنیادی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند در گرو نگاه عادلانه به معلم و مدیر است با مدیر باندی و گروهی معلم نیز دانش آموز متعصب و متحجر تربیت می کند و همه چیز در مدارس به بطالت و بیهودگی می گذرد . فقط با مادر سالم است که می توان نوزادی سالم به دنیا آورد .هرچقدر هم بعضی ها با غفلت از عمل و معجزه آن عده ای را مانند بادکنکی رنگی باد نمایند و به هوا بفرستند دیر یا زود در سایه بصیرت و حقیقت می ترکد و هم چیز هویدا می گردد چون برای بلندشدن و به اوج رسیدن و پیمودن پله های ترقی و موفقیت نیازمند ریشه های عمیق صداقت، دوستی ، محبت علم ، ادب و ضوابط هستیم. با تفکرات سطحی و باندی و گروهی و رابطه بازی و استخوان بندی ضعیف نمی توان در مقابل تهاجم فرهنگی و بادهای پائیزی دوام آورد و تنها با دوری از ظواهر و شعارهای رنگارنگ و چسبیدن به عمل همچون معلم و مربی دلسوز میتوان در مدارس و آموزش و پرورش معجزه آفرید؛ معجزه ای که مجری طرح های خلاق و دست های مبتکر و اندیشه آفریننده و آینده ای روشن و امیدوار را نوید می دهد به امید آن روز عرایض و مطالب را با تک بیتی از مولانا و ضرب المثل معروف و مشهور انگلیسی به پایان برده و دستان مبارک معلمان دلسوز و پیامبران واقعی را می بوسم.
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
«آنچه که ما نیاز داریم عمل است نه حرف« what we need is deed not word
توکل مشکبار
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید