سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


تولید ثروت


تولید ثروت
آیا ایران کشور ثروتمندی است؟ پاسخ غالب ایرانیان به این سوال مثبت است چرا که استدلال می کنند با توجه به ویژگی های جغرافیایی و جمعیتی و برخورداری از منابع غنی نفت و گاز و... و نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص ایران کشور ثروتمندی است اما متاسفانه و سوگمندانه باید گفت حتی اگر روزگارانی این استدلال درست بوده و ذهن غالب ایرانیان را آلوده است در گذر زمان و به ویژه در سال های اخیر به شدت رنگ باخته و می توان گفت در روزگار کنونی قطعاً این مدعا نادرست است.
دلیلش هم بسیار روشن است و آن اینکه در عالم بسیاری کشورها وجود دارند که هیچ یک از ویژگی ها و امتیازات ایران را ندارند اما بسیار ثروتمندتر از ایرانند و درآمد سرانه شهروندانشان چند و چندین برابر شهروندان ایرانی است،در دوران رقابت نفس گیر جهانی تنها کشورهایی می توانند در قافله توسعه جای گیرند که محور همه سیاستگذاری ها و فعالیت هایشان «تولید ثروت» باشد و همه امکانات بالقوه و بالفعل خود را در جهت زایش هرچه بیشتر سازمان و سامان دهند. منابع طبیعی غنی اگر به سرمایه ای برای «تولید ثروت» تبدیل نشود خود مایه مصیبت و تنبلی و بیماری های بسیار دیگر خواهد شد.
نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص اگر جایگاه شایسته خود را در نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تولیدی جامعه نیابد یا دچار یاس و دلمردگی و هرزروی و... می شود یا راه خود را به خارج می جوید تا جایگاه شایسته خود را در عرصه جهانی بیابد و جمعیت که خود می تواند عامل رشد و توسعه باشد در غیاب «تولید ثروت» با ابتلای به فقر و بیکاری و... خود مصیبت و لشکر ذخیره آشوب و نیروی مصرف کننده و ضد رشد می شود. تجربه های بشری و جهانی که پیش روی ما است به خوبی اثبات گر این موضوع است که اگر از امکانات و فرصت ها در جهت «تولید ثروت» استفاده نشود همه این امکانات و فرصت ها می تواند به ضد تولید تبدیل شده و به دور باطل فقر و عقب ماندگی در کشور دامن زند. به نظر می رسد به رغم وضوح آنچه آمد و تکرار بسیار این گزاره ها از زبان مقامات حکومتی و نیروهای اجتماعی اعم از چپ و راست و اصلاح طلب و محافظه کار و... به گونه ای که گویی نوعی اجماع فکری در این زمینه در ایران وجود دارد و هیچ فرد یا گروهی را نمی توان یافت که از ناکارآمدی اقتصاد ایران در پاسخگویی به نیاز اشتغال و رفع فقر و بهبود معیشت اکثریت شهروندان ننالد اما گیر و گره اصلی آنجاست که به نظر این نویسنده ایده «تولید ثروت» نه تنها به صورت عینی و عملی که حتی به صورت ذهنی و نظری در میان غالب تصمیم سازان و تصمیم گیران و نیروهای فکری و سیاسی و اجتماعی ما پذیرفته شده نیست. نگاه غالب ما ایرانیان به طور تاریخی و فرهنگی نسبت به ثروت و ثروتمندی منفی است در حالی که اساس و پایه دنیای جدید و صنعتی بر ثروت و ثروتمندی استوار است و در قافله اقتصاد و سیاست جهانی تنها کشورهایی می توانند عرض اندام کنند که به لحاظ شاخص های اقتصادی در جایگاه برتر بوده و بتوانند در سایه رفاه اقتصادی ،رضایتمندی بیشتر شهروندان را نسبت به نظام سیاسی حاکم جلب کنند.
پذیرش ایده «تولید ثروت» گام بلندی در نحوه سازمان و سامان اداره کشور به شمار می رود که خصوصی سازی و مقررات زدایی و آزادسازی و... بخشی از اصلاحات مورد نیاز در این باره است اما مهمتر از اجرای این سیاست ها و اقدامات، نهادسازی های حقوقی و سیاسی مرتبط با این ایده است و قطعاً تا زمانی که این نهادسازی ها انجام نگیرد تحقق این ایده در تعلیق باقی مانده و کشور همچنان در دام اقتصاد نفتی بیمار و رنجور می ماند.
آنچه تجربه جهانی به ما می آموزد اینکه اصلی ترین بستر حقوقی و نهادی «تولید ثروت» به نظام مالکیت قانونی مرتبط است به گونه ای که حق مالکیت را برای هر شهروند تامین و تضمین کند و در عین حال با کمترین هزینه معاملاتی امکان تبدیل دارایی های فیزیکی و امکانات موجود را به سرمایه و به کارگیری در تولید فراهم آورد. ایران می تواند کشور ثروتمندی شود به گونه ای که در منطقه و حتی جهان جایگاه برتری را به خود اختصاص دهد به شرطی که ایده «تولید ثروت» به لحاظ ذهنی و عینی پذیرفته شده و اداره کنندگان حکومت به الزامات و پیامدهای چنین ایده ای در اجرا و عمل تن در دهندوپایبند باشند.
علی مزروعی
منبع : متولد ماه مهر


همچنین مشاهده کنید