جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


جنسیت فضایی


جنسیت فضایی
برخی از فضاها گاها برای جنسیت خاص احساس خطر و از آن رایج تر احساس عدم انطباق ایجاد می کنند. که در نهایت می توان آن را به نوعی از نا خوشی و محدودیت رفتارها در فضا متعلق دانست. به خصوص فمینیست ها که اساسا ضد شهرند.
البته این پدیده در ایالات متحده پررنگ تر از اروپاست. جنایات و آسیب های مختص زنان در شهر هایی که فضا در آن تخصصی شده و محیط کار اززندگی فاصله گرفته و یا نوشهرهایی که به تمامی جنبه های زندگی انسانی توجه نکرده اند به نحو معنا داری از نمونه های متفاوت بالاتر است از طرفی برخی تحقیق ها میان جمعیت یک شهر و آمار اینگونه جنایات رابطه مستقیمی یافته اند.
ازین رو برخی اعتقاد دارند که فضاهای شهری جنسیتی شده اند. البته بنده هیچ تحقیقی در مورد شهرهای ایران پیدا نکردم اما بعضی وقت ها یک موضوع آنچنان بدیهی است که نیاز به تحقیق ندارد ! ( البته از اول اینگونه نبوده است مثلا آمار جنایات از سال ۵۶ نسبت به امروز ۲۰۰۰% افزایش داشته است)
با نگاه اول می توان شهر های ایران را جنسیتی شده دانست زنان تحت فشارهای گوناگون رفتارهای به شدت محدوده بندی شده و به طور نسبی با حق اعتراض کمتر. این مردان هستند که فضا را می سازند و از آن استفاده می کنند.
دویدن سیگار کشیدن خندیدن تنها نشستن در تاریکی قدم زدن و... از کارهای غیر عادی زنان در فضاهای شهری ایران به حساب می آید. البته این قضیه پیچیدگی های فراوانی دارد مثلا در تهران گدای زن غیر چادری بسیار کم است ... که آنهم معمولا با بچه اش گدایی می کند...
البته قضیه به همین جا ختم نمی شود و صرف انحرافات و جرایم محتوای جنسی فضا را مشخص نمی کند.
از طرفی تضییع حقوق زنان همان از میان بردن حقوق مردان هم به حساب می آید و هم از طرف دیگر روابط و فضاهای نامطلوب و یا ناکامل را می آفریند. در چنین فضاهایی چهره های نا آشنا همچنان ناآشنا می مانند و حیات جمعی عملا تحقق پیدا نمی کند. مردان در رابطه با زنان دچار مشکل هستند. از این جهت فضاهای شهری امروز را می توان ضد جنسی دانست
البته علاوه بر شکل شهر سنت ها و عقابد و سیاست ها هم در جنسیتی شدن فضاها نقش دارند. اما یک نگرش مهم و انکار ناپزیر که هدف این یادداشت است:
فروید معتقد بود جنسیت به طور کلی مورد سرزنش جامعه بوده است و امیال سرکوب شده به طور مخفیبانه و گاه بیمارگونه ارضا می شوند. برخلاف فروید فوکو جنسیت را منظومه ای اتفاقی از گفته ها، رفتارها ومضامینی میداند که در عصر حاضر آدمیان را در چنبره مناسبات قدرت و گفتمان قرار می دهد. به دیگر سخن، جنسیت عبارتست از راهبردی در جهت اداره، تولید و نظارت بر آدمیان و مناسبات اجتماعی آنها یعنی در فرهنگ مدرن ،جنسیت به صورت اهرمی برای چیرگی بر وجود انسانها به کار می رود.
هرچند در ایران ما هنوز چیزی شبیه به فرهنگ مدرن نداریم و هرچند که احتمالا من آدم مناسبی برای این نوع اظهار نظرها نباشم اما به نظر می آید و حس می شود که این اهرم در فضاهای این شهر و فضاهای آن به صورتی بسیار قوی اعمال می شود و گویا آسیب های آن شدید است
یک چیز جالب هم یادم آمد! آنجلا کارتر پبشنهاد می کند که برای شهرها جنسیت در نظر بگیریم لندن با وقار و تصویر قوی و در عین حال فعالانه مرد است و پاریس با آغوشی باز برای آرامش و شگفتی، زن .
تهران ؟؟
این درست است که این بحث کاملا وسیع است اما چه باک که در مورد موضوعات وسیع هم گاهی بیاندیشیم و خلاصه با هم گفتگو کنیم ؟ این بحث البته شرایط متفاوتی مثلا در جامعه مصر باستان و یا جوامع کوچک زن سالار دارد اما شرایط مدرن امروزی تقریبا جهانیست و می توان از استثنا چشم پوشی کرد ( البته شرق استثنا نیست بخشی از مسئله است )
با آغاز دوره مدرن و کم رنگ شدن سنت های پوشش سنتی رفته رفته ظاهر پوشش زنان شباهت به مردان پیدا کرد و بالعکس اما از این موضوع نمی توان نتیجه گرفت که مدرنیته جنسیت را کمرنگ کرده . کتاب تاریخ جنسیت فوکو به خوبی بیانگر این مطلب است که مدرنیته چگونه از جنسیت به عنوان یک ابزار برای اعمال قدرت استفاده می کند. در اینجا مفهوم جنسیت کمی متفاوت از صرف مونث و مذکر بودن است و به صفات آن نیز باز می گردد.
اما شهر های مدرن و بخصوص صنعتی را می توان تا حدودی ضد جنسیت نامید چه زن ها و مرد ها در آن برابر دیده شده اند و این نا دیده گرفتن خصوصیات انسانیست. البته غرابز یا این تحول شکل دیگری به خود گرفتند و در این شکل با توجه به شرایط انحرافات سنگینی پیدا کردند.
مثلا جریان فمنیستی از این ماجرا جدا نیست و از آفات آن هم ! این استدلال که در سیستم شهری امروز و در فضای شهری مدرن امکان بالقوه تجربه جنسی با تعداد نا محدود وجود دارد فضا را دارای محتوای مردانه می کند و حجم انحرافات ( که نیک می دانید می تواند صرفا یک نگاه باشد ) بخصوص در شهرهای صنعتی و آمریکایی ( ماشین محور ) که به هر حال مطلوب نظر نیست و در رمان های فمنبست ها ( چون رمان خیلی به عنوان ابزار مورد استفاده شان است ) بهانه ایست که آن ها را ضد شهر بنامند ( این نام گذاری هم تا حدودی مردا نه است )... اما با این اعتزاضات مسئله فقط جابجا می شود و اساسا نابود نمی شود. به نظر می آید شهر، ضد انسانی و ضد جنسیتی است اگر به مسئله ضد جنسیتی بپردازیم و انسانیت را در نظر نگیریم نمی توانیم مسئله را حل کنیم. تهران همین است !
اینکه آمار انحرافات در تهران بالاست و بالاتر هم می رود نشان مردانه و زنانه بودن نیست بلکه نشان ابزار شدن جنسیت برای تسلط نوع خاصی ار فرهنگ است که جنسیت ها هم نقش خود را در این پروسه بازی می کنند.
افسار گسیختگی تهران آن را شبیه مردان امروز (!!) می کند و ابتذال آن مارا یاد برخی از زنان می اندازد آمار انحرافات بر سر مردان خراب می شود و پوشش بر سر زنان ! خوب به نظر شما این چه جنسیتی است !!
تهران قدیم ( شاید قاجار ) با آسمان آبی و امتداد رو به کوهش با باغ ها و در عین حال نو آوری های معجزه گو نه اش ( که عمدتا سوغات غرب بوده ) با میدان ها و پوشش سبک زنانش . با بی بند و باری های تحمیل شده اش که نوعی فیلم بازی کردن برای مردمانش بوده ... احتمالا یک دختر زیبا باشد. دختری که با فسونگری در دل این کشو نشست و تمام شهر ها را مسخ کرد. همه به دنبال او از راه رفتن خود ایستادند. و اما رفته رفته این افسون کار خود را کرد...
البته در تهران امروز اگر عادلانه بحث کنیم باید از اجبار حجاب هم حرف بزنیم و اجبار نوع خاصی از ارتباط در ملا عام! که هم محدود است و هم امکان نو آوری می دهد !! مصونیت محدودیت تحقیر تهییج وظلم و ... نمی دانم! اصلا مسئله اینها نیست
بارها شنیده ایم که انسانیت را جدا از جنسیت تقسیم بندی می کنند . خوب شاید مراتطبی از انسیانیت جنسیتی نداشته باشد اما در دنیا و آخرت که گویا اینجور نیست! در ضمن این استدلال امروز جایی به کار می رود که خود در جربان ابزار کردن بیش از پیش جنسیت است.... فکر کنم از این نشانه ها زیاد باشد. بهتر است تا اوضاع وخیم نشده این بحث را عوض کنم !
هومن فروغمند اعرابی
http://shahrvand۶۳.persianblog.ir


همچنین مشاهده کنید