سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مزد وحدت


مزد وحدت
انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی پایان پذیرفت. آزمونی که جدای از نتیجه آن - که امیدوارکننده و روشنی بخش است- نمره قبولی برای مردم ایران اسلامی به همراه داشت. مردم نشان دادند با وجود مشکلاتی همچون تورم و گرانی، هرگز میدان را به نفع دشمنان انقلاب خالی نخواهند کرد و همواره در عرصه های سرنوشت ساز و حساس کشور حاضر خواهند شد.
حضور چشمگیر مردم در انتخابات- دور اول و دوم- و افزایش ضریب مشارکت آنان در این رأی گیری، نشان از بلوغ و شعور سیاسی مردمی دارد که علیرغم موج تحریمها و تهدیدهایی که از سوی دشمنانشان علیه استقلال و عدالت طلبی آنان برپا می شود، دست از آرمان خواهی و وفاداری به اصول و ارزشهای انقلاب برنداشته و در پاسخ به ندای رهبر حکیم و فرزانه اشان، هوشمندانه در عرصه انتخابات حاضر شده و نمایندگانی اصلح را روانه خانه ملت کردند.
با توجه به تحلیل ها و گمانه زنی هایی که در جریان انتخابات وجود داشت، یکی از تحلیل های محتمل آن بود که اصلاح طلبان در این دوره از مجلس شورای اسلامی بتوانند به اقلیت تاثیرگذاری دست پیدا کنند. اما پیروزی قاطع اصولگرایان، چه آنان که مورد حمایت مستقیم جبهه متحد اصولگرایی قرار گرفته و چه کاندیداهای مستقل و اصولگرایی که وارد مجلس شدند، نشان داد برخلاف همه گمانه ها و حتی ظن دوستانی که وضعیت نسبتا ناپایداری برای جریان اصولگرایی در انتخابات قائل بودند، رویکرد مردم به سمت اسلام و انقلاب، آرمانهای امام راحل(ره)، و خدمتگزاران واقعی شان است.
انتخابات سومین شورای شهر تهران تجربه ای «تلخ» و «شیرین» بود. تلخ برای اصولگرایان که نتیجه تشتت و تعدد لیست ها را چشیدند و شیرین برای اصلاح طلبان که موفقیت نسبی خود در این انتخابات را جانی دوباره در کالبد مهجور اصلاح طلبی که دیگر از سوی مردم طرد شده بود، پنداشتند.
اما آن تجربه تلخ شورای سوم، اصولگرایان را بر آن داشت که با آسیب شناسی مسیر طی شده، راه موفقیت خود را در «وحدت» نیروهای اصولگرا ببینند و در نهایت به شیرینی پیروزی برای خدمت بیشتر به مردم، مبارزه با مفاسد اقتصادی و اجتماعی، بسط عدالت و رفاه و ایجاد جامعه ای سربلند در مجلسی کارآمد، برسند. آنها دریافتند که تفرقه و تشتت نتیجه ای جز ورود جریانهای غیراصولگرا به کانون قدرت و خدمت ندارد و بایستی بپذیرند در خانواده اصولگرایی، سلیقه های مختلفی وجود دارد که برای حفظ وحدت و نیل به موفقیت باید مدیریت شوند.
از سوی دیگر تجربه شیرین شورای سوم شهر برای اصلاح طلبان، ولوله ای در اردوگاه آنان به پا کرد. در روزهای آغازینی که خود را برای انتخابات مجلس تدارک و تجهیز می کردند و عده ای از آنان چمدانهای خود را برای ورود به مجلس هشتم می بستند، دمادم صحبت از ائتلاف و جبهه یکپارچه اصلاح طلبان بود. میانه راه اختلاف میان گروه های این جریان بالا گرفت و عده ای سفره شان را جدا کرده و خود را از زیر علم ائتلاف کنار کشیدند. آخر سر هم که دعوا بالا گرفت و کار به تهدید به تسویه حساب با یکدیگر کشیده شد.
دوم خردادی ها که در مرحله اول انتخابات با بی اقبالی از سوی مردم مواجه شدند، آستانه تحملشان پایین آمد. آنها که بررسی های آماری و نظرسنجی ها نشان می داد وضعشان نسبت به دور اول بدتر شده است برای آنکه انتقام بگیرند، اقدامات دولت را زیر سؤال بردند و واکنش های تندی نسبت به اقبال مردم به جریان اصولگرا، نشان دادند. آنهایی که روزگاری با ژست مردم سالارانه، شعار تبدیل مخالف به موافق سر می دادند، امروز کمترین استقبال مردم از جناح رقیب را تاب نمی آوردند.
در این میان با وجود همه فشارهایی که از داخل و خارج وارد شد و حتی ماجرای قطعنامه سوم تحریم که آن را برای جلوگیری از حضور و مشارکت حداکثری مردم در آستانه انتخابات صادر کردند و سخنان بوش که به طور رسمی از جریان اصلاح طلبی حمایت کرد، همه به نوعی همه زمینه ها را فراهم کردند تا جریان اصولگرایی با عدم اقبال از سوی مردم مواجه شود، با این وجود دیدیم که مردم به اصولگرایان و برنامه های آنان رأی دادند.
مردم تجمیع خلاقیت ها و ظرفیت های نیروهای انقلاب را یک نعمت و فرصت مغتنم برای آبادانی و توسعه کشور می دانند. از این رو شاید بتوان «وحدت» را محوری ترین عامل پیروزی اصولگرایان نامید. قطعا ادامه و استمرار این روند می تواند به پایداری اصولگرایی و حفظ خط خدمت و گسترش عدالت و امنیت کمک شایانی نماید. اصولگرایان نبایستی تردید داشته باشند که پیروزی قاطعشان در این انتخابات، در کنار سایر عوامل، مزد وحدتشان است.
مردم نمایندگان و کارگزارانی می خواهند که خود سالم بوده و در جهت تامین سلامت جامعه - خصوصاً در عرصه اقتصادی- اندیشه کنند و قدم بردارند. یکی از رموز موفقیت اصولگرایان در این میدان، سلامت درونی آنان است. جبهه اصولگرایی تلاش کرد تا این سلامت را به نمایش بگذارد. مردم کمتر گزارشی از سوءاستفاده های آنچنانی میان این جریان به گوششان رسید.
علاوه بر عوامل فوق، جریان اصولگرا کوشید به جای آنکه دست به تخریب رقیب بزند، به اثبات خود بپردازد و فرآیندی را سپری کند که بوی رقابت آن چنانی و مرسوم که رقبا برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری- ولو مجاز- می زنند، به مشام مردم نرسد. ادبیات حاکم بر این جریان و نحوه گفتمان با مردم و حتی رقیبان در جناح مخالف، موید این معنی است. مردم نیز این رفتار را رفتاری صحیح ومطابق با نظر خودشان یافتند و به اصولگرایان روی خوش نشان دادند.
و نهایت آنکه اصولگرایان، گفتمان انقلاب اسلامی را وجه غالب خود قرار دادند و ارزشها و اصول اسلام و انقلاب را چارچوبهایی مسلم و ثابت فرض کردند و تلاش نمودند با استمزاج از مردم، اولویت ها و مشکلات مردم را بشناسند و اولویت های آنان را اولویت های خودشان قرار داده و بر اساس آن برنامه های خود را تنظیم و اعلام کنند. مردم ایران عاشق انقلاب و حامی نظامند و همین، خاستگاه رویکرد آنان به «اصول»گرایی است.
و اما سخنی با منتخبین ملت؛ در جریان انتخابات، ائتلاف ها و نامزدهای انتخاباتی شعارها و برنامه های متفاوتی را برای جلب نظر و رای مردم اعلام می کردند. این شعارها بیش از آنکه به امور اجتماعی و یا فرهنگی مردم بپردازد، معطوف به رفع مشکلات و نیازهای اقتصادی مردم بود که البته نشان دهنده خواست کلی و جهت گیری آراء رأی دهندگان نیز می باشد.
مردم انتظار دارند نمایندگانشان در مقام قانون گذار و ناظر بر اجرای قوانین، به گونه ای عمل نمایند تا با برنامه ای مدون و کارساز تورم و گرانی در کشور مهار شده و در آینده ای نه چندان دور مشکل مسکن و اشتغال جوانان حل شود.
در کنار حمایت از دولت، نقد مشفقانه و کارساز فراموش نشود. اگر در کار دولت اشکالی وجود دارد، بدنه عظیم کارشناسی مجلس به سادگی و بی اعتنا از کنار آن عبور نکند؛ چرا که در نهایت مردم از آن لطمه خواهند دید. بایستی تعاملی سازنده و همه جانبه بین دولت و مجلس برقرار شود.
یکی از آفات فعالیت نمایندگی غلبه نگاه محلی بر نگاه ملی است. رسیدگی به حوزه انتخابیه مهمترین بخش از فعالیت های یک نماینده را تشکیل می دهد، اما آنجا که منافع ملی نادیده گرفته شود، طبعاً کسی آن را نمی پذیرد. به عنوان مثال برداشت از صندوق ذخیره ارزی برای طرح های عمرانی بعضی از حوزه ها که به اصرار و رایزنی برخی از نمایندگان صورت پذیرفت، بدون توجه به آثار تورمی این کار در سطح کشور، در کنار آبادانی مقطعی در آن منطقه، کار ناصوابی بود که اتفاق افتاد.
اگر نمایندگان مجلس به شعارهای اصلی انقلاب رجوع کنند، راه حل بسیاری از مشکلات را در تحقق این شعارها خواهند یافت. استقلال، آزادی، عدالت و رفع تبعیض جان مایه اصلی شعارهای انقلاب است که برنامه ریزی برای اجرای هر کدام می تواند گره های بسیاری را از مشکلات مردم بازنماید.
مردم از آزمون انتخابات سرافراز بیرون آمدند و انتظار دارند که منتخبینشان نیز از آزمون نمایندگی سربلند بیرون بیایند.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید