پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جراحتی عمیق در جامعه بنام طلاق


جراحتی عمیق در جامعه بنام طلاق
تصور انجام اصلاحات در جامعه ایران را محدود به اجازه فعالیت بعضی از روزنامه ها و بیان دیدگاههای روشنفکرانه بعضی ها دانستن ، امری بسیار اشتباه است . همچنین محدود دانستن این اصلاحات لازم در جامعه ایران تنها به تحولات اقتصادی و کمک به فقرا نیز نمیتواند شامل تمامی مسائل جامعه کنونی ما باشد . کسانیکه ایران را به تاریکترین صفحات تاریخ خود هدایت نموده اند ، بهیچوجه نمیتوانند ادعای راهبری و نجات جامعه را داشته باشند . دیگر وقت سخنان بیهوده ، سؤ استفاده از احساسات مردم و دادن وعده های پوچ و توخالی در مراسم نماز جمعه گذشته است .دیگر کسی گول این سخنان از مد افتاده را نمیخورد . ابعاد فاجعه در ایران به اندازه ای رسیده است که دیگر وعده دهندگان نمازهای جمعه نیز بدنبال گوش شنوا خسته شده اند .
یکی از مسائل مهم و مستلزم بازنگری اجتماعی و اصلاحات در ایران و علی الخصوص آذربایجان جنوبی موضوع طلاق است . متأسفانه چهل درصد از پیوندهای زناشوئی جامعه ایران در سال اول ازدواج از هم می پاشند. طلاق در معنای لغوی آن به عنوان باز شدن و گشوده شدن هر گونه گرهی بکار رفته است . از نظر حقوق اجتماعی نیز طلاق به معنای جدائی و باز شدن پیوند مابین زن و شوهر و پایان یابی زندگی زناشوئی آنها مطرح میگردد . دین اسلام نه همانند دین یهود طلاق را آسان و سهل در نظر گرفته و نه همانند مسیحیان و علی الخصوص کاتولیکها تنگ و سخت مطرح کرده است .
همانطوریکه میدانیم برای موفقیت هر ازدواجی عواملی همانند حمایت اقتصادی ، همگونی اجتماعی ، نزدیکی سطح تحصیلی ، شباهت و همسوئی نژادی ،دینی و زبانی زوج از اهمیت بسیاری برخوردار است . در میان عوامل و علل اصلی طلاق در جامعه ایران که بشکلی روزافزون در حال افزایش میباشد میتوان به مشکلات اقتصادی ،معضل بیکاری ، عدم تناسب مابین زن و شوهر ، خشونت ،مشکلات اخلاقی ، تضاد استانداردهای زندگی ، عدم شناخت طرفین ازدواج به همدیگر ، دخالت خانواده ها و مشکلات روحی و روانی را نام برد .
در بررسی عوامل و علل اصلی طلاق روزافزون در ایران باید علاوه بر فقر و بیکاری و انعکاس مواردی همانند فشارهای اجتماعی ، شکنجه ها ، اعدامها ،محدودیتهای آزادی افراد و تأثیر بسیار آنها بر جامعه را نیز فراموش ننمود .
از طرف دیگر تضاد بشکلهای متفاوت آن مابین اقشار مختلف جامعه ، تحریف آداب و رسوم ، رنجیده ساختن خلق بوسیله انجام تحقیرهای فرهنگی ، عدم اعتماد خلق به حقوق اجتماعی و تنفر پنهانی آنها نسبت به حکومت موجود نیز عواملی هستند که نمیتوان دخالت آنها بر تیره شدن روابط خانوادگی بعنوان اولین واحد جامعه را نادیده گرفت .
به عوامل بالا باید نبود آموزش جنسی و تبدیل ازدواج به تابوئی بزرگ را نیز اضافه کرد . رژیم جمهوری اسلامی با انجام جراحی های روحی و روانی بر جامعه و فرد وفرد آن موفق گردیده تا افراد جامعه را بنوعی از هم جدا بسازد که یکی از علائم آن سختی اتحاد مردم در هر اقدامی همانند حمایت از خانواده های نوپا و تمایل به همکاری و همیاری به آنهاست .
مشکل دیگری که طلاق علی الخصوص بعد از انقلاب برای جامعه ما بهمراه آورده مسئله ای بنام "مهریه " است .
همانطوریکه میدانیم در دین مبین اسلام مهریه مبلغ ویا مالی است که مرد بهنگام عقد و نکاح پرداخت آن به زنش را با امضای دفتر و دستکی خاص تقبل نموده و همانا "عند المطالبه" است . مهریه در احکام اسلامی نه بعنوان مبلغی در قبال استفده از زن بلکه بعنوان هدیه ای از طرف مرد بحساب آمده و بسیار نیز پسندیده مینماید . مهریه را میتوان قبل نیز پرداخت نمود که این الزامی هم ندارد ولی با اینهمه مقداری از آن به بعد از طلاق و یا وفات مرد موکول میگردد .
در گذشته (که هنوز همدیگر را دوست میداشتیم) مهریه عقد بشکل و مقداری معقول و قابل پرداخت تعیین میگشت ولی در سالهای اخیر جامعه مان آداب و رسومی بسیار بیرحمانه در پیش گرفته است . جامعه ایران و خانواده ها بعنوان واحدهای بوجود آورنده آن بدلایلی همانند عدم اعتماد به نظام و تساوی حقوق ، زندگی مجرد خانواده ها از هم ، عدم احترام به حقوق زن و احساس نگرانی از آینده و همچنین وضعیت اقتصادی وخیم "مهریه" را بعنوان ضمانتی مهم در امر ازدواج مطرح کرده است . قبول "مهریه" بعنوان یکی از مکانیسمهای دفاعی جامعه ما در دفاع از حقوق زنان و خانواده ها کاملا بجا خواهد بود .اما این مکانیسم از طرف همه درست تفسیر ، تعبیر و مورد استفاده قرار نمیگیرد .
مهریه هائی که عموما از هزار سکه الی سه هزار سکه طلا سخن بمیان میآورند دیگر یکی از سنن رایج مابین خانواده ها درآمده است . سیاستهای غلط رژیم در زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و همچنین تدابیر قرون وسطائی آن خود نقش مهمی در شکل گیری سنت جدیدی بنام "مهریه کهکشانی" ایفا کرده است .
امروز بیش از هزار نفر از زندانیان زندان اوین بجرم عدم توانائی در پرداخت "مهریه" محکوم به تحمل این مجازات هستند . مردان جوانی که بخاطر نبود امکان آشنائی بیشتر با همسر آینده طرف مقابل را نمیشناسند و از طرفی بخاطر اثبات احترام خود به خانواده نوعروس زیر "مهریه های سنگین" میروند ، ناگهان خود را در میان دامی خطرناک مییابند .
آری عزیزان مهریه بلافاصله بعد از بلند شدن از میز عقد قابل وصول میباشد . این قانون وقاعده جالب !! اینروزها بسیار مورد استفاده داشته و در ازدواجهائی که طول عمر زیادی ندارند از طرف زن طلب میگردد بطوریکه حتی برای بعضی از زنان و خانواده ها منبع درآمد خوبی نیز بشمار میآید .
بسیاری از جوانانی که در پرداخت این مبلغ هنگفت دچار مشکل میگردند نیز بیرحمانه روانه زندان میشوند تا سالهای طلائی جوانی را در گوشه آن بگذرانند . متأسفانه رژیم جمهوری اسلامی برای این معزل اجتماعی هیچ فکری نکرده و چاره ای نمی اندیشد .
آیا شما فکر میکنید که ما افراد و خانواده های محترم جامعه میتوانیم از این آداب و رسومی که کمی نیز در آن مبالغه کرده ایم ، صرفنظر نمائیم ؟ حداقل ما مردم آذربایجان جنوبی میتوانیم دست بدست هم داده و دام های اجتماعی اینچنینی بر سر فرزندانمان را برچینیم ؟ آیا میتوانیم با هم متحد گردیده و اشتباهاتمان را تصحیح کنیم ؟ همه باید بدانیم که اصلاح نیز از همینجا آغاز میگردد .... از درونمان ...
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آذربایجان جنوبی ما


همچنین مشاهده کنید