جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


مصلحت نیست


مصلحت نیست
اگر تا چند سال پیش دریافت پروانه نمایش شرط اکران عمومی یک فیلم در سینماها بود، در دو سه سال اخیر حتی پروانه نمایش هم نمی تواند تضمین کننده اکران باشد. در این چند سال بسیاری از فیلم ها بوده اند که با وجود داشتن پروانه نمایش، به صاحبان آنها توصیه شده بنا بر برخی مصلحت ها فیلمشان را فعلاً اکران نکنند تا شرایط مطلوب زمانی نمایش آنها مهیا شود. در این میان جدا از نادیده گرفتن پروانه ساخت و نمایشی که از سوی اداره نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه یی به سازندگان و تهیه کنندگان این آثار اعطا شده، صرف هزینه های چند صد میلیونی تولید فیلم و عدم بازگشت آن هم به کل فراموش شده است. اگر به لیست فیلم های زیر نگاهی بیندازید با همه نوع فیلم و همه طیف فیلمساز روبه رو خواهید شد. از تجاری گرفته تا جشنواره یی و از مستقل گرفته تا دولتی.
● سنتوری (داریوش مهرجویی)
شاید «سنتوری» داریوش مهرجویی بزرگترین قربانی برخی مصلحت اندیشی ها طی چند سال اخیر و حتی (با کمی اغراق) در سینمای پس از انقلاب باشد. اگر فیلم هایی مانند «آدم برفی» یا «دیدار» پس از چند سال اجازه نمایش پیدا کردند و حتی «آدم برفی» با وجود دست به دست شدن نوار ویدئویی نه چندان باکیفیت اش توانست اکران پرفروشی هم داشته باشد، اما پرونده «سنتوری» تقریباً مختومه است. با گستردگی توزیع سی دی و دی وی دی های این فیلم و با توجه به صحبت های وزیر محترم بهتر است همان نسخه های غیرقانونی را تماشا کنید و پولش را به حساب مهرجویی و فرازمند واریز کنید.
● خواب تلخ و آتشکار(محسن امیر یوسفی)
یکی از باذوق ترین کارگردانان سینمای مستقل ایران تاکنون نتوانسته فیلم هایش را در معرض نمایش عمومی بگذارد؛ آن هم در حالی که شرایط اکران هر دو فیلم مهیا بوده است. اولین فیلم امیر یوسفی «خواب تلخ» فقط چند نمایش محدود در جشنواره فجر آن هم در بخش مهمان داشت. سال بعدش قرار بود این فیلم در جریان اکران «آسمان باز» روی پرده برود اما با وجود داشتن پروانه نمایش این اتفاق نیفتاد. البته جالب است بدانید «خواب تلخ» تاکنون دو نمایش عمومی داشته است. یکی در تنها سینمای خمینی شهر و دیگری به مدت دو ماه در ۲۵ سینمای فرانسه،
اما «آتشکار» دومین ساخته محسن امیر یوسفی با وجود عدم پذیرش در جشنواره فجر آن هم نه به دلایل کیفی، توانست در آخرین روز کاری سال ۸۶ پروانه نمایش عمومی را دریافت کند. پخش کننده این فیلم هم با سینمادارها برای اکران عمومی از نیمه اردیبهشت ماه به توافق رسیده بود اما به شورای صنفی نمایش توصیه شد تا از ثبت قرارداد «آتشکار» بنا به برخی مصلحت ها خودداری کند تا این فیلم در شرایط مناسب تری به نمایش عمومی درآید، ان شاءالله «آتشکار» به سرنوشت «سنتوری» دچار نشود چرا که آن وقت در سیستم بانکی کشور ایجاد اخلال خواهد شد،
● تردست (محمدعلی سجادی)
مثل اینکه اولین تجربه کمدی برای محمدعلی سجادی اصلاً خوش یمن نبود، سجادی پس از شکست «جنایت» در گیشه تصمیم گرفت یک فیلم کمدی بسازد تا بتواند به لحاظ اقتصادی جبران مافات کند. او «تردست» را به تهیه کنندگی سیروس تسلیمی کارگردانی کرد اما هیچ گاه نتوانست فیلمش را اکران کند. «تردست» پس از چندین بار جرح و تعدیل بالاخره پروانه نمایش گرفت و کپی های آن برای اکران عمومی آماده شد. پس از توافق با سینمادارها آنونس های فیلم هم در سینماها به نمایش درآمد اما باز هم بنا بر مصلحت این فیلم پروانه نمایش دار امکان نمایش عمومی نیافت. «تردست» اولین فیلم نیوشا ضیغمی و اولین نقش کمدی شهرام حقیقت دوست است.
● شاعر زباله ها (محمد احمدی)
وقتی اعلام شد لیلا حاتمی بازیگر و پرویز پرستویی مشاور هنری اولین فیلم بلند سینمایی محمد احمدی هستند، خیلی ها کنجکاو شدند تا این فیلم را که تهیه کننده اش خانه فیلم مخملباف بود، تماشا کنند. از همه مهم تر اینکه «شاعر زباله ها» براساس فیلمنامه یی از محسن مخملباف ساخته شده بود و این مساله برای خیلی از دوستداران سینمای مخملباف فرصتی بود تا نشانه هایی از سینمای مخملباف را در فیلم محمد احمدی مشاهده کنند. این فیلم را به دلیل شرکت در یکی دو جشنواره خارجی، با وجود شایستگی به بخش مسابقه جشنواره فجر راه ندادند اما همان چند نمایش محدود در جشنواره کافی بود تا ارزش های فیلم احمدی آشکار شود. «شاعر زباله ها» با وجود دریافت پروانه نمایش و حتی برخی توافقات با چند سینمادار برای اکران عمومی، برای مدتی نامعلوم به بایگانی سپرده شده است.
● ستاره می شود (فریدون جیرانی)
سه گانه فریدون جیرانی عاقبت به خیر نشد. «ستاره ها» قرار بود فیلمی چند اپیزودی پیرامون مسائل پشت صحنه و مرتبط با سینما، فیلمسازی و ستاره هایش باشد اما در میانه های تولید تصمیم بر این شد که هر اپیزود تبدیل به فیلمی مستقل شود. نتیجه کار تولید سه فیلم «ستاره می شود»، «ستاره بود» و «ستاره است» بود که دوتای اول در جشنواره ۲۴ فجر نمایش داده شدند و سومی در سال ۸۶ به اکران عمومی درآمد. جیرانی دوست داشت هر سه فیلمش با هم در یک زمان به نمایش درآید اما این اتفاق نیفتاد. قرار بود جلد اول این سه گانه یعنی «ستاره می شود» با بازی عزت الله انتظامی، امین حیایی و اندیشه فولادوند از اواخر آبان سال ۸۵ در گروه قدس اکران عمومی شود اما با وجود تبلیغات صورت گرفته و حتی نصب بیلبوردهای فیلم در سطح شهر، «ستاره می شود» که پروانه نمایش هم دریافت کرده بود، اجازه اکران پیدا نکرد. تا به امروز هم تلاش های تهیه کننده و پخش کننده برای نمایش عمومی این فیلم بی نتیجه مانده است.
● یک شب (نیکی کریمی)
پس از چندین بار به تعویق افتادن اکران عمومی فیلم «یک شب» ساخته نیکی کریمی، قرار بود این فیلم از ۶ تیرماه سال گذشته روانه پرده سینماها شود اما این بار هم تا مدتی نامعلوم اکرانش به تعویق افتاد. البته پیش از این نیکی کریمی در نامه یی خطاب به معاون سینمایی ارشاد خواستار روشن شدن وضعیت فیلم خود شده بود اما گویا این نامه هم نتوانست مشکلی را حل کند. نیکی کریمی در بخشی از نامه اش آورده بود؛ « دعوت به قضاوت عمومی برای حل یک مشکل حرفه یی، آخرین راه باقی مانده برای یک هنرمند است. راهی که من انتخاب کرده ام تا شاید مشکل نخستین فیلمم که سه سال از ساختش می گذرد و هنوز به نمایش عمومی درنیامده است را حل کنم. «یک شب» طبق اسناد موجود در نزد من و در اداره کل نظارت و ارزشیابی با پشت سر گذاشتن مراحل قانونی ساخته شده و هیچ ابهامی درباره ساخت آن وجود ندارد.... برای من ساخت فیلم توقیف شده موهبت بزرگی نیست، گمان نمی کنم که اعلام رسمی کنار گذاشتن همیشگی این فیلم نیز شکست یا بی کفایتی برای مدیران شما محسوب شود، اگر چه «یک شب» اولین و آخرین فیلم این پرونده قطور نخواهد بود. «یک شب» بالاخره روزی اکران خواهد شد و این مثل روز برایم روشن است. در این میان فقط بر ابهام رابطه هنرمند و مردم افزوده می شود. چیزی که انگار باید مسوولیت اول شما، رفع آن باشد...» عدم اکران «یک شب» در شرایطی است که وضعیت نمایش دومین فیلم نیکی کریمی با نام «چند روز بعد» هم نامعلوم است.
● عصر جمعه (مونا زندی)
فیلم تحسین شده جشنواره بیست و چهارم فجر، با اینکه چندین بار در نوبت نمایش قرار گرفت، اما تاکنون نتوانسته راهی به پرده سینماها پیدا کند. «عصر جمعه» به دلیل موضوع حساسش در همان زمان جشنواره هم با چند مورد اصلاح روبه رو شد اما بعد از آن توانست پروانه نمایش بگیرد. فیلم قرار بود از ۲۳ بهمن سال ۸۶ در گروه عصر جدید اکران شود اما فیلم دیگری در آن زمان اکران شد. بعد از آن حتی صحبت از اکران در خرداد امسال هم به میان آمد اما هنوز در عمل اتفاقی نیفتاده است. این نوع تعویق اکران یعنی دادن پروانه نمایش و سپس جلوگیری غیررسمی از اکران تا زمانی که مدت زمان پروانه نمایش بگذرد و عدم تمدید آن در مورد خیلی از فیلم ها در حال اتفاق است. خدا کند فیلم زندی شامل این پروسه نشود.
● جزیره آهنی(محمد رسول اف)
محمد رسول اف اولین فیلم بلند سینمایی اش را در سال ۸۳ به تهیه کنندگی ابوالحسن داوودی و در جزیره قشم جلوی دوربین برد. «جزیره آهنی» داستان زندگی مردم بی خانمانی است که در یک نفتکش متروکه در سواحل جنوبی ایران زندگی می کنند. در میان آنها ناخدای پیر و مهربانی به نام «ناخدا نعمت» وجود دارد که وظیفه او رهبری و اداره کشتی است. «جزیره آهنی» در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره کن پذیرفته شد و در جشنواره های متعدد دیگری هم شرکت کرد اما با وجود داشتن پروانه نمایش، به دلیل برخی تعابیر استعاره یی که از این فیلم برداشت شد، نتوانست در ایران به اکران عمومی درآید. «جزیره آهنی» آخرین فیلم سینمایی است که علی نصیریان در آن به ایفای نقش پرداخته است.
● سفر به هیدالو (مجتبی راعی)
ماجرای «سفر به هیدالو» کمی متفاوت از سایر فیلم هاست. این فیلم ارزش مدار در جشنواره بیست و چهارم بدون هیچ مشکلی به نمایش درآمد و حتی جایزه هنر و تجربه را هم از آن خود کرد. پس از آن «سفر به هیدالو» قرار بود از ۲۹ آذرماه ۸۵ در چند سینمای محدود اکران شود و حتی سردر این فیلم در سینما فرهنگ نیز نصب شد اما برخی مسائل حاشیه یی باعث جلوگیری از اکران فیلم راعی شد. ماجرا از این قرار بود که بازیگر مجموعه «نرگس» نقشی فرعی را در فیلم راعی بازی کرده بود و پس از آن ماجراهای حاشیه یی پیش آمده، تصمیم بر این شد «سفر به هیدالو» برای مدتی نامعلوم به بایگانی سپرده شود. مجتبی راعی پس از جلوگیری از اکران فیلمش در گفت وگویی به طنز اعلام کرد؛« به واسطه مسائل حاشیه یی فیلم و اما و اگرهای مطرح شده (از آنجا که هیدالو نام تاریخی شوشتر است) باید بگویم؛ «گنه کرد در بلخ آهنگری / به هیدالو زدند سر مسگری».
● خاک آشنا (بهمن فرمان آرا)
فیلم فرمان آرا حتی در جشنواره فجر هم پذیرفته شد و در جدول نمایش قرار گرفت اما شرط نمایش فیلم در جشنواره انجام اصلاحیه های واردشده بوده است. گویا بهمن فرمان آرا هم هر بار که یک اصلاحیه را انجام می داده با اصلاحیه یی جدید مواجه می شده و این مساله تا جایی ادامه می یابد که دیگر فرمان آرا حاضر به جرح و تعدیل فیلمش نمی شود. بهمن فرمان آرا تنها نماینده نسل قدیم کارگردانان ایرانی جشنواره ۲۶ در گفت وگویی اعلام کرد سانسور را نمی پذیرد حتی به قیمت بایگانی شدن فیلم. این چنین بود که «خاک آشنا» تا اطلاع ثانوی به بایگانی سپرده شد. البته گفته می شود امکان حل مشکل نمایش این فیلم وجود دارد.
● تسویه حساب(تهمینه میلانی)
خیلی ها منتظر بودند ببینند تهمینه میلانی پس از فیلم رکوردشکن «آتش بس» چه می کند و اینکه آیا باز هم او می تواند موفقیت قبلی را تکرار کند یا خیر. میلانی بعد از «آتش بس» یک فیلم زنانه (یا بهتر بگوییم در حمایت از زنان) را با نام «تسویه حساب» جلوی دوربین برد. او برای دومین بار از مهناز افشار در کنار بازیگرانی چون اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، رضا عطاران، لادن مستوفی و... استفاده کرد تا فیلمش از جذابیت های ظاهری پرفروش شدن برخوردار باشد. گویا عبور میلانی از برخی خط قرمزها در «تسویه حساب» باعث شده ارشاد هیچ گونه تمایلی برای دادن پروانه نمایش به این فیلم نداشته باشد. خود میلانی هم در شرایط فعلی ترجیح می دهد فکر و وقتش را معطوف آماده سازی فیلم جدیدش «سوپراستار» کند تا رفع مشکل نمایش «تسویه حساب».
● به رنگ ارغوان(ابراهیم حاتمی کیا)
در این سه، چهار سال ابراهیم حاتمی کیا کمتر در مورد فیلم توقیفی اش «به رنگ ارغوان» صحبت کرده و حرف های او در شبکه خبر می تواند از معدود اظهارنظرهایش در این مورد باشد. چهار سال پیش چند روز مانده به آغاز جشنواره فجر ابراهیم حاتمی کیا تقاضا کرد فیلمش از جشنواره خارج شود تا از برخی سوءتفاهم های احتمالی جلوگیری کند. او نامه یی هم به وزیر اطلاعات وقت نوشت و ابراز امیدواری کرد فیلمش در آینده یی نزدیک و در شرایطی مناسب اکران شود. اما در این چند سال به رغم تلاش های عیان تهیه کننده و نهان کارگردان، هیچ اتفاق مثبتی در مورد رفع مشکل نمایش «به رنگ ارغوان» رخ نداده است. حاتمی کیا در گفت وگویش با شبکه خبر«به رنگ ارغوان» را به یکی از فرزندانش تشبیه کرد که پشت شیشه های بخش نوزادان بیمارستان مانده و به پرستاری دلسوز نیاز دارد که او را در آغوش بگیرد. ان شاءالله این پرستار دلسوز هرچه زودتر دست به کار شود و فکری به حال این فرزند ناکام ابراهیم حاتمی کیا (که به عقیده برخی یکی از بهترین فیلم های اوست) بکند.
● گل یا پوچ و حافظ(ابوالفضل جلیلی)
ابوالفضل جلیلی در زمینه فیلم های اکران نشده رکورددار است. فیلم های او با اینکه جشنواره های متعددی را تجربه می کنند اما در ایران به سختی فرصت نمایش می یابند. چند سال پیش که برخی فیلم های نمایش داده نشده او به مدت چند شب از شبکه پخش شد، فرصت خوبی برای تماشای آثار این فیلمساز جشنواره گرای سینمای ایران پدید آمد. اما کسانی که فیلم «گل یا پوچ» جلیلی را چند سال پیش در جشنواره فجر دیدند، اذعان دارند فیلم او طنز جذابی دارد و با چند فیلم آخرش متفاوت است. «گل یا پوچ» با اینکه پروانه نمایش گرفت اما باز هم فرصت اکران پیدا نکرد تا اینکه جلیلی تصمیم گرفت فیلمش را به شبکه ویدئویی واگذار کند. مشخص نیست چرا پس از گذشت چند ماه از این واگذاری هنوز این فیلم عرضه عمومی نشده است. فیلم دیگر جلیلی «حافظ» هم هنوز پروانه نمایش عمومی دریافت نکرده است.
● نیوه مانگ (بهمن قبادی)
قبادی «نیوه مانگ» را به سفارش بنیاد موتزارت اتریش و به مناسبت دویست و پنجاهمین سالگرد تولد این موسیقیدان و آهنگساز بزرگ کارگردانی کرد. قبادی این بار هم مانند سه فیلم قبلی اش به زادگاهش کردستان رفت تا «نیوه مانگ» را در فضای مورد علاقه اش بسازد. فیلم داستان نوازنده پیر و سرشناس کردستان است که همراه فرزندانش سفری را برای اجرای کنسرت در عراق پس از سرنگونی صدام آغاز می کند. «نیوه مانگ» با اینکه در جشنواره های متعددی شرکت کرده و در چندین کشور هم به صورت محدود اکران شده، اما موفق به دریافت پروانه نمایش در ایران نشده است. «نیوه مانگ» از آخرین فیلم هایی است که هدیه تهرانی پیش از کم کاری خودخواسته اش در آنها بازی کرده است.
● سگ های ولگرد (مرضیه مشکینی)
مرضیه مشکینی همسر محسن مخملباف پس از اینکه از نمایش عمومی دومین فیلم بلندش «سگ های ولگرد» در ایران ناامید شد، این فیلم را به یکی از شبکه های ویدئویی واگذار کرد تا اثرش به این صورت به دست علاقه مندان برسد و دیده شود اما مجوز پخش ویدئویی فیلم هم صادر نشد تا فعلاً «سگ های ولگرد» به بایگانی منتقل شود. این فیلم که دومین ساخته مرضیه مشکینی پس از «روزی که زن شدم» محسوب می شود، داستان دو کودک افغانی است که مادر آنها در زندان است و این دو بچه می خواهند راهی بیابند تا به زندان بروند و شب را در کنار مادرشان سپری کنند.
● سفر سرخ (حمید فرخ نژاد)
اگرچه حمید فرخ نژاد بیشتر به عنوان بازیگر شناخته می شود اما او در سال ۷۹ یک فیلم سینمایی هم کارگردانی کرده است. البته قرار بود «سفر سرخ» یک سریال سه قسمتی محصول گروه جنگ شبکه اول به مدت زمان ۱۵۰ دقیقه با موضوع سقوط خرمشهر باشد اما پس از مدتی تصمیم برآن شد «سفر سرخ» در قالب یک فیلم سینمایی به نمایش درآید. در سال ۸۰ و در جشنواره بیستم با اینکه اولین ساخته حمید فرخ نژاد هم در بخش مسابقه سینمای ایران و هم در بخش بین الملل پذیرفته شده بود، اما مسوولان تلویزیون تصمیم گرفتند این فیلم را از جشنواره خارج کنند. دلیل اصلی هم، دلخوری مسوولان تلویزیون از برگزارکنندگان جشنواره فجر بود چرا که آنها از میان ۱۰ فیلم ارائه شده به جشنواره توسط تلویزیون تنها یک فیلم و آن هم «سفر سرخ» را قبول کرده بودند. پس از این ماجرا «سفر سرخ» اجازه نمایش نیافت، به بایگانی سپرده شد و حتی خود حمید فرخ نژاد هم نفهمید چه بر سر فیلمش آمده است.
مهدی طاهباز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید