پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


دکان فرهنگ


دکان فرهنگ
باید قبول کرد که یکی از غریب ترین و مظلومترین مشاغل در کشور ما کتاب فروشی است حتی در هفته کتاب هم کمتر به این صنف توجه شده است. وضعیت نامطلوب کتابخوانی نیز بر مهجور بودن این حرفه می افزاید شاید تنها عشق به کتاب و کار فرهنگی کتابفروشان را سرپا نگه داشته است. ما می خواهیم حداقل در این گزارش دین خود را به آنان ادا کنیم قطعا سواد و معلومات و دانش ما مدیون دست اندرکاران نشر و کتاب هم است.
اختراع چاپ و رشد صنایع فرهنگی به دنبال پیدایش تکنیک های دیداری- شنیداری نه تنها باعث شد تا کتاب و مطالعه مشغله فرهنگی گروه نسبتا گسترده ای از نخبگان شود بلکه مشغله حرفه ای و شغلی گروهی دیگر از انسانها را نیز فراهم کرد. (کتاب) که به گفته ژان پل سارتر کوشش توامان نویسنده و خواننده است در واقع دستگاهی برای مطالعه است.
دستگاهی که فرایندی سخت را برای عرضه به خریدارانش طی می کند و عاقبت در مکانی فرهنگی- اقتصادی به نام (کتاب فروشی)به نمایش عمومی گذاشته می شود .درباره کتاب بسیار گفته وشنیده ایم اما به کتاب فروشی کمتر پرداخته شده است .کتاب فروشی یک واحد تجاری است که کار اصلی آن عرضه کتاب است لذا زمانی به عنوان کتاب فروشی محسوب می شود که بخش اصلی کالاهای عرضه شده آن (کتاب) باشد نه لوازم التحریر, کارت پستال و وسایلی مشابه.
وضعیت کتاب فروشی ها ارتباط مستقیمی با وضعیت کتاب و کتابخوانی در جامعه دارد. گرمی و رونق این دکان فرهنگی زمانی است که میل به خواندن و مطالعه در میان شهروندان یک جامعه شعله ور باشد. در حقیقت کتاب فروشی بخشی از شبکه فرهنگی کشور است که با حضور خوانندگان و فرهنگ مطالعه, شکل می گیرد و به حیات خویش ادامه می دهد.
نگاهی به وضعیت کتاب فروشی های کشور, کسالت این پیکره فرنگ را نشان می دهد که تعداد ۴۱۴۱ کتاب فروشی در سطح کشور وجود دارد که استان تهران با ۹۰۲ واحد دارای بیشترین تعداد و استان هرمزگان با ۱۴ واحد دارای کمترین تعداد است, یعنی استان تهران به تنهایی ۵/۲۲ درصد کتاب فروشی های کشور را در اختیار دارد که این به علت تمرکز مراکز فرهنگی و دانشگاهی در این شهر است. اصولا کتاب فروشی ها به لحاظ مکانی و شهری در جایی تاسیس و ایجاد می شوند که به مراکز فرهنگی مثل مدرسه, دانشگاه, مسجد و … نزدیک باشد.
استان تهران به خصوص شهر تهران از سال ۱۳۳۰ و تا سال ۱۳۷۰ شاهد سیر صعودی فعالیت کتاب فروشی ها است که این روند با یک دوره رکود نسبی بین سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ دوباره سیر صعودی خود را ادامه می دهد. البته این وضعیت در کل کشور قابل ملاحظه نیست.
افزایش کتاب فروشی ها با سطح سواد و توسعه فرهنگی هر جامعه ارتباط مستقیم داد به طوری که با رشد آگاهی و کاهش بی سوادی در کشور, کتاب فروشی های بیشتری سر برآوردند. ۸۶ درصد مجوز اخذ شده برای کتاب فروشی از سال ۱۳۵۱ به بعد صورت گرفته و فقط ۱۴ درصد کتاب فروشی ها مجوز خود را قبل از سال ۱۳۵۰ دریافت کردند.
متناسب با فرهنگ ما که روحیه کار مشارکتی در آن کمرنگ است ۵/۹۲ درصد کتابفروشی های ما خصوصی و شخصی و یک درصد تعاونی هستند که ۹۳ درصد آنها به لحاظ حقوقی مستقل و فقط ۷ درصد آنها وابسته اند, البته این استقلال در مالکیت کتاب فروشی ها کمتر است یعنی ۴۶ درصد آنها دارای مکان ملکی و ۵۱ درصد آنها اجاره ای هستند.
جالب این که همان طور که سهم فرهنگ از هر لحاظ فیزیکی و جایگاهی که به آن اختصاص داده شده است نیز ناچیز است. میانگین مساحت زمین برای هر کتاب فروشی در کل کشور ۴۱ متر مربع است که این میانگین در تهران بزرگ ۶۹ متر مربع, در سایر مراکز استان ها ۴۰ متر مربع و در مناطق روستایی ۴۸ متر مربع گزارش شده است . از میان کتاب فروشی های کشور فقط ۲۲ درصد دارای انبار هستند که بیشترین آنها در استان کهکیلویه و بویرا حمد (۵/۸۲درصد) گزارش شده است.
کتاب فروشی های کشور به لحاظ دارا بودن امکانات و تجهیزات نیز فقیر هستند. بیشترین برخورداری کتاب فروشی ها از تجهیزات, مربوط به (ضبط صوت) است که فقط ۱۱۸۴ کتاب فروشی دارای این وسیله هستند. دستگاه ویدئو کمترین تعداد کتاب فروشی ها را به خود اختصاص داده است یعنی ۹۳ دستگاه. کتاب فروشی به عنوان یک مکان فرهنگی- ارتباطی مستلزم داشتن ارتباطات فرهنگی بیشتر با دیگر مناطق جهان نسبت به مشاغل دیگر است در حالی که از ۶۱ کتاب فروشی که امکان دسترسی به اینترنت دارند ۶۲ درصد آنها در شهر تهران بزرگ قرار دارند و از ۴۵۹ دستگاه رایانه در کتاب فروشی ها ۲۴۹ دستگاه فقط در تهران بزرگ قرار دارند.
در رابطه با نوع استفاده از کتاب فروشی ها باید گفت که بیشترین نوع آنها عمومی است. یعنی ۹۶ درصد کتاب فروشی ها و فقط ۴ درصد آنها اختصاصی است که شامل کودکان و نوجوانان (۵/۱درصد) و دانشجویان و دانشگاهیان(۵/۱درصد) و ... است که باز هم بیشترین آنها در تهران مستقرند که آن هم به دلیل تمرکز نخبگان و فرهیختگان در این شهر است
البته باید اذعان داشت در سالهای اخیر شاهد جذابیت و تنوع در طراحی جلدها و نوع چاپ کتاب و همچنین گرایش به مطالعه در میان شهروندان بوده ایم که بر اثر فضای نسبتا باز سیاسی - اجتماعی حاصل شده بود, متعاقبا کتاب فروشی ها نیز تا حدودی پویا تر شدند و کتاب فروشی های جدیدی تاسیس شده اما با بازگشت مجدد فضای یاس ناامیدی و کاهش سطح مطالعات شهروندان, کتاب فروشی ها نیز رونق موقت خود را از دست دادند و بازار کتاب و کتابفروشی کساد شد.
این مساله نشان می دهد که کتاب فروشی, حرفه ای است که ماهیتا با فرهنگ کره خورده است و رگهای اقتصادی آن با خون فرهنگ جان می گیرد لذا با پوشاندن لباسی زیبا و رنگی و پر زرق و برق نمی توان به این کالبد بی جان روح دمید. این تنها روح مطالعه در سطح جامعه است که با جان گرفتن به بازار کتاب رونق می بخشد و این حجره خاک گرفته را پر از مشتری می سازد
سیدرضاصائمی
http://ssaemi.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید