چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در منشور حکومتی علی (ع)


مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در منشور حکومتی علی (ع)
امیرالمومنین علی (ع) در فرآیند حیات با برکت خود گنجینه ای گرانبها آکنده از خطبه ها، پندها و دستورالعمل های ارزشمند و مفیدی را به یادگار گذارد که بعد از قرآن، کامل ترین، مقدس ترین منشور زندگی فردی و اجتماعی مصلحان و عدالتخواهان راستین گردید.
آنچه که در این منشور جاودانه و عظیم بیش از همه مهم و حیاتی می نماید، طرح و تبیین عواقب و عوامل و موانع عمده بسط و گسترش عدل در عرصه های مختلف اجتماع می باشد. امیرالمومنین (ع) از نخستین لحظاتی که زعامت مسلمین را پذیرفت تا آخرین دقایق زندگی با برکتش در پی اجرای عدالت و احقاق حقوق از دست رفته آحاد مردم برآمد و در این جهت از جان و مال و آبروی خود دریغ نورزید. آن حضرت زعامت و رهبری امت اسلام را نپذیرفت مگر برای مقابله با فقر، فساد، تبعیض و تحقق عدالت اجتماعی. امام علی(ع) خود در مورد چرایی قبول مسئولیت خطیر زعامت و رهبری مسلمانان (در خطبه سقشقیه)می فرماید:«اگر آن اجتماع عظیم نبود و اگر تمام شدن حجت و بسته شدن راه عذر بر من نبود و اگر پیمان خدا از دانشمندان نبود که در مقابل پرخوری ستمگر و گرسنگی ستمکش ساکت ننشینند و دست روی دست نگذارند، همانا افسار خلافت را روی شانه اش می انداختم و مانند روز اول کنار می نشستم.» او که همچون هر مرد الهی و آسمانی، حکومت و زعامت را پست و حقیر دانسته و آن را مانند سایر مظاهر دنیایی از استخوان خوکی که در دست انسان خوره دار و آب بینی بزغاله و کفش کهنه وصله دار و… بی مقدارتر به شمار می آورد، اما همان حکومت و صدارت را برای اجرای عدالت و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض هدیه ای الهی و وسیله ای مقدس می دانست. مقابله با رانت خواری و سوء استفاده از مقام و موقعیت سیاسی و اجتماعی و لزوم برخورد محبت آمیز با مردم به ویژه طبقات ضعیف جامعه از شاخصه های اصلی اجرای عدالت و اصلاحات اجتماعی و توسعه سیاسی در دوران حکومت آن امام همام به شمار می آید. آن حضرت قبل از دعوت آحاد مردم به رعایت حقوق یکدیگر و اجرای عدالت، زمامداران و متولیان امور را به رعایت این اصل اساسی وادار ساخته و طی نامه ها و دستورالعمل های صریح، قاطع و هشدار دهنده، منسوبین و مسئولین نظام اسلامی را از خطا و خیانت در بیت المال و عدم همراهی و همراهی با مردم بخصوص طبقات پایین جامعه باز می داشتند، حضرت از همان آغاز قبول مسئولیت زعامت مسلمین فریاد بر می آورد که «به خدا سوگند حتی اگر موردی را بیابم که املاک و اموال مسلمانان به کابین زنان رفته باشد،… آنرا به خزانه حکومت باز می گردانم، زیرا اجرای عدالت موجب گشایش کارها می گردد.»(۱)
و نیز هنگام ورود به کوفه خطاب به مردم شهر اعلان می دارند که: وارد شهر شما شدم با همین لباس کهنه ام و با همین اثاثیه و با همین مرکب و اگر دیدید پس از مدتی به غیر از وضع موجودم از شهر بیرون رفتم بدانید که در اموال خیانتی کرده ام»(۲)
همچنین در نامه اخطارآمیز و هشدار دهنده ای، به عثمان بن حنیف انصاری حاکم بصره می نویسد:«ای پسر حنیف به من خبر رسیده که یکی از جوانان اهل بصره تو را به طعام عروسی خوانده است و به سوی آن طعام شتابان رفته ای و خورش های رنگارنگ گوارا برایت خواسته و کاسه های بزرگ به سویت آورده شده (کنایه از تجملات زیاد در آن مهمانی بوده است) و گمان نمی کردم که به میهمانی گروهی بروی که درویش و نیازمندانشان را برانند و توانگرش را بخوانند، پس نظر کن به آنچه دندان بر آن می نهی از این خوردنی و چیزی را که بر تو آشکار نیست (نمی دانی حلال است یا حرام) بیفکن (مخور)… بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه کهنه و از خوراکش به دو قرص نان اکتفا کرده است.»(۳)
و نیز در نامه ای به ابن عباس تصریح می فرماید:«در حکومتی که داری نباید ثروت اندوزی کنی و غیظ خود را نسبت به رقیب و مخالف اعمال نمایی بلکه هدف تو باید نابود کردن باطل و زنده کردن حق باشد.»(۴)
و در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر تاکید می کنند که: «انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است… دستی به سوی دل شکستگان دراز کن و آن غمکده های ویران را عمران نما و حرمت کن… قلب شکسته عرش خداست، پس هر آن کس که آن سراچه ویران را تعمیر کند، کعبه مقدس را آباد ساخته است. گره از کار رعیت بگشا… از آن مردم باش تا مردم هم از آن تو باشند. پناه بر خدا اگر اندکی در زندگانی حکمرانی، نظرشخصی و خصوصی تو راه یابد. اینجاست که خداوند قهار دست توانای خود را به نام دفاع از حقوق جامعه بر فرق تو بکوبد، آنچنان که دیگر نتوانی سر از جیب مذلت و تیره بختی بر افرازی… ای مالک مبادا که در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشند. زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و مرحمت نبیند، دلسرد و بی قید گردد و خائنی که جزای قیامت خود را به حد کمال نیابد: کردار زشت خویش را با جرات بیشتری تکرار کند… باید وزیران تو از آن کسان تشکیل شوند که نه ستم کرده اند و نه ستمگر را به دست و زبان کمک و یاری داده اند…» امیرالمومنان در این فرمان و منشور حکومت اسلامی خود را غمخوار و تیمار کننده تهیدستان و فرودستان دانسته و فرمانروای مصر (مالک) را نیز بر این مهم امر فرموده و توجه ویژه به طبقات ضعیف جامعه را به جهت ناتوانی آنان در احقاق حقوقشان مورد تاکید مکرر قرار داده و تصریح می کنند: «دل شکستگان تهیدست و مستمندان تیره بخت، همان هایی که پسر ابوطالب پیوسته به یاد ایشان است و همواره تیمار آنان می برد و غم آنان می خورد، آنها مرغان بی بال و پری هستند که در عین ناتوانی شراره آه را می توانند تا دامن سرادق الوهیت شعله ور سازند… آنها را خداوند به دست تو ای فرماندار سپرده و در حمایت قرار داده، مبادا که از پرسش آن دلهای دردمند غفلت کنی، مبادا که از تعمیر عرش خدا بی نصیب و محروم مانی… ای مالک از خشم ملت بترس که نمونه ای از خشم خداوند قهار است. همیشه مقربان و نزدیکان خود را فدای مصلحت عموم کن… چاپلوسان ثناگو را از خود بدور دار زیرا آن ناکسان همیشه طالب نعمت و آسایشند و در روز سختی چه آسان تو را به چنگ بلا سپرده خود بگرد دیگری حلقه زنند…» برخورد آن حضرت با دو تن از صحابه بزرگ رسول گرامی اسلام (طلحه و زبیر) عکس العمل قاطع امام (ع) در برابر برادرش عقیل، اعلام انزجار شدیدش از در آوردن خلخال از پای یک دختر یهودی، ارسال حکم عزل قاضی خاطی توسط یک زن شاکی (به نام سوده) برخورد حق مدارانه و تاریخی با ابن عباس (پسر عمو و یار دیرین و باسابقه امام علی (ع)) آنجا که به او فرمودند: «اگر حسن و حسین هم کار تو را کرده بودند، هیچ پشتیبان و هواخواهی از سوی من نمی دیدند و در اراده من اثر نمی گذاردند تا آن گاه که حق را از آنان بستانم.»(۵) و دهها نمونه دیگر از جمله اقدامات بارز و روشنگرانه ای است که آن حضرت در بستر تحقق قانونمداری و عدالت اجتماعی و ریشه کن نمودن فقر و فساد و تبعیض، آنهم در عصری که طرفداران امروزین قانونگرایی، توسعه سیاسی و اقتصادی (بویژه در مغرب زمین) در آتش استبداد و فقر و توسعه نیافتگی می سوختند.
● رسالت امروز ما
از آنچه گفته شد چنین مستفاد می شود که قوام و دوام و کمال نظام اسلامی منوط و مربوط به اقامه عدالت اجتماعی و مقابله با تبعیض های ناروا است که همواره از سوی برخی صاحبان قدرت علیه خیل عظیم فاقدان قدرت اعمال می شده. بدون شک اقامه عدالت اجتماعی نیز جز با انجام اصلاحات از رأس نظام و نظارت بر عملکرد کارگزاران و زمامداران کشور و کنترل دقیق و قاطعانه ثروت و سرمایه قدرتمداران محقق نخواهد گردید… تا زمانی که طی تمهیدات تقنینی و اجرایی شفاف و قاطع با رانت خواران، عزیز دردانه ها و آقازاده های جاخوش کرده در برخی از مراکز قدرت که انگل وار بر جان و پیکره نظام دینی افتاده و به مکیدن خون شهید داده ها و درد و داغ دیده ها و صاحبان اصلی انقلاب مشغولند و روز به روز به ثروت و قدرت بادآورده خود می افزایند، برخوردی علی وار نشود و تا هنگامی که قانون علیه ضعفا و در جهت تامین منافع صاحبان زر و زور و تزویر (همانا که علی (ع) تا آخرین نفس با آنان در ستیز بود) اجرا شود، نمی توان در انتظار معجزه و حادثه خارق العاده ای جز یاس و ناامیدی و بی اعتمادی توده های مردم نسبت به سران نظام و در نتیجه شکست و هزیمت آن بود. اینجاست که امام خمینی (ره) خطاب به متولیان و متصدیان نظام هشدار می دهند که:«به شما نصیحت می کنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته، این جمعیت (مستضعفان) مایوس بشوند، انفجار در آنها پیدا شود، همه، شما، همه ما، از بین خواهیم رفت.»(۶)
گرامیداشت سالروز شهادت امام علی (ع) و برگزاری مراسم سوگواری به مناسبت لیالی قدر نباید به تجلیل ها و تکریم ها و شعرها و شعارهایی که در اغلب همایش ها و خطبه ها و سخنرانی ها طرح و تکرار می شود محدود شده و علی (ع) و دوستداران حقیقی آن بزرگوار همچنان در مظلومیت باشند و انزوا… بهترین شیوه تبلیغ و ترویج اندیشه ها و آرمان های علی (ع) در کشور و زیباترین و ماندگارترین نحوه گرامیداشت مقام امیرالمومنان و بهره گیری سیاسی از قدر، همان است که بارها از سوی امام (ره) و رهبری اعلام شد: تقوای معیشت کارگزاران و ساده زیستی و زهد عالمان دینی، و همدردی مروجان فرهنگ تشیع با مردم محروم… و اینهاست که منجر به مقابله و مبارزه جدی و مستمر با فقر و فساد و تبعیض می شود.
مردم زمانی پیرو امام و ولایت بودن متولیان و زمامداران کشور را باور نموده و اوامر آنان را به گوش جان خواهند شنید که ایشان را همدل و همدرد و هم سطح (به لحاظ مالی و رفاهی) خود ببینند. تاریخ زندگی بشر همواره این قاعده مسلم را به اثبات رسانیده است که: هیچگاه مرفهان بی درد نمی توانند حقوق به غارت رفته محرومان و ستمدیدگان را به آنان بازگردانند. کدام مقطع از تاریخ را سراغ داریم که طی آن اقشار و طبقات فرودست جامعه به حمایت و همراهی اشراف و اعیان برخیزند. (۷)
کاخ نشینانی چون معاویه چگونه می توانند کوخ نشینانی چون ابوذر و مقداد و میثم تمار و… را راهنما باشند و مرشد؟
امروزه مقابله با قدرت های بزرگ عالم که در پی جهانی کردن فرهنگ اومانیستی غرب بوده و در این راه از تمامی ابزار و ادوات مدرن روز بهره گرفته و بودجه های کلانی را بدین منظور اختصاص داده و در داخل نیز برخورد با احزاب و عناصری که هدف و هنری جز ترجمه و تکرار ناشیانه و سطحی دیدگاهها و فرضیات معماران فرهنگ و تمدن مغرب زمین در ایران را ندارند کاری است بسیار دشوار و قریب به محال و چه بسا بدون عنایت و دقت کافی به رمز پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی سرنوشتی مهلک و دردناک در انتظارمان باشد. تنها راه و رمز پیروزی در این کارزار نابرابر، جلب اعتماد و اطمینان مردم بخصوص اقشار پایین جامعه و صاحبان اصلی انقلاب و همراه و همدل نمودن آنان در جهت تحقق اهداف عالیه رهبری است و جلب رضایت و اعتماد آنان (همانطور که اشاره شد)موکول به از بین بردن شکاف ها و فاصله های عظیم طبقاتی ای است که بین توده های مردم و برخی از مدیران و کارگزاران کشور به وجود آمده است.
احمد رزاقی (کارشناس معاونت پژوهشی وآموزشی)
۱- نهج البلاغه- خطبه ۱۵
۲- بحار الانوار، ج ۹- چاپ قدیم، ص ۵۰۰
۳- نهج البلاغه، فیض الاسلام- نامه ۴۵، (۷)
۴- بحار الانوار، ج ۴۰- ص ۳۲۸
۵- نهج البلاغه- نامه ۴۱
۶- صحیفه نور- ج۴۰، ص ۵۱
۷- و دقیقاً به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان کشوری و لشگری با ایشان صریحاً اعلان کردند که: «مسئولان حق ندارند، مانند اعیان واشراف زندگی کنند.» (انتخاب ۲۶/۹/۷۹)
منبع : پژوهه دین


همچنین مشاهده کنید