سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


زبان چگونه واقعیت را منعکس می کند


زبان چگونه واقعیت را منعکس می کند
● جستاری در فلسفه زبان
کتاب «افعال گفتاری» (speech Acts) با زیرعنوان «جستاری در فلسفه زبان» اثر جان آر. سرل در سال ۱۹۶۹ در شمار کتاب های انتشارات دانشگاه کمبریج انتشار یافت و به سرعت در محافل علمی ـ دانشگاهی با اقبال مواجه شد. از زمان انتشار تاکنون تقریباً هر سال تجدید چاپ شده و به بیش از ۱۰ زبان مهم دنیا ترجمه شده است. این اثر جزو کتاب های کلاسیک فلسفه زبان به حساب می آید و در دوره های مختلف دانشگاهی به عنوان کتاب درسی دانشجویان گنجانده شده است.
این اثر امسال به همت حجت الاسلام دکتر محمدعلی عبداللهی ترجمه و از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی روانه بازار نشر شده است. با توجه به این که درخصوص نظریه افعال گفتاری تاکنون هیچ کتاب یا مقاله ای به فارسی منتشر نشده و خواننده فارسی زبان با این زمینه مطالعاتی تا حدودی ناآشنا است، ترجمه این اثر را می توان گامی بلند در حوزه کتب فلسفی بویژه فلسفه زبان و زبانشناسی به شمار آورد. ترجمه کتابی کلاسیک با انبوهی از اصطلاحات و واژه های تخصصی که هر یک با دقت و ظرافت از یکدیگر متمایز و با دقت و ظرافت خاصی از سوی مؤلف به کار گرفته می شوند، کار را بر مترجم دشوار و مسیر ترجمه را کج تاب تر خواهد کرد. ولی با وجود همه این ها مترجم این اثر با تسلطش بر متن و موضوع، توانسته راه را برخود هموار کند و به اعتبار این که استاد مصطفی ملکیان هم به عنوان ویراستار بر ترجمه نظارت داشته و با دقت نظری که از ملکیان سراغ داریم می توان گفت ترجمه ای شیوا و خوشخوان و البته دقیق پیش رو داریم که در آن نه دقت فدای وضوح و روانی شده و نه وضوح و روانی قربانی دقت، اما با این حال اگر خوانند با حوصله و دقت کتاب را مطالعه نکند، چه بسا پاره ای از مباحث آن نامفهوم باقی بماند. این نه بدان جهت است که نثر جان سرل پیچیده و معقد است بلکه به دلیل پیچیدگی مطالب و آشنا نبودن خواننده با زمینه مطالعاتی کتاب است. به نظر می رسد خواننده ناآشنا و یا کم اطلاع از مباحث کتاب نخست باید پاره ای از مطالب مقدماتی و مرتبط با محتوای کتاب را بخواند و سپس کتاب حاضر را دست بگیرد. البته مترجم با مقدمه ای حدود ۱۰۰ صفحه ای که بر پیشانی ترجمه اش نشانده سعی کرده تا حدی این خلأ را پر کند و با قلمی تحلیلگر و بی حاشیه اطلاعات مقدماتی و البته جامع و روشنگری را به مخاطبش بدهد و به این اعتبار مجموعه ای در مقدمه فراهم آورده که اگر بگوییم ارزش اثر را مضاعف کرده، پربیراه نخواهد بود.
● نقش زبان در حقیقت و ماهیت انسان
بی گمان، یکی از توانایی های انسان سخن گفتن است. تحلیل فعل سخن گفتن از جنبه زیستی و طبیعی کار چندان دشواری نیست، اما به لحاظ معناشناختی مستلزم پدیده های شگفت انگیزی است. ما با خروج مشتی اصوات از دهان و یا نگاشتن علائمی بر کاغذ، اخبار، توصیف، امر، نهی، پرسش و افعال دیگری از این دست انجام می دهیم و سخن خود را به اوصافی چون با معنا و بی معنا و صادق و کاذب متصف می کنیم. تحلیل این پدیده های زبانی که شأن معرفت شناختی و فلسفی دارند یکی از دغدغه های اصلی فیلسوفان، به ویژه فیلسوفان تحلیلی در قرن بیستم بوده است. به نحوی که بسیاری از فیلسوفان، زبان را محور فلسفه دانستند و قرن بیستم را قرن فلسفه زبان اعلام کردند.
اهمیت زبان برای انسان دست کم، دو دلیل دارد، اول این که؛ اگر نگوییم زبان مهمترین وجه تمایز انسان از سایر موجودات است، حداقل یکی از مهمترین آنهاست. حتی بعضی اعتقاد دارند که هیچ چیز به اندازه زبان حقیقت وماهیت انسان را آشکار نمی کند. دوم آن که؛ به اعتقاد بعضی از فیلسوفان منشأ بسیاری از معضلات فکری ـ فلسفی بشر معلول سوء استفاده یا استفاده سوء از زبان است.
دلیل اول بر اهمیت زبان به لحاظ نظری تأکید دارد و دلیل دوم اهمیت آن را از نظر علمی نشان می دهد. بدین ترتیب، مطالعه و تحقیق در باب زبان از طرفی، تصویر روشن تری از چیستی و حقیقت انسان به دست می دهد و از طرف دیگر، به فهم بهتر پیچیدگی های زبان و اجتناب از سوءاستفاده و استفاده سوء از آن می انجامد.
● زبان دغدغه اصلی فیلسوفان تحلیلی
تلاش برخی از فیلسوفان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به نهضتی و جریان فلسفی منتهی شد که از آن به فلسفه تحلیلی تعبیر می شود. فلسفه تحلیلی در اواسط قرن بیستم پس از انتشار کتاب تحقیقات فلسفی ویتگنشتاین در ۱۹۵۳ دچار تغییر و تحولات شگرف شد. تلقی جدید و متمایزی که ویتگنشتاین از زبان به دست داد موجب شد که بحث افعال زبانی یا افعال گفتاری به عنوان یکی از مباحث مهم فلسفه زبان درآید. نظریه افعال گفتاری نظریه ای کلی است که هدف اصلی آن تحلیل و بررسی مسائل فلسفه زبان، بویژه افعال زبانی است.
در نهضت فلسفه تحلیلی دو رویکرد روش شناختی قابل تشخیص است؛
۱) بررسی رابطه زبان و واقعیت که این رویکرد عمدتاً با این پرسش سر و کار دارد که «چگونه معنای مؤلفه های یک جمله معنای کل جمله را تعیین می کند » کارهای فیلسوفانی چون راسل، ویتگنشتاین متقدم، کارنپ، کواین و دیویدسن ذیل این رویکرد جای می گیرند.
۲) بررسی رابطه زبان و ذهن که بیشتر با استعمال الفاظ و زبان به عنوان بخشی از رفتار انسان سر و کار دارد و سعی می کند به این پرسش که «نسبت میان معنا و استعمال یا معنای الفاظ و مقاصد گوینده الفاظ چیست » پاسخ دهد. فیلسوفانی چون ویتگنشتاین متأخر، آستین، گرایس و سرل در زمره مهم ترین فیلسوفانی اند که به رویکرد دوم تعلق خاطر دارند.
کتاب «افعال گفتاری» که شرح و بسط نظریه افعال گفتاری است با استفاده از رویکرد دوم سعی می کند تحلیل دقیق و جامعی از رابطه زبان و ذهن به دست دهد و در عین حال، این پرسش اساسی و مهم را که «زبان چگونه با واقعیت مرتبط می شود » در بافت وسیع تری طرح کند و پاسخ گوید. بدین ترتیب پرسش اصلی کتاب «افعال گفتاری» این است که چه چیزی به انسان این امکان را می دهد که مشتی اصوات از دهان خارج کند و سلسله ای از علائم و نشانه ها بنگارد که دارای پیامدهای معناشناختی خیره کننده ای چون معناداری، بی معنایی، صدق و از جمله رابطه انسان با واقعیت باشد نظریه افعال گفتاری سعی می کند پرسش یاد شده را پاسخ گوید.
● نظریه افعال گفتاری
توضیح و تبیین نحوه ربط و نسبت زبان با واقعیت یکی از علایق اصلی فیلسوفان زبان است. اغلب فیلسوفان تحلیلی در دوره کلاسیک گمان می کردند که کار اصلی زبان (الفاظ و جمله ها) این است که واقعیتی را (صادق یا کاذب) توصیف کند. چنین تحلیلی از نحوه ارتباط زبان و واقعیت فیلسوفان تحلیلی پوزیتیویست را به این باور کشاند که گزاره های زبانی یا توصیفی اند و یا ارزشی. گزار ه های ارزشی تجربه پذیر نیستند، بلکه صرفاً احساسات و عواطف شخصی را اظهار می کنند. چنین گزار هایی طبق معیاری که پوزیتیویست های منطقی برای معناداری به دست داده بودند بی معنایند، زیرا تجربه پذیر نیستند و به لحاظ فلسفی نیز چندان اهمیتی ندارند. اما گزاره های توصیفی نقش مهم و اساسی زبان را که نشان دادن و نمایاندن واقعیت است، به عهده دارند. گزاره های توصیفی که گزاره های معناداری هستند به گزاره های تحلیلی و تألیفی تقسیم می شوند. از نظر پوزیتیویست ها، این دو تقسیم قطعی، هم سرشت کل زبان را تعیین می کند و هم وظیفه فیلسوف را معلوم می سازد.
جان لنگشاو آستین تلقی یاد شده از زبان را انکار کرد و به نحو تأثیرگذاری نشان داد که نقش اصلی زبان صرفاً اخبار - صادق یا کاذب - از واقعیت نیست، بلکه با زبان، افعال متنوع و بسیاری می توان انجام داد. آستین نخستین فیلسوفی بود که بیان کرد در میان اظهارات زبانی طبقه مهمی وجود دارد که دارای صورت جمله های خبری اند. با این حال، نه صادق اند و نه کاذب، زیرا قصد گوینده از ادای این جملات تصویف وضع و حال و یا واقعیتی نیست، بلکه انجام یک فعل به وسیله همین جملات است. توجه به نکته یاد شده آستین را بر آن داشت که به جای تمایز میان گزاره های توصیفی و ارزشی تقسیم دیگری را جایگزین کند. از نظر او، اظهارات یک گوینده را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
۱) اظهارات انشایی
۲) اظهارات اخباری
مطالعات دقیق تر و عمیق تر آستین به زودی نشان داد که تقسیم اظهارات به اخباری و انشایی نیز نادرست است، زیرا تمام آنچه وی درباره اظهارات انشایی صادق می دانست درباره اظهارات اخباری نیز صادق است. بنابراین، از نظر آستین، آنچه تا پیش از این بخشی از اظهارات زبانی تلقی می شد، همه اظهارات زبانی را دربرمی گیرد. وی اعلام کرد که تمام اظهارات زبانی از سنخ اظهارات انشایی و از مقوله فعل اند.
آستین همه اظهارات زبانی را از مقوله فعل می داند و نظریه افعال گفتاری را برای تحلیل همین افعال زبانی به کار می گیرد. وی سعی می کند با تمایز میان سه سطح متفاوت از افعالی که انسان هنگام سخن گفتن انجام می دهد، نظریه ای جامع عرضه کند؛
الف) فعل تلفظی
ب) فعل مضمون در سخن
ج) فعل ناشی از سخن
در سطح اول، گوینده واژه هایی را اظهار می کند که معنای خاصی دارند. در سطح دوم، گوینده واژه ها را برای افاده بار خاصی به کار می گیرد و در سطح سوم، گوینده با اظهار عبارت های زبانی در مخاطب خود عکس العمل و تأثیری پدید می آورد.
این مثال را در نظر بگیرید: گوینده به مخاطب می گوید «پنجره را ببند». گوینده در اظهار این جمله نخست واژه های معناداری اظهار کرده؛ یعنی فعلی انجام داده است که آستین از آن به فعل تلفظ واژه های معنادار تعبیر می کند.
علاوه بر این، گوینده با اظهار این جمله امر کرده است؛ یعنی اظهار او حاوی بار محتوایی «امر» است، به گونه ای که نفس اظهار جمله - البته با قیود و شرایطی - به معنای انجام فعل گفتاری امر است. آستین از این فعل به فعل مضمون در سخن تعبیر می کند. حال اگر جمله یاد شده مخاطب را وادار کند که پنجره را ببندد، گوینده فعل سومی نیز انجام داده که عبارت است از تأثیری که بر مخاطب گذاشته، که این تأثیر از سخن او ناشی شده است. آستین این تأثیر را فعل ناشی از سخن نامیده است.
محور تحلیل در نظریه افعال گفتاری، فعل مضمون در سخن است نه فعل ناشی از سخن. از این جهت تمایز میان فعل مضمون در سخن و فعل ناشی از سخن برای فهم دقیق و درست نظریه افعال گفتاری بسیار مهم است.
فیلسوفان تحلیلی پس از آستین نیز بر آن تأکید کرده اند. اما تمایزی که آستین میان فعل تلفظی و فعل مضمون در سخن قائل شده از جانب بعضی از فیلسوفان، ازجمله جان سرل، نقد شده است.
بعد از مرگ آستین شاگرد او جان سرل شرح و بسط نظریه افعال گفتاری را به عهده گرفت و تقریر جامع و نظام مندی از آن به دست داد و به شایستگی از عهده این کار برآمد. کتاب حاضر مهمترین دلیل این ادعاست.
جان سرل در کتاب «افعال گفتاری» نشان می دهد که تحقیق درباره زبان بدون بررسی ماهیت و نحوه کار ذهن ناتمام است. زبان و افعالی که با آن انجام می دهیم جزو واقعیت های نهادی و اجتماعی اند و مطالعه زبان در پرتو مطالعه ذهن با این واقعیت که زبان پدیده ای اجتماعی است، منافاتی ندارد. چنین تحلیلی سرل را متوجه موضوع فلسفی بسیار مهم دیگری به نام واقعیت اجتماعی ساخت که ردپای این رویکرد را در کتاب حاضر می توان پی گرفت.
لیدا فخری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید