پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

آثار اجتماعی حجاب در جامعه


آثار اجتماعی حجاب در جامعه
حجاب تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای گذاشته است. زن درپرتو حفظ این ارزش می تواند عامل نیرومندی درجهت حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل حجاب به عنوان بارزترین نشانه هویت زن مسلمان به شمار می رود و ما به وضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را می بینیم و در کشورهایی که با تجاوز استعمارگران، حجاب ازمیان رفته و یا کمرنگ شده، آثار زیانبار آن به خوبی مشهود و نمایان است. در این نوشتار به برخی از آثار حجاب اشاره شده است. مطلب را با هم ازنظر می گذرانیم:
۱) استحکام نهاد خانواده
از آثار اولیه رعایت حجاب در جوامع، استحکام نهاد خانواده به عنوان کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی است. بارعایت اصل حجاب و پوشش در محیط بیرون از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ می شود و خانواده دارای ثبات خواهدشد.
خداوند در سوره نور می فرماید: «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن...، (۱) به زنان مؤمن بگو چشم های خود را از نگاههای هوس آلود فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنید و زینت خود را جز از آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و اطراف روسری های خود را بر سینه افکنند...»
قرآن کریم به زنان امر می کند تا همه بدن خود را به جز صورت ها و دست ها از مچ تا انگشتان بپوشانند. این امر باعث ایجاد روابط صمیمانه زن و شوهر و منحصرشدن لذات جنسی به محیط خانواده و در محدوده ازدواج می شود. همچنین موجب می شود همسر قانونی در نزد فرد تنها عامل ارضای نیازهای جنسی تلقی شود و در نتیجه پیوند زن و شوهر محکمتر می شود و درنهایت به استحکام نهاد خانواده می انجامد.
درحالی که زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر می اندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه وبازار، افراد جامعه را همیشه در حالت نوعی مقایسه قرارمی دهند که این امر اختلافات زیادی را درون خانواده ها باعث می شود. پس اولین منافع و مضرات در رعایت و عدم رعایت حجاب به خود فراد برمی گردد؛ «من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها؛ (۲) کسی که عمل نیکی انجام دهد، نفع آن برای خود اوست و اگر بد کند، ضررش نیز بر علیه خود اوست.» یعنی با افزایش آمار برهنگی و بی حجابی، آمار طلاق و بی بند وباری نیز بالا می رود و درمقابل از تعداد ازدواج ها و روابط سالم خانوادگی کاسته می شود؛ زیرا با وجود روابط و معاشرت های بی قید و بند و بودن زنان بی حجاب و بزک کرده درسطح جامعه، ازدواج تنها به صورت یک مسئولیت سنگین و تکلیف و محدودیت و عملی پرهزینه جلوه می کند و طبیعتا علاقه به ازدواج کمتر و کمتر می شود.
و در نتیجه عدم گرایش جوانان به ازدواج، سلامت اخلاقی جامعه به خطر می افتد و دامنه فساد گسترش بیشتری پیدا می کند. این موج دامن بسیاری از خانواده های نوپا و دیرپا را خواهد گرفت. زنان ومردانی که در آغاز ازدواج های عشق گرم و خالصانه برای یکدیگر هستند، با وجود جامعه ای بی بندوبار و جذابیت به دنبال جدید و متنوع، در خانواده خود شور و جاذبه ای نمی بینند. چه بسا زنی که سال های متمادی در کنار همسر خود زندگی کرده و در غم و شادی درکنار همسرش بوده است و با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کرده، کودکانی پرورش داده وحال به طور طبیعی چهره جوانی اش را از دست داده و اکنون نیازمند آرامش و زندگی پرعشق و عاطفه درکنار همسر خویش است. دراین هنگام زنان جوان و باطراوتی که در اجتماع بدون حجاب، متاع هرکوچه و بازاری هستند، از راه می رسند و درمسیر زندگی او قرار می گیرند و اساس خانواده ای را که تا سال ها با رنج و سختی و امید و عاطفه رشد کرده را برهم می زنند. البته اگر مردان در چنین جامعه ای به تغییر قرآن حافظ نگاه خود باشند، بسیاری از این مشکلات قابل پیشگیری است. «قل اللمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم؛ (۳) بگو به مومنان که چشم فرو بندند و شرمگاه خود را حفظ کنند، این پاکیزه تر است برای آنها.»
۲) آرامش روانی
دومین اثری که حجاب و عفت ورزی در جامعه به وجود می آورد، ایجاد آرامش روانی و دوری از التهابات درونی است. عدم پوشیدگی زنان و معاشرت های بی بند و بار زنان و مردان همواره هیجان ها و التهابات جنسی را افزایش می دهد و در صورت پذیرش هر روز سرکش تر شده و به صورت یک بیماری و عطش روحی مطرح می شود؛ چرا که این میل تنها در جنبه های جسمانی آن مطرح نیست، بلکه دارای ظرفیت روحی وسیع و نامحدودی است که حتی جسم نمی تواند پا به پای آن به پیش رود. از سوی دیگر پاسخگویی به این نیاز هم همیشه به صورت دلخواه میسر نیست، در نتیجه احساس محرومیت و عقده های روانی، تعادل روحی فرد را بر هم می زند. در تحقیقات جدید ثابت شده زمانی که زمینه کامیابی و ارضای غرایز بعد از تحریک آن فراهم نباشد، اشخاص از نظر روانی، در فشار قرار می گیرند و رفته رفته ظرفیت عصبی آنان به انتها می رسد. در این هنگام به سرعت هورمون های آزاردهنده سمی در خون ترشح می شود و در زمانی کمتر از ۱.۱۰ثانیه مغز که با شبکه های ارتباطی به سراسر بدن وصل است، به کمک غده هیپوفیز و فرمان های مرکز هیپوتالاموس این سم را به همه اعضاء روانه می کند.(۴) این معنا در تعبیری دقیق از امام صادق(ع) چنین آمده است: «نگاه به نامحرمان تیری از تیرهای زهرآگین ابلیس است.»(۵)
در مقابل این نظریه افرادی هستند که عقیده دارند پوشش و ایجاد محدودیت در روابط و معاشرت ها باعث افزایش التهابات می شود. این افراد در واقع پیرو مکتب فروید هستند و معتقدند ناکامی های جنسی است که باعث محرومیت ها و اختلالات روانی است و اگر مدتی موضوعات و مسائل منافی عفت در جامعه رواج یابد، جذابیت آنها کاسته می شود و مردم نیز علاقه چندانی به آنها نخواهند داشت.
استاد شهید، مرتضی مطهری در پاسخ به این افراد می نویسد: «این سخن ممکن است در مورد یک موضوع خاص و یک نوع بی عفتی بالخصوص صادق باشد، ولی در مورد مطلق بی عفتی ها صادق نیست. یعنی از یک نوع خاص بی عفتی خستگی پیدا می شود، ولی نه بدین معنا که تمایل به عفاف جانشین آن شود، بلکه به این معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا می کند و این تقاضا هرگز تمام شدنی نیست. خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است آنچه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی.» (۶)
نمونه بارز این سخن را می توانیم در حرمسراهای پادشاهانی همچون خسرو پرویز ببینیم که هزاران زن در حرمسراهای خود داشت، ولی باز هم تقاضای زنان جدید می کرد و یا در دنیای غرب که با رواج مکتب فروید و آزادی های مطلق جنسی نه تنها به بی علاقگی نرسیدند، بلکه هر روز بر دامنه فساد افزوده می شود. این مساله به زنان و مردان محدود نیست بلکه هر روز آمارها و قوانین جدیدی در مورد تجاوز به کودکان و همجنس بازی را مشاهده می کنیم؛ چرا که روح بشر بسیار حساس و تحریک پذیر است و تنها با تعدیل و رام کردن غرایز سرکش است که سلامت روحی و روانی فرد تامین می شود.
۳) حفظ کرامت زن
حفظ کرامت و شخصیت زن به وسیله حجاب و پوشش است. اگر نگوییم همه زنان، بیشتر زنان علاقه مندند جدای از زیبایی های جسمانی و خصوصیات ظاهری، مورد توجه قرار گیرند و قبل از اینکه نگاه جنسی به آنها شود، به عنوان یک انسان دارای فضیلت و دارای استعداد شناخته شوند و به اعتبار شخصیت انسانی شان در جامعه ارزشمند باشند، نه اینکه به خاطر زیبایی های جسمانی مورد ارزیابی قرار گیرند و بسیاری از کمالاتشان تحت الشعاع ظواهرشان ناشناخته و پنهان باقی بماند.
اسلام نگاه دنیای امروز را به زن به عنوان یک کالای مصرفی و یک وسیله جنسی برای تبلیغ کالاهای مختلف و عاملی برای جذب مشتری و... نمی پذیرد. به همین دلیل است که حفظ هویت واقعی زن را در گرو پوشش و حجاب اسلامی می داند. به طور طبیعی زنانی هم که می توانند با ویژگی های اخلاقی خاص و علم و دانش و بصیرت و کرامت نفس شناخته شوند، هرگز خود را ملعبه دست دیگر افراد از بوالهوسان جامعه تا استعمارگران و سیاستمداران و فعالان اقتصادی قرار نمی دهند و نیازی به خودنمایی و تجمل گرایی ندارند. در مقابل کسانی که بهره ای از هویت انسانی و سرمایه های معنوی و اخلاقی ندارند کمبود خود را با عرضه ظاهر و اندامشان در جامعه جبران می کنند و تنها به عنوان یک زن مطرح می شوند و نه به عنوان یک انسان و اگر هم استعداد و خلاقیتی دارند هرگز شکوفا نخواهد شد.
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «کسی که کرامت و شخصیت انسانی، او را استوار نساخت، اهانت و پوچی زندگی او را ادب خواهدکرد.»(۷)
قرآن کریم هم حجاب را عاملی برای رعایت حرمت و احترام زن می شمارد و می فرماید:
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلایوذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ (۸) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبات ها (روسری های بلند) خود را بر خویش افکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است.»
آیت الله جوادی آملی در این زمینه می نویسد:
«در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد، برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست، منتها باید اندیشه ها قرآن گونه باشد؛ یعنی همانگونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع می کنیم؛ یعنی عظمت زن در این است که مردان بیگانه را نبیند و مردان بیگانه هم او را نبینند قرآن کریم وقتی از حجاب سخن می گوید، می فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زنی که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ لذا نظر کردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز می دانند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی بهره اند.» (۹)
البته حجاب از منظر اسلام به معنای صرف پوشاندن نیست، قرآن کریم با بیانی لطیف در این باره می فرماید: «و یحفظن فروجهن» (۱۰) یعنی به زنان با ایمان بگو شرمگاهشان را حفظ کنند. تعبیر یحفظن به جای یسترن- که به معنای پوشاندن است- بدین منظور است که هدف حفظ کردن است، نه فقط پوشاندن. تنها پوششی که عامل تحریک و جلب نظر باشد، خواسته خدای متعال نیست؛ هدف از پوشاندن حفظ کردن است و البته که بدون پوشاندن حفظ کردن بی معناست؛ یعنی می توان خود را پوشاند، اما از نگاه و خطر حفظ نکرد. همان طور که افراد نمی توانند ادعا کنند که بدون پوشش خود را حفظ می کنند، نمی توان ادعا کرد که همیشه هر پوشیدن آمیخته با حفظ کردن است. (۱۱)
▪ فلسفه حجاب
قرآن کریم علت و فلسفه حجاب را چنین بیان می دارد: «ذلک أدنی آن یعرفن فلا یوذین» (۱۲) یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند؛ چراکه آنها تجسم کرامت و عفاف در جامعه هستند و حرمت دارند. علامه طباطبایی درمورد این آیه می نویسد: «پوشاندن همه بدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند، نزدیک تر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمی شوند؛ یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنها نمی گردند.»(۱۳)
این فلسفه قرآن کریم را درمورد حجاب به راحتی می توانیم در جوامع امروز بشری به چشم ببینیم که چگونه آمار تجاوزها و باج خواهی از زنان در محیط های مختلف- چه اماکن آموزشی و چه در محیط های کاری مانند کارخانه ها، کارگاه ها و ادارجات- به طور وسیعی در کشورهای غربی افزایش یافته است. بسیاری از زنان در محیط کار خود با باج خواهی جنسی و ارعاب و تهدید همکاران و مدیران ارشد خود، روبه رو می شوند. طبق بررسی ها مشخص شده است که آزار و اذیت جنسی در کشورهای صنعتی جهان باعث شده تا از هر ده زن یک نفر کار خود را رها کرده و بیکار شود. کسانی که از سوی کارفرمایان خود موردسوءاستفاده جنسی قرار گرفته اند، عمدتاً با افسردگی روحی مواجه اند. گزارش سازمان ملل که با بررسی وضعیت ۲۳ کشور جهان تهیه شده است، می گوید این سوءاستفاده ها مدام درحال افزایش است و ۶۰درصد زنان شاغل که موردسوءاستفاده جنسی قرار می گیرند، به خاطر حفظ آبرو از شکایت علیه این آزارها صرف نظر می کنند.(۱۴)
گذشته از این بحث، حجاب و پوشیدگی امری است که خود به خود باعث ارزشمندی زن و افزایش قدر و منزلت او می شود. این قاعده کلی جوامع انسانی است که هر اندازه چیزی به وفور و آسانی در دسترس عموم قرار گیرد، از ارزش آن کاسته می شود و اگر رسیدن به آن به راحتی میسر نباشد و دور از دسترس قرار گیرد، ارزش و اعتبار بیشتری پیدا می کند. زن و نیازهای جنسی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ویل دورانت در این زمینه می نویسد:
«خودداری از انبساط و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است... مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آنکه بداند، حس می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد.» همچنین در جای دیگر می گوید: «آنچه بجوییم و نیابیم، عزیز و گرانبها می شود. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضا، ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می شود.» (۱۵)
در روایات اسلامی تعابیری چون ریحانه در مورد زن به کار رفته که مظهر ظرافت و طراوت شمرده می شود. حجاب وسیله ای برای حفظ طراوت و ظرافت قرار گرفته تا در میان چشم های ناپاک جامعه به پژمردگی کشانده نشود. قرآن کریم هم زنان بهشتی را که یکی از نعمت های بزرگ بهشت می داند، با وصف پوشیدگی و محجوبیت ذکر نموده است که دست احدی به آنها نرسیده است: «کامثال لؤلؤ المکنون (۱۶)؛ همانند مرواریدهای پوشیده و پنهان در صدف هستند.»
«فیهن قاصرات الطرف لم یطمثمن انس قبلهم و لاجان کانهن الیاقوت و المرجان» (۱۷)؛ در آنجا زنان زیبایی هستند که پیش از آن دست هیچ انس و جنی به آنها نرسیده گویی یاقوت و مرجان هستند.»
۴) حفظ سلامتی زنان
یکی دیگر از آثار مهم رعایت حجاب در جامعه، حفظ سلامتی و دوری از بیماری های مختلف است. نبود پوشش مناسب زنان و به دنبال آن بی بند و باری ولجام گسیختگی جنسی علاوه بر اثرات روحی و روانی، پیامدهای جسمی زیادی را به دنبال دارد؛ در حالی که بسیاری از این عوارض و بیماری ها آفریده خود انسان ها هستند؛ بلاهایی همچون ایدز که همه ساله میلیاردها دلار صرف درمان و ساختن واکسن برای پیشگیری از آن می شود، توسط انسان های بی بند و بار به وجود آمده است.
در کشورهایی که اصولا اخلاقی رعایت نمی شود و از مذهب نیز فاصله گرفته اند، آمار مبتلایان بیشتر است. در مقابل کشورهایی که به اخلاقیات معتقدند و حجاب و پوشیدگی زنان نیز در آنجا بیشتر است، تعداد این بیماران کمتر است و هر جا که فرهنگ غرب و به دنبال آن فرهنگ برهنگی و بی بندو باری رواج می یابد، این بیماری ها نیز شیوع بیشتری پیدا می کند و همه اینها ساخته دست انسان های جاهلیت قرن بیستم است.
امام رضا (ع) فرمودند: «هرگاه بندگان، گناهان جدیدی به وجود آورند که تاکنون مرتکب آن نمی شدند، خداوند هم بلاهای تازه ای به وجود می آورد که تاکنون نمی شناختند.» (۱۸)
۵) استحکام جوامع اسلامی در برابر نفوذ بیگانگان
با تمام آنچه گفتیم شاید مهم ترین اثر حجاب و دوری ازفرهنگ برهنگی که امروزه به صورت یک بیماری رواج می یابد، حفظ استحکام و استواری جوامع است تا جایی که بی حجابی و گسترش برهنگی در کشورهای اسلامی، یکی از ابزارهای مهم بیگانگان در سیطره و تسلط بر آن کشورها شده است.
استعمارگران برای استثمار ذخایر عظیم انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، نخست باید آنها را از درون تهی می کردند، برای همین باید هویت دینی از آنها گرفته می شد و حجاب از نشانه های ارزشمند وقدرتمند آن به شمار می رفت. برای این تسلط، زنان بهترین انتخاب بودند زیرا زنان بیشتر از مردان درگیر جنبه های ظاهری دنیا هستند و احساس و عاطفه نیز در آنها قوی تر است: «أو من ینشؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین (۱۹) ؛ آیا کسی (را شریک خدا می کنند) که در زر و زیور پرورش یافته و در مجادله، بیانش غیر روشن است؟»
در اینجا قرآن کریم دو صفت از صفات زنان که در غالب آنها دیده می شود و از جنبه عاطفی آنان سرچشمه می گیرد، مورد بحث قرارداده: نخست علاقه شدید آنها به زینت آلات ودیگری عدم قدرت کافی بر اثبات مقصود به هنگام مخاصمه و جر و بحث (کمبود قدرت استدلالی). (۲۰)
جاسوسان زبده استمعارگران در کشورهای اسلامی با شناخت فرهنگ حاکم بر کشورهای مسلمان نشین مهم ترین مجاری و ابزار نفوذ در فرهنگ ملی و مذهبی آنها را همین امر تشخیص دادند. در همین راستا مستر همفر جاسوس کهنه کار انگلیسی می گوید: «در مسأله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند. باید با استناد به شواهد تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی العباس متداول شده است و مطلقاً سنت اسلام نیست وچادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کردند. پس از آنکه زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنها راه بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یاید و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول زنان غیرمسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند.» (۲۱)
و اینگونه دنیای غرب با شناخت فرهنگ حاکم بر این کشورها همچنین وسیله قراردادن زنان و استفاده از سکس و برهنگی و با ارزش جلوه دادن آن و مقابله با حجاب و پوشش و روحیه عفاف، توانستند مردم را نسبت به مسائل و جریانات سیاسی و اجتماعی بی اعتنا سازند و به راحتی به غارت و چپاول ملل محروم و تسلط بر آنان مشغول شوند. آنها تمام کوشش خود را به رفع حجاب از زنان متمرکز کردند و با شعارهایی نظیر آزادی و رشد و ترقی زنان می خواستند آنها را از سنت های اسلامی و بومی خود مانند تقید به ارزش هایی مثل عفت و پاکدامنی و پایبندی به خانواده دور کنند و این امر آغازی بود برای گسترش فحشا و بی بندو باری در میان اقشار مختلف مردم تا به تدریج روحیه بیگانه ستیزی و سلحشوری و غیرت دینی و ملی از آنها گرفته شود.
البته این نکته نیز قابل ذکر است که اقدامات بیگانگان در زمینه کشف حجاب و کشاندن زنان به عرصه های بی عفتی با نام آزادی و پیشرفت و ترقی زنان تنها با انگیزه های سیاسی نبوده و نظام سرمایه داری غرب برای بازاریابی کالاهای تولید شده و داشتن مصرف کننده بیشتر همواره سعی در بهره کشی از زنان داشته است با از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان و مسخ فرهنگی آنان، بازار مصرف آنها گرم و سود بیشتری به جیب کمپانی های بزرگ سرازیر می شود. پس مهم ترین مخاطب آنها جامعه زنان هستند؛ چون روح تجمل گرایی و زیبایی پرستی در آنان بیشتر از مردان است و بسیاری از آنها به راحتی تحت تأثیر تشعشعات خیره کننده زیبایی های ظاهری قرار می گیرند. با این حال بازهم حجاب سد راه آنهاست؛ چراکه در دنیای سرمایه داری اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید، نه مصرف کننده لایقی برای سرمایه داران غربی خواهد بود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ایجاد رکود در فعالیت اجتماعی به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد.(۲۲)
پس از کشف حجاب است که مصرف زدگی به شدت رواج می یابد. در جوامع سنتی و دارای حجاب، جلوه گری و حس غریزی زنان در آراستگی مجال زیادی برای حضور در بیرون از خانه نمی یابد. پس زنان احساس نیاز نمی کنند که برای عقب نماندن از قافله مد، با کفش و لباس جدید برای عرضه اندام به کوچه و خیابان بیایند و بسان افرادی که هیچ فعالیت و مسئولیتی در مقابل خود و خانواده و اجتماع ندارند، بر سر کیف و کفش و لباس و... جدید با هم رقابت داشته باشند و سود این رقابت و رنگارنگ شدن هر روزه آنها به جیب سرمایه داران و تولیدکنندگان غربی برود. باوجود اینکه بسیاری از این مصرف ها غیرعاقلانه و اسراف و تجمل پرستی است و مانند یک عطش روحی اشباع نشدنی هرروز گسترده تر می شود.
اعظم نوری
پی نوشت ها:
(۱)-نور.۳۱.
(۲)-مدثر.۷۴.
(۳)-نور.۳۰.
(۴)- اخلاق و رفتارهای جنسی، ص.۲۳۰
(۵)-نوری، میرزا حسین، المستدرک الوسائل، ج۱۴، ص.۲۶۹
(۶)-مطهری، مرتضی؛ مسئله حجاب، ص.۹۸
(۷)- غررالحکم ، ص.۴۸۶
(۸)-احزاب.۵۹.
(۹)-جوادی آملی؛ زن در آینه جمال و جلال، ص۴۲۶
(۱۰)-نور۳۱.
(۱۱)-اخلاق و رفتارهای جنسی ، ص.۱۵۹
(۱۲)-احزاب.۵۹.
(۱۳)-طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۴، ص.۵۱۰
(۱۴)-روزنامه جمهوری، .۷۱.۹.۱۴
(۱۵)-مسئله حجاب، ص ۵۳و .۵۵
(۱۶)-واقعه.۲۳.
(۱۷)-الرحمن.۵۶.
(۱۸)-میزان الحکمه، ج۴، ثص.۴۶۷
(۱۹)-زخرف.۱۸.
(۲۰)-تفسیر نمونه ذیل آیه ۱۸ زخرف.
(۲۱)-خاطرات مستر همفر، ص۱۰۸و .۱۰۹
(۲۲)-مسئله حجاب، ص.۷۹
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید