پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

طبیعت از نگاه رسول خدا (ص)


طبیعت از نگاه رسول خدا (ص)
طبیعت با عناصر گونه گونه، زیبا و دلربایش در نگاه اهالی زمین که هماره چشمی به آسمان و گوشی به نجوای رازناک این عناصر داشته‏اند مایه آرامش، نشاط، شادمانی و زمینه‏ساز ترقی، پیشرفت و ثروت بوده است. در این میان، توجه به نگاه عرشی رسول خداصلی الله علیه وآله‏به این عناصرِ مخلوقِ خدایِ زیبایی آفرین، بی‏گمان برای ما بسی شیرین، درس‏آموز و رازگشا خواهد بود.
● حیوانات‏
نخستین «جمعیت حمایت از حقوق حیوانات، در سال ۱۸۲۴ میلادی در انگلستان تأسیس شد. اما اسلام ۱۲۰۰ سال پیش از غربیها، حمایت از انواع حقوق حیوانات را در صدر فرمانهای خود به مسلمانان قرار داد.
گروههای حامی حقوق حیوانات، بر اساس مسائل اخلاقی و انسانی دست به این کار ارزشمند زدند؛ اما اسلام، افزون بر اینها، قوانینی حقوقی نیز برای آن تنظیم کرده است که بر اساس آن، کسی که این حقوق را رعایت کند، ثواب (پاداش) و فردی که آن را انجام ندهد، کیفر (جزای) این جهانی و آن جهانی دارد.
سخن ما یک ادعاست و برای اثبات آن کافی است تا آشنایان به مسائل حقوقی، نگاهی به کتابهای فقهی اسلامی بیفکنند تا درستی سخن ما را دریابند.
نکته دیگر، «جایگاه ارزشمند حیوانات» در اسلام است. قرآن آن قدر برای آنها ارزش قائل شده که بلندترین و دومین سوره خود را به نام یکی از سودمندترین حیوانات کرده است: بقره [= گاو ماده‏]. نامگذاری دیگر سوره‏ها نیز به اسامی: انعام [= چارپایان‏]، نحل [= زنبور عسل‏]، نمل [= مورچه‏]، عنکبوت، عادیات [= اسبان دونده‏] و فیل، دلیلی دیگر بر این ادعاست.
در قرآن کریم بیست بار از پرندگان سخن به میان آمده است. از حشرات و آبزیان نیز بارها سخن گفته شده است.
در روایات، با بیان ارزشهای حیوانات توجه مسلمانان به لزوم مهربانی با آنها جلب شده است.
اینک به نمونه‏هایی توجه فرمایید که در آنها حقوق حیوانات بسی فراتر از قوانین غربی حمایت از حقوق حیوانات مطرح شده است.(۱)
حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله‏مردم را از به جان هم انداختن جانداران باز می‏داشت.(۲)
از نخستین کسانی در جهان بود که «احترام» به حیوانات را مطرح کرد: کسی که چارپایی می‏گیرد، باید آن را گرامی دارد.(۳)
می‏فرمود: پروردگار نیکی را بر هر چیزی نوشته است، پس هرگاه می‏خواهید حیوانی را سر ببُرید، به نیکی سر آن را ببُرّید(۴)... آلت قتاله را تیز کنید تا قربانی راحت کشته شود.(۵)
در فتح مکه، هنگام آمدن از مدینه به مکه، در کنار آبی سگی ماده را دید که عوعو می‏کرد و به توله‏هایش شیر می‏داد. به یکی از یارانش دستور داد که در برابر آن سگ بنشیند تا کسی از سپاهیان اسلام متعرض سگ و توله‏هایش نشود.(۶)
روزی از کنار الاغی گذشت که صورتش را داغ کرده بودند، فرمود: آفریدگار لعنت کند کسی را که این حیوان را داغ کرده است.(۷) همچنین هر کسی را که اعضای حیوان را بِبُرد، نفرین کرده است.(۸) نهی فرمود که سه نفر بر یک مرکب سوار شوند.(۹)
فرمود: مردی از راهی می‏گذشت. تشنه شد. چاهی یافت. وارد آن شد و آب نوشید وقتی بیرون آمد، سگی را دید که [از تشنگی‏] له له می‏زد و خاک [مرطوب‏] را می‏خورد. با خویش گفت: او هم مثل من تشنه است! پس دوباره وارد چاه شد. کفشش را از آب پر کرد، آن را به دندان گرفت و از چاه بیرون آمد و سگ را سیراب کرد. خداوند نیز از وی سپاسگزاری کرد. پرسیدند: مگر سیراب کردن چارپایان نیز پاداش دارد؟ فرمود: سیراب کردن هر تشنه‏ای پاداش دارد.
در روایت دیگر فرمود: سپاسگزاری خدا از آن مرد آن بود که وی را وارد بهشت کرد.(۱۰)
خداوند خجسته و والا، نرمخویی را دوست دارد و به آن کمک می‏کند؛ پس هرگاه سوار چارپایان گرسنه شدید،... اگر زمین [محل عبور شما] بی گیاه است، با سرعت از آن بگذرید؛ و اگر سر سبز است، بایستید.(۱۱)
چارپا بر صاحبش [حقوق و] بهره‏هایی دارد:
هنگامی که فرود می‏آید، ابتدا او را علف بدهد؛
از آبی می‏گذرد، آب را بر او عرضه کند؛
بر صورتش نزند؛ چرا که او هم خدایش را به پاکی یاد می‏کند؛
جز در راه خدا، وقتی حیوان متوقف است، بر پشتش ننشیند؛
بیش از توانش بر او بار نکند؛
بیش از قدرتش او را ندوانَد.(۱۲)
پیامبر روزی شتر ماده‏ای را دید که ایستاده و بر پشتش بار بود. فرمود: صاحبش کجاست؟ خود را برای بازخواست در فردا [ی رستاخیز] مهیا کند.(۱۳)
نهی می‏فرمود که عضوی از حیوان را آتش بزنند.(۱۴)
مردمان را از کشتن مورچه، زنبور عسل، شانه به سر و صُرَد(۱۵) باز می‏داشت.(۱۶)
پشت چارپایان را جای نشستن خود [برای گفت‏وگو] قرار ندهید؛ چه بسیار مرکبی که از سوار خود بهتر و به پروردگار مطیع‏تر است و ذکر خداوند بیش‏تر می‏گوید.(۱۷)
بارها را در انتهای کمر و پشت حیوان قرار دهید؛ زیرا دستان حیوان آویزان [=لرزان‏] است و دو پای او محکم.(۱۸)
اجازه نمی‏داد برای کشتن حیوانی، او را به جایی ببندند و سنگبارانش کنند.(۱۹)
اجازه نمی‏داد برای کشتن حیوان، او را از جای مرتفعی پرتاب کنند.(۲۰)
کشتن حیوان با چیزی غیر از آهن [مانند سنگ تیز] را اجازه نمی‏داد.(۲۱)
خوش نمی‏داشت حیوان شیرده و حامله را بی ضرورت سر بِبُرّند.(۲۲)
دستور داده بود پیش از جان دادن کامل و آرام گرفتن حیوان حلال گوشتی که ذبح شده است، سرش را یکباره قطع نکنند و پوستش را نکنند.(۲۳)
از همین روی است که فقیهان شیعه بی هیچ اختلافی فتوا به وجوب تغذیه حیواناتی داده‏اند که انسان در اختیار دارد. کرم ابریشم و زنبور عسل نیز در زمره آنها قرار دارد؛ چه آن حیوانات حلال گوشت باشند، و چه حرام گوشت. و چه انسانها از آنها نفعی ببرند و چه نبرند.(۲۴)(۲۵) آری، غذا دادن به حیواناتی که در اختیار ماست، واجب است.
▪ اسب‏
خیر، تا روز رستاخیز در پیشانی اسب است.(۲۶) می‏فرمود: کسی که جو را برای اسبش پاکیزه سازد و سپس آن را به حیوان بخوراند، پروردگار برای هر دانه جو، پاداشی برای او می‏نویسد.(۲۷) یال اسب را نچینید؛ زیرا اسب با یال خود گرم می‏شود.(۲۸) خداوند لعنت کند کسی را که یال اسب را بکند یا بچیند.(۲۹)
▪ چلچله‏
درباره چلچله نیک اندیشی کنید؛ چرا که او مأنوس‏ترین پرنده به انسان است.(۳۰) از آشیانه‏سازی چلچله در خانه‏هایتان جلوگیری نکنید.(۳۱)
▪ خروس‏
حضرت در خانه‏اش خروس سپیدی نگه می‏داشت.(۳۲) می‏فرمود: به خروس دشنام مدهید که بیدارگر نماز [صبح‏] است.(۳۳) به جنگ انداختن خروسها را حرام شمرد.(۳۴)
▪ سگ‏
می‏فرمود: [شب معراج‏] وارد بهشت شدم، صاحب سگی را دیدم که حیوان را سیراب کرده بود.(۳۵) زن بدکاره‏ای را بخشیدند؛ زیرا از کنار سگی گذشت که کنار چاه آب [کم عمقی‏] از تشنگی له‏له می‏زد. سگ، در آستانه مردن بود. زن کفش را درآورد و آن را به روسری‏اش بست و با آن آب از چاه برآورد [و به سگ داد] و به خاطر همین بخشیده شد.(۳۶) هرگز عضوهای جانداری را نبُرید؛ گرچه آن حیوان سگی درنده باشد.(۳۷)
▪ شتر
شتر مایه ارجمندی صاحبان خویش است.(۳۸) مردی در حضور ایشان شتر ماده‏ای را دوشید. پیامبر به او فرمود: مقداری شیر [در پستان شتر برای فرزندش ]بگذار.(۳۹)
▪ کبوتر
هماره از دیدن کبوتر سرخ، لذت می‏بُرد.(۴۰) در خانه‏اش جفتی کبوتر قرمز بود.(۴۱) نگه داشتن کبوتر و گرامی داشتن آن را مستحب شمرد.(۴۲) مردی به نزد او آمد و از تنهایی شکایت کرد. حضرت فرمان داد برای خودش جفتی کبوتر تهیه کند.(۴۳)
▪ گاو
پس از گوسفندداری، گاوداری را بهترین ثروت اعلام کرد.(۴۴) نگهداری گاو را در منزل مستحب(۴۵) و برکت(۴۶) شمرد.
▪ گربه‏
[در شب معراج‏] صاحب گربه‏ای را در دوزخ دیدم، که گوشتهای پس و پیش او را می‏کندند. او زنی بود که گربه‏ای را جایی بسته بود، نه به او غذایی می‏داد و نه رهایش می‏کرد تا گربه برای سیر کردن شکمش از حشرات و دیگر خزندگان زمین بهره گیرد.(۴۷) می‏فرمود: گربه را گرامی بدارید! او از جانورانی است که دور و بر شما پرسه می‏زند(۴۸) [و چشم امید به شما دارد].
امام علی‏علیه السلام‏نقل کرده است: هنگامی که پیامبر مشغول وضو گرفتن بود، گربه‏ای خانگی به او پناه آورد. حضرت دریافت او تشنه است. کاسه [ی آب وضو] را کج کرد و گربه از آن نوشید. از باقی مانده آب، وضو گرفت.(۴۹)
▪ گنجشک‏
کسی که بیهوده گنجشکی را بکشد، [این پرنده‏] روز قیامت جیغ کشان نزد آفریدگار خواهد آمد و می‏گوید: خداوندگارا! این فرد مرا بیهوده کشت، از کشتن من سودی هم نبرد و زنده‏ام نگذاشت تا از حشرات زمین تغذیه کنم(۵۰) [پس او را کیفر ده‏].
▪ گوسفند
بر شما باد به گوسفند [داری‏] و کشاورزی.(۵۱) پس از کشاورزی، بهترین ثروت را گوسفندداری اعلام کرد.(۵۲) بهترین ثروت را گوسفند [داری‏] شمرد. می‏فرمود: گوسفند، روغنش گذران زندگی و پشمش جامه است.(۵۳) یک گوسفند یک برکت، دو گوسفند دو برکت و سه گوسفند سود است.(۵۴) نگهداری گوسفند شیرده در خانه و گرامی داشتن آن را مستحب شمرد.(۵۵)
نگهداری گوسفند در خانه، هفتاد درِ بینوایی را می‏بندد.(۵۶) می‏فرمود: آب بینی گوسفندان را از صورتشان پاک کنید.(۵۷) آغل آنها را پاکیزه نمایید.(۵۸)
روزی مردی را دید که گوسفندی را خوابانده بود و کاردش را تیز می‏کرد بدو فرمود: می‏خواهی او را دو بار بکشی؟ چرا پیش از خواباندنش کارد را تیز نکرده‏ای؟(۵۹)
▪ مرغ‏
روزی از جایی می‏گذشت. دید گروهی مرغی را جایی بسته‏اند و از هر سو به سمتش تیر [یا سنگ‏] پرتاب می‏کنند. پرسید: آنها کی‏اند؟ خدایشان لعنت کند.
نگهداری مرغ را مستحب دانست.(۶۰) می‏فرمود: حیوانات اهلی زیادی را در خانه نگهدارید؛ زیرا شیاطین کاری به کار کودکانتان نخواهند داشت.(۶۱) و این گونه نقش سرگرمیهای مفید را در پُر کردن اوقات فراغت فرزندان یادآوری می‏کرد.
مرغ در خانه، باعث برکت است.(۶۲)
▪ درختکاری و باغداری‏
آب پاشی به ریشه‏های درخت هنگام کاشتن و پیش از ریختن خاک را مستحب برشمرد.(۶۳) اگر قیامت دارد برپا می‏شود و در دست یکی از شما نهالی هست، اگر فرصت آن را دارد، باید آن را بکارد.(۶۴)
ابی سعید خدری از ایشان نقل کرده است: کسی که درخت طلحه(۶۵) یا سدری را آب دهد، گویا دین باور تشنه‏ای را سیراب کرده است.(۶۶) هیچ مسلمانی درختی نمی‏کارد که انسان، چارپا یا پرنده‏ای از [میوه‏های‏] آن بخورد، جز آن که برایش در روز رستاخیز صدقه محسوب می‏شود.
درختان استوار و بلند خرما که در گِل می‏رویند و درختانی که در بیابانهای خشک و تفتیده میوه می‏دهند، بهترین ثروت‏اند.(۶۷) بهترین دارایی، ردیفهای طولانی، زیبا و منظم خرما و درختان میوه‏دار است.(۶۸) پس از کشاورزی و دامداری، نخلداری را بهترین ثروت اعلام کرد و فرمود: نخل خوب چیزی است. [هرگاه‏] کسی که آن را بفروشد، پولش به سان مشتی خاکستر بر قله‏ای رفیع در روزی طوفانی است؛ مگر آن که نخلی دیگر بکارد یا بخرد.(۶۹) حضرت هسته خرما را مرطوب می‏کرد و می‏کاشت.(۷۰)
▪ گُل‏
برترین رستنیها را گل سرخ و بنفشه می‏دانست.(۷۱) می‏فرمود: عطر حورالعین بوی آسَة(۷۲) است و فرشتگان بوی گل سرخ می‏دهند.(۷۳) می‏فرمود: کسی که می‏خواهد بوی خوش مرا استشمام کند، گل سرخ را ببوید.(۷۴) می‏فرمود: هرگاه به یکی از شما گلی دادند، پس آن را ببوید و بر چشمانش گذارد، که آن از بهشت است.(۷۵) و هرگاه به شما گلی [هدیه‏] دادند، آن را رد نکنید.(۷۶)
امام علی‏علیه السلام‏می‏فرماید: رسول گرامی با دو دستش به من گل سرخ هدیه داد، چون آن را به بینی‏ام نزدیک کردم، حضرت فرمود: آگاه باش که گل سرخ، بعد از «آسَة»، سرور گلهای بهشتی است.(۷۷) بر شما باد به «مرزنگوش». آن را ببویید که برای [بهبود] گرفتگی بینی خوب است.(۷۸)
▪ میراث بازمانده‏
پس از چشم فرو بستن از جهان، این بود میراث مردی که هزاران سکه طلا را میان بینوایان تقسیم کرده بود:
دو قطعه پارچه، از نوع «بُرد»؛ دو جامه؛ دو پیراهن بلند؛ یک پیراهن [کوتاه‏]؛ یک بالا پوش یمنی؛ دو عدد خیمه؛ یک حوله؛ یک عبای سپید؛ یک چادر شب؛ مسواک؛ قیچی؛ سرمه‏دان؛ آینه؛ سه قَدَح؛(۷۹) یک کاسه؛ تغار سنگی؛ کوزه آب؛ کاسه بزرگ برای میهمانان؛ عصای یک متری؛ بیل، پیمانه، و پلاسی برای تقسیم زکات فطره.
وقتی از جهان رفت، زرهش به خاطر سی صاع جو - که به خاطر خانواده‏اش قرض کرده بود - در گرو یک یهودی بود.(۸۰)
▪ سوگ سرود
امام علی‏علیه السلام: پدر و مادرم فدای تو باد؛ ای فرستاده خدا!
اگر به شکیبایی امر نمی‏کردی، و از بی‏تابی نهی نمی‏فرمودی، آن قدر اشک می‏ریختم تا اشکهایم تمام شود؛ و این درد جانکاه همیشه در من می‏ماند و اندوهم جاودانه می‏شد؛ که همه اینها در مصیبت تو ناچیز است!(۸۱)
همانا شکیبایی نیکوست جز در غم از دست دادنت؛ و بی‏تابی ناپسند است جز در اندوه مرگِ تو؛ مصیبت تو بزرگ، و مصیبتهای پیش از تو و پس از تو [در برابر فقدانت ]ناچیزند.(۸۲)
نویسنده: حسین سیّدی‏
۱) عبداللطیف عاشور در کتاب موسوعة الطیر و الحیوان فی الحدیث النبوی، ۶۸۰ حدیث را درباره پرندگان و جانداران فقط از زبان پیامبر گرامی اسلام [نه سیزده معصوم دیگر] آورده است.
۲) اصول کافی، ج ۶، ص ۵۵۳ ؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۵۵۷ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۲۸ ؛ مستطرفات السرائر، ص ۵۶۳.
۳) دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۸ ؛ قرب الاسناد، ص ۷۰ ؛ مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۶۴.
۴) سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۵۸ ؛ سنن نسائی، ج ۷، ص ۲۲۹ ؛ شرح المسلم (نووی)، ج ۱۳، ص ۱۰۶ ؛ المصنف، ج ۴، ص ۴۹۲.
۵) بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۳۱۵ ؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷۴ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۵۸ ؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۴۳ ؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۴۳۱ ؛ سنن نسائی، ج ۷، ص ۲۲۷ ؛ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۷۲ ؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۱۲۳.
۶) کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۲۹ ؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۳۵.
۷) تحفة الاحوذی، ج ۵، ص ۳۰۰ ؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۵۷۸ ؛ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۱۶۳ ؛ فتح الباری، ج ۹، ص ۵۵۱ ؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۲۹۷ ؛ المصنف، ج ۴، ص ۴۵۸.
۸) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۸۲ ؛ سنن دارمی، ج ۲، ص ۸۳ ؛ سنن نسائی، ج ۷، ص ۲۳۸ ؛ صحیح ابن حبّان، ج ۱۲، ص ۴۳۴ ؛ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۲۲۸ ؛ فتح الباری، ج ۹، ص ۵۲۹.
۹) خصال، ص ۹۹ ؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۸۳ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۲۷.
۱۰) صحیح بخاری، ج ۳، ص ۷۷ ؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۴۴.
۱۱) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۱۳ ؛ مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۵۷ ؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۹۰.
۱۲) مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۵۸.
۱۳) همان.
۱۴) بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۵۱۵ ؛ مکارم الاخلاق، ج ۲، ص ۳۰۷ ؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵.
۱۵) صُرَد، پرنده‏ای است بزرگ‏تر از گنجشک با شکمی سفید و پشتی سبز و سر و منقاری بزرگ که معمولاً حشرات و گنجشک را شکار می‏کند.
۱۶) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۹۱.
۱۷) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۱۰ ؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۷ ؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۴۴۱ ؛ المصنف، ج ۶، ص ۱۶۶ ؛ نوادر، ص ۱۲۱.
۱۸) بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۹۲ ؛ بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۱۵.
۱۹) دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷۵ ؛ بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۳۲۸ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۶۳ ؛ شرح مسلم (نووی)، ج ۱۳، ص ۱۰۷ ؛ مسندأبی داود، ص ۲۷۵ ؛ المصنف، ج ۴، ص ۴۵۳ ؛ موارد الضمان، ص ۲۶۳ ؛ اسباب ورود الحدیث، ص ۶۵.
۲۰) جامع الصغیر، ج ۲، ص ۶۸۷ ؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۵۲ ؛ خصال، ص ۱۳۷ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۶۴ ؛ صحیح ابن خزیمه، ج ۴، ص ۱۴۶ ؛ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۷۳ ؛ الفائق فی غریب الحدیث، ج ۲، ص ۲۲۸ ؛ کنزالعمّال، ج ۱۳، ص ۳۶۳ ؛ مسند أبی یعلی، ج ۴، ص ۱۶۳ ؛ معجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۳۷ ؛ اللمع فی اسباب ورود الحدیث، ۶۵.
۲۱) بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۳۲۹ ؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷۶.
۲۲) الاحاد و المثانی، ج ۴، ص ۹۹ ؛ بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۳۱۶ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۰۵۸ ؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۴۳ ؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۴۳۱ ؛ سنن نسائی، ج ۷، ص ۲۲۷ ؛ شرح مسلم (نووی)، ج ۱۳، ص ۱۰۷ ؛ صحیح ابن حبّان، ج ۱۳، ص ۱۹۹ ؛ مسند ابن جعد، ص ۱۹۲ ؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۱۲۳ ؛ المنتقی من السنن المسندة، ص ۲۲۶ ؛ المصنف، ج ۴، ص ۴۹۲.
۲۳) دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۷۷.
۲۴) خوانندگان فرزانه برای آشنایی با قطره‏ای از دریای معارف دینی درباره حقوق حیوانات، می‏توانند بنگرند به مقاله «حقوق حیوان از دیدگاه صاحب جواهر»، در فصلنامه فرهنگ جهاد، شماره ۳۰، ص ۱۰۲ - ۱۱۰.
۲۵) فصلنامه فرهنگ جهاد، شماره ۳۰، ص ۱۰۵.
۲۶) اصول کافی، ج ۵، ص ۴۸ ؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۵ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۳۱ ؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۸۳.
۲۷) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۷۷ ؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۱۰۳ ؛ مسند الشامیین، ج ۱، ص ۳۱۵.
۲۸) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۷۳ ؛ مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۴۵۰.
۲۹) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۷۴ ؛ نوادر، ص ۱۷۴.
۳۰) سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۴ ؛ سنن کبری، ج ۷، ص ۲۸۱.
۳۱) مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۲۸۰.
۳۲) بغیة الحارث، ص ۲۶۸ ؛ سنن النبی، ص ۱۸۸ ؛ فیض القدیر، ج ۳، ص ۷۴۰ ؛ مکارم، ج ۱، ص ۲۸۲.
۳۳) بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۳ ؛ عون المعبود، ج ۱۴، ص ۵ ؛ المعجم الکبیر (طبرانی)، ج ۵، ص ۲۴۰ ؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵.
۳۴) بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۱۰.
۳۵) بحارالانوار، ج‏۸، ص‏۳۱۷؛ دعائم‏الاسلام، ج‏۲، ص‏۴۶۸؛ صحیح ابن‏خزیمه، ج‏۲، ص‏۳۲۳؛ نوادر، ص ۱۵۹.
۳۶) جامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۰۱ ؛ صحیح بخاری، ج ۴، ص ۱۰۰ ؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۵۱۰.
۳۷) ارواء الغلیل، ج ۶، ص ۷۴ ؛ اختصاص، ص ۱۵۰ ؛ ذخائر العقبی، ص ۱۱۶ ؛ بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۲۴۶ ؛ روضة الواعظین، ص ۱۳۷ ؛ شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۱۵۰ ؛ مجمع الزوائد، ج ۶، ص ۲۴۹ ؛ معجم الکبیر، ج ۶، ص ۱۰۰.
۳۸) اصول کافی، ج ۵، ص ۴۸ ؛ دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۵ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۳۱ ؛ من لا یحضر الفقیه، ج ۲، ص ۲۸۳.
۳۹) الاحاد و المثانی، ج ۲، ص ۲۹۸ ؛ بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۴۹ ؛ جامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۴۸ ؛ سنن دارمی، ج ۲، ص ۸۸ ؛ صحیح ابن حبّان، ج ۱۲، ص ۹۰ ؛ کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۴۱۹ ؛ المعجم الاوسط، ج ۴، ص ۱۱۲ ؛ معانی الاخبار، ص ۲۸۴ ؛ موارد الضمان، ص ۴۹۰.
۴۰) بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۲۶ ؛ معجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۳۴۰ ؛ مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۶۷.
۴۱) السیرة النبویة (بدری)، ص ۳۷۳.
۴۲) اصول کافی، ج ۶، ص ۵۴۶ ؛ مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۱۲۸ ؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۴۹ ؛ مسند الشامیین، ج ۱، ص ۲۳۹.
۴۳) همانها.
۴۴) بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۶۴.
۴۵) اصول کافی، ج ۶، ص ۵۴۵ ؛ بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۳۰ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۴۱.
۴۶) همانها.
۴۷) بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۱۷ ؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۴۶۸ ؛ صحیح ابن خزیمه، ج ۲، ص ۳۲۳ ؛ نوادر، ص ۱۵۹.
۴۸) عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۶ ؛ مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۰۳.
۴۹) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۹۳ ؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۹۱.
۵۰) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۴.
۵۱) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۲۰ ؛ خصال، ص ۴۵ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۴۳.
۵۲) بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۶۴.
۵۳) مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۲۸۱ ؛ نزهة الناظرص ۳۴.
۵۴) مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۲۸۲.
۵۵) اصول کافی، ج ۶، ص ۵۴۵ ؛ بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۳۰ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۴۱.
۵۶) مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۲۸۰.
۵۷) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۵۰ ؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۳۴۰ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۴۲.
۵۸) بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۵۰ ؛ محاسن، ج ۲، ص ۶۴۱ ؛ وسائل الشیعه (چ آل‏البیت)، ج ۱۱، ص ۵۱۳.
۵۹) کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۶۲ ؛ نصب الرایة، ج ۶، ص ۴۶.
۶۰) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۲۴ ؛ سنن النبی، ص ۱۸۸.
۶۱) بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۷۴.
۶۲) کشف الخفاء، ج ۲، ص ۱۶ ؛ کنزالعمال، ج ۱۲، ص ۳۲۷.
۶۳) وسائل الشیعه (چ اسلامیه)، ج ۱۳، ص ۱۹۲.
۶۴) جامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۰۹ ؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۸۹۲ ؛ منتخب مسند عبد بن حمید، ص ۳۶۶.
۶۵) درخت بلندِ سایه دار. برخی آن را درخت موز یا خار مغیلان ترجمه کرده‏اند.
۶۶) بحارالانوار، ج ۹، ص ۲۱۲ ؛ وسائل الشیعه (چ اسلامیه)، ج ۱۲، ص ۲۵.
۶۷) طبیعت و کشاورزی از دیدگاه اسلام، ص ۱۱۶.
۶۸) بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۸۵ ؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۴۶۸ ؛ معانی‏الاخبار، ص ۲۹۲.
۶۹) بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۶۴.
۷۰) اصول کافی، ج ۵، ص ۷۴ ؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۸۸ ؛ حلیة الابرار، ج ۱، ص ۳۲۹.
۷۱) مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۳۴.
۷۲) آسة، گیاهی همیشه سبز با میوه گرد و سفید و سیاه و برگهای خوشبو.
۷۳) همان.
۷۴) بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۴۷ ؛ کشف الخفاء، ج ۱، ص ۲۵۹.
۷۵) اصول کافی، ج ۶، ص ۵۲۴.
۷۶) همان.
۷۷) وسائل الشیعه (چ اسلامیه)، ج ۱، ص ۴۶۱.
۷۸) بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۹۹ ؛ جامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۷۱ ؛ مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۱۰۷.
۷۹) کاسه، پیمانه، جام.
۸۰) بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۴۴ ؛ قرب الاسناد، ص ۹۱ ؛ مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۲۳ ؛ معجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۱۵ ؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۳۰۰ ؛ المصنف، ج ۵، ص ۱۰.
۸۱) نهج‏البلاغه، خطبه ۲۳۵.
۸۲) نهج‏البلاغه، حکمت ۲۹۲.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید