سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

ادب پوشش


ادب پوشش
«قُلْ لِلْمؤمنینَ یَغُضُّوا مِنْ أبصارِهم و یَحْفَظُوا فُروجَهُمْ ذلکَ اَزْکی لَهُمْ،
اِنَّ اللّه‏َ خبیرٌ بِما یَصْنَعُون و قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ
و لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها و لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیُوبِهِنَّ
و لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتهِنَّ أوْ آبآئِهِنَّ أوْ آبآءِ بُعُولَتِهِنَّ أوْ أبْنآئِهِنَّ أوْ أبنآءِ بُعُولَتهِنَّ
أوْ اِخْوانهِنَّ أوْ بَنی¨ اِخوانِهِنَّ أوْ بَنی اَخَواتِهِنَّ أوْ نِسائِهِنَّ أوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ
أوِ التابِعینَ غَیْرِ اُولِی الاِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أوْ الطِّفْلِ الذَّینَ لَمْ یَظْهَروا علی عَوْراتِ النساءِ
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إلیَ اللّه‏ِ جمیعا
أیُّها الْمُؤمِنونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». «آیات ۳۰ و ۳۱»
«ورود به محلهای مسکونی و غیر مسکونی دیگران و اماکن عمومی، موضوعی بود که در سه آیه پیش آمد و شرح آن گذشت. در این بخش، دو آیه مورد بحث، ضمن تأکید بر ضرورت پاس داشتن از ادب چشم و خودداری از نگاههای آلوده و صیانت دامن خویش از نگاه دیگران، توسط مردان و زنان باایمان، نخست حکم الزامی پوشش اسلامی را برای بانوان مسلمان بیان می‏کند و سپس مواردی را که از این حکم کلی، استثنا شده بازگو می‏نماید. آیه نخست، بیان‏کننده وظیفه مردان مسلمان و آیه دیگر بازگوکننده مسؤولیت شرعی بانوان مسلمان می‏باشد؛ مسؤولیتی که به یک معنا از حساسیت بیشتر و ظرافت فزونتری برخوردار است.»
در همان جا و بلافاصله پس از توضیح بالا افزودیم: «به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث، شرح و بسط بخشی از آیه دوم را که مربوط به مسأله پوشش است در قسمت آینده خواهیم آورد ...».
اینک پس از سه سال کامل، زمان عمل به وعده فرا رسیده است! زمانی که طبعا مجله خوانندگان جدیدی دارد که حتی خبر از قسمتهای قبل ندارند، چه رسد به حضور ذهن نسبت به مباحث آیات پیشین و دو آیه مورد بحث. جهت اطلاع علاقه‏مندان یادآور می‏شود درسهای گذشته تفسیر سوره مبارکه نور طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸، به ترتیب در شماره‏های ۶۱، ۶۲، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۶۹، ۷۱، ۷۲، ۷۵، ۷۷، ۷۹، ۸۱، ۸۶ و ۸۹ پیام زن آمده است. البته مجله در فاصله وقفه یادشده، مقالات مفید فاضل محترم جناب آقای محمد سروش محلاّتی را در موضوع نگاه، طی دوازده قسمت تقدیم علاقه‏مندان کرده است که علاقه‏مندان می‏توانند به شماره‏های ۹۴ تا ۱۰۶ مجله مراجعه کنند.
مراجعه به قسمتهای پیشین بحث نشان می‏دهد روش کلی ما در شرح و تفسیر آیات سوره نور به این گونه است که به ترتیب آیات سوره، یک یا دو یا سه آیه را که از نظر موضوع با هم تناسب دارند، موضوع بحث قرار داده و پس از «شرح کلی» به تبیین و ارائه «نکات ادبی» آن می‏پردازیم. سپس به «شرح تفصیلی» فرازهای آیه یا آیات مورد بحث می‏پردازیم. و در پایان برخی «روایات» را در شأن نزول آیه یا متناسب با موضوعات بحث بازگو می‏کنیم. «شرح کلی» اجمالی و «نکات ادبی» دو آیه مورد بحث، به تفصیل در قسمت پانزدهم آمده است. همچنان که «شرح تفصیلی» آیه نخست و فراز «و قُلْ للمؤمنات یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهنَّ و یَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ» به همراه روایات مربوط به آن نیز در قسمت قبل آمده است. بویژه بحث «نکات ادبی» دو آیه موضوع بحث، که گفته‏های قابل توجهی را به خود اختصاص داده است و طبعا فرصتی برای دوباره‏گویی آنها نیست. از این‏رو، آنچه در این قسمت می‏آید «شرح کلی» و «شرح تفصیلی» ادامه بخشی از آیه دوم و روایات مربوط به آن است که در واقع در جهت تکمیل قسمت قبل می‏باشد. پیوستگی بحث از یک سو و طولانی بودن آن از سوی دیگر، چاره‏ای جز ارائه آن در سه قسمت باقی نمی‏گذاشت، اما سه قسمتی که فقط سه سال، یعنی ۳۶ شماره مجله میان قسمت اول و دوم آن فاصله افتاد! امید می‏رود این توضیح مبسوط، چاره‏ساز بخشی از تقصیر در تأخیر باشد.
● شرح کلی:
در دومین آیه مورد بحث، پیامبر(ص) مأموریت می‏یابد به زنان مسلمان بگوید از نگاههای آلوده و حرام چشم فرو بندند و دامن خود، نگه دارند. کما اینکه در آیه نخست چنین فرمانی، مردان را موظف به حفظ دیده و دامن می‏کرد. آن گاه طی چهار فراز به مسأله مهم پوشش و پرهیز از خودنمایی دستور می‏دهد:
۱) بانوان مسلمان زینت خود را جز آن مقدار که آشکار است، نمایان نکنند.
۲) پوشش و روسری خود را تا گردن و قفسه سینه‏اشان بیندازند.
۳) زینت خود را جز برای دسته‏هایی از اشخاص، نمایان نسازند.
۴) به گونه‏ای راه نروند که زینت پنهان آنان را آشکار سازد.
و در پایان از همه مسلمانان می‏خواهد که به امید رستگاری به سوی خدا بازگردند و توبه کنند.
نقطه مشترک و اجمالی فرمانهای یادشده، این است که زنان مسلمان خود را بپوشانند و زینت خویش آشکار نسازند، جز آنچه آشکار است و جز برای دسته‏هایی از افراد که در آیه به صراحت از آنان نام برده شده است.
اینکه زینت مورد نظر در آیه چیست و زینت آشکار کدام است، پرسشهایی است که از سوی مفسّران و نیز فقها یکسان پاسخ داده نشده است. چنان که در بیان مصادیق استثنای دوم نیز در میان آنان اختلاف نظر هست.
● شرح تفصیلی
▪ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ الاّ ما ظَهَرَ مِنْها
«زینت» در زبان عربی معنایی گسترده‏تر از لفظ «زیور» که واژه‏ای فارسی است دارد. زیور، فقط به زینتهایی گفته می‏شود که جزء بانوان مسلمان باید زیباییهای خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند؛ چه اندام آنان باشد و چه زیورآلات و آرایش.
البته آنچه خود به خود و به صورت طبیعی در فعالیتهای روزمره آشکار است از این حکم بیرون است.
مصداق زینت عام است و شامل خود اندام نیز می‏گردد حتی اگر خالی از زیورآلات و آرایش باشد.
این معنا با اطلاق لفظ زینت در آیه مورد بحث نیز سازگاری بیشتری دارد.
بدن شخص به شمار نمی‏رود، مانند انواع زیورهای طلایی و جواهر، ولی کلمه «زینت»، هم در چنین زیورهایی به کار می‏رود و هم به آرایشهایی گفته می‏شود که به بدن شخص متصل است و گویی جزئی از وی می‏باشد؛ همانند سرمه و خضاب. علاوه بر این، خود زیباییهای طبیعی هم زینت به شمار می‏رود، بنابراین شامل اندام زیبا و چشم‏نواز نیز می‏گردد. از این‏رو باید دید آیه شریفه که به زنان فرمان می‏دهد «زینت» خود را آشکار نسازند، آیا هر نوع زینت و زیبایی را، چه طبیعی و چه غیر آن، شامل می‏شود یا یک بخش را؟ پاسخ به این پرسش را در ادامه خواهیم آورد.
از طرف دیگر، در این آیه که زنان را از آشکار ساختن زینت خود باز می‏دارد، از این فرمان دو مورد استثنا شده است؛ یکی همین جمله «الاّ ما ظهر منها» و دیگری «الاّ لبعولتهنّ أو آبائهنّ او ...». شرح استثنای دوم را بعدا پی خواهیم گرفت. در استثنای اول، آنچه از زینت را که خود به خود آشکار است، از حکم حرمت آشکارسازی زینت جدا می‏کند. بنابراین آیه به دو نوع زینت زن اشاره دارد؛ یک دسته که خود به خود نمایان است و دسته دیگر که نوعا پنهان است، مگر اینکه شخص به قصد بخواهد آنها را آشکار سازد و آیه آنان را از آن باز داشته است.
پرسش دوم که در واقع پرسش اصلی بحث می‏باشد، این است که زینت «نمایان» کدام است و زینت «پنهان» کدام؟ این سؤالی است که از گذشته، میان کسانی که در صدد شرح آیه برآمده‏اند و یا در فقه در مقام تمسک به آن بوده‏اند، منشأ اختلاف شده است.
بنابراین تا کنون روشن شد که آیه شریفه زنان مسلمان را به صورت کلی از نمایان ساختن زینت خود بازمی‏دارد (مستثنی منه) ولی پوشاندن زینتهای آشکار را لازم نمی‏داند (مستثنی). زینت نیز مفهومی روشن دارد؛ اگر مصادیق زینتهای آشکار ـ یعنی آنچه استثنا شده ـ مشخص گردد، قهرا مواردی از زینت که پوشاندن آن در مقابل نامحرمان واجب است (مقدار مستثنی منه) نیز معلوم خواهد شد. برای این کار چاره‏ای جز تعیین مصداق «زینت» در جمله نخست که «مستثنی منه» است نیست و با روشن شدن مصادیق آن، موارد زینت آشکار نیز معلوم خواهد شد، زیرا حتی با فرض اینکه استثنای مورد بحث از نوع استثنای «منقطع» باشد و نه «متصل» باز با توجه به ضمیر «منها» که به کلمه «زینت» برمی‏گردد، تعیین مصادیق زینت در هر دو جمله، مرتبط به هم می‏باشد.
● مصادیق زینت
در تبیین مصادیق زینت سه نظر عمده وجود دارد:
۱) مقصود از زینت، همان زینت و زیبایی طبیعی است که عبارت است از اندام زیبای زن.
۲) منظور جای زینت است و اگر منعی وجود دارد مربوط به محلّ زینت و زیور است و گرنه نمایان ساختن خود زیورآلات همانند گوشواره و دست‏بند و بازوبند و نگاه به آنها، منعی ندارد. اگر سخن از پوشاندن زینت رفته، در واقع به خاطر تأکید و مبالغه در لزوم پوشاندن آن قسمتهای بدن است؛ همانند گردن، سر، گوش، ساق پا و بازو. به عبارت دیگر، از نگاه به خود زینت باز داشته است تا نشان دهد که نگاه به محل آنها شدیدتر است.۱ علامه طباطبایی این نظر را برگزیده است.۲
۳) مراد از زینت، خود زینت و زیورآلات است ولی نه به تنهایی، بلکه وقتی مورد استفاده قرار گرفته و روی بدن باشد. طبیعی است نمایان ساختن زیورآلات در چنین حالتی، نوعا همراه با آشکار ساختن اندامی است که به آنها آراسته شده است. زمخشری گفته است:
«زینتهای آشکار همانند انگشتر، حلقه، سرمه و حنا، مانعی ندارد که آشکار شود، اما زینتهای پنهان از قبیل دست‏بند، ساق‏بند، بازوبند، گردن‏بند، تاج، کمربند و گوشواره، باید پوشانده شود مگر در برابر کسانی که در ادامه آیه استثنا شده‏اند.»۳
● ارزیابی گفته‏ها:
در بررسی و ارزیابی هر یک از سه نظر یادشده، اگر به استناد ظاهر آیه، مقصود از زینت را خود زینت بدانیم و نه محلّ آن؛ و از سوی دیگر، آن را چنان که از برخی روایات برمی‏آید، به زینتهای مصنوعی چون زیورآلات، محدود سازیم، نتیجه می‏گیریم که پنهان ساختن زیورهایی چون گردن‏بند و بازوبند و گوشواره و کمربند از نگاه نامحرمان لازم است و مواردی چون انگشتر و سرمه و حنای دست و حتی النگو که نوعا و خود به خود نمایان است آشکار ماندن آن جایز است. ولی اگر یکی از دو نظر نخست را برگزینیم و مصداق زینت را عبارت از خود اندام زیبا و یا محل زینت بشماریم، آن وقت باید بگوییم منظور از «مستثنی» در جمله «الا ما ظهر منها» که پوشاندن آن واجب نیست، چهره و دو دست تا مچ است و بر اساس گفته‏ای دیگر، علاوه بر این دو، شامل قدمها تا مچ نیز می‏شود. روایاتی که می‏رساند منظور خود زینت است و در واقع مؤید گفته سوم است اینهاست:
۱) حضرت امام صادق(ع) در تفسیر جمله «الا ما ظهر منها» فرمود:
«الزینة الظاهرة الکحل و الخاتم؛۴
زینت آشکار، سرمه و انگشتری است.»
۲) ابوبصیر از اصحاب امام صادق(ع) گفته است در باره این جمله خداوند عز و جل «و لا یبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها» از آن حضرت پرسیدم؛ فرمود:
«الخاتمُ و المَسَکةُ و هی القُلْب؛۵
انگشتری و مَسَکه که همان دست‏بند است.»
۳) علی بن‏ابراهیم قمی، صاحب تفسیر روایی معروف، از حضرت امام باقر(ع) در شرح آیه مورد بحث نقل کرده است که فرمود:
«هی الثیابُ و الکحلُ و الخاتمُ و خضابُ الکفِّ و السوار. و الزینة ثلاث: زینة للناس و زینة للمحرم و زینة للزوج، فامّا زینة الناس فقد ذکرناها، و امّا زینة المحرم فموضع القلادة فما فوقها و الدُمْلَج و ما دونه و الخلخال و ما اسفل منه، و امّا زینة الزوج فالجسد کلّه؛۶
زینت آشکار عبارت است از لباس و سرمه و حنای دست و النگو. و زینت (اساسا) سه گونه است: یک نوع زینت، برای مردم است، و نوع دیگر زینت، برای محرم است، و گونه دیگر زینت برای شوهر است. امّا زینت مردم همان است که گفتیم (لباس و سرمه و حنای دست و النگو) و زینت محرم، جای گردن‏بند و بالاتر آن و بازوبند و پایین آن و خلخال و پایین‏تر آن است، و اما زینت شوهر، عبارت از همه بدن است.»
چنان که از این روایت پیداست، قسمت نخست همان زینتهایی است که آشکار است و از این‏رو، از آن به عنوان زینت عمومی نام برده شده است، ولی دو قسم دیگر، یکی به محارم اختصاص دارد، چون در اندامی استفاده می‏شود که باید از نامحرمان پوشانده شود، و دیگری ویژه شوهر است که شامل همه بدن می‏شود. البته نوع دوم، با نظریه دوم نیز همخوانی دارد. با اینهمه این پرسش همچنان باقی است که آیا عنوان زینت، شامل خود اندام نیز می‏گردد یا نه؟ روایت بعدی که از نظر سند نیز صحیح و دارای اعتبار است، نشان می‏دهد که اندام نیز مصداق زینت می‏باشد؛ چنان که بخشی از روایت پیش نیز که زینت شوهر را بیان کرد، همین معنا را می‏رساند.
۴) فضیل بن‏یسار گفته است از حضرت امام صادق(ع) در باره ساعدهای زن پرسیدم که آیا جزء زینتی هست که خداوند در باره آن فرموده است «و لا یبدین زینتهنّ الا لبعولتهنّ»؟ حضرت فرمود:
«نَعَمْ و ما دون الخمار من الزینة و ما دون السوارین؛۷
آری، و (نیز) آنچه پایین (زیر؟) روسری (مقنعه) و آنچه پایین (زیر؟) دست‏بندهاست.»
● نظر نهایی:
از جمع‏بندی روایات یادشده می‏توان نتیجه گرفت که مصداق زینت عام است و شامل خود اندام نیز می‏گردد، حتی اگر خالی از زیورآلات و آرایش باشد. این معنا با اطلاق لفظ زینت در آیه مورد بحث نیز سازگاری بیشتری دارد. اینکه برخی برای محدود ساختن مصادیق آن گفته‏اند کلمه زینت در زیباییهای طبیعی، کمتر به کار می‏رود۸، سخن واردی نیست. قرآن کریم حتی مال و فرزند را نیز زینت خوانده است.۹ کما اینکه ستارگان را زینت آسمان شمرده است.۱۰ البته در فقه اسلامی، در استدلال بر وجوب پوشاندن اندام زن، جز آنچه خودبه‏خود آشکار قرآن کریم از پوششی به نام «جلباب» نام برده است که در عرف کنونی ما بهترین و مناسبترین مصداق آن همان «چادر» است.
است، یعنی صورت و دست و پا تا مچ، دلیلهای دیگری نیز وجود دارد که حتی با فرض اختصاص زینت در آیه مورد بحث به زیورآلات، همان دلیلها در اثبات وجوب پوشش کفایت می‏کند، ولی با بیانی که گذشت و در جمع‏بندی نهایی باید گفت بانوان مسلمان باید زیباییهای خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند؛ چه اندام آنان باشد و چه زیورآلات و آرایش. البته آنچه خود به خود و به صورت طبیعی در فعالیتهای روزمره آشکار است از این حکم بیرون است. از این سو برای مردان نامحرم نیز جایز نیست به مواردی که پوشش آن بر زنان واجب است نگاه کنند حتی اگر نگاهی عادی باشد و از روی التذاذ و لذّت‏جویی نباشد و حتی اگر زمینه‏ای نیز برای گرفتار آمدن به گناه و مفسده‏ای در میان نباشد. این حرمت و احترامی است که اسلام برای بانوان مسلمان قایل شده است و بخشی از چارچوب روابط زن و مرد بیگانه و نامحرم را در معاشرتهای اجتماعی و نشست و برخاستهای خانوادگی و در هر محیط و زمانی، مشخص می‏کند و هیچ یک از آن دو، حق حرمت‏شکنی را ندارند، نه نسبت به خود و نه نسبت به طرف مقابل.
بدیهی است آنچه گفته شد در یک بحث تفسیری و در شرح آیات مورد نظر است و نه ارائه فتوا. از این‏رو و در مقام تعیین تکلیف شرعی و شناخت مرزهای حلال و حرام الهی، هر شخصی باید به نظر و فتوایی گردن نهد که برای او حجت شرعی است که نوعا نیز از مرجع جامع شرایط تقلید فرا خواهد گرفت.
▪ وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیُوبِهِنَّ.
چنان که در قسمت پیش آورده‏ایم «خُمُر» جمع «خِمار» آمده است و اصل ریشه آن به معنای پوشاندن می‏باشد. اگر به مایعات مست‏کننده نیز «خمر» گفته‏اند، از این‏رو است که عقل را در حال مستی می‏پوشاند. «خمار» در اصل به معنای هر چیزی است که در پوشاندن و ستر چیزهای دیگر به کار می‏رود، ولی در عرف به پوششی گفته می‏شد که بانوان، سر و گردن خود را با آن می‏پوشاندند؛ همان روسری و مقنعه. «جُیُوب» نیز لفظ جمع است و مفرد آن «جَیْب» می‏باشد که به معنای سینه و قلب است و در این آیه به تناسب حکم و موضوع، به معنای سینه به کار رفته است.
مفاد فراز یادشده که دو لغت «خمر» و «جیوب» به همراه «لیضربن» که فعل امر است و «علی» که به معنای «بَرْ» است، ضرورت قرار دادن «خمار» بر گریبان و قفسه سینه را می‏رساند. در تفسیر کشاف در توضیح به کار بردن ریشه «ضَرْب» در موضوع پوشش می‏گوید:
«ضَرَبَتْ بخمارها علی جیبها کقولک ضربتُ بِیدی علی الحائطِ، اذا وضعتَها علیه؛۱۱
کار بردن این تعبیر که زن خمارش را بر سینه‏اش زد، همانند این تعبیر رایج است که وقتی مثلاً دستت را روی دیوار می‏گذاری، می‏گویی: ضربتُ بیدی علی الحائط؛ دستم را روی دیوار گذاشتم.»
همین مفسّر ادیب در شرح آیه «فَضَرَبْنا علی آذانهم فِی الکهفِ»۱۲ می‏گوید:
«أیْ ضربنا علیها حجابا من أن تَسمع؛۱۳
یعنی بر روی گوشهای آنان پرده و مانعی از شنیدن قرار دادیم.»
بنابراین آیه شریفه، زنان مسلمان را فرمان می‏دهد که «خمار»های خود را بر گریبان و قفسه سینه افکنند و آن را بپوشانند.
توضیح اینکه، در شأن نزول آیه به نقل از حضرت امام باقر(ع) آمده است جوانی از انصار، در مدینه، در مسیر خود با زنی روبه‏رو شد. در آن زمان، زنان مقنعه‏های خود را پشت گوشهایشان قرار می‏دادند (و طبعا گردن و مقداری از پایین گلو و قفسه سینه‏اشان نمایان بود). جوان به زن که از روبه‏رو می‏آمد، نگاه دوخت؛ هنگامی که از کنار او گذشت، جوان همچنان به او چشم دوخته و او را دنبال می‏کرد؛ تا اینکه جوان داخل کوچه باریکی (به نام کوچه فلانی‏ها)۱۴ شد و باز پشت سر آن زن چشم دوخته بود که ناگهان صورتش به استخوان یا شیشه‏ای۱۵ در دیوار خورد و چهره‏اش را شکافت. وقتی زن رفت (و از دیده جوان پنهان شد) وی به خود آمد و نگاه کرد که خونها بر لباس و سینه‏اش روان است! پیش خود گفت: به خدا سوگند! هم اینک حتما پیش رسول خدا(ص) خواهم رفت و او را (از این جریان) آگاه می‏کنم.
جوان پیش پیامبر(ص) آمد. وقتی حضرت او را دید فرمود: چه شده؟ او قضیه را باز گفت. این هنگام بود که جبرئیل(ع) آیه «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان اللّه‏ خبیر بما یصنعون» را فرود آورد.۱۶
چنان که از این روایت شریف پیداست زنان مسلمان عرب تا آن زمان نوعا پیراهنهایی می‏پوشیده‏اند که گریبان آنان بازمی‏ماند و دور گردن و سینه را نمی‏پوشاند، دامنه روسریهای خود را نیز از پشت سر می‏آویختند. طبعا گوش و بناگوش و گوشواره و گردن و گریبان آنان نمایان می‏شد. فراز مورد بحث از آیه شریفه که یک حکم قطعی و تردیدناپذیر قرآنی و شرعی است ـ با توضیحی که گذشت ـ به آنان فرمان داد که از این پس باید اینها را از نگاه نامحرم بپوشانند و قسمت آویخته همان روسریها را به جای انداختن پشت گوش، از دو طرف، روی سینه و گریبان خود بیفکنند تا این بخش از اندامهای آنان نیز که از مصادیق روشن زینت
بانوان است همانند دیگر قسمتهای بدن پوشیده بماند. از این‏رو، این جمله، حکمی جدید و وظیفه تازه‏ای را افزون بر آنچه در پوشش بانوان مرسوم بود، بر عهده آنان گذاشته است. البته همه می‏دانیم که روسری خصوصیتی ندارد و مقصود لزوم پوشاندن سر و گردن و گریبان است. چنان که عبداللّه‏ بن‏عباس، مفسّر و شاگرد سرشناس امیرالمؤمنین علی(ع) در تفسیر آیه مورد بحث گفته است:
«تُغطّی شَعْرَها و صدرَها و ترائبَها و سوالفَها؛۱۷
زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.»
البته قرآن کریم، در سوره احزاب، در تأکید بر حفظ شؤون بانوان مسلمان و مصون ماندن از تعرض برخی هوسرانان و نابخردان و برای بازشناسی زنان آزاده از کنیزان ـ که در این زمینه مسؤولیت کمتری داشتند و یا شرایط آنان، آزادی عمل بیشتری را به آنان می‏داد ـ در ردیف زنان و دختران پیامبر(ص)، به آنان فرمان می‏دهد که خود را با لباسی بلند، کاملاً بپوشانند تا ابهت و حرمت و
جایگاه اجتماعی آنان از کنیزان باز شناخته شود و از چشم‏چرانی و تعرض هوسبازان و کم‏خردانی که در پی هتک شخصیت بانوان مسلمانند و با نگاه و زبان و گاه دست خود، متعرّض بانوان می‏شوند، مصون بمانند. قرآن کریم در آن آیه از پوششی به نام «جلباب» نام برده است که در عرف کنونی ما، بهترین و مناسبترین مصداق آن، همان «چادر» است و از همین رو است که علی‏رغم عدم انحصار حجاب شرعی در «چادر» از آن به عنوان بهترین و مناسبترین پوشش برای زنان مسلمان نام می‏بریم و بر آن تأکید داریم، بویژه در رنگ مشکی که علاوه بر ابهّت و متانت، رنگی جا افتاده و امری کاملاً پذیرفته شده در عرف اجتماعی و دینی ما می‏باشد. البته چنان که اشاره شد، زنان و دختران مسلمان از نقطه نظر شرعی، فقط موظف هستند پوشش لازم را داشته باشند و الزامی به استفاده از چادر ندارند و کسی نیز نمی‏تواند پوششهای کامل دیگر را اگر لباس شهرت و انگشت‏نما شدن و یا ویژه مردان نباشد، از نظر شرعی نمی‏تواند تخطئه کند ولی روشن است با الهام از آیه شریفه و با ویژگیهایی که
چادر دارد، توصیه ما استفاده از این پوشش است که در عرف ما به عنوان نشانه ملّی بانوان ایرانی نیز به شمار می‏رود. کما اینکه اگر برخی اماکن مقدس و یا مؤسسات و محیطهای کاری یا آموزشی، نوع خاصی از پوشش کامل را انتخاب کرده‏اند، طبعا باید به آن پایبند بود.
قرآن کریم در آن سوره خطاب به پیامبر(ص) می‏فرماید:
«یا ایّها النبی قُلْ لِازواجِکَ وَ بناتِکَ وَ نِساءِ المؤمنینَ یُدنینَ علیهنَّ مِنْ جَلابیبهنَّ ذلکَ أدنی أنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ و کان اللّه‏ُ غفورا رحیما؛۱۸
ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمانها بگو جلبابهایشان را بر خود فرو افکنند (و خود را با آن بپوشانند) آن کار برای اینکه شناخته شوند و آزار نبینند بهتر است، و خداوند بخشنده مهربان است.»
چنان که در آغاز اشاره شد، در آیه مورد بحث، در فرمان به پنهان ساختن زینت، دو
مورد استثنا شده است؛ یکی زینتهای آشکار که شرح آن گذشت و دیگری نمایان ساختن زینت برای دسته‏هایی از اشخاص که همان افراد محرم باشند. شرح و تفسیر استثنای دوم را که به طول می‏انجامد در قسمت بعد خواهیم آورد. ان شاءاللّه‏ تعالی.
۱۵ ـ ظاهرا تردید بین استخوان و شیشه باید از راوی باشد.
۱۴ ـ امام(ع) ظاهرا نام کوچه را برده است ولی راوی به خاطر فراموشی یا علت دیگر، بازگو نکرده است.
۱۶ ـ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۳۸. متن روایت چنین است که سعد اسکاف از امام باقر(ع) نقل می‏کند: استقبل شابّ من الانصار امرأة بالمدینة و کان النساء یتقنعن خلف آذانهنَّ، فنظر الیها و هی مقبلة، فلما جازت نظر الیها و دخل فی زقاقٍ ـ قد سمّاه ببنی فلان ـ فجعل ینظر خلفها و اعترض وجهه عظْمٌ فی الحائط أو زجاجة فشقّ وجهه. فلمّا مضت المرأة نظر فاذا الدماء تسیل علی ثوبه و صدره، فقال: و اللّه‏ لآتینّ رسول اللّه‏(ص) و لاخبرنّه. فأتاه. فلما رآه رسول اللّه‏(ص) قال: ما هذا؟ فأخبره. فهبط جبرئیل(ع) بهذه الآیة: قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان اللّه‏ خبیر بما یصنعون.
۱۲ ـ سوره کهف، آیه ۱۱.
۱۳ ـ کشاف، ج۲، ص۴۷۳.
۱۸ ـ سوره احزاب، آیه ۵۹.
۱۰ ـ انّا زیَّنّا السماءَ الدنیا بزینة الکواکب؛ سوره صافات، آه ۶. و نیز نگاه کن: سوره فصلت، آیه ۱۲، و سوره ملک، آیه ۵، و نیز سوره حجر، آیه ۱۶ و سوره ق، آیه ۵.
۱ ـ از جمله نگاه کن: مرآة العقول، علامه محمدباقر مجلسی، ج۲۰، ص۳۴۲.
۱۱ ـ کشّاف، ج۳، ص۶۲.
۱۷ ـ مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸.
۲ ـ المیزان، ج۱۵، ص۱۱۱، در شرح آیه مورد بحث.
۳ ـ کشّاف، ج۳، ص۶۱، در شرح آیه مورد بحث.
۴ ـ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۶.
۵ ـ همان.
۶ ـ نگاه کن: نورالثقلین، ج۳، ص۵۹۲.
۷ ـ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۵.
۸ ـ تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۳۹.
۹ ـ المالُ و البَنون زینةُ الحیاة الدنیا؛ سوره کهف، آیه۴۶.
منبع : طوبی


همچنین مشاهده کنید