چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

روز شکوه


روز شکوه
دور دوم انتخابات مجلس بیش از هر چیز از این جهت مهم است که می تواند اتفاق مهم ۲۴ اسفند را کامل و پیام آن را هر چه صریح تر کند. مردم ایران در آن روز نشان دادند به خوبی آموخته اند که چگونه در اوج امیدواری دشمنان را ناامید کنند. در روز های منتهی به ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ تقریبا همه عواملی که می توانست به نحوی در میزان مشارکت مردم یا در نوع انتخاب سیاسی آنها تاثیر منفی بگذارد در فشرده ترین حالت ممکن تجمیع شده بود. گرانی به وضوح بخش وسیعی از جامعه و بویژه طبقات فرودست را می آزرد، امریکایی ها تبلیغات وسیعی برای ناامید کردن مردم از کلیت نظام جمهوری اسلامی به راه انداخته بودند و علاوه بر تلاش برای ربط دادن مشکلات اقتصادی مردم به سیاست های عزتمندانه دولت در عرصه سیاست خارجی، تقریبا به صراحت و در چند مورد پی در پی به مردم ایران پیغام دادند که در صورت تایید مشی اصولگرایانه در این انتخابات بر حجم فشارهای خود علیه ایران به شدت خواهند افزود. قطعنامه ۱۸۰۳ را هم با وجود اینکه عناصر آن از مدت ها قبل مورد توافق قرار گرفته بود درست شب انتخابات در شورای امنیت به تصویب رساندند تا پیام خود به ملت ایران درباره نتایج انتخاب سیاسی شان را کاملا شفاف کرده باشند.
این قطعنامه چنانکه به تفصیل بحث شده است اساسا جز تلاش برای تاثیر گذاری بر محیط داخلی ایران و سوق دادن رای مردم به سمت و سویی خاص، هیچ هدف دیگری را تعقیب نمی کرد. گویی غربی ها تصور کرده باشند باید کار را کاملا محکم کرد، حتی جرج بوش رییس جمهور امریکا هم چند بار خود شخصا وارد میدان شد و درحالی که می دانست حمایت صریح او چه بر سر هوادارانش در داخل خواهد آورد باز هم به روشنی آدرس نیروهای سیاسی مطلوب خود در ایران را اعلام کرد. در داخل ایران هم اصلاح طلبان ناامید از اقبال و اعتنای مردم همه استعداد سیاه نمایی و سیاه بازی خود را به کار گرفتند تا اگر مردم به آنها رای نمی دهند لااقل به اصولگرایان هم رای ندهند و کل نظام در اثر کاهش مشارکت بازنده صحنه انتخابات مجلس هشتم باشد. عواملی مثل اشتغال مردم به امور شب عید، سرمای شدید که در برخی استان های کشور هفته های طولانی هموطنانمان را به رنج انداخت، و قانون جدید تبلیغات انتخاباتی که از شور و رونق انتخابات در قیاس با دوره های قبلی کاسته بود، را هم باید به این فهرست افزود. مجموعه این عوامل دشمنان عزت ایران را سخت به طمع انداخته بود که این بار ماهی مقصود صید خواهند کرد و یا مردم در این انتخابات شرکت نمی کنند که دراین صورت می توانند ادعا کنند مردم از نظام جمهوری اسلامی عبورکرده اند و این نظام دیگر مطالبات مردم ایران را نمایندگی نمی کند و یا به کسانی رای خواهند داد که روند معامله و سازش با غرب را تایید می کنند و معتقدند به جای تلاش برای بیرون کشیدن حق خود از حلقوم نظام جهانی سلطه باید به هر چه آنها لطف کردند و در اختیار ما گذاشتند قانع بود و با همان ساخت. در این صورت هم مطلوب غرب -تا حدودی- محقق شده بود و زمینه برای فضاسازی های بعدی علیه ایران تا حدود زیادی محقق می شد.
مردم ایران چند ماه تمام این صحنه را با شکیبایی نگریستند و پاسخ را به روز معلوم احاله کردند. روز انتخابات خبرنگاران بسیاری از رسانه های غربی بی گمان به تهران آمده بودند تا خبر رویگردانی مردم از نظام اسلامی را به جهان مخابره کنند -وحتی برخی از آنها صبح زود قبل از اینکه سیل خروشان مردم به جانب صندوق ها آغاز شود ناپرهیزی کردند و دروغ هایی به هم بافتند که تا ظهر چاره ای جز تکذیب آن نماند- اما آنچه با آن مواجه شدند با نتایج هیچکدام از آن تحلیل ها که تا آن زمان خود را با آن سرگرم ساخته یا درست تر بگویم با آن فریفته بودند منطبق نبود. مردم ایران اجازه دادند د رمدتی معین هرکس هر چه در دل دارد رو کند و بازیگران باطن خویش بنمایند و آنگاه به صریح ترین وجه ممکن پاسخ خود را به جهان عرضه کردند و آن پاسخ هم این بود که آرزوی افول نظام جمهوری اسلامی با صاحبانش به گور خواهد رفت.
راز حیرت و سردرگمی رسانه های غربی هم که درست چند ساعت پس از شروع رای گیری خود را نشان داد در همین ناتوانی از پیش بینی رفتار مردم ایران تحت این یا آن شرایط خاص بود. خبرنگار سی ان ان در تهران اول کسی بود که در نیمروز ۲۴ اسفند زبان به اعتراف گشود: «با اینکه گزارش هایی مبنی بر مشارکت کم مردم وجود داشت خودتان می توانید حضور وسیع مردم را مشاهده کنید». خبرنگار خبرگزاری فرانسه پیش تر رفت و به مقایسه انتخابات ایران با روش های مرسوم در کشورهای متحدامریکا پرداخت: « پارلمان ایران در خاورمیانه بی نظیر و واقعی ترین است». یک روزنامه عرب زبان از قول یک رای دهنده ایرانی در شمال شهر تهران نوشت که او می گوید به اصولگرایان رای خواهد داد و علت جالبی هم برای این کار دارد:«آنها در مقابل آمریکا ایستاده اند و به آمریکا اعتنا نمی کنند. من می خواهم آمریکا بداند که ما در ایران، فریب تبلیغات منفی را نخواهیم خورد». اینگونه اعتراف ها بدون شک به رغم میل گردانندگان این قبیل رسانه ها که عمدتا قدرت منطقه ای روز افزون ایران را آزاردهنده ترین عامل سیاسی فعلا موجود در خاورمیانه می دانند به درون اخبار و گزارش های آنها راه یافته است. در واقع با وجود سیطره ای که غرب تلاش می کند بر روند اطلاع رسانی در جهان اعمال کند -و البته در مواردی هم موفق می شود- قدرت نمایی ملتی در ابعاد میلیونی به راحتی می تواند این انحصار را بشکند و پیام های خود را درست از طریق رسانه هایی که دقیقا برای کاری خلاف آن طراحی شذه اند در دورترین و بیگانه ترین نقاط عالم منتشر کندو بسیاری از مردم جهان که تا آن روز از رسانه ها و حتی مقامات خود درباره ایران جز بدگویی و سخنانی درباره جنگ و تحریم و اختناق نشنیده بودند لابد آن روز با دیدن این تصاویر از خود پرسیده اند «آیا این همان ایرانی است که تا امروز درباره آن برای ما سخن می گفتند»؟
فردا روزی است که باید تصویری را که در ۲۴ اسفند درباره ماهیت نظام سیاسی ایران و الگوهای حاکم بر انتخاب مردم آن در ذهن جهانیان نقش بست کامل کرد. اگرچه ملت رشید ایران کار خود را تا همین جا هم با کفایت و رشادت تمام به انجام رسانده، روز ۶ اردیبهشت می تواند آن تصویر را برای همیشه تثبیت کند و چشم های فتنه را برای همیشه از چشم خانه درآورد.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید