پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


پاژ در ورای تاریخ


پاژ در ورای تاریخ
حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷) شاعر حماسه سرای ایرانی و گوینده شاهنامه فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولا نی ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ ترین شاعران فارسی گو دانسته اند. بنا به نظر پژوهشگران امروزی فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای «پاژ» در نزدیکی توس در خراسان متولد شد. استدلا لی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۵۷ می دانند.
بدا نگه که بد سال پنجاه و هشت
توان تر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیدار دل زنده شد
زمین و زمان پیش او بنده شد
و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده است. تولد فردوسی را نظامی عروضی که اولین کسی است که درباره فردوسی نوشته است در ده «پاژ» نوشته است.
منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رژان» نیز اشاره کرده اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی دانند. «پاژ» امروزی در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.
پدر فردوسی دهقان بود که درآن زمان به معنی ایرانی تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰ ص ۷۲) که می توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتا مرفهی داشته است. در نتیجه فردوسی احتمالا در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلا ت مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان های عربی - پهلوی نیز آشنا بوده است به نظر می رسد که فردوسی با فلسفه یونان نیز آشنایی داشته است (ریاحی، ۱۳۸۰ ص ۷۴).
● جوانی و شاعری
کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند. با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامه ابومنصوری از حدود ۴۰ سالگی فردوسی می دانند با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته اند که در دوران جوانی نیز شعر می گفته است و احتمالا سرودن بخش هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می تواند یکی از دلا یل تفاوت های زیاد نسخه های خطی شاهنامه باشد.
شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی است. فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامه ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۷۲ شمسی پایان داد فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید (ندیدم کسی کش سزاوار بود) مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخش های دیگری نیز به مرور به شاهنامه افزود. پس از حدود دو سال در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی در سن ۶۵ سالگی فردوسی که فقیر شده بود و فرزندش را نیز از دست داده بود تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود تقدیم کند از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جایگزین کرد. تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت که بین پنجاه هزار و شصت هزار بیت داشت. فردوسی آن را در شش یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد.
● افسانه هایی درباره فردوسی
افسانه های فراوانی درباره فردوسی و شاهنامه وجود دارد که عمدتا به علت اشتیاق مردم علاقمند به فردوسی و خیال پردازان نقالان به وجود آمده اند. بیشتر این افسانه ها به آسانی با استفاده از شواهد تاریخی یا با استفاده از اشعار شاهنامه رد می شوند.
● مرگ و آرامگاه
اولین منبعی که به سال مرگ فردوسی اشاره کرده است مقدمه بایسنغری است که در سال ۴۰۲ هجری شمسی آورده است. این مقدمه که امروز نامعتبر شناخته می شود به منبع دیگری اشاره نکرده است اکثر منابع همین تاریخ را از مقدمه بایسنغری نقل کرده اند. به جز تذکره الشعرا که مرگ او را در سال ۳۹۸ شمسی آورده است. محمدامین ریاحی با توجه به اشاره هایی که فردوسی به سن و ناتوانی خود و آثار پیری کرده است نتیجه گرفته است فردوسی حتما قبل از سال ۳۹۸ مرده است. پس از مرگ جنازه فردوسی اجازه دفن در گورستان مسلمانان را نیافت و در باغ فردوسی یا دخترش در توس دفن شد.
منابع مختلف علت دفن نشدن او را در گورستان مسلمانان به دلیل مخالفت یکی از دانشمندان متعصب توس (چهار مقاله نظامی عروضی) دانسته اند. عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را به مشکل نماز نخواندن «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازه فردوسی آورده است و حمدالله مستوفی در مقدمه ظفرنامه این شخص را شیخ ابوالقاسم گرگانی دانسته است که مریدان زیادی داشته است در بعضی منابع دیگر نام این فرد «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آمده است که احتمالا مسخ نام کرکانی است. ریاحی انتساب این مساله به کرکانی صوفی را تهمت دانسته است و از آن جا که او در هنگام مرگ فردوسی حدود سی سال داشته است از نظر تاریخی نیز این مساله را ناممکن گرفته است. از زمان دفن فردوسی آرامگاه او چندین بار ویران شد.
در سال ۱۲۶۳ شمسی به دستور میرزا عبدالوهاب خان شیرازی والی خراسان محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آن جا ساختند. پس از تخریب تدریجی این ساختمان انجمن آثار ملی به اصرار رییس و نایب رییس محمدعلی فروغی رسید.
نویسنده : سید حسن وکیلی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید