جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


به هم ریخته /آنامورف Anamorph


به هم ریخته /آنامورف Anamorph
▪ کارگردان: هنری میلر.
▪ فیلمنامه: هنری میلر، تام فلن.
▪ موسیقی: رینهولد هیل، جانی کلیمک.
▪ مدیر فیلمبرداری: فرد مورفی.
▪ تدوین: جراود بریسون.
▪ طراح صحنه: جکسون د گوویا.
▪ بازیگران: ویلم دافو[استن]، اسکات اسپیدمن[کارل اوفنر]، پیتر استورمر[بلر کولت]، سلیا دووال[سندی استریکلند]، جیمز ربهورن[لولین برینارد]، ایمی کارلسن[الکساندرا فردریکس]، یول وازکز[خورخه روئیز]، دان هاروی[قاتل]
▪ ١٠٣ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ آمریکا.
▪ ژانر: مهیج.
کارآگاه استن اوبری که پنج سال است فکر به دام انداختن قاتلی سریالی مشهور به عمو ادی او را گرفتار کرده، اکنون جرم شناسی تدریس می کند. اما یافته شدن جسدی که به شکلی غریب در یک اتاق تاریک[Camera obscura] قرار داده شده، بار دیگر او را به صحنه بازمی گرداند. چون قاتل کار خود را به مثابه یک تابلو و اثر هنری ارزیابی و به شکلی بیمارگونه با دقت در جزئیات آنها را طراحی و اجرا می کند.
به زودی سرنخ هایی که استن یافته او را به سوی کسی که علاقه به آثار فرانسیس بیکن دارد و در تقلید از او دست به جنایت می زند، رهنمون می سازد.
این سرنخ ها بار دیگر او را به پرونده عمو ادی و دختری به نام سندی-یکی از هدف های گذشته عمو ادی که نجات یافته- می رساند. استن بعد از کشف معمای آنامورفیک داخل صحنه جنایت/تابلوهای قاتل می پندارد سرانجام قبل از این که او یک بار دیگر دست به جنایت بزند، موفق به دستگیری اش خواهد شد. اما ...
● چرا باید دید؟
لطفاً گول پیرنگ اصلی قصه را که به نظر آشنا می آید[کارآگاهی که در حسرت یافتن قاتلی سریالی می سوزد و خود را در الکل غرق کرده] نخورید. آنامورف یک تریلر مستقل، خوش ساخت و بسیار متفاوت تر از آنی است که می پندارید. این تفاوت را مدیون پس زمینه ای است که انتخاب کرده و شما را وادار می کند تا نقاشی و هنرهای تجسمی را یک بار دیگر و این بار با نگاهی دقیق تر کشف کنید.
هنری اس. میلر را-جدا از شباهت اسمی اش- تا این لحظه نمی شناختم. در منابع موجود نیز غیر از نام چهار فیلم در کارنامه اش چیز دیگری دیده نمی شود.
اولین آنها فیلم بلند کمدی Late Watch و دو دیگر فیلم های کوتاه آدم های جابزن/Quitters و حالا تو را به یاد می آورم... هستند. همه این فیلم ها کم و بیش موفق به جلب توجه منتقدان و داوران جشنواره های محلی شده اند و آنامورف دومین فیلم بلند کارنامه اوست. اگر مبنای قضاوت را همین فیلم فعلی بدانیم، باید به خاطر نوشتن چنین فیلمنامه و کارگردانی دقیق آن به وی تبریک بگوییم.
البته اگر سریال بررسی محل جنایت/ CSI و قهرمان اصلی آن گریسام[با بازی ویلیام پیترسون] را دیده باشید، با چنین جزئیاتی در فیلمنامه و قاتلین سریالی نابغه آشنایی دارید و پیرنگ این فیلم نیز شاید برایتان چیز تازه ای نباشد. اما باورکنید دقت میلر و همکارش در استفاده از تاریخ هنرهای تجسمی و آثار فرانسیس بیکن به حد وسواس؛ شایسته تحسین است.
او کوشیده تا از ورای روانشناسی قاتل و کارآگاه روح زمانه را دریابد. آنامورف یک تریلر روانشناختی است و می کوشد تا حقیقت را چیزی پیچیده و بسته به زاویه دید هر کس تعریف کند.
از این رو فضایی که او اطراف قهرمانش خلق می کند کابوس گونه و حال و هوایی چون آثار دیوید لینچ یا فیلم جان مک ناوت[هنری: تصویر یک قاتل سریالی] دارد. پس لطفاً آن را با زودیاک که برخی آن را حرف آخر در تریلرهای جنایی می دانند، یا فیلم های داریو آرجنتو مقایسه نکنید. شاید پس زمینه حوادث فیلم واقعی نباشد، اما محصول خیال میلر نیز ارزش تماشایش را دارد.
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید