پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

در باب لیگ قهرمانان


در باب لیگ قهرمانان
رود گولیت ستاره بزرگ هلندی سال های دور فوتبال، روزی جام قهرمانی لیگ قهرمانان را گلدان بزرگی با گوش های (دسته های) بزرگ نامید! تعبیر جالبی بود و آن روزها بسیاری از رسانه ها آن جام را گلدان گوش دراز می خواندند. هیچ جام دیگری مانند این جام خاطره های خوش را در ذهن برندگان آن یادآوری نمی کند و در عین حال داغ دل کسانی را که در فینال آن را به حریف واگذار کرده اند تازه و سوزناک می کند اما چه می توان کرد؟ فوتبال بازی بی رحمی است گرچه همگان دم از بازی جوانمردانه می زنند. هزاری هم که عملکرد بازیکنان خاطی را با اخطار و کارت زرد و قرمز اصلاح کنند باز هم رفتار توپ گرد را نمی توان کنترل کرد. این نفس بازی است که بی رحم است.
کاری هم به توپ و چمن و دروازه و این چیزها ندارد. کسانی که فینال جام اتحادیه فصل گذشته را بین منچستریونایتد و چلسی دیده باشند، می توانند به طور قطع تصدیق کنند که فینال چهارشنبه شب این ۲ تیم در لیگ قهرمانان یکی از بهترین مسابقات نهایی این دهه بوده است. بسیاری از نویسندگان و کارشناسان فوتبال منتظر فینال خسته کننده ای بودند که جذابیت آن حتی کمتر از مسابقه میان پورتس موث مقابل کاردیف باشد اما کاملاً اشتباه می کردند. طی فینال هایی که بین ۲ تیم از یک کشور برگزار شده است، بدون شک مهیج ترین و غافلگیر کننده ترین دیدار نهایی بازی مسکو بوده است. فینال سال ۲۰۰۰ رئال مادرید مقابل والنسیا، بسیار بسیار دیدنی بود اما بیشترین جذابیت شب پاریس به خاطر استادیوم و برنامه های آن بود وگرنه نتیجه ۳ بر صفر نشان داد بازی چقدر یک طرفه اداره می شد و از رقابت تنگاتنگ و نفسگیر خبری نبود. با این حال ۳ سال بعد، فینال تمام ایتالیایی در اولدترافورد از حاشیه های خاصی برخوردار بود اما بازی بیش از حد ایتالیایی به نظر می رسید! ضربات پنالتی چهارشنبه شب که بر سر برد و باخت، قهرمانی یا شکست انتقام یا تنها بازی دوستانه بر توپ نواخته می شد درامی به مراتب دلهره برانگیزتر از فینال ۲۰۰۳ به همراه داشت. وقتی که دیدا و شوچنکو همان کاری را کردند که ون درسار و گیگز در شب مسکو انجام دادند اما در این تشابه هیچ همتایی برای جان تری در فینال ۲۰۰۳ نیست.
کسانی که در فینال مسکو حضور داشتند. می توانند شهادت بدهند که مهیج ترین بازی جدال لردهای انگلیسی در سرزمین تزارها بود. نیمه شیاطین سرخ که با درخشش وس براون که منجر به گلزنی رونالدو شد را شاید بتوانیم با ساویسویچ سال های دور مقایسه کرد یا پاس گل فوق العاده رونی در دقیقه ۳۴ بی شباهت به آنچه که زیدان یا کومان در زمین می کردند، نبود. حتی شاید بتوان گفت صدها برابر بهتر از آنها نبود. با این حال عملکرد بازیکنان چلسی نیز ستودنی است. پتر چک به خوبی از پس مثلث تهاجمی شیاطین سرخ که همان رونی، رونالدو، ته وز بودند برآمد وگرنه گل های بیشتری ردو بدل می شد و نیمه دوم که بخت با آبی های لندن یار بود.
به هر حال کارت قرمز دروگبا، گل لمپارد و تقلا های بالاک و در نهایت اشک های تری همگی کاخ آرزوهای گرانت و آبراموویچ را با خاک یکسان کرد. چلسی هم به اندازه سرخ ها عالی بود اما کمبود عنصری به نام شانس تا حد قابل ملاحظه ای در ترکیب تیمی اش مشهود بود. به هر حال لیگ قهرمانان را برای این برگزار نمی کنند که ۲ تیم از یک کشور و از یک لیگ در استادیومی بیگانه روبروی یکدیگر قرار گیرند و آدم همان ناسزاهایی را بشنود که در لیگ برتر شنیده است. جملاتی چون: سرخورد! آه توپ را از دست داد. باید این جان تری را سر برید. جان تری! هیچ فرقی نمی کند این جملات را در لیگ برتر هم می شد شنید. احتیاجی به این همه آسمان و ریسمان نیست. خلاصه اینکه یکی از اهداف برگزاری جام های اروپایی ایجاد صلح و دوستی میان ۲ کشور و خصوصاً میان هواداران آنها است. جذابیت بیشتری هم دارد زیرا تماشاچیان ۲ تیم هر کدام با یک زبان و یک فرهنگ متفاوت تیم محبوب خود را تشویق می کنند. به هر حال لیگ قهرمانان، این سال ها خیلی فرق کرده است از فرهنگ و زبان تماشاگرها گرفته تا مدل موی ستارگان حاضر در زمین چمن.
روزگاری بود که بسیاری از مردم گولیت یا والده را از مدل موهای آنها می شناختند یا حتی نحوه شادی گلزنان، معرفی کننده آنها بود. تفاوت در نحوه بازی های هم مشهود است. در فینال مسکو صحنه ای که اشلی کول توپ را از دست داد و فردیناند به سرعت آن را گرفت و حمله جدیدی را آغاز کرد در اوایل دهه ۹۰ غیر ممکن بود. شاید بازیکنان با استعدادتر شده اند شاید هم فرصت ها بیشتر است. البته سیستم های بازی هم بی تأثیر نیست اما در یک کلام! زمانه عوض شده است. اکنون تیم هایی که در جدول لیگ داخلی خود چهارم شده اند اجازه حضور در رقابت های اروپایی را دارند و لیگ قهرمانان با آنهایی که پول بیشتری دارند همراه است. تصور باشگاه هایی چون بنفیکا، رداستار، دورتموند، پورتو، موناکو، آژاکس یا مارسی در فینال محال است. حتی باشگاه های بزرگ آلمان نیز این روزها شانس راهیابی به فینال یا حتی نیمه نهایی را ندارند.
با وجود آنچه که در فینال استانبول، بارسلونا و آتن (البته در سال ۹۴ و نه ۲۰۰۷) به وقوع پیوست، شاید زیباترین مسابقه فینال لیگ قهرمانان سال های دور فینال استوابخارست مقابل میلان در سال ۱۹۸۹ بود. شاید به این دلیل که آن زمان اوج درخشش مثلث هلندی های میلان، (گولیت، ریکاردو فان باستن) بود و دلیل مهم دیگر آن هم هواداران بودند. فینال ۱۹۸۹ به عقیده بسیاری بزرگترین حرکت مردم در سراسر اروپا تنها به خاطر یک بازی بعد از جنگ جهانی بود. آن زمان دیوار برلین هنوز آلمان را تقسیم می کرد و بخارست تنها سهمیه ۲۵۰ بلیت را داشت که آن هم به زحمت کفاف تماشاگرهای جایگاه ویژه را می داد و سهم حریف ایتالیایی ۹۷ هزار عدد بود. موج عظیمی از هواداران از راه های هوایی، زمینی و راه آهن و حتی با کشتی به بارسلونا سفر کردند تا برای تیم محبوبشان فریاد بکشند و گل زود هنگام گولیت در دقیقه ۱۸ پاداش خوبی بود. خوب و فراموش ناشدنی! به هر حال بهترین فینال های لیگ قهرمانان اروپا از نظر مردم به ترتیب این ها هستند:
۱) میلان ۴ - بخارست صفر، بارسلونا ۱۹۸۹
۲) لیورپول ۳- میلان ،۳ استانبول ۲۰۰۵ (لیورپول در ضربات پنالتی قهرمان شد)
۳) منچستریونایتد ۲- بایرن مونیخ یک، بارسلونا ۱۹۹۹
۴) میلان ۴- بارسلونا صفر، آتن ۱۹۹۴
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید