چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تراژدی جهانی در پی نبرد سوخت و غذا


تراژدی جهانی در پی نبرد سوخت و غذا
پس از بحث و جنجال های فراوان درباره بحران انرژی و بحران مالی اینک در برابر درامی هولناک تر قرار گرفته ایم که پیامدهای زیادی برای بشریت دارد: بحران غذا.
میلیاردها انسان بویژه در آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی قربانی افزایش تدریجی و ناپایداری های محصولات کشاورزی می شوند. گندم، سویا، برنج، ذرت، شیر و گوشت. روزانه شورش هایی رخ می دهد و گزارش ها حاکی از سرکوب آنهاست.
برخی از دولت ها مانند مصر وادار شده اند که بخش زیادی از منابع حاصل از رشد آرام اقتصادی خود را صرف یارانه های نان کنند و برخی دیگر در شاخ آفریقا و جنوب صحرای آسیا و هائیتی هیچ راه چاره ای ندارند و با چشم انداز ناخوشایند یک قحطی تلخ مواجهند.
در برشمردن عوامل افزایش بهای محصولات کشاورزی می توان به بهبود تغذیه در چین و هند و سایر کشورها اشاره کرد. دلایل دیگری نیز وجود دارد که نمی توان کار چندانی برای حل آنها کرد مانند بهای فزاینده سوخت و کود لازم برای تولید و حمل ونقل مواد غذایی.
اما یک تصمیم سیاسی صحیح می تواند اوضاع را به سرعت بهبود بخشد و به تدریج زمین لازم برای تولید مواد غذایی و تولید سوخت های گیاهی را فراهم آورد. از این طریق می توان وابستگی به گازوئیل و سوخت های دیزلی برای حمل ونقل را کاهش داده و از تأثیرات زیست محیطی تولید دی اکسید کربن کاست. این تنها روی کاغذ قابل پیاده کردن است و در عمل نمی توان کاری از پیش برد.
طبق آخرین نظرسنجی ها و برآوردها با استفاده از تله فناوری های کنونی تولید سوخت های گیاهی، توازن انرژی جلوه ای مثبت نخواهد یافت. یک ارزیابی دقیق مستلزم بررسی مطلوب اوضاع است اما کارشناسان خبره ای هستند که خاطرنشان می کنند که برای تولید سوخت های گیاهی در آمریکا به ۳۰ درصد انرژی بیشتر از انرژی ای که این سوخت های گیاهی تولید می کنند نیاز است.
به طور کلی از لحاظ انرژی و زیست محیطی این یک فاجعه عظیم است. اما فاجعه جدی تر زمانی پدید می آید که غذا وارد نبرد با سوخت شده، آن هم در برهه ای که هر دو کمیاب هستند. این یک تراژدی تلخ و واقعی است.
برای درک بهتر و ساده تر این مسئله به این نمونه توجه کنید. گندم لازم برای تولید سوخت گیاهی و پر کردن باک یک دستگاه خودروی SUV با اتانول یک انسان را به مدت یک سال تغذیه خواهد کرد. در حال حاضر حدود ۲۰ درصد از زمین های زراعی آمریکا با هدف تولید انرژی (سوخت گیاهی) زیر کشت رفته است. به عبارت دیگر، زمین بزرگ تر از مساحت سوئیس تحت فشار لابی های قدرتمند کشاورزی و به دلیل عدم آگاهی لابی های زیست محیطی از تولید مواد غذایی بازمانده است. به تبع آن، بهای زمین و کود در سراسر دنیا بالا رفته و قیمت های مواد غذایی سیر صعودی یافته است.
این مسئله تاکنون سبب بروز شورش هایی در مکزیکوسیتی، مصر، بنگال غربی، سنگال و موریتانی شده و در همین حال سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (FAO) گزارش داده است که ۳۶ کشور نیاز مبرم به گندم و برنج دارند.
این بدان معنی نیست که ما باید از انرژی جایگزین صرف نظر کنیم. شرایط و مسائلی وجود دارد که با کشاورزی تباینی ندارد، مثلاً می توان از زمین هایی که برای تولید مواد غذایی کارایی ندارد برای سوخت استفاده کرد.
علاوه بر این، باید از تحقیقات برای دستیابی به نسل دوم سوخت های گیاهی، انتخاب گونه های جدید، افزایش بهره وری و استفاده از زمین های حاشیه ای (که زمین زراعی نیستند) حمایت کرد.
دولت ها باید از دادن یارانه به کشاورزان صرف نظر کنند تا آنها غذای کمتری تولید نکنند و کشورهای فقیر مجبور شوند به منظور یافتن غذای روزانه برای گرسنگان تلاش کنند. این هدف را باید در قالب تصمیمات سیاسی ریخت. این تصمیمات ابتدا باید در جاهایی اجرا شود که اوضاع وخیم تر است.
ما باید بلافاصله ۵۰۰ میلیون دلار پول موردنیاز برای برنامه جهانی غذا و ۱‎/۵ میلیارد دلار پول درخواستی FAO را برای این امر ضروری تأمین کنیم. پیش از آنکه برخی کشورها مانع از صادرات مازاد مواد غذایی خود شوند (همان گونه که تاکنون به این کار دست زده اند) و بحران جاری به یک تراژدی جهانی مبدل شود باید عوامل سیاسی مؤثر در افزایش بهای مواد غذایی را بیابیم.
دو رخداد مهم بین المللی در آینده ـ اجلاس فائو در رم و اجلاس G۸ در ژاپن ـ باید زمینه بررسی و تصمیم گیری درباره یک سیاست جدید را فراهم آورد؛ سیاستی که مضرات بحران جاری را رفع کند و منابع غذایی را در کشورهای نیازمند توزیع کند.
اینها تصمیمات دردآوری نیستند اما گاهی اوقات باید آنها را اتخاذ کرد تا آمریکا و اروپا تولید سوخت از منابع کشاورزی را متوقف کنند و باید مشوق هایی به منظور تحقیق و مطالعه درباره تولید نسل جدید سوخت های گیاهی اختصاص یابد.
دیگر نباید اجازه داد که مردم آفریقا به راحتی از گرسنگی بمیرند زیرا برخی مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا تصور می کنند که آرای کشاورزان یا صاحبان زمین ها ارزشمندتر از بقای میلیون ها زن و مرد دیگر است. درست که سیاست های امروز زمانی اتخاذ شد که ما تصور می کردیم در دنیایی با غنای غذایی و فقر انرژی زندگی می کنیم اما این نکته دیگر موضوعیت ندارد.
اکنون زمان تغییر سیاست های غذایی است زیرا این نسخه بدتر از درد و رنجی است که قرار بود آنها را شفا دهد. جهانی سازی نیازمند اتخاذ این سیاست های مطلوب و ملایم است و ایتالیا نیز مانند سایر کشورها نمی تواند از زیر مسئولیت ها شانه خالی کند.
رومانو پرودی نخست وزیر سابق ایتالیا
منبع: واشنگتن تایمز
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید