پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

کامیابان و ناکامان انتخابات مجلس هشتم


کامیابان و ناکامان انتخابات مجلس هشتم
قطار انتخابات مجلس هشتم با تمام فراز و فرودهای مسیر به واپسین ایستگاه نزدیک می شود و تا چند روز دیگر اکثریت قابل توجهی از نمایندگان مجلس هفتم با کرسی های سبزرنگ هرم بهارستان وداع گفته جای خود را به منتخبان جدید خواهند داد. اگر از شما درخواست شود که کامیابان و ناکامان این انتخابات را فهرست کنید شما چه جریان ها و گروه هایی را در هریک از این دو لیست قرار می دهید؟
شاید در وهله نخست پاسخ به این پرسش، ساده به نظر آید بدین گونه که با اشاره به دو روی سکه مجلس در اکثر کشورهای دنیا یعنی اقلیت و اکثریت به راحتی احزاب و جریان های وابسته به فراکسیون اکثریت را در لیست کامیابان و حامیان اقلیت را در فهرست ناکامان انتخابات طبقه بندی کنیم. آیا در ارزیابی انتخابات مجلس هشتم نیز از این مدل ساده می توان بهره برد؟ آیا اصلاح طلبان و اقلیت ۶۰ نفره آنان ناکامان اصلی انتخابات و اصولگراها و اکثریت مجلس هشتم کامیابان بلامنازع این انتخابات هستند؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش ها باید موقعیت هریک از بازیگران این انتخابات را در جغرافیای سیاسی ایران به مطالعه بنشینیم و مشاهده کنیم که هر کدام از این جریان ها با چه اهداف و برنامه هایی گام به این رقابت گذاشته و به چند درصد از اهداف خود دست یافته اند؟
● اصولگرایان؛ چه کسی در راس است
اگر به چالش هایی که جریان اصولگرا پس از به دست گرفتن سکان قوه مجریه با آن دست به گریبان بوده، توجه کنیم درخواهیم یافت که پس از ماه عسل کوتاه مجلس هفتم و دولت نهم آرام آرام شکاف هایی در صفوف جریان اصولگرا نمایان شد. از سویی نمایندگان مجلس هفتم به بعضی از منتخبان احمدی نژاد رخصت تکیه بر مسند وزارت را ندادند، از سوی دیگر اعضای شورای شهر تهران یکی از رقبای وی را بر مسند شهرداری پایتخت نشاندند و...
این اتفاقات و ده ها رویداد چالش برانگیز دیگر نشان از این امر داشت که اصولگرایان برنامه و طرح مشخصی برای اداره امور کشور نداشته و هر یک از طیف های زیرمجموعه این جریان تلاش دارد به هر نحو ممکن آرا و برنامه های خود را بر بقیه بخش ها تحمیل کند. همین مساله نیز سبب شد این زیرمجموعه ها از هیچ کوششی برای بسط قدرت خود و کاهش حوزه نفوذ زیرمجموعه های دیگر فروگذاری نکنند.
انتخابات مجلس هشتم برای این زیر مجموعه ها نقطه عطفی برای استیلای هژمونی یکی از این طیف ها بر کلیت جریان اصولگرا به شمار می آمد. اگر اخبار جراید و سایت های خبری در مقطع زمانی منتهی به انتخابات را مرور کنیم به راحتی شاهد خواهیم بود که هرکدام از طیف های اصولگرا از حامیان احمدی نژاد گرفته تا زنان اصولگرا و از منتقدان درون مجلس دولت تا نیروهای نزدیک به مثلث قالیباف- رضایی- لاریجانی مهمترین برنامه خود را در تصرف خیمه تصمیم گیری جریان اصولگرا می دیدند و همین هدف استراتژیک نیز باعث شد با تمام تلاش های صورت گرفته برای حفظ یکپارچگی این جریان، اصولگرایان دست کم با دو لیست وارد کارزار رقابت های مجلس هشتم شوند. هرچند تا زمان تشکیل جلسات نمی توان با اطمینان از میزان نفوذ هریک از جریان های سیاسی در پارلمان آگاه شد اما به نظر می رسد هیچ کدام از طیف های شاخص اصولگرا نتوانسته اند به اکثریت قابل اعتنایی در فراکسیون اکثریت دست یابند. با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری دهم، سال جاری برای اصولگرایان سال انتخابی محتوم و سرنوشت ساز نیز به شمار می رود؛ انتخابی بین هم سرنوشت شدن با احمدی نژاد یا برگزیدن گزینه یی دیگر برای رقابت نفسگیر ریاست جمهوری. می توان تاکید کرد نتایج انتخابات مجلس هشتم وضعیت تصمیم گیرندگان این جناح سیاسی را بغرنج تر و مسیر آینده آنها را مبهم تر کرده است.
● اصلاح طلبان؛ نبردی برای ماندن
بد نیست در این مجال به ارزیابی مختصری از کارنامه اصلاح طلبان که در این مجلس نیز نام اقلیت را یدک می کشند، بپردازیم؛ جریانی که قاعدتاً باید در صدر فهرست ناکامان این انتخابات قرار بگیرد.
با اعلام لیست نهایی نامزدهای انتخابات مجلس هشتم از سوی شورای نگهبان بسیاری از احزاب و چهره های تاثیرگذار اصلاح طلب با ابراز نارضایتی از نحوه رسیدگی به صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس اعلام کردند که در بیش از دوسوم کرسی های مجلس امکان حضور نداشته و در اکثر کرسی های باقیمانده نیز با حذف بسیاری از چهره های برجسته، معتمد مردم و شناخته شده این جریان عملاً امکان رقابت از آنها سلب شده است. در برابر این رویداد مهم بخش های مختلف جریان اصلاح طلب تاکتیک های متفاوتی را در پیش گرفتند. برخی از احزاب از راهکار حضور به هر قیمتی دفاع کرده وارد میدان شدند و برخی دیگر با این استدلال که نمی خواهیم هیزم انتخابات شویم از رقابت ها خارج شدند.
بخش عمده یی از اصلاح طلبان نیز در کنار سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق ضمن اعتراض به وضعیت ایجاد شده، تصمیم گرفتند از حداقل امکانات موجود استفاده کرده فراکسیون اقلیت قدرتمندی در مجلس آتی ایجاد کنند. این جریان نام تاکتیک انتخاباتی خود را حضور معترضانه نامید.
با توجه به استقبال اکثر گروه های شاخص اصلاح طلب اعم از مشارکت، مجاهدین انقلاب، کارگزاران، اعتماد ملی و... از این تاکتیک باید دید که این تاکتیک تا چه اندازه موفق عمل کرده است؟
بسیاری از تحلیلگران عرصه سیاست ایران با توجه به امکانات گسترده رقبا، محرومیت از در اختیار داشتن کانال ارتباطی موثر و مداوم با توده ها و برخی اختلافات درونی اصلاح طلبان، سوم تیرماه ۸۴ را مهر پایانی بر حیات تاثیرگذار این جریان در تاریخ سیاسی ایران می پنداشتند. بسیاری بر این تصور بودند که انتخابات مجلس هشتم به رقابتی خانگی در خیمه اصولگرایان تبدیل خواهد شد. اما فردای مرحله دوم انتخابات همگی شاهد بودیم که فقط نام دو جریان به عنوان رقیب در افکار عمومی مطرح بود؛ اصولگرایان و اصلاح طلبان. اگر به تاریخ معاصر کشورمان توجه کنیم به راحتی درخواهیم یافت که یکی از پارامترهای اصلی جامعه ما منطبق بر این شعر است که «از دل برود هر آن که از دیده برفت» به ویژه جامعه کنونی ما که سیر حوادث در آن بسیار سریع بوده و حذف سه چهارساله یک جریان سیاسی از صحنه اجتماع ممکن است به حذف از حافظه جمعی چند نسل از افراد جامعه منتهی شود اما از دستاوردهای جالب توجه اصلاح طلبان در این انتخابات می توان به رشد آرای آنها در بخش های سنتی جامعه و به ویژه شهروندانی که در همه رقابت های انتخاباتی حضور پیدا می کنند اشاره کرد. با توجه به حضور ۱۳ درصدی مردم تهران شاهد بودیم که میزان رای سرلیست اصولگرایان ۸۰۰ هزار رای و مطابق با آرای دوره گذشته وی بوده است. اما سرلیست اصلاح طلبان در دور نخست انتخابات حدود ۴۰۰ هزار رای به دست آورده که در مقایسه با دوره گذشته انتخابات رشدی صددرصدی داشته است. این آرا می تواند نشان از رشد آرای اصلاح طلبان در حیاط خلوت جریان اصولگرا باشد. بنا به تجربه چند انتخابات اخیر شهرهای بزرگ در انتخابات با مشارکت زیر ۳۰ درصد، اصولگرایان برنده انتخابات بوده اند و در انتخابات با مشارکت بالای ۴۰ درصد این اصلاح طلبان بوده اند که به پیروزی چشمگیر دست یافته اند. با این حال تاکتیک حضور معترضانه علامت سوال هایی را نیز در برابر اصلاح طلبان قرار می دهد. یکی از این علامت سوال ها به نوع عملکرد اصلاح طلبان در انتخابات پایتخت برمی گردد. بسیاری از احزاب، شخصیت ها و گروه های اصلاح طلب انتخابات تهران را واجد شرایط حضور حداکثری نمی دانستند. در اینجا این پرسش از اصلاح طلبان مطرح می شود که در صورتی که می خواستند به شیوه غیرمعترضانه، در این انتخابات شرکت کنند چه می کردند؟ و آن حضور چه تفاوتی با شیوه معترضانه کنونی داشت؟ شاید مهمترین علامت سوال پیش روی اصلاح طلبان این مساله اساسی باشد که چرا آنها در این انتخابات نتوانستند اکثریت خاموش را مجاب به حضور در انتخابات کنند؟ به ویژه در مرحله دوم که چهره های شاخص اصلاح طلب در برابر گمنامان حریف صف آرایی کرده بودند.
و اما آخر... با بررسی جو سیاسی کشور شاید بسیار غیرمنطقی باشد که بخواهیم کامیابان و ناکامان اصلی انتخابات مجلس هشتم را معرفی کنیم. شاید سال دیگر در چنین روزهایی بهتر بتوان بازنده بزرگ این انتخابات را شناخت.
سیدحمید متقی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید