پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه اقتصادی زکات و نقش سازنده آن در جامعه


جایگاه اقتصادی زکات و نقش سازنده آن در جامعه
● واژه «زکات» در فرهنگ واژه شناسان
واژه «زکات» از ماده «زَکا یَزْکو زکاةً» در فرهنگ واژه شناسان به معنای رشد کردن، فزونی یافتن، بالیدن، پاک و پاکیزه گردیدن، پالایش شدن و نیکو گشتن و حاصلخیز و نیک شدن زمین آمده است، در قرآن و روایات و فرهنگ فقه به پرداخت بخشی مشخص و مقرر از برخی از ثروت و دارایی گفته می‏شود که انسان باورمند و پروا پیشه به انگیزه نزدیکی جستن به خدا و انجام کاری شایسته، از اصل مال جدا می‏سازد و آن را در جهت پاکسازی ثروت، در یکی از راه‏های مصرف که در منابع دینی مقرر شده است هزینه می‏نماید؛ تا بدین وسیله، جان را از بلای بخل و آز، و روان را از بیماری خوددوستی و خود پرستی و دیگر خصلت‏های نکوهیده بپالاید و بذر خداجویی و مردم خواهی و دگردوستی را در دنیای وجود خود و مزرعه زندگی و جامعه بیفشاند و بپرورد.
● جایگاه زکات و پرداخت حقوق مالی در آینه قرآن
قرآن در آیات زندگی سازش مردم توحیدگرا و پروا پیشه و مدیریت و نظام اجتماعی را به پرداخت زکات و حقوق مالی و انجام این عبادت شایسته بر می‏انگیزد و از عدم پرداخت فروتنانه زکات و خوردن و بردن و هزینه نکردن درست و خالصانه آن هشدار می‏دهد.
از جمع بندی آیات فراوان در این مورد روشن می‏گردد به همان سان که خواندن نماز عارفانه و خالصانه، رمز رابطه دوستانه انسان توحیدگرا و بامعنویت با خداست، پرداخت زکات و حقوق مالی و محرومیت زدایی از درماندگان جامعه نیز رمز رابطه دوستانه او با مردم و نشان رعایت حقوق بندگان اوست.
اینک نمونه‏ای از آیات در مورد جایگاه زکات در قرآن:
▪ بنیاد کارهای نیک
قرآن پس از ایمان به خدا، به موضوع انفاق و بخشش و صدقه توجه می‏دهد که زکات از مهم‏ترین آنهاست و پرداخت آن را از اصول نیکی‏ها و اساس کارهای شایسته اعلام می‏دارد و می‏فرماید:
«خوب فرمانبرداری کردن از خدا، آن نیست که روی خود را به جانب خاور و باختر بگردانید؛ بلکه فرمانبردار خوب [خدا] کسی است که به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب‏ها و پیام آوران [او] ایمان بیاورد، و دارایی [خود] را با وجود دوست داشتن آن، به نزدیکان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در راه [آزادی] بردگان هزینه کند و نماز به پا دارد و زکات بپردازد. [و نیز [آنانند که چون پیمان بستند به پیمانشان وفادارند؛ و در رنج و زیان و به گاه پیکار [در راه عدالت] شکیبایند؛ [آری] آنان کسانی هستند که [در ایمان] راست گفته‏اند و آنان همان پرواپیشگانند.»
▪ نشان رابطه شکوفای انسان با خدا و مردم
قرآن هنگام وصف مردمی که خدا و روز رستاخیز را باور دارند، به ویژگی رابطه دوستانه آنان با خدا و رمز این رابطه که نماز و نیایش است و به رابطه شکوفای آنان با مردم که پرداخت زکات و رعایت حقوق و کرامت آسیب‏پذیرترین قشر جامعه است توجه می‏دهد و می‏فرماید:
«و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده فرمان می‏دهند و از کارهای ناپسند باز می‏دارند و نماز به پا می‏دارند و زکات می‏پردازند و از خدا و فرستاده‏اش فرمان می‏برند. آنانند که خدا به زودی مورد مهرشان قرار خواهد داد؛ چرا که خدا شکست‏ناپذیر و فرزانه است. خدا به مردان و زنان با ایمان بوستان‏هایی [از بهشت زیبا] را نوید داده است، که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نیز [سراهایی خوش در بهشت‏های جاودانه و خشنودی خدا [از هر نعمتی] بزرگ‏تر است. این است آن کامیابی بزرگ.»
▪ اساسی‏ترین وصف باورمندان رستاخیز
قرآن هنگام وصف مردم نیک منش و شایسته کردار و رستگار این جهان و آن جهان، مراحل سه گانه‏ای را برای رشد و شکوفایی معنوی و پیشرفت اخلاقی و انسانی آنان ترسیم می‏نماید که عبارتند از: پذیرش حقیقت، باور حقیقت و عمل به حقیقت.
آن گاه نشان می‏دهد که پرداخت کنندگان زکات یا کسانی که در رعایت حقوق اقتصادی دیگران دقیق‏اند مردمی هستند که به این مراحل سه گانه رشد و تکامل، یکی پس از دیگری دست یافته، و مردمی نیک منش و شایسته کردارند، و به این سه وصف آراسته‏اند و به راستی رستگارند:
«تلکَ آیاتُ الکتابِ الحکیم هدًی و رحمةً للمحْسنینَ الذینَ یقیمونَ الصّلاة و یؤتونَ الزّکاةَ و همْ بالاخرَةِ هم یوقنونَ اولئکَ علی هدًی منْ ربّهمْ و اولئک هم المفْلحونَ»
«این است آیات [روشنگر] کتاب حکمت‏آموز، که رهنمون و مهری است برای نیکوکاران؛ [برای] کسانی که نماز [و راه و رسم عادلانه آن را] برپا می‏دارند و زکات می‏دهند، و آنانند که به زندگی بازپسین یقین می‏آورند. آنانند که بر رهنمودی از پروردگار خود هستند، و آنان همان رستگارانند.»
▪ از بنیادی‏ترین ویژگی مردم با ایمان
خدا در کتاب بی همتای خود، سوره‏ای به نام «مؤمنون» فرو فرستاده و در آغازین آیه‏های آن، پس از نوید نیک بختی و رستگاری به مردم با ایمان، شماری از ویژگی‏های اساسی و برجسته آنان را نام می‏برد که پرداخت زکات و رعایت حقوق اقتصادی مردم به ویژه حقوق محرومان جامعه، سومین وصف آنان است:
«قدْ افلحَ المؤمنونَ الذینَ همْ فی صلاتهمْ خاشعونَ و الذینَ هم عن اللّغو معرضونَ و الذین هم للزّکاة فاعلونَ»
«به راستی که ایمان آوردگان رستگار شدند، همانان که در نماز خود فروتنند، و آنان که از بیهوده [و بیهوده کاری] رویگردانند، و آنان که زکات می‏پردازند.»
▪ از سفارش‏های اساسی خدا به پیامبران
قرآن، هم سفارش‏های زندگی‏ساز خدا به مردم را بیان داشته و هم سفارش‏های جانبخش خدا به پیامبران را؛ که سفارش به ادای زکات و پرداخت حقوق اقتصادی مردم، از مهم‏ترین آن سفارش‏هاست:
«...قالَ انّی عبْداللّه آتانیَ الکتابَ و جعلنی نبیّاً و جعلنی مبارکاً ایْن ما کنتُ و اوْصانی بالصّلوة و الزّکوة مادمتُ حیّاً»
«من بنده خدایم. به من کتاب داده و پیامبرم ساخته است، و هر جا که باشم خجسته‏ام داشته، و تا زنده‏ام مرا به نماز و زکات سفارش فرموده است.»
▪ از ویژگی‏های نظام رعایتگر حقوق خدا و مردم
قرآن در ترسیم ویژگی‏های نظام و مدیریت مؤمن و رعایتگر حقوق مردم، چهار ویژگی بسیار سازنده برای آن ترسیم می‏کند که عبارتند از: برپا داشتن نماز، ادای زکات و تأمین حقوق مالی و اقتصادی قشر آسیب‏پذیر جامعه، دعوت به ارزش‏های معنوی و رعایت مقررات و هشدار از قانون گریزی و هنجارشکنی.
این چهار ویژگی مهم، اساس اصلاح منش و اخلاق قضایی و دیگر ابعاد زندگی فردی و اجتماعی است؛ به گونه‏ای که اگر جامعه و مردمی این چهار اصل اساسی را به راستی داشته باشند همه عوامل رشد و رستگاری را خواهند داشت.
قرآن در این مورد می‏فرماید:
«الذین اِنْ مکّناهم فی الارض اقاموا الصلوةَ و آتوا الزّکوة و اَمروا بالمعروفِ و نهوا عن المنکرِ و للّه عاقبة الامورِ»
«همانان که اگر در زمین موقعیت و توانایی به آنان ارزانی داریم، نماز را برپا می‏دارند و زکات و حقوق مالی خویش را می‏پردازند و به کار نیک و پسندیده فرمان می‏دهند و از کار زشت و ناپسند باز می‏دارند، و فرجام همه کارها از آن خداست.»
دستاوردهای آیه فوق عبارتند از:
▪ نقش سازنده نماز و زکات در اصلاح امور معنوی؛
▪ نقش سازنده نماز و زکات در اصلاح اندیشه‏ها و باورها و رشد فکر و فرهنگ مردم؛
▪ نقش سازنده نماز و زکات در اصلاح منش و اخلاق فرد و جامعه و مدیریت آن؛
▪ نقش سازنده نماز و زکات در اصلاح امور اقتصادی جامعه؛
▪ نقش سازنده نماز و زکات در زدایش خودخواهی و احیای حس نوع دوستی و مردم خواهی؛
▪ رابطه تنگاتنگ نماز و زکات با دو اصل نظارت عمومی در زندگی جامعه و مدیریت به صورت حقوقی و متقابل.
▪ نقش پالاینده و بالنده پرداخت زکات
قرآن بیانگر این نکته ظریف است که پرداخت خالصانه و سخاوتمندانه زکات و ادای شایسته و آگاهانه حقوق مالی و اقتصادی به محرومان، دنیای وجود انسان را از بداندیشی و بد رفتاری می‏پالاید، او را مصفا و خوش منش می‏سازد، به او نوعی آرامش روان و خشنودی وجدان می‏دهد و به سوی بالندگی انسانی‏اش اوج می‏بخشد.
قرآن در ترسیم این ارمغان وصف‏ناپذیر زکات، خطاب به پیامبر می‏فرماید:
«خذْ منْ اموالهم صدَقةً تطهّرهمْ بها وصلّ علیهمْ انّ صلوتک سکنٌ لهمْ و اللّه سمیعٌ علیمٌ المْ یعلموا انّ اللّه یقبلُ التّوبة عن عبادهِ و یأخذُ الصّدقاتِ و انّ اللّه هوَ التّوابُ الرّحیم»
«[تو ای پیامبر!] از دارایی‏های آنان زکات و صدقه‏ای دریافت دار، که بدین وسیله آنان را پاکیزه و پالایش می‏سازی. و [به هنگام دریافت آن] بر آنان دعا کن، که دعای تو برای آنان [مایه] آرامشی است؛ و خدا شنوا و داناست. آیا ندانسته‏اند که تنها خداست که توبه را از بندگانش می‏پذیرد و دهش‏ها و صدقه‏ها را می‏ستاند، و این که خداست که همان توبه‏پذیر و مهربان است؟»
▪ سازندگی تربیتی پرداخت زکات
نماز و زکات انسان را در برابر آسیب‏پذیری اخلاقی و ناهنجاری‏های رفتاری و حق کشی و قانون گریزی بیمه می‏کند و او را به انسانی مقاوم و شکست‏ناپذیر در برابر نفس سرکش و شیطان وسوسه‏گر تبدیل می‏سازد. قرآن در این مورد می‏فرماید:
«به راستی که انسان سخت آزمند آفریده شده است؛هنگامی که بدی به او رسد، سخت بی تابی می‏کند؛ و هنگامی که خیری به او رسد سخت بازدارنده است؛
جز نمازگزاران [راستین]؛
همان کسانی که بر نماز خود پایداری می‏ورزند؛
و همانان که در ثروتشان بهره‏ای است معلوم؛
برای درخواست کننده و محروم.»
▪ هشدار از نپرداختن زکات
قرآن از نپرداختن زکات و حقوق مالی و خودداری از انفاق و بخشش واجب و مستحب هشدارها می‏دهد و در توجه دادن به نقش و اهمیت آن، خودداری از زکات را نوعی ناباوری به رستاخیز می‏نگرد و می‏فرماید:
«[ای پیامبر!] بگو: جز این نیست که من بشری بسان شمایم. به من وحی می‏رسد که خدای شما خدایی است یکتا. پس راست [و بی انحراف] به سوی او روی آورید، و از او آمرزش بخواهید و وای بر شرک گرایان، همان کسانی که زکات نمی‏دهند، و خود به سرای بازپسین ناباورند.»
«آیا دیدی آن کسی را که روز پاداش را دروغ می‏انگارد؟
این همان کسی است که یتیم را با خشونت می‏راند، و [مردم را] بر خوراندن بینوا بر نمی‏انگیزد.پس وای بر آن نماز گزاران، که از نمازشان غفلت می‏ورزند.
همانان که ریا می‏کنند،
و [مردم را] از آنچه مورد نیاز [آنان] است باز می‏دارند و زکات نعمت‏های خدا را نمی‏دهند.»
در این آیات، چند خصلت نکوهیده و زیانبار محاسبه ناپذیران نشان داده شده است:
۱) آنان یتیمان و ناتوانان را با تندی و خشونت می‏رانند و حقوق آنان را پایمال می‏سازند؛
۲) در برابر خیل گرسنگان و بیکاران و محرومان جامعه، احساس مسئولیت نمی‏کنند؛
۳) در عبادت و پرستش خدا و نماز و نیایش و ارزش‏های معنوی ریاکار و سوداگرند و از آن‏ها برای فریب مردم ابزار می‏سازند، اما به فرهنگ سازنده و مقررات عادلانه آن‏ها وفادار نیستند؛
۴) در برابر ستمی که بر مردم می‏رود یا حقوقی که پایمال می‏شود یا وظیفه و مسئولیتی که به آنان وانهاده شده است، خود را به غفلت می‏زنند، تا به هدف‏های جاه طلبانه خود برسند؛
۵) از کمک به مردم و پرداخت زکات و حقوق محرومان خودداری می‏ورزند.
واژه «ماعون» از ریشه «معن» برگرفته شده و از دیدگاه واژه شناسان به مفهوم چیزی اندک از چیزهای مورد نیاز مردم بسان نمک، کبریت، ظروف غذا و ابزار گره گشا در شرایط دشوار آمده است، که خودداری از دادن آن، گاه مشکلات بزرگی در زندگی مردم پدید می‏آورد.
اما به باور گروهی از مفسران، منظور از آن در این آیه، عدم پرداخت زکات است که بسیاری از مشکلات اقتصادی و تنگناهای مالی جامعه را دامن زده و از پی خود تباهی‏های بسیاری به بار می‏آورد؛ همچنان که پرداخت درست آن می‏تواند مشکلات اقتصادی و تنگناهای مالی و اخلاقی و روانی جامعه را برطرف سازد و سامان دهد.
● جایگاه زکات و پرداخت حقوق اقتصادی در آینه روایات
روایات فراوانی در مورد زکات وجود دارد که به دسته‏هایی چند تقسیم می‏شوند:
۱) در دسته‏ای از روایات، از پرداخت زکات به عنوان یک وظیفه بایسته و لازم تعبیر شده است.
پیامبر اسلام فرمود:«انّ اللّه تبارکَ و تعالی قدْ فرَضَ علیْکمُ الزّکاة... .»«بی گمان خدا پرداخت زکات و حقوق مالی را بر شما واجب گردانید... .»
حضرت علی علیه‏السلام فرمود:بی گمان برترین چیزی که انسان می‏تواند به وسیله آن به خدا تقرب جوید، ایمان راستین به خدا و پیامبر و تلاش و مبارزه در راه خداست که تلاش در راه خدا باعث اوج کلمه اسلام است؛
و به وسیله یکتاگرایی است که خود ندای فطرت انسانی است؛و به وسیله بر پاداشتن نماز است که ستون دین و آیین است؛ و به وسیله پرداختن زکات و حقوق مالی است که فرمانی است مقرر و بایسته؛ و به وسیله روزه‏داری ماه خدا است که نگاهدارنده از کیفر است؛
و به وسیله انجام شایسته حج و عمره است که نابود کننده محرومیت و نیاز است و شستشو دهنده گناهان؛ و به وسیله پیوند با نزدیکان و صله رحم است که مایه فزونی یافتن مال است و واپس اندازنده أجل؛ و به وسیله صدقه‏ها و دهش‏های نهانی است که گناه را می‏زداید و اثری بر جای نمی‏نهد؛و به وسیله نیک منشی و شایسته کرداری است که نیکوکردار را از افتادن به ذلت و خواری نگاه می‏دارد.
۲) در دسته‏ای دیگر از روایات رسیده، زکات و پرداخت حقوق مالی بسان نماز، واجب می‏گردد و باعث پالایش جان و آراستگی و شایستگی تقرب انسان به خدا عنوان می‏شود.
پیامبر اسلام پس از فرود آیه «خذْ منْ اموالهمْ صدقَةً...» به سخنگوی خویش فرمان داد تا در میان مردم ندا دهد:
«ای مردم! بی گمان خدا پرداخت زکات و حقوق مالی را بر شما واجب گردانید، به همان سان که نماز را بر شما واجب فرمود... .»
حضرت علی علیه‏السلام در مورد نقش سازنده و آثار زکات می‏فرماید: «بی گمان، پرداخت زکات و نماز، عامل نزدیک شدن مردم مسلمان به خداست. هر کسی زکات را با خشنودی خاطر بپردازد، کفاره گناهان او می‏گردد و وی را از فرو افتادن در آتش دوزخ نگاه می‏دارد. بنابراین نباید به آنچه از حقوق مالی پرداخته است با نظر حسرت بنگرد و برای پرداخت آن افسوس بخورد؛ چون آن کسی که زکات را از روی شوق و رغبت نپردازد و به بهتر از آنچه داده است امید نبندد، به روش پیامبر نادان است و پاداشش دستخوش زیان و عملکردش تباه و هماره از کارش پشیمان خواهد شد.»
۳) در برخی از روایات، افزون بر نقش پالاینده و سازنده زکات، از آن به پل نجات و رستگاری و باعث فروکش نمودن خشم خدا تعبیر شده است.
پیامبر اسلام فرمود:«الزّکاة قنطَرَةُ الاسلام، فمن أدّاها جاز القنطرة، و من منعها احْتبَسَ دونها و هی تُطْفی‏ءُ غضَبَ الرّب.» «زکات، پل اسلام است. پس کسی که زکات و حقوق مالی را بپردازد از آن پل به آسانی می‏گذرد و کسی که از پرداخت آن سرباز زند در آن زندانی می‏گردد؛ و پرداخت زکات خشم خدا را فرو می‏نشاند.»
۴) در برخی از روایات به راز و فلسفه وجوب زکات توجه داده شده و یادآور گردیده است که اگر صاحبان ثروت و قدرت و امکانات، زکات و حقوق مالی خود را بپردازند گرسنه و نیازمندی نخواهد ماند.
حضرت علی علیه‏السلام در این مورد می‏فرماید:«انّ اللّه سبحانهُ فرضَ فی اموالِ الأغنیاءِ أقواتَ الفقراء فما جاع فقیرٌ الّا بما متّع به غنیٌّ و اللّه تعالی سائلُهمْ عنْ ذلکَ.»
«بی گمان خدا رزق و روزی تهیدستان را در دارایی ثروتمندان مقرر فرمود. از این رو، هیچ نیازمندی گرسنه نماند جز به خاطر آنکه ثروتمندی از حقوق او بهره برد، و خدای والا از توانگران در مورد این حق کشی بازخواست خواهد نمود.»
امام رضا علیه‏السلام در پاسخ پرسش یکی از یارانش درباره فلسفه لزوم پرداخت زکات چنین نوشت:
«انّ علّة الزّکاة مِن أجْل قوت الفقراء و تحصینِ أموالِ الأغنیاء... .»
«به یقین علت مقرر شدن زکات تأمین نیاز نیازمندان و تأمین امنیت دارایی صاحبان ثروت است.»
۵) در بسیاری از روایات، خودداری آگاهانه از پرداخت زکات و پایمال ساختن حقوق محرومان جامعه و انکار آن، به ستم و گناهی بزرگ بسان دوری گزیدن از اسلام و بیگانگی از ایمان و همگرایی و همدلی با پیروان کتابهای تحریف شده و گاه به کفر و شرک و چیزی همانند آن تعبیر شده است؛ چون شرک و کفر، خودداری از پرداخت زکات، ستم و تجاوز به حقوق مقرر بندگان محروم اوست.
امام صادق علیه‏السلام در این مورد فرمود:
«مَنْ منع قیراطاً من الزّکاة انْ‏شاءَ یهودیّاً أوْ نصرانیّا.»
«کسی که از پرداخت قیراطی از زکات و حقوق مالی خویش خودداری ورزد یا باید یهودی بمیرد یا مسیحی.»
نیز فرمود: «انّ اللّه فرض للفقراء فی أموالِ الاغنیاءِ فریْضَةً لایُحْمدونَ الّا بأدائها و هی الزّکاة؛ بها حقنوا دمائُهم و بها سُمّوا مسلمین.»
«خدای دادگر برای تهیدستان و محرومان جامعه، در دارایی ثروتمندان حقوق بایسته‏ای قرار داده است که آنان جز با پرداخت و ادای آن، درخور ستایش نیستند، و آن حقوق بایسته زکات است. به وسیله پرداخت آن است که خون و جان اینان حفظ می‏گردد و مسلمان خوانده می‏شوند.»
حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به علی علیه‏السلام فرمود: «علی جان! ده گروه از این جامعه به خدا کفر ورزیده‏اند...
آن گاه یک گروه از آنان را کسانی بر شمرد که زکات و حقوق مالی خود را از روی آگاهی و عمد نمی‏پردازند.
سپس فرمود: علی جان! هر کسی از پرداخت قیراطی از زکات و حقوق مالی خویش خودداری ورزد، نه با ایمان است و نه مسلمان و نه در بارگاه خدا آبرو و ارزشی خواهد داشت.
علی جان! کسی که زکات و حقوق مالی خود را نمی‏پردازد، هنگام مرگ برای جبران گناه سهمگین خود تقاضای بازگشت به این جهان می‏کند، اما تقاضایش پذیرفته نمی‏شود، و این سخن خداست که در اشاره به آن می‏فرماید:
«حتّی اذا جاءَ أحدهمُ الموتُ قالَ ربّ ارْجعونِ لعلّی اعملُ صالحاً فیما ترکْتُ کلاَّ انّما کلمةٌ هو قائلها و مِن ورائهمْ برزَخٌ الی یومِ یبعثُون.»
این حق ناپذیران بر حق ستیزی خود پای می‏فشارند تا آن گاه که مرگ یکی از آنان فرا رسد می‏گوید:
پروردگارا! مرا بازگردانید، شاید من در آنچه وانهاده‏ام، کاری شایسته انجام دهم؛ اما نه، این گونه نیست و بازگشت داده نخواهد شد؛ این سخنی است که او گوینده آن است و در پیش روی آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته می‏شوند.»
● جایگاه اقتصادی زکات و نقش سازنده آن در جامعه
جایگاه منابع مالی برای رشد و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، جایگاهی است بسیار مهم و سرنوشت ساز؛ درست همان گونه که برای شکوفایی علمی، فرهنگی، و توسعه و آبادانی جایگاهی است بنیادی و اساسی. در این میان، نقش زکات و دهش‏های گوناگون که نوعی مالیات و یکی از منابع مهم درآمد مالی در جامعه اسلامی است جایگاهی است بسیار حساس و تعیین کننده.
این نقش حساس و جایگاه سرنوشت ساز برای زکات و دهش‏های گوناگون واجب و مستحب به دلایل ذیل است:
▪ راه برتر زندگی و یک برنامه سعادت ساز
اسلام از آغاز درخشش و طلوع خود، به صورت یک اندیشه اخلاقی یا بینش فلسفی یا باور مذهبی پدیدار نشد، بلکه به عنوان یک راه برتر زندگی و برنامه سعادت ساز و آیین جامع و کامل ـ که پاسخگوی انگیزه‏ها و نیازهای گوناگون مادی و معنوی انسان باشد ـ گام به عرصه ظهور نهاد و از همان آغازین روزهای دعوت، انسان بحران زده و به جان آمده و سرگشته را به زندگی برتر و حیات شایسته‏تر و شرایط و فضا و جهانی روشن و عادلانه و انسانی فراخواند:
«یا ایّها الذین امنُوا استَجیبوا للّهِ و للرّسولِ اذا دعاکم لما یحْییکمْ...» «ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هنگامی که خدا و پیامبر شما را به چیزی فراخواندند که به شما زندگی [زیبا و سعادت ساز] می‏بخشد، [فراخوان آنان را[ بپذیرید... .»
ساختن چنین زندگی برتر، همان سان که در گرو اندیشه مترقی و فرهنگ و منش زیبا و سازنده و منابع غنی علمی و معنوی و هنری است، در گرو منابع مالی سرشار و درآمد بسیار نیز هست و اینجاست که جایگاه منابع مالی و از آن میان نقش زکات و صدقات و انفاق و دهش‏های گوناگون که یکی از منابع مهم درآمد مالی است روشن می‏گردد.
▪ مدیریت و مهندسی اجتماعی مترقی
افزون بر این، اسلام از همان آغازین سال‏های طلوع خود به تدریج با تأسیس نوعی مدیریت مترقی و مردمی همراه شد و بنیاد این نظام اجتماعی و روش جهانداری نیز منابع اقتصادی و درآمد سرشار مالی را می‏طلبید که یکی از اقلام آن، زکات و صدقات و انفاق و بخشش‏های گوناگون واجب و مستحب بود.
▪ توجه ویژه به محرومیت‏زدایی و مبارزه با فقر مادی و معنوی
آیات قرآن و سخنان حکیمانه پیامبر و امامان راستین، نشانگر توجه ویژه اسلام به محرومیت‏زدایی و مبارزه با فقر مادی و معنوی و تلاش و تدبیر برای زدودن فاصله‏های هولناک طبقاتی و نژادی است و هرگز نمی‏پذیرد که در سویی قله‏های سر به آسمان ساییده ثروت و قدرت و امکانات در دست گروهی اندک دست به دست گردد و در سویی دیگر، فقر و محرومیت و نداشتن فرصت و عقب ماندگی و بدبختی... .
چنین جامعه‏ای را هرگز نمی‏توان جامعه انسانی نامید، تا چه رسد جامعه اسلامی. قرآن در توجه ویژه‏اش به محرومیت‏زدایی و مبارزه با فقر مادی و معنوی و تلاش برای زدودن فاصله‏های طبقاتی و ایجاد توازن و تعادل می‏فرماید:
«آنچه را خدا [به عنوان غنیمت] از مردم این آبادیها به فرستاده‏اش بازگردانید، از آن خدا و از آن پیامبر و از آن نزدیکان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، تا میان ثروتمندان شما [انحصار نیابد و] دست به دست نگردد؛ و آنچه پیامبر به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را بازداشت باز ایستید و پروای خدا دارید که خدا سخت کیفر است.
[و نیز این غنیمت‏ها] از آن نیازمندان هجرت کننده‏ای است که از خانه‏ها و دارایی‏هایشان رانده شده‏اند و فزون بخشی و خشنودی خدا را می‏جویند و خدا و فرستاده‏اش را یاری می‏کنند. [آری] اینان همان راستگویانند.
[و نیز از آن کسانی است] که پیش از آنان در [مدینه] خانه [هجرت] جای داشته و ایمان آورده‏اند. هر [پناهجویی را] که به سویشان هجرت نموده است دوست می‏دارند و از آنچه [از غنیمت‏ها] به آنان داده شده، در سینه‏های خود نیازی نمی‏یابند و آنان را [در اندک امکانات خود] بر خویشتن برتری می‏دهند، هر چند خود نیازی [سخت به آن [داشته باشند؛ و هر کس از آز خود نگاه داشته شود، چنین کسانی همان رستگارانند.»
▪ تأمین اقتصادی گروه‏های ناتوان از سوی جامعه و مدیریت آن
اسلام با تدابیری ظریف و تلاشی گسترده می‏کوشد تا در جامعه یک تهیدست و نیازمند نماند و رفاه و آسایش برای همگان ایجاد شود.
خداوند بهتر می‏داند که در هر جامعه‏ای انبوهی بیمار، معلول، بی سرپرست، بدون خانه و خانواده، از کار افتاده آبرومند، سالمند، در راه مانده، حادثه دیده و کسانی که به هر دلیل قدرت تولید ثروت ندارند وجود خواهند داشت، که باید از سوی جامعه و نظام و مدیریت آن مورد حمایت همه جانبه قرار گیرند و با رعایت کرامت و شئون انسانی‏شان اداره شوند تا توازن و تعادل اجتماعی بر هم نخورد.
این کار در گرو وجود منابع مالی و امکانات رفاهی زندگی است. حضرت علی علیه‏السلام در برنامه سیاسی و اداری خویش در این مورد می‏نویسد:
«سپس خدای را، خدای را، در مورد قشرهای فرودین جامعه و مردم؛ از آنان که راه چاره ندانند و تدبیر امور ندارند، و از کار افتادگان و نیازمندان و دچار شدگان به زیان و سختی و بیماران زمین‏گیر و دردمند؛ همانا در این گروه‏ها کسانی هستند که روی بیان نیاز دارند و کسانی که سخت در تنگنا هستند و نیازمند، اما به رو نمی‏آورند!
پس برای خدا آن حقوقی را که در مورد آنان از تو خواسته است پاس دار؛ و بخشی از بیت‏المال را که در خزانه قلمرو مدیریت توست و نیز سهمی از دانه‏های زمین‏های اسلامی را در هر شهری برای اداره زندگی آنان قرار ده؛ چرا که برای دورترین آنان همان بهره‏ای است که برای نزدیک‏ترین آنان است و به هر حال رعایت حقوق و شئون و کرامت آنان را از تو خواسته‏اند. پس مبادا فرو رفتن در ناز و نعمت، تو را سرگرم سازد و تو را از اداره آنان باز دارد که تباه ساختن کار و حقی کوچک از آنان به بهانه انجام کاری بزرگ و مهم برایت عذری نخواهد آورد.»
▪ حفظ موجودیت نظام و اداره شایسته جامعه
نظام و مدیریت جامعه برای برپایی و حفظ موجودیت و تضمین کارآیی خود و دفع یورش‏ها و شرارت‏ها و کنار زدن موانع توسعه دادگری و اصلاح امور نیاز به سرباز و مرزبان و ارتش و پلیس و نگهبان داخلی و کارگزار خارجی دارد؛ همچنان که برای ساماندهی کارها در ابعاد گوناگون نیاز به مؤسسات و مراکز ارتباطی و تبلیغی و کارگزاران و کارمندان بسیاری دارد که برپا داشتن و کارآمد ساختن آنها بدون پشتوانه مالی و درآمد سرشار و نظام یافته امکان‏پذیر نیست.
با عنایت به این اصول پنجگانه است که جایگاه منابع مالی برای رشد و شکوفایی همه جانبه جامعه و آسایش و رفاه آن، جایگاهی سرنوشت ساز و بسیار مهم خواهد بود و در این میان نقش زکات و صدقات و انفاق و بخشش‏های گوناگون مالی نقشی بسیار حساس و تعیین کننده است.
به همین دلایل اسلام برای تأمین منابع مالی، پرداخت زکات و انواع انفاق و صدقات را که در حقیقت زنجیره‏ای از مالیات بر درآمد و تولید است وضع کرده و در ده‏ها آیه و حدیث به نقش حساس و جایگاه حیاتی آن در برپایی جامعه‏ای متعادل و شرایطی متوازن و فضایی سالم توجه داده و پرداخت زکات را در ردیف مهم‏ترین عبادتها دانسته و در بسیاری از آیات و روایات، سرباز زدن عمدی از پرداخت آن را باعث دوری از اسلام و ایمان عنوان می‏کند.
▪ تقویت روحیه همبستگی و تعاون
دانش جامعه‏شناسی نشانگر این حقیقت است که جامعه‏ای می‏تواند با همگرایی و تعاون و مهر و مدارا راه دشوار و پر فراز و نشیب پیشرفت و بالندگی را گام سپارد و در مسابقه شتابان زندگی به پیروزی و سرفرازی نایل آید که روح همدلی و همبستگی و همکاری در کران تا کران آن، بسان روح در تک تک سلول‏های جسم حضور داشته باشد، و این هم در گرو تعاون اجتماعی و اقتصادی است.
پرداخت همراه با اخلاص و احساس مسئولیت زکات و حقوق مالی، افزون بر پاکسازی دل و اندیشه و منش و رفتار فرد و اثرگزاری در سامان‏دهی فرهنگی و اخلاقی خانه و خانواده، در نهایت به پالایش و اصلاح جامعه از تباهی‏ها و عوامل انحطاط می‏انجامد و در بهسازی آن نقشی انکارناپذیر می‏نهد.
به بیان دیگر، می‏توان گفت که رعایت کرامت و تأمین حقوق و امنیت اقتصادی گروه‏های آسیب‏پذیر جامعه که پرداخت زکات و حقوق مالی یکی از آن تدابیر و راهکارهاست، هم زداینده بسیاری از انگیزه‏ها و وسوسه‏های هنجارشکنی و تباهی و جرم و جنایت است و هم پرورنده بذرهای فضیلت و کمال و هم باعث دمیده شدن روح همدلی و همبستگی و همکاری اجتماعی است.
در این جهت، خدا به پیامبرش فرمان می‏دهد:
«خذ من اموالِهم صدقةً تطَهّرهم و تزَکّیهِم بها»
«[تو ای پیامبر!] از دارایی‏های آنان صدقه بگیر که بدین وسیله آنان را پاکیزه و پالایش می‏سازی.»
نویسنده: علی کرمی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید