شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ناتوی فرهنگی؛ جنگ سرد دشمن


ناتوی فرهنگی؛ جنگ سرد دشمن
۱) “جنگ سرد” به دوران تاریخی‌ای اطلاق می‌شود که از اواسط دهه ۱۹۴۰ میلادی، با پایان جنگ دوم جهانی، آغاز شد و تا سال ۱۹۹۱ و فروپاشی اتحاد شوروی، یعنی حدود نیم قرن، دوام آورد.
شاخص این دوران، رقابت و نبرد آشکار و پنهان سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و فرهنگی بلوک غرب، به رهبری ایالات متحده آمریکا و بلوک شرق، به رهبری اتحاد شوروی بود. این نبرد در تمامی دوران طولانی فوق، سایه سنگین و سیاه خود را بر فضای بین‌المللی گسترد و سرنوشت بشریت را رقم زد. در این دوران، روشنفکران نیز به دو جبهه اصلی کمونیست و ضد کمونیست تقسیم شدند و اگر مواضع روشنفکران مستقل و میانه‌رو با نگرش یکی از این دو جبهه اصلی روشنفکری تعارض می‌یافت به وابستگی به جبهه دیگر متهم می‌شد. فضای قطب‌بندی شده‌ای بود که لمس آن برای نسل جدید دشوار است. طبعا، سرویس‌های اطلاعاتی هر دو بلوک شرق وغرب، نیز در این حوزه روشنفکری فعال بودند. با فروپاشی اتحاد شوروی و پایان یافتن جنگ سرد، توجه به نقش سرویس‌های اطلاعاتی، بویژه آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا - سیا - در حوزه‌های روشنفکری در دوران فوق افزایش چشمگیر یافته است. پژوهش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته ثابت می‌کند که در دوران جنگ‌سرد در عرصه‌های روشنفکری نیز مانند سایر عرصه‌ها این نبرد به شدت جریان داشت. این پدیده‌ای است که “جنگ سرد فرهنگی” نام گرفته است. به عبارت دیگر همان “ناتوی فرهنگی” با موضوعیت تهاجم و سلطه. اینک، در غرب، نسلی پرشور و دقیق از محققین پدید آمده‌اند که بر پایه اسناد علنی شده سیا، گروهی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان و مبلغان لیبرال دموکراسی را به همکاری با سیا و اینتلیجنس سرویس بریتانیا متهم کنند. این جنجالی است که برخی مطبوعات آن را “بحران روشنفکری لیبرال پس از جنگ سرد” نامیده‌اند.
۲) موضوع “ناتوی فرهنگی” بحث نسبتا جدیدی است که در محافل فرهنگی هنری به جریان افتاده است. این عبارت برای نخستین‌بار به عنوان یک دغدغه همیشگی از زبان مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های استان سمنان در مورخ ۸۵/۸/۱۸ بیان شد. معظم‌له در این سفر نسبت به تشکیل “ناتوی فرهنگی” هشدار دادند که با سوءاستفاده از ابزار رسانه‌ای و امکانات تبلیغی از سوی غرب دنبال می‌شود. رهبر دوراندیش انقلاب اسلامی در دیدار یاد شده درخصوص موضوع “ناتوی فرهنگی” فرمودند:
“باندهای بین‌‌المللی زر و زور که برای تسلط بر منافع ملت‌ها، سازمان نظامی ناتو را تشکیل داده بودند، اکنون برای نابودی هویت ملی جوامع بشری و تحقق بیشتر اهدافشان در پی تشکیل “ناتوی فرهنگی” هستند تا با استفاده از امکانات زنجیره‌ای، متنوع و بسیار گسترده رسانه‌ای، سررشته تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها و ملت‌ها را به دست بگیرند که باید هوشیارانه این مسئله را زیر نظر داشت.” در حقیقت مقام معظم رهبری در بررسی‌ ماهیت ناتوی فرهنگی به محورهای زیر اشاره نموده‌اند: کنترل تحولات جهانی به دست صهیونیسم و سرمایه‌داری جهانی به عنوان خطر جدی. تشکیل سازمان فرهنگی برای نابودی هویت ملی جوامع بشری. استفاده از امکانات زنجیره‌ای متنوع و بسیار گسترده رسانه‌ای برای تحقق اهداف. به دست گرفتن سه رشته تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورها و ملت‌ها با تسلط بر رسانه‌ها.
۳) حدود ۴ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم - ۱۹۴۹ - سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با حضور کشورهای بلوک غرب (آمریکا و اروپای غربی) با هدف مقابله با قدرت نظامی شوروی شکل گرفت، اعضای ناتو، اگرچه به بحث و بررسی مسائل اقتصادی و سیاسی نیز می‌پردازند اما رویکرد اصلی ناتو، نظامی است. این سازمان با اشغال کره جنوبی در سال ۱۹۵۰ دامنه نفوذ خود را تا جنوب شرق آسیا گسترش داد و با عضویت یونان و ترکیه در سال ۱۹۵۲ حوزه مدیترانه را نیز ضمیمه حضور نظامی خود کرد. ناتو با ایجاد تاسیسات پایه‌ای مشترک در زمینه‌هایی مانند دفاع هوایی و سیستم مخابراتی واحد و استاندارد سازی جنگ افزارهای خود، نه تنها در کشورهای عضو، قدرت خود را نهادینه کرد، بلکه اعضای این پیمان، حضور نظامی خود را خارج از حوزه ناتو حفظ کرده‌اند.
کارشناسان معتقدند امروز نیز مشاهده می‌شود دنیای غرب به صورت غیررسمی سازمان را در حوزه فرهنگ ایجاد کرده و ناتوی فرهنگی شکل داده است. لذا همان‌گونه که از شواهد و مستندات جاری در نظام بین‌‌الملل پیداست، در زمینه‌های اقتصادی و نظامی، غرب دیگر توان تسخیر کشورهای مخالف امپریالیسم را از دست داده است. بنابراین در فراسوی اذهان تئوریسین‌های وابسته به شبکه استعماری نوین، دغدغه ایجاد مجموعه‌ای که بتواند مکمل فعالیت‌های ضد فرهنگی غرب علیه دیگر کشورهای دنیا باشد، پررنگ‌تر شده است. به بیان دیگر از نظر صاحب‌نظران، یونیورسالیست‌ها در کنار ناتوی نظامی که بر محوریت تهدید و با رویکرد میلیتاریستی در خدمت آنهاست، ناتویی را ترسیم می‌کنند که بر محوریت سیطره فرهنگی و با رویکردی مبتنی بر لائیسم و سکولاریسم، ملت‌های جهان و خصوصا ملت‌های مسلمان را به سوی اضمحلال فرهنگی سوق دهد.
۴) رویکرد اصلی “ناتوی فرهنگی”، جنگ‌نرم و هدف اصلی آن نابودی هویت ملی جوامع بشری بویژه مقابله با ایمان انسان‌هایی است که مصمم هستند از هویت انسانی، دینی و ملی خود شرافتمندانه دفاع کنند. “ناتوی فرهنگی”‌ حمله به ریشه‌ها و باورها را در دستور کار قرار داده و می‌دهد. صورت و شاکله این مجموعه علی‌رغم‌ ماهیت پلید آن تزئین شده است. ایجاد ناتوی فرهنگی در دستور کار مستقیم آمریکا و متحدان آن قرار دارد. منتها برخلاف پیمان آتلانتیک شمالی که ابعاد تعریف شده و اساسنامه مستندی دارد،‌ “ناتوی فرهنگی” حرکت خود را از “مجاری پنهان” آغاز می‌کند. البته این نکته ظریف را نیز باید در نظر گرفت که اعضای “ناتوی فرهنگی” با بهره‌مندی از ۵۷ سال تجربه نظامی‌گری،‌ تاسیسات پایه‌ای هماهنگی را در حوزه‌ رسانه‌ها شکل داده‌اند. چهار خبرگزاری مسلط بین‌المللی، شبکه‌های خبر غالب مانند بی‌بی‌سی و سی.‌ان.ان، تاسیسات ماهواره‌ای که ارسال امواج صدها شبکه ماهواره‌ای را برعهده دارند، صدها روزنامه و هزاران پایگاه خبری و تبلیغاتی از جمله این تاسیسات هستند که همگی ارزش‌های مشترک غربی را منتشر و تلاش می‌کنند ارزش‌های والا و پیام‌‌دار در برابر خود را درهم کوبند!
طراحان “ناتوی فرهنگی” علاوه بر آنکه ضرباهنگ سرعت شبیخون فرهنگی را تشدید می‌نمایند در مراحل نهایی نیز تا نیل به “اضمحلال ملت‌ها” به فعالیت‌ پلید خود ادامه می‌دهند. این عرصه همانند عرصه نظامی و حتی علمی آن چنان نابرابر و یک طرفه است که هرگاه کشوری بخواهد با اتکا به توانمندی‌های بومی و منطبق با معاهدات بین‌المللی حتی در جهت تامین نیازهای خود گام بردارد، به بهانه‌های مختلف می‌کوشند او را از عرصه رقابت خارج یا اساسا حذف کنند تا خود همچنان بر بازار مسلط باقی بمانند.
۵) در جریان سازی‌های فرهنگی علیه ملت‌ها و دولت‌های انقلابی آزادیخواه و مستقل، سیا نقش ویژه‌ای را ایفا نموده و می‌نماید. سیا برای مبارزه فرهنگی با شوروی از هر طریق ممکن استفاده نمود. به عنوان مثال به چاپ و نشر کتاب‌هایی در این زمینه می‌توان استناد کرد. اما فعالیت ناتوی فرهنگی غرب به اینجا خاتمه نیافت. به عنوان مثال در هالیوود ماموران سیا کارگردانان را ترغیب می‌کردند که در فیلم‌های خود سیاهپوستان را هرچه بیشتر نمایش دهند، آنان را آراسته و خوش لباس به تصویر کشند و از این طریق ایالات متحده را جامعه‌ای آزاد و دموکرات بنامند. فیلم مزرعه حیوانات جرج ارول با سرمایه سیا تهیه شد. فیلم ۱۹۸۴ ارول نیز با بودجه سیا ساخته شد. ۳۰۰ نیز عنوان فیلمی بود که هالیوود به سفارش سیا برای مقابله با فرهنگ و هویت ایرانی - اسلامی و تصویر مبهم از فرهنگ مشرق زمین برای اکران و نهادینه‌کردن هجمه خود به خیزش هویتی در منطقه تهیه کرد. داستان این فیلم برگرفته از کتابی نوشته “فرانک میلر” و به کارگردانی “زلک اسنایدر” در مورد جنگ میان شاه یونانی (لئونیداس) با ۳۰۰ نفر مرد جنگی و “خشایار شا” ایرانی با ارتش چند میلیونی بود.
ایران اسلامی در جهان امروز رهبر و پیشرو جریان نهضت بیداری اسلامی و ظلم‌ستیزی است و جای تعجب ندارد که شاهد دشمنی نظام استکبار علیه آن باشیم. آمریکا امروز در کنار تحریم اقتصادی و تهدید نظامی، حسب فرمایش مقام معظم رهبری شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی را در دستور کار خود قرار داده تا چهره فرهنگی و ناب اسلام را در داخل و خارج کشور مخدوش سازد.
بازیهای رایانه‌ای نیز با همین هدف مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. این بازی‌ها باتوجه به سطح گسترش آن در سطح جهان، به شوالیه‌های مجازی، قدرتمند و جذاب ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب تبدیل شده‌اند که در حال تخریب و تغییر تدریجی ارزش‌ها و هنجارهای انقلاب اسلامی و جهان اسلام هستند. شوالیه‌های رایانه‌ای که در نبرد جنگ‌های صلیبی قرن جدید بدون هیچ‌گونه حساسیتی تا عمق خانه‌هایمان نفوذ کرده‌اند.
رسانه نوظهور بازی‌های رایانه‌ای با قابلیت‌ها و ویژگی‌های خاص خود به جرات می‌توان گفت میزان تاثیرگذاری و نفوذ خود را حتی از رسانه‌ نیز افزایش داده‌اند. از مهمترین این ویژگی‌ها ماهیت تعاملی بودن بازی‌های رایانه‌ای است. به دلیل همین ویژگی‌است که قرار گرفتن افراد (معمولا کودکان و نوجوانان) در معرض بازی‌های کامپیوتری نگران کننده‌تر از قرار گرفتن آنها در معرض فیلم‌های سینمایی است. زیرا این بازی‌ها بسیاری از اصول یادگیری مانند همذات پنداری، الگوسازی، تمرین، تکرار و پاداش و تقویت را به کار می‌گیرند. و لذا کارکردهای فرهنگی بازی رایانه‌ای و یا بهتر بگویم نحوه تاثیرگذاری این شوالیه‌های رایانه‌ای به اشکال زیر قابل لمس و ادراک می‌باشد.
خشونت و پرخاشگری، تبلیغ فرهنگ برهنگی و نمایش صحنه‌های غیر مجاز اخلاقی، تبلیغ فرهنگ غرب، اصرار برانجام خطا و گناه، از بین بردن قبح گناهان، ارائه نمادهای غیر اخلاقی یا ضد اخلاقی، اسوه‌سازی از شخصیت‌های غیراخلاقی و ...
۶) یکی دیگر از ابزارهای سیا درخصوص ناتوی فرهنگی استفاده ابزاری از همکاری وسیع روشنفکران وابسته غربی می‌باشد. کنگره آمریکا در این زمینه، پول‌های کلانی را برای ایجاد نشریات روشنفکری در سطح جهان هزینه می‌نماید.
در میان نام‌های برجسته همکاران ناتوی فرهنگی می‌توان نام‌های زیر را یافت که با سیا برای مبارزه فرهنگی با بلوک شرق همکاری داشته‌اند؛ سرکارل پوپر، توماس کوهن، آتور شلزینگر (پسر)، سرآیزایالین،‌ والت ویتمن روستو، جیمز برنهام، دانیل بل،‌ریمون آرون، هاناآرنت، ایروینگ کریستول، سیدنی هوک، آرتور کوستلر، هنری لوس، رینهولدینیور، رابرت کانکوئست و ...
اینان اندیشمندانی بودند که در دوران جنگ سرد روشنفکران مخالف کمونیسم را در سراسر جهان تغذیه فکری می‌کردند.
علاوه بر محققان و روشنفکران، دانشگاه‌ها نیز تحت تاثیر این وزارت فرهنگی و ناتوی فرهنگی قرار گرفته بودند.
مطابق اسناد موجود تعدادی از دانشگاه‌های سرشناس ایالات متحده مانند کلمبیا، استانفورد، نیویورک و هاروارد، زیر نفوذ مستقیم سیا و همکاری تنگاتنگ با این ناتوی فرهنگی بوده‌اند. مثلا بنیاد فارفیلد در دانشگاه کلمبیا از مهمترین مراکزی بود که بودجه عملیات فرهنگی سیا از طریق آن به نهادهای فرهنگی انتقال می‌یافت. ظاهرا این بنیاد را یک ثروتمند یهودی به نام جولیوس فیلشمن ایجاد کرده بود ولی در واقع این نهاد که تامین کننده بودجه برای سربازان فرهنگی غرب در اروپا و آمریکا بود با بودجه سیا تامین می‌شد. هدایت این بنیاد را “جک تامپسون” مامور سیا و استاد دانشگاه کلمبیا به دست داشت.
۷) امروزه یکی دیگر از ابزارهای مهم و قوی “ناتوی فرهنگی” رادیو‌های بیگانه به شمار می‌روند. گردانندگان این رادیوها که هدفشان تخریب باورهای ملی و دینی و زیر سوال بردن ارزش‌های معنوی مردم ایران است می‌کوشند با پخش برنامه‌هایی خاص چهره جمهوری اسلامی را تیره و تار نشان دهند و اغلب خوراک این رادیو‌ها هم از مصاحبه با برخی چهره‌های سیاسی تهیه می‌شود. چهره‌هایی که در سال‌های گذشته برخی از آنان در جایگاه نماینده مردم در مجلس و یا در بدنه دولت‌های پیشین حضور داشته‌اند یا به عنوان روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در برخی نشریات زنجیره‌ای فعال بوده‌اند.
آمارهای یک تحقیق کارشناسی در شهریور ۸۵ نشان می‌دهد که در این ماه رادیو فردا با پخش ۱۴۸ گفتگو، بی‌بی سی ۱۴۲ گفتگو، آمریکا ۲۳۷ گفتگو، فرانسه ۶۱ گفتگو، کلن ۴۱ گفتگو و رادیو اسرائیل،‌ با ۱۰ گفتگو با افرادی که معلوم‌الحالند، پرداخته و به دنبال تحقق اهداف “ناتوی فرهنگی” نیز بوده‌اند. بیشترین بحث مطرح شده در این رادیوها به مسائل سیاست داخلی ایران اختصاص دارد. فهرست طولانی افراد طرف گفتگو با رادیو‌های بیگانه فارسی زبان - فردا، آمریکا، اسرائیل، بی‌بی‌سی،‌ فرانسه، کلن - و تنوع موضوعات مورد گفتگو بیانگر تلاش گسترده این رادیو‌ها برای شبهه‌پردازی درباره رویدادهای سیاسی اجتماعی کشورمان مطابق با جهت‌گیری‌های این رسانه‌ها و شکل‌دهی به اذهان مخاطبان در راستای اهداف گردانندگان آنان است.
۸) “ناتوی فرهنگی” از نظر جغرافیایی فقط مختص کشورهای آتلانتیک و آمریکا نیست و هدفش تک قطبی کردن جهان است و می‌خواهد تمامی فرهنگ‌ها به صورت سلسله مراتبی زیر مجموعه‌ای از فرهنگ غرب باشند، که این سیطره به رغم اینکه بسیار خطرناک است به صورت خزنده حرکت می‌کند. نگارنده معتقد است با همان وسیله‌ای که “ناتوی فرهنگی” وارد عمل شده‌ باید با آن مقابله کرد.
شکست آمریکا در خاورمیانه، خود به خود ناتوی فرهنگی را هم به شکست وا می‌دارد چرا که اکنون رویکرد مردم در خاورمیانه به سیاست‌های آمریکا و همپیمانانش کاملا منفی و دفاعی است و این موضوع شکست تمامی برنامه‌های ناتو را نوید می‌دهد.
۹) در ده سال گذشته جریان‌هایی هم در داخل کشور همسو با این هجمه‌ها حرکت کردند و استکبار جهانی همسو با این جریان‌ها توانست پایگاه‌هایی در میان برخی از چهره‌های فرهنگی ایجاد کند. گرچه در آن زمان ناتوی فرهنگی ایجاد نشده بود اما تحرکات ضد فرهنگی غرب در دوسال اخیر از جمله ترسیم کاریکاتور موهن از پیامبر اعظم(ص) و ... خود نشان از تحقق پیمانی تحت عنوان “ناتوی فرهنگی” دارد.
در برنامه‌ چهارم توسعه به محورهای توسعه فرهنگی اشاره و تاکید شده است که دولت باید به اعتلای معرفت و بصیرت دینی در سایه قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام، تقویت فضایل اخلاقی، تقویت روحیه ایثار و شهادت تقویت وحدت ملی و مقابله با تهاجم فرهنگی توجه کند.
۱۰) برای مقابله با این موضوع باید ابتدا این هجوم باور شود، چون سال‌ها طول کشید که دولتمردان ما باور کنند چیزی به نام “‌تهاجم فرهنگی” که از سوی مقام معظم رهبری عنوان شد وجود دارد، اما مقابله با ناتوی فرهنگی نباید برخوردی انفعالی باشد، بلکه باید قدم به قدم مقابله کرد، اتاق فکر ایجاد کرد و برای این مقابله مبانی‌نظری ترسیم کرد و این کار ابتدا باید در دانشگاه و حوزه انجام شود، سپس این مبانی به سیاستگذاری، پروژه و اجرا ختم شود. در هر صورت امروزه واقعیتی که در پیش‌ روی ما قرار دارد این است که برای مقابله با “ناتوی فرهنگی” می‌بایست با ایجاد شورای فرهنگی و راهبردی، به ترسیم نقشه مقابله با “ناتوی فرهنگی” که در آینده هجوم آن را بیشتر درک خواهیم کرد، پرداخت و از تمامی فرصت‌ها و پتانسیل‌های موجود استفاده کرد. به عنوان مثال تقویت رسانه‌های ملی، تاسیس رسانه‌های فراملی و ایجاد رسانه‌ها یا پیمان‌های رسانه‌ای مشترک اسلامی از دیگر الزامات حضور فعال و خلاقانه در این ساحت به شمار می‌رود.
● خاتمه:
صاحب این قلم در این زمینه اعتقاد دارد “ناتوی فرهنگی” خطراتی به مراتب شدیدتر نسبت به “ناتوی نظامی” دارد. مقابله با این مجموعه پنهان ولی خطرناک مستلزم اتخاذ رویکردی آگاهانه نسبت به باورها و اصول است. مسلما صیانت از اصول و ریشه‌ها و ابزارهای فرهنگ مهاجم را در ابتدای این مسیر شوم معدوم خواهد ساخت و شرارت دفع خواهد شد.
اسدالله افشار
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید