جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

عدالت ایرانی


عدالت ایرانی
از اول انقلاب قدرت در دست معتمدان مردم بود. افرادی که از قبل انقلاب در بین مردم بودندو از درون آنها بلند شده بودند.آنهایی که مردم نیز آنها را از خود میدانستند.این افراد نیز صادقانه در خدمت مردم بودند.اما رفته رفته،بی اینها اختلاف نظرهایی پیش آمد و این اختلاف نظرها به نفع ایران بود.این اختلاف نظرها نشان میداد که افراد با چشم باز به ملت خدمت میکنند. اینها با این اختلاف نظرها معایب نظرهای دیگر را بیان میکردند. این اعلام معایب گاه باعث روشنگری مدافع نظر میشد و عقب نشینی میکرد،گاه نیز به دفاع از نظر خود برمیخواست و مخالفان را قانع میکرد.در نتیجه کاری بدون منطق انجام نگیرد.اما این اختلاف نظرها به اینجا منتهی نشد.بعدها باعث تشکیل گروههای سیاسی شد.این گروهها کم کم بزرگتر شده و تبدیل به احزاب شدند.
اکنون در ایران دو حزب بسیار فعال و محوری وجود دارد و بقیه احزاب قدرت چندانی در مقابل اینها ندارند.یکی از این احزاب ،حزب اصولگراست که همکنون قدرت در دست آنهاست و ایران طبق نظرات آنها اداره میشود.حزب دیگر اصلاح طلبان هستند که حدود ۱۲-۱۳ سال پیش قدرت گرفتندو کم کم از قدرت آنها کاسته شد و جای خود را از حدود ۴ سال پیش یعنی ابتدای مجلس هفتم به حزب رقیب دادند.
اما در این تحولات اتفاقاتی افتاد که قابل بررسی است.حدود ۱۲-۱۳ سال پیش که تقریبا مقارن با ابتدای مجلس پنجم میشد اصلاح طلبان با نظرات و سخنان خود توجه مردم را جلب کرده و توانستند کم کم قدرت را در دست بگیرند.اینها طوری اقدام میکردند که تقریبا مردم را راضی نگه داشته بودند. به صورت دیگر اکثریت مردم از آنها راضی بودند.اصلاح طلبان در دور اول حکومت سیاستهای اتخاذ کردند که باعث شد مردم در دوره بعد نیز به آنها اعتماد کنند.اما سیاستهای دور دوم آنها افاقه نکرد و مردم به دلایلی از رای به آنها امتناع کردند.در این حال بود که قدرت به دست حزب رقیب افتاد و مجلس هفتم در اختیار آنها در آمد.
حال که در سال سی ام انقلاب هستیم، به تازگی انتخابات مجلس هشتم به پایان رسیده و طبق آمار باز هم اصولگرایان با کسب ۷۰% کرسیها مجلس را در اختیار گرفتند.اما در این میان باید به نکاتی توجه کرد.
در زمان تایید صلاحیت مجلس ششم و هفتم که قدرت در دست اصلاح طلبان بود چند درصد از ثبت نام کنندگان بای کاندیداتوری مجلس اصولگرا و چند درصد اصلاح طلب بودند؟چند درصد از اصولگرایان تایید صلاحیت شدند و چند درصد از اصلاح طلبان؟چند در صد از اصولگرایان به مجلس راه یافتند و چند در صد از اصلاح طلبان؟حال مجلس هشتم را در نظربگیریم و سوالات فوق را در زمان اصولگرایان بررسی کنیم.
اینها آماری است که وزارت کشور باید آنها را اعلام کند.اما بدون آمار نیز میتوان به صورت عینی نتیجه گیری کرد.به زمانی که قدرت در دست اصلاح طلبان بوددقت کنیم.آیا به صورت غیر عادی و غیر متعارف رد صلاحیتی انجام شده بود؟آیا این حزب درصدد حفظ قدرت به صورت دیکتاتوری بود؟مسلم است که نه!چون اگر این هدف را داشت هیچ موقع مجلس هفتم در اختیار اصولگرایان در نمی آمد.در حالی که در مجلس هفتم سیاستهای اصولگرایان کار خود را کرد و مجلس هفتم را با اکثریت رای کسب کردند.اما در مجلس هشتم نیز تایید صلاحیتها متعادل بود؟آیا عدالت حفظ شده بود؟ آیا احزاب دیگر به حق خود رسیدند؟
زمانی که به ثبت نام کنندگان برای کاندیداتوری صلاحیت میدادند،اغلب آنهایی صلاحیت گرفتند که حامی اصولگرایان بودند،یا از حزب مخالف حمایت نمیکردند.و از حزب مقابل یعنی اصلاح طلبان در حد بسیار پایینی صلاحیت اخذ شد.آنهم بعد از اعتراض و درخواست تجدید نظرهای مکرر.
با این اوضاع ،اصولگرایان ادعا میکنند که ۷۰%کرسی های مجلس را کب کرده اند.اما اگر چشمان خود را باز کرده و دقیق محاسنه کنیم به نتایج دیگری دست خواهیم یافت.باید اینگونه محاسبه کرد،چند درصد از کاندیداهای مجلس هشتم اصولگرا و چند درصد اصلاح طلب بودند؟از این کاندیداها چند درصد از اصولگرایان به مجلس راه یافتند و چند درصد از اصلاح طلبان؟با پاسخ به این سوالات به نتایجی متفاوت دست خواهیم یافت.برای مثال شهر زنجان را در نظر میگیریم:در شهر زنجان حدود ۷۵% کاندیداهایی صلاحیت کرفته بودند اصولگرا یا غیر اصلاح طلب بودند.اما در مقابل نمایندگان مردم زنجان در مجلس هشتم ۱۰۰%اصلاح طلب هستند.یعنی از اقلیت!!!
این نتایج در حالی است که تعدادی از نمایندگان مردم در مجلس هفتم نیز رد صلاحیت شده بودند،مانند اکبر اعلمی ،پیر موذن و ... که پس از وکالت مردم به دلایل واهی رد صلاحیت شدند.نیاز است برای آگاهی بیشتر رتبه های اکبر اعلمی در مجلس ششم را بررسی کنیم،اکبر اعلمی در مجلس ششم با ۲۶ مورد سوال از وزیران رتبه اول را به خود اختصاص داده بود. علاوه بر این با ۱۷ مورد اخطار قانون اساسی رتبه ششم ،با چهل و هفت مورد تذکر آیین نامه ای رتبه هشتم ،با ۲۵ مورد تذکر به مدیران اجرایی رتبه نوزدهم و با ۱۴ طرح و لایحه ارائه شده رتبه ۴۴ را به خود اختصاص داده بود.این آمار از کتاب «کارنامه بررسی عملکرد در صحن علنی مجلس ششم»تهیه شده توسط خبرگزاری فارس گرفته شده است.
این در حالی است که پیر موذن سخنگوی فراکسیون اصلاح طلبان مجلس هفتم برای اعتراض به رد صلاحیت خود از ایران خارج شده و در حال حاضر در آمریکا از دانشکده پزشکی هاروارد بورس مطالعاتی گرفته و به گفته خود حداقل تا پایان دوره مطالعاتی به ایران باز نخواهد گشت.
آیا این عدالت است که افرادی چون اعلمی ،پیر موذن و ... پس از سالها خدمتگذاری صادقانه به ملت رد صلاحیت شوند؟ آیا مردم ما به چنین وکیلانی نیاز ندارند؟ آیا اینها نیستند که باید حق مردم را زنده کنند؟
مهرداد آغلار


همچنین مشاهده کنید