سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

زیبایی شناسی قرآن


زیبایی شناسی قرآن
زیباشناسی دینی آن ابتهاج و احساس لطیفی است که در مواجهه با هستی به اهل ایمان دست می دهد و به لحاظ فیزیولوژیک کل ارگانیزم آن ها را متاثر می سازد. نیروها و عواطف آن ها را برمی انگیزد و غوغاها و هیجان های بزرگی در اندرونشان برپا می کند. مومن نیز به نوبه خود و از یک نظر، نگاهی هنرمندانه به جهان دارد و در آن سیمایی هنری و معنوی می یابد و احساس خرمی و حق شناسی پیدا می کند: حس زیباشناسی دینی در او نوعی خاطرخواهی و هم دلی پدید می آورد و آتش بر خرمن خودخواهی های پست محدودش می زند.
«به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشق ام بر همه عالم که همه عالم از اوست»
در عرصه عشق و مستی هرچه از دوست می رسد نیکوست و هر که از او پیغامی می آورد گرامی است. پیام وحی و الهامات رسولان جاذبه جذبات رحمانی و نسیم نفحات انس الهی است. چنان صبا که شمیم مشک ختن به همراه دارد. به همین روی قرآن عزیز است (و انه لکتاب عزیز) (فصلت ‎/۴۱) صدای پرهیبت حق است (حشر‎/۲۱) و آوای مهر ایزدی است (الرحمن، علم القرآن) (الرحمن‎/۱ و ۲) از مبدا کرامت و کریم است (انه القرآن کریم )(واقعه ‎/۷۷) کلام پروردگار جمیل است. جلوه خدای ذوالجلال است. (لقد تجلی ا... خلقه فی کلامه ...) و چون از تلألو احسن الاسماء برتابیده پس احسن الحدیث است (زمر‎/۲۳) و مظهر زیبایی و شکوه و شورانگیز و دل آویز است.
ظاهرش زیبا و باطنش ژرف و عمیق است «ظاهره انیق و باطنه عمیق» (اصول کافی، ج،۴ ص ۳۹۹۹)
زیبایی های زبان قرآن تنها سطحی از سطوح زیبایی آن را منعکس می سازد. هر زبان افزون بر القای معانی، می تواند زیبایی نیز بیافریند و زبان قرآن چنین است و علاوه بر معانی بلند در چشم و دل مومنان یک ماهیت زیباشناختی هم دارد. نه تنها اهل قرآن گاهی دیگران نیزکه ناظران بیرونی قرآن و قرآنیان بوده اند جلوه هایی دیده اند و باز گفته اند: عبارات شیوا و رسا، آهنگ پرجاذبه و دل پذیر، اسلوب زیبا و بدیع و بلاغت خارق العاده قرآن با مایه های سرشار از معانی و معارف بلند و دل انگیز نه تنها گرویدگان نخستین را مجذوب و شیفته خود کرد بلکه دشمنان سخن شناس مثل ولیدبن مغیره، احتس بن شریق و بن هشام نیز از آوای دل ربای آن استراق سمع می کردند. در خود قرآن از این گونه گوش دادن های دزدکی سخن رفته است. (اسراء‎/۴۷)
تا اندازه ای که دشمنان تاکید می نمودند به این قرآن گوش فرا ندهید (فصلت‎/۲۶). به پیامبر (ص) نسبت سحر می دادند و می گفتند از افسون جادویی سخن او بگریزید و آن گاه که از کنارش به هنگام تلاوت آیات عبور می کردند جامه بر سر کشیده، خم شده و می گذشتند. (هود‎/۵) و لید گفت: «سخن او شیرینی خاصی دارد. ریشه آن پرمایه و شاخه اش پرمیوه است.)
از اهل کتاب هم کسانی بودند که با شنیدن آیات قرآنی اشک از چشمانشان سرازیر می شد. (مائده‎/۸۳)
از خاورشناسان رژی بلا شر و پتروشفسکی هر دو از شور و شیفتگی مسلمانان نسبت به زبان قرآن سخن گفته اند. گلدزیهر می نویسد: هیچ اثر ادبی در جهان (در اعجاب عظیم بی نظیری که قرآن برانگیخت) به پای آن نمی رسد. ترجمه قرآنی که آربری با عنوان تعبیر قرآن به دست داده به گفته محمد جواد سهلانی (مترجم آن) جزو آثار کلاسیک انتشارات دانشگاه انگلستان شده است. اما منظور ما از زیبایی شناسی زبان قرآن در این جا آن جلوه ها و زیبایی ها و هنرهایی است که خود مسلمانان از آغاز در زبان خارق العاده کتاب آسمانی دیده اند.
چشم اندازی در ولایت ایمان
دین داری با نوعی زیباشناسی آمیخته است. در احساس و تجربه دینی هاله قدسی این عالم را فرا گرفته است و همه چیز جلوه ای از خداست که جمال محض است و دلداری اسمای حسناست. (اعراف‎/۱۸۰)، (رحمن ‎/۲۶ و۲۷) خدا که حقیقت یگانه و زیبایی مطلق بود دکتر محقی بود و دوست داشت تا شناخته شود پس آفرینش آغاز کرد.
«در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
مومنان چون کم و بیش به مقام هرسندی و رضا و تسلیم می رسند جهان را از بنیاد بر حق و به جا و زیبا می بینند و چشم به مبدا زیبایی آن می دوزند و در کتاب طبیعت و شریعت (در هر دو) جلوه حسن و اشارت ها و اکرشمه هایی می بینند. اگر بخواهیم به زبان هنر سخن بگوییم از زیباشناسی فرق است بین زیبای متعارف و آنچه او مرا والا می خوانند. قرآن آشکارا از وجهی و رویی در این عالم خبر می دهد که والا و زیبا و دارای جلال و مبدا کرامت است و مومنان را چنین توصیف می کند که همه آن روی والا و اعلا را با سعی و اهتمام طلب می کنند و جز به آن رضا نمی دهند. (لیل‎/۲۰ تا ۲۱)
«مرا به کار لبان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست»
و در طلب آن روی، صبر و پایداری می کنند (رعد‎/۲۲) همه ادارات آن ها به همین روی است و خاطر خواهانه مایه می گذارند و هر سرمایه ای که دارند در این راه خرج می کنند و رستگاری و سعادت را در این راستا می دانند (روم‎/۳۸)
«طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری»
«رهر و منزل عشق ایم و ز سر حد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم.»
و سرانجام آن رومی حسن را می بیند (وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظرة) (قیامة‎/۲۲ و۲۳)، «ینظرون الی وجه ا...» (المیزان، ج ،۲۰ ص ۱۱۶» اگر هنر از نگاه افلاطون دوختن دیده به جمال ابدی و در نتیجه آفریدن زیبایی است، دینداری، الحق که از زیباترین هنرهاست و در منظر آن خدا کمال مطلق و دارای اسمای حسناست. زیباست و زیبایی را دوست دارد و به تعبیر قرآن ما را آفریده تا بیازماید که چه اندازه زیباترین و نیکوترین ارزش رفتاری را می آفرینیم. (ملک‎/۲)
امیر میرابی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید