جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

حقیقت همیشه زنده


حقیقت همیشه زنده
یکی از ویژگی‌های بارز حضرت امام(ره) که ایشان را از سایر رهبران نهضت‌های ضد استبدادی و ضد‌استعماری گذشته بخصوص رهبرای نهضت مشروطه متمایز کند این است که امام(ره) دارای ایده ونظریه منحصر به فردی برای برپای نظام سیاسی پس ازسرنگونی رژیم حاکم بود.
امام(ره) به خوبی هدف و مسیر خود را در مبارزه با رژیم طاغوت ترسیم کرده بود. نظریه مترقی ولایت فقیه و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی دستاورد بزرگ حضرت امام در عصر حاضر است. نظریه ونظامی که امروز به تمام دیدگاه و نظریات سیاسی همچون لیبرال دموکراسی تنه می‌زند و آنها را به چالش می‌طلبد. هنر حضرت امام(ره) پیوند دین وسیاست بود که در نظریه ولایت فقیه تجلی پیدا کرد. امام از جمله فقها و علمای شیعه بود که به تشکیل حکومت اسلامی اعتقاد راسخ داشت و بر اساس همین اعتقاد بود که سال‌ها قبل از شروع نهضت نظریه ولایت فقیه را تشریح وتبیین کرد و با پشتوانه‌ای تئوریک وایدئولوژیک قدم در راه مبارزه گذاشت.تاسیس نظام جمهوری اسلامی اولین تجربه عملیاتی شده نظریه ولایت فقیه بود که با حمایت و پشتیبانی ملت به پا خواسته ایران استقرار یافت وعلی‌رغم توطئه‌ها و دسیسه‌های مختلف چشم انداز ترسیم شده را به نحوی هدفمند دنبال نمود.
از زمانی که حضرت امام(ره) این نظریه را تبیین کردند برخی مخالفت‌ها متوجه آن شد اما استدلال حضرت امام(ره) به قدری قوی و محکم بود که این قبیل مخالفت‌ها نتوانست امام را از مسیر انتخاب شده منصرف ویا حتی سست کند و یا این نظریه را با چالش‌های مواجه سازد. این نظریه محصول سال‌ها تلاش علمی و تجربیات بسیار بوده و به سادگی قابل تخطئه نیست.دقیقا در مقعطی که اندیشه جدایی دین از سیاست در جامعه از سوی بسیاری از روشنفکران وابسته و عوامل استعمار و در محافل علمی و دانشگاهی نیز به شیوه‌های مختلف مطرح می‌شد حضرت امام(ره) با دفاع از تئوری ولایت فقیه بر امور جامعه مسلمین و تفسیر آن به مبارزه ایدئولوژیک و استدلالی با طراحان اندیشه سکولاریسم ولائیسم پرداخت.
امام آمده بود تا باقاطعیت تمام بگوید دین از سیاست جدا نیست و می‌توان بر اساس آموزه‌های اسلام حکومت اسلامی تشکیل داد.این ایده به گونه‌ای نبود که فقط در آستانه انقلاب اسلامی مطرح شود بلکه سال‌ها بود امام(ره) آن را به تشریح و ترویج می‌کردند.
از اولین تالیفات حضرت امام(ره) که به صراحتا به حکومت دینی و حضور و نظارت روحانیت در اداره کشوراشاره می‌کنند . کتاب کشف‌الاسرار است که در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی به رشته تحریر درآمد. از دیگر آثار امام(ره) الرسائل، البیع و تحریرالوسیله است که در آنها نیز به‌طور متفرق و به تناسب‌های گوناگون منصب حکومت و دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی و اصلاح زندگی دنیوی را برای فقیه ثابت می‌داند و به گونه‌ای پراکنده به مبحث ولایت فقیه عادل نیز پرداخته‌اند.
امام مهمترین اثر حضرت امام(ره) که به‌طور مستقیم و صریح به بحث ولایت فقیه پرداخته کتاب ولایت فقیه است که حاصل درس‌های پربار خارج فقه ایشان در نجف اشرف است. در این اثر گرانقدر امام راحل در باب زعامت سیاسی فقیه به شکل مسبوط و علنی سخن گفته‌اند. امام در آثار خود اثبات کرده‌اند که جامعه اسلامی نیازمند حکومت اسلامی است واین اعتقاد خود ناشی از این اعتقاد بود که دین اسلام جامع و پاسخگوی همه نیازهای بشری در همه شئون است .
نظریه ولایت فقیه حضرت امام(ره) برگرفته از اسلام ناب شیعی است . اسلام دین توحید و یکتاپرستی است و هرگز حاکمیت انسان بر انسانی دیگر نمی‌پذیرد واعلام می‌دارد که تنها خداوند متعال است که شایستگی حکومت بر انسان را دارد .تفکر شیعی هم اساسا مبتنی بر اصل عدم حاکمیت انسان بر دیگری است. حکومت مختص خدا است و انسان حق حکومت کردن بر دیگران را ندارد. به هر حال اعتقاد ما براین است که مهمترین مبانی توحیداسلامی اصل آزادی انسان از حاکمیت انسان‌ها است. اما باید توجه کرد که جوامع انسانی بدون حکومت توان ادامه حیات نخواهد داشت. لذا تشکیل حکومت در جوامع بشری امری عقلانی والزامی است. اما تفاوت اسلام با سایر دیدگاه‌های معتقد به تشکیل حکومت در جوامع این است که اسلام هر حکومتی را نمی‌پذیرد.اسلام معتقد به حکومت خدا است و لذا این حکومت باید در جوامع جاری وساری گردد. دراین جا این سوال پیش می‌آید که چه کسی حق حکومت دارد؟ جواب این است “ کسی که خداوند به او اذن داده باشد. لذا حاکم یا با واسطه اذن می‌یابد مثل امامان(علیهم السلا‌م) و فقها یابی واسطه اذن می‌یابد مثل پیامبران ( الهی.) در عصر غیبت به فرموده امامان (علیهم السلا‌م) این فقهای جامع‌الشرایط هستندکه نقش نائبان ایشان را ایفا می‌کنند لذا تکشیل حکومت و قرار گرفتن در راس حکومت اسلامی وظیفه فقها است. حضرت امام از دل این اعتقاد و آموزه شیعی نظریه ولایت فقیه را استخراج کرده‌اند.
طرح و بسط نظریه ولایت فقیه از سوی حضرت امام(ره) در ادامه اندیشه سیاسی اسلام وتکاپوی فقه پویای شیعه تبیین گردید. بر اساس این نظریه در زمان غیبت امام معصوم (عج) ولایت امر وامامت امت به نیابت از امام عصر(عج) بر عهده فقیه عادل،آگاه به زمان، شجاع ومدیر و مدبری است که بتواند اداره امور جامعه اعم از اقتصاد ،سیاست و... به عهده بگیرد.
به حق می‌توان نظریه ولایت فقیه را محوری‌ترین و مهمترین پایه و اساس نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت امام زمان (عج) دانست . نظریه‌ای که در ‌آخرین سال‌های قرن ۲۰ عملا کارآیی و صلاحیت دین را در اداره امور جامعه برهمگان آشکار ساخت و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) با تکیه بر این اندیشه توانستند علی‌رغم میل همه قدرت‌های استعمارگر دنیا نظام حکومت اسلامی را ایجاد کرده و به خوبی آن را اداره کنند.
تفاوت حضرت امام با فقهای دیگر این بود که تشکل حکومت اسلامی را امکان‌پذیر می‌دانست اما برخی اگر چه به ولایت فقیه وحکومت اسلامی اعتقاد داشتند اما تحقق آن را امکان‌پذیر نمی‌دانستند.
حتی مرحوم نائینی در کتاب معروف خود “ تنبیه الامه و تنزیه المله” می‌گوید: گرچه حکومت متعلق به نائبان عام حضرت است اما چون اخذش مقدور نیست لذا ما حکومت مشروطه را بر استبدادیه ترجیح می‌دهیم یعنی حتی نظریه‌پرداز حکومت مشروطه هم تصریح می‌کند که چون حکومت فقها مقدور نیست به حکومت مشروطه قناعت می‌کنیم و گرنه نظریه سیاسی ایشان همان حکومت فقها است.
امام(ره) هم به‌عنوان یک فقیه معتقد به حکومت اسلامی بود و برای تحقق این دیدگاه تئوری والگوداشت یعنی همان چیزی که بسیاری از آن محروم بودند. امام این الگو و نظریه را از دل سال‌ها تجربه و مجاهدات علمی استخراج کرده بود و به حق می‌توان این نظیه را محوری‌ترین و مهمترین پایه واساس نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت امام زمان (عج) دانست. نظریه‌ای که در آ‌خرین سال‌های قرن بیستم عملا کارآیی وصلاحیت دین را دراداره امور جامعه بر همگان آشکار ساخت و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر این اندیشه توانست علی رغم میل همه قدر‌ت‌های استعمارگر دنیا نظام حکومت اسلامی را ایجاد کرده و به خوبی آن را اداره کند.
حضرت امام خمینی(ره) توانست اصل ولایت فقیه را علاوه بر اثبات وتبیین به بهترین شکل در برابر دیدگاه بشر قرار دهد. قدرت عمل ورهبری ویژه و فوق‌العاده حضرت امام دراین زمینه تا آ‌نجا درخشید که شیوه حاکمیت فقهی امام(ره) در میان همه معتقدان به ادیان توحیدی واندیشه‌های سیاسی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین انواع حکومت‌های دینی پذیرفته شده ودر زمان سیطره حکومت‌های غیر الهی ومادی حاکمیت دین در جامعه زنده واحیا گشت.ولایت فقیه به‌عنوان بارزترین نوع پیوند دیانت و سیاست بیانی جدید در حوزه اندیشه سیاسی بود. حضرت امام(ره) با احیای امر حکومت و تاسیس جمهوری اسلامی نحوه اتصال دین و سیاست را در عمل نشان داد و بر بسیاری سوء تفاهمات و نیز خاطرات تلخ حکومت‌های کلیسایی قلم کشید.
ظهور یک نظام سیاسی مبتنی بر دین که دو عنصر جمهوریت و اسلامیت را بر مبنای نظام امت و امامت مورد توجه قرار می‌دهد آن هم در دهه‌های پایانی قرن بیستم برای هر اندیشمندی جالب توجه و قابل مطالعه می‌نمود. پی‌ریزی یک نظام سیاسی مبتنی بر حاکمیت ملی و دینی و به رسمیت شناختن ولایت فقیه به‌عنوان رکن اساسی آن در جهانی که قرن‌ها است مسئله جدایی دین از سیاست امری پذیرفته شده و مسلم پنداشته شده است . چنان حیرت انگیز وباور نکردنی بودکه آثار شوک ایجاد شده از ناحیه آن هنوز پا برجا است.امروز پس از گذشته دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت اسلام ونظام ولایت فقیه در کشور دشمنان قسم خورده ملت و کشور ما که به درستی دریافته‌اند رمز استواری، استقلال ،‌عظمت و سربلندی این کشور پایبندی به این و ولایت فقیه است، با شیوه‌ها و ترفندهای گوناگون سعی در تضعیف اعتقادو تشکیک در باورها ،‌اصول وارزش‌های دینی واسلامی مردم و جامعه ما دارند و به‌عنوان یکی از اهداف راهبردی خود تضعیف ولایت فقیه را نشانه رفته‌اند ومتاسفانه گروهی از دگراندیشان آگاهانه و ناآ‌گاهانه با اعمال، رفتار ، زبان و قلم خود به این جریان کمک می‌کنند.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید