سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

خلقت و هدف نهایی


خلقت و هدف نهایی
خداوند متعال در سوره انبیاء، آیه ۱۶ می‏فرماید: «و ما خَلَقنا السَّماءَ و الارضَ و ما بَینَهُما لعِبینَ»؛ و آسمان و زمین و آن چه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم.
و در آیه ۸۵ سوره حجر می‏فرماید: «و ما خَلَقنا السّموتِ و الأرضَ و ما بَیْنَهُما إلا بالحَقِّ...»؛ خداوند آسمان و زمین و آن چه را که میان آن دوست، جز به حق نیافرید.
در خلقت و آفرینش، دو هدف می‏توان تصور نمود: نخست هدف متوسط، دوم هدف غایی و عالی. با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم‏السلام) روشن می‏شود که هدف متوسط، خلقت برای عبادت و بندگی خداست؛ این مطلب در همه پدیده‏های عالم ساری و جاری است. خداوند در آیه ۴۴ سوره اسراء، درباره همه اشیاء مادی عالم می‏فرماید: «... و إن ِمن شیٍ‏إلاّ یُسَبِّح بحمدِهِ ولکن لا تَفقهُون تَسبیحَهُم...»؛ همه موجودات تسبیح خدا می‏گویند، اما شما تسبیح آن‏ها را نمی‏فهمید.
و درباره انسان و جن نیز در سوره ذاریات، آیه ۵۶ می‏فرماید: «وَ مَا خَلقتُ الجِنَّ و الإنسَ إلاّ لِیَعبُدُونِ»؛ آفرینش انسان و جن برای بندگی است.
بنابراین از دیدگاه وحی، همه هستی تسبیح گوی ذات او هستند و مشغول عبادت، و عبادت هم هدف متوسط خلقت است.۱
اما هدف عالی و غایی، وصول به مبدأ نور هستی است. یعنی منتهی الیه سیر مخلوقات، اوست: «وَ أَنّ إلی رَبِّکَ المُنْتهی‏»؛۲ انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است.
«إنَّ إلی رَبّکَ الرُّجْعی‏»؛۳ برگشت به سوی خداست.
«إنا لِله و إنا اِلَیه راجِعون»؛۴ که همگی این آیات، غایت سیر را روشن می‏کنند. پس روشن شد که هدف غایی خلقت، به کمال رسیدن همه موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است.
در این جا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد: نخست این که خدای تعالی، فیاض به تمام معنا است، و باران رحمت او بر سر بندگان، همیشه می‏بارد و مانعی هم برای آن نمی‏توان تصور کرد. به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است، پس باید خلق کند؛ چون لازمه ذات او خلاقیت و فیاض بودن است.
دوم این که آیا خدا در آفرینش ذی نفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: منفعت و سود به خلق برمی‏گردد، نه به خالق؛ یعنی خدا ذی نفع نیست، یا به عبارت دیگر، ناقص نیست که با این کار به کمال برسد، بلکه سود به مخلوق برمی‏گردد.
من نکردم خلق تا سودی کنم‏
بلکه تا بر بندگان جودی کنم‏
به دیگر سخن، آفرینش نوعی احسان و فیض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات؛ و چنین آفرینشی حُسن ذاتی دارد؛ و قیام به انجام فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز این که خود فعل زیبا باشد، به چیز دیگر نیاز ندارد. بنابراین اگر کسی سؤال کند که چرا خالق منان دست به چنین کار پسندیده بالذات زده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند که فیاض علی الاطلاق است، با توجه به این که می‏توانست موجودی را خلق کرده و به کمال برساند، اگر چنین نمی‏کرد، جای پرسش داشت که چرا خداوند متعال با این که می‏توانست موجودی را خلق کرده و به کمال برساند، این کار پسندیده را انجام نداده است؟۵
ممکن است این پرسش نیز در ذهن انسان مطرح شود که مگر خداوند نیازمند پرستش بندگان است؟
در پاسخ می‏گوییم: همان طور که می‏دانید، هدف از فعل، در خداوند متعال و انسان‏ها متفاوت است. هدف در افعال انسان عبارت است از: فایده‏ای که هنگام فعل، انسان در نظر می‏گیرد و برای رسیدن به آن تلاش می‏کند. یعنی هدف انسان از فعالیت‏هایش رفع کمبودها و نیازمندی‏های خودش می‏باشد. اما درباره خداوند نمی‏توان گفت که هدف از فعل او تأمین نیازمندی‏ها و رفع نواقص است؛ زیرا خدای متعال به چیزی نیاز ندارد تا برای تأمین آن کاری انجام دهد. او کمال مطلق است و هر کس هر چه دارد و هر بهره‏ای که از هستی داشته باشد، از او گرفته است و در ذات خود فاقد چیزی نیست تا با انجام دادن کاری کامل شود؛ بلکه هدف از افعال خداوند، تناسب با ذات الهی داشتن یا رفع نیاز بندگان است.
عبادت هم جزو اهداف آفرینش است و از اهداف متوسط برای رسیدن به کمال نهایی و غایی می‏باشد و فایده عبادت، تنها عاید بنده می‏شود و او را پرورش داده، از نقص به کمال می‏برد و در عبادتِ بنده هیچ فایده‏ای برای خداوند متصور نیست.
بنابراین، همان طور که اشاره شد، هدف غایی از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهی است و افرادی می‏توانند از این رحمت و فیض الهی استفاده کنند که به نهایت درجه تکامل رسیده باشند. از این رو، اثر تکامل، آرامش در سایه سار رحمت الهی است. خداوند در آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره هود می‏فرماید: «وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفینَ* إلاّ مَن رَحِمَ رَبُّکَ و لِذلِک خَلَقَهم»؛ آنان همواره در اختلافند؛ مگر آن چه پروردگارت رحم کند و برای همین (رحمت) آنان را آفرید.
که این باعث ورود به بهشت و زندگی جاویدان در آن جا می‏شود.۶
چنان که مولای متقیان می‏فرماید: «بی گمان، خدای سبحان دنیا را مقدمه‏ای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم بوته آزمونی شمرده است تا هر آن که را نیکوکارتر است، باز شناسد. این است که ما برای دنیا آفریده نشده‏ایم و مأموریت مان تلاش در جهت آن نیست، بلکه برای آزمایش در دنیا نهاده شده‏ایم.»۷
در پایان، مناسب است به «هدف نهایی» در کارهای انسان نیز اشاره‏ای کنیم:
از ویژگی‏های هدف نهایی این است که هر چه باشد، چون و چرا نمی‏پذیرد. توضیح این که اگر از دانش آموزی بپرسیم: برای چه درس می‏خوانی؟ می‏گوید: برای این که به دانشگاه راه یابم. باز اگر سؤال کنیم: دانشگاه را برای چه می‏خواهی؟ می‏گوید: برای این که دکتر یا مهندس شوم. می‏گوییم: مدرک برای چه می‏خواهی؟ می‏گوید: برای این که فعالیت مثبتی انجام دهم و درآمد خوبی داشته باشم. باز اگر بپرسیم: درآمد خوب را برای چه می‏خواهی؟ می‏گوید: برای این که زندگی آبرومند و مرفهی داشته باشم و سرانجام می‏پرسیم: زندگی مرفه و آبرومند برای چه می‏خواهی؟ در این جا می‏بینیم، لحن سخن او عوض می‏شود و می‏گوید: خوب برای این که زندگی مرفه و آبرومندی داشته باشم. یعنی همان پاسخ سابق را تکرار می‏کند و این پاسخ نهایی او به شمار می‏رود. دلیل آن هم این است که او همواره بر پاسخ پایانی خویش تأکید خواهد کرد.
در این جا هم وقتی گفته می‏شود: هدف از آفرینش چیست؟ می‏گوییم: برای تکامل انسان و دریافت رحمت خدا. اگر پرسیده شود: تکامل و قرب پروردگار برای چه منظوری است؟ می‏گوییم: برای قرب به پروردگار! یعنی این هدف نهایی است و همه چیز را برای تکامل و قرب می‏خواهیم. اما قرب و دریافتِ رحمت، ذاتاً ارزشمند است و ماورای آن خوبی دیگری نیست.۸
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از سایت باشگاه جوانان ایرانی
پی‏نوشت‏ها:
۱- ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۸، ص ۶۱۴ - ۶۱۲.
۲- نجم/ ۴۲.
۳- علق/ ۸.
۴- بقره/ ۱۵۶.
۵- همان، ج ۸، ص ۶۴-۶۰.
۶- ر.ک: آیت‏الله مصباح یزدی، معارف قرآن، ۳-۱، ص ۱۷۹ - ۱۵۵.
۷- عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، (فرهنگ تفصیلی نهج البلاغه)، ج ۱، ص ۷۷.
۸- ر.ک: آیت‏الله مکارم و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۳۹۳.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید