شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ادامه راه طی شده


ادامه راه طی شده
«در روسیه در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد» این برداشت برآیند نظر اکثر سیاستمداران و رسانه‌های غربی از تغییر رئیس‌جمهور در روسیه است. دیمیتری مدودف معاون سابق نخست‌وزیر روسیه و رئیس‌جمهور کنونی این کشور شخصیتی است که بنا به اذعان اکثر کارشناسان و تحلیلگران مسائل روسیه زیر سایه اقتدار و شخصیت نیمه‌کاریزمای پوتین قرار دارد. غربی‌ها بر این باورند که پوتین حاضر نیست اقتدار خود را در روسیه با یک شخص مقتدرتر از خود عوض کند. بنابراین از نظر وی بهتر است کسی رئیس‌جمهور باشد که ضمن حفظ ظاهر قانونی و دموکراتیک تغییر قدرت و دست به دست شدن آن؛ در باطن امر تداوم‌گر شیوه حکمرانی وی و ایده‌های آرمانی وی برای جامعه روسیه باشد. پوتین هنگامی که در سال ۲۰۰۱ سکان هدایت کرملین را در دست گرفت روسیه دستخوش مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. از این‌رو تلاش پوتین بر این محور استوار بود که از سویی با بازسازی ساختار اقتصادی این کشور هیمنه سابق امپراتوری را احیا کند و از سوی دیگر با انجام مانورهای قدرتمندانه در برابر غرب آنها را از ادامه نفوذ و گسترش قلمروهای سنتی روسیه باز دارد. ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روسیه این امکان را برای پوتین فراهم آورد تا درغلتیدن به دامان اقتدارگرایی را آسان‌تر از حرکت به سوی الگویی لیبرال دموکراسی بیابد. سیاست‌های تقریبا موفق پوتین در عرصه اقتصادی به مدد افزایش بهای نفت در سال‌های اخیر توانست حوزه مانور بیشتری در اختیار این حاکم روسی قرار دهد، به‌ویژه اینکه پوتین توانست راهبرد استفاده سیاسی از ابزار انرژی را در مقابل اروپا و جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق به مورد اجرا گذارد. از این‌رو غرب به‌ویژه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر پوتین را در منگنه انتقادهای خود قرار داده بودند. تعامل و تقابل روسیه با ‌اتحادیه اروپا روابط روسیه و اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر متاثر از چند موضوع عمده و محوری بوده است. موضوع انرژی یکی از مهم‌ترین زمینه‌های همکاری و حتی اختلاف بین دو طرف بوده است. اروپا به انرژی روسیه نیازمند است از این‌رو خود را در برابر سیاست‌های مسکو آسیب‌پذیر می‌داند. از سوی دیگر روسیه علاوه بر اینکه یکی از منابع عمده صدور انرژی به اروپاست، سعی دارد تا با کشیدن خطوط لوله سایر کشورهای صاحب انرژی در آسیای مرکزی از مسیر ترانزیتی خود این وابستگی اروپا به خود را دوچندان کند. از این‌رو اروپایی‌ها ترجیح می‌دهند تا بیش از این نقش روسیه در انتقال انرژی به اروپا گسترش نیابد و به جای آن راه‌های دیگری نیز برای انتقال انرژی به اروپا (از جمله ترکیه، ایران، آذربایجان و...) وجود داشته باشد. سیاست قطع صدور انرژی روسیه به اوکراین و گرجستان در سال‌های گذشته هراس اروپا را از وابستگی به انرژی روسیه دوچندان کرده است.
مورد دیگر اختلافی و تنش‌زا در روابط روسیه با اروپا و غرب گسترش حوزه قلمرویی ناتو و اتحادیه اروپا به مناطق همجوار روسیه است. روسیه به شدت نسبت به گسترش ناتو به سوی شرق نگران است و بحث عضویت احتمالی اوکراین و گرجستان در این سازمان امنیتی - نظامی در ماه‌های گذشته روسیه و غرب را در مقابل هم قرار داده است. با توجه به اینکه تیغ قدرت روسیه نسبت به آمریکا کندتر شده است؛ روسیه در عمل نتوانسته است مانعی جدی در سر راه گسترش ناتو به شرق باشد. علاوه بر آن بحث استقرار سپر دفاع ضدموشکی و رادارهای فوق پیشرفته آمریکا در لهستان و جمهوری چک این تقابل را به نقطه‌ای حساس کشانده است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اجلاس اخیر ناتو در بخارست با عقب‌نشینی موقت از به عضویت پذیرفتن اوکراین و گرجستان در ناتو به این طرح رای منفی دادند؛ اما در آینده‌ای احتمالا نه‌چندان دور عضویت این دو کشور در ناتو حتمی به نظر می‌رسد. موضوع استقلال کوزوو در ماه فوریه و به رسمیت شناختن این استقلال از سوی کشورهای اروپایی؛ خشم مقامات کرملین را برانگیخت و از این‌رو اروپایی‌ها در اجلاس اخیر ناتو در رومانی به صلاح دیدند تا بیش از این با روسیه گلاویز نشوند. موضوع عمده دیگر در روابط روسیه و اروپا نیاز روسیه به بازار اروپا از سویی و تکنولوژی برتر کشورهای اروپایی از سوی دیگر است.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا اصلی‌ترین شرکای تجاری روسیه‌اند و از این‌رو سطح روابط اقتصادی دوجانبه الزامات خود را حتی بر موضوعات سیاسی و استراتژیک نیز تحمیل می‌کند. بنابراین با توجه به نیاز دوجانبه دو طرف نسبت به یکدیگر نمی‌توان متصور بود که تقابل و اختلاف منافع روسیه و اروپا در برخی موضوعات سیاسی و استراتژیک بتواند سطوح دیگر روابط دوجانبه را از اساس متحول سازد.
● مدودف؛ تداوم الگوی پوتین
قرار گرفتن مدودف در جایگاه ریاست‌جمهوری روسیه چندان تاثیری در تغییر سیاست‌های این کشور نخواهد داشت. مدودف نشان داده است که متعهد به تداوم سیاست‌های پوتین به‌ویژه در عرصه سیاست خارجی است. نگاه متوازن روسیه به اروپا و قدرت‌های در حال ظهور آسیایی همچون چین و هند و تلاش در جهت تعمیق روابط استراتژیک با این دو قدرت آسیایی نشان از تلاش روسیه جهت ایجاد یا احیای یک بلوک قدرتمند منطقه‌ای در برابر آمریکا و اروپاست. همکاری با چین در قالب سازمان شانگهای و دعوت از سایر کشورهای آسیایی و جنوب آسیا برای عضویت قطعی یا ناظر در این پیمان امنیتی ناشی از احساس خطر مسکو از گسترش ناتو به شرق است.
روس‌ها در سال‌های گذشته دریافتند که با توجه به اینکه نمی‌توانند جلوی گسترش ناتو را به شرق بگیرند؛ در عوض می‌توانند با تقویت پیمان‌های امنیتی خود با کشورهای همجوار و نیز دیگر قدرت‌های آسیایی خطرات گسترش ناتو به شرق را به حداقل ممکن برسانند. تشکیل پیمان شانگهای علاوه بر منافع مترتب در جهت مقابله با چالش‌های امنیتی متنوع همچون مبارزه با تروریسم، ترانزیت مواد مخدر و سازمان‌های تبهکار بین‌المللی و... از زاویه مقابله با تبعات امنیتی گسترش ناتو به شرق (برای روسیه و چین) بسیار مهم است. به هر روی با توجه به شرایط و زمینه‌های داخلی روسیه و نیز تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی موجود و پیش‌رو؛ تغییر جایگاه رسمی و قانونی پوتین و مدودف نه‌تنها به تغییر چندانی در سیاست‌های روسیه نسبت به غرب نخواهد انجامید، بلکه تداوم سیاست‌های پوتین در هفت سال گذشته در سال‌های آتی به وسیله مدودف و در سایه اقتدار پوتین اعمال خواهد شد.
مازیار آقازاده
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید