شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

جنگ در لوانت


جنگ در لوانت
ادعاهای اسرائیل مبنی بر تعقیب صلح بخشی از عملیات روانی بین المللی رسانه های طرفدار اسرائیل برای به تصویر کشاندن متجاوز به عنوان قربانی است. در همین راستا، معنی صلح با سوریه این است که اگر دمشق خود را از تهران جدا کند، تل آویو به جنگ به سوریه مبادرت نخواهد کرد.
با آغاز سال ۲۰۰۷، گزارش هایی درباره روزآمد شدن قابل توجه ارتش سوریه، از جمله در زمینه تکنولوژی موشکی با کمک ایران، در سطح رسانه های اسرائیل به نحو گسترده ای منتشر شد. (۱)
تصویر یک جنگ قریب الوقوع در سراسر خاورمیانه وجود دارد. در اسرائیل گزارش شده است که سوریه، حزب الله و ایران برای جنگی که در لوانت جرقه زده خواهد شد، آماده می شوند. (۲) و به همین علت نیروهای احتیاط سوریه از خروج از کشور منع شده اند. (۳)
در ژوئن ۲۰۰۷، گروه منتقد دولت اسرائیل مطلع شد که در جنگ با سوریه حتماً نیروهای نظامی ایران مداخله خواهند کرد. (۴)
اکنون سال ۲۰۰۸ است و شبح جنگ مجدداً ظهور کرده است. بشار اسد رییس جمهور سوریه اعلام کرد که کشورش نگران بوده و مجدداً آماده بدترین وضع است. علی رغم این که آمریکا هرگز جرئت آغاز جنگ علیه ایران را ندارد اما ارتش ایران در آمادگی به سر می برد.
نظامیان لبنان و حزب الله نیز در وضعیت آماده باش هستند. روزنامه الاخبار، چاپ لبنان، به نقل از رییس جمهور سوریه که در جمع روشنفکران عرب سخن می گفت، نوشت: در حالی که جنگ یک گزینه مرجح نیست اما اگر اسرائیل علیه سوریه و لبنان اعلام جنگ کند یا اگر آمریکا علیه ایران اعلام جنگ نماید، سوریه کاملاً آماده خواهد بود. (۵)
ما باید وضعیت را از منظر منافع آمریکا تحلیل کنیم زیرا جنگ اخیر در لبنان نشان داد که از بسیاری جهات اسرائیل خواستار متوقف کردن جنگ بود اما از جانب دولت بوش تحت فشار قرار داشت. (۶) از این رو تهدید جنگ در خاورمیانه در سال ۲۰۰۸ باقی است.
● اشتباه محاسبات در لوانت: زمینه ای برای جنگ
تل آویو عمداً تنش را با سوریه و لبنان افزایش داده است. در سال ۲۰۰۷، سرلشکر موشه کاپلینسکی معاون سابق رییس ستاد مشترک ارتش اسرائیل طی یک جلسه توجیهی خبری اظهار داشت که جنگ میان سوریه و اسرائیل به عنوان پاسخی به رشد شایعات مبتنی بر شروع جنگ در اواخر سال ۲۰۰۶ و اوایل سال ۲۰۰۷ بعید بود. این افسر اسرائیلی در عین حال درگیری میان سوریه و اسرائیل را رد نکرد. سرلشکر کاپلینسکی همراه با بسیاری از فرماندهان و مقامات اسرائیلی به کرات بیان می کردند که «یک اشتباه در محاسبات» آتش جنگ میان سوریه و اسرائیل را در آینده روشن خواهد ساخت. (۷)
اندکی بعد از شکست سنگین سال ۲۰۰۶ اسرائیل در لبنان، تل آویو با مهارت شروع به «توجیه» برای جنگ های بیشتر با همسایگان خود یعنی در منطقه لوانت کرد. (۸) توصیف اسرائیل از «اشتباه در محاسبات» به شدت مبهم و تهدید آمیز بود.
اشتباه در محاسبات از منظر تل آویو شامل رشته ای از امور داخلی لبنان و حوادث سرزمین های اشغالی فلسطین تا تشریح و تعریف جنگ طلبانه و متهورانه مانند واکنش سوریه به دشمنی اسرائیل می شود. حمله هوایی پنهان که سپس با نام رمزی عملیات باغ منتشر شد و توسط شصت و نهمین اسکادران نیروی هوایی اسرائیل علیه یکی از تاسیسات سوریه به نام دیر ازویر که نام آن شنیده نشده بود در ششم سپتامبر ۲۰۰۷ صورت گرفت، می توانست اشتباهی از جانب سوریه بوده باشد که با خشم اسرائیل پاسخ داده شود.
تعریف اسرائیل از اشتباه در محاسبات همچنین می تواند به معنی هرگونه شلیک خودسرانه به سوی اسرائیل باشد. روزنامه جروزالم پست «اشتباه در محاسبات» که می تواند منجر به آغاز جنگ میان سوریه و اسرائیل شود را تعریف کرده است و آن هنگامی است که یک حادثه در طول مرزها در شکل حمله تروریستی رخ دهد که می تواند سبب گسترش نبرد گردد. (۹) چنین حادثه ای به آسانی می تواند منجر به آغاز نبرد میان حزب الله و اسرائیل شود. یک اقدام اشتباه می تواند چنین حادثه ای را به بار آورد.
در ۱۸ جولای ۲۰۰۷، یک موشک توسط گروهی ناشناخته به اسرائیل شلیک شد. چیزی که می توانست به بهانه ای برای آغاز جنگ تبدیل شود. در سوریه، لبنان و جهان عرب این اعتقاد وجود دارد که این حادثه اقدامی از سوی اسرائیلی ها و متحدان آن در تلاشی برای توجیه جنگ آینده بود.
● مذاکرات صلح تحت کنترل کامل تل آویو
در ماه می ۲۰۰۸، رییس موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل، گفت که مذاکرات صلح با سوریه می تواند منجر به جنگ شود. (۱۰) روزنامه لی نوول آبزرواتور در جولای ۲۰۰۷ گزارش داد که زیپی لیونی وزیر امور خارجه اسرائیل از سرگیری مذاکرات با سوریه را رد کرد. این در حالی بود که وی بیان می داشت دمشق مشکلی را تحمیل کرده که باید در سطح منطقه ای حل شود. (۱۱)
وقتی از وی در خصوص دورنمای صلح با سوریه سئوال شد، زیپی جواب داد: به هیچ وجه. سوریه در پی بازی خطرناکی در منطقه خاورمیانه است و افزود که سوریه همواره برای اسرائیل یک تهدید باقی خواهد ماند. (۱۲)
این اظهارات دستور کار مخفی اسرائیل را برملا ساخت. آنها در فحوای اعلامیه عمومی صلح طی تابستان ۲۰۰۷، نیرنگ تل آویو را آشکار کردند.
در حالی که زیپی لیونی اظهار داشت که هیچ صلحی میان اسرائیل و سوریه وجود نخواهد داشت، ایهود اولمرت در مصاحبه با شبکه تلویزیونی العربیه گفت که او شخصاً خواهان صلح با سوریه است. اولمرت نخست وزیر این رژیم با مخاطب قرار دادن مستقیم بشار اسد رییس جمهور سوریه گفت: شما می دانید که من آماده مذاکرات مستقیم با شما هستم؛ و افزود که من حاضرم با شما بنشینم و درباره صلح صحبت کنم نه جنگ.
چند روز بعد ایهود اولمرت اعلام کرد که او خواستار صلح با سوری هاست اما این صلح به معنی مذاکرات صلح فوری میان سوریه و اسرائیل نیست و می تواند به معنی تداوم وضع موجود باشد. اظهارات اولمرت دو پهلو بود. طبق نظر اسرائیلی ها، تهدید به جنگ به عنوان نتیجه حفظ وضع موجود میان سوریه و اسرائیل وجود دارد. به خاطر داشتن این اظهارات بسیار مهم است زیرا این اظهارات نشان می دهد که اسرائیل قصد ندارد بلندی های جولان را پس دهد اما به عنوان شرایط صلح خواستار چیزهای دیگری از سوریه است. اینجا بود که تهران به صحنه آمد.
اسرائیلی ها به واسطه این حقیقت که در سال ۲۰۰۷ اولمرت نخست وزیر این رژیم گفت که او درباره جنگ قریب الوقوع با سوریه نگران نیست بلکه او از مذاکرات عمومی درباره صلح بین سوریه و اسرائیل ناخشنود و نگران است، بیشتر مقصر دانسته شدند. بالاخره کسی باید درباره منطقی که پشت عصبانیت اولمرت در ارتباط با پیشنهاد عمومی صلح میان سوریه و اسرائیل وجود دارد، سئوال کند. (۱۳)
به طور مسلم واقع گرایی سیاسی توسط اسرائیل در ارتباط با دمشق و در تلاش برای جداکردن سوریه از ایران به کار گرفته شد. در این رابطه دمشق به طور علنی تاکید کرد که هیچ مذاکرات پنهانی میان سوریه و مقامات اسرائیلی به عنوان شرطی برای صلح صورت نگرفته است. (۱۴)
رفتار منطقی و عقلانی سوریه برای اصرار بر شفافیت، به منظور محروم ساختن اسرائیل از هرگونه ابزاری برای تلاش پنهان جهت جدا کردن سوریه از متحدان خاورمیانه ای آن بوده است.
خبرگزاری های بین المللی به نحو گسترده ای گزارش داده اند که اظهارات سال ۲۰۰۷ اولمرت در خصوص تقاضای صلح با سوریه بوده است. مقامات اسرائیلی نیز مکرراً ادعا کرده اند که سوریه همواره از صلح امتناع ورزیده است. (۱۵)
این ادعاها علی رغم این حقیقت که همه سوابق عمومی به طور واقعی خلاف آن را نشان می دهند، مطرح شده اند. رهبر سوریه از زمان ایهود باراک و آریل شارون همواره خواستار مذاکرات صلح میان اسرائیل و سوریه است.
ادعاهای اسرائیل مبنی بر تعقیب صلح بخشی از عملیات روانی بین المللی رسانه های طرفدار اسرائیل برای به تصویر کشاندن متجاوز به عنوان قربانی است. در همین راستا، معنی صلح با سوریه این است که اگر دمشق خود را از تهران جدا کند، تل آویو به جنگ به سوریه مبادرت نخواهد کرد.
● جدا کردن سوریه از ایران: شرط اصلی اسرائیل برای صلح با سوریه
بازگرداندن بلندی های جولانِ تحت اشغال اسرائیل، که پیش از این بلندی های سوریه در اسرائیل نامیده می شد، برای سوریه همواره شرط شناخته شده برای استقرار صلح میان اسرائیل و سوریه بوده است.
دکترآلون لیل، مدیر کل سابق در وزارت امور خارجه و سفیر سابق اسرائیل در آفریقای جنوبی که در گذشته نیز شدیداً سرگرم مذاکرات اسرائیل با سوریه بود خاطرنشان می سازد که مسئله اصلی بازداشتن تل آویو از پذیرش صلح است. وی تاکید کرده است که ۸۵ درصد مسائل در مذاکرات میان سوریه و اسرائیل مورد توافق دمشق و تل آویو قرار گرفته است. (۱۶)
مسائل اصلی برای استقرار صلح میان دمشق و تل آویو در سال ۲۰۰۰ حل و فصل شد، از جمله حق آب برای اسرائیل از خاک سوریه، تضمین و دسترسی اسرائیل به بلندی های جولان بعد از بازگرداندن به سوریه و تضمین های امنیتی میان دو طرف. (۱۷)
به دلیل سیاست های داخلی تل آویو، صلح در سایه توافق دو طرف طی سال های ۱۹۹۳، ۱۹۹۵، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰ قابل دسترس نبود. این شرایط بعد از سال ۲۰۰۱ و با آغاز سیاست تهاجمی آمریکا در خاورمیانه تشدید شد. آلون لیل، در رابطه با مشکل صلح میان دو طرف گفت: «اسرائیل هرگز قصد ندارد بلندی های جولان را به متحد ایران بازگرداند.» (۱۸)
تل آویو تقاضای بیشتری را به عنوان هزینه صلح به سوریه تحمیل کرده است. این جزو منافع استراتژیک آمریکا و اسرائیل است که ایران منزوی شود، حتی به قیمت صلح با سوریه. (۱۹)
در این رابطه، امور داخلی و روابط خارجی سوریه به عنوان عوامل تعیین کننده در رابطه با مذاکرات به شمار می روند. سوریه و ایران بخشی از ائتلاف استراتژیک خاورمیانه هستند که در برابر منافع آمریکا، انگلیس، اسرائیل، فرانسه و آلمان مقاومت می کنند. سایر بازیگران خاورمیانه که با همین منافع خارجی مخالفت می کنند متحدان دیگر یا همکار با سوریه و ایران در درون یک بلوک آشکار یعنی بلوک مقاومت قرار دارند. (۲۰)
در این چارچوب است که هر کسی در می یابد اسرائیل به دنبال صلح با سوریه نیست اما سوریه را به جنگ تهدید می کند اگر ایران و متحدانش را رها نکند.
در آستانه مانور بزرگ نظامی اسرائیل که در آن سوریه و اسرائیل در یک جنگ خیالی می جنگیدند، حیم رامون معاون نخست وزیر اسرائیل در مصاحبه با رادیو گفت که نگرانی سوریه بی مورد است و اسرائیل به دنبال صلح با سوریه است. اما افزود که متأسفانه سوریه عمیقاً در محور شرارت و ارتباطات با حزب الله گیر افتاده است. (۲۱)
حیم نتیجه گرفت که دمشق انتخاب استراتژیک برای حفظ اتحاد خود با ایران به جای تعقیب صلح با تل آویو را انجام داده است. افزون بر این، در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۳ نیز شیمون پرز اظهار داشت؛ مذاکرات صلح با سوریه در حالی که این کشور لبنان را از نظر تسلیحاتی تامین می کند، امکان پذیر نمی باشد. (۲۲)
این موضوع اشاره ای به نقش مهم سوریه به عنوان مرد خاورمیانه میان تهران و لوانت است.
● بی طرف ساختن سوریه: شرط لازم برای خنثی کردن حماس، حزب الله و ایران
دمشق محور چارچوب مقاومت در خاورمیانه علیه منافع اسرائیل، انگلو- آمریکا و فرانکو - جرمن است. سوریه به عنوان پلی بین ایران و عراق از یکسو و بین خاورمیانه و لوانت از سوی دیگری عمل می کند. لبنان، سرزمین های اشغالی فلسطین، عراق و ایران همگی از طریق سوریه به هم مرتبط می شوند. (۲۳)
در این راستا، سوریه به عنوان حلقه ارتباطی گردآوری نیروهای مقاومت یک نظم منطقه ای جدید در خاورمیانه عمل می کند و هم به عنوان پروژه ای برای خاورمیانه جدید تلقی می گردد. آنچه اسرائیلی ها در تلاشند با همکاری آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان انجام دهند، حذف سوریه از این اتحاد و قطع ارتباط میان ایران و لوانت است. هدف اصلی فشار بر سوریه تسلیم سیاسی صلح آمیز این کشور (همان کاری که لیبی در قبال انگلیس و آمریکا در سال ۲۰۰۳ انجام داد) و جدا کردن این کشور از ایران، جریان مقاومت اعراب و فلسطین و لبنان است.
«شالومو بن امی» وزیر امور خارجه اسبق اسرائیل، در اکتبر ۲۰۰۷ اظهار داشت که اگر سوریه به نحو مسالمت آمیز ارتباط خود با ایران را قطع نکند یک راه حل نظامی اجتناب ناپذیر است. ایجاد شکاف میان سوریه و ایران و خشکاندن حزب الله از طریق قطع خطوط تامین تسلیحات، اجازه انجام اقدامات حیاتی برای با ثبات کردن لبنان (یعنی به قدرت رساندن نیروهای دست نشانده در بیروت) و جلوگیری از آنچه که اکنون به عنوان یک سناریوی واقعی از جنگ سه جانبه اسرائیل علیه سوریه، حماس و حزب الله تلقی می شود، نتایج استراتژیک ملازم برای صلح سوریه- اسرائیل است. (۲۴)
خارج ساختن سوریه از بلوک مقاومت شرط لازم برای اسرائیل و آمریکا و شرکای آنان برای برخورد با ایران است. با خارج ساختن سوریه از دایره متحدان ایران، تمام منطقه لوانت قابل کنترل است و مقاومت در سرزمین های فلسطینی و لبنان از سوی بازیگرانی مانند حماس و حزب الله به نحو چشمگیری می تواند تضعیف شود. با استقرار چنین چارچوبی، لوانت می تواند در نظم اقتصادی که «قدرت های غربی» تحت اجماع واشنگتن و اتحادیه مدیترانه مدنظر دارند، وارد گردد: آنجا جایی است که منافع خارمیانه ای اسرائیل، انگلو – آمریکا و فرانکو – جرمن با هم ادغام شده است.
در سال ۲۰۰۶ آخرین هدف حمله اسرائیل به لبنان خارج ساختن سوریه از ائتلاف با ایران و قراردادن دمشق در مدار نظم منطقه ای جدید بود. با درک این موضوع، بعداً آشکار شد که حمله سال ۲۰۰۶ اسرائیل به لبنان برای هدف قرار دادن سوریه طراحی شده بود. (۲۵)
با این وجود، جنگ یک گزینه پر هزینه برای آمریکا، انگلیس، اسرائیل و شرکای آنان شد و به همین دلیل بود که بعد از شکست تل آویو در لبنان، کانال های سیاسی برای ارتباط با دمشق مورد توجه قرار گرفت.
هاآرتص گزارش افشاگرانه ای را در آگوست ۲۰۰۷، با عنوان ماهیت واقعی ماموریت دیپلماتیک «نانسی پلوسی» رییس مجلس نمایندگان آمریکا به دمشق آشکار ساخت. هدف سفر وی به دمشق کمک به ایجاد صلح میان اسرائیل و سوریه و روابط بهتر با آمریکا بود اما شرایط این هدف به طور کامل آشکار نگردید.
نظر سوریه برای رها کردن ایران جلب شد، همان گونه که نظر ایتالیا برای رها کردن آلمان در جنگ جهان اول جلب شده بود. «تام لنتوس» رییس کمیته امور خارجی آمریکا که نانسی پلوسی را در این سفر همراهی می کرد گفت: «باید به اسد فرصت نهایی برای عقب کشیدن از محور شرارت داده شود.» بر اساس اظهارات لنتوس، در کمتر از چند سال مسلمانان سنی، و نه ایران، در منطقه، تحت کنترل خواهند بود و این امتیازی برای دمشق است که بداند در کدام طرف قرار گیرد. (۲۶)
برای تل آویو و شرکایش، اگر جدا کردن دمشق از اتحاد با تهران از طریق مذاکرات دیپلماتیک، اقتصادی، تهدیدات یا فشار امکان پذیر نشد آنگاه منبع اصلی اقدام بعدی، جنگ در سه جبهه گزینه دیگری علیه سوریه و لبنان و سرزمین های فلسطینی است. این خصومت ها می تواند به مواجهه با ایرانیان منجر شده و سبب یک درگیری وسیع در خاورمیانه و آسیای مرکزی گردد.
ایهود اولمرت اعلام کرد: «من معتقدم که ما می توانیم انتظار یک تابستان آرام، یک پاییز آرام و یک زمستان آرام (که از نوامبر ۲۰۰۷ تا مارس ۲۰۰۸ را شامل می شود) را داشته باشیم وقتی که تنش های بین سوریه و اسرائیل در سال ۲۰۰۷ افزایش یابد.» (۲۷)
ذکر این نکته حائز اهمیت است که تنش ها بعد از ضرب الاجل آرام دولت اولمرت دوباره در لوانت افزایش یافت.
تهدید به جنگ در سال ۲۰۰۷ بخشی از تاکتیک ایجاد رعب برای فشار به سوریه به منظور تسلیم شدن این کشور و پذیرش منافع ژئواستراتژیک آمریکا، انگلیس، اسرائیل، فرانسه و آلمان بود. (۲۸)
تاکنون تمام تلاش ها برای جداکردن سوریه از متحدانش ناکام مانده و شکست خورده است. بدیهی است اسرائیل برای جنگ در سطح وسیعی از منطقه آماده شده است. همزمان تل آویو آماده آن است که تقصیر هرگونه آغاز جنگ احتمالی منطقه ای را به سوری ها، لبنانی ها، فلسطینی ها، حتی روس ها و مهمتر از همه به ایرانی ها نسبت بدهد.
● عملیات باغ: ایجاد محور جعلی و خودساخته هسته ای سوریه، ایران و کره شمالی
در ششم سپتامبر ۲۰۰۷، هواپیماهای جنگی اسرائیل حریم هوایی سوریه را نقض و به نحو اسرارآمیزی یکی از تاسیساتی که نام آن تاکنون شنیده نشده بود را بمباران کردند. ارتش سوریه گزارش داد که هواپیماهای اسرائیل به طور غیرقانونی از بالای دریای مدیترانه وارد حریم هوایی سوریه شدند و به سوی شمال شرقی سوریه رفتند.
واحدهای دفاع هوایی با هواپیماهای جنگی اسرائیل درگیر و آنها را مجبور به ترک سوریه کردند. این درحالی بود که آنها مقداری از مهمات را در نواحی صحرایی ریختند که هیچگونه خسارت جانی یا مالی در پی نداشت. (۲۹)
سوریه بلافاصله اعلام کرد که اسرائیل در تلاش بود تا بهانه ای را برای آغاز جنگی دیگر در خاورمیانه ایجاد نماید. (۳۰) دولت آمریکا نیز به این هیاهو وارد و ادعا کرد که کاخ سفید از این عملیات آگاه بود و پنتاگون به اسرائیل کمک کرده بود. کاخ سفید همچنین اعلام کرد که اسرائیلی ها یکی از تاسیسات سوریه که با برنامه هسته ای مخفی دمشق در ارتباط بود را منهدم کردند. سوریه در مقابل اعلام کرد که این حملات و این ادعاها درباره برنامه هسته ای مخفی سوریه سرآغازی برای دخالت و مشارکت آمریکا در جنگ اسرائیل علیه سوریه بود. (۳۱)
در این راستا، سوریه خویشتن داری از خود نشان داد و از این نگران بود که اسرائیل می خواهد دمشق را به جنگ بکشاند.
پروفسور ایال زیسر، اظهار داشت که هرگونه محاسبه اشتباه می تواند منجر به فاجعه شود. با این وجود اظهارات سوریه با توجه به خویشتن داری اش تعجب آور بود. (۳۲)
همچنین گزارش شد که این عملیات یک آزمایش برای حمله اسرائیل به ایران بود. اسرائیل و آمریکا همچنین اعلام کردند که سیستم دفاع هوایی ساخت روسیه در سوریه عمل نمی کند. (۳۳) این حملات همچنین می توانست نوعی فشار به سوریه جهت وادار کردن این کشور برای شرکت در کنفرانس آناپولیس باشد. این حملات از سوی دولت بوش و رسانه ها به عنوان یک موفقیت توصیف شد. یک عملیات تبلیغاتی آغاز شده بود. از طریق اطلاعات گمراه کننده رسانه ها و اظهارات سیاسی، تلاش هایی برای ایجاد و به تثبیت رساندن تهدید محور اشاعه سلاح های هسته ای کره شمالی، ایران و سوریه انجام شده بود. (۳۴)
براساس اظهارات دولت آمریکا و اسرائیل تاسیسات هسته ای ادعا شده یک پروژه متعلق به سوریه بود که با کمک ایران و کره شمالی ایجاد شده بود. تلاش برای گیر انداختن سوریه به خاطر داشتن برنامه سلاح های کشتار جمعی سوریه رویکرد جدیدی نیست. در حقیقت درست اندکی بعد از تهاجم انگلیس و آمریکا به عراق، واشنگتن و لندن به نحو فعالانه ای تلاشی را برای به تصویر کشیدن سوریه مانند شیوه ای که عراق به تصویر کشیده شد، در این خصوص که دمشق ذخایر سلاح های کشتار جمعی را مخفی کرده است، آغاز کردند.
در اوایل آوریل ۲۰۰۸، این موضوع روشن شد که اسرائیل و آمریکا طرحی را برای انتشار جزئیاتی درباره عملیات باغ و تاسیسات هسته ای ادعا شده سوریه که توسط اسرائیل مورد حمله واقع شد، به منظور بیشتر خطرناک جلوه دادن سوریه و ایجاد ارتباط میان سوریه، ایران و کره شمالی در خصوص ساخت سلاح های کشتار جمعی، در دست اقدام داشتند. (۳۵)
روزنامه جروزالم پست، در ۱۴ آوریل ۲۰۰۸ گزارش داد کارشناسان اسرائیل پیشنهاد داده اند که افشای کامل طرح حمله سال ۲۰۰۷ اسرائیل در کنگره آمریکا می تواند سوری ها را نگران کند به اندازه ای که علیه اسرائیل واکنش نظامی نشان دهند. (۳۶)
● ترور عماد مغنیه در دمشق: مقدمه ای برای جنگ؟
در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ عماد مغنیه یکی از مقامات امنیتی ارشد حزب الله توسط یک خودروی بمب گذاری شده کنترل از راه دور ترور شد. سرویس های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه، آلمان، اردن، مصر و عربستان سعودی همگی به شکلی به دست داشتن در این ترور متهم شدند. مطابق اخبار منتشر دیلی استار، روزنامه انگلیسی زبانی که در لبنان منتشر می شود، عربستان سعودی به اسرائیل برای ترور عماد مغنیه کمک کرده بود و وابسته نظامی عربستان سعودی در دمشق به سبب ارتباط با یکی از عوامل سوری این ترور دستگیر شد. (۳۷)
یک ماه بعد از ترور عماد مغنیه، چنی معاون رییس جمهور آمریکا سفری به منطقه خاورمیانه داشت. در این سفر وی اظهار داشت «ما نباید و نمی خواهیم که سایه سیاه این شرایط در غزه، در لبنان، در سوریه و ایران و نیروهایی که در آنجا برای جلوگیری از امیدهای جهان فعالیت می کنند، را نادیده بگیریم.» دیک چنی به طور تلویحی گفت که یک جنگ در حال تکوین است و آمریکا آماده کمک به اسرائیل است. (۳۸)
مدت زمان زیادی برای کارشناسان نگذشت که دریابند شهادت عماد مغنیه، بهانه و دستاویزی برای آغاز جنگ در خاورمیانه است. تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل تلاش های خود را در عملیات ارائه اطلاعات نادرست جهت ایجاد تردید درباره شهادت عماد مغنیه آغاز کردند. اهداف تل آویو برگرداندن تقصیرها به سوی سوریه، طی یک عملیات روانی به منظور ایجاد تردید و بی اعتمادی میان حزب الله، سوریه و ایران، جهت آسیب رساندن به اتحاد آنها و تضعیف بلوک مقاومت بود.
بر اساس بیانیه کانال ۱۰ اسرائیل، اندکی بعد از ترور مغنیه، تل آویو توسط شخص ثالثی نامه ای به حزب الله ارسال و آن را به جنگ نامتوازن دیگری تهدید کرد. تل آویو همچنین هیچ زمانی را برای تهدید سوریه در صورت آغاز حملات تلافی جویانه حزب الله به اسرائیل از دست نداد. (۳۹)
در این راستا، خبرگزاری رویترز گزارش داد که یکی از مقامات ارشد اسرائیل که نامش فاش نشد، نبرد با سوریه را به عنوان یک اقدام تلافی جویانه به خاطر اقدامات خصمانه لبنانی ها و فلسطینی ها علیه اسرائیل توصیف کرد. (۴۰)
ریشه این مسائل که تحت عنوان اقدامات خصومت آمیز توسط گروه های لبنانی و فلسطینی نامیده می شود، طبیعت مقابله به مثل با اقدامات خصومت آمیز تل آویو است. در بسیاری از موارد، محرک اصلی حملات علیه اسرائیل، از سوی تل آویو صورت می گیرد تا توجیهی برای تعویق صلح، الحاق بیشتر سرزمین های فلسطینی به خود و آغاز جنگ ایجاد نماید.
در اواسط آوریل ۲۰۰۸، هلی کوپترها و جت های جنگی اسرائیلی در پی رهگیری نور هواپیمای ناشناخته ای که وارد حریم هوایی اسرائیل شده بود، ناامنی را در میان ساکنان حیفا ایجاد کردند. (۴۱)
نیروهای امنیتی و نظامی اسرائیل از زمان ترور عماد مغنیه در بالاترین سطح آماده باش قرار داشتند. (۴۲)
در هشتم ماه مارس ۲۰۰۸ یک کشتی جنگی اسرائیل که وارد آب های لبنان شده بود، توسط یک کشتی جنگی ایتالیایی متوقف گردید. حرکتی که بسیاری از لبنانی ها آن را به عنوان ریشخند علیه اسرائیل تلقی کردند.
اسرائیل به طور علنی تبلیغات می کرد که انتظار مقابله به مثل از سوی حزب الله را دارد (۴۳). این مقابله به مثل می توانست به اسرائیل بهانه ای برای آغاز جنگ بدهد. دولت اسرائیل از این فرصت برای افزایش تنش میان شهروندان خود استفاده کرد. به مقامات اسرائیلی همچنین درباره احتمال حملات از مرزهای لبنان توسط وسایل انفجاری ساخت ایران با هواپیماهای بدون سرنشین که در اختیار حزب الله قرار گرفته، هشدار داده شد. (۴۴)
● ایجاد بهانه ای برای جنگ با لبنان
اسرائیل، به عنوان بخشی از عملیات روابط عمومی هماهنگ و مشترک، ادعا کرده است که حزب الله برد زرادخانه های موشکی خود را افزایش داده است. (۴۵)
تبلیغات رسانه های عمومی تل آویو در زمینه افزایش برد موشک های حزب الله، در کنار تفاهم نامه مقامات اسرائیلی قرار دارد که به طور دائم برای جلب اعتماد عمومی در راستای تقویت تشکیلات امنیتی و نظامی اسرائیل کار می کنند.
گرچه ممکن است حقایق اندکی در اظهارات مقامات اسرائیلی وجود داشته باشد اما هدف اصلی پنهان در پشت تبلیغات عمومی آنان فراهم ساختن بهانه های بیشتر برای تهاجم بیشتر توسط اسرائیل مانند حملات پیشدستانه به لبنان - یا آنچه که «جبهه شمالی» نامیده می شود - و در منطقه خاورمیانه می باشد.
در واقع، برد موشک های لبنان در آن حد بود که پیش از آنکه تل آویو تصمیم به افشای اطلاعات آنان بگیرد، قادر بودند عمق خاک اسرائیل را آسیب برسانند.
حزب الله قبلاً هم در سال ۲۰۰۶ تل آویو را تهدید کرده بود که درصورت بمباران بیروت توسط اسرائیل به تل آویو حمله خواهد کرد. زمان سنجی مناسب ارائه این اطلاعات از برد موشکی حزب الله توسط مقامات اسرائیلی با به تصویر کشیدن افزایش تهدید در میان شهروندان خود و کسب حمایت آنان مرتبط بود. در مورد حزب الله، مانند مقاومت فلسطین و سوریه، افزایش برد سامانه موشکی آنها که عمدتاً به ایران نسبت داده شد، خود هدف غایی بود.
از آغاز مارس ۲۰۰۸ رسانه های وابسته به اسرائیل گزارش دادند که به دولت اسرائیل هشدار داده شده است که سراسر اسرائیل از جمله شهر دیمونا در صحرای نقب، در معرض اصابت موشک های حزب الله لبنان خواهد بود. گزارشگران هاآرتص به نقل از منابع دولت فلسطین گزارش دادند که شبه نظامیان حزب الله که اخیراً بعد از طی دوره آموزش در ایران به منطقه غزه برگشته اند، طرح های مفصلی برای روز آمد کردن امکانات موشک ها و پیشرفته کردن آنها در غزه در اختیار دارند. (۴۶)
باید توجه داشت که منابع دولتی فلسطین، که این گزارشگران به آن استناد کرده اند، مقامات غیر منتخب فتح در کرانه باختری هستند که با اسرائیلی ها همکاری می نمایند. این گونه گزارش ها قطعاً به تقویت جنگ کمک می کند.
اساساً جنگ علیه لبنان قطعه پیچیده ای از نبرد گسترده در خاورمیانه است که در واقع قطعه ای از منازعه بزرگ در اورآسیا است. این حقیقت که گروه های مقاومت فلسطینی در لبنان، سوریه و ایران آموزش دیده اند به عنوان توجیهی برای جنگ و هم به عنوان وسیله ای برای نزدیک تر کردن هر سه کشور به یکدیگر، به عنوان محور دشمنی مستقل از سوی اسرائیل شده است.
جدا از آنهایی که در سرزمین های فلسطین می جنگند، در حوادث جنگی مهم، گروه های فلسطینی مستقر در لبنان و سوریه نشان داده اند که در کنار لبنانی ها و سوری ها خواهند جنگید. فلسطینی های لبنان و اردن نیز روشن ساخته اند که در چنین اقداماتی مشارکت خواهند کرد.
از سال ۲۰۰۸ تلاش هایی برای به میان کشیدن پای حزب الله در حملات به نیروهای آمریکایی و انگلیسی در عراق دوباره آغاز شد. این گزارش ها که عمدتاً از سوی لندن مطرح می شد برای مرتبط کردن حزب الله با بمب گذاری های کنار خیابان در بصره در آغاز حمله انگلیس و آمریکا به عراق بود؛ اما این اتهامات وارد نبود و البته هرگز هم جدی گرفته نشد.
هدف اصلی انگلیس از درگیر کردن حزب الله به عنوان یک دشمن در عراق این بود که لبنان، همانند سال ۲۰۰۶ توسط اسرائیل مورد حمله قرار گیرد.
در هشتم آوریل ۲۰۰۸ ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نیروهای ائتلاف در عراق، ایران و حزب الله را به کمک به عراقی هایی که به منطقه سبز در بغداد حمله کردند، متهم کرد. (۴۷) وی به سنای آمریکا درباره ادعای دخالت حزب الله در کشتار نیروهای آمریکایی و ائتلاف گفت: ما همراه با نیروهای امنیتی عراق بر روی گروه های ویژه ای (منظور آن دسته از نیروهایی که علیه نیروهای ائتلاف و آمریکایی می جنگند) متمرکز شده ایم. این عناصر به کمک حزب الله و به طور مستقیم توسط نیروهای قدس ایران آموزش دیده اند و تامین مالی می شوند. (۴۸) این اتهامات وارده توسط ژنرال پترائوس، در واقع تنها بخشی از تلاش عمدی برای توجیه نقش بزرگتر آمریکا در نبردهای بعدی علیه لبنان بود.
● جبهه مدیترانه
این موضوع برای پنتاگون – تل آویو و ناتو روشن شده است که لوانت آماده روشن شدن جبهه نبرد مدیترانه در صورت وقوع جنگ علیه ایران است. در این راستا، ناوگان جنگی غیر ملموس در دریای مدیترانه برای اجرای طرح های جنگی علیه ایران آرایش گرفته و به شدت آماده شده اند. (۴۹)
آرایش دریایی از ۲۰۰۱ در خلیج فارس و دریای مدیترانه با هدف استراتژیک آمادگی تدارکاتی برای جنگ علیه افغانستان، عراق، لبنان، مقاومت فلسطینی، سوریه و ایران در جریان است. پاریس و برلین دارای منافع قابل توجهی در جنگ های انگلیس و آمریکا در خاورمیانه هستند. همان گونه که به شدت توسط مقامات فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا تأکید شده، مدیترانه شرقی و خاورمیانه مرزهای غربی اتحادیه اروپا هستند. (۵۰)
در این راستا، اتحادیه مدیترانه ی نیکلاس سارکوزی، اعلامیه ای از منافع فرانکو – جرمن است که به جنگ خاورمیانه و حل و فصل اختلاف اعراب و اسرائیل در لوانت به شدت وابسته است.
محاصره سال ۲۰۰۶ لبنان توسط ا سرائیل همراه با حمایت فعال نیروهای نظامی و طرح های آمریکا در اسرائیل، یک فاز از این جدول زمانبندی و همچنین یک نمایش از سوی دو طرف برای مبادرت به جنگ بزرگتر در خاورمیانه بود. (۵۱) به هر دو طرف فرصتی برای بازآزمایی و ارزیابی مجدد تاکتیک ها و استراتژی های خود برای وقوع چنین جنگی در آینده داده شد.
نویسنده: مهدی - داریوس نظام الرعایا
مترجم: کیانوش - کیاکجوری
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از سایت گلوبال ریسرچ ۱۹ آوریل ۲۰۰۸
صفحه اینترنتی مرتبط: http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=۸۷۲۷
یادداشت ها:
* عنوان اصلی این مقاله The March to War: Israel Prepares for War against Lebanon and Syria می باشد.
۱- زیو شیف، تقویت تسلیحاتی سوریه، نزدیک شدن نیروها به مرز بلندی های جولان، هاآرتص، ۲۲ فوریه ۲۰۰۷.
زیو شیف: پیام اسرائیل در مذاکره با گیتس: سوریه آماده جنگ می شود. هاآرتص ۲۲ آوریل ۲۰۰۷.
یتزاک بنهورین، سوریه به شدت مسلح شده است. یدیعوت آحارنوت، ۴ می ۲۰۰۷.
۲- حرب کیون، طرح جنگی سوریه، ایران و حزب الله، جروزالم پست، ۶ ژوئن ۲۰۰۷.
یاکوو کاتز، جنگ با سوریه در تابستان امسال بعید است. جروزالم پست، ۱۱ جولای ۲۰۰۷.
رویی ناهمیاس، ژنرال ارشد سوری خطاب به خلبانان: برای جنگ آماده باشید. یدیعوت آحارنوت، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷.
۳- اسمادار پری، طرح های جنگی فرسایشی سوریه در بلندی های جولان، یدیعوت آحارنوت، ۲ آگوست ۲۰۰۷.
آلوف بن: آی.دی.اف آمادگی دولت برای حمله احتمالی سوریه به بلندی های جولان: هاآرتص ۲ آوریل ۲۰۰۷.
یاکوو کاتز: آمادگی آی.دی.اف برای حمله سوریه به بلندی های جولان. جروزالم پست، ۲۷ آوریل ۲۰۰۷.
۴- رون سافر: مقامات امنیتی می گویند: سوریه طرح های تهاجمی ندارد. یدیعوت آحارنوت ۱۱ ژوئن ۲۰۰۷.
۵- رویی ناهمیاس: اسد: آمریکا خواهان آن است که اسرائیل علیه سوریه اعلام جنگ کند. یدیعوت آحارنوت ۱۷آوریل۲۰۰۸
اسد: سوریه آماده جنگ است. جروزالم پست. ۱۷ آوریل ۲۰۰۸.
اسد : « ما آماده جنگیم»، پرس تی.وی ۱۷آوریل ۲۰۰۸.
۶- همان
۷- آموس هارل: معاون آی.دی.اف: جنگ با سوریه در تابستان بعید است. هاآرتص ۱۱ جولای ۲۰۰۷.
۸- لوانت در تعریف جدید خود یک منطقه جغرافیایی در خاورمیانه است که شامل لبنان، فلسطین، اسرائیل، سوریه و اردن است. استان حتای ترکیه که شهر اسکندرون در آن واقع است به طور سنتی بخشی از لوانت محسوب می شود. مرزهای واقعی لوانت تلخیص شده است. اما بخش بندی کشورهای حوزه لوانت در صحنه جغرافیایی جهان روشن است. لوانت تقریباً با عراق در شرق، دریای مدیترانه در غرب، رشته کوههای توروس در شمال و با اعراب در جنوب هم مرز است.
۹- یاکوو کاتز، آی.دی.اف نگران جنگ احتمالی با سوریه است. جروزالم پست ۱۱ جولای ۲۰۰۷.
۱۰- ایتامار ایچنر، رییس موساد گفت: مذاکره با سوریه می تواند منجر به جنگ شود. یدیعوت آحارنوت. ۱۴ می ۲۰۰۷.
۱۱- زیپی لیونی، در مصاحبه به روزنامه فرانسوی لی نوول آبزرواتور. ۱۲ جولای ۲۰۰۷.
۱۲- همان
۱۳- هرن کینون، اولمرت: اسرائیل، سوریه جنگ را نمی خواهند. جروزالم پست، ۱۲ جولای ۲۰۰۷.
۱۴- اسد: خروج از بلندی های جولان شرط مذاکرات آینده است. دیلی استار ۱۸جولای ۲۰۰۷.
۱۵- سوریه پیشنهاد اولمرت برای مذاکره را رد کرد. جروزالم پست و آسوشیتدپرس ۱۰ جولای ۲۰۰۷.
۱۶- یاکوو لاپین، توافق سوریه – اسرائیل به میزان ۸۵ درصد اجرایی شده است. یدیعوت آحارنوت ۱۸جولای ۲۰۰۷.
۱۷- آدام انتوس، سازمان ملل: سوریه ممکن است در برابر پیشنهاد کلیدی اسرائیل از خود انعطاف بیشتری نشان دهد. رویترز، ۱۲ جولای ۲۰۰۷.
۱۸ – لاپین، توافق سوریه – لبنان
۱۹- آدام انتوس: اسرائیل گفت که منتظر پیام روشن سوریه درباره ایران است. رویترز، ۱۲ جولای ۲۰۰۷.
۲۰- بلوک مقاومت، گروهی از بازیگران هستند که می توانند درون گروهی علیه برنامه ها و منافع خاورمیانه ای خارجیان طبقه بندی شوند. ایران، سوریه، مقاومت لبنان و جناح مخالف ملی، دولت حماس در نوار غزه، مقاومت فلسطین، مقاومت عراق، و عناصر گوناگون از جناح های مخالف در جهان عرب همگی در گروه مخالف منافع انگلو – آمریکا، و فرانکو- جرمن قرار می گیرند.
۲۱- معاون نخست وزیر رامون: اسرائیل قصد حمله به سوریه ندارد.جروزالم پست ۳ آوریل ۲۰۰۸.
۲۲- اویرام زینو، پرس: اسرائیل بلندی های جولان را برای لبنان تحت کنترل سوریه واگذار نمی کند. یدیعوت آحارنوت ۲۳ مارس ۲۰۰۸. ۲۳- ذکر این نکته حائز اهمیت است که خطوط اصلی این بلوک قرار گرفتن در محیطی است که «هلال شیعی» نامیده می شود؛ یک مفهوم گسترده درباره تفوق شیعه بر هلالی که از ایران آغاز و از عراق و سوریه عبور می کند و به فلسطین و لبنان ختم می شود. این مفهوم از مفهوم مثلث سنی در عراق مفهوم سازی شده است که تا پیش از اشغال عراق وجود نداشت. هر دو مفهوم ترفندهای روانی و مفهوم هایی برای طبقه بندی مجدد و تقسیم خاورمیانه هستند.
۲۴- شالومو بن می: راهی برای تبدیل طلا. یدیعوت آحارنوت، ۲۱ اکتبر ۲۰۰۷.
۲۵- مهدی داریوس ناظم الرعایا: ماهیت عمدی جنگ در لبنان، مرحله ای از نقشه راه نظامی بزرگتر در خاورمیانه. مرکز تحقیقات جهانی شدن. ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۷.
۲۶- آلوف بن، اسرائیل به دنبال ارائه تضمین مجدد به سوریه است.حمله ای در تابستان صورت نمی گیرد. هاآرتص، ۳ آوریل ۲۰۰۷. این نکته حائز اهمیت است که هموار کردن زمینه های جنگ با برلین و وین در ۱۹۱۴ توسط لندن و پاریس از طریق جدا کردن رم از آلمان و ارتش- مجارستان صورت گرفت و این دقیقا چیزی است که واشنگتن و تل آویو در تلاش هستند تا در رابطه با دمشق و تهران انجام دهند.
۲۷- باراک راوید: اولمرت: اسرائیل و سوریه هیچ منفعتی در درگیری نظامی ندارند. هاآرتص، ۱۱ آگوست ۲۰۰۷.
۲۸- مهدی داریوس ناظم الرعایا، مارش جنگ: تنش زدایی در خاورمیانه یا آرامش قبل از طوفان. مرکز تحقیقات جهانی شدن ۱۲ جولای ۲۰۰۷.
۲۹- واحدهای دفاع هوایی با هواپیماهای اسرائیلی بر فراز حریم هوایی سوریه مقابله و آنها را وادار به ترک کردند. خبرگزاری سوریه، ۶ سپتامبر ۲۰۰۷.
۳۰- سوریه: اسرائیل به منظور توجیه جنگ گزارش های دروغ منتشر می کند. رویترز، ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷.
۳۱- روزنامه های سوری هشدار دادند که شایعات هسته ای ممکن است پیش درآمد حمله آمریکا باشد.آسوشیتدپرس ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۷.
۳۲- الستیر مک دونالد: بمباران سوریه – اسرائیل در ابهام است. رویترز، ۷ سپتامبر ۲۰۰۷.
۳۳- گزارش: روسیه تکنیسین های خود را به سوریه اعزام کرد. جروزالم پست، ۲ اکتبر ۲۰۰۷.
۳۴- سارا باکستر، اسرائیل مخفی گاه هسته ای سوریه را منفجر کرد. ساندی تایمز. ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۷.
الکساندر کاگان: اتحاد پنهانی سوریه –کره شمالی. جروزالم پست، ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۷.
۳۵- آموس هارل و باراک راوید: اسرائیل و آمریکا طرح هایی را برای افشای جزئیات حمله به سوریه دارند. هاآرتص ۱۹ آوریل ۲۰۰۸. ۳۶-یاکوو کاتز و هرب کینون: وضعیت حمله سوریه معلوم نیست. جروزالم پست، ۱۴ آوریل ۲۰۰۸.
۳۷- ریاض متهم به دست داشتن در ترور مغنیه شد. دیلی استار، ۱۰ آوریل ۲۰۰۸.
۳۸- چنی از اسرائیل حمایت امنیتی می کند. بی.بی.سی ۱۳ مارس ۲۰۰۸.
۳۹- اسرائیل در مورد حمله به سوریه مورد تهدید قرار گرفت. جروزالم پست، ۱۵ مارس ۲۰۰۸.
آدام انتوس و دانیل ویلیامز: اسرائیل به طور مخفی به سوریه درباره حزب الله هشدار داد. ۱۴ مارس ۲۰۰۸.
جان برین: نگرانی آرام اسرائیل از نبرد با سوریه بی.بی.سی. ۳آوریل ۲۰۰۸
۴۰-همان
۴۱- حنان گرینبرگ و احیا راوید: نور هواپیما سبب ترس در شمال شد. یدیعوت آحارنوت ۱۲ آوریل ۲۰۰۸.
۴۲- رون بن یشایی: انتقام به خاطر مغنیه می تواند نبرد را در شمال آغاز کند. یدیعوت آحارنوت ۳ آوریل ۲۰۰۸.
۴۳- یو آو استرن: نصرالله: خون مغنیه منجر به نابودی اسرائیل خواهد شد. هاآرتص ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸.
معاون حزب الله: ما ثابت می کنیم که اسرائیل مغنیه را کشت. هاآرتص ۲۳ مارس ۲۰۰۸.
رییس آی.دی اف: ارتش آماده هر سناریویی است. یدیعوت آحارنوت ۱۸ آوریل ۲۰۰۸.
۴۴- یاکوو کاتز: حزب الله ممکن است بمب لادن (هواپیمای بدون سرنشین) را بفرستد. جروزالم پست ۶ آوریل ۲۰۰۸.
۴۵- اسرائیل: حزب الله برد موشک های خود را افزایش می دهد. آسوشیتدپرس، ۲۷ مارس ۲۰۰۸
۴۶- آوی ایسا کاروف و آموس هارل: حماس طرح های ایران را برای بهبود قسام گرفت. هاآرتص ۳۱ مارس ۲۰۰۸
۴۷- آندروگری و دیوید مورگان: آمریکا، مانور ایران و سوریه و لبنان را در عراق زیر نظر دارد.
۴۸- اظهارات ژنرال دیوید ایچ پترائوس: ۸ آوریل ۲۰۰۸، در کمیته روابط خارجی آمریکا.
۴۹- مهدی داریوس ناظم الرعایا: مارش جنگ: آرایش دریایی در خلیج فارس و مدیترانه شرقی. مرکز تحقیقات جهانی شدن. اول اکتبر ۲۰۰۶.
۵۰- مهدی داریوس ناظم الرعایا: اتحادیه مدیترانه: تفکیک خاورمیانه و شمال آفریقا، مرکز تحقیقات جهانی شدن. ۱۰ فوریه ۲۰۰۸.
۵۱- همان. مهدی داریوس ناظم الرعایا، اتحادیه مدیترانه: نقش ناتو در غلبه بر خاورمیانه و شمال آفریقا، مرکز تحقیقات جهانی شدن. ۱۸ فوریه ۲۰۰۸.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید