پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

معلمی؛ هم هنر ، هم علم


معلمی؛ هم هنر ، هم علم
اگر نهاد آموزش و پرورش را به عنوان یکی از پنج نهاد داخلی جامعه بدانیم و وزارت آموزش و پرورش را تبلور عینی آن، به یقین معلم یکی از اصلی ترین ارکان زنجیره آموزشی در دستگاه تعلیم و تربیت خواهد بود. درباره معلمی و ویژگی های آن در سالیان اخیر بسیار قلمفرسایی شده است. یکی از مهمترین مباحثی که همیشه مورد توجه صاحبنظران تعلیم و تربیت قرار گرفته، بحث خصوصیات و مقتضیات معلمی و چگونگی ایجاد این ویژگی ها در اوست. پرسش هایی مانند معلمی را فن بدانیم یا علم آن را هنر بنامیم یا شغل آیا معلمی ذاتی است یا آموختنی اهمیت این مسئله را نشان می دهد.
جدای از تعاریف اسطوره ای و ادبیات مسلکانه از معلم بنا به نظر اکثریت قریب به اتفاق متخصصان هرچند معلمی کاری است که به ذوق و استعداد ذاتی نیاز دارد، اما امروزه معلمی کردن یک علم است، همچون سایر علوم رفتاری با همه ریزه کاری های علمی.
در دانشگاه های کشورهای پیشرفته در زیرمجموعه علوم رفتاری فصل مشخصی برای تربیت معلم در نظر گرفته شده است. در برخی از این دانشگاه ها رشته های تربیت معلم جزو معدود رشته هایی است که دارای آزمون ورودی اختصاصی است که این امر بیانگر اهمیت این حرفه است.
معلمی حرفه ای است چندبعدی و کسی که بدان دست پیدا می کند، ناچار است که در حوزه های مختلف مهارت هایی داشته باشد. مبانی و اصول علوم روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، فلسفه تعلیم و تربیت، آشنایی با فنون و روش های تدریس، زبان و ادبیات، مدیریت آموزشی، تحقیق، رخدادهای سیاسی و اجتماعی و همین طور دانش تخصصی خود از جمله مهارت ها است. در حقیقت بسیاری از این علوم ابزار کار معلم است، برای انجام بهتر رسالت معلمی و تسهیل کننده راه آموزشی. معلم با بهره گیری از این دانش ها بر کیفیت فرایند یاددهی - یادگیری می افزاید و آشنایی نداشتن آن می تواند به عنوان مانعی جدی بر سر راه او باشد. آماده کردن چنین معلمی نیاز به دو نوع آموزش دارد؛ ۱- آموزش های رسمی پیش از آغاز کار، ۲- آموزش های غیر رسمی در طول دوران اشتغال به حرفه معلمی.
● متولی تربیت معلم کیست
پرسش کلیدی که همواره دغدغه ذهن برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی را به خود مشغول کرده است این است که متولی تربیت معلم برای آموزش و پرورش کیست کدام دستگاه و سازمانی بهتر می تواند این مهم را به انجام برساند ویژگی های این قبیل آموزش ها چیست آیا وزارت آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین دستگاه متولی تعلیم و تربیت پایه، برای این کار صلاحیت بیشتری دارد یا نظام آموزش عالی آیا برای انجام این امر دانشگاه و دانشکده های خاصی مورد نیاز است یا در دانشگاه های معمولی هم می توان به تربیت معلم پرداخت آیا محیط زندگی دانشجویان با گرایش معلمی باید به صورت شبانه روزی و مستقل از دانشجویان دیگر تدارک دیده شود یا همراه آن تجربه های ملی و جهانی در این عرصه کدام است پس از قریب به هفت دهه تجربه تربیت معلم در کشور امروزه ما در کدام پله قرار داریم ضرورت آموزش های ویژه برای داوطلبان تصدی حرفه معلمی بر همگان روشن است، اما درباره چگونگی انجام این آموزش حرف و حدیث بسیار به چشم می خورد. تاریخ تربیت معلم بویژه سه دهه اخیر تاریخی پرفراز و نشیب است، تصمیم سازان و سیاستگذاران به مقتضای حال و بیشتر بر اساس سلیقه و تجربیات فردی و گروهی گاه در جهت توسعه مراکز برآمده اند و گاه در جهت کوچک کردن آن گام برداشته اند. آنچه در این میان مغفول مانده و تصمیم گیری بر اساس مطالعات و پژوهش های علمی و جامع نگر است که جای خالی آن در آموزش و پرورش مشاهده می شود. ایده گسترش مراکز تربیت معلم در آموزش و پرورش در زمان شهید رجایی در آموزش و پرورش شکل گرفت و در دوره وزارت شهید باهنر ادامه یافت. گرچه طرح تربیت معلم سه ساله که براساس آن قرار بود دانشجویان مراکز تربیت معلم دو سال آموزش رسمی خود را بصورت یک سال آموزش رسمی در مراکز تربیت معلم و یک سال تدریس و کارآموزی عملی در مناطق محروم و دورافتاده و مجدداً یک سال آموزش رسمی طی کنند و مجموعاً پس از ۳ سال فارغ التحصیل شوند، بیش از یک دوره آن هم به صورت ناقص اجرا نشد، ولی در آن سال ها سرمایه گذاری فراوان برای تأسیس و شکل گیری مراکز تربیت معلم انجام گرفت. در آن سال ها به علت تعطیل بودن دانشگاه ها یکی از دوران های طلایی مراکز تربیت معلم محسوب می شود، این مراکز امکان پیدا کردند بدون رقیب به جذب نیروهای زبده و توانمند اقدام کنند و کیفیت آموزش در این دوره و فارغ التحصیلان آن بالا و مطلوب ارزیابی شده است. اداره شبانه روزی مراکز تربیت معلم هزینه های سنگینی را برعهده آموزش و پرورش گذاشته است بنابراین هرگاه که این وزارتخانه با کمبود اعتبار مواجه می شود، تلاش می کند با کاهش کمی و کیفی این مراکز کمبودها را تا حدی جبران کند. از نیمه های دهه شصت علاوه بر مراکز تربیت معلم، دانشسراهای تربیت معلم نیز بر چرخه تربیت معلم افزوده شد که وظیفه و رسالت اصلی اش تربیت معلم برای دوره ابتدایی بود. این دانشسراها به صورت دوساله و چهارساله در یک دوره چندساله تعداد زیادی معلم دیپلم به آموزش و پرورش بویژه مناطق محروم تزریق کرد. با بازگشایی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و گسترش دانشگاه های روزانه، پیام نور و آزاد و خیل عظیم فارغ التحصیلان آن این پرسش بار دیگر پیش روی مسئولان قرار گرفت که آیا نمی توان با انجام دوره های کوتاه مدت دانش آموختگان دانشگاه ها را در آموزش و پرورش جذب کرد و ضرورت وجود مراکز مستقل تربیت معلم تا چه حد است براساس این دیدگاه بار دیگر مراکز تربیت معلم رو به کاهش گذاشت و بسیاری از آنها ادغام و یا تعطیل شد.طی سه دهه اخیر این روند همیشه ادامه داشته است. اخیراً نیز زمزمه هایی از درون آموزش و پرورش مبنی بر کاهش و حتی تعطیلی مراکز تربیت معلم و واگذاری وظایف آن به وزارت علوم شنیده می شود.
طرفداران این دیدگاه معتقدند آموزش و پرورش با کاهش یا حذف مسئولیت هایش در زمینه هایی که امکان تصدی آنها از سوی وزارتخانه های دیگر فراهم است امکان می یابد خدمات بهتری درباره وظایف اصلی خود ارائه دهد. مخالفان این نظر معتقدند دانشگاه نمی تواند معلم مطلوب آموزش و پرورش را تربیت کند.
● دانش آموزان توانمند برای ورود به تربیت معلم گرایش ندارند
نگاه گذرا به ورودی های مراکز تربیت معلم در سالیان گذشته بیانگر آن است که کاهش منزلت اجتماعی معلم، سپری کردن سال های آغازین کار در روستا ها و مناطق دورافتاده و ارائه نشدن خدمات مناسب در بسیاری از مراکز تربیت معلم در طول تحصیل باعث شده دانش آموزان توانمند و زبده گرایش چندانی به ورود در این مراکز نداشته باشند، متوسط معدل و نمره آزمون ورودی در بسیاری از رشته ها نشان دهنده این واقعیت است. بدیهی است در چنین شرایطی مراکز تربیت معلم امکان تربیت معلم کار آمد، توانمند و پویا را در حدی که نیاز آموزش و پرورش است پیدا نمی کند. بر این اساس می توان به مسئولان توصیه کرد که نخست بدون تعجیل در تصمیم گیری و دخالت دادن سلایق شخصی، امکان یک کار مطالعاتی عمیق را برای بررسی همه جانبه در زمینه تربیت مصلح، چالش ها، نیاز ها و امکانات آن فراهم نمایند و با بهره گیری از تجارب کشورهای مختلف و احتیاجات و نیازهای ملی و به دور از تعصبات صنفی و بخشی به تصمیمی عمیق برسند و با تدوین یک برنامه بلند مدت آموزش و پرورش را از این سردرگمی چندین ساله نجات دهند، هرچند تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرای یک طرح در آموزش و پرورش بدون توجه به ابعاد دیگر آن نمی تواند چندان کارساز و مشکل گشا باشد.
دکتر علیرضا شریفی
پژوهشگر تعلیم و تربیت
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید