پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


پاسکاری توپ «اوقات فراغت» در میدان «بی برنامگی»


پاسکاری توپ «اوقات فراغت» در میدان «بی برنامگی»
بحث بر سر یک سری موضوعات را باید با یک«های» بلند از ته دل به نشانه نخ نما شدن آن آغاز کرد. یکی از این موضوعات که هر ساله با شروع تابستان به صورت یک اپیدمی در مطبوعات به آن پرداخته می شود، موضوع تکراری اما قابل تامل اوقات فراغت دانش آموزی است.
هر کدام از سازمان ها اعم از آموزش و پرورش، شهرداری، تربیت بدنی و... سال هاست که مدعی اند برای ایام فراغت برنامه ریزی می کنند اما جالب این جاست که هنوز نتوانسته اند به افکار عمومی بقبولانند، اوقات فراغت تنها به یک فصل خاص محدود نمی شود و باید برای همه ایام فراغت در طول سال برنامه ریزی کرد و برنامه داشت.
اما به راستی بازتاب فعالیت این سازمان ها و دیگر مراکز مسئول در بین قشر دانش آموزی چگونه بوده است؟ اکثر خانواده ها معتقدند پرکردن اوقات فراغت فرزندانشان به نحو پرثمر تنها با صرف هزینه و استفاده از کلاس های آزاد و نه دولتی امکان پذیر می شود.
حضرت امام سجاد(ع) در دعاهای خویش این گونه می فرمایند: «بارالها، اوقات فراغت من را در راستای هدف خلقتم قرار ده.» این سخن نشان می دهد که زمان فراغت به معنای رها کردن همه چیز نیست، بلکه برعکس در این زمان می توانیم به کاری که میل و رغبت بیشتری داریم و خواهانش هستیم پرداخته و رشد کنیم.
در اهمیت غنی سازی اوقات فراغت همین بس که بسیاری از روانشناسان معتقدند زوایای مختلف شخصیت و فکر انسان در این ایام شکل می گیرد و قوام پیدا می کند.
کانت می گوید: «آدمی در اوقات فراغت خویش بیش از سایر فرصت های زندگی اش می آموزد.»
روشن است که اگر این اوقات را به معنای رها کردن همه چیز تصور کنیم، نه تنها فرصت طلایی رشد را از دست می دهیم، بلکه به ویژه در گروه سنی کودک و نوجوانان با آسیب های جدی شخصیتی و حتی بزهکاری های اجتماعی مواجه خواهیم شد.
● لحظاتی با خودمان باشیم
۱۹ساله به نظر می رسد. دست هایش را تا آرنج رنگ قرمز زده، یک تکه پارچه قرمز را هم شنل کرده است. در شیپورش پشت سر هم می دمد و با صدای دلخراش آن همه را وادار می کند گره در ابرو بیندازند. آنچنان در این شیپور می دمد که انگار کوهی از انرژی های پنهانش را بیرون می ریزد.
به راستی باید گفت این قبیل نوجوانان و جوانان از هر فرصت هر چند کوچکی استفاده که نه، سوءاستفاده کرده و به نحوی می خواهند انرژی هیجانی خود را تخلیه کنند.
چرایش هم روشن و واضح است، هیچ برنامه ای برایشان گذراندن ایام فراغت را تعریف نکرده و همه سازمان های مدعی این برنامه ریزی در ارائه مفاهیم به موفقیتی مطلوب دست نیافته اند.
فریبرز حمیدی روانشناس که خود در قالب یک گروه چند نفره به پژوهش منسجمی در زمینه اوقات فراغت پرداخته است، توضیح می دهد: «در فرهنگ اسلامی، اوقات فراغت با بیهودگی، معطلی و روزمرگی، سرسازگاری ندارد، بلکه فراغت فرصت دوباره ای برای تلاش و کوشش بی پایان زندگی است.
جامعه سالم، با نشاط و بالنده احتیاج به ورزش، شادابی و تحرک دارد و این چنین جامعه ای را بدون توجه به اوقات فراغت نمی توان تصور کرد. به همین دلیل هر جامعه ای که بخواهد در نسل جدید اثرگذار باشد و از نیروی خلاق و بالنده جوانان در مسیر صحیح استفاده کند، باید برای اوقات فراغت برنامه ریزی مناسب داشته باشد.»
وی ادامه می دهد: «از آن جا که جوانان کشور ما از جمله آگاه ترین، هوشیارترین و با استعدادترین جوانان جهان هستند، با افزایش میزان اعتماد به نفس و خودباوری و برنامه ریزی منسجم، مناسب و صحیح باید زمینه مشارکت آنان را در هرگونه فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... فراهم آوریم. به همین دلیل جوانان به کمک خانواده، مربیان دلسوز و متعهد می توانند انرژی شگفت انگیز خود را در راهی صحیح به کار اندازند.»
این روانشناس توجه در به کارگیری ۶مورد کاربردی را برای غنی سازی اوقات فراغت توصیه می کند: «تنظیم برنامه اوقات فراغت با مشورت جوانان و نوجوانان صورت گیرد. هر فعالیت اوقات فراغت در راستای علاقه و گرایش آنان تنظیم شود. در تنظیم اوقات فراغت، حداقل پاسخ به یک نیاز روحی آنان مورد توجه قرارگیرد. تنوع در طرح و اجرای برنامه های اوقات فراغت سبب افزایش جاذبه و علاقه در آنان می شود. ترغیب آنان جهت استفاده از «لحظاتی با خود بودن»، موجب تقویت ذهن و رشد خودآگاهی آنان می شود و همچنین درک جامع تری از زندگی به دست می آورند. تشویق نسل جوان به داشتن برنامه های مفید و جامع که متناسب با امکانات و شرایط موجود باشد، موجب تحقق زندگی متعادل و بالنده در آنان خواهد شد.»
● دغدغه والدین و چشم و همچشمی ها
چندین سال قبل زمانی که هنوز در منگنه فناوری های جدید چون ماهواره، اینترنت و... روح فرزندانمان فشرده نمی شد و سلیقه ها بومی تر بود، با شروع فصل تابستان پسران نوجوان و جوان در بازار کار حرفه ای می آموختند و دختران نیز کنار دست مادرانشان به هنرهای زندگی آراسته می شدند.
متأسفانه الان کارکردن پسران در مکانیکی، نجاری، بقالی و... و نیز یادگیری هنر آشپزی، شیرینی پزی و خیاطی برای دختران یک نوع کسرشأن و به قول خود و خانواده هایشان افت کلاس محسوب می شود! وقتی که همه فامیل دور هم جمع می شوند اگر بگوییم فرزندمان را در فلان کلاس آموزش پیانو یا بازیگری ثبت نام کرده ایم، کلاس گذاشته ایم و پدر و مادر بهتری به نظر می رسیم غافل از این که یک برنامه ریزی خوب به معنای صرف هزینه های بالا و ثبت نام در کلاس های مد روز و بلااستفاده نیست. آموزش پیانو و بازیگری هم خوب است، به شرط آن که واقعا فرزند شما درونمایه و استعدادش را داشته باشد، وگرنه از روی چشم و همچشمی ثبت نام کردن، نه تنها صرف هزینه است، بلکه تلف کردن ثانیه هاست.
این قبیل خانواده ها اکثراً پاسخ می دهند، کلاس های دولتی از کیفیت و جذابیت کافی برخوردار نیستند.
از طرف دیگر والدینی هستند که فراغت فرزندشان را با صرف هزینه های مشابهی در کلاس های آزاد به آموزش های تکمیل کننده آن چه در مدرسه فرا گرفته اند، اختصاص می دهند. این برنامه ها هم به دلیل عدم تنوع و انعطاف اکثراً برنامه های فشرده و کسالت باری است.
برنامه ریزی برای ایجاد
● تشکل های فعال دانش آموزی
زهره علی عسگری دبیر دبیرستانی در منطقه ۱۳ می گوید:«آن چه که در ایران پیرامون اوقات فراغت رخ می دهد مانند بسیاری از موارد دیگر با فعالیت های دولتی گره خورده و چشم انتظارات را به سوی دولت خیره کرده است. بنابراین افراد به نوعی فقط زبان بیان انتظارات هستند و هر ساله مخصوصاً در آستانه تعطیلات تابستان، بارانی از انتقادها و پیشنهادها روانه محدوده عملکرد مسئولان ذی ربط درباره اوقات فراغت می شود.
متاسفانه در کشور ما بافت و ساخت اجتماعی برنامه ها به گونه ای نبوده که بتوان غیر از ادامه آموزش مدرسه ای اوقات فراغت دیگری را برای جوانان درنظر گرفت به این نحو که وقت فراغت بچه ها از آموزش های کلاسیک مدرسه ای در انواع و اقسام کلاس هایی سپری می شود که به نوعی تکمیل کننده کار رسمی آنها یعنی آموزش و پرورش است.»
زهره علی عسگری پیشنهاد می دهد:«باید برای بهینه سازی برنامه های اوقات فراغت در جهت ایجاد و ساماندهی تشکل های دانش آموزی قدم های جدی تری برداشت. تشکل هایی که با محور قرار دادن مسئولیت پذیری جوانان آنان را از اوقات فراغت فردی به اوقات فراغت جمعی بکشانند و مشکل جهانی عصر جدید یعنی جامعه پذیری جوانان را ساماندهی کنند.»
وی در ادامه می گوید:«گاهی برگشت به گذشته نشانه عقل و اندیشه در برنامه ریزی هاست. جوانان اوایل انقلاب اوقات فراغتشان را در تشکل هایی سپری می کردند که از مساجد ریشه گرفته بود. گروه های مطالعاتی، جهاد سازندگی و اعزام به روستاها، بسیج و آموزش های رزمی و نظامی و ... این ها همه به خوبی از ساماندهی جوانان پر انرژی صدر انقلاب برآمده بودند. آن چه که اهمیت داشت ساماندهی این تشکل ها توسط خود جوانان بود، نه این که دستوری و از بالا به پایین باشد. به طور قطع تشکیل همان گروه ها با همان شکل و فرم ضرورت این زمانه نیست، اما می توان از جاذبه های ثابتی که نوجوانان وجوانان را در هر شرایطی متوجه خود می کند، بهره برد. از این جاذبه ها می توان به مسئولیت پذیری و حس استقلال طلبی اشاره کرد که جوان امروز نمی شناسد و به خوبی در تشکل ها مجال ظهور و بروز پیدا می کند.»
وی در تکمیل صحبت هایش می گوید:«برنامه ریزی برای ایجاد تشکل های فعال دانش آموزی کار بیشتری طلب می کند، اما در کوتاه مدت پیشنهاد می شود حداقل مدارس در طول تابستان باز باشند، نه برای ادامه فعالیت های رسمی، بلکه به عنوان مامنی که برای بچه ها آشناست. حیاطش محلی برای بازی، کتابخانه اش محلی برای مطالعه و به طور کلی فضای آن محلی برای تعامل بیشتر بچه ها با هم است.»
● آموزش تک بعدی جذابیت ندارد
بدون شک توجه به اوقات فراغت دانش آموزی و برنامه ریزی برای این سرمایه های گرانسنگ ملی کشور در فصل تابستان (بعد از امتحانات خرداد) یکی از دغدغه های مهم خانواده و متولیان و دست اندرکاران آموزش و پرورش است.
دکتر سید علی اشرف حسنی دبیر کل جامعه اسلامی فرهنگیان استان تهران و مدرس دانشگاه تربیت معلم با توجه به اهمیت غنی سازی اوقات فراغت توضیح می دهد: «آموزش و پرورش در این جریان اولین متولی است که نقش اساسی را ایفا می کند، ولی چند سالی است که با وجود کانون هایی که موازی کاری دارند، از قبیل فرهنگسراها، موسسات آموزشی انحصاری برخی وزارتخانه ها و نهادها و حتی کانون های فرهنگی و هنری شهرداری بدون بهره گیری از مربیان مجرب، فعالیت ها زائیده یک سری نارسایی هایی به نظر می رسد.
فضای آموزشی بسیاری از این کانون ها چندان دارای جذابیت نیست، جز این که برای پر کردن اوقات فراغت برای به دست آوردن هزینه ها یا جنبه مادی اش فعالیتی را شروع کرده و هیچ کس در قبال کیفیت بخشی و نظارت بر کار آنان دخیل یا مسئول نیست. از طرفی علی رغم کمبود فضاهای آموزشی اکثراً فاقد مربیان مجرب هستند. نکته قابل توجه این که این مسائل باید از کانال آموزش و پرورش فیلتریابی شود، چون این آموزش و پرورش است که با تربیت مربیان تربیتی یا پرورشی می تواند ارتباط بسیار معنوی با دانش آموزان برقرار کند.»
دکتر حسنی در ادامه می گوید:«بنابراین والدین باید بیندیشند که آن چه مورد قبول و پذیرش مربیان است، نتیجه کار است و استفاده خوب از فرصت براساس علاقمندی هنرجو یا دانش آموز صورت می گیرد و باید از تحمیل اراده و خواسته خود به فرزندان پرهیز کنند. ایجاد علاقه بهتر از اعمال سلیقه است. به هر حال انگیزه و هدفمند کردن آموزش در فرایند یادگیری تاثیر به سزایی دارد.»
حسنی به فاکتورهای یک برنامه ریزی خوب اشاره کرده و می افزاید: «یک برنامه ریزی خوب این است که به ایجاد فضای مطلوب با بهره وری از فرصت های کوتاه بپردازد تا دستاوردهای بیشتری حاصل شود. دیگر آن که اولیای گرامی بدانند برنامه های مفرط ممکن است کلاس گریزی به دنبال داشته باشد، یعنی مداومت در ایجاد کلاس و آموزش باعث خستگی روحی و جسمی دانش آموز می شود. خوب است بدانیم استفاده از سلیقه دانش آموز جواب بهتری را برای یاد گرفتن یا سرگرم شدن می دهد.»
وی به جمع بندی راهکارها پرداخته و می گوید:«خلاصه کلام این که با رای و نظر مشاوران خوب در جهت استفاده از فرصت ها باید تمام تلاش را در جهت بهینه شدن یک نتیجه خوب پایه ریزی کرد. چه بسا دانش آموزانی که اکثراً اوقات را صرف درس نموده و از سایر جهات بازمانده اند، پس لازم است اولیای گرامی بدانند آموزش تک بعدی جذابیت ندارد. باید فرزندانمان را در جهت های مطلوب و صحیح دعوت به استفاده از فرصت کنیم.
از تفریحات سالم نظیر قرائت قرآن، احکام، شنا و سایر رشته های ورزشی استفاده شود. آموزش رایانه با دوره های موضوعی چیزی است که ضرورت ویژه ای را می طلبد. نتیجه این که با ارزشیابی و فرصت شناسی می توانیم به فرزندانمان کمک کنیم که بهترین گزینه را با علاقمندی برای فراغت خود انتخاب کنند.»
چه بسیار از والدین را می شناسیم که از فرزندان خود می خواهند تا آرزوهای فوت شده آن ها را حیات دوباره ای ببخشند. اما در این نکته شکی نیست که سنجاق کردن علایق والدین به برنامه زندگی و فراغت فرزندان پیامدی جز سرخوردگی و عدم رضایت آنها را در پی ندارد.
برخی از والدین به جای بچه ها تصمیم گیری، برنامه ریزی و نهایتا پول خرج می کنند و وقتی فرزندشان سرگرم اجرای آن شد گمان می کند که رسالت خود را به بهترین شکل انجام داده اند ، غافل از این که واقعیت زیر پوشش رفتار ظاهری فرزندشان پنهان مانده است.
سکوت فرزندان طوفان پنهانی است که اغلب آن را نادیده می گیریم. وقتی فرصت گفتن و تفکر را از فرزند دریغ می کنیم، یعنی به دست خود ریشه های ارتباط را قطع کرده ایم. فراغت یک دانش آموز در کنار خانواده اش معنا پیدا می کند. خانواده هایی موفقند که از این فرصت برای بیشتر با هم بودن و انتقال مهارت های زندگی و تصمیم گیری به فرزندشان بهره ببرند.
بحث اوقات فراغت امروزه در دنیا به یک صنعت تبدیل شده و رسانه های جمعی چون رادیو و تلویزیون، سینما و مطبوعات ابزارهایی هستند که به جمع کردن توده های پراکنده ای از مردم در یک زمان کم و بیش معین و سرگرم کردن آنها با پیامی واحد می پردازند. بنابراین اوقات فراغت همان طور که زائیده صنعتی شدن جوامع و سرعت گرفتن کارها و ادغام آنها در یک زمان کوتاهتر نسبت به گذشته است، خود به عنوان یک صنعت مهم باعث چرخش اقتصادی رسانه های جمعی و پر کردن وقت خالی ناشی از ماشینی شدن زندگی است. پس درباره این صنعت باید بسیار گفت، شنید و نوشت، اما آن چه که مهم است همخوانی بحث ها و عملکردها با فرهنگ کشورهاست، چرا که این همخوانی مقدار زیادی از موفقیت طرح ها را تضمین می کند.
همانطور که گفته شد اوقات فراغت یک موضوع جمعی و مطرح در سطح جامعه است و در این میان سن، جنس، طبقه و حتی زمان نمی شناسند، اما در ایران اوقات فراغت جوانان بیشتر مورد بحث و توجه قرار گرفته است.
● فراغت، یک فرصت ارزشمند
حجت الاسلام سیدمحمد ضیائی یکی از مدیران صدا و سیمای خراسان رضوی می گوید: «اوقات فراغت اگر ساماندهی و تدبیر نشود به یک تهدید جدی تبدیل می شود و برخی از آسیب های فرهنگی موجود هم تحت تأثیر همین تهدید به وجود آمده است. اوقات فراغت مخصوص تابستان و یک رده سنی نیست. اوقات فراغت در همه سال یک فرصت بسیار ارزشمند بوده که غیر از مفاهیم نظری و شاخصه های فرهنگی، نیازمند فضاهای واجدشرایط، متناسب با تقاضاست.» وی با اشاره به بی اعتنایی یا کم اعتنایی به این مقوله در سال های گذشته می گوید: «فضاهای ویژه غنی سازی اوقات فراغت در برابر تقاضای گسترده موجود، بسیار ناچیز بوده و همین فضاهای ناچیز نیز به دلیل این که در بسیاری از موارد فاقد اعتبار مشخص تعریف شده برای نگهداری هستند، بهره وری از آنها به شدت کاهش یافته و بعضا جاذبه خود را از دست داده اند. گفتنی است دولت یکی از متولیان غنی سازی اوقات فراغت است، نه همه آن. والدین هم باید این مقوله مهم را جزء حقوق فرزندان خود بدانند، به آن فکر کنند و برای این مهم تدبیر داشته باشند.»
حجت الاسلام ضیائی بر لزوم توجه به رغبت دانش آموز در برنامه ریزی برای اوقات فراغت تأکید کرده و می گوید: «ثبت نام در کلاس های آموزشی به معنای امتداد مدرسه در تابستان است. در صورتی که دانش آموزان نمی توانند استمرار فضای الزام و اجبار مدرسه در تابستان را تحمل کنند و به آرامش، شادی، نشاط، ورزش و تفریح نیاز دارند، لذا فعالیت های تابستانی از نظر شکل و محتوا باید با فعالیت های رسمی در طول سال کاملا متفاوت بوده و از جاذبه و تنوع برخوردار باشند تا دانش آموزان با میل و رغبت آن را انتخاب کنند. اوقات فراغت جزء متن زندگی است و پدر و مادر باید در سبد هزینه خانواده حتما لحاظ کنند، اما کلاس های آموزشی که سایه آزاردهنده استرس و اضطراب سال تحصیلی را به تابستان امتداد می دهد، نباید غنی سازی اوقات فراغت تلقی شود. زمانی که دانش آموز از این کلاس ها خارج می شود، جزء اوقات فراغت است، یعنی هر زمان که می تواند براساس رغبت خود انتخاب کند.»
وی ادامه می دهد: «تأمین آرامش و شادابی دانش آموزان در تابستان از طریق فعالیت های ورزشی، فرهنگی و هنری، سیاحتی و اردوهای تلاش و سازندگی دانش آموز را برای شروع سال تحصیلی بعد آماده می کند. حفظ محفوظات ذهنی دانش آموزان هدف عالی نیست که برای آن برنامه ریزی صورت گیرد. این اشکال نظام تعلیم و تربیت است که از بین ده ها استعداد و ظرفیت خدادادی دانش آموز، تنها ذهن او را می شناسد و هدف قرار داده است. گویا یک انبار است که از انبار کتاب معلم، چند کارتن کتاب باید به آن انبار منتقل شود.
با تحول در نظام تعلیم و تربیت برای شکوفایی استعدادها و خلاقیت های گوناگون فرزندانمان، زمینه سازی و فضاسازی صورت خواهد گرفت.»
وی در مورد نقش صدا و سیما در غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزی توضیح می دهد: «شرایط فرهنگی و ویترین های آن به شدت رقابتی شده و متولیان امر فرهنگ و تعلیم و تربیت در راهبردها و روش هایی که ارائه می کنند، نشان می دهند که درک درستی از مقتضیات زمان دارند و یا بالعکس. همچنان که جهان در مسیر تکامل است، روش ها نیز باید مسیر تکاملی خود را طی کنند.
صدا و سیما با تعدد و تنوع شبکه های رادیویی و تلویزیونی و تخصصی شدن آنها و تولید بیش از ۲۰۰۰ ساعت برنامه در شبانه روز در ۱۰۵ شبکه رادیویی و تلویزیونی در جنگ رسانه ای و در فضای رقابتی فرهنگی، گام های اساسی برداشته و اثرگذار بوده است».
● استفاده صحیح از فناوری برای غنی سازی اوقات فراغت
هیچ کس خانه نیست. پدر و مادر هر کدام سر کار هستند. به سمت یخچال می رود تا چیزی برای خوردن پیدا کند. یادداشت مادرش را می بیند. خیلی بی مقدمه نوشته است:«شستن دست هایت را فراموش نکنی. غذا روی گاز است، گرمش کن و بخور. مراقب گاز باش.»
در یخچال را باز می کند و سیب بزرگی برداشته و گاز می زند. آرام آرام به سمت کامپیوتر می رود تا این تنهایی رقت بار را با محو شدن در دنیای مجازی تاب بیاورد.
برتراند راسل می گوید:«توانایی پر کردن هوشمندانه اوقات فراغت، آخرین محصول تمدن است و در حال حاضر افراد انگشت شماری به این مرحله دست یافته اند.»
اوقات فراغت به منزله پدیده ای اجتماعی در الزامات و ضرورت های اجتماعی درگیر شده و می تواند به منزله تجسمی از روش کلی زندگی به حساب آید.
به طور آرمانی می توان گفت فراغت شیوه ای برای زندگی بهتر افراد و جوامع است ، ولی فقط خود ما هستیم که می توانیم نوع آن را تعیین کنیم. به هر حال آموزش و آگاهی برای ما موقعیت و توانایی انتخابی خوب را فراهم می آورد. ما هر چه بیشتر درباره خود به آگاهی برسیم و یاد بگیریم که چگونه می توان به شکوفایی رسید؟ پنجره دنیایی از موقعیت ها و انتخاب ها روبرویمان گشوده می شود. یک خانواده خوب در گام نخست به فرزندشان کمک می کنند تا شناخت مناسب و سنجیده ای نسبت به آنچه می خواهد و در توانش است پیدا کرده تا برای زندگی و زمان فراغت، خودش برنامه ریزی داشته باشد.
زهره علی عسگری دبیر دبیرستان توضیح می دهد:«فناوری جدید اینترنت هر چند امروزه جزء رسانه های تعاملی شمرده می شود، اما مانند دارو یا غذایی است که به میزان لازم باید مورد استفاده قرار گیرد. تعاملی که در اینترنت مطرح است مانند تعامل فیل شناسان و در تاریکی دستی بر فیل کشیدن است، یعنی زمان را می گیرد، اما در بسیاری مواقع نتیجه معرفتی برای جوانان ما فراهم نمی آورد. در واقع اگر اینترنت برای پژوهش مورد بهره برداری قرار گیرد می تواند یکی از پایه های ثابت برای پر کردن اوقات فراغت باشد.»
● فضاسازی برای اقشار کم درآمد
فاطمه امامقلی وند معلم نمونه شهر تهران نیز به اختلاف طبقاتی خانواده ها و تاثیر آن بر شیوه های پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان اشاره کرده و توضیح می دهد: «افراد نیازهای متفاوتی دارند که برحسب محیط و مرحله زندگی شان تغییر می کند. فراغت به شکلی پیچیده و تو در تو با عناصر دیگر زندگی مرتبط است.
به عنوان مثال، برای اکثریت قریب به اتفاق محرومان فراغت معنایی نمی یابد، چرا که مشکلات و محدودیت هایی نظیر بی پولی، مسکن نامناسب و فشارهای تامین نیاز فرزندان بر زندگی آنها سایه افکنده است.
اگر می خواهیم طبقه کم درآمد هم شرکت بیشتری در فعالیت های اوقات فراغت داشته باشند باید خدمات اجتماعی ارائه شده به آنها را افزایش دهیم. این کار را می توانیم با افزایش میزان یارانه، کاهش نرخ خدمات، درنظر گرفتن تسهیلات بیشتر برای قشر کم درآمدتر، ارائه برنامه های گسترده تر، واگذاری امانی وسایل مورد نیاز اوقات فراغت، ارائه خدمات اتوبوسرانی و حمل و نقل برای انتقال نوجوانان و جوانان به باشگاه ها و کلوپ های ورزشی و مهم تر از همه با انتصاب یک مدیریت کارآمد انجام دهیم. تفاوت فراغت بین طبقات مختلف اجتماعی نه فقط تفاوت در نوع فراغت، بلکه در میزان آن نیز است همچنان که طبقات متوسط رو به بالا به ورزش و مسافرت بیشتری پردازند.»
وی ادامه می دهد: «فراغت ممکن است برای برخی افراد یک شیوه زندگی باشد و برای بیشتر افراد جنبه اصلی تر زندگی که به فرد رضایت درونی می بخشد. مردم برای برخورداری از توانایی استفاده از موقعیت فراغت باید دارای علایق و دغدغه هایی باشند که می تواند در شکل فعالیت های اوقات فراغت جلوه گر شود، ولی پرداختن به این فعالیت ها نیازمند وجود منابع، سازماندهی و برنامه ریزی و مدیریت است.»
فاطمه امامقلی وند متذکر می شود که اگر خواهان ارائه خدمات فراغت به شکلی منسجم و براساس نیازهای مردم هستیم، مسئولان باید پیش فرض هایی را بپذیرند و براساس این پیش فرض ها اصول و اهداف خود را پایه گذاری کنند.
وی در ادامه به تشریح پاره ای از این پیش فرض ها پرداخته و می گوید:«خدمات باید برای همه افراد قابل دسترسی و قابل استفاده باشد تا فرد قادر به انتخاب فعالیت مورد نظر خود شود.
یا این که خدمات باید به گونه ای متعادل شود که اولویت با اکثریت عددی مردم و نیز کسانی که نیاز فوری دارند، باشد. هر چند افرادی که این نیاز فوری را دارند در اقلیت باشند.
دامنه این فعالیت ها را به گونه ای بسط دهند که مردم بتوانند گزینه های بیشتر و متنوع تری را انتخاب کنند. می توانند گروه ها را قادر سازند که از طریق خدمات حمایتی و هر چه بیشتر در امور مربوط به فراغت شرکت جویند. می توان گروه ها را تشویق به شکل دهی سرنوشت خود کنند.
در مقیاس وسیع تر می توانند شرایط عادی را به گونه ای ارتقاء بخشیده که مردم قادر به حضور بیشتر شوند و نیز می توانند در فعالیت های تفریحی شرکت جویند. در این رابطه می توان کارفرمایان را نیز ترغیب و تشویق کرد. تحصیلات می تواند مهارت های مربوط به فراغت را افزایش دهد و این امر باعث می شود که افراد به نیروها و توانمندی های بالقوه خود بپردازند. پیش فرض های گفته شده باعث ایجاد اصولی می شوند که می توانند برنامه ریزی اوقات فراغت را به سوی برآورده ساختن نیازها رهنمون کنند.»
● ارگان های دولتی و غیر دولتی هماهنگ تر عمل کنند
غلامعباس امیر بهبودی دبیر منطقه ۷ شهر تهران با تقسیم بندی و خط کشی بین ارگان های دولتی و غیر دولتی در امر غنی سازی اوقات فراغت موافق نبوده و می گوید:«ارگان های دولتی و غیر دولتی همه تلاش خود را در این راه صرف می کنند تا نسل امروز و فردای کشور از امکانات یکسان و برابر برخوردار باشند، اما در این میان نقش خانواده ها را نباید نادیده گرفت، زیرا خانواده ها نقشی اساسی در تربیت و هدایت استعدادهای فرزندان خود دارند.»
وی ادامه می دهد:«جلوگیری از موج فناوری های جدید همچون ماهواره و سایت های بی محتوای اینترنت به طور گسترده و مطلق ممکن نیست. راه مقابله با آنها، همانا ارتقای سطح علمی، فرهنگی، ادبی، تاریخی و ارزش های ایرانی- اسلامی است. در این صورت است که می توانیم فرزندانمان را در مقابل برنامه های آنان مصون و محفوظ نگه داریم و در این راستا نهادهای مختلف دولتی و خصوصی به همراه خانواده ها می توانند چنین برنامه هایی را تدوین کنند و به اجرا بگذارند. همچنین ارتقای سطح برنامه های رسانه های مختلف صوتی و تصویری و نوشتاری می تواند در این زمینه یاری گر باشد. »
وی خاطر نشان می کند: «می توان با برنامه ریزی دقیق تری این اوقات را پر کرد، به گونه ای که در کنار ایجاد سرگرمی، میزان آگاهی و سلامتی جسمی و روانی نیز افزایش پیدا کند. ضمن این که در اوقات فراغت می توان برنامه هایی برای حفظ آموخته های تحصیلی داشت، اما هدف غایی اوقات فراغت تنها حفظ محفوظات نیست.
چه بسا شخصیت افراد نیز در همین زمان ها شکل می گیرد یا بارور می شود. توجه به مسایل مادی و معنوی، جسمی و روحی، دینی و مذهبی، علمی و هنری و ... در برنامه ریزی برای اوقات فراغت لازم و ضروری است. البته باید کلیه ارگان های دست اندرکار برنامه مشترکی را برای این کار تهیه و تدوین کرده و به طور هماهنگ تر عمل کنند.»
سرانجام پس از ساعت ها برنامه ریزی برای اوقات فراغت توسط سازمان های مختلف چه زمانی می توانیم امیدوار باشیم که پایان این داستان به برنامه های کارآمد و موثر ختم می شود؟ آیا برای هماهنگی این فعالیت ها، افزایش بهره وری اوقات فراغت و نیز جلوگیری از موازی کاری سازمان های مختلف این نیاز احساس نمی شود که یک نهاد دائمی برای برنامه ریزی بهینه اوقات فراغت نوجوانان وجوانان دایر شود؟
تجربه نشان داده است که برنامه ریزی مقطعی، دفعی و اصطلاحا دقیقه نودی راه به جایی نمی برد. از سوی دیگر بدون برنامه ریزی برای این ایام علاوه بر این که زمان مفید و تأثیرگذار فراغت فرزندانمان از دست می رود، اضطراب ناشی از بیکاری نوجوانان و جوانان، والدین را به هراس می اندازد. ۹۰روز فراغت تابستانی به علاوه صدها ساعت فراغت در ایام سال تحصیلی فرصت کمی نیست که بخواهیم با سکوت از کنارش بگذریم. واقعیت امر این است که در بسیاری موارد هزینه بر بودن برنامه ها، امکان انتخاب را از نوجوان و جوان می گیرد.
لحظه، لحظه ایام و اوقات فراغت امروزه از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی از آن به مثابه آئینه فرهنگ جامعه یاد می کنند. به این معنی که چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد یک جامعه تا حد بسیاری معرف ویژگی های فرهنگ و میزان توسعه یافتگی آن جامعه است. به این ترتیب چنانچه طرح و نقشه زندگی و کار جوانان با برنامه هایی که برای
اوقات فراغت خود تنظیم می کنند، مغایرت داشته باشد و یا تفریحات و فعالیت های فراغتی آنها با هنجارهای فرهنگی در تضاد باشد، اوقات فراغت به مشکل اجتماعی مبدل خواهد شد. لحظات فراغت برای جوانان هم می تواند سازنده و مفید و هم مخرب و ویرانگر باشد. به تعبیر دیگر فقدان هدف و بی برنامگی سبب پیدایش فراغت بیمارگونه و انواع انحرافات و بزهکاری در جامعه می شود.
● تابستان و دلشوره پدرها
پول کرایه خانه را کنار می گذارد، پول ثبت نام بچه ها برای سال تحصیلی جدید را هم روی بسته قبلی قرار می دهد، پول آب و برق و تلفن و...، پول خورد و خوراک و... دسته اسکناس ها روبروی این همه تقاضا کم می آورند!
مرد به دیوار تکیه می زند و به صورت بچه ها خیره می ماند. یک سؤال در هزارتوی مشکلات ذهنی اش شکل می گیرد: تابستانشان را چگونه با حداقل هزینه ها سپری کنند؟ آهی می کشد و استکانی چای می نوشد. تدریس نقاشی جلسه ای ۴۰۰۰هزارتومان، شنا جلسه ای ۲۵۰۰تومان، پول بلیط سینما دست کم ۲۰۰۰تومان، پول بلیط تئاتر حداقل ۴۰۰۰تومان و...
این هزینه ها را بگذارید کنار لیست مخارج خانه آن وقت می بینید تابستان برای والدین با چه دلشوره ای آغاز می شود.
● آگاهی از امکانات محلی و توانمندی های کلاس های دولتی
عزت اله فولادی معاونت پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش با تکیه بر تجربه و تحقیقات گذشته به برخی ضعف های برنامه ریزی اوقات فراغت اشاره می کند و می گوید: «عدم پوشش مطلوب نوجوانان و جوانان نیازمند به دریافت خدمات برای گذراندن اوقات فراغتی سازنده، ناهماهنگی و حتی خود محوری دستگاه های ذی ربط، پاسخگونبودن دستگاه هایی که اعتبار برای اوقات فراغت دریافت می کنند، نبود نظارت و گزارش تحلیلی از چگونگی عملکرد دستگاه های مسئول، افزایش برخی رفتارهای پرخطر در ایام تابستان و آسیب بیشتر در میان گروه نوجوانان و جوانان، هزینه سنگین تأمین و تدارک اوقات فراغت برای خانواده ها، نگرانی والدین، فراهم نبودن امکان انتخاب لازم برای نوجوانان با توجه به اهداف گذراندن اوقات فراغت همه نشان دهنده این نکته است که برنامه ریزی دقیقه ۹۰ بی بهره بوده و فایده ای ندارد.»
وی ادامه می دهد: «با این که سازمان ها و نهادهای مختلفی در ایام تابستان برای ایجاد و بسترسازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان تلاش می کنند و زحمات آنها هم قابل تقدیر است، اما به دلایل مختلف از جمله نبود مدیریت یک پارچه و هماهنگ، فرصت کم برای برنامه ریزی اصولی، نیروی انسانی ماهر و اعتبارات اندک، اثربخشی لازم و پوشش حداکثری را ممکن نمی سازد و در این میان برخی آسیب ها و خستگی های جسمی و روانی هم برای گروه نوجوان و جوانان و هم برای خانواده ها رخ می دهد و همه این ها خسران و آسیبی جبران ناپذیر در راه پرورش و داشتن فرزندانی سالم، کارآمد و مسئول است.»
عزت الله فولادی به خانواده ها توصیه می کند:
«اصول برنامه ریزی اوقات فراغت برای ایجاد فرصت سالم زیستن است، همان طور که بیکاری و برنامه نداشتن زمینه ساز بسیاری از انحرافات و آسیب هاست. داشتن برنامه ریزی برای اوقات فراغت نیز زمینه ساز رشد و تعالی افراد خواهد شد. بنابراین خانواده ها باید نخست، از امکانات محلی و سازمان هایی که برای غنی سازی و پرکردن
اوقات فراغت برنامه هایی تدارک دیده اند، شناخت کافی به دست آورند. همچنین اوقات فراغت باید براساس دوشاخص آزادی در انتخاب و رغبت در نگرش (توجه به علاقه) برنامه ریزی شود. یعنی تا حدی که ممکن است اجازه دهیم فرزندان در انتخاب برنامه ها متناسب به علایق و استعداد خویش، آزادی کافی توأم با نظارت داشته باشند.»
وی معتقد است که والدین باید با عوامل و مسئولان برنامه دیدار و ملاقات داشته باشند و درخصوص دیدگاه آنان نسبت به اوقات فراغت کسب اطلاع کنند این کارشناس ادامه می دهد: «فضای موجود و حتی دوری و نزدیکی محل را بررسی کنند تا سلامت و شادابی و پرورش فرزندان تضمین شود. به امکانات خود و هزینه های برنامه اوقات فراغت نیز توجه شود تا دچار مشکلات نشویم.» وی ایام تابستان را فرصتی برای برنامه ریزی جمعی می داند و می گوید: «باید به نزدیکی و صمیمیت بیشتر در خانواده اندیشیده شود، در این شرایط خانواده مجال پیدا می کند تا با هم بودن را تجربه کند که این بسیار سازنده خواهد بود.»
● تنهایی بچه ها و عدم امنیت
زن همان طور که فهرست خرید شرکت را نیم نگاهی می اندازد، به فکر فرزندش است که اولین هفته تعطیلات تابستانی را به تنهایی در خانه سپری می کند. یک ساعت به یک ساعت گوشی تلفن را برداشته و با صدایی آهسته و پچ پچ گونه حال فرزندش را می پرسد. همکارانش به خاطر تلفن های مکرر او اعتراض می کنند. این بار هر چه زنگ می زند، کسی پاسخگو نیست. سعی می کند آرامشش را حفظ کند. گوشه لبش را می گزد و از درون حرص می خورد. بالاخره فرزندش گوشی را برمی دارد و زن به یک باره منفجر می شود، با صدای بلند فریاد می زند: «کجا رفته بودی؟ چرا تلفن را برنمی داشتی؟» آرام تر که می شود سایه سنگین نگاه های زل زده همکارانش را احساس می کند.
تنها ماندن بچه ها در خانه یک داستان است و حضور آنها در کلاس های آزاد که از امنیت اخلاقی برخوردار نیستند، داستان دیگری است. باید اندیشید در این کلاس ها فرزند من قرار است چه چیزهایی را تجربه کند؟ آیا در این آموزش ها معیارهای زندگی سالم و راه صحیح شکوفایی استعدادش را فرامی گیرد؟ در خانه هم باید لااقل فضایی را مهیا کرد که این اهداف نتیجه بدهند.
● برنامه ریزی برای دانش آموزان بی بضاعت
دکتر سیدعلی اشرف حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم توضیح می دهد: «اگر تربیت و برنامه ریزی آموزشی از طرف کانون های آموزش و پرورش انجام شود، مزیت آن این است که نظارت و کیفیت آموزشی و نیز امنیت در آن وجود دارد. البته باید بدانیم آموزش های حرفه ای بسیار گزینه خوبی برای بچه هاست، منتها از نارسایی و معایب بزرگ رنج می برد. هنرجو با شروع سال تحصیلی جدید آن چه را که آموخته، رها می کند. ضرورت درس و مدرسه از یک سمت و نبود امکانات از سوی دیگر نمی گذارد خانواده در بستر خانه و مدرسه در بستر کلاس های آموزشی این برنامه حرفه آموزی توسط دانش آموز پیگیری شود. به نظر می رسد برای اصلاح این طرح، برنامه ریزان باید از فرصت فراغت چه در تابستان و چه در طول سال تحصیلی بهره ببرند.
دکتر حسینی جهت بهره وری بهتر و بیشتر از اوقات فراغت برای دانش آموزان و با توجه به فرموده مقام معظم رهبری برای ایجاد خلاقیت و نوآوری و شکوفایی استعدادها در قالب برنامه ها، ایجاد یک سامانه آموزشی تحت نظر آموزش و پرورش با کادر مجرب. تعیین هدف ها و نیاز سنجی. ارزشیابی و نظارت جهت کیفیت بخشی سطح فراگیری برنامه های ارائه شده. ایجاد فضای نشاط آورو ارائه مطالب و برنامه نوین در مسیر هدف های آموزشی، هنری و ورزشی و تداوم بخشی و عدم رها سازی با فرصت های برنامه ریزی شده، استفاده از حداکثر فرصت ها در قالب های مختلف مانند آموزش قرائت قرآن کریم، رشته های ورزشی، هنری را پیشنهاد می دهد.
وی ادامه می دهد: «اما باید به شناخت آسیب ها و تهدیدها و چاره جویی آن، برنامه ریزی دقیق با اهداف تعیین شده، خلاقیت گرایی و نوگرایی برای کشف استعدادهای برتر و شکوفایی آن، آرمان گرایی و مطلوب گرایی با هدف رفع نارسایی توجه بیشتری داشت، انتظار می رود که متولیان امر بتوانند برنامه ریزی خوبی برای دانش آموزان بی بضاعت داشته باشند و همواره در جذب آنها دقت کنند.»
● کمبود فضای تفریحی و ورزشی
ساعت سه بعدازظهر است. تعدادی از بچه ها در حالی که سر تا پایشان خاکی است، در زمین خرابه ای دنبال یک توپ پلاستیکی می دوند. یکی از آنها توپ را بی هدف شوت می کند. توپ با صدای وحشتناکی شیشه یکی از خانه های اطراف مشرف به این زمین خاکی راخرد کرده و غوغایی از طرف صاحبخانه برپا می شود. پیرزن دیگری از جمع همسایه ها که مریض احوال هم هست، سرش را از پنجره خانه اش بیرون آورده می گوید: «زنگ می زنم بیایند همه تان را جمع کنند.»
بچه ها هم که با پرسه زدن در کوچه با برخی ناهنجاری ها و رفتارهای نامطلوب آشنا شده اند با اهانت به او پاسخ می دهند.
در کوچه پس کوچه های خاکی شهرهای دور و نزدیک و حتی مناطق محروم شهر تهران چه بسیار نوجوانان رها شده ای هستند که اوقات خود را با دویدن به دنبال یک توپ پلاستیکی سپری می کنند. کمبود فضاهای تفریحی از یک طرف بر آرامش خانواده ها سایه افکنده و از سوی دیگر نوجوانان را در بلاتکلیفی اسیر می کند.
● موانع مالی و سازمانی را رفع کنیم
فاطمه امامقلی وند دبیر آموزش و پرورش بر این باور است که باوجود این که رویکرد منسجم نسبت به برنامه ریزی اوقات فراغت مطلوب است، ولی موانع سازمانی و مالی فزاینده ای بر سر راه این هدف وجود دارد. وی می گوید: «اوقات فراغت بدون وجود موقعیت، ابزار و توانایی استفاده از آن به مثابه شمشیر دودم است. به موازات افزایش چشمگیر شرکت مردم در فعالیت های فراغتی، رفتارهای ضداجتماعی نیز به ویژه در مناطقی که موقعیت استفاده از فراغت کمتر است، افزایش یافته است. واقعیت این است که موقعیت های فراغتی برای مردم هیچ ارزشی ندارند، مگر این که از آنها حاصلی نصیبشان شود.» وی معتقد است متخصصان با توسل یا بازاریابی کارآمد، خانواده ها را قادر به بهره گیری از این موقعیت ها کنند و می گوید: «اگر نگرش مثبتی نسبت به مسائل اوقات فراغت و شرکت در آن در ذهن افراد جامعه به وجود آید، میزان و کیفیت مشارکت خانواده ها در این نوع فعالیت ها خود به خود افزایش می یابد. این امر باعث می شود بتوانیم به وقت و توانایی هایمان دست یابیم و آن گونه که خود می خواهیم و برایمان مطلوب است، رفتار کنیم. یعنی به موقع استراحت کرده و یا به کار بپردازیم و به خویشتن خود نزدیک شویم. همچنین از اهمیت تبلیغات برای آگاهی رسانی به افراد جامعه غافل نباشیم.»
آریا دخت قمی مدیر یکی از مدارس راهنمایی تهران نیز می گوید: «البته بعضاً شاهد فعالیت های پراکنده و غیرمنسجم برخی نهادها و ارگان ها، در این زمینه هستیم که متأسفانه به دلیل نبودن برنامه مسنجم و واحد و عدم اطلاع رسانی صحیح به خانواده و نوجوانان و جوانان به بار ننشسته و حتی گاهی به دور از اهداف تربیتی و آموزشی عمل می شود.
وی با تأکید بر عدم هماهنگی لازم بین این ارگان ها آن را از معضلات اساسی در جهت تحقق نیافتن اهداف تربیتی و حتی آموزشی ارزیابی می کند و می گوید: «وزارت آموزش و پرورش و شهرداری و بسیج و برخی ارگان های دیگر که در این زمینه فعالیت دارند، نسبت به ایجاد هماهنگی و همدلی به طور جدی قدم بردارند و از فعالیت های موازی که منجر به صرف هزینه های گزاف و صرف انرژی و هدر رفتن این منابع می شود، جدا جلوگیری کنند. برای مثال شهرداری و بسیج کلاس های خود را در مدارس دایر کنند و همکاری بیشتری با مدیران مدارس جهت ایجاد تسهیلات، برای حضور دانش آموزان فراهم آورند.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید