جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بررسی و شناسایی آثار و محوطه‏های تمدن رویان از دیدگاه باستان شناسی


بررسی و شناسایی آثار و محوطه‏های تمدن رویان از دیدگاه باستان شناسی
از لحاظ موقعیت جغرافیایی منطقه رویان در مدار ۷۶ درجه و ۳۵ دقیقه طول شرقی و ۲۷ درجه و ۱۰ دقیقه عرض شمالی در غرب مازندران قرار گرفته است. نام «رویان» بعنوان یکی از کهن‏ترین مناطق استقراری ایران در «زامیا یشت راوی دیتا» ذکر شده است. به استناد منابع و متون تاریخی رویان در دوره‏ی ساسانیان و بویژه در سده‏های نخستین اسلامی یکی از ایالت‏های مهم و استراتژیک اسپهبدان طبرستان در بخش غربی طبرستان به شمار می‏رفته که یکی از شبعات این سلسله بنام پادوسبانان از سال ۴۵ تا ۱۰۰۵ هـ.ق در این منطقه حکومت کرده و آثار و بناهای ارزشمندی از خود بر جای گذاشته‎‏اند. تا کنون پژوهش‏های جامعی برای شناخت آثار و محوطه‏های تمدن رویان بویژه از دیدگاه مطالعات باستان شناسی انجام نشده است. کمبود پژوهش و عدم شناخت استقرارهای دوران مختلف تاریخی و فرهنگی این منطقه پژوهش‏های تطبیقی بین آثار و استقرارهای دوران تاریخی مناطق همجوار بویژه شرق مازندران و رویان را که بی شک بر یکدیگر تأثیر و تأثر داشته‏اند را مشکل نموده است.
نگارنده در جهت رفع این نقیصه در قالب پروژه‏ای تحقیقاتی تحت عنوان «بررسی باستان شناسی غرب مازندران۱» طی دو فصل بررسی باستان شناسی ضمن شناسایی آثار معماری و محوطه‏های تمدن رویان، ارائه نقشه پراکندگی، توزیع آثار، گاهنگاری منطقه بر طبق شواهد و مدارک باستان شناسی مکشوفه در جهت روشن‏تر شدن وضعیت تداوم استقرار همچنین به بررسی تطبیقی و تحلیلی معماری آثار دوران اسلامی منطقه با شرق مازندران پرداخته است. جهت تجسم بهتر از محوطه‏های شناسایی شده و فضاهای معماری تصاویر و نقشه‏های دقیقی از عناصر معماری بصورت پلان، برش و نما تهیه شده که در پایان مقاله ارائه خواهد گردید.
نام رویان در زامیا یشت «راوی دیتا» و در بند هشن «روئیشن» آمده است۲. مشهور است تیری که آرش کمانگیر برای رفع اختلاف حدود ملکی میان ایران و توران از کمان رها نمود از کوهی در سرزمین رویان بوده است. این کوه در کتاب یشت‏ها به نام «آریو کشنا» آمده است۳. بر پایه‏ی تقسیمات جغرافیایی موس خورن (مورخ و جغرافیدان قرن چهارم قبل از میلاد) در کتاب جغرافیای جهان ایران به ۴ ناحیه بزرگ شامل کوست خوربران، کوست نیمروز، کوست خراسان، کوست کاپکو (قفقاز) تقسیم شده که طبرستان و رویان در آن قرار گرفته‏اند۴. جغرافی نویسان متقدم مسلمان ابن فقیه همدانی (۲۹۰ هـ.ق) اصطخری (۳۴۰ هـ.ق) ایالت رویان را بخش غربی طبرستان به شمار آورده‏اند که شهرهای چالوس (شالوس)، ناتل (نور)، کلار (کلار دشت)، و کجه (حاکم نشین رویان) در آن قرار داشتند۵. طبرستان و رویان قبل از ورود آریائی‏ها زیستگاه اقوامی بنام تپوری‏ها و آماردها بودند که پس از هجوم آریائی‏ها به تدریج فرهنگ و آیین ایرانی‏ها را پذیرفتند۶. طبرستان که در قرن اول حکومت ساسانی پرشوارگر نامیده می‏شد۷. به علت موقعیت سوق الجیشی و کوهستانی آن بویژه منطقه رویان که همچون دژی تسخیر ناپذیر بوده است هرگز به تصرف فطعی شاهان ساسانی در نیامد. لیکن ساسانیان همواره نماینده‏ای از جانب خویش به طبرستان اعزام می‏داشتند که این وضعیت تا سقوط سلسله ساسانی ادامه داشته است۸. بنا به نوشته‏ی ابن اسفندیار در قسمت غربی ایالت طبرستان موسوم به ولایت رویان یکی از شبعات اسپهبدان طبرستان به نام پادوسبانان از سال ۴۵ تا ۱۰۰۵ هـ.ق حکومت می‏کردند۹. لسترنج می‏گوید: پادوسبان نام خاندان حکمرانان رویان بود که تقریباً هشتصد سال یعنی از زمان هجوم اعراب تا حمله مغولان پادشاهان نیمه مستقل آنجا بودند۱۰. نام رویان روی مهرهای ساسانی بصورت لودان ذکر شده است۱۱.
ابن فقیه همدانی صاحب کتاب البلدان که در سال ۲۹۰ هـ.ق آن را گرد آورده است؛ در فصلی به عنوان القول فی طبرستان می‏نویسد: رویان بزرگ‏ترین شهر کوهستانی طبرستان است در خاک رویان شهری است که «کجه» می‏خوانند این شهر مرکز حاکم نشین رویان است۱۲. منابع متعددد اسلامی مرکز رویان را شهر کجو یا کجور معرفی می‏کنند۱۳.
اصطخری در کتاب مسالک الممالک خود که میان سال‏های ۳۱۸-۳۲۲ هـ.ق تألیف کرده است. از کوه‏های روینج (رویان) نام می‏برد. در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که به سال ۳۷۲ قمری تألیف شده است. چنین آمده که قسمتی از خاک طبرستان سلطانی جداگانه به نام «استندار» داشت و شهرهای ناتل و چالوس و روذان (رویان) و کلار جزء این قسمت بود. یاقوت در معجم البلدان خود که به سال ۶۲۳ هـ.ق نوشته است، ذیل کلمه‏ی رویان می‏نویسد: رویان نام شهری بزرگ و کوره‏ی وسیعی از کوه‏های طبرستان است. عبد المؤمن در کتاب مراصد الاطلاع خود که در سال ۷۰۰ هـ.ق نوشته است می‎‏نویسد این شهر بزرگ‏ترین شهر کوهستانی طبرستان است و حدود خاک آن به کوه‏های ری می‏رسد۱۴.
در قرن هفتم هجری مقارن حمله‏ی مغولان نام طبرستان متروک و اسم مازندران جانشین آن شد. بدنبال آن نام رویان به «رستمدار» تغییر یافت. رابینو همچنین مناطق کجور، ناتل، خورشید رستاق و شالوس (چالوس) را جزو ایالت رویان معرفی می‏کند۱۵. میر سید ظهیر الدین مرعشی در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان که در سال ۸۸۰ هـ.ق تألیف گردید بارها واژه «رستمدار» را ذکر نموده است. وی حدود جغرافیایی رستمدار را با کمی اختلاف مرزی با رویان یکی دانسته است و شهر «کجه» را همچنان حاکم نشین آن معرفی می‏کند۱۶.
سلاطین حاکم بر ایالت رویان که از دوره‏ی ساسانیان با نام پادوسپانان از سال ۴۵ هـ..ق بر این منطقه مسلط گشته بودند. هنگام حکومت علویان دست نشانده‏ی آنان و پس از علویان دست نشاندگان آل بویه و باوندیان و تیموریان بودند و سرانجام رشته‏ی حکومت آنان توسط شاه عباس صفوی در سال ۱۰۰۵ هـ.ق بر چیده شد۱۷.
● پیشینه‏ی پژوهش‏ها و بررسی‎های باستان شناسی:
استان مازندران علیرغم غنا و فراوانی آثار تاریخی متأسفانه سهم ناچیزی در پژوهش‏ها و کاوش‏های باستان شناسی ایران داشته است که البته بخش غربی نسبت به شرق مازندران به ندرت مورد پژوهش و کاوش‏های علمی باستان شناسی قرار گرفته است. کهن‏ترین مطالعات و بررسی‏های باستان شناسی مازندران را ژاک دمردگان J . D.morgan در سال ۱۸۹۶ میلادی (۱۲۷۵ شمسی) انجام داد۱۸. کاوش و بررسی در دو غار کمربند و هوتو۱۹ کاوش‏های شهر جرجان۲۰، حفاری دیوار تمیشه۲۱، همگی در شرق مازندران انجام شده است ولی بخش غربی هنوز کاوش و بررسی جامع، هدفمند و دقیق باستان شناسی را به خود ندیده است.
در گذشته جغرافیدانان مسلمان از جمله ابن رسته، ابن حوقل، اصطخری و مورخانی نظیر ابن اسفندیار اولیاء ا… آملی، میر ظهیر الدین مرعشی و سیاحان خارجی چون رابینو، ملگونف اطلاعات ذیقیمتی از وضعیت جغرافیایی و حوادث و رویدادهای تاریخی و سیاسی غرب مازندران را ارائه داده‏اند. از دیدگاه مطالعات باستان شناسی بجز حفاری تپه کلارِ کلار دشت و بررسی مقدماتی فریا استارک (Freya Atark) از کلار دشت۲۲ و رویان و بررسی دکتر منوچهر ستوده که به توصیف آثار غرب مازندران در کتاب از آستار تا استارباد جلد سوم پرداخته است و چند برنامه بررسی و گمانه زنی پراکنده و موردی تا کنون هیچ گونه برنامه جامه بررسی و کاوش هدفمند و روشمند باستان شناسی در این منطقه انجام نشده است.
در این راستا در مرداد ۱۳۷۹ پروژه‏ای تحت عنوان «بررسی باستان شناسی غرب مازندران، منطقه نور و کجور» آغاز و طی دو فصل پژوهش میدانی منجر به شناسایی ۶۱ اثر فرهنگی شامل محوطه‏های باستانی، بقایای مسکونی و آثار معماری تمدن رویان گردید.
● روش تحقیق، اهداف و راهبردهای بررسی‎:
هدف اولیه بررسی شناسایی آثار معماری، بقایای استقراری، تپه‏ها و محوطه‏های تمدن رویان و برآورد توان بالقوه واقعی این منطقه از نظر استقرارهای زیستی انسانی در دوره‏های مختلف فرهنگی است.
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه، کوهستانی بودن، صعب العبور بودن راه‏ها و بویژه تراکم فشرده پوشش گیاهی که از جمله عمده‏ترین موانع اصلی پژوهش‏های باستان شناسی شمال کشور است. گروه پس از مطالعات نظری درباره‏ی زمین شناسی و با در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی و پوشش گیاهی به این نتیجه رسید. با توجه کمبود وقت و امکانات، محدودیت‏های طبیعی و گستردکی حدود جغرافیایی منطقه مورد بررسی (۱۱۸۶ کیلو متر مربع) متمرکز مطالعات میدانی را به مناطق خاص محدود نماید. لذا گروه پژوهش میدانی خویش را به صورت پیمایشی فشرده به مناطق مرکزی و شرقی معطوف ساخت. علت انتخاب این مناطق جهت بررسی علاوه بر وجود توان‏های زیستی محیط مناسب نظیر تعداد بسیاری محوطه‏های بالقوه، دسترس به منابع آب (رودخانه کجور و زانوس) وجود راه‏های ارتباطی همچنبن گزارش جغرافیدانان و مورخان متقدم که عمدتاً به این مناطق (مرکزی و شرقی) اشاره داشتند. در واقع هسته‏ی اصلی تمدن رویان به ویژه پایتخت آن شهر کجور در این مناطق قرار داشت.
از سوی دیگر کمبود پژوهش از دیدگاه مطالعات باستان شناسی از علت‏های اصلی این گزینش بوده است زیرا با وجود بررسی‏های انجام شده در معرفی برخی آثار نام و نشانی از بسیاری از محوطه‏ها وجود ندارد همچنین از موقعیت مکانی و نقشه پراکندگی آثار و محوطه‏ها اطلاعاتی در دست نیست (نگاهی به نقشه باستان شناسی کشور گویای این مسئله است).
بدین ترتیب در طی دو فصل بررسی پبمایشی فشرده در دو دهستان زانوس رستاق (شرق) و توابع کجور (مرکزی) مساحتی بالغ بر ۸۲۰ کیلومتر مربع تحت پوشش و بررسی قرار گرفت و گروه برای نخستین بار موفق به شناسایی و معرفی بسیاری از محوطه‏ها، تپه‏ها، بقایای مسکونی و … و تهیه نقشه توزیع پراکندگی آثار و تاریخ گذاری هر محوطه بر اساس شواهد و مدارک باستان شناسی گردید (نقشه شماره ۱).
● مشخصات جغرافیایی منطقه مورد بررسی‎:
از نظر مشخصات و موقعیت جغرافیایی رویان که امروزه به نام «کجور» مشهور است در غرب استان مازندران قرار دارد. کجور در ۷۰ کیلومتری نوشهر، ۱۳۰ کیلومتری ساری و ۲۰۰ کیلومتری تهران و محصور در حصارهای کوهستانی که از دو جهت شرقی – غربی ورود به آن منطقه امکان پذیر است.
این منطقه از سمت شمال به دریای خزر و شهرستان‎های چالوس و نوشهر، از جنوب به کوه‏های البرز و کرج و از شرق با شهرستان نور و از غرب به کلار دشت و مرزن آباد محدود می‏گردد۲۳.
این ناحیه منطقه‏ای کوهستانی با اب و هوای سرد و پر برف و از نظر نظام بارش میانگین ریزش ۸۰۰ میلیمتر در سال است. مهم‏ترین رودخانه دائمی این ناحیه رودخانه کجور است که از ارتفاعات ۳۴۰۰ متری سرچشمه می‏گیرد. این منطقه دارای مساحتی بالغ بر ۱۱۸۶ کیلومتر مربع متشکل از ۳ دهستان (توابع کجور، زانوس رستاق، پنجک رستاق) و ۷۹ آبادی است۲۴.
● تپه‏ها و محوطه‏های باز (Site Open):
الف) محوطه ناسنگ K.N.۹:
محوطه ناسنگ در موقعیت ۵۱ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۱۹ دقیقه شمالی واقع شده است. ارتفاع محوطه از سطح دریا ۲۲۵۸ متر است. محوطه ناسنگ که منطقه‏ای است به طول و عرض ۱۵۰×۵۰۰ متر که مجموعه‏ای از آثار شامل برج مقبره درویش امیر، بقایای ساختمانی (تصویر ۱)، گورستان و بقایای حمام را در خود جای داده است. در قسمت‏های مختلف محوطه آثار حفاری غیر مجاز زیادی دیده می‏شود که این امر با توجه به دور بودن ناسنگ از مراکز انسانی و آبادانی شدت یافته است. شاخص‏ترین اثر مجموعه ناسنگ برج مقبره درویش امیر است (K.D.۱۸) که بر فراز صخره‏ای واقع در دامنه غربی و مشرف به محوطه قرار دارد (تصویر ۲ و ۳). پلان برج مقبره از داخل و خارج هشت ضلعی است سقف بنا که گنبدی از نوع رک بوده کاملاً تخریب گردیده است. نکته‏ی قابل توجه در این بنا استفاده از چوب در درون دیوارها و محل اتصال ساقه و گنبد می‏باشد. این امر به احتمال زیاد از ویژگی‏های انعطاف پذیری بنا برای مقاوم بودن در برابر زلزله و توزیع متعادل سنگینی گنبد به همه‏ی قسمت‏های بنا است. دونالد ویلبر می‏گوید: «کاربرد چوب به عنوان مصالح ساختمانی بسیار محدود بود. در بحث گنبدها از استعمال تیرها و تیرک‏ها به عنوان عناصر استحکام بخشی و بر پا دارنده استفاده می‏کردند. معماران می‏دانستند شالوده‏های نیرومند و عمیق بر ضد آسیب‏های زمین لرزه وسیله اطمینان بخش است. به دیوارها ابعاد ضخیم‏تری داده می‏شد تا در صورت تکان و لرزش بتوانند بار گنبدها را تحمل کنند۲۵. مصالح بکار رفته در برج مقبره آجر، ملاط گچ و ساروج است. پی بنا از لاشه سنگ ساخته شده و ابعاد هر آجر ۵/۴×۲۲×۲۲ سانتیمتر است.
در فاصله ۲۰۰ متری جنوب شرقی مقبره درویش امیر بقایای حمامی که در واقع مربوط به شبکه‏ی گرما دهی حمام است. درون گودالی به عمق ۸۰/۱ و قطر ۴۰/۱ سانتیمتر کشف گردید. در این گودال ۴ شبکه گربه رو که با مصالح لاشه سنگ بعنوان از اره و پی با ملاط گل به صورت سنگ چین ساخته شده است (تصویر ۴). آثار دود زدگی در شبکه‏های حمام هنوز دیده می‏شود. شبکه‏های حمام دارای ۴ ردیف سنگ چین عمودی و ۳ ردیف افقی در شبکه شرقی و ۵ ردیف عمودی و ۴ ردیف افقی در شبکه شمالی است. درون گودال و اطراف‏های خاک‏های ریخته شده که توسط حفاران غیر مجاز حفر شده بود. قطعات سفالی و بویژه لوله‏های سفالی (تنبوشه‏های سفالی) مخصوص انتقال آب بدست آمد که آثار رسوب زدگی آب و جرم بوضوح در آن قابل رؤیت است.
ب) تپه دیارک (K.D.۵۲)
این تپه در موقعیت ۵۱ درجه و ۳۴ دقیقه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۱۹ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. این تپه در روستای کندلوس که روستای مذکور جزء دهستان زانوس رستاق است قرار گرفته است. تپه در مرکز روستا و در ۱۰۰ متری جنوب غربی موزه مردم شناسی و باستان شناسی کندلوس واقع شده است۲۶. در سطح تپه قطعات سفالی زیادی بدست آمده که عمدتاً به دوران اسلامی تعلق دارند. در میان آثار سفالین به دست آمده نکته قابل توجه ظرف سفالی خاکستری لوله داری است که توسط یکی از ساکنین روستا به گروه ارائه گردید و بنا به اظهارات نامبرده ظرف متعلق به همین تپه است. این ظرف لوله دار از نوع ظروف تدفین بوده که سطح خارجی آن دارای نقشی شبیه گل پنج پر (نماد خورشید) است
طرف مذکور قابل مقایسه با قورهای مسبک لوله دار مراکز تمدن هزاره‎ی اول ق.م کوهپایه‏های گیلان، آذربایجان، مازندران رشته کوه‏های زاگرس بویژه گورستان قیطریه است. متجاوز از ۱۵ ظرف در قیطریه دارای نقش‏های خورشیدی بصورت پنج تا دو دایره تو در تو هستند۲۷. به غیر از تپه دیارک در تپه پیدابک لاشک (K.P.۶۰) نیز قطعات سفالی خاکستری – سیاه شکسته از نوع ظروف لوله دار به دست آمد
ج) مرکز صنعتی آفله (K.A.۳۰):
مرکز صنعتی آفله تپه‏ای است نسبتاً وسیع به طول و عرض ۱۵۰×۲۵۰ و ارتفاع ۲۵ متر از سطح زمین‏های اطراف که همچون کوهی از سرباره‏های ذوب فلز از دور نمایان است. تپه در سمت چپ ورود به روستای «خاچک» از توابع دهستان کجور قرار دارد ارتفاع تپه از سطح دریا ۱۵۹۰ متر است. تپه در قسمت غربی به علت عملیات جاده‏سازی به دو قسمت تحتانی و فوقانی تقسیم شده است.
بوته‎های ذوب فلز دراندازه‏های مختلف که در میان آنها ذغال چوپ محبوس شده بدست آمد. این بوته‏ها از نظر شکل ظاهری به صورت قطعات اسفنجی هستند اصولاً در اثر احیای سنگ‏های آهن با زغال چوب در حالت جامد ابتدا آهن خام همراه ناخالصی‏های سنگ آهن تولید می‏شد. این آهن خام اسفنج مانند است که به علت قابلیت چکش خوری کافی و ذوب شدن در ۱۵۳۶ درجه سانتیگراد برای ساخت اسلحه و ابزار مصرفی روزمره استفاده می‏شده است. در برخی نقاط روی سطح تپه لوله‏های سفالی مربوط به کوره در اندازه‏های مختلفی بدست آمد که قطر نوک برخی از این لوله‏ها از ۵/۲ سانتیمتر تا ۵/۴ سانتیمتر متفاوت است به علت خطرهایی غیر مجاز در این تپه بقایای آثار معماری بدست آمد که احتمالاً مربوط به کارگاه‏ها ذوب فنر می‎‏باشد. این یافته‎ها دال بر وجود تکنیک ذوب فلز در صنعت فلزگری است.
به علت کمبود پژوهش باستان شناسی در غرب مازندران از وجود چنین مراکز صنعتی ذکری به میان نیامده است. تنها یک معدن آهن و بقایای کوره‏ها در منطقه «جواهر ده» رامسر در غربی‏ترین نقطه مازندران غربی بنام آهن پچان توسط منوچهر ستوده نام برده شده است۲۸. همچنین دمرگان در کتاب تمدن‏های اولیه خود از صادرات سنگ آهن ماسوله در گیلان، مازندران و غرب دریا ارومیه نام برده است. اولوریوس سیاح دوره صفویه از معادن سنگ آهن در ایران یاد کرده و می‎نویسد بهترین نوع سنگ آهن در ایران از ماسوله‏ی گیلان تأمین می‏شده است۲۹. به هر صورت گروه در بررسی مقدماتی خود ضمن مشورت با متخصصان زمین شناس به این نتیجه رسید که تپه آفله با وجود فراوانی بوته‏های ذوب فلز و بقایای کارگاه‏ها می‏تواند به عنوان یک مرکز مهم صنعتی در غرب مازندران محسوب گردد. بدون تردید با انجام آزمایشات شیمیایی اسپکتروگرافی بر روی بوته‏های ذوب فلز می‏تواند اطلاعات دقیق‏تری را در خصوص عناصر تشکیل دهنده فلز و معادن تأمین کننده این مرکز صنعتی در اختیار قرار دهد که متأسفانه دست یافتن به این هدف به دلیل هزینه سنگین آزمایشات شیمیایی برای گروه میسر نگردید.
د) قلعه‏ی کجور (K.K.۱۹):
این قلعه در موقعیت ۵۱ درجه و ۴۴ دقیقه طول شرقی و ۳۶ درجه ۲۴ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. قلعه مشرف به دشت کجور در غرب روستای کجور و تقریباً روبروی پاسگاه نیروی انتظامی واقع شده است.
● ویژگی‏های معماری قلعه:
دیوارهای اطراف قلعه هنوز پابرجاست. طول شمالی – جنوبی آن ۶۰ متر و عرض شرقی – غربی آن ۳۰ متر است. قلعه از دو بخش شمالی و جنوبی که با یک دیوار حائل از هم مجزا می‏شوند؛ تشکیل شده است. طول بخش جنوبی ۴۰ متر و طول بخش دیگر ۲۰ متر است دیوار قلعه در سطح پایینی از سنگ بوده و سپس بر روری آن خشت نهاده‎‏‏اند و اطراف آن را نیز کاهگل نموده‏اند. قطعات آجر، خشت و سنگ در همه جای قلعه پراکنده است. ابعاد آجرهای قلعه ۵/۵×۲۷×۲۷ سانتیمتر است. در نزدیکی قلعه تنبوشه‏های سفالی جهت انتقال آب مصرفی قلعه کشف شد. این گونه شیوه آبرسانی قلعه‏ها با استفاده از تنبوشه گذاری و هدایت آن از تپه‏های مرتفع‏تر به سطح قلعه در برخی از قلاع مازندران از جمله «قلعه پایان» و «دیوچال تاکام» نیز دیده شده است۳۰.
در ساخت قلعه این اصل رعایت شد که استحکامات و حصارهای افراشته‏تر و برج‏های دیده‏بانی در جهتی باشد که تهاجم به قلعه از آن سوی آسان‏تر بوده است و جهاتی که منتهی به دره‏ها و شیب‏های تند می‏گردید کمتر نیاز به تقویت و تحکیم بنا داشت. لذا دیوارهای قلعه در جهت شمالی، غربی و جنوبی مستحکم‏تر و بلندتر گردیده و بخش شرقی به علت وجود شیب تند نیازی به احداث دیوار نبوده است.
مکان یابی در ساحت این قلعه بر حسب ضرورت جلوگیری از تهاجم دشمن و حفاظت از شهر کجور و بهره‏گیری از موقعیت سوق الجیشی مناسب قلعه بوده که به جهت اشراف به منطقه می‏توان محدوده‏ی وسیعی را کنترل نمود. متأسفانه به علت حفاری‏های غیر مجاز بسیار زیاد و آسیب‏های جوی بیشتر بخش‏های قلعه تخریب گردیده و لذا از سایر ویژگی‏ها و جزئیات قلعه نمی‏توان اطلاعات جامع‏تری ارائه نمود.
● قدمت قلعه:
قدیمی‏ترین سندی که قلعه کجور در آن ذکر شده تاریخ رویان اولیاء آملی است. وی می‏گوید: ملک جلال الدوله اسکندر از ملوک آل پادوسبان (۷۶۱-۷۳۴ هـ.ق) روز شنبه بیست و یکم ذی الحجه موافق با بیست و هفتم تیر سنه ۷۴۶ هـ.ق بنای شهر و قلعه کجور را گذاشت۳۱. همچنین رابینو می‏نویسد: در تاریخ ۱۲ ذی الحجه سال ۷۴۰ هجری قمری استندار جلال الدوله شروع به تجدید بنای قلعه نمود و در سال ۷۴۶ هـ.ق آن را به اتمام رسانید۳۳. همچنین میر سید ظهیر الدین مرعشی در سال ۸۷۰ هـ.ق در جریان حل اختلاف بین ملک کاوس و ملک اسکندر فرزندان ملک کیومرث بن بیستون (۸۵۸-۸۰۹ هـ.ق) از قله کجور نام می‏برد۳۳. این قلعه در دوره شاه طهماسب صفوی مورد هجوم واقع شده به آتش کشیده می‏شود. به همین علت به سوته قلعه (قلعه سوخته) نیز مشهور گشت۳۴.
با استناد آثار مکشوفه سفالین از سطح قلعه، سفال‏های قلعه متعلق به سه دوره قبل از اسلام (سفال‏های ساده بدون لعاب خاکستری احتمالاً پارتی) اوایل دوره‏ی اسلامی قرون ۴ و ۵ هـ.ق (تکنیک لعاب پاشیده) و دوره میانه اسلامی (سفال‏های لاجوردی و سلادن) است. آجرهای قلعه به ابعاد ۵×۲۵×۲۵ و فراوانی سفال‏های دوره میانه بیانگر آبادانی و رونق قلعه در دوره تیموری و صفوی است. بدون تردید با انجام کاوش و گمانه زنی علمی می‏توان قدمت دقیق قلعه را مشخص کرد و به این سؤال با اطمینان پاسخ داد که علیرغم اسناد و مدارک تاریخی که قدمت قلعه را به قرن هشتم هجری می‏رساند؛ آیا قلعه قبل از دوره تیموری (با توجه به سفال‏های قبل از اسلام و اوایل دوره اسلامی) وجود داشته است یا خیر؟
هـ) شواهد و مدارک سفالین محوطه‏های رویان:
تقریباً در تمامی محوطه‏های باستانی منطقه مورد بررسی یافته‎های سفالین عمده‏ترین مواد فرهنگی را تشکیل می‏دادند. نمونه‏های سفالی مکشوفه در چهار مرحله به دقت مورد ثبت و ضبط قرار گرفت.
۱) شست وشو و پشت نویسی نمونه‏ها
۲) ثبت اطلاعات نمونه‏ها
۳) طراحی نمونه‏های گزینش شده (در این مرحله از میان گونه‏های شناخته شده و گاهی چند نمونه به عنوان نماینده یک مجموعه انتخاب و طراحی شدند و بقیه نمونه‏های به سطح تپه بازگردانده شده تا شیوه بررسی تخریبی نباشد).
۴) مستند سازی (تهیه عکس و اسلاید) نمونه‏های جمع آوری شده پس از تفکیک سفال‏ها از نظر نوع قطعه (لبه، کف، پایه، بدنه، دسته) بر اساس شکل و تزئینات گونه شناسی شدند. از میان گونه شناسی قطعات بدنه و لبه‏ی ظروف بخش عمده‏ای را شامل می‏شد. جهت مطالعه دقیق‏تر نمونه‏های طبقه بندی و طراحی شده در جدول مشخصات فنی بر اساس شاخص‏های تکنیک پخت، شاموت، رنگ، مشخصات تپه و تکه نمونه ثبت گردید. در مجموع پس از طبقه بندی تفکیک و مطالعه نمونه‏های جمع‏آوری شده گاهنگاری سفال‏ها در سه دوره هزاره‏ی اول ق.م (محوطه‏های K.P.۶۰, K.D.۵۲) و دوره‏ی تاریخی (K.A.۳۹ , K.P.۴) و دوران اسلامی (K.K.۱۹.K.N.۹.K.P.۵, K.T.۲۲, …) مشخص گردیدند. در بین ۶۱ محوطه بررسی شده دو محوطه (K.K.۱۹ , K.T.۲۲) از جمله غنی‏ترین و گسترده‏ترین یافته‎‏های سفالی را ارائه می‏نمایند، به نحوی که در بیش از۹۰% نمونه سفال‏های محوطه‏های دیگر سفال‏های این دو محوطه دیده می‏شوند. این سفال‏ها از نظر نقوش بصورت طرح‏های هندسی، خطوط موازی، زیگزاگی، مواج، مارپیچ و از نظر تکینک به صورت لعاب پاشیده، تکنیک نقش کنده زیر لعاب، اسگرافیاتو (Sgrafitto)، سُلادن (Celadon) هستند. همچنین در کنار سفال‏های محلی، سفالینه‏هایی از نوع ساری و آمل (دو مرکز سفالگری شرق مازندران) نیز بدست آمد. بررسی نمونه سفال‎های گاهنگاری شده نشان می‎دهد که ۹۰% سفال‏های متعلق به دوران اسلامی و ۱۰% متعلق به دوره‎ی هزاره‏ی اول ق.م (عصر آهن I) و دوره تاریخی احتمالاً پارتی است. در برخی از محوطه‏ها بویژه در اطراف قلعه‏ی کجور (K.K.۱۲) مقادیر فراوانی گلوله‏های گلی خام و جوش کوره بدست آمد که دلیلی بر وجود کارگاه‏های سفالگری استپراکندگی نمونه سفال‏ها گاهنگاری شده نشان دهنده تراکم و فراوانی سفال‏های دوران اسلامی بویژه قرون هشتم و نهم هجری و رونق و آبادانی منطقه در دوران تیموری است. بیشترین تراکم و فراوانی نمونه‏های سفالی در محدوده مرکزی و شرقی منطقه مورد بررسی جمع آوری گردید. تداوم استقرار بر اساس شواهد و مدارک سفالی از هزاره‏ی اول ق.م (عصر آهن I) تا دوره‏‎ی قاجار قابل مطالعه و بررسی است.
۵) مقابر برجی:
مقابر و بقاع متبرکه در بخش غربی مازندران بویژه در منطقه مورد بررسی هسته و مرکز اصلی معماری مذهبی این منطقه را تشکیل می‏دهند. در مازندران بقعه‏هایی به نام مقابر برجی برپاست که از لحاظ شیوه معماری و بویژه کتیبه‏های این بناها مشخص می‏شود که به قرون هشتم و نهم هجری یعنی حکومت سادات مرعشی مازندران تعلق دارند۳۵.
مرعشیان پس از گذشت هفت قرن از به قدرت رسیدن علویان در طبرستان و سپس آل بویه دوباره مذهب تشیع را زنده کردند. این سلسله از سال ۷۹۵ هـ.ق تا ۹۸۶ هـ.ق بر مازندران حکومت می‏کردند و سرانجام صفویان در سال ۹۸۶ هـ.ق برای همیشه به حکومت آنان خاتمه دادند. در منطقه رویان و رستمدار امرای پادوسبانی بویژه ملک کیومرث بن بیستون (۸۵۸-۸۰۷ هـ.ق) که مذهب تشیع را در رویان رواج داده بود مقابری تحت تأثیر مرعشیان بر پا ساختند۳۶.
طی دو فصل بررسی امامزاده‏های زیادی مورد شناسایی واقع شد لیکن ۶ مقبره دارای خصوصیات و سبک معماری برج مقبره بوده و نمونه‏های مطالعاتی بسیار خوبی برای بررسی - سیر تحول تاریخی - مذهبی و معماری محلی و منطقه‏ای در اختیار قرار می‏دهند.
۱) برج مقبره طاهر و مطهر (ملک کیومرث بن بیستون) (K.M.۱۷):
مقبره در آبادی هزار خال کجور واقع شده و با شماره ۱۱۶۷۲/۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. مقبره به جهت داشتن کتیبه‏های تاریخی ساخت بنا از اهمیت بسزایی در تاریخگذاری سایر مقابر منطقه و مازندران برخوردار است.
تنها دو مقبره در مازندران دارای کتیبه ساخت بنا هستند. یکی مقبره فوق الذکر و دیگری مقبره شاه بالو در دهکده آهو دشت ناتل رستاق نور که به ترتیب تاریخ ساخت ۸۲۹ هـ.ق و ۸۴۰ هـ.ق در کتیبه‏های آنها ذکر شده است۳۷. قدیمی‏ترین سندی که از این مقبره یاد شده است؛ در کتاب تاریخ گیلان سید ظهیر الدین مرعشی در سال ۸۶۳ هـ.ق است. مقبره مدفن ملک کیومرث (فرمانروای منطقه رویان) و دو تن از سادات منطقه به نام‏های طاهر و مطهر است۳۸.
الف) ویژگی‏های فنی بنا، مصالح و فضای معماری:
پلان مقبره چهار ضلعی است و از سه بخش بدنه مکعب، بخش انتقالی (فیلپوش‏ها) و گنبد هرمی تشکیل شده است. طاقنماهایی در سه طرف (با قوس جناقی) در بنا تعبیه شده است. گوشه‏های نمای بیرونی بنا دارای شیار عمودی است که رأس آنها قوسی شکل است. هر ضلع خارجی بنا ۴۰/۸ متر طول و بر فراز نمای خارجی بنا یک گنبد هرمی هشت وجهی (بخش خود گنبد) و یک گنبد نیم دایره (بخش آهیانه) داخل بنا قرار دارد. شیوه آجر چینی گنبد رایج بصورت رگ – چین (Rag-chin) اجرا شده است چرا که گنبدهای رک را نمی‏توان گرد چین (Gead-chin) کرد لذا بصورت رگچین ساخته می‏شود۳۹گنبد از نوع رک دوپوش گسسته است که با توجه به شرایط اقلیمی این نوع گنبد در منطقه رایج بوده است. فضای داخلی مقبره نیز دارای پلان چهار ضلعی است و طاقنماهایی در دو طبقه قاب مستطیل شکل قرار گرفته‏اند و فضای داخلی مقبره را تشکیل می‏دهد. ارتفاع این طاقنماها ۲۰/۳ و عرض آنها ۵/۱ سانتیمتر است. در ضلع شرقی مقبره یک ساختمان با نقشه مستطیل شکل در یک طبقه ساخته شده که از الحاقات بعدی بنا بوده و راه ورود به مقبره از همین قسمت است. مصالح اصلی مورد استفاده در بنا آجر و ملاط ساروج است.
ب) تزئینات خارجی و داخلی بنا:
از ویژگی‏های تزئینی بنا تأکید بر عناصر معماری به عنوان عنصر تزئینی است. بدین ترتیب که مقرنس‎ها، طاقنماها، نغول‎‏ها، فیلپوش‏ها و شیوه آجر چینی و گنبد رک به گونه‏ای استادانه نقش اصلی تزئین را با ترتیبی هماهنگ، متقارن و ساده در بنا بوجود آورده است. شیوه آجر کای به صورت یک بافت تزئینی است که در قسمت طاقمناها جلوه و نمود بیشتری دارد. در قسمت زیر گنبد گیلویی مقرنس یک ردیفه است که بر فراز آن یک سلسله قوس‏های هلالی کوچک که احتمالاً با قطعات نیم دایره سفال تزئین می‏شده است، دیده می‏شود. دونالد ویلبر معتقد است گنبد و قوس‏های هلالی مقابر مازندران با کاشی‏های لعابی مربع شکل آبی و روشن پوشیده شده است۴۰.
در قسمت بالای این گیلویی یک نوار تزئین دندانه اره‏ای یا اصطلاحاً دندان موشی دیده می‏شود. هر یک از اضلاع مقبره دارای طاقگان، نغول‏های افقی مستطیل و شیارهای عمودی است. این عناصر معماری علاوه بر جنبه‏ی کاربردی به نوعی خاص بنا را آراسته است. داخل بنا نیز در سه بخش فضای زیر گنبد، فیلپوش‏ها و اضلاع داخلی نقوش زیبایی با مضامین گل و بته، شمسه، درخت سرو، طاووس با رنگ‏های زیبا نقاشی و آراسته گردیده است.
ج) کتیبه‎ها:
در اضلاع خارجی بنای طاهر و مطهر در قسمت فوقانی طاقنماها، زیر ردیف گیلویی دو ردیف نغول باریک مستطیل شکل به عرض ۳۰ سانتیمتر به صورت افقی کتیبه‏هایی وجود دارد. این کتیبه‏ها شامل آیات قرآنی، پاره‏ای اصطلاحات و بویژه تاریخ ساخت بنا ۸۲۹ هجری قمری است. همانطور که اشاره گردید این کتیبه‏ی تاریخ‏دار از اهمیت بسزایی در تاریخ گذاری سایر مقابر مازندران برخوردار است (تصویر ۱۳). متن کتیبه به این صورت است: «السموات و الارض و لا یوده حفظهما و هو العلی فی سنه تسع عشرین و ثما نماته الحجریه النبویه…» این کتیبه‏ها در سال ۸۲۹ هجری قمری توسط محمود بن نجیب رستمداری نوشته شده است۴۱.
● تاریخگذاری و مقایسه سبک معماری:
مقبره ملک کیومرث در یک مقایسه تطبیقی با مقابر برجی شرق مازندران از نظر پلان و نقشه ساختمانی، گنبد هرمی، تزئینات قابل مقایسه با مقابر درویش فخر الدین (بابل) امامزاده ابراهیم (آمل) امامزاده زین العابدین ساری است که هر سه بنا با پلان چهار ضلعی ساخته شده‏اند. شباهت ظاهری مقبره ملک کیومرث با مقبره زین العابدین و امامزاده ابراهیم آمل به حدی است که در نگاه اولیه تفاوتی بین آنها دیده نمی‏‏شود.
ولی گنبد هرمی زین العابدین و امامزاده ابراهیم آمل بر روی گریو کوتاهی تعبیه شده در صورتی که گنبد مقبره‏ی ملک کیومرث فاید گریو و مستقیماً بر روی بدنه مکعب و گوشوارها شکل قرار داده شده است. در خصوص مقبره طاهر و مطهر منوچهر ستوده و در خصوص مقبره زین العابدین، گدار و زاره تصاویر و مطالبی توصیفی ارائه نموده‏اند۴۲.
قدمت مقبره به استناد کتیبه نمای بیرونی مقبره که تاریخ ساخت بنا ۸۲۹ هـ.ق در آن ذکر ‎شده و رجوع به منابع تاریخی که بانی بنا را ملک کیومرث بن بیستون معرفی می‏کند و با توجه به اینکه نامبرده در فاصله‏ی سال‏های ۸۵۸-۸۰۹ هجری قمری در رویان حکومت می‏کرده در انتساب این مقبره به قرن نهم هجری قمری هیچ گونه تردیدی باقی نمی‏گذارد.
۲) مقبره سید محمد کیا دبیر صالحانی (K.S.۱۶):
الف) ویژگی‏های فنی بنا و فضای معماری:
مقبره دبیر صالحانی از نوع پلان هشت ضلعی است. در خارج بنا گنبدی هرمی چند ضلعی آجری (هشت ترک) و از داخل گنبد عرقچین فضای اصلی مقبره را پوشانده است (تصویر ۱۵). شیوه پوشش سقف همانند سایر مقابر برجی منطقه و شرق مازندران از نوع رک (هرمی) دوپوش گسسته است که بصورت رگ گچین ساخته شده است. این نوع پوشش ضمن شکوه و عظمت در نمای خارجی مقبره (خود گنبد) بنا را از آسیب‏های نزولات جوی به بهترین شکل محافظت نموده و زمینه را جهت انجام تزئیناتی نظیر گچبری، آینه کاری، مقرنس و نقاشی فراهم می‎سازد. دونالد ویلبر در توصیف گنبدهای دوپوش چنین می‏گوید: «ملاحظات زیبایی بنا باعث اهمیت دادن به ارتفاع یعنی برجستگی نیمرخ گنبد می‏گردید. در حالی که گنبد خارجی سر به فلک می‏کشید. گنبد داخلی بسیار کوتاه‏تر در تناسبی خوشایند و مناسب نسبت به اتاق زیرین باقی می‏ماند۴۳». سطوح اضلاع خارجی مقبره فاقد طاقنما است در اضلاع جنوب و جنوب غربی سه خفنگ چوبین مشبک نورگیر دیده می‏شود. همچنین نورگیری چوبی منبت کاری شده در بخش تحتانی ضلع غربی تعبیه شده که آیات قرآنی بر روی آن کنده شده است. در قسمت شرقی مقبره بنایی قرار دارد که در حقیقت راه ورود به مقبره از این قسمت است. «همچنین در قسمت جنوب مقبره بنایی محقر با گنبدی کوچک قرار دارد که به روایتی مرقد خواهر سید محمد کیا دبیر صالحانی است۴۴». آخرین الحاقات مقبره مسجدی با معماری ساده متعلق به اواخر دوران قاجار است۴۵.
فضای درونی مقبره نیز دارای پلان هشت ضلعی است، که وسعت آن به اندازه‏ای است که یک ضریح در آن جای داده شده است. در هر یک از اضلاع داخلی طاقنمایی در دو ردیف عمودی درون قاب مستطیل شکل تعبیه شده است. مصالح اصلی بنا آجر، ملاط ساروج و لاشه سنگ در پی بنا است. ابعاد هر آجر ۵/۴×۲۲×۲۲ سانتیمتر است.
ب) ترئینات نمای خارجی و داخلی بنا:
مقبره دبیر صالحانی بر خلاف سایر مقابر برجی منطقه از عناصر تزئینی بسیار محدودی برخوردار است. تأکید بر عناصر معماری عامل عمده د رتزئین بنا به ویژه بخش خارجی است. گیلویی و تزئینات دندان موشی بالای آن، شیارهای عمودی گوشه‏های اضلاع هشتگانه از جمله عوامل تزئین نمای خارجی است. هر چند در گذشته قسمت خارجی گنبد و ردیف مقرنس‏ها با کاشی‏های آبی روشن پوشانده می‏شده است که در حال حاضر چیزی از این کاشی‏ها باقی نمانده است. سطوح خارجی و داخلی با لایه‏ای از گچ تزئین گشته است.
ج) کتیبه‏ها:
کاربرد وسیع چوب برای پنجره و لنگه‏های درهای منبت و صفحات صندوق قبر یکی از ویژگی‏های برج‏های آرامگاهی مازندران است۴۶. بسیار از مقابر برجی مازندران ضمن دارا بوده ارزش معماری نمونه‏های بسیار ارزشمندی از هنر کنده‏کاری روی چوب و منبت کاری هستند. از جمله این مقابر که شاهکار هر منبت کاری محسوب می‏شوند می‏توان به امامزاده ابراهیم، مقبره درویش فخر الدین و سلطان زین العابدین اشاره نمود۴۷.
مقبره دبیر صالحانی نیز دارای صندوق چوبی منبت کاری و درب چوب منبت کاری شده زیبایی بوده (که در حال حاضر وجود ندارد و به سرقت رفته است) که با خط ثلث آیات قرآنی بر آن کنده شده بود. این کتیبه‏ها از نظر تاریخگذاری و نام سازندگان آن بسیار حائز اهمیت است. متن بخشی از کتیبه درب چوبی به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، … ابو المعارف سلطان محمد دبیر کیا صالحانی قدس الله سره .. خلدلله ملکه و طاب ثراه فی تاریخ ماه مبارک محرم سنه عشرین و ثمانمائه الهجریه و النبویه» (۸۲۰ هـ.ق).
و کتیبه‏ی صندوق «… فی تاریخ ذی الحجه سنه اربع و ستیین و تسعمائه (۹۶۴ هـ.ق) عامل هذا الصندوق المبارک اقل العباد علاء الدین بن محمد النجار و کاتبه العبد حاجی گیلانی۴۸».
از این کتیبه‏ها استنباط می‏شود که مقبره متعلق به دبیر صالحانی و نام سازنده و کاتب در و صندوق چوبی محمد نجار و حاجی گیلانی است.
د) تاریخگذاری و مقایسه سبک معماری:
به استناد متون و اسناد تاریخی متقن اصل مقبره دبیر صالحانی مربوط به اواخر قرن دوم هجری یا اوایل قرن سوم هجری و زمان نهضت زیدیه در مازندران و رویان است. میر ظهیر الدین مرعشی که در سال ۸۷۱ هـ.ق از این مقبره دیدن نموده است. نسب محمد کیا دبیر صالحانی را این چنین ذکر می‏کند: «محمد بن ابراهیم بن علی بن عبد الرحمن بن الحسین بن زید بن الحسن بن علی المرتضی علیه و علیهم السلام۴۹».
احتمالاً بنای اصلی مقبره بر اثر وقوع زلزله در همان سال‎ها تخریب گردیده است. اعتماد السلطنه نیز از وقوع زلزله‏ای در دوره قاجار یاد می‏کند که به این مقبره آسیب جدی وارد ساخته است۵۰. مقبره در یک بررسی تطبیقی با سایر مقابر برجی مازندران از نظر نوع نقشه (پلان هشت ضلعی) گنبد هرمی دوپوش با مقابر امامزاده عبد الله و درویش فخر الدین قابل مقایسه است.
به استناد کتیبه‏های در و صندوق که تاریخ‏های ۸۲۰ هـ.ق و ۹۶۴ هـ.ق بر آنها کنده شده و با توجه به ویژگی‏های معماری بنا که ترکیبی از سبک رازی و مغول را ارائه می‏نماید؛ قطعاً بنای فعلی متعلق به اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری قمری است لذا از این نظر بعنوان کهن‏ترین برج مقبره منطقه رویان محسوب می‏شود.
● برآیند داده‏ها و تحلیل معماری:
بررسی میدانی باستان شناسی انجام شده در محدوده‏ی منطقه مورد بررسی منجر به شناسایی ۶۱ اثر فرهنگی شامل مقابر، محوطه‏های باز Site Open ، قنات، قلعه، غار و تپه گردید (جدول ۲). تداوم استقرار به استناد مدارک و شواهد باستان شناسی بویژه آثار سفالین از اواخر هزاره‏ی دوم ق.م (عصر آهن I) تا دوره قاجار قابل مطالعه و بررسی است. گسترده‏ترین استقرارها و محوطه‏ها متعلق به دوران اسلامی است. بزرگ‏ترین محوطه دوران اسلامی بررسی شده مربوط به محوطه قدیم کجور (K.R.۲۰) است. این محوطه به استناد منابع تاریخی متقن و آثار معماری بر جای مانده از جمله مقبره‏ی ملک کیومرث، قلعه‏ی کجور، مرکز صنعتی آفله و پراکندگی گسترده مواد فرهنگی گویای اهمیت آن و به احتمال قریب به یقین مرکز سیاسی رویان (شهر کجه) در دوران اسلامی محسوب می‏شود. هر چند تعیین حد و مرز دقیق این شهر از طریق بررسی مقدور و اطمینان بخش نیست و اصولاً آشنایی با سیمای واقعی شهرهای دوران اسلامی و شناخت آن از دیدگاه معماری و ویژگی‏های آن تا حدود زیادی نیاز به بررسی و گمانه زنی و کاوش‏های عملی باستان شناسی دارد.
قلعه کجور (K.K.۱۹) از جمله مهم‏ترین قلاع بررسی شده به استناد منابع تاریخی شاهد و قایع تاریخی و برخوردهای نظامی زیادی بوده است. پلان قلعه مستطیل شکل و قابل مقایسه با پلان قلاع مارکوه (رامسر، غرب مازندران) و دیو سفید (سواد کوه شرق مازندران) است. تطبیق سایر ویژگی‏های معماری قلعه به علت تخریب شدید مسیر نیست ولی کشف تنبوشه‏های سفالی در نزدیکی قلعه بیانگر سیستم آبرسانی از طریق لوله کشی و از این نظر قابل مقایسه با قلاع قلعه پایان و دیو چال تاکام در شرق مازندران است. در ساخت و ساز قلعه از موقعیت سوق الجیشی (تسلط به دشت کجور) و بهره گیری از ویژگی‏ها و موانع طبیغی (قرار گرفتن بر تپه طبیعی و استفاده از شیب کند کوه در قسمت شرفی) به بهترین شکل ممکن در تقویت استحکامات قلعه استفاده شده است. قدمت قلعه با توجه‏ها به آثار سفالین مکشوفه و رجوع به منابع تاریخی (اولیاء الله آملی و مرعشی) مربوط به اوایل دوره اسلامی است. هر چند فراوانی سفالینه‏های اواسط و اواخر دوره اسلامی بیانگر رونق و آبادانی قلعه در دوره تیموری و صفوی است که این امر با تطبیق به منابع تاریخی قابل اثبات است.
مطالعه و بررسی آثار و یافته‏های سفالین از لحاظ تکنیکی، شکل، لعاب قابل مقایسه با مناطق همجوار بویژه مراکز سفالگری شرق مازندران از جمله آمل و ساری است. این مسئله بیانگر ارتباط و مراوده فرهنگی رویان با مناطق همجوار در مازندران است.
البته برخی از سفال‏ها در زمره تولیدات محلی بوده که در اکثر محوطه‏های بررسی شده در کنار سایر سفال‏های شاخص مازندران بدست آمده است. یکی از یافته‏های جالب توجه آثار سفالین ظرف خاکستری لوله داری (ظرف تدفین) است که از تپه دیارک (K.D.۲۵) بدست آمده است. بر روی بدنه خارجی این نقشه کنده‏ای به شکل خورشید دیده می‏شود که نماد گردونه‏ی حیات آریایی‏هاست. این نوع ظروف ریشه در فرهنگ‏های شمال شرق ایران دارد و قابل مقایسه با ظروف لوله‏دار فلات ایران از جمله قیطریه، خوروین، سیلک A و برخی از میادین عصر آهن شمال ایران نظیر کلورز و آق اولر می‏باشد. این مسئله بیانگر تداوم و گسترش و نفوذ فرهنگ سفال خاکستری در حوزه تمدن رویان است. بدون تردید مطالعه و پژوهش بیشتر در این زمینه ارتباط فرهنگی این منطقه را با فلات ایران و نقاط همجوار در دوره‏ی عصر آهن را روشن خواهد نمود. در مجموع می‏توانیم حوزه فرهنگی و تمدنی رویان را یکی از میادین استقراری عصر آهن در شمال ایران محسوب نمائیم.
محوطه ناسنگ (K.N.۸) که مجموعه‏ای است شامل برج مقبره، بقایای مسکونی، حمام، گورستان و فراوانی و غنای مواد فرهنگی و با توجه به موقعیت مطلوب طبیعی، برخورداری از منبع دائمی آب از کوه‏های اطراف (شاه کوه) شواهدی از یک شهری آباد در اواسط دوره اسلامی را ارائه می‏نماید. انجام کاوش‏های باستان شناسی در شهرهای فراموش شده تمدن رویان از یک طرف و مطالعه متون تاریخی و سفرنامه‏ها از سوی دیگر می‏تواند تا حدود زیادی ما را در شناسایی این شهرهای مدفون یاری نماید.
شناسایی محل ذوب آفله (K.A.۳۹) به عنوان تنها مرکز صنعتی منطقه و نزدیکی آن به محوطه قدیم کجور (قلعه کجور، مقبره ملک کیومرث) بیانگر اهمیت این مرکز ذوب فلز بوده که احتمالاً از این مرکز صنعتی در ساخت وسایل و ظروف فلزی و سلاح استفاده می‏نمودند. بدون تردید انجام مطالعات و پژوهش‏های زمین شناسی معدن و فلز شناسی می‏تواند اطلاعات ارزنده‏ای در خصوص فلزگری شمال ایران، کشف معادن کهن، و ارتباط این مرکز صنعتی با سایر مراکز صنعتی در مناطق همجوار از جمله جواهر ده رامسر در غرب مازندران و ماسوله در گیلان در اختیار قرار دهد. میانگین ارتفاع تپه‏ها و محوطه‏های بررسی شده از سطح دریا ۱۵۶۲ متر است که بلندترین آن محوطه ناسنگ (K.N.۹۰) و پست‏ترین آن تپه چهار سو (K.CH.۵۴) به ترتیب با ۲۲۵۸ و ۶۰۰ متر بلندی از سطح دریاست. پراکندگی و تراکم استقرار در نیمه‏ی شرقی نسبت به نیمه غربی منطقه بیشتر بوده که این امر بیانگر مراوده‏ی فرهنگی و ارتباط بیشتر پایتخت رویان (شهر کجور) به مراکز فرهنگی شرق مازندران است. محوطه‏های هزاره‏ی اول ق.م و تاریخی بیشتر در مناطق جنگلی و کوهستانی مورد شناسایی واقع شده و آثار و محوطه‏های دوران اسلامی در مناطق دشت و ارتفاعات پیرامون آن قرار گرفته است
در تحلیل معماری مقابر برجی باید گفت که شش مقبره برجی منطقه‏ی کجور با دو نوع نقشه ساختمانی (پلان هشت ضلعی و مربع) بنا شده است؛ که در مقایسه با مقابر برجی شرق مازندران و گلستان که با سه نوع پلان هشت ضلعی، مربع و مدور ساخته شده‏اند، تنوع کمتری را از لحاظ پلان ساختمانی ارائه می‏نمایند
از نظر اصول ساختمانی نیز مقابر منطقه عمدتاً از دو قسمت شامل بدنه و گنبد رک هرمی تشکیل شده است (به جز مقبره طاهر مطهر). این مقابر از نظر پلان، سبک معماری و تزئینات بیشتر تحت تأثیر بناهای اولیه در مازندران شرقی و گلستان یعنی مقابر گنبد قابوس ۳۹۸ هـ.ق برج لاجیم ۴۲۳ هـ.ق برج رسکت ۴۰۰ هـ.ق و برج رادکان غربی هـ.ق بوده است. از مقایسه این مقابر با مقابر برجی دوره‏های قبل مشخص می‏شود که در این منطقه نوعی ساختمان سازی متأثر از سنت‏های قدیمی وجود داشته است که این مقابر بویژه با تأثیر پذیری از مقابر برجی شرق مازندران خصوصیات معماری آنها ساخته شده‏اند.
از سوی دیگر هر چند که مقابر برجی منطقه رویان با مقابر مذهبی گیلان وجوه اشتراک فراوانی دارند؛ لیکن نکته‏ی حائز اهمیت گنبد رک هرمی شکل مقابر مذهبی در منطقه مورد بررسی است که در گیلان از نوع هرمی کاسته شده و سقف، نه هرمی بلکه بیشتر به صورت شیروانی یا مسطح می‏باشند.
گنبدهای مقابر برجی منطقه مورد بررسی از نوع گنبدرک بصورت دو پوش گسسته بوده که این نوع گنبدها عمدتاً با مصالح آجر به صورت رگ چین ساخته شده است. البته گنبد دو مقبره درویش شهر اگیم (K.D.۳۳) و مقبره درویش رستم (K.D.۳۲) با سنگ ساخته شده که پدیده‏ی نو ظهوری در منطقه و مازندران محسوب می‏شوند. گنبدهای رک با توجه به شرایط اقلمی منطقه و جلوگیری از آسیب‏های ریزش نزولات جوی در منطقه ساخته شده است. قدیمی‏ترین نمونه این گونه گنبد سازی گنبد قابوس ۳۹۸ هـ.ق است. با این شیوه علاوه بر جنبه‏ی کاربردی سبب شکوه و عظمت به بنا شده و زمینه را جهت انجام تزئینات در زیر فضای گنبد داخلی فراهم می‏سازد. طرح‏های مورد استفاده در منبت کاری‏های درهای مقابر و صندوق‏های ضریح قابل مقایسه با طرح‏های کاشی کاری دوره‏ی تیموری است. اکثر درها و صندوق‏ها دارای تاریخ و امضای سازنده هستند (مقبره دبیر صالحانی). وسعت داخلی برج‏ها به اندازه‏ای است که تنها یک و حداکثر دو ضریح چوبی در آنها جای داده می‏شده است. مصالح به کار رفته در مقابر با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه تماماً از آجر و با ملاط ساروج و گچ بوده که در پی بنا از قلوه سنگ نیز استفاده شده است. اندازه آجرهای بکار رفته متنوع و به اندازه‏های ۵/۴×۲۲×۲۲ و ۵×۲۴×۲۴ سانتیمتر است. آجرها به رنگ قرمز در طیفی از روشن تا تیره و بسیار سخت به ملاط چسبیده است. تزئینات آجر کاری مقابر بیشتر منحصر به نمای خارجی بوده که در آن از تزئینات ساده هندسی به شیوه آجر چینی تو پر و یکنواخت انجام شده است. تاریخگذاری مقابر برجی مازندران یکی از معضلات در جهت تعیین تاریخ دقیق این بناها محسوب می‏شود. به این منظور برج مقبره‏ طاهر و مطهر (ملک کیومرث) از اهمیت ویژه و استثنایی در بین مقابر منطقه و شرق مازندران برخوردار است. این مقبره به استناد کتیبه‏های نمای بیرونی بنا در سال ۸۲۹ هـ.ق به دستور ملک کیومرث بن بیستون فرمانروای پادوسبانی منطقه احداث شده است. در انگیزه‏ی ساخت این گونه مقابر می‏توان انگیزه‏ی سیاسی و مذهبی را به عنوان مهم‏ترین عامل مطرح نمود. مقابر برجی بازمانده منطقه مورد بررسی تحت سلطه حکمرانان پادوسبانی ساخته شده و ضمن تأثیر پذیری از مقابر شرق مازندران به علت شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی منطقه به عنوان یک سبک معماری محلی بر سبک دولتی غلبه داشته است. در تزئینات مقابر تأکید بر عناصر معماری به عنوان یک اصل مد نظر معمار بوده و احتمالاً علت پرهیز کردن از تزئین و آرایش بنا طبیعت سرشار از زیبایی این منطقه بوده است.
پی نوشت‏ها:
۱- مقاله حاضر به عنوان طرح پژوهشی دانشگاه مازندران و با استفاده از اعتبارات این دانشگاه در طی دو فصل بررسی باستان شناسی در مرداد ۱۳۷۹ آغاز و در سال ۱۳۸۰ به پایان رسید. اعضای هیئت بررسی آقایان سید مهدی موسوی کوهپر دانشجوی دوره دکتری دانشگاه برادفورد انگلستان و آقای رحمت عباس نژاد عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران بعنوان مجریان طرح و نگارنده بعنوان همکار طرح بوده است. لذا شایسته است از معاونت پژوهشی دانشگاه مازندران و مجریان طرح به دلیل زحمتشان صمیمانه سپاسگذاری نمایم.
۲- آملی اولیاء الله، تاریخ رویان، ص ۷.
۳- پورداود، یشت‏های اوستا، ص ۶۱۸.
۴- سجادی، محمد تقی، تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر، ص ۱۳.
۵- آملی اولیاء الله، همان مأخذ، ص ۱۲.
۶- خلف تبریزی، محمد حسین، برهان قاطع، ص ۶۸.
۷- Honigman, and Maricq, Recherches surles Res Gestate Di vi Saporis, P ۱۷۵.
۸- ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص ۱۵۲.
۹- همان، ص ۱۵۴.
۱۰- لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین‏های خلافت شرقی، ص ۳۹۷.
۱۱- Bivar, A.D.H, Catalogue of the western Asiatic Seal, P ۱۲۱.
۱۲- ستوه، منوچهر، از آستارا تا استارباد، جلد سوم، ص ۱۳.
۱۳- ابن رسته، الاعلاق النفیسه، ص ۱۵۰.
۱۴- ستوده، همان مأخذ، صص ۱۶۳-۱۶۴.
۱۵- رابینو، مازندران و استرآباد، ص ۲۲.
۱۶- آملی اولیاء الله، همان مأخذ، صص ۱۴-۱۵.
۱۷- مادلونگ، ویلفرد، پادوسپانیان، ص ۱۵۸-۱۴۷.
۱۸- J.D, Morgan. “Recherches Archeologi ques …” ۱۹۰۵.
۱۹- واندنبرگ، لویی، باستان شناسی ایران باستان، ص .
۲۰- کیانی، محمد یوسف، شهر جرجان در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، ص ۲۳۰.
۲۱- A.D.Bivar. and G. Fehervari, “The walls of Tamisha” pp ۳۵-۸۴.
۲۲- Stark, Freya, “The site of the city of kalar in kalardasht”, pp۲۱۱-۲۱۷.
۲۳- فرهنگ جغرافیایی، ص ۳۲۰.
۲۴- شریفیان، علی اکبر و مسگری، آمارنامه استان مازندران، ص ۶۷.
۲۵- ویلبر، دونالد و گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ص ۳۹ و ۱۳۹.
۲۶- جهت اطلاع بیشتر از موزه کندلوس رجوع کنید به مقاله نگارنده، کندلوس، گنجینه‏ای جاودان از قلمر غربی پادوسبانان طبرستان، مجله باستان شناسی و هنر، سال اول، شماره اول، ص ۷۹.
۲۷- کامبخش فرد، سیف اله، سفال و سفالگری در ایران، ص ۱۶۱. نگارنده در سال ۱۳۸۰، در طرح ساماندهی اشیاء سفالین تپه قیطریه در موزه ملی ایران همکاری داشته و از نزدیک ظروف لوله‏دار قیطریه و اینگونه نقوش خورشیدی را دیده است.
۲۸- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۴۳.
۲۹- فهیمی، سید حمید، فرهنگ عصر آهن در کرانه‏های جنوب غربی دریای خزر از دیدگاه باستان شناسی، ص ۳۵.
۳۰- سورتیچی، سامان، قلاع باستانی مازندران، ص ۱۲۴-۱۰۹.
۳۱- آملی اولیاء الله، همان مأخذ، ص ۱۳۰.
۳۲- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۱۷۳.
۳۳- مرعشی، سید ظهیر الدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۲۳۱.
۳۴- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۱۷۴.
۳۵- هاشمی، حسن، نقش و جایگاه مقابر برجی مازندران غربی در معماری اسلامی، نخستین همایش هنر اسلامی، ص ۳۱۰.
۳۶- مرعشی، سید ظهیر الدین، تاریخ مازندران و رویان و طبرستان، ص ۲۴۹-۲۴۵.
۳۷- مرعشی، همان مأخذ، ص ۳۰-۵۳.
۳۸- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۱۸۶.
۳۹- پیرنیا، محمد کریم، گنبد در معماری ایران، مجله اثر، ص ۱۱۳.
۴۰- ویلبر، دونالد، همان مأخذ، ص ۶۳۷.
۴۱- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۱۹۷.
۴۲- ستوده، منوچهر، جلد ۴، ص ۵۴۲ و Pope, A surevey of persian, Art, Vol I, p ۳۵IB.
۴۳- ویلبر، دونالد، همان مأخذ، ص ۱۶۲.
۴۴- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۲۰۶.
۴۵- به هنگام بررسی اصلاع حاصل که برنامه مرمت مقبره دبیر صالحانی توسط میراث فرهنگی مازدران در حال انجام است. ضمن عملیات مرمتی به طور اتفاقی در ضلع شمالی مقبره بقایای مسجدی بدست آمده که طبق نظر کارشناسان میراث مازندران به اواخر دوران قاجار تعلق دارد.
۴۶- ویلبر، دونالد، همان مأخذ، ص ۱۸۸.
۴۷- کیانی، محمد یوسف، تاریخ هنر معماری ایران دوره اسلامی، ص ۸۶.
۴۸- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۲۰۱.
۴۹- مرعشی، ظهیر الدین، تاریخ طبرستان، رویان و مازندران، ص ۲۰۲-۲۰۱.
۵۰- ستوده، منوچهر، همان مأخذ، ص ۲۰۰.
منابع و مآخذ:
الف) منابع فارسی:
۱- آملی، اولیاء الله، تاریخ رویان، تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸.
۲- پورداود، یشت‏های اوستا، به کوشش بهرام فره‏وشی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۸.
۳- سجادی، سید محمد تقی، تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر، چاپ اول، تهران، انتشارات معین، ۱۳۷۸.
۴- خلف تبریزی، محمد حسین، برهان قاطع، به کوشش محمد معین، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۲.
۵- ابن اسفندیار، بهاء الدین محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال، چاپ دوم، تهران، انتشارات پدیده‏ی خاور، ۱۳۶۶.
۶- لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین‏های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴.
۷- ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، آثار و بناهای مازندران غربی، جلد سوم، چاپ دوم، تهران، انتشارات وزارت ارشاد و انجمن آثار مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۴.
۸- ابن رسته، احمد بن عمر، الاعلاق النفیسه، ویرایش م.ی دخویه، لیدن، ۱۸۹۱.
۹- رابینو، هـ.ل، مازندران و استر آباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، چاپ سوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵.
۱۰- مادلونگ، ویلفرد، پادوسپانیان، اباختر ترجمه سودابه مهدوی، چاپ اول، بابل، انتشارات پژوهش‏های فرهنگی، ۱۳۷۸.
۱۱- واندنبرگ، لویی، باستان شناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام، چاپ دوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،
۱۲- کیانی، محمد یوسف، شهر جرجان، در نظری اجمالی به شهر نشینی و شهر سازی در ایران، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۵.
۱۳- سازمان جغرافیایی، فرهنگ جغرافیایی آبادی‏های جمهوری اسلامی – آمل - چالوس، جلد ۲۷، تهران، انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۷۰.
۱۴- شریفیان، علی اکبر و مسگری، آمار نامه استان مازندران، سازمان مدیریت و برنامه ریزی مازندران، ۱۳۷۹.
۱۵- ویلبر، دونالد و گلمبلک (و همکاران دیگر)، معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه‏ی کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، چاپ اول، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۴.
۱۶- هاشمی زرج آباد، حسن، کندلوس گنجینه‏ای جاودان از قلمرو غربی پادوسبانان طبرستان، فصلنامه باستان شناسی و هنر دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، شماره پیاپی ۲ و ۳، سال اول، ۱۳۷۹.
۱۷- کامبخش فرد، سیف الله، سفال و سفالگری در ایران از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر، چاپ اول، تهران، انتشارات قفنوس، ۱۳۸۰.
۱۸- فهیمی، سید حمید، فرهنگ عصر آهن در کرانه‏های جنوب غربی دریای خزر از دیدگاه باستان شناسی.
۱۹- سورتیچی، سامان، قلاع باستانی مازندران، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۱.
۲۰- مرعشی، سید ظهیر الدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، تصحیح و تحیشه منوچهر ستوده، چاپ دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۴.
۲۱- هاشمی زرج آباد، حسن، نقش و جایگاه مقابر مازندران غربی در معماری اسلامی، مجموعه مقالات، نخستین همایش هنر اسلامی، به کوشش محمد خزاعی، تهران، انتشارات مؤسسه مطالعات هنر اسلامی، ۱۳۸۱.
۲۲- پیرنیا، محمد کریم، گنبد در معماری ایران، مجله اثر، شماره ۲۰، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰.
۲۳- کیانی، محمد یوسف، تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی، چاپ اول، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۴.
۲۴- مرعشی، سید ظهیر الدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی شرق، ۱۳۴۵.
۲۵- ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، جلد ۴، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶.
ب) منابع لاتین:
۱- E.Honigman, and Maricq, “Recherches surles Res Gestate Divi Saporis”, (Brussels, ۱۹۵۳), A.Maricq. classica Ct orientalia, Paris, ۱۹۶۵.
۲- Bivar, A.D.H, Catalogue of the western Asiatic Seal in the Britlhish Museum, London, ۱۹۶۹.
۳- J.D, Morgan. “Recherches Archeologiques de missionscientifique Francaise en Perse”, Paris, ۱۹۰۵.
۴- A.D.Bivar. and G. Fehervari, “The walls of Tamisha” Iran, TV, ۱۹۶۶.
۵- Stark, Freya, “The site if the city of kalar in kalardasht”, IRGSLXXXIII, ۱۹۳۴.
۶- Pope, A.U. A surevey of persian, Londan and new york, ۱۹۳۸.
حسن هاشمی زرج آباد
عضو هیئت علمی دانشکده هنر
دانشگاه بیرجند
منبع : ایراس


همچنین مشاهده کنید