جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


آن که گفت آری


آن که گفت آری
«کودکی های زمین» روایتگر روزهای آغازین اشغال خاک ایران توسط نیروهای بعثی است. داستان درباره نوجوانی به نام «چمل» است که خواهرش «مریمی» قرار است به زودی به خانه بخت برود. چمل مریمی را بسیار دوست دارد و به همین خاطر، دوری از او برایش سخت است. وقتی به همراه شوهرش- کنار- و ننه برای خرید عروسی به بازار می روند، چمل از خانه بیرون می آید دود عجیب و غریبی را می بیند. دود در ذهن چمل غولی می شود و با او به گفت وگو می نشیند.
وقتی که ننه، خواهر و پسرعموی چمل از خرید برمی گردند، غول که نام او «کل کل اشتر» است از چشم آن ها ناپدید می شود. هفت روز بعد از عروسی، وقتی که چمل با برادر بزرگترش «بتیل» برای خرید نان از خانه بیرون می روند، ناگهان صدای وحشتناکی می آید و آن ها می بینند که دود غلیظی از کوچه شان بلند می شود. چمل در میان شلوغی، بتیل را گم می کند و وقتی از یافتن برادرش عاجز می شود به سمت خانه برمی گردد. در آن جاست که یکی از همسایه ها می شنود که خانه آن ها در این بمباران خراب شده و مریمی و شوهرش و پدر و مادرش همگی شهید شده اند و او و بتیل تنها مانده اند.
ورود ناگهانی عنصر افسانه ای- کل کل اشتر- بافت یکدست و مستند گونه اثر را درهم می ریزد و اثر به قالب افسانه ای تخیلی نزدیک می شود. این در حالی است که تلاش نویسنده برای بازتاب دادن وقایع عینی و واقعی بیشتر قابل لمس است. حضور این غول در کنار راوی داستان، به داستان شکلی چند بعدی می دهد. نویسنده آن چنان این غول را در وادی واقعیت ها، طبیعی آفریده که خواننده در چند مرحله احساس می کند که به راستی راوی در واقعیت بیرونی اوم را می بیند. ذهن پرتلاطم راوی، باعث شده تا او در دنیای تخیل سیر کند و از موجودی تخیلی اما با قدرتی محدود، کمک بگیرد. در بسیاری از مواقع که چمل احتیاج به یک مونس و همدم دارد، کل کل اشتر در مقابلش ظاهر می شود. نویسنده از این منظر، سعی در نشان دادن عمق فاجعه جنگ دارد. خانیان از این طریق توانسته از شخصیت چمل به عنوان ابزاری بینا برای ثبت حوادث جنگ بهره گیرد.
چمل در نیمه اول داستان تا حدودی شخصیت فردی خود را دارد؛ با تمام احساسات و معنویات درونی اش، ولی در نیمه دوم، یعنی بعد از ناپدیدشدن برادرش بتیل، عملا فردیت خود را از دست می دهد و به عنوان ابزار دست نویسنده و در خدمت پیشبرد اهداف وی قرار می گیرد. او هر جاکه خانیان میل کند وارد می شود و هر زمان که او اراده کند از صحنه نبرد و یا حوادث داستانی خارج می شود. در جست وجوهایش برای یافتن برادر، رفته رفته مراحل تکمیلی خود را طی می کند و با هر شهیدی که می بیند یک قسمت از بدنه دفاعی و رزمی اش شکل می گیرد و برای رزمی واقعی ساخته و پرداخته می شود. با شهادت حجت- یکی از دوستانش- او اسلحه به دست می گیرد و در مراحل بعدی، چفیه و پوتین را به دست می آورد و در نهایت آماده نبرد با دشمن می شود. در بخش پایانی داستان، درونمایه اصلی به صورت جمله ای بیان شده است. زمانی که چمل به جای یافتن برادرش، فرد دیگری را می یابد که هم اسم بتیل است. او به چمل می گوید: «چه فرقی دارد، من هم برادر تو هستم.»
جمشید خانیان در این داستان نگاه تازه ای به بچه ها در جنگ دارد. او حوادث را از دید نوجوانان داستان، با عنصر باورهای افسانه ای بومی پیوند می زند. ارتباط میان چمل و آن موجود خیالی- کل کل اشتر- حادثه تازه ای در ادبیات پایداری است. خیال انگیزی، کشش و رمزوارگی داستان از نقاط برجسته وبدیع آن است. داستان در آبادان که زادگاه نویسنده هم هست، اتفاق می افتد و نویسنده توانسته شخصیت های داستانش را در بافت اقلیمی آبادان به خوبی پیاده کند. چمل در طول رمان از مکان های عمومی آبادان با نام بومی آن ها یاد می کند که نویسنده در زیرنویس آن ها را توضیح داده است. این شگرد به واقع نمایی اثر کمک شایانی کرده و رویکرد واقع گرایانه اثر را بیش از پیش برجسته می کند.
در «کودکی های زمین» شخصیت ها دارای قالبی واقعی هستند و نویسنده تا آن جا که در توان داشته، حوادث روزهای آغازین اشغال خاک ایران را به تصویر درآورده ا ست. تنها حضور غول در داستان که غیرحقیقی است اثر را به قالب داستان های رئالیسم جادویی نزدیک می کند. خانیان از این طریق قصد دارد بگوید که گاهی انسان ها می توانند از صدها غول بدطینت هم بدتر باشند. در زمانی که انسان ها چون غول های پلید هستند؛ جای تعجب نیست که غولی هم پیدا شود که چون فرشته ها عمل کند. باید به این نکته توجه داشت که این جنبه نمادین شخصیت غول بر جنبه فرا واقعی بودن او برتری دارد. «کودکی های زمین» برنده جایزه کتاب سال ۱۳۸۰ نیز شده است. جمشید خانیان متولد ۱۳۴۰ آبادان است و هم اکنون ساکن اصفهان است.
اولین مجموعه داستان کوتاه او در سال ۱۳۷۲ منتشر شد، دومین اثر او با نام «بازی روی خط ممنوع» در سال ۱۳۷۵ و اولین رمانش با نام «او» درموضوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. خانیان نمایشنامه نویس قابلی نیز هست و تاکنون نمایشنامه های «بابور»، «عشق سال ریکن»، «روی نی بندی»، «پرگار»، «چهارمین نامه» و «دهانی پر از کلاغ» از او نوشته شده و در تهران و شهرستان ها به اجرا درآمده است. خانیان در زمینه نقد نیز فعال است. کتاب «از زمینه تا درونمایه» را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرده که به بررسی عناصر هفت گانه آثار ادبی در هفت اثر داستانی کوتاه از نویسندگان ایرانی می پردازد. خانیان در زمستان همان سال کتاب «وضعیت های نمایشی دفاع مقدس» را منتشر کرد که پژوهشی پیرامون نمایشنامه نویسی و چگونگی بهره گیری از نمونه های موضوعی دوران دفاع مقدس با نگاهی به تئاتر جنگ در دیگر کشورها است. خانیان بارها برنده جایزه اول در جشنواره های کتاب دفاع مقدس (سال های ،۷۱ ۸۱،۷۵،۷۲ و ۸۲) شده است.
پرویز شیشه گران
کودکی های زمین، جمشید خانیان، چاپ اول، حریر ۱۳۷۶
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید