سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

امام (ره) و اسلام انسان ساز


امام (ره) و اسلام انسان ساز
حضرت امام(ره) از دو راه نسبت به افراد شناخت پیدا می کرد و آنها را در مسوولیت ها قرار می داد. اول این که خود نسبت به آن فرد و توانایی هایش شناخت داشته باشد. دوم این که آن فرد توسط برخی افراد معتمد امام(ره) برای مسوولیتی معرفی شود که در این صورت امام(ره) نظر معتمدان خود را تایید می کردند.»
به یاد دارم اولین حکمی که از سوی حضرت امام (ره)درباره قضا به من داده شد به واسطه آیت الله مشکینی و آیت الله منتظری بود.
یعنی آنها حکم را از سوی امام (ره) امضا کردند و در آن زمان آن دو از جانب امام (ره) برخی احکام را امضا و افراد را منصوب می کردند. این حکم مشترک بین من و آقای ری شهری برای قضاوت در دزفول و اندیمشک بود. بعد همین قسم حکم برای برخی شهرهای دیگر هم تکرار شد.
یک حکم مستقل هم از آقایان گرفتم که در هر جای ایران لازم باشد مامورم کردند بدون صدور حکم جدید بتوانم قضاوت کنم.
حضرت امام (ره) در دیداری که داشتیم دستور دادند که بر اساس آن من باید دفتری تشکیل می دادم که اعزام مبلغ به نقاط مختلف ایران از سوی حوزه در آن متمرکز شود.
من هم به همراه برخی دوستان از جمله آیت الله عبایی در مرحله اول حدود ۲۵۰۰ مبلغ را آماده کردیم و پس از این که امام (ره)برای آنها سخنرانی کرد به مناطق برای تبلیغ اعزام شدند.
پس از آن به دستور امام(ره) با سپردن دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم به دادگاه انقلاب تبریز رفتم که در آن زمان وضع نامناسبی داشت و اولین حکم قضاوت با دست خط مبارک ایشان در تیر ۵۸ برای من صادر شد و مشکلات آنجا را الحمدلله با کمترین ضایعه حل کردیم.
پس از شهادت آیت الله قدوسی هم با حکم حضرت امام (ره) تا شهریور۶۰ به دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران منصوب شدم.
امام(ره) کسانی را که به دنبال مادیات حتی مشروع بودند و افرادی که با سرمایه دارها حشر و نشر داشتند و دم خور بودند یا خود تفکر سرمایه داری داشتند را در مسوولیت ها و جایگاه های حکومتی و قضایی نمی گذاشت.
همچنین امام(ره) اصرار داشتند افرادی را در مسوولیت ها قرار دهند که از ابتدا با انقلاب بودند و جزو کسانی نبودند که پس از پیروزی انقلاب طرفدار آن شده باشند.اگرچه به این افراد احترام می گذاشت ولی در مسوولیت ها استفاده نمی کرد.
حضرت امام(ره) همچنین در پست های مهم و کلیدی از افرادی که حاضر نبودند به خاطر انقلاب از رفاه خود بگذرند استفاده نمی کردند. به یاد دارم که شهید مدنی در سال ۶۰ وقتی که می خواستم به حضور امام(ره) بروم از من درخواست کرد که از امام(ره) اجازه بگیرم تا برای چند روز شهر تبریز را رها کرده و خود را به مراسم عروسی دخترش در قم برساند.
اما امام(ره) به لحاظ امنیتی و حفاظتی و همچنین وضعیت شهر تبریز این امر را به صلاح ندیدند و آیت الله مدنی بدون هیچ اعتراض و ناراحتیی در عروسی دخترش حاضر نشد. البته خانواده شهید مدنی هم شرایط را به خوبی درک می کردند.»
ما در سال های اول انقلاب همه وقتمان را وقف انقلاب کرده بودیم در سه سال اول انقلاب حتی یک بار هم من صبحانه و ناهار یا شام با خانواده ام در یک سفره نخوردم. چون واقعا نمی توانستیم.
«امام(ره) افرادی را در مسوولیت ها قرار می دادند که با جوانان نیز رابطه خوبی داشته باشد و بتوانند در جذب آنان برای انقلاب موثر باشند.
فرهنگ اول انقلاب که منبعث از تفکر امام(ره) بود حالا خیلی کمرنگ شده است در چند سالی که در دادستانی بودم به یاد ندارم یک نفر هم درخواست اضافه کاری کند.
این در حالی بود که اکثر اوقات تا نیمه شب در حال کار بودیم. حتی برخی از افراد در آخر ماه مقداری از حقوق خود را به این عنوان که اضافه آمده است، پس می دادند.
در سال های اولیه انقلاب بسیاری از افراد متمول از کشور خارج شده بودند که اموالشان مصادره هم نشده بود. اینها همه بلاتکلیف و در اختیار دادستانی بود من حتی یک مورد هم ندیدم که گزارشی مبنی بر سو»استفاده یا بهره برداری از این اموال توسط کارکنانم صورت بپذیرد.
جالب است که بدانید درسال های اولیه انقلاب با وجود این که نهادهای ما هنوز به طور کامل استقرار نیافته بودند ما کمترین آمار جرم و جنایت و دزدی را داشتیم و این نشان می داد که فرهنگ امام(ره) و انقلاب در مردم ما رسوخ کرده بود اما دیگر امروز مثل آن روز ها نیست.
آن روزها به هیچ وجه در ادارات رشوه خواری و گرایش به تجملات وجود نداشت. اما پس از ۵ یا شش سال از انقلاب به مرور تمام اینها شروع شد و فرهنگ انقلاب و امام (ره)کمرنگ شد.
فاصله گرفتن از تفکر امام(ره) پس از رحلت ایشان شدت گرفت تا جایی که به یاد دارم یکی از مسوولان کشور که معروف هم هست تاکید داشت تا رزمندگان پس از جنگ وارد کارهای اقتصادی شوند تا موی دماغ مسوولان رفاه زده نشوند! و با این روش برخی از رزمندگان را که بهترین جوانان این مملکت بودند، آلوده به مسایل اقتصادی کردند.
ترورهای اول انقلاب و کارهای منافقین لطمه سختی به انقلاب زد چرا که باعث شد بین مسوولان و مردم به خاطر حفاظت فاصله بیفتد.
دیگر مسوولان مثل اول انقلاب بین مردم نبودند و دائما از اتومبیل های ضد گلوله و خانه های حفاظت شده استفاده می کردند و این مساله بعضا هنوز هم ادامه دارد.
به نظر من بسیاری از افرادی که از محافظ و اتومبیل ضد گلوله استفاده می کنند نیازی به این امور ندارند و خطری متوجه آنها نیست.
در این زمینه ازامتیازاتی که برخی صاحب منصبان در سال های پس از امام(ره) گرفتند قابل توجیه نیست.
به عنوان مثال اگر یک قاضی این امکان را داشته باشد که بتواند بهترین املاک بالای شهر را به قیمت یک خانه کوچک در جنوب شهر بخرد دیگر این قاضی نمی تواند تفکر انقلاب و فرهنگ ایثارگری را دنبال کند.
مادیات که حد توقف ندارد اگر مسوولی طوری بار بیاید که دنبال مادیات حتی مشروع باشد بدون این که متوجه شود به سمت فساد خواهد رفت مثلا توصیه قبول می کند و حتی خدای ناکرده رشوه هم می گیرد.
از ابتدای شروع نهضت گروهای منسجمی بودند که با امام(ره) مخالفت می کردند مثلا با تز وحدت شیعه و سنی امام (ره) مخالف بودند در حالی که وضعیت امروز افغانستان و عراق نشان از تیزبینی امام(ره) در آن سال ها دارد.به نظر من جریانی فعلا در حال فعالیت است که علاوه بر تشدید اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی، در شیعیان خرافات و غلو را ترویج دهد و در سنی خشونت و تروریسم را.
به عنوان مثال الان در میان مذهبیون ما خواب دیدن به عنوان حجت شده است و به خاطر یک خواب مسجد و زیارتگاه می سازند در حالی که منطق اسلام می گوید که خواب حتی مثل شیخ انصاری نیز حجیت ندارد.
امام(ره) بر اسلام ناب تاکید داشتند اسلامی که انسان ساز و مستضعف گرا باشد و در پی کمال انسان باشد.
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید