سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


مرد آهنی Iron Man


مرد آهنی Iron Man
▪ کارگردان: جان فوریو.
▪ فیلمنامه: مارک فرگوس، هاوک اوستبای، آرت مارکام، مت هالووی بر اساس شخصیت های خلق شده توسط استن لی، دن هک، لری لیبر و جک کیربای.
▪ موسیقی: رامین جوادی.
▪ مدیر فیلمبرداری: متیو لیباتیک.
▪ تدوین: دن لبنتال.
▪ طراح صحنه: جی. مایکل ریوا.
▪ بازیگران: رابرت داونی جونیور[تونی استارک/مرد آهنی]، ترنس هاوارد[جیم رودس]، جف بریجز[اوبادیا استن/ Iron Monger]، گوینت پالترو[پپر پاتز]، لسلی بیب[کریستین اورهارت]، شاون توب[ینسن].
▪ ١٢٦ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٨ آمریکا.
▪ نام دیگر: Ironman.
▪ ژانر: اکشن، ماجرایی، درام، علمی تخیلی، مهیج.
در سفری به افغانستان برای معرفی محصول جدید صنایع استارک به نام موشک جریکو، کاروان نظامی همراه تونی استارک مورد حمله قرار گرفته و تونی زخمی می شود.
تروریست ها بدن نیمه جان وی را به مخفی گاه خود برده و در آنجا تونی توسط اسیر دیگری به نام دکتر ینسن مورد مداوا قرار می گیرد. اما باید باطری بزرگی را برای جلوگیری از رسیدن ترکش ها به قلب اش با خود به این طرف و آن طرف بکشد.
تروریست ها از تونی می خواهند تا برایشان موشک های جریکو بسازد. اما تونی به همراه دکتر ینسن به موازات این کار زرهی بسیار مقاوم و مکانیکی تولید می کند و موفق به فرار از چنگ تروریست ها می شود. در بازگشت به آمریکا، تونی رآکتور کوچکی برای بدن خود ساخته و سپس اعلام می کند از این پس صنایع استارک در زمینه اسلحه سازی فعالیت نخواهد کرد.
اما اوبادیا استن شریک وی از این تصمیم راضی نیست. تونی نیز در آزمایشگاه مجهز خود دست به کار تکمیل زره ابداعی خود می شود. هدف او حفاظت از مردم و تامین صلح است، و به زودی شهرتی فراگیر در میان مردم با عنوان مرد آهنی پیدا می کند. ولی همزمان با اعلام هویت واقعی مرد آهنی توسط تونی، خبر می رسد که تروریست ها با سلاح های ساخت صنایع استارک و به ویژه موشک جریکو مجهز شده اند. تونی خیلی زود کشف می کند که استن به هر دو طرف جنگ، یعنی ارتش آمریکا و تروریست های بنیادگرای مسلمان اسلحه می فروشد.
مجهز شدن تروریست ها به موشک جریکو سبب می شود تا تونی مجهز به زره آهنین تازه- که قدرت پرواز نیز به آن اضافه شده- به افغانستان بازگردد. تونی در بازگشت به آمریکا دستیارش پپر پاتز را برای یافتن مدارک ارسال اسلحه به تروریست ها به دفتر استن می فرستد. استن که مخفیانه سرگرم کار روی زرهی مشابه است، بعد از اطلاع یافتن از ماجرا تصمیم به نبرد با تونی و نابودی او می گیرد...
● چرا باید دید؟
جاناتان کولیا فوریو متولد ١٩٦٦ نیویورک است. در ١٩٨٨ تحصیل در کالج کوئینز را نیمه تمام گذاشت و به شیکاگو رفت تا کمدین شود. در تئاترهای بداهه تجربه اندوخت و در ١٩٩٣ اولین نقش کوچک خود را در فیلم رودی به دست آورد.
سال بعد وارد تلویزیون شد و سپس به لس آنجلس مهاجرت کرد. در آنجا موفق شد تا به عنوان بازیگر-فیلمنامه نویس با فیلم Swingers شهرتی به هم بزند. در فیلم های سینمایی و تلویزیونی متعددی ظاهر شد و تهیه کنندگی را نیز آزمود.
در سال ٢٠٠٣ اولین فیلم بلند سینمایی خود را به نام الف ساخت. فیلم با موفقیت تجاری روبرو شد و راه برای تامین سرمایه فیلم گران قیمت زاتورا باز کرد. مرد آهنی سومین فیلم بلند فوریو است و با توجه به سه فیلمی که تاکنون ساخته می توان او را کارگردانی مناسب برای فیلم های خانوادگی و نوجوان پسند ارزیابی کرد. چیزی که خود نیز به آن می بالد.
با این اوصاف بدیهی است که می تواند بهترین گزینه برای تولید اولین فیلمی باشد که استودیوی مارول نقش صاحب اثر و سرمایه گذار آن را بازی می کند. فیلمی با بودجه ای ١٨٦ میلیون دلاری که فوریو خود آن را نوعی فیلم مستقل جاسوسی-مهیج که گویا رابرت آلتمن آن را با تاثیراتی از سوپرمن، داستان های تام کلنسی، فیلم های جیمز باند و پلیس آهنین و بتمن بازمی گردد کارگردانی کرده باشد.
توصیف خوبی است و نباید فراموش کرد که آلتمن نیز فیلمی چون پاپای[همان ملوان زبل خودمان!] را در کارنامه دارد. با این تفاوت که مرد آهنی به گفته خالقانش بر اساس شخصیتی واقعی چون هاوارد هیوز ساخته شده که عاشق هوانوردی، فیلمسازی، اختراع و ... بود.
بنا به اقتضای روز داستان کمی تغییر یافته و به روز شده است. در قصه اصلی استارک در جنگ ویتنام زخمی می شد و سپس در جنگ خلیج شرکت می کرد، اما در فیلم محل وقوع داستان به افغانستان تغییر یافته است. البته این موضوع سبب نشده تا فیلم حال و هوایی واقعگرایانه پیدا کند.
مرد آهنی شاید مهم ترین و مورد پسندترین قصه مصور مارول نباشد، اما به دلیل داشتن مابه ازای بیرونی[هاوارد هیوز] با الگوهای قهرمانی در قرن بیستم بیشتر همخوانی دارد. طبیعی است چنین ابرقهرمانی باید خیلی زودتر از اینها روی پرده سینما ظاهر می شد.
او بر خلاف اسپایدرمن/مرد عنکبوتی توسط یک حیوان گزیده نمی شود، یا مانند سوپرمن مادرزاد دارای نیروهای خارق العاده نیست. بلکه او مردی متعلق به زمانه ماست که تنها توانایی اش ساختن و ابداع ابزار است. یک مغز متفکر که سرانجام به قدرت تخریبی اختراعات خود پی می برد[کسی مثل آلفرد نوبل]، یعنی زمانی که روی خود حضرت شان امتحان می شود.
اما راه حل نهایی آن قدرها هم مسالمت آمیز نیست و ته رنگی از تصور آمریکایی های امروز برای دست یافتن به صلح دارد: استفاده از زور یعنی جنگ برای صلح. به همین خاطر قهرمان ما هم بعد از اعلام توقف خط تولید موشک های جریکو[به خاطر اینکه سربازان آمریکایی هم با سلاح های ساخت کارخانه خود او لت و پار می شوند!] چاره ای نمی بیند تا زره خارق العاده خود را تولید کند و به جنگ تروریست ها و حامیان آنها[صاحبان کارخانجات اسلحه سازی] برود!
رابرت داونی جونیور که برای رسیدن به قالب فیزیکی نقش بسیار تلاش کرده، در ترسیم چهره پر تناقض این قهرمان کمی تا قسمتی عیاش و اصولاً یک بچه بد موفق است.
می ماند حضور کم رنگ بانو پالترو، که مدتی است فیض دیدارش را از دوستداران خود محروم کرده بود، در نقشی کوچک و بدون چالش که انتظارات را بر باد می دهد. بریجز نیز در نقش آدم بد قصه با سری طاس و انگیزه هایی پذیرفتنی خوش درخشیده است.
می ماند حضور دو ایرانی-رامین جوادی و شاون توب- در دو نقش پر اهمیت که می تواند انگیزه قوی برای تماشای فیلم از سوی ایرانی ها باشد. کارگردان فیلم اعلام کرده که مرد آهنی اولین فیلم از یک سه گانه است و قرار است که قسمت دوم آن در سال ٢٠١٠ اکران شود. ولی تا آن زمان سه سال باید صبر کنید. پس دم را غنیمت شمرده و به تماشای همین یکی بروید!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید