سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

هنر یوگا


هنر یوگا
پروردگار در هنگام خلقت انسان با دمیدن روحش در جسم خاکی او ذات بشر را متبرک از صفات خویش کرد و بدین‌گونه خاک بی‌ارزش را متعالی ساخت و بزرگترین شاهکارش را خلق کرد و آن هنگام که به مجازا آن گناه انسان را ر زمین رها ساخت و فصلی بین خود و او انداخت آدم تا به امروز در پی وصل خویش به آن اصل است.
انسان سرگشته برای رسیدن به سر منزل مقصود در راه‌های زیادی قدم نهاد و دچار فراز و فرود و گمراهی و بیراهی زیادی گردید و تمنای وجودش را به انحأ مختلف بروز داد از جمله کهن‌ترین این راه‌ها هنر و یوگاست که هر دو، بیان کننده عطش وصل به جوهر وجود و شرح سرگشتگی فطری بشر است. در این مقاله سعی شده با نظری اجمالی بر تعاریف یوگا و هنر و اهداف مشترک آنها، به جایگاه یوگا در هنر پرداخته شود.
در گذشته یونانیان هنر را به‌عنوان هدیه خدایان می‌پنداشتند و در پیدایش آن، نیروهای طبیعی و اعتقاد را مؤثر می‌دانستند و آن را قابل تقدیس می‌پنداشتند، در عصر حاضر هم ماهیت بیولوژیک انسان، عقده‌ها و گره‌های ذهنی، میل به دانستن و به‌کار بردن نیروهای طبیعت را در پیدایش هنر دخیل میدانند.
در هر حال آنچه در این باره شفاف و نمایانگر به‌نظر می‌رسد این است که هنر در روح انسان نفوذ می‌کند و نه تنها احساسات بلکه منطق، تخیل و اراده او را به حرکت در آورده باعث زیبا شمرده شدن پدیده‌ها و اعمال بشر و پیشرفت او می‌گردد و در واقع هنر قدرت و توانائی نیست بلکه تسلی خاطر است و هنرمند واقعی هدف اولیه خود را تکامل بشر می‌داند و با بیان اتحاد درونی و هماهنگی و شورانگیزی، زیبائی را به بهترین وجه آن توصیف می‌کند، چرا که در غیر این صورت اثر هنرمند بی‌ارزش خواهد بود.
اگرچه تعریف‌های متعددی از یوگا به‌جای مانده ولی هر تعریف تصدیق تعاریف دیگر می‌باشد و تمامی تعاریف در کنار هم به فهم عمیق یوگا کمک می‌کند و گویای تمامی حالات و اهداف آن می‌باشد از جمله اینکه ”یوگا شناختی مستقیم و بی‌واسطه از ژرفای هستی خویش و هماهنگی با قوانین طبیعت است. این معرفت شهودی در پی سلوکی پیگیر و عشقی صادقانه حاصل می‌شود و در پی این سلوک، فرد تسلطی همه جانبه بر قوای تن، احساسات و افکار خود پیدا می‌کند از طرفی یوگا به معنای کنترل کردن آمده است و در آن صورت یوگا را می‌توان علم کنترل امواج فکر و علم مهار قوای تن و ذهن به منظور تسلطی همه جانبه بر توان بالقوه خود دانست، در این صورت به روش این دانش که همانا کنترل قوای تن و روان است تأکید می‌شود.
از طرف دیگر می‌توان یوگا را به معنای نظاره کردن و دیدن در نظر گرفت که علم نظاره خود و خودشناسی نیز است. یعنی واقع شدن در طبیعت اصیل خویش و شکافتن تمامی حجاب‌های نفسانی“. به عبارتی یوگا نوعی رستگاریست که ما را از خواستن یعنی درد و رنج، آزادی می‌بخشد و تصاویر زندگی را دل‌ربائی می‌دهد.
در تحلیل اجزاء یوگا در هر سبک ردپائی از هنر ظاهر می‌گردد چرا که هنر و یوگا از زیبائی سرچشمه می‌گیرند. در نادا یوگا ما به عینه تأثیر اصوات و آواها را به عنوان هنر موسیقی و آواز توامان لمس می‌کنیم. ظرافت و هماهنگی و تمرکز بر حرکات در هاتا یوگا ما را به هنر نمایش نزدیک می‌کند.
همچنین با گشتی در سرزمین‌های شرقی و مهد یوگا، معابد و مجسمه‌های باشکوه با رنگ‌آمیزی‌های مسحور کننده و معماری‌های پیچیده اوج و تعالی هنر ظهور می‌کند، شعر و ادبیات نیز در دنیای یوگا جایگاه خاص خود را دارد و کتب ماندگاری در این زمینه به‌جا مانده از جمله ”شعف زندگی“ اثر سوامی ساتیاناندا. و در نهایت راجا یوگا که ریشه همه هنرها است تضادها اولین قدم در ارائه یک اثر هنری است و تمرکز دستمایه اصلی آن که این هر دو در بطن راجا یوگا نهفته است.
به‌عبارتی هنر و یوگا در تاروپود هم تنیده شده‌اند چرا که هماهنگی، حضور در لظحه، تمرکز بر اعمال، دقت، ظرافت، لطافت، تجسم، مقاومت و ممارست از خصوصیات این دو و ذوق و سرور، شور و شعف، آرامش و سکون در روح و روان از دستاوردهای هر دو می‌باشد.
ولی در اینجا پرسشی نمایان است: به راستی یوگا هنر است یا بستر و مکمل هنر؟ با توجه به این امر که یوگا هنر خلاقیت است در سایه علم و حقیقت و اوج آن پیوند با حقیقت ناب (سامادهی) می‌باشد و این هر دو همان ابزار و اهداف وجودی و متعالی هنر و هنرمند در مسیر خلق یک اثر است و نیز آرامش، سکون، هماهنگی با روح و دریافت شفاف الهامات درونی و بیرونی، وحدت با طبیعت وجود، پیدایش و رشد استعدادها، زایش ذوق، سرور و زیبائی که تماماً در تسریع و تکمیل آفرینش یک اثر و تعالی بخشی روح هنرمند مؤثر است از جمله تأثیرات ثابت شده یوگا می‌باشد، به این پاسخ رهنمون می‌گردیم که: ”یوگا هنر خلق هنر است“.
گردآوری و تألیف: آرزو گندم‌کار
منبع : مجله دانش یوگا


همچنین مشاهده کنید